کوچهها را یکی پس از دیگری به دنبال خانهای قدیمی جستوجو میکنم. هوا بهشدت سرد است و آسمانهم چادر ابریاش را به تن کرده است. شال و کلاهم را محکمتر میکنم و از کوچههای حکیم نزاری بهطرف ۱۷ شهریور به راه میافتم. میگویند میتوان رد پای باستان را در آنجا یافت.
پیرزنی در کوچههای تنگ و باریک خیابان ۱۷ شهریور در حال عبور است. بهطرفش میروم و با سلام و احوالپرسی سراغی از خانههایی میگیرم که دستان باستان بر آن نقش بسته است.
مرا به سمت خانهای به نام «حاج عباس» سراغی میدهد. بنا به گفتههای پیرزن به دنبال خانهای میگردم که دری آبیرنگ و چوبی دارد و دیوارههایش نیز به قاب و نگارهای قدیمی آراستهشده است.
بعد از ۱۰ دقیقهای پرسوجو، خانه را در دل کوچهای طویل و تاریک، با شیبی ملایم مییابم. اطراف کوچه را خانههایی با دیوارهای بلند محاصره کرده است. گویا هنوز رد پای تاریخ در اینجا حضور دارد.
کلونهایی که بیصدا شدند
اما خانه «حاج عباس» اندکی رنگ و لعابش را تغییر داده است. تمام مشخصات مورد اشاره پیرزن را دارد. اما از کلون و یا در کوبی حلقهای اثری به چشم نمیآید. سمت چپ در، زنگ سفیدی تعبیهشده است. هر چه در را میکوبم و یا زنگ را میفشارم کسی پاسخگو نیست.
راهرفتهام را برمیگردم و کوچه تنگ و باریک را به سمت بالا قدمزنان میروم. دیوارهای خاکی و خشتی خانه در هوای نمناک زمستانی فضایی دلنشین را ایجاد کرده است.
در سمت چپ، در بزرگی با اندکی فرورفتگی در دیوار خودنمایی میکند. دری چوبی، کهنه، دولنگه و قدیمی همراه با در کوبی حلقهای و کلونی آهنی. با شک و تردید با صدای در کوب سکوت کوچه را در هم میشکنم. این بار صدای زنی جوان از پشت در به گوش میرسد.
بافاصله چندثانیهای، خانمی جوان در قاب آبیرنگ در ظاهر میشود. خودم را معرفی میکنم و با سلام و خوشامدگویی قدم در دالان حیاط قدیمی خانه «حاج عباس» میگذارم.
زیبایی خفته در بنایی ۱۰۰ ساله
همهجا را بهخوبی ورانداز میکنم. حیاطی بزرگ با اتاقهای مدوّر بیشترین خودنمایی را دارند. خانهای که در میان کلاهکهایی بیضیشکل قرار دارد و از هر طرف نیز با پلههایی به حیاط متصل میشود. حوض آبیرنگ هم در میان باغچههای ششضلعی و کوچک محاصرهشده است. درختهای کوتاهقد زیبایی خاصی به حیاط قدیمی خانه «حاج عباس» هدیه داده است.
سعی دارد برایم از تغییرات سخن بگوید اما پیرمرد درحالیکه آرام بر پلهها نشسته است او را منع میکند و میگوید: بگذار این خبرنگار جوان به کارش برسد.
حیاط کاملاً سنگفرش است و در قسمتی از آن نیز خانههایی تازه تأسیس بنا شده است. آنطرف تر هم در داخل دیوار، درست در زیر خانهها، فرورفتگی به چشم میخورد.
از پنجرههای چوبی خبری نیست و قاب های آهنی مربع شکل در وسط خانههای بیضی مانند خودنمایی میکنند اما از ظاهرشان پیداست که دو یا سه سال بیشتر از عمر این اتاق ها نگذشته است.
ورودی خانه هلالی شکل است و نقشهای زیبایی دارد. دیدن هر منظره عطش کنجکاویام را بیشتر می کند و بالاخره وجود اتاقکی بهدور از خانهها مرا برای پرسش بهطرف «حاج عباس» میکشاند.
غربت سبک اسلامی در معماریهای کنونی
این پیرمرد ۹۸ ساله در گفتوگو با ما میگوید: از بچگیام در این خانه بزرگ شده ام و جشن دامادی را هم در همین خانه برپا کرده ام.
حاج عباس صفوری بابیان اینکه نمای خانه سالبهسال عوض میشود، افزود: تا دو سال پیش پنجرههای چوبی با نقش و نگارهای زیبا داشت اما به دلیل حضور موریانهها و خراب شدن الیافهای چوب مجبور شدم آنها را عوض کنم.
وی با اشاره به بادگیرهای بالای بام خانه میگوید: این بادگیرها در جهت باد و برای سرد کردن خانه در فصل تابستان بهکار برده شده است.
اندکی سکوت میکند. گویی خاطرهها بر ذهنش نقش بستهاند. نفسی تازه میکند و میگوید: شیوه زندگی در گذشته کاملاً متفاوت با شرایط امروزی بود.
وی بابیان اینکه درگذشته حتی معماری خانهها هم اسلامی بود، میافزاید: این در حالی است که در معماری امروزی سبک اسلامی به فراموشی سپردهشده و غربت و تشویش در اکثر خانهها ورود پیداکرده است.
حاج عباس به دهلیز ورودی اشاره میکند و میگوید: این دالان را برای جلوگیری از نگاه دیگران به حیاط خانه ساختهایم.
وی میافزاید: درگذشته تمامی اعضای خانواده در یکخانه زندگی میکردند و هرکدام بعد از ازدواج در اتاقکی جدا که در دورتادور حیاط وجود دارد، زندگی می کردیم.
پختوپز در «پَستو»
این پیرمرد خوشصحبت ادامه میدهد: حال دیگر هم صفا رفته وهم محبتها قدیمی شده چراکه نه از خوشوبش کردن اعضای خانواده چیزی مانده و نه از خانههای قدیمی.
مرا به داخل خانه دعوت میکند. برای دیدن بیتابی میکنم. پشت سرش آرام به داخل میروم. اتاقها با معماری دایرهای و سقفهای گنبدی در قاب نگاهم پدیدار میشود.هر اتاق به اتاقی دیگر وصل میشود و آن اتاقک نیز به اتاقی دیگر. در های اصلی نمایی جدید به خود گرفتهاند اما درهای بین اتاق ها هنوز قدیمی و چوبی هستند.
« از هفتسالگی در این خانه زندگی میکردم و خاطرات زیادی دارم».
فضای اتاقها کوچک اما مملو از مهربانی و عطوفت است. لبخند بر صورت پیرمرد نقش بسته و گویی خاطرات کودکیاش را مرور می کند. «چای آماده است» این را دختر جوان میگوید و میافزاید: من اهل مشهد هستم و پنج سالی است که بهعنوان عروس به این خانه آمده ام.
مینا کدخدا زاده میگوید: شبهای زیادی را با خاطرات پدرشوهرم سپری میکنیم و تمامی عوامل و عناصر این خانه، زندگیمان را جلا داده است.
وی که از صحبتهایش پیداست آپارتماننشینی را دوست ندارد، میگوید: هنوز هم مانند گذشته شادی در این خانه حضور دارد و اعضای خانواده برای صرف وعدههای غذایی بر سر یک سفره می نشینند.
حفظ حریم خانه در معماری قدیم
یک معمار قدیمی هم در گفتوگو با ما میگوید: حال و هوای خانههای قدیمی بسیار جذاب و دوستداشتنی بود.
محمدولی فیاضی نسب که بنا به گفته خودش ۹۰ سال سن دارد و اولین خانه را در ۱۹ سالگی بنانهاده است، ادامه میدهد: پدرم هم در کار معماری و بنایی بود و از بچگی در کنارش شاگردی کردهام.
وی ادامه میدهد: درگذشته برای حریم خانهها و نگهداری زن و بچه از نگاه نامحرم، خانههایی با دیوارهای بلند و مستحکم ساخته میشد.
وی با اشاره به دهلیز ورودی خانههای قدیمی میگوید: در معماریهای قدیمی به زندگی و سبک معماری اسلامی توجه زیادی میشد.
فیاضی نسب بابیان اینکه این دهلیزها برای جلوگیری از نگاه دیگران به داخل خانه ساخته میشد، افزود: در معماری کنونی، از در حیاط تا داخل آشپزخانه را میتوان دید.
معماری جدید به سمت الگوهای غیربومی رفته است
این معمار بابیان اینکه معماریهای جدید برگرفته از الگوهای غیربومی است، میافزاید: هر سازه، اتاق و آجر در معماریهای گذشته با مفهوم و علتی نهاده میشد.
فیاضی نسب بابیان اینکه درگذشته در خانهها را کوچک و کوتاهقامت میساختیم، میافزاید: دلیل این امر هم این است که افراد باحالت تعظیم به خانه وارد شوند و نشاندهنده حرمت و احترام صاحبخانه بود.
وی با اشاره به مصالح بهکاررفته در معماریهای قدیمی بیان میکند: درگذشته از امکانات ساده اما مستحکم استفاده میشد.
فیاضی نسب میافزاید: بام خانهها را با کاهگل میپوشاندند تا در زمستان محافظ خوبی در برابر باران و ورود آب به داخل خانه باشد.
این معمار قدیمی میگوید: همچنین در ساخت حوض، خاک، مو و کاه را باهم مخلوط کرده و درنهایت نیز تخممرغ به آن اضافه میکردند تا محکم شود و بتواند آب را در خود نگهداری کند.
وی بابیان اینکه برای نگهداری از غلات و آذوقهها هم از خمرههای گلی به نام «گلینه» استفاده میشد، گفت: برای صرفهجویی در مصرف انرژی و سرد کردن خانه از بادگیر و برای پخت غذا نیز از اجاقگاز استفاده میشد.
سبک اسلامی در معماری جدید ناپیداست
فیاضی نسب ادامه میدهد: همچنین در ساخت خانهها تنها از خشت، سنگ و گل استفاده میشد و هزینهها به نسبت امروز اعداد و ارقام بالایی نبود.
وی بابیان اینکه چهره اسلامی معماری در عصر کنونی در حال نابودی است، میافزاید: بسیاری از خانهها دارای یک اتاق بوده و فضای آنهم کاملاً قابلمشاهده برای هرکسی است.
این معمار ۹۰ ساله میافزاید: همچنین رسانهها باید نسبت به بازگو کردن زیباییها و کاربردهای موثر معماری قدیم تلاش و توجه مردم را به سبکهای معماری اسلامی- ایرانی جلب کنند.
خانه های امروز حکم خوابگاه را دارد
یک کارشناس مهندسی معماری در گفتوگو با ما بیان کرد: تحولات صورت گرفته در حوزه مسکن را میتوان به دو بخش تحولات ناشی از تغییر نیازمندیها و ارتقای سطح تکنولوژی تقسیم کرد.
مهدی حسین پور ادامه داد: عمده این تحولات برگرفته از الگوهای غیربومی بوده و پیامدهای منفی دارد.
وی با اشاره به معماری قدیمی خانهها بیان کرد: در خانههای قدیمی به دلیل تفکیک اندرونی از محیط بیرونی، فضایی آرام برای ساکنان خانه فراهم میشد.
حسین پور ادامه داد: نوع معماری سازگار با محیط طبیعی در این خانهها باعث میشد تا ساکنان کمتر در معرض تنشهای اقلیمی قرار گیرند.
حسین پور بابیان اینکه ساکنان این خانهها ساعات کمتری را در خانه سپری میکنند، بیان کرد: در معماری قدیمی تناسب اجزاء با محیط فرهنگی، فضای خانه را برای ساکنان آرامبخش میکرد.
این کارشناس معماری بیان کرد: کمبود فضای مسکن در معماری جدید سرگرمیهای بیتحرک را جایگزین فعالیتهای بدنی کودکان در خانه کرده که پیامدهای روحی حاصل از آن نسل آینده را تهدید میکند.
وی ادامه داد: همچنین حذف برخی حریمهای شخصی و کاهش فاصله میان فضای درونی و بیرونی ازجمله پیامدهای منفی فرهنگی شکل جدید ساخت و سازهای مسکونی به شمار میرود.
لزوم احیای معماری قدیم در جامعه
مدیرکل تبلیغات اسلامی خراسان جنوبی هم در گفتوگو با ما انفکاک فضای درونی از محیط بیرونی را از مهمترین شاخص های معماری اصیل ایرانی دانست.
حجتالاسلام کاظم لطفیان ادامه داد: این امر باعث میشود خانه به معنای واقعی محلی برای سکون و آرامش خانواده باشد.
وی بیان کرد: در شرایط امروزی به دلیل افزایش تراکم جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین، نیازمندیهای خانوادهها با مشکلاتی روبهرو است اما میتوان با برنامهریزی قسمت قابلتوجهی از معماری قدیم را احیا کرد.
وی بیان کرد: استفاده از نمادهای معماری اصیل ایرانی در ساختمانهای عمومی، فضاهای تفریحی و اماکن مذهبی میتواند به معرفی معماری اصیل ایرانی کمک کند.
معماری اسلامی- ایرانی در روستاها احیا میشود
معاون پشتیبانی و امور هماهنگی استانهای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی هم در گفتوگو با ما بیان کرد: تلاش میکنیم در ساختوسازهای روستایی، معماری بومی روستاها را حفظ و احیاء کنیم.
هادی درفشی با اشاره به اجرای طرحهای بنیاد مسکن در روستاها بیان کرد: برای هر استان یک یا دو مشاور ارشد انتخاب شده که نوع معماری و طرحهای روستایی را بررسی کنند.
وی بابیان اینکه برخی از روستاها ویژگی تاریخی دارند، افزود: باید معماری قدیمی روستاها که بیشتر بر مبنای اسلامی – ایرانی بوده، احیا شود.
درفشی ادامه داد: برخی از روستاییان متأثر از سبک معماری جدید به سمت ساختوسازهای شهری میروند که امید است با پذیرش مردم بتوانیم این فرهنگ را تغییر داده و آنها را به سمت ساخت و سازهایی با نوع معماری قدیمی سوق دهیم.
وی بابیان اینکه فضای روستایی را باید خاص روستا بدانیم، گفت: تلاش ما مبنی بر این است که روستاهایی مدرن با امکانات خوب بسازیم مشروط بر اینکه معماری ایرانی- اسلامی آن حفظ شود.
اینگونه که پیداست تاریخ و معماری ایرانی- اسلامی از کوچههای بیرجند رخت بربسته و از بافت خانههای قدیمی هم چیزی به یادگار نمانده و این نشان دهنده ضعف مدیریتی برخی دستگاهها و نهادهای ذیربط است. چراکه برخی از خانهها که ارزش تاریخی داشته به مکانهایی خاص تبدیلشده و تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در آن مکانها حضور یابند.