ماهنامه زنان و زندگی - مریم میرزایی: وحشت تمام وجودت را به لرزه می اندازد وقتی در فاصله نیم متری از جانوری بایستی که می دانی به دندان هایش گیر کنی، دیگر راه فراری نداری. اسیر آرواره های قدرتمند، اسکلتی چسبیده به زمین و دندان های تیزی می شوی که حتی دیدنشان در تصاویر تلویزیونی هم دلهره آور است، اما برای «مژگان روستایی» اینچنین نیست. او 10 سال پیش طرحی را در سرپروراند که نام او را به عنوان نخستین زن پرورش دهنده کروکودیل در کشور ثبت کرد؛ نخستین زن و نخستین مزرعه پرورش کروکودیل در ایران.
10 سال، از روزی که با همسرش تصمیم گرفتند، شغلی داشته باشند تا اگر روزی به گذشته نگاه کردند، عمرشان را تلف شده نبینند، می گذرد. از روزهایی که بررسی هایشان به پرورش کروکودیل و شغلی ناشناخته در ایران رسید. روزهایی که این شغل نه دستورالعمل داشت و نه آیین نامه، فقط یک عنوان داشت که آن هم از سایر کشورها وام گرفته شده بود؛ پرورش کروکودیل.
حالا وقتی از کروکودیل ها، از آرواره های قدرتمند، اسکلت به زمین چسبیده و دندان های تیز صحبت می کند، از صبوری و باهوشی این به قول خودش «جانور» می گوید. از ارتباطی که با آن ها گرفته و از رابطه ای که دختر چهار ساله اش با آن ها دارد، «آنیسا، علاقه بسیاری به کروکودیل ها دارد.هر وقت به مزرعه می آید باید او را از کنار حصار کروکودیل ها دور کرد.»
تنها 23 سال داشت که این طرح، راه را به ذهنش باز کرد و حالا که 33 سال سن دارد، در مزرعه شان، 150 سر کروکودیل دارند با 20 نیروی کار که در فصل رونق گردشگری بیشتر هم می شوند. وقتی به 10 سال گذشته فکر می کند، حس موفقیت در رگ هایش جریان می یابد، «حس می کنم به نتیجه رسیدیم و مزد تمام روزهای سخت گذشته را گرفتیم. احساس موفقیت می کنم.»
او یک زن است، یک زن مثل تمام زن های دیگر، اما با روزهایی متفاوت، شغلی عجیب و احساس موفقیت.
بخواهیم خیلی راحت درباره شغل تان صحبت کنم، این می شود که خیلی شغل عجیبی دارید و کمی دور از ذهن برای اینکه یک خانم یا به قولی یک زن جذب آن شود. چه شد که کار پرورش کروکودیل را انتخاب کردید؟
رشته تحصیلی من، جانورشناسی است که این موضوع در انتخاب این کار و این راه کمک زیادی به من کرد. من و همسرم پیش از این کار، مثل بسیاری دیگر از مردم، شغلی اداری و عادی داشتیم، اما تصمیم گرفتیم که کار اداری را کنار بگذاریم و کاری را شروع کنیم که آینده داشته باشد و وقتی چند سال بعد به گذشته خودمان نگاه کردیم، از بیهوده بودن وقت و عمری که صرف کردیم، ناراحت نباشیم. تصمیم داشتیم کاری را شروع کنیم که تولیدی باشد. تاکیدمان روی تولید بود که می توانست صنعتی یا کشاورزی باشد.
پس از ابتدا این شغل را در توان خودتان می دیدید و با همین اطمینان و توانی که از خودتان سراغ داشتید وارد این کار شدید؟
انسان ها همه می دانند چه توانایی هایی دارند و بعد با توجه به توانایی هایشان شغل انتخاب می کنند. وقتی قرار باشد، کار جدیدی را شروع کنید، می دانید که سختی های زیادی در پیش دارید. وقتی اولین کسی هم باشید که این کار را در کشور انجام می دهید، باید بدانید که پیگیری ها و پیش بردن برنامه ها برای آغاز کار، دو یا حتی سه برابر حالت عادی زمان می برد.
به این نکته اشاره کردید که می خواستید کاری را شروع کنید که وقتی به گذشته بر می گردید، از انجام آن ناراحت نباشید و تصمیم گرفتید که کروکودیل پرورش دهید، این پیشنهاد چه کسی بود؟ شما یا همسرتان؟
شغل عحیب، با ریسک بالا و همانطور که گفتید اولین تجربه در کشور. خانواده به خاطر این عجیب بودن و ریسک بالای کار، شما را از این کار منع نکردند؟ کسی نمی گفت چرا این کار؟
ما نگران بودیم. این نگرانی خیلی زیاد بود. پیگیری های جانمایی را انجام دادیم، دوران آموزشی را در کشور دیگری گذراندیم، موافقت اصولی را هم از شیلات گرفتیم و بعد از اینکه اطمینان پیدا کردیم می توانیم کار را شروع کنیم، خانواده ها را از تصمیمان مطلع کردیم. آنها هم نگرانی هایی داشتند اما ما را منع نکردند و از طرف آن ها حمایت شدیم.
اگر قرار باشد، دوباره تصمیم بگیرید، باز هم صبح تان را با کروکودیل ها آغاز می کنید و شب را با فکر کردن به آن ها تمام می کنید یا اینکه کار دیگری را شروع می کنید؟
صد در صد! ما شغل مان را خیلی دوست داریم. کارآفرینی کرده ایم، تعدادی نیروی کار داریم. چرخ کارمان می چرخد و نمی گویم به تمام اهدافمان رسیده ایم اما اگر دوباره به گذشته برگردیم، حتما همین راه را انتخاب می کنیم.
الان 10 سال است که شما پرورش دهنده کروکودیل هستید، 10 سال پیش که قرار بود این کار را شروع کنید، فضا چطور بود؟
وقتی متوجه شدید که هبچ زیرساختی در این زمینه وجود ندارد، حتی آیین نامه و دستورالعملی، دلتان نلرزید؟
شما اولین قدم را برداشتید. بعد از شما افراد دیگری هم وارد این کار شدند؟
چرا دنبال کننده ای نداشتید؟
درباره سختی کار و اینکه چه شد این کار را شروع کردید حرف زدیم اما هنوز نگفتید که کروکودیل های پرورش داده شده را چه کار می کنید؟
ذبح خاصی دارند؟
بله ذبخ مخصوصی دارند که اعلام شده، اما خب در کشور از گوشت این گونه استفاده نمی کنیم و گوشت آن باید صادر شود.
اگر به کارتان نگاه کنید، به نظر خودتان موفق بودید؟
ما دو هدف داریم، صادرات و بازار داخل. با وجود اینکه تقاضا و مشتری در دنیا خیلی زیاد است و تولید کم، اما هدف صادراتی ما هنوز محقق نشده است. یک مزرعه در استرالیا هست که از یک سال قبل، کروکودیل های پرورشی را پیش فروش می کند؛ سالی 10 هزار سر. حالا تصور کنید که ماباید با چند کروکودیل کار را پیش ببریم.
چند سر کروکودیل دارید؟
قیمت هر کروکودیل چند است؟ اگر عامیانه بگویم، مظنه کروکودیل ها در بازار در چه حدودی است؟
کروکودیل هایی که شما پرورش می دهید از چه نژادی هستند؟
کروکودیلی که ما وارد کردیم پروسوس یا آب شور استرالیایی است که از مرغوب ترین نژاد کروکودیل هاست و همه پسند. البته ما در ایران، در مرز سیستان و بلوچستان با کشور پاکستان در رودخانه سرباز هم گونه ای از کروکودیل با نام گاندو را داریم که سایز کوچکی دارد و مرغوب نیست، اما گاندو گونه ای بومی در کشور است. این را هم بگویم که سازمان حفاظت محیط زیست اجازه نمی دهد کسی به گاندوها نزدیک شود.
شاید به این دلیل است که این گونه در معرض خطر قرار دارد. البته ما پیشنهاد دادیم که یک جفت گاندو را در مزرعه مان نگهداری کنیم و در سال نخست که بچه هایشان به دنیا می آیند از بچه ها هم نگهداری کنیم، چون نگهداری از بچه کروکودیل ها بسیار سخت است، اما با این پیشنهاد موافقت نشد.
خانم روستایی، اول عذرخواهی می کنم بابت این پرسش، چون شما با علاقه خاصی درباره این کار صحبت می کنید و فکر می کنم علاقه قلبی به این کار دارید اما تصویری که از کروکودیل یا به قول عامه تمساح وجود دارد این است که گونه دوست داشتنی نیست. خیلی وحشی و درنده است و انسان نمی تواند به خاطر مخاطراتی که ممکن است برایش پیش بیاید با این گونه ارتباط برقرار کند، شما چطور با این گونه ارتباط گرفتید؟
همیشه برنامه هایی که از شبکه های تلویزیونی پخش می شوند، برای اینکه برای مخاطبان جذاب باشند، فقط لحظه های شکار را نشان می دهند. برخلاف تصور همه مردم، این موجود فوق العاده صبور و باهوش است. بی دلیل حرکت نمی کند. بی دلیل حمله هم نمی کند. در پارک کروکودیل ها در قشم، مردم در فاصله نیم متری کروکودیل ها می ایستند و به آن ها نگاه می کنند ولی تا حالا دیده نشده که کروکودیل ها به سمت حصاری که مردم پشت آن هستند، حمله کنند. آن ها می دانند که حصاری بین آن هاست و حمله نمی کنند اما فقط کافی است که وارد حصار شوید، قطعا حمله می کنند.
صبوری یعنی چی؟
کروکودیل ها اصلا موجوداتی نیستند که برای به دست آوردن غذا حمله کنند، آن ها صبر می کنند تا طعمه به آن ها نزدیک شود و بعد شکار می کنند. این گونه همچون سایر جانوران نیست که مسافت زیادی را برای شکار طی کند، البته خصوصیات ظاهری شان هم در این صبوری بی تاثیر نیست. فقط کافی است یک هفته وقت بگذارید و نزدیک آن ها بشاید تا تمام رفتارها و صبوری شان را ببینید، نه لحظه ها و صحنه های شکار را که توسط دوربین ها ضبط می شوند تا صحنه های قشنگی را به نمایش بگذارند.