در هر رابطه ای مشکلاتی وجود دارند که نیاز به حل شدنشان برای هر دو طرف سنگینی میکند اما حل نشده باقی مانده اند و این موضوع میتواند به تدریج رابطه دوطرف را به کلی نابود کند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ هنگامیکه وارد اتاق مشاوره شد، چشمانش گریان و رنگش پریده بود. همسرش به دنبال او وارد شد. احساس درماندگی را در صورتش میشد دید. گویا این دو با مشکل بزرگی دستوپنجه نرم میکردند. به سنت مشاوره، شرایطی فراهم شد که بهسادگی و در فضایی صمیمی صحبت کنند و هر یک از آنها راز درونش را بازگو کند.
میگفت زنی ۳۵ساله است که دهسال است ازدواج کرده. همیشه آرزو داشته است در کنار همسرش عشق را تجربه کند و بهراحتی از احساسات و افکارش حرف بزند. با یکدیگر به سفرهای مختلف و مهمانیها بروند و یک کلبهٔ کوچک در مکانی تفریحی خریداری کنند، جایی که بتواند با همسرش در آنجا دور از هیاهوی بچهها خلوت کند؛ اما گویا همسرش چنین دنیایی را نمیشناخته و همیشه برای رفتن به مسافرت و هر اقدام تازهای، میخواسته است حسابگری مدیر باشد. خرید کلبهای تفریحی را هم علیرغم امکان مالی بیفایده میدانسته و در مورد آن هرگونه برنامهریزی را وقتتلفکردن میداند. کمتر علاقهمند به مهمانیها بوده و برنامهریزی برای مسافرت را در اولویت کارهایش نمیداند. گویا همسرش باید در این زمینه خیلی اصرار و تلاش کند تا رضایت او را برای تجربههای جدید جلب کند. همسرش میگفت خانهای که در آن زندگی میکنند، اکنون کمی فرسوده شده و باید خانهٔ بزرگتری بخرند. امّا ولخرجی کردن، آیندهٔ آنها را به خطر میاندازد و پسانداز برای امنیت در آینده مهمتر از مسافرت است.
حتماً شما هم با چنین مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید و آن را تجربه کردهاید، مشکلاتی که گویا از همان روزهای آغازین ازدواج، خود را نشان دادهاند و همواره نیز همراه ما هستند. همچنین تلاش فراوانی برای از بین بردن و حل آن کردهاید، ولی مانند بانوی مثال ما نتوانستهاید به نتیجه برسید. به نظر دکتر گاتمن، مشاور خانواده و ازدواج، به شکایتهایی که معمولاً از ابتدای زندگی خود داشتهاید و تغییر نکردهاند مشکلات دائمی میگویند، در واقع مشکلات دائمی رؤیاهایی هستند که طرف مقابل به آنها احترام نمیگذارد. اکنون وقت آن است که مطلب جدیدی دربارهٔ زندگی زناشویی خود بیاموزید. آنچه اهمیت دارد این است که شما آگاهی یابید که با مشکلات دائمی خود چه کنید؟
نخست باید به این آگاهی برسید و بپذیرید که بعضی از مشکلات حلشدنی نیستند و خواه ناخواه همیشه وجود دارند؛ ولی با آنها میتوان سازگار شد و زندگی کرد و حتی از آنها برای تجربهای متفاوت و رشد و بالندگی بهره برد. این تفکر که باید همهٔ مشکلات در ازدواج حل شود، منطقی نیست. به عبارت دیگر، ازدواج برای رشد و پویایی نیاز به مسائلی حلنشدنی دارد تا زوج خود را در برابر آن بیازمایند؛ بنابراین، قبول کنید وارد حیطه مشکلات دائمی خود شدهاید. آن حیطه را برای خود مشخص کنید و آن را بپذیرید.
در مرحله دوم، همانطور که میدانید، انسانها به دلایلی که قلب و عقل آنها میگوید ازدواج میکنند و یکی از دلایلی که در همهٔ انسانها وجود دارد، این است که به رؤیاهای خود جامهٔ عمل بپوشانند. بتوانند آرزوهای خود را در واقعیت ببینند. جالب اینجاست که زن و مرد معمولاً این قول را قبل از ازدواج به یکدیگر میدهند؛ ولی آنها را چه میشود که پس از ازدواج نهتنها نمیتوانند به قول خود عمل کنند، بلکه این مسئله تبدیل به چالش و تعارض بزرگی برای آنها میشود؟ و معمولاً شکایت میکنند که مثلاً چرا همسر من اینقدر احساساتی است؟ چرا همیشه دوست دارد به مهمانی برود؟ یا چرا منزوی و گوشهگیر است؟ آری رؤیاهایی که افراد با خود به ازدواج میآورند، تبدیل به تعارضی حلناشدنی میشود و در بعضی از روابط مانند سلولهای سرطانی در رگ و پی زندگی زناشویی نفوذ میکند و سلولهای رابطه و عشق را میمیراند؛ بنابراین هرگاه دچار مشکلات درازمدت شدید، از خود بپرسید رؤیای شما در پس این درخواست چیست؟ میخواهید چه چیزی را به دست آورید؟ نگران از دست دادن چه چیزی هستید؟
بکوشید رؤیای نهفتهٔ خود را مشخص کنید. برای این کار به گذشته و دوران کودکی و بافت زندگی خانوادگی خود برگردید و با خود روراست باشید. خوب است در این باره با یک متخصص هم صحبت کنید. زمانی که زندگی مشترک خود را با دفن یک رؤیا منطبق میکنید، این رؤیا شکل دیگری به خود میگیرد و بهصورت مشکلی حلنشدنی درمیآید؛ بنابراین در این مرحله به کشف رؤیاهای خود در پس تعارضات دائمی بپردازید. در مثال ما، خانم ممکن است رؤیای روابط دونفری عاشقانه همراه با تجربهکردن موارد ناآشنا را داشته باشد. شاید در دوران کودکی در خانوادهای انعطافناپذیر و قاعدهمند زندگی میکرده و یا پدری داشته است که با مادرش فاصلهٔ عاطفی زیادی را تجربه میکرده است؛ البته این یک فرضیه است. ممکن است فضای خانواده، بسیار عاطفی و همراه با وابستگی بوده و دختر کوچولوی دیروز، رؤیاهای خود را بر مبنای داشتن چنین فضایی بنا نهاده است؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که اکنون این زنی که بالغ شده و آرزو دارد تکتک سلولهای رابطهاش با عشق و عاطفه باشد. همچنین در پس خواستههای همسرش نیز رؤیاهای او وجود دارد.
مرحلهٔ بعد به تجربهای برمیگردد که حتماً در زندگی مشترک خود داشتهاید. در پس دستوپنجه نرمکردن با یک مشکل دائمی، حتماً هیجانزده، عصبی و تحریکپذیر شدهاید. در این لحظات میدانید که کاری از پیش نخواهید برد؛ ولی با پافشاری به تلاش خود ادامه میدهید؛ اما آنچه به شما کمک میکند این است که چنددقیقهای شکیبا باشید و یکدیگر را آرام کنید. در پس تقلا برای یافتن رؤیاهایتان و آگاهشدن از ریشهٔ مشکلاتتان به آرامش و صبوری نیازمندید و در هنگامهٔ جروبحث، آرامش، بهترین هدیهای است که به یکدیگر میدهید.
در مرحلهٔ چهارم، بکوشید با پذیرش و درنظرگرفتن رؤیاهای یکدیگر، زندگی مشترک را به زمینهای برای تجربهٔ عمیقترین آرزوهای خود تبدیل کنید. برای نمونه، بانویی که از آن در ابتدای بحث صحبتش را کردیم، میتواند با کمک کردن به همسرش برای حسابگری مالیاش و برنامهریزی و پیشبینی آینده، گاهی هم امنیت او را فراهم کند و همسرش نیز با تعهدی برای خرید کلبهٔ کوچکی در آینده، خود را در رؤیای او سهیم کند؛ اما در نگاهی واقعبینانه، تعارض ممکن است بهصورت کامل حل نشود بنابراین به مرحلهٔ آخر بروید:
در این مرحله حوزههایی قرار دارد که شما نمیتوانید در برابر آن تسلیم شوید؛ مثلاً ممکن است بانوی مثال ما نتواند احساسات خود و درک متقابل از جانب همسرش را نادیده بگیرد یا همسرش نتواند بدون پسانداز برای خرید خانهای بزرگتر به فکر تأمین نیازهای تفریحی باشد. به قلب خود مراجعه کنید و خیلی واقعبینانه دایرهٔ عدمتوافقها را مشخص کنید. در واقع در این حوزهها نمیتوانید نیازها و ارزشهای اساسی خود را نادیده بگیرید. همچنین در کنار آن، دایرهٔ موافقتها را روشن کنید. در چه مسائلی میتوانید پذیرا باشید. ممکن است همسر مثال ما بتواند هزینهای را که برای مخارج پوشاک به همسرش میسپارد، به مدیریت او واگذارد و دربارهاش هیچ گونه پرسوجو نکند و یا خرید کلبهٔ دوستداشتنی همسرش را در چند سال آینده برنامهریزی کند. در مقابل، خانم احساس همسر را مبنی بر داشتن امنیت مالی بپذیرد و انتظارات خود مبنی بر مشارکت همسرش در مجالس و مهمانیها را تعدیل کند. بههرحال، این تصمیمگیری همسران است که در برابر چه نوع رفتاری، میخواهند چه چیزی را دریافت کنند و میخواهند چقدر در گذشت و پذیرش در زندگی مشترک سهم داشته باشند. تا میتوانید دایرهٔ توافقها و سازشها را بزرگتر کنید و دایرهٔ عدمتوافقها را کوچکتر کنید. آنچه میتواند برای تجربهٔ آرامش در زندگی شما ضروری باشد، دو مسئلهٔ مهم است: ابتدا در هر زمان و هرجایی تعارضهای ریشهای خود را باز نکنید و اجازه دهید فضایی آماده برای مطرح کردن آن فراهم شود. دوم به دنبال تغییر یکدیگر نباشید. در اغلب موارد آنچه شما را آزار میدهد، بزرگترین رؤیای همسرتان است، پس بدیهی است که نمیتوانید همه آن را برآورده کنید، ولی میتوانید در کنارش قدم بزنید و همراه با او رؤیا و آرزویش را با قلبتان تجربه کنید. وقتی همسرتان پذیرش و گشادهرویی شما را در مورد رؤیایش مشاهده میکند، در حقیقت نیمی از رؤیایش به واقعیت پیوسته است.
بهاینترتیب با وجود هر تعارض و یا مشکل دائمی میتوانید با رضایت به زندگی مشترک خود ادامه دهید.