1- مارک زوکربرگ: بی تجربگی
مالک بزرگ ترین شبکه اجتماعی جهان و یکی از شناخته شده ترین کارآفرینان معاصر معتقد است که موفقیت به صورت حاضر و آماده به دست نمی آید: «وقتی کارم را شروع کردم، نمی خواستم شرکت بزرگی ایجاد کنم و چیزی هم در این باره نمی دانستم. آنچه مرا به این مسیر سوق داد توجه به روابط میان مردم بود و این که شبکه ای برای آسان تر شدن این ارتباطات ایجاد کنم».
این بی تجربگی باعث دردسر زیادی برای او شد و تنها پس از تلاش بسیار موفق به رفع آن گردید.
موسس گوگل به خوبی از قوتها و ضعف هایش آگاه است و می داند که با تلاش در کمپانی گوگل چیزهای زیادی را از دست داده است. چرا که در زندگی یک کارآفرین، زمان زیادی صرف کار می شود و طبیعی است که امور دیگری در این فرآیند آسیب می بینند. او یکی از بخش های دشوار کارش را مدیریت نیروهای کمپانی خود می داند. این که باید به خوبی آینده را تصویر کرد، شناخت درستی از صنعت آی تی داشت و فعالیت های پرسنل را در مسیر تحقق اهداف هدایت کرد. این فرآیند آن قدر تخصصی و پیچیده است که کارآفرینان جوان به سختی از پس آن بر می آیند و گاه به ساعت های متمادی کار نیاز دارند.
موسس دیگر گوگل به نکته جالب توجهی اشاره کرده است. این که موفقیت ناگهانی و جاری شدن سیلی از تقاضا برای محصول یا خدمات شما نیز ممکن است باعث دردسر شود. به طور مثال، شرکت گوگل ناچار است برای میلیون ها جستجوی روزانه آمادگی داشته باشد و زیرساخت های آن را فراهم سازد. این کار نیازمند توجه و تلاش بسیار است و اندکی کوتاهی در جلب رضایتمشتریان باعث تضعیف جایگاه مجموعه و از بین رفتن دستاوردها خواهدشد. از این رو، کارآفرینان جوان باید پس از موفقیت اولیه نیز هوشیار باشند و به تلاش خود بیفزایند.
مدیرعامل فقید اپل اغلب به سبب تمرکز و پشتکارش مشهور است، اما این کار همیشه آسان نیست. چرا که یکی از اهداف اصلی او در اداره مجموعه اپل و تولید محصولات، سادگی آنها بوده است. به گفته جابز، تولید محصولی ساده در اغلب موارد دشوارتر و پیچیده تر است و به همین دلیل، به تفکر و برنامه ریزی وسیع تری نیاز دارد.
فردی که شرکت عظیمی چون مایکروسافت را اداره می کند به خوبی از ارزش و اهمیت ابداعات جدید آگاه است. او معتقد است که در اداره کسب و کارهای عظیم استفاده از تکنولوژی اهمیتی حیاتی دارد و سلاحی استراتژیک است. اما همین عامل برتری بخش ممکن است در کسب و کارهای کوچک دردسر ایجاد کند. به این معنا که مجموعه های محدودی که دامنه کاری کوچکی دارند، با استفاده بیش از اندازه از ابزارهای تکنولوژیک بیشتر به خود آسیب می زنند.
موسس شرکت اوبر به کارآفرینان توصیه می کند که مهار احساسات شان را در دست داشته باشن. اغلب کسانی که دست به ابداعات تازه می زنند، افرادی جسور وشجاع اند که عواطف قوی آنها در مسیر ایجاد امور جدید عمل می کند. اما اگر نتوانند این تمایلات را به خوبی کنترل کنند، به سرعت آسیب خواهنددید و نتیجه جالب توجهی به دست نخواهدآورد.
شاید باورش سخت باشد که یکی از موفق ترین نویسندگان جهان این قدر به شکست فکر کند، اما این مساله واقعیت دارد. او در یکی از امصاحبه هایش می گوید: «ما مدام از پیروزی حرف می زنیم، در حالی که باید به شکست نیز بیندیشیم». او معتقد است اگر توانایی مقاومت در برابر شکست را نداشته باشیم، راهی به موفقیت نخواهیم یافت، چرا که شکست مسیر موفقیت ها را هموار خواهدکرد.
این تولیدکننده مشهور محصولات شنیداری و ابزارهای دیجیتال زمان زیادی را صرف یافتن نیروهای کارآمد و ایجاد گروه کاری مطلوب خود کرده است. او می گوید: «من کمال گرا هستم و به همین دلیل سخت می توانستم از افراد برای کار دعوت کنم. شما باید با اعضای تیم تان ذهنیت مشترکی داشته باشید، انگیزه های تان یکسان باشد و چشم انداز آینده را به یک شکل ببینید.» البته او در نهایت توانست گروه مطلوبش را پس از صرف زمان زیاد تشکیل دهد و موفق شود.
این تاجر و سرمایه دار مشهور آمریکایی یکی از چالش های بزرگ موفقیت در کارآفرینی را «نه گفتن» می داند. او معتقد است هر «نه» شما را به سوی یک «آری» سوق می دهد و ناچار هستید. کاری را برای خلاف میل و عقل انجام دهید. طبیعی است که با چنین رویه ای موفقیت دور از دسترس خواهدشد!
این موسس مشهور توییتر با صداقت تماماز ترس و نگرانی بابت ثبت اسناد مالی و امور حسابداری سخن گفته است. به نظر او یکی از سخت ترین بخش ها برای کارآفرینان جوان آماده سازی حساب ها و اسناد مالی است. چراکه انجام این کار در کنار دانش و تجربه به آگاهی از قوانین و رویه های مالیاتی نیاز دارد که در اغلب موارد، جوانان فاقد آنها هستند. به همن دلیل، ممکن است در اثر اشتباه آسیب های جدی را متحمل شوند.
این چهره مشهور رسانه های تصویری در آمریکا معتقد است که روبرو شدن با حجم عظیمی از انتقاد در مسر موفقیت مانع بزرگی است. مخصوصا زمانی که بدانید تعداد زیادی منتظر شکست و سقوط شما هستند. این افراد انتظار می کشند تا شما اشتباهی انجام دهید و آن گاه با بزرگ نمایی این خطا، نابودتان کنند. اگر فردی در طلب موفقیت باشد، باید توانایی روانی چنین موقعیت هایی را داشته باشد و به سرعت در برابر رقبا تسلیم نشود.
این سرمایه گذار مشهور آمریکایی ترس را بزرگ ترین دشمن موفقیت می داند. ترس درونی از شکست، دشواری های زندگی، از دست دادن عزیزان و موارد مشابه آرام آرام انرژی فرد را تحلیل می برد و او را به موجودی ضعیف و شکننده تبدیل می سازد. از این رو شجاعت معقول از جمله شروط اصلی کارآفرینی است.
مدیرعامل شرکت اوراکل یکی از دشوارترین بخش های کارآفرینی را پیشرفت سریع همکاران اولیه و تمایل آنها به ترک مجموعه می داند. این اتفاق معمولا در روند کار رخ می دهد و ممکن است آسیب زا باشد. از سوی دیگر، شاید توانایی های همکاران شما با نیازهای جدید هم خوانی نداشته و مجبور باشید با آنها وداع کنید. طبیعی است که چنین اقدامی بسیار دشوار است و فشار روانی زیادی روی فرد وارد می سازد.
صاحب امتیاز مجموعه خبری هافینگتون پُست ایجاد تعادل میان کار و زندگی را بخش دشوار کارآفرینی می داند. او معتقد است که افراد جوانی که به تازگی اقدام به راه اندازی کسب و کاری تازه کرده اند، اغلب زندگی شخصی و خانوادگی خود را فراموش می کنند و غرق در کار می شوند. غافل از آن که موفقیت های شغلی صرفا برای زندگی آرام و مرفه در زندگی واقعی ارزش دارند و بدون چنین اهدافی کاملا بی فایده هستند. به علاوه، بدون ایجاد توازن میان این دو بخش از زندگی، فرد انرژی کافی را نخواهدداشت و مسیر پیشرفت او مسدود خواهدشد.