اغلب مدیران و مالکان کسبوکارها ارزش سرمایهگذاری کردن در خدماتی از قبیل سئو (بهینهسازی نتایج موتورهای جستجو)، تبلیغات کلیکی، شبکههای اجتماعی و همچنین روشهای تبلیغی و ترفیعی مختلف غیر آنلاین مانند تبلیغات در رادیو و تلویزیون و بیلبورد و . . . را بهخوبی میدانند.
باوجودآنکه اغلب ما تصور میکنیم که ” بازاریابی ” یک باید غیرقابلچشمپوشی برای موفقیت است، اما شاید تاکنون به این موضوع توجه نکرده باشید که چگونه یکی از بزرگترین و موفقترین برندهای جهان بدون داشتن ذرهای بودجه برای بازاریابی خودش به چنین جایگاهی در جهان دستیافته است.
درحالیکه اغلب کسبوکارها سعی میکنند به هر شکل ممکن از رقبا خودشان پیشی بگیرند و یکی از اولین گزینههایی که برای این کار انتخاب میکنند تبلیغات مکرر است، شرکت اپل درواقع بدون ذرهای تبلیغات تمام آنها را پشت سر گذاشته به برند اول در تمام دنیا در صنعت موبایل و گوشیهای هوشمند تبدیلشده است.
شاید تصور کنید که این رفتار از طرف شرکتهای اپراتور رفتاری کاملاً احمقانه است، اما شما بگویید، آیا گزینه دیگری دارند؟ اپل هرسال در دنیا بهعنوان بهترین عرضهکننده گوشیهای هوشمند شناخته میشوند و یک اپراتور اگر خواهان داشتن بخشی از بازار استفادهکننده از گوشیهای اپل باشد، چارهای ندارد جز تن در دادن به شرایطی که شرکت اپل برای آنها تعیین میکند. شرکتهای اپراتوری هم که از این قوانین تبعیت نکنند در زمان توزیع گوشیهای جدید در اولویت دریافت موجودی گوشیهای جدید قرار نمیگیرند.
نکته: در این رابطه توجه به این نکته ضروری است که در این بازارها برخلاف بازار ایران گوشی اغلب همراه با خدمات سیمکارت ارائه میشود و شرکتهای اپراتور سعی میکنند از این بازار هم برای خود سهمی داشته باشند.
خوب وقتی شما برای توسعه کسبوکار خودتان نیاز به هزینه کردن برای تبلیغات و ترویج محصول و … دارید، چرا شرکت اپل برای گوشیهای خودش چنین نباید بکند؟ مگر قانون غیرازاین است که پول درآوردن باید پولخرجکنید؟ مطمئناً دلیل این کار کیفیت بسیار بالا و غیرقابلتصور گوشیهای تولیدی این شرکت نیست، چرا که اغلب خصوصیات این گوشیها درگوشیهای تولید شرکتهای سامسونگ و اچ تی سی و … هم دیده میشود.
راز این کار درواقع در استراتژی بازاریابی شرکت اپل نهفته است. آنها از اصلی استفاده میکنند که تحت عنوان اصل یا تکنیک منحصربهفرد بودن شناخته میشود که شاید قبلاً در جاهای دیگر شاهد آن بوده یا خودتان در مواردی از آن استفاده کرده باشید. مبنای شکلدهنده به این اصل یا تکنیک هم دادن یک خدمت یا امتیاز ویژه به بخشی مشخص از بازار است که دارای خصوصیات خاصی باشند. مثلاً دادن پیشنهادی خاص به برخی از مخاطبان خودمان که دنبال کننده صفحه اجتماعی ما در شبکه فیسبوک هستند.
البته تفاوت در این رابطه این است شرکت اپل بجای دادن پیشنهادی ویژه به بخشی از بازار مصرفکننده خودش، کل خط محصولات خودش در زمینه گوشیهای هوشمند را تحت این تکنیک عرضه کرده است و باوجود منحصربهفرد بودن این گوشیها، باز هم آنها را در جهان معروف ساخته است. اما ببینیم این شرکت این تکنیک را برای گوشیهای خودش به چه صورت بکار گرفته است؟ پاسخ خیلی ساده است: آنها از روی عمد توزیع گوشیهای تولیدی خودشان در بین عرضهکنندگان، اپراتورها و حتی مشتریان محدود کردهاند.
زمانی که اولین مدل از این گوشی در بازار عرضه شد، فقط و فقط به یک اپراتور عرضه شد و افرادی که خواهان داشتن این گوشی بودند در عمل باید از خدمات آن اپراتور استفاده میکردند. شیوه عرضه بر اساس دریافت خدمات به ترتیب ورود بود. یعنی افرادی که خواهان آن گوشی بودند باید در بیرون فروشگاه به صف میایستادند یا حتی در برخی از موارد در پشت در فروشگاه از روز قبل چادر میزدند و این کار موجب جلبتوجه رسانهها شده و خود بهصورت تبلیغات رایگان برای اپل عمل کرد.
آنهایی که موفق به خرید این دستگاه به این شیوه نمیشدند، با محدودیت موجودی مواجه میشدند و اغلب تا نوبت بعدی عرضه این گوشیها که گاهی چند هفته پس از عرضه اولیه بود باید صبر میکردند. این کار موجب ایجاد تنش بین آنهایی میشد که این گوشی را داشتند و آنهایی که میخواستند آن را تهیه کنند. این تنش در بین هواداران در فضای اینترنت پخش میشد و شدت مییافت.
اینگونه حتی افرادی که علاقهای به تهیه این گوشیها نداشتند نیز با خود تصور میکردند که "ای وای، عجب فرصتی را از دست دادم! اگر واقعاً گوشی خوبی است، چرا من هم نداشته باشم؟” و اینگونه این گوشی تبدیل به یک باید غیرقابلدسترس برای همه میشد.
به عبارتی حسی از خاص بودن به افرادی میدهد که این گوشی را دارند و حسی از حسادت در افرادی ایجاد میکند که این گوشی را تهیه نکرده و میخواهند تهیه کنند یا حتی تاکنون به آن فکر هم نکردهاند و با دیدن بقیه به فکر آن میافتند. این کار باعث میشود تا آنهایی که هنوز موفق به تهیه نشدهاند در عمل برای به دست آوردن این گوشی مصممتر شوند و از این طریق بهنوعی سطح استرس حاصل از این کمبود را برای خود کاهش دهند.