خبرگزاری آریا - برترین ها: از وقتی BMW تمرکز خود را از ساخت ماشین هایی با مزیت های آپشن های پویا برداشت و درست در زمانی که سری سوم مدل F30 را در سال 2012 بازطراحی کرد؛ همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آن ماشین های محبوب بوده ایم که به بازار عرضه شوند.
در بین تازه واردان این عرصه می توان به کادیلاک ATS اشاره کرد که ویژگی های پویای آن واقعاً هر راننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد اما متاسفانه فقط در این زمینه خوب عمل کرده بود و کادیلاک در ساخت آن خودرو، به جنبه های دیگر خودروسازی مدرن توجهی نکرده بود این در حالی است که لکسوس IS یک مدل کم نقص در این رده به شمار می رود.
آیا بدنه آلومینیومی و قیمت جذاب می تواند جگوار XE جدید را به رقابت در این رده با سایر رقبا وارد کند؟
با وجود اینکه این ماشین خاص از تایرهایی به عرض 18 اینچ در تمامی فصول استفاده می کند(البته مدل R اسپورت شش سیلندر این ماشین از تایرهای 20 اینچ استفاده می کند) اما چسبندگی جانبی تایرها به جاده همچنان مناسب به نظر می رسد و عدد 0.88 گرم است که نسبت به مدلی از Xe که صندلی های ان چوبی هستند، به نظر بیشتر به جاده چسبیده است. با این حال، این ماشین از چرخهای چفت و محکم و کنترل بدنه مناسب و فرمان سریعی برخوردار است و توانایی عبور موفقیت آمیز از کنج پیچ های تند را دارد و همه این عوامل می تواند ارزیابی این ماشین را مافوق تصور نشان دهد. این ماشین به طور شگفت انگیزی بزرگتر و سنگین تر از برادر خود یعنی XF است و با این وجود قادر است از پس هر پیچی بر بیاید.
در دور آزمایشی که با این ماشین داشتیم، لقی پدال ترمز این ماشین را نپسندیدیم چرا که در این حالت به محض فشار بر روی پدال ترمز عمل نمی کند و برای ترمز گرفتن باید فشار مضاعف به پدال وارد آوریم. البته این مورد فقط مختص این مدل از جگوار نیست و یکی از موارد کیفی منفی در تمامی مدل های جگوار به شمار می رود که گاهی وقتها این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که شاید این کار عمدی است و جگوار این حالت را جزئی از فلسفه و شخصیت ماشین های خود می داند.
وقتی بر روی صندلی راننده نشستم ابتدا تایرها را تنظیم کردم و باد تایرهای جلو را بر روی 43 psi و تایرهای عقب را بر روی 47 psi برای دور آزمایشی قرار دادم. شاید بپرسید چرا اینقد زیاد؟ وقتی ما سوار بر ماشین شدیم، مسئولین جگوار اعلام کردند که این ماشین وقتی حداکثر طرفیت خود سرنشین و بار دارد بسیار با صلابت در جاده حرکت می کند. اما از آنجایی که ما دیرباور هستیم،از آنجایی که بسیاری از رقبا طوری تنظیم تایرها را مدیریت می کنند که فشار وارد ناشی از بار آنقدرها هم به چشم نیاید؛ از همین حیث به نرخ مصرف سوخت حالت اقتصادی ماشین شک کردیم و تایرها را تا حد ممکن باد کردیم تا نرخ واقعی را اندازه گیری کنیم.
در دفترچه راهنمای این ماشین برای خریداران توصیه شده است که فشار باد تایرهای جلو و عقب را 34 واحد قرار دهند که این فشار باد تایر برای سه سرنشین و یه مورد بار مناسب است. با این تنظیمات باد پایین، Xe را بسیار منعطف و نرم ارزیابی کردیم و در این حالت تایرها بلافاصله با کوچکترین حرکت فرمان تغییر جهت می دادند. حرکت دادن فرمان راحت تر از انچه ایده آل ما بود ارزیابی شد و حتی در اسپورت ترین حالت ماشین، راننده با کوچکترین اشاره ای به فرمان قادر خواهد بود تا آن را به اطراف حرکت دهد. با این واکنش های عالی فرمان، XE سبک تر از وزن واقعی خود به نظر می رسید چرا که به سادگی قادر هستید آن را کنترل کنید. سورپرایز بزرگ در همینجا نهفته است چرا که علی رغم بدنه آلومینیومی این ماشین، اما وزن خالص ان نزدیک 2 تن است که XE را به عنوان سنگین ترین ماشین در این کلاس معرفی می کند.
مصرف سوخت در حالت اکونومی کمتر است اما بر روی عملکرد تاثیر چندانی نمی گذارد.
XE 20d یکی از آخرین بازمانده های این کلاس است که هنوز دیزلی باقی مانده است و به واسطه همین امر قیمت پایه آن 37395 دلار است که 1500 دلار هم برای مدل های اختصاصی برای اضافه کردن یک موتور دو لیتری توربو گازوئیلی به این قیمت اضافه می شود.البته ماشینی که ما در حال تست ان بودیم با کلیه امکانات و آپشن های ویژه قیمتی در حدود 56345 دلار پیدا کرده بود. این افزایش قیمت به واسطه آپشن دو محوره بودن(2500 دلار) و اضافه شدن آیتم های دستیار راننده و حالت رانندگی راحت است که 10 هزار دلار دیگر به قیمت آن اضافه کرده است که در کنار این تغییرات، شاهد بازطراحی سپرهای جلو و اسپویلرهای ماشین نیز هستیم. یکی از گران ترین آپشن های ماشین تستی که ما سوار بر آن بودیم، پکیج رانندگی در حالت راحت است که 2100 دلار قیمت داشت و بسته تکنولوژی که 2700 دلار دیگر به قیمت ماشین اضافه می کرد.
پکیج تکنولوژی شامل آخرین فناوری لمسی InControl و امکانات سرگرمی داخل ماشین و سیستم ناوبری که بر روی یک صفحه نمایش 10.2 اینچی لمسی در کنسول جلوی ماشین قرار داشت و یک سیستم صوتی مریدیان 17 اسپیکری و اتصال وای فای می شد. به همه این موارد 1000 دلار هم بابت شوک تطبیقی و 550 دلار نیز بابت رنگ سفید اختصاصی متالیک در این ماشین اضافه کنید.
موتور انجنیوم دو لیتری دیزلی این ماشین بهترین نوع موتورهای دیزلی به شمار می رود و گشتاوری برابر با 318 پوند بر فوت با 180 اسب بخار قدرت برای این ماشین به فراهم می کند. قدرت موتور این ماشین نرمال است اما گشتاور این ماشین 38 واحد بیشتر از رقیب خود یعنی BMW 328d است.موتور این ماشین با تک استارت خیلی سریع روشن می شود و این اتفاق حتی در سردترین صبح های زمستان نیز رخ می دهد. البته باید به این نکته اشاره کنیم که با روشن شدن ماشین یک تمان کوچک به صندلی راننده و فرمان وارد می شود. عملکرد دکمه Stop/start بسیار خوب است و مخصوصا در خودروهای دیزلی این حالت بیشتر خودش را نشان می دهد. البته هنگام خاموش کردن ماشین نیز یک لرزش کوچک در بدنه ماشین احساس خواهیم کرد. برخی کارشناسان علت این مورد را مرتبط با سیستم stop/start در موتورهای بنزینی می دانند که این لرزش در تمام خودروهایی که موتور دیزلی دارند مشاهده می شود.
موتور این ماشین مثل اسب کار می کند اما هیچ صدایی از آن نمی شنوید. موتور 4 سیلندر این ماشین اصلا سر و صدا ندارد و بر اساس اندازه گیری صدای داخلی کابین ماشین این مقیاس برابر با 73 دسیبل بود. که سه واحد بیشتر از زمانی است که با سرعت 70 مایل بر ساعت در حال حرکت است(این مقیاس هفت دسیبل با مدل شش سیلندر XE تفاوت دارد) اما این مورد آزار دهنده ای برای سرنشینان محسوب نمی شود. در حداکثر شتاب این ماشین، میتوان تا 300 واحد کمتر از بیشترین دور موتور این ماشین یعنی 4800 را مشاهده کرد. اما نتیجه کمی ناامید کننده است چرا که ظرف مدت 8.4 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت خواهد رسید و ظرف 16.4 ثانیه نیز به سرعت 85 مایل بر ساعت می رسد که این رکورد در مسافت 250 متر به دست آمده است. این رکورد بیش از یک ثانیه بدتر از آخرین سدان دو محوره ای که ما تست کردیم بود(BMW 320d ظرف 7.2 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد).
اما فراموش نکنید که انتظار اصلی از یک ماشین با موتور دیزلی مصرف بهینه سوخت است که XE این مورد را دارد.با این ماشین در بزرگراهی با سرعتی حدود 80 مایل بر ساعت و دور موتور کمتر از 2000 در حرکت بودیم و از روی اعدادی که بر روی نمایشگر مصرف سوخت نمایش داده شد در حدود 10 درصد در مصرف سوخت صرفه جویی می شد و در کمال تعجب XE توانست رکورد طی 42 مایل به ازای هر گالن را در سواری با سرعت 75 مایل بر ساعت در بزرگراه از خود بر جای بگذارد که 2 واحد هم بهتر از آنچه که در دفترچه خودرو آورده شده بود، به نظر می رسید.
این رکورد به خاطر تنظیمات باد تایرها بود و ما مجددا این تست را در حالت رانندگی راحت با فشار باد تایرها در عدد 41 انجام دادیم. در تست اخیری که بر روی BMW 330i با محور عقب داشته ایم این ماشین نیز رکورد 41 مایل به ازای هر کالن مصرف سوخت را از خود بر جای گذاشت اما همچنان مدل های تک محور عقب Xe از BMW عملکرد بهتری داشتند اما در مجموع در همه حالتهای تست شده، به طور متوسط 33 مایل به ازای مصرف هر گالن سوخت طی شد.
این ماشین برای طی مسافت های 600 مایل در جاده گزینه مناسبی به نظر می رسد اما در حین رانندگی با این ماشین همواره به یاد داشته باشید که سیستم حرکت بین خطوط را غیرفعال کنید چرا که ممکن است در برخی لحظات با حالت دستی کنترل فرمان تداخل ایجاد کند و منجر به اتفاقات ناخوشایندی شود.
طراحی داخلی بسیار فشرده
با وجود اینکه این ماشین یک کامپکت به نظر می رسد، اما XE در واقع طول و عرض زیادی دارد و فاصله بین تایرها بیش از سری 3 BMW است. در کمال شگفتی فضای داخلی XE بسیار شبیه کوپه های سری دوم BMW است تا اینکه شبیه سدان های سری سه BMW باشد که به نظر می رسد این موضوع برای رقابت با BMW و به صورت عمدی طراحی شده است.اگر طراحی خارجی XE را خیلی ساده تصور کنید اشتباه کرده اید چرا که از زوایای متفاوتی نسبت به برادر بزرگتر خود یعنی XF در آن استفاده شده است.
اگرچه این ماشین بزرگتر از کادیلاک ATS است اما فضای صندلی عقب آن کوچکتر از آن و بسیار کوچکتر از BMW سری 3 و آئودی A4 است.بخش های پلاستیکی بزرگی که در گوشه های قسمت عقب ماشین به کار رفته مانع از این می شوند که سرنشینان عقب پای خود را به راحتی در آنجا قرار دهند. در قسمت جلوی ماشین نیز کاهش 1.2 اینچی با سان روف ماشین دیده شده است که این مورد، Xe را به عنوان کم ارتفاع ترین ماشین در بین رقبای کلاس خود معرفی می کند.
رانندگان قد بلند به وضوح احساس می کنند که موهایشان در حال شانه شدن با سقف ماشین است و این موضوع به واسطه کاهش فاصله سان روف با کف ماشین است.
کنسولی که برای قرار گرفتن دست راننده در جلوی ماشین قرار داده شده، به صورت دوگانه طراحی شده و سرنشین کنار راننده نی ز می تواند از آن استفاده کند اما قسمت راستی این کنسول کمی بالاتر از قسمت چپ آن است و قسمتی که پایین قرار گرفته نیز آنقدر پایین طراحی شده که تقریبا غیرقابل استفاده است. علاوه بر این، سوییچ های باز و بسته کردن در و پنجره ها در سخت ترین قسمت در قرار گرفته اند و می توان از این مورد به عنوان نکته منفی این ماشین یاد کرد.
با وجود فضای داخلی کمی که در این ماشین وجود دارد ما واقعا برای هر جابه جایی که می خواستیم انجام دهیم بسیار اذیت می شدیم و مثل این بود که یک مستطیل در درون خود یک دایره را حمل می کند و حرکت این دایره در آن مستطیل متالیک سیاه واقعا سخت به نظر می رسید.