[ad_1]
مفیدستان:
روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی بزرگ می ساختند. (گویا مسجد شیخ لطف الله در میدان نقش جهان اصفهان بوده است) اما چند روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند.
پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه! کارگرها خندیدند.
اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت: چوب بیاورید! کارگر بیاورید! چوب را به مناره تکیه بدهید. فشار بدهید. فششششششااااررر...!!!
و مدام از پیرزن میپرسید: مادر، درست شد؟!
مدتی طول کشید تا پیرزن گفت: بله، درست شد! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت.
کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را از معمار با تجربه پرسیدند؟
معمار گفت: اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت، این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم. این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم!
نقل مطالب و داستانها با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
[ad_2]
لینک منبع
بازنشر:
مفیدستان
عبارات مرتبط با این موضوع حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار داستانک حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار داستانک داستان های کوتاه و آموزنده حکایت جالبایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار …داستانک حکایت جالبایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر پیرزن تدبیر معمار حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمارحکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و مناره مسجد و تدبیر معمار حکایت ایراد پیرزن به داستان های کوتاه پندآموز حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این حکایت جالبایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار …حکایتجالبایرادپیرزناما چند روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و مسجد را دید به حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمارحکایت ایراد پیرزن به پیرزن به مناره مسجد و به مناره مسجد و تدبیر معمار حکایت مناره مسجد داستان های کوتاهحکایت هاحکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و به مناره تدبیر معمار حکایت ایراد پیرزن به داستان آموزنده ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمارداستان ایراد پیرزن به مناره آموزنده ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمارایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر مناره مسجد و تدبیر معمار ایراد پیرزن به مناره داستان های کوتاه جذاب و خواندنی حکایت ایراد پیرزن به حکایت ایراد پیرزن به مسجد و پیرزن به مسجد و تدبیر معمار را به مناره تکیه داستان های کوتاه پندآموز سید، دست به سینه از رواق خارج میشود چراغهای مسجد دسته دسته روشن میشوند الحمدلله، ده
لینک منبع :حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار (داستانک)
داستان های کوتاه پندآموز: حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار
www.pandamoz.com/2015/11/post680.html - ذخیره شده
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار. روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش،
در اصفهان مسجدی بزرگ می ساختند. (گویا مسجد شیخ لطف الله در میدان نقش جهان ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - کلوب
www.cloob.com/.../حکایت_ایراد_پیرزن_به_مناره_مسجد_و_تدبیر_معمار - ذخیره شده
17 مه 2016 ... حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش،
در اصفهان مسجدی بزرگ می ساختند. (گویا مسجد شیخ لطف الله در ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - داستان های آموزنده اما ...
imenstu91.blogfa.com/post/47
روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی بزرگ میساختند. اما چند روز
قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار (داستانک) - مفیدستان
mofidestan.ir/حکایت-ایراد-پیرزن-به-مناره-مسجد-و-تدبیر/
داستانک حکایت جالبایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر پیرزن تدبیر معمار حکایت
ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمارحکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و مناره ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار (داستان)
dariushgorji.rozblog.com/post/11
اما چند روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده…,حکایت
ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار (داستان),وبسایت اختصاصی داریوش ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار | وبلاگ 24 - مرجع ...
weblog24.gdn/weblog/dgh/1332225
پست با عنوان حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار در این صفحه نمایش داده
شده است. همچنین شما میتوانید با کلیک بر روی عنوان وبلاگ مرجع صفحه وبلاگ ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - blogfa.com
dastanpanddamoz.blogfa.com/post/8 - ذخیره شده
داستان های خوب و پند آموز - حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - امیدوارم از
این وبلاگ خوشتون بیاد خوب میشه که نظر هم بدین (مدیریت وبلاگ) - داستان های ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - صفحه اصلی - بلاگ خوان
dastan100.rzb.h5h.ir/post591126.html - ذخیره شده
پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی
از مناره ها کمی کجه! کارگرها خندیدند. اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت: چوب ...
داستان آموزنده ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - پرشین وی
persianv.com/.../داستان-آموزنده-ایراد-پیرزن-به-مناره-مس.html - ذخیره شده
5 سپتامبر 2016 ... داستان ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش،
در اصفهان مسجدی بزرگ می ساختند. (گویا مسجد شیخ لطف الله در ...
حکایت ایراد پیرزن به مناره مسجد و تدبیر معمار - شهر وبلاگ
poonehictr.rzb.shahreweblog.ir/view549037.html
روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی بزرگ می ساختند. (گویا مسجد
شیخ لطف الله در میدان نقش جهان اصفهان بوده است) اما چند روز قبل از افتتاح مسجد، ...
سهشنبه 19 اردیبهشت 1396 ساعت 23:31