«پرستو گلستانى»، کارگردان نمایش «سیرک سیار» در گفتوگو با هفتهنامهى دوچرخه از این نمایش مىگوید:
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - نمایش> مینا صیادى:
میگوید بازیگری را از نوجوانی شروع کرده و موضوع پایاننامهی دانشگاهش، شیوهی آموزش بازیگری برای کودکان و نوجوانان بوده است.
همین علاقهی «پرستو گلستانی» باعث شده در این سالها برای آموزش و رشد کودکان و نوجوانان علاقهمند به بازیگری کلی تلاش و فعالیت کند.
او میگوید که دوچرخه را خوب میشناسد و در شانزدهمین سالگرد انتشار هفتهنامهی دوچرخه، برای آن آرزوی 120سالگی میکند و میگوید: «خیلی خوشحالم که دوچرخه همچنان پابرجاست و منتشر میشود. بهنظرم همچنان جا دارد که دوچرخه خود را بیشتر با نیازهای نوجوانهای امروز وفق دهد. در نهایت هم امیدوارم روزی دهها مجله و هفتهنامهی دیگر برای کودکان و نوجوانان روی پیشخوان روزنامهفروشیها باشد و امیدوارم دوچرخه از هفتهنامه به روزنامه تبدیل شود.»
گلستانی میگوید که از بچگی عاشق کارکردن در سیرک بوده، چون فضای آن بسیار شاد و مفرح است و میشود با سیرک به شهرها و کشورهای گوناگون سفر کرد. او با همین عشق دوران کودکی، اینروزها نمایش «سیرک سیار» را براساس نمایشنامهی «اوراند هریس» برای کودکان و نوجوانان روی صحنه برده است. این نمایش تا پایان دیماه در تالار هنر (۸۸۸۴۷۲۷۲) روی صحنه میرود. به همین مناسبت پای صحبتهای گلستانی دربارهی کارگردانی این اثر نمایشی و نوجوانیاش مینشینیم.
* * *
از کودکی به نمایش علاقهمند بودم. در سال 1365 خورشیدی هم که نوجوان بودم، به بازیگری گرایش پیدا کردم و به مدرسهی هنر و ادبیات صدا و سیما رفتم. آنجا زیر نظر اساتیدی چون خانمها «رؤیا تیموریان»، «رؤیا افشار» و «مرضیه برومند»، دورهی دوسالهی بازیگری را گذراندم.
پس از آن دورهی دوساله در سال 1367، چون شاگرد خوبی بودم، خانم برومند مرا برای بازی در سریال «عقیق» انتخاب کردند. در همانسال و همزمان با بازی در آن سریال، با نمایش «مهمانهای ناخوانده» در کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان، فعالیتم را در تئاتر هم شروع کردم.
بله، من به واسطهی خانوادهام از دوران کودکی به تماشای تئاتر و سینما میرفتم. کارهایی مثل «شاپرکخانم»، «ترب» و... به کارگردانی «بیژن مفید»، از نمایشهایی بود که در آن دوره دیدم.
یادم میآید زمانی که تازه پا به نوجوانی گذاشته بودم، فیلمهای «کمالالملک» به کارگردانی آقای «علی حاتمی» و «گلهای داوودی» به کارگردانی آقای «رسول صدرعاملی» روی پردهی سینماها بود. این دو فیلم بهشدت روی من تأثیر گذاشت. نمایش «ارزش» به کارگردانی آقای «اکبر زنجانپور» را هم خیلی دوست داشتم. این نمایش آنروزها در تالار سنگلج به روی صحنه میرفت.
همین چند روز قبل در بازپخش سریال «همسران» در شبکهی آیفیلم، یکی از بازیهای قدیمی شما را دیدیم؛ بازی در نقش «صحرا» در قسمت «دختری که میخواست ستارهها را بچیند». خیلی از نوجوانهای امروز، اولینبار بود که این سریال و نقش صحرا را میدیدند. به نظر شما این نوجوانها هم به اندازهی نوجوانهای 23سال قبل با نقش صحرا ارتباط میگیرند؟
من علاوه بر بازیگری، برای گروههای سنی گوناگون از کودک تا بزرگسال، تدریس هم میکنم و به این واسطه بازخوردهای مثبتی را از این سریال در بین آنها میبینم. ممکن است موضوع این سریال با نیازها و دغدغههای کودک یا نوجوان نسل امروز که نسل سرعت و تکنولوژی است، خیلی همخوانی نداشته باشد، اما صداقت موجود در کار را میفهمند. ما این کار را به شدت صادقانه و با عشق بسیار انجام دادیم و این چیزی است که نوجوانهای امروز نیز آن را دریافت میکنند.
بچه که بودم عاشق کارکردن در سیرک بودم. چون فکر میکردم هم بسیار شاد و مفرح است و هم میتوان با آن به شهرها و کشورهای گوناگون سفر کرد. البته هنوز هم فکر میکنم که سیرک یکی از جذابترین گونههای نمایشی است. وقتی کتاب «سیرک سیار» نوشتهی «اوراند هریس» را میخواندم که «حسین فداییحسین» آن را ترجمه کرده، احساس کردم که چهقدر شبیه بچگیهای من است. همچنین به نظرم سیرک در هردورهی زمانی و در هرسنی برای مخاطب جذاب است. برای همین تصمیم گرفتم که این نمایش را به روی صحنه ببرم.
خوشبختانه نمایش ما با استقبال بسیار خوبی، نه فقط در میان کودکان و نوجوانان، بلکه در میان بزرگسالان نیز روبهرو شد و بعد از هراجرا تماشاگران، خندان و راضی از سالن نمایش بیرون میآیند. از این بابت خیلی خوشحالم که نمایشی را کار کردم که مخاطبش فقط یک گروه سنی نیست.
جدای از فضای جذاب سیرک که برایتان گفتم، دلیل دیگری هم وجود دارد که نوجوانها باید این کار را ببینند. «جانی» شخصیت اصلی نمایش، پسربچهای است که آرزو میکند در سیرک کار کند و برای رسیدن به این آرزو تلاش میکند و زحمت میکشد. چیزی که برای من خیلی مهم است، این است که به نوجوانها بگویم، برای رسیدن به خواستههایتان تلاش کنید، زحمت بکشید و امید داشته باشید.
خدا را شکر استفاده از حیوانها در سیرک که اساساً نوعی حیوانآزاری محسوب میشد، از چند سال قبل ممنوع شد و در حال حاضر هیچ سیرکی اجازهی استفاده از حیوانها را ندارد. اما دلقکهایی که در سیرک هستند، همگی دلقکهایی شاد و خوشحالاند و من نیز در کارم به آن وفادار ماندهام.
با اینکه کارهای کودک و نوجوان متعددی در کارنامهی کارهای تصویریام دارم، اما بیشتر برای بزرگسالها کار کردهام.
البته در رشتهی نمایش، پایاننامهی تئوری دانشگاهم، شیوهی آموزش بازیگری برای کودکان و نوجوانان بود و همیشه میگویم که اگر نمایش یک رسالت فرهنگی داشته باشد، نمایش کودک و نوجوان به مراتب وظیفهی سنگینتری را به دوش میکشد. به همین دلیل است که بهطور مداوم کار کودک و نوجوانان کردهام. البته در این بین کار بزرگسال هم اجرا میکنم، اما تصور زندگی بدون کار هنری برای مخاطبان کودک و نوجوان برایم دشوار است.
نوجوانهایی که به این هنر علاقه دارند، به دو دسته تقسیم میشوند. دستهی اول که شهرت این حوزه آنها را جذب خودش کرده، برای این دسته واقعاً توصیهای ندارم. چون چنین علاقهای مثل حباب، سطحی و گذراست. اما کسانی که واقعاً به این حرفه علاقه دارند، بهترین روش یادگیری، گذراندن دورههای مربوط در آموزشگاههای معتبر در این زمینه است و بعد تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی را به آنها پیشنهاد میکنم.
عکسها: میلاد بهشتى