خبرگزاری آریا - هفته گذشته یکی از معدود بازه های زمانی بود که بازی جدید خاصی روانه بازار نشد و به این موجب شاهد تغییر و تحولاتی در جدول هفتگی فروش بازی های کشور انگلستان هستیم.
بازی «کال آو دیوتی اینفینیت وارفر» بعد از چند هفته همچنان در صدر این لیست قرار دارد و عناوین فیفا 17 و بتلفیلد 1 به ترتیب جایگاه های دوم و سومی خود را حفظ کرده اند.
با نزول دو بازی اخیراً منتشر شده ی «دد رایزینگ 4» و «لست گاردین» در جدول فروش، «واچ داگز 2» فرصت این را داشته که به رده چهارم صعود کند و احتمالاً به خاطر نزدیکی به تعطیلات کریسمس، «gta v» نیز بعد از دو هفته غیبت در میان ده بازی برتر، جایگاه پنجم را ازآن خود کرده است.
عنوان ورزشی «steep» نیز بالاخره به این جمع اضافه شده و در حالتی که کمتر کسی انتظارش را داشت، «مافیا 3» نیز رده آخر این جدول را کسب کرده است.
جدول پر فروش ترین بازی های هفته گذشته انگلستان از قرار زیر است:
call of duty: infinite warfarefifa 17battlefield 1watch dogs 2grand theft auro vfinal fantasy xvthe elder scrolls: skyrim special editiondishonored 2steepmafia 3
به گزارش جامجم آنلاین به نقل از ایرنا، در این شیوه برای چاپ اطلاعات از مواد رسانای مختلف استفاده میشود. معمولا این کار پرهزینه است، زیرا باید برای ساخت یک تصویر، فلزات مختلف روی بخش های مختلف کاغذ قرار بگیرند و با استفاده از چاپگرهای استاندارد چند لایه، این فرآیند بسیار طولانی و زمانبر است.
اما محققان برای انجام کار از نوعی جوهر استفاده کردند که از جنس نقره و کربن ساخته شده است. بدین ترتیب تصویر موردنظر از میله های بسیار کوچکی از جنس نقره و کربن تشکیل می شود که یک میلیمتر طول و دویست میکرون عرض دارند. تغییر نسبت نقره و کربن در هریک از این میله ها، میزان رسانش آن را تغییر می دهد؛ اما در ظاهر چیزی دیده نمی شود. سپس اطلاعات ضبط شده با استفاده از این شیوه از طریق به کارگیری امواج تراهرتز با فرکانس مناسب، بازخوانی میشود.
محققان معتقدند این شیوه جدید، امکان درج مخفیانه اطلاعات را در تصاویر فراهم میکنند و برای مقابله با جعل و تقلب و همچنین در فرآیند ردگیری و صدور مجوز برای محصولات و کالاها کاربرد دارد.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Optica منتشر شده است.
بالابردن کیفیت عکس در فوتوشاپ باعث میشود که بتوانید عکسهای قدیمی خود را بازیابی کنید. نرمافزار بالابردن کیفیت عکس در این مطلب فوتوشاپ است
عکسهای قدیمی اشیای حساسی هستند. اگر از آنها بهدرستی محافظت نکنید، احتمال دارد که از زمانی که گرفتهشدهاند تا زمان حال، بر روی آنها صدماتی ظاهر شود. عکسهای قدیمی که در یکجا نگهداری میشوند میتوانند به هم بچسبند. زمانی که آنها را از هم جدا میکنیم، این عکسها پاره شده و از بین میروند.
رطوبت مهمترین عامل آسیبزننده بهعکس های قدیمی است.
رطوبت باعث میشود که عکسها چروک شوند و به هم بچسبند. خورشید نیز میتواند با کمنور کردن آنها به آنها آسیب بزند. چطور میتوانیم کیفیت عکسهای قدیمی را بالا ببریم؟
1. از یک اسکنر با کیفیت بالا استفاده کنید.
2. عکسهای خود را اسکن کنید.
3. نرمافزار ویرایش عکس را انتخاب کنید. این دستورالعمل از نرمافزار فتوشاپ برای توضیح فرایندهای بالابردن کیفیت عکسهای قدیمی استفاده کرده است.
4. مسائل مربوط به رنگ، روشنایی و تناسب تصویر را اصلاح کنید.
5. خراشها را تعمیر کنید.
6. محلهای خالیشده را پرکنید.
7. با ابزار برش زاویهها را برش دهید.
8. عکس را چاپ کنید.
پس از انجام مراحل بالا و با چاپ مجدد عکس قدیمی متوجه خواهید شد که چقدر کیفیت عکس افزایش یافته است.
تهیه: مجله اینترنتی ستاره
وب سایت آی تی ایران: به روز نگه داشتن مدل تلفن همراه در دنیای اسمارت فونها که هر روز در حال تغییر و پیشرفت است، کار طاقت فرسایی خواهد بود. ممکن است گاهی اوقات بیخیال این رقابت شوید و تصمیم به ادامه با همان گوشی قدیمی خود بگیرید چون هنوز تمامی نیازهای شما را برآورده میکند.
"WhatsApp" اعلام کرده که تا پایان سال، پشتیانی خود را از بسیاری از تلفن همراههایی که از سیستم عاملهای قدیمی بهره میبرند، قطع خواهد کرد.
این قطع پشتیابنی، در ابتدای ژانویه برای گوشیهای ویندوزی، اپل و اندرویدی و در اواسط سال 2017 برای گوشیهای "Black Berry" و نوکیا، رخ خواهد داد.
"WhatsApp" درباره این تصمیم عجیب خود در هفتمین سالگرد شروع به کارش توضیح داد: " با اینکه این گوشیها بخش مهمی از داستان پیشرفت ما را تشکیل دادهاند، اما قابلیتهای مورد نظر ما جهت گسترش ویژگیهای این برنامه را ارائه نمیدهند. این اقدام، تصمیمی سخت اما صحیح به منظور ارائه روشهای بهتر ارتباط با دوستان و عزیزان از طریق این برنامه خواهد بود."
به طور دقیقتر، گوشیهایی که از سیستم عامل ویندوز 7، اندروید 2.1، اندروید 2.2 و6 iOS یا پایینتر استفاده میکنند تا پایان سال و گوشیهای دارای سیستم عامل "BlackBerry 10"، نوکیا S40 و نوکیا Symbian S60 تا تاریخ 30 ژوئن سال 2017، از پشتیبانی این اپلیکیشن محروم خواهند شد.
جام جم سرا:
از آنجا که سالانه بیش از 80 هزار جراحی بینی در کشور انجام میشود و بهگفته رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی 50 درصد این جراحیها ریشه درمانی ندارند؛ با فرض اینکه حداقل هزینه هریک از این جراحیها 3 میلیون تومان باشد، رقمی بالای 120 میلیارد تومان در سال صرف جراحیهای زیبایی بدون رویکرد درمانی میشود. اگر این رقم را به هزینه جراحیهای زیبایی دیگر قسمتهای بدن اضافه کنیم، متوجه میشویم که هر سال میلیاردها میلیارد برای این نوع جراحیها هزینه میشود...!
به نقل از تسنیم، حال نهتنها چنین جراحیهای بیهوده و غیردرمانی، کاهش پیدا نکرده و هرسال نیز بر تعداد آن افزوده میشود بلکه افرادی هستند که تن به جراحیهای عجیب و غریب هم میدهند: تا پیش از آغاز سال 93 و ابتدای اسفند گذشته، 4 نفر جراحی نگین چشم را انجام دادهاند. این نگینها فقط در هلند ساخته میشوند و قیمت آنها رقمی حدود هزار و 500 تا 2000 دلار معادل 4 و نیم تا 5 میلیون تومان است.
فرد متقاضی این مبلغ را بهصورت دلار پرداخت میکند و نگین توسط بیمارستان خریداری میشود. جنس این نگینها پلاتین است و در 3 مدل قلب، ستاره و کلید سل (یکی از علامتهای موسیقی) کاشته میشود. این نگینها حالت قوسی و مشابه انحنای کره چشم دارند و در قسمت سفیدی چشم قرار میگیرند. زیبایی این نگینها فقط در این است که وقتی فرد بهسمت دیگری نگاه میکند، نگین داخل چشم مشخص شود.
تمام این ویژگیها در حالی است که فردی مطلع در مطب یکی از پزشکانی که این جراحی را انجام میدهد میگوید: «هیچکدام از این نگینها درخشندگی ندارند و بسیار معمولی هستند و هزینه تمامشده این جراحی حدوداً 7 میلیون میشود».
منشأ اولیه وجود چنین ایمپلنتهایی در یکی از کشورهای اروپایی بود که محققان آن بر این عقیده بودند وقتی لنزهای رنگی میتواند بهراحتی روی چشم گذاشته و بعد برداشته شود و یا نگین دندان نیز چنین خاصیتی را دارد، پس میتوان برای چشم هم از این ایمپلنتها استفاده کرد. از آنجایی که کریستالها برای بدن عموماً خنثی هستند و ایجاد التهاب نمیکنند؛ نگینهایی از جنس کریستال ساخته شد (البته این نگینها با جنس طلا هم در برخی از کشورها وجود دارد) که برای زیبایی روی سفیدی چشم یعنی بافت صلبیه قرار میگیرد.
این فقط نیمی از ماجرای جراحیهای عجیب و غریبی است که روی چشم انجام میشود، ظاهراً رنگ چشم برخی افراد دلشان را زده و میخواهند رنگش را عوض کنند؛ البته برای همیشه و تا آخر عمرشان. عنبیههای مصنوعی برای تغییر رنگ چشم بهطور دائم در چشم کار گذاشته میشود که طی یک سال گذشته 7 نفر این جراحی را برای زیباتر شدن انجام دادهاند و یکی از این افراد آقا و بقیه خانم بودهاند.
منشی یکی از کلینیکهایی که این جراحی در آنجا انجام میشود میگوید: «این عنبیه از جنس پروتز و یا سیلیکون است که باز کلینیک آن را برای بیمار تهیه میکند و آخرین قیمت آن 5500 دلار (17 میلیون) بود که اکنون نمیدانم چقدر افزایش یافته و قیمت نهایی آن بستگی به قیمت دلار دارد. این عنبیهها به سه رنگ آبی، سبز و طوسی است و حداقل هزینه جراحی آن حدوداً 18 تا 19 میلیون خواهد شد.
جام جم سرا:
تا او از راز اعداد بگوید و صورت و مخرج کسرها را شرح دهد و امضاها را توصیف کند و ارقام میلیونی را ردیف کند از خریدوفروش اسکناسهایی که ما همیشه فکر میکنیم ارزش مادی ندارند و فقط اسکناسهای تانخوردهای هستند که همینطور ماندهاند لای تقویم و کتابهای قدیمی و ما هم هرگز کاری به کارشان نداریم و میگذاریم تا همانجا بمانند. اما شاید شما هم بعد از خواندن این گزارش طولانی وسوسه شوید که این بار با دقت بیشتری اسکناسهای قدیمی را نگاه کنید. شاید همین اسکناس 10تومانی شما میلیونهاتومان قیمت داشته باشد.
پای ثابت چهارراه استانبول
محمد مالمیر یکی از فروشندگان اسکناس چهارراه استانبول است. تمام دفعاتی که برای گزارش ارز به بازار منوچهری رفتهام، همانجا بوده است. گاهی مقابل در پاساژ افشار بساط میکند و گاهی کنار در پاساژ. ایستاده کنار ساکدستیای که درش باز است و آلبوم مانندی روی آن قرار داده شده است. از چهارراه استانبول به سمت بالا که میآیی دو طرف خیابان پر از مردانی است که با ساکهایی مشابه کنار خیابان نشستهاند و در کیفشان بستههای 10 و 20تومانی پیدا میشود. اینجا درشتترین پولها 500 تومانیهای نو و تانخوردهای است که هنوز برق چاپ را حفظ کردهاند. عدد نوشته روی پولها زیاد نیست اما هر بسته از آنها با قیمتی چندبرابر فروخته میشود. یک بسته صدتایی اسکناس 10تومانی که تنها هزارتومان میارزد بین 50 تا 350هزارتومان مشتری دارد. اما در بساط محمد مالمیر، همان بستههای اسکناس هم نیست. آلبومی دارد که در هر صفحه آن نهایتا دو قطعه اسکناس قرار داده است. دو 100 تومانی، یک 200 تومانی تک، چند اسکناس با عکس محمدرضا شاه پهلوی، دو اسکناس قدیمیتر، چند عدد 200تومانی و تعدادی هم 20 تومانی و 10 تومانی. خودش میگوید تمام اسکناسهایی که دارد، ویژگیهایی خاص دارد. برای همین است که دو عدد 100 تومانی را به قیمت 500هزارتومان میفروشد یا دو عدد 10تومانیاش مشتری 350هزارتومانی دارد. اما اینها کوچکترین نرخهایی است که میگوید چون کمی که بیشتر حرف میزند نرخ اسکناسها به پنجمیلیونتومان میرسد و آدرس اسکناسهایی را میدهد که 200میلیونتومان میارزد.
روسای بانک مرکزی و امضاهایشان
قرار میشود اطلاعاتی کلی دهد و بعد به سراغ جزییات برود. سردرگم است که از کجا شروع کند. چون به قول خودش اطلاعات بسیار ریز و تخصصی است و نمیتواند همه را بیان کند و شک هم دارد همه اطلاعاتی که میدهد برای من قابل درک باشد. مکث میکند و میپرسد از کجا بگوید. از امضاها شروع میکند. «از اول انقلاب تا حالا 17 امضا روی اسکناسها آمده است. البته قبل آن بیشمار امضا و اسکناس وجود دارد اما اگر بخواهم از زمان انقلاب بگویم، اولین امضا متعلق به بنیصدر است بهعنوان وزیر اقتصاد و دارایی و نوبری بهعنوان رییس کل بانک مرکزی. اسکناسهایی با این امضا ارزش دارند. البته به شرط اینکه با ویژگیهای دیگر همراه شوند.» میپرسم چه ویژگیهایی اما ابتدا اسامی و بهقول خودش دورهها را میگوید. اسامی را به ترتیب و بدون هیچ اشتباهی عنوان میکند. «نمازی، نوربخش؛ ایروانی، نوربخش؛ ایروانی، قاسمی؛ نوربخش، قاسمی؛ نوربخش، عادلی؛ محمدخان، عادلی؛ محمدخان، نوربخش؛ نمازی، نوربخش؛ مظاهری، نوربخش؛ مظاهری، شیبانی؛ حسینی، شیبانی؛ دانشجعفری، شیبانی؛ دانشجعفری، مظاهری؛ حسینی، مظاهری؛ حسینی، بهمنی، سیف و طیبنیا.» تمام اسکناسهایی که داریم با امضای این افراد است. یک فاکتور تعیین قیمت این است که چه کسی این اسکناس را امضا کرده باشد. در زمان برخیها تا دلتان بخواهد اسکناس چاپ شده. اما در زمان بعضی دیگر اسکناس کم است. خب طبیعتا آن امضاها خیلی قیمتیتر هستند.» روی نوشتهام سرک میکشد و حرفم را قطع میکند. میخواهد اسامی را یکبار دیگر چک کنم که مبادا اشتباه نوشته باشم. میگوید اشتباه بنویسی اعتبار من زیر سوال میرود. اسامی را یکبار دیگر چک میکنیم. به آخرین ردیف که میرسم، میپرسم سیف و طیبنیا که بهتازگی روی کار آمدهاند. مگر اسکناسی هم چاپ کردهاند؟ جواب میدهد اسکناسهای پنج و 10هزارتومانی با امضای این وزیر و رییس کل بانک مرکزی مدتی است که وارد بازار شده اما هنوز به تعداد دورههای گذشته نرسیده است.
میپرسم میدانی در زمان هر کدام از وزرا و روسا چه تعداد اسکناس چاپ شده است؟
«حدودی میدانم. مثلا جدای از سالهای اخیر که تعداد اسکناسهای چاپشده بیشمار است، بیشترین اسکناسها در دوره نمازی و نوربخش چاپ شده است. اما هرچه این دوره چاپ اسکناس زیاد بوده، در زمان محمدخان و عادلی کمترین میزان چاپ اسکناس را داشتهایم. در زمان دانشجعفری و مظاهری هم حدود 13میلیون اسکناس چاپ شده است. آمار بقیه را الان دقیقا در ذهن ندارم. اما کمی زمان میبرد که حساب کنم و بفهمم در هر دورهای چه تعداد اسکناس چاپ شده است.» میخواهم تعداد اسکناسها را اگر میداند بگوید. جواب میدهد: «شمارش تعداد اسکناسها نیاز به محاسبات دقیق دارد اما از صورت و مخرج کسر عددی که روی اسکناس منتشر شده است، میتواند بگوید که در هر دورهای چه تعداد اسکناس چاپ شده است.» میگویم چک کند تا بعدا مجددا به سراغش بروم و اطلاعات دقیق بدهد. انگار که حوصله نداشته باشد جواب میدهد شدنی است اما سخت است و خیلی زمان میبرد. از خیر این سوال باید گذشت تا به دیگر اطلاعات رسید.
ریز و درشتی فونت و جابهجایی میلیونی قیمتها
ادامه میدهم. خب در مورد ویژگیهای یک اسکناس قیمتی میگفتید. نگفتید کدام امضا قیمتیتر است؟ جواب میدهد: «تنها امضا مهم نیست. تازه این امضا خودش کلی داستان دارد، مثلا امضای عادلی خودش سهنوع است. کوتاه، بلند و کشیده. یعنی این فرد موقع امضاکردن گاهی دنباله«ی» را کشیده مینوشته گاه متوسط و گاه بلند. بعد مهم این است که مثلا کدام امضا در کنار کدام نوع فیلیگران (تصویر سهبعدی اسکناس که اصولا تصویر امامخمینی یا شهید حسین فهمیده یا لوگوی الله است) قرار بگیرد.
اما این میان اعداد هم بسیار مهم است. روی اسکناس چه قسمت بالا و چه قسمت پایین مجموعه اعدادی نوشته شده است. یک عدد کسری و یک عدد ششرقمی مقابل آنکه قرمزرنگ است. کمتر کسی به این اعداد توجه میکند. اما این اعداد بخش مهمی از دنیای ماست. صورت و مخرج این کسر مهم است. توضیحش برای شما سخت است. اما من میتوانم از همین اعداد به شما بگویم که این اسکناس با چه امضایی است و چه مشخصاتی دارد و چقدر میارزد. صورت و مخرج کسری هر اسکناسی بیان میکند که چه تعداد اسکناس در آن زمان چاپشده است. هرچه تعداد اسکناسهای چاپشده در یک دوره کمتر باشد ارزش اسکناسها هم بیشتر است. یک فاکتور دیگر اندازه فونت اعداد چاپشده است.
گرانترین اسکناسی که داریم، کدام است؟
سوال را باید در نهایت دقت پرسید چون در این کار همهچیز دقیق است. میپرسد کلا یا بین اسکناسهای چاپ انقلاب؟ میگویم سوالم در مورد اسکناسهایی است که از سال 57 به این طرف چاپ شده است. حالا انگار صورت مساله درست شده باشد، با دقت میگوید: یک اسکناس 200 تومانی داریم با امضای کشیده نوربخش عادلی، شماره ریز، فیلیگران شهید فهمیده و مخرج 77|99، دو عدد آن پنجمیلیونتومان قیمت دارد. به 200تومانیهای تظاهراتی معروفند. یعنی تصویر روی آن عکس افرادی است که دارند تظاهرات میکنند و مشتشان بالاست. حاضرم برای یک بسته صدتاییاش با این صورت و مخرج کسر 250میلیونتومان پول بدهم. چون جزو نایابترین انواع اسکناس است.
یک جفت صدتومانی هم با امضای ایروانی و قاسمی داریم با فیلیگران فهمیده شماره ریز که آن هم پنجمیلیونتومان قیمت دارد اما فقط کافی است که شماره آن درشت شود ارزشش یکباره کم میشود؛ شماره درشتش فقط 20هزارتومان است. یک جفت 200 تومانی دیگر داریم با امضای نوربخش عادلی، امضای متوسط جفتش 5/3 میلیون تومان قیمت دارد.
خریدار ناشناس 350میلیونتومانی
میپرسم گرانترین اسکناسی که الان موجود است کدام است؟ میگوید اسکناسی است متعلق به دوره قاجار که حدود 500میلیونتومان میارزد. در زمان قاجار بر عکس زمان حکومت پهلوی، اسکناسها به تومان چاپ میشد نه ریال. اسکناسهای 1، 2، 3، 5، 10، 20، 25، 50، 100، 500 و 1000تومانی موجود بوده است. از بین این اسکناسها چون پایه پولی 500 تومانی و 1000 تومانی بسیار سنگین بود و این دو اسکناس ارزش بسیار بسیار بالایی داشتند مانند سایر اسکناسها به گردش در نیامدند و به همین دلیل هم بسیار نایاب هستند. به همین دلیل اگر 500 یا 1000 تومانی آن دوره پیدا شود بالغ بر 500 میلیون تومان میارزد.
میپرسم این اسکناسها با این قیمتها خرید و فروش هم میشوند یا اینها فقط قیمتهایی است که بین خریداران این صنف رد و بدل میشود؟
«نه، اسکناسها وجود دارد و خرید و فروش هم میشود. همین چهار سال پیش بود که یک هزار تومانی دوره قاجاریه حدود 350میلیونتومان معامله شد.»
در بازار منوچهری ایران؟ خریدار که بود؟
«نه ایران نبود. فردی بود در خارج از کشور که این اسکناس را خرید.»
کلکسیونر بود؟
میخندد. «مهم نیست چه کسی بوده است. اسمش را نمیگویم.» این را طوری میگوید که من را کنجکاو میکند برای شناسایی خریدار 350میلیونتومانی. یعنی اینقدر آدم سرشناسی است که نباید اسمش را بگویید؟ مکث میکند. فکر میکند و باز من کنجکاوتر میشوم. میخندد: «مهم نیست خریدار چه کسی بوده است.» میخواهم تا نام خریدار را بگوید و قول میدهم که آن را منتشر نکنم. اما باز هم نمیگوید. باز هم فکر میکنم خریدار باید کلکسیونر معروفی باشد که چنین بهایی را برای اسکناس کمیاب قاجاری داده است که میگوید: اینها ارقام زیادی نیست. مثلا یک اسکناس صدتومانی وجود دارد که حدود دو میلیارد تومان میارزد. دومیلیاردتومان! میپرسم این اسکناس مگر چه ویژگیای دارد؟ پاسخش این است: «اولین اسکناس صدتومانی است که در دوره پهلوی چاپ شده است. قیمت ندارد. اما میگویند دو میلیارد تومان میارزد.» خب این اسکناس دومیلیاردی کجاست؟ اینجا نیست.
کجا نیست؟ در بازار منوچهری و در دست شما یا در ایران نیست؟
«نه در ایران نیست. دست بزرگترین کلکسیونر پول ایران است. (...) فردی از خاندان پهلوی. این شخص بزرگترین کلکسیونر پولهای ایرانی است. کلکسیونی که دارد بینظیر است و نمیتوان روی هیچکدام از اسکناسهایش قیمت گذاشت. آن مجموعه اصلا مجموعه خارقالعادهای است.»
نگاه میکند و حرفش را نیمهتمام میگذارد «نه اینها را ننویسید. دردسر میشود.» چرا دردسر؟ مگر خرید و فروش اسکناس ایرادی دارد؟ راستی شما اینجا هستید و اسکناسهای قدیمی و با ارزش را خرید و فروش میکنید ایراد یا منع قانونی ندارد؟
یکشنبههای آخر ماه در انجمن کلکسیونرها
میخواهد که یک لحظه صبر کنم و در کیفش دنبال چیزی میگردد. آلبوم اسکناسها را با احتیاط بر میدارد. از جیب کیفش دو برگه بیرون میآورد. استفتاییه از امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای. میخواهد که با دقت بخوانمش. سوال در هر دو استفتاییه این است که حکم خرید و فروش اسکناسهای قدیمی چیست و در هر دو مورد هم مراجع اعلام کردهاند که مشکلی نیست و بلامانع است.
میپرسم این استفتاییه به درخواست چه کسی بوده است؟ میگوید «انجمن کلکسیونرها این درخواست را دادهاند و از دفتر این دو مرجع استفتا کردهاند که حکم خرید و فروش اسکناس چیست. دلیل هم این است که همه بدانند ما کاری خلاف قانون و خلاف شرع انجام نمیدهیم. کارمان هم قانونی است و هم شرعی.» با همان دقت و وسواسی که برگه را در آورده مجددا تا میکند و میگذارد سر جایش. حتما لازمش میشد که همیشه همراهش هست.
اسم انجمن کلکسیونرها برایم جالب است. دربارهاش اطلاعاتی میخواهم. توضیحش این است: «سالهاست که این انجمن تشکیل شده است. همه انواع کلکسیونها را دربرمیگیرد. اسکناس و تمبر هم بخشی از آن است. البته ما انجمن جداگانهای داریم. قبلا آخرین یکشنبه هرماه در دفینه (سر خیابان میرداماد) جلسات ماهانه انجمن تشکیل میشد.
اما الان مثل آن موقع نه جای جلسات مشخص است و نه زمانش. زمان و مکان را هر بار اطلاعرسانی میکنند. یکبار در قائم مقام بود جلسات یکبار هم در خیابان ولیعصر. هر بار مکانش فرق دارد. مرحوم فریدون نوین فرح بخش را میشناسید؟ پدر تمبر ایران بود. دو سال پیش فوت کرد. رییس انجمن تمبر و اسکناس ایران بود. کتاب اسکناس و تمبر را هم ایشان منتشر میکرد. آدم بزرگی بود. پاکتهای نامه و تمبرهای بینظیری داشت. چندین و چند مدال جهانی در همین زمینه دارد. میپرسم بعد از مرگ مرحوم فرحبخش چه کسی رییس انجمن شده و کلکسیونش چگونه نگهداری میشود؟ میگوید هنوز فردی را بهعنوان رییس انجمن انتخاب نکردهاند. کارها هم در حال انجام است و کلکسیون ایشان هم نزد پسرش است. ما چند نفریم که در کار قیمتگذاری تمبر و اسکناسیم.
این افراد سالانه دور هم جمع میشوند و کتاب سال اسکناس را در میآورند. نمیدانم کتاب اسکناس را دیدهاید یا نه؟ سرم را به علامت نفی تکان میدهم. میخواهد که کنار بساطش کمی منتظر بمانم تا کتاب را از یکی از دوستانش بگیرد و بیاورد.«اگر بخواهی همین جا نگاهی به کتاب بیندازی مانعی ندارد.» منتظر میمانم. حدود یک ساعتی شده که هر دو مقابل پاساژ افشار روی پا ایستادهایم و من حسابی خسته شدهام. صندلی کوچکش را پیش میکشم و مینشینم. خستهام و این سبب میشود که نه کاری به نگاه دلالان دلار داشته باشم که از وسط میدان هرازگاهی گردن میکشند و نه کاری به دیگر فروشندگان اسکناس که روی صندلی را موتورهاشان نشستهاند و با کمی تعجب آمیخته با فضولی خاصی به من نگاه میکنند که چرا جای محمد مالمیر، اسکناسفروش معروف و قدیمی بازار منوچهری، خانمی نشسته است کاغذبهدست و همهچیز را با دقت ثبت میکند.
سرکی کوتاه در دنیای سکههای وارونه
البته این اولین باری نیست که در طول 30سال کاری محمد مالمیر رسانهای سراغش میرود. چون قبل از اینها نیمتای یکی از روزنامهها را درآورده و نشانم داده که همین پارسال سراغش رفتهاند و اطلاعاتی در مورد سکه و اسکناس گرفتهاند و با عکسش چاپ کردهاند و او هم کل روزنامه را نگه داشته و تا لازم شود، روزنامه را باز میکند و از نیمتای صفحه اقتصادیاش عکس و مصاحبهاش را نشان میدهد. تا برود و بیاید چند دقیقهای طول میکشد. کتاب را دستم میدهد. «راهنمای اسکناسهای ایران سال 1393» تهیه و تنظیم از فریدون نوینفرحبخش، انتشارات فرحبخش. با اینکه فرحبخش از سال 91 دیگر در قید حیات نیست اما هنوز هم کتاب با نام وی و حتما توسط انتشاراتی خودش منتشر میشود. باید چند ماه از انتشار کتاب گذشته باشد اما تقریبا تمام صفحات از هم جدا شده و برگبرگ است. برای همین با احتیاط ورق میزنم که برگهای از دستم نیفتد. حالا مرد اسکناسفروش هم کمی راحتتر شده است. من روی صندلی کوچک تاشو نشستهام و او هم تکیه داده به موتوری که کنار بساطش است. صفحات را ورق میزند. عین اطلاعاتی که داده یکییکی داخل کتاب نوشته شده است. میرسد به تصویر همان 200تومانیهایی که گفته بود جفتش پنجمیلیونتومان است. اینجا نوشته ششمیلیون و 200هزارتومان. میپرسم یکمیلیونو200هزارتومان کمتر گفتی شما. پاسخ میدهد آن قیمتی که من دادم مال خرید بود. ما پنجمیلیونتومان میخریم و شش و 200 میفروشیم.
30سال است که در این کار است. پیر هم نیست. اگر 50سال داشته باشد، باید از حدود 17 یا 18 سالگی وارد این کار شده باشد. میگوید این وسطها چند سالی را ایران نبوده اما مجددا برگشته و 15سال است پای ثابت میدان منوچهری است و همینجا بساط میکند. فکر میکنم باید کار خوبی باشد که اینهمه سال فکر تغییر آن به سرش نزده است. حدود یکساعتونیم شده که من کنار بساطش ایستادهام اما نه پولی خریده و نه پولی فروخته. تنها چندنفری کنجکاو حضور من آمدهاند سلام و احوالپرسی کردهاند و رفتهاند و یکی، دو نفر هم که معلوم است دوست هستند و نه خریدار، آمدهاند و قیمتی گرفتهاند و رفتهاند.
میپرسم: کاسبی خوب است؟
میگوید: «بد نیست.»
درآمدت چقدر است؟
«متغیر است. من فقط در کار اسکناس، سکه و تمبرهای کمیاب و نایابم. البته ممکن است گاهی اجناس معمولی را هم خریدوفروش کنم. درآمدم اما متغیر است. شاید یکروز 20هزارتومان هم کار نکنم اما شاید یک روز هم یک معامله 20میلیونی بزنم. اما به طور متوسط ماهانه سهمیلیون درآمدم است.»
درآمد چندانی نیست. آن هم برای مردی که اینقدر اسکناسها را میشناسد که میگوید فقط کافی است شماره اسکناس یا نه حتی فقط کافی است صورت و مخرج کسر اسکناس را بخوانی تا بگویم اسکناس چه دورهای است و چقدر ارزش دارد. میپرسم چرا در تمام این سالها شغلش را عوض نکرده است؟
میگوید حدود 30 سال است کارش همین است. دکترای اسکناسشناسی دارم. نه! من استاد این کارم. اطلاعات من بسیار زیاد است. روزانه آدمهای زیادی به من مراجعه میکنند برای معاملات خود. قیمت میگیرند. اصل و تقلبیبودن سکه و اسکناسها را برایشان تعیین میکند. هر جای ایران که نام مالمیر را ببری میشناسند. من مدام در سفرم و اطلاعات زیادی دارم. چرا باید شغلم را تغییر دهم. البته اینجا ارزشی برای این اطلاعات قایل نیستند. شما برو خارج از ایران همین اطلاعات را بده ببین چه پست و جایگاهی به تو میدهند. نمیگویم من تنها فردم اما مگر چند نفر هستند که اینهمه اطلاعات از سکه و تمبر و اسکناس دارند. به قسمت درددلها رسیدهایم اما من هنوز اطلاعاتی در مورد سکه نگرفتهام. حرفش را قطع میکنم. راستی در کار سکه هم هستید. «آره اما آن هم دنیایی دارد بسیار بزرگ. خیلی بزرگتر و پیچیدهتر از اسکناس. دنیای سکهها جالب است. مثلا سکهای داریم که در زمان جمهوری اسلامی ضرب شده و ضرب آن ایراد دارد. یک سکه 20 ریالی داریم در هر دو سمت سکه آرم جمهوری اسامی ضرب شده و همان سکه یکمیلیونتومان میارزد. یا سکهای هست که آرم آن وارونه چاپ شده و پنجمیلیون قیمت دارد. البته اینها به شرط این است که این سکه و اسکناسها نو باشد و هنوز برق و جلای ضرب را داشته باشد.» حدود دوساعت شده و من کمکم باید بروم. میپرسم گرانترین اسکناسی که خودت داری چیست؟ «اسکناسی است که 200میلیونتومان میارزد.» اصرارم برای توضیح خصوصیات این اسکناس بینتیجه میماند. میگوید من در کار خریدوفروشم اما این اسکناس را برای خودم نگه داشتهام و نمیفروشم فعلا!(مرضیه محمودی/شرق)
جام جم سرا: نخستین و به باور بعضیها مهمترین دلیل برای چنین کاری این است که وجود این گیاهان در منزل علاوه بر اینکه خانه ما را زیباتر میکند بر روحیه اهل خانه هم اثر مطلوب و غیر قابل انکاری دارد. البته اگر این گیاهان، گلدانهای زیبایی هم داشته باشند، این اثر و حظی که از دیدنشان میبریم بسیار بیشتر میشود.
اغلب گلدانهای امروزی یا سفالی هستند یا پلاستیکی؛ بر این نوشته ایراد نگیرید که صد البته گلدانهای متفاوت با جنس دیگر و زیباتر هم در بازار وجود دارند که به دلیل قیمت بالا شاید خیلیها از خرید آن صرفنظر کنند.
نکتهای که امروز میخواهیم به آن بپردازیم، استفاده بهتر از گلدانهای قدیمی است تا هم کاری کرده باشید و هم قدری پسانداز که این روزها خیلی به درد خانواده میخورد. اول باید بدانید که میتوانید با هزینه بسیار کمتر از خرید کالای نو، لوازم قدیمی را بازسازی کنید. گلدانها هم از این قاعده مستثنا نیستند. میشود با کمی سلیقه و قدری حوصله، گلدانهای قدیمی رنگ و رو رفته را دوباره به شکلی زیبا در آورید .در حقیقت یک اثر هنری خلق کنید.
لباسی برای گلدان قدیمی
بافتنی از آن هنرهایی است که در بیشتر خانوادههای ایرانی میتوان رد پایی از آن دید. پس اگر شما هم دستی از دور یا نزدیک بر بافتن دارید میتوانید از کامواهایی که در خانه دارید. برای گلدان قدیمی لباسی تهیه کنید. اگر هم چندان با هنر بافتنی آشنایی ندارید نگران نباشید. این بافت بسیار ساده است. فقط کافی است دور تا دور گلدان را اندازه بگیرید و به اندازه آن دانه سر بیندازید و شروع به بافتن کنید. کار بافتن را تا زمانی ادامه دهید که ارتفاع کار به اندازه ارتفاع گلدان برسد. وقتی کار بافت تمام شد انتهای آن را کور کنید. دو طرف آن را با همان کاموا به هم بدوزید تا لباس گلدان آماده شود. اگر به اندازه لازم کاموا در منزل ندارید میتوانید از کامواهای متعدد استفاده کنید. با این کار لباس گلدان شما رنگارنگ و زیباتر هم خواهد شد. البته اگر شما از آن دسته از افراد هنرمندی هستید که به هنر بافتنی کاملا مسلط هستید، میتوانید بسته به سلیقه خود روی کار، طرحهای متعدد از جمله گل یا پروانه هم بیندازید تا اثر هنری شما زیباتر و خلاقانهتر شود.
استفاده از گلهای مصنوعی
بعضی از افراد تمایل زیادی به استفاده از گلهای مصنوعی در منزل ندارند و ترجیح میدهند به جای گلهای مصنوعی از نوع طبیعی آن استفاده کنند. اگر شما هم از این دسته از افراد باشید و در خانه گلهای مصنوعی دارید که مدتهاست در کمد یا انباری خاک میخورد، پیشنهاد میکنیم آنها را دربیاورید و این بار از آنها استفاده بهینهای بکنید. بهتر است گلهای مصنوعی با اندازههای کوچکتر را انتخاب کنید؛ اما اگر مایل بودید میتوانید از گلهای سایز بزرگتر هم استفاده کنید. ابتدا ساقه گلها را از فاصله چند میلیمتری گل جدا کنید. برای اینکه گلبرگها بیرون نیاید انتهای ساقه بریده شده را به کمک یک دَمباریک تا کنید. وقتی تعدادی از گلها را به این روش آماده کردید. گلدان قدیمی را که خوب تمیزش کردهاید، بیاورید و گلها را یک به یک به کمک چسب حرارتی روی گلدان بچسبانید. نوع چیدمان گلها، هم کاملا به سلیقه شما بستگی دارد. میتوانید با گل فقط یک نوار در بالای گلدان ایجاد کنید یا تمام سطح گلدان را با گل بپوشانید. همچنین میتوانید با رنگهای مختلف گلها طرحهای مختلفی روی گلدان ایجاد کنید که تمام این کارها به علاقه شما برمیگردد. یادتان باشد همیشه روشی را انتخاب کنید که از آن لذت میبرید.
تخمههای هندوانه و یک اثر هنری
یکی دیگر از راههای تزئین گلدان، استفاده از تخمه هندوانه است. پس اگر این روزها برای اهل منزل هندوانهای خریدید تا در عصر یک روز گرم خرداد آن را میل کنند، تخمههای آن را دور نیندازید و مطمئن باشید با کمک همین تخمهها که بیشتر خانوادهها آنها را راهی سطل زباله میکنند، میتوانید گلدانی زیبا و البته با طرحی خاص خودتان داشته باشید. اما مراحل این کار: اول تخمهها را خوب بشویید و اجازه دهید کاملا خشک شود. سپس به کمک چسب آنها را به طور نامنظم روی سطح گلدان بچسبانید و صبر کنید چسب خشک شده و تخمهها روی گلدان ثابت شوند. فراموش نکنید هر چه تراکم تخمهها روی کار بیشتر باشد اثر زیباتری خواهید داشت. وقتی تخمهها کاملا چسبیدند حالا به کمک اسپریهای رنگی تمام سطح گلدان را رنگ کنید. در صورت تمایل میتوانید پس از خشکشدن رنگ از اسپری براقکننده هم استفاده کنید.
یک طرح ساده برای گلدان
یکی دیگر از کارهای ساده برای تزئین گلدانهای قدیمی، استفاده از کنفهای بسیار نازک است. کنفها را به پایینترین قسمت گلدان با چسب بچسبانید. این کار را دور تا دور گلدان ادامه دهید تا کنف به لبه بالای گلدان برسد. اگر بخواهید میتوانید روی کنف را با اسپری رنگ کنید. حالا چند پروانه مقوایی آماده کنید و آنها را برای تزئین روی کنف نصب کنید. همچنین میتوانید یک گل تک روی گلدان بچسبانید. هر دو روش بسیار ساده است اما همین کار ساده زیبایی خاصی به گلدان شما میدهد.(ضمیمه چاردیواری/جام جم)
جام جم سرا:گروه کاوشگران دانشگاه آنکارا یک اسباب بازی را در روستای «کولتپه کانیش- کاروم» در شهر آناتولی ترکیه کشف کردند.
این اسباببازی که یک جغجغه است در زمان کشف شهر تجاری پنهان در زیر خاک «کولتپه کانیش-کاروم» که متعلق به حدود 4 هزار سال پیش است ،کشف شده است.
به احتمال زیاد این قدیمیترین اسباببازی جغجغه در نوع خود است.
کاوش و حفاری شهر تاریخی گلتپه از سال 1948 میلادی آغاز شده است.
گروه کاوشگران مستقر در این محل از دانشگاه آنکارا و تحت نظارت جناب پرفسور «فکری کولاک اوقلوا» به فعالیت میپردازند.
جنس این جغجغه از گل بوده و داخل آن نیز تکههای کوچک گلی قرار دارند.
بدین ترتیب اگر این جغجغه را تکان دهیم، صدای مشابه مدلهای امروزی خواهیم شنید.
روستای «کولتپه کانیش- کاروم» یکی از کهنترین روستاهای آسیای صغیر به شمار میآید.
کولتپه حدود 2000 سال پیش از میلاد مسیح، شهری نسبتا بزرگ بوده و جمعیتی حدود 50 هزار نفر داشته است.
برخی اوقات به نظر میرسد که جمعیت این شهر بیش از 70 هزار نفر بوده است.
برخی از ساکنان این شهر از نژاد آشوری بودند ولی اکثر سکنه را آناتولیها تشکیل میدادهاند.
بدون شک در این شهر به غیر از بزرگسالان، کودکان نیز زندگی میکردند و این جغجغه به یکی از همین کودکان تعلق داشته است.(فارس)
شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 13:42
صحبتهای شب گذشته ابوالفضل پورعرب در یک برنامه سینمایی تلویزیون باعث شد امروز اغلب رسانهها حرفهای متفاوت او را از شایعاتی بازتاب دهند که درباره این بازیگر سرشناس و دوست داشتنی طی سالهای اخیر به گوش میرسید. یک عکس قدیمی از گذشته پورعرب را که قابی از دوران جوانی وی است، در ادامه ببینید که احتمالا متفاوت از تصاویر منتشر شده در رسانههای امروز به نظر میرسد.
شنبه 5 مهر 1393 ساعت 14:45
موزه خودرو تهران اولین و تنها موزه خودرو در کشور است که انواعی از خودروهای قدیمی در آن نگهداری میشود؛ خودروها و وسایل نقلیهای که از کالسکه تا فیات و جیپ و مرسدس بنز را برابر دید گذاشته است. ۴۵ خودروی قدیمی، دو کالسکه و چند موتورسیکلت دیدنی از جمله آنهاست. هر چند امروز بازدید از موزههای کشور رایگان است، اما اگر فرصت رفتن به موزه و تماشای این خودروها را از نزدیک ندارید، امکان اینترنتی آن فراهم است؛ بفرمایید سفر کنید به گذشتههایی نه چندان دور!