چکیده
اسلام آخرین دین الهی و کاملترین آن، که همه آن چه بشر برای تعالی و رشد خویش در طول زندگی بدان نیازمند اســت، در اختیارش مینهد. توحید به معنای یکتاپرستی، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر میگذارد. این اصل مهم اسلامی عاملی برای معنا بخشی به زندگی انسان اســت و نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. هدف این مطالعه بررسی جایگاه و نقش معنویت در سبک زندگی اسلامی میباشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی اســت، و جامعه آماری نیز شامل همه منابع مرتبط و در دسترس بوده اســت که برای جمعآوری دادهها مناسب تشخیص داده شد یافتههای تحقیق حاکی از آن اســت که سبک زندگی شامل همه رفتارها، افکار، احساسات فرد و حرکت وی به سوی هدف زندگی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، انگیزه، فکر، و عمل الهی اســت و لذا برای خدا و با انگیزه خدایی صورت میگیرد، از این رو حیات آفرین اســت. از دیدگاه اسلامی، هرگاه انسان با خدا اتصال و پیوند یابد، به جاودانگی دست مییابد. ایمان به خدا، موجبات کاهش بحرانهای روحی، آرامش قلوب، پیروزی بر مشکلات و تسلیم نشدن در برابر سختیها و رنجها را تأمین میکند. اتصال به نیروی لایزال الهی و تقویت ایمان به خدا، در سایه بندگی و عبودیت پروردگار موجبات تقویت نیروهای معنوی در انسان و در نتیجه معنایابی و جهتدهی درست به سبک زندگی را فراهم میآورد.مقدمه
اسلام دینی اســت که به همه جنبههای زندگی بشری توجه نموده اســت و همه تأکید خود را بر سبک زندگی توحیدی متمرکز میکند و از همه دینداران میخواهد که مدار زندگی خود را بر توحید نهند و زندگی را فقط با معیارهای مادی، ارزیابی ننمایند. اسلام مکتبی اســت که علاوه بر جنبههای مادی انسان، بر جنبههای معنوی زندگی نیز تأکید نموده اســت. در دنیای امروز با وجود گسترش حیرتانگیز تکنولوژی و فناوریهای نو و استفادههای مادی بشر از این ابزارها و امکانات و افزایش رفاه مادی، آرمانهای معنوی انسانی ارضاء نشده و گرایش به سوی معنویات، بیش از پیش احساس شده و پر رنگ گردیده اســت. در ادیان الهی و به خصوص در اسلام، تأکید اکیدی بر بعد معنوی انسان و پرداختن به ارزشهای والای انسانی شده اســت و در کنار استفاده از امور مادی و زیباییهای دنیای مادی، توجه به آخرتگرایی مد نظر قرار گرفته اســت. تعادل در امر دنیا و آخرت و لزوم توجه به معنویات، از ضرورتهای اســت که اسلام همواره بر آن تأکید مینماید. لذا، در این تحقیق در پی پاسخ دادن به سؤالات زیر هستیم:روششناسی
در این مطالعه از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده اســت. شیوه اجرا به این ترتیب بوده اســت که محقق ابتدا به کمک دادههای گردآوری شده به توصیف وضعیت مورد مطالعه میپردازد، دادهها و مدارک و شواهد به دست میآورد. آنها را تحلیل و وارسی و در نهایت برای پاسخ به پرسشهای تحقیق نتایج منطقی را کسب مینماید.چارچوب نظری
اصطلاح سبک زندگی با محوریت نظریات و آرای جامعه شناسانی همچون ماکس وبر، گئورک زیمل و تورشتاین وبلن و... در سالهای آغازین قرن بیستم مطرح گردید. از نظر وبر سبک زندگی، «ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدی قشربندی اجتماعی اســت که چالشی با مدل تعیین اقتصادی مورد نظر مارکس بود.» (بنت، 98). «ا نظر وبر جامعه فقط از لحاظ اقتصاد قشربندی نمیشود بلکه از لحاظ منزلت، راه و رسم آشکار شدن منزلت در سبکهای زندگی گروههای اجتماعی مختلف نیز قشربندی میشود. از نظر او، حوزه فرهنگی جامعه نه تنها محصول عوامل اقتصادی اســت بلکه محصول فرایندهایی اســت که طی آن کنشگران خود را به عنوان کسانی که به گروههای منزلتی خاصی تعلق دارند، متمایز میکنند.» (همان). وبر مفهوم سبک زندگی را در ذیل مقوله منزلت یا احترام به عنوان یکی از اضلاع سه ضلعی مشهور خود (ثروت - قدرت - منزلت) تعریف میکرد. در این تعریف عملاً سبک زندگی را مفهومی کم و بیش مترادف با فرهنگ مییافت.سبک زندگی اسلامی
با ایجاد تغییرات در زندگی اجتماعی افراد و ایجاد تحولات در جامعهای که در آن زندگی میکنند، باید مفاهیمی را که تحول یافتهاند را به گونهای صحیح تعریف و تبیین نماییم. به نظر میرسد مفهوم سبک زندگی (Life style) ظاهراً چنین خصوصیتی را داراست. سبک زندگی، گستره وسیعی دارد و همه جنبههای زندگی فردی و زندگی اجتماعی افراد را در بر میگیرد. مفهوم سبک زندگی، در باین کسانی که درصدد تبیین این مفهوم بر آمدهاند، دارای معانی مختلفی اســت. «سبک زندگی در حوزه مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش هر فرد گفته میشود که معطوف به جنبههای هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد. طبیعی اســت براساس چنین رویکردی، سبک زندگی افزون بر این که بر ماهیت و محتوی خاص تعاملات و کنشهای اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره اســت، نشان دهنده چگونگی نظام باورها و ارزشهای افراد نیز خواهد بود.» (فاضل قانع، 37) پس، «سبک زندگی مجموعه منظم و به هم مرتبط از رفتارها، اشیاء و موقعیتها اســت یا الگویی انتزاعی از آن، پس با مطالعه یک یا چند رفتار نمیتوان ادعا کرد سبک زندگی فرد یا گروهی شناخته شده اســت.» (مهدوی کنی، 186).مبانی و اصول بنیادین سبک زندگی اسلامی
از جمله اصول بنیادی سبک زندگی اسلامی میتوان به، توحید (نگرش به هستی)، انسانشناسی (نگاه به انسان)، غایتمندی و هدفمندی زندگی، تحقق حیات طیبه و رعایت اعتدال در دنیا و آخرت میباشد.الف) توحید
توحید در قرآن و روایات از جایگاه بسیار برجسته و ممتازی برخوردار اســت و تمام موضوعات و معارف در حوزه دین هر یک از راهی به موضوع توحید بر میگردند. توحید که رسالت اصلیاش تبیین مباحث مربوط به شناخت خدا، و خداپرستی و چگونگی دریافت و فهم یگانگی او و اسماء و صفات اوست، قلمرو بسیار گسترده و فراگیری دارد. باور به توحید و یگانگی خداوند متعال بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت و معنا بخشیده اســت. «اللّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (بقره: 255) تأکید بر یگانگی خداوند و یکتا دانستن او، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و به عنوان یک قوه ناظر بر همه شئونات زندگی فرد مسلمان عمل کرده و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت بخشیده اســت. معنا و مفهوم بخشیدن به زندگی انسان از جمله اهداف دین اسلام اســت.ب) نگاه به انسان
برای بررسی هر نوع سبک زندگی لازم و ضروری اســت که نوع نگاه آن مکتب و یا جهانبینی را به انسان به عنوان رکن رکین این زندگی مدنظر قرار دهیم. اسلام مکتبی انسانساز اســت و به تمامی ابعاد زندگی انسان توجه نموده و راهکارهای لازم برای بهرهمندی از زندگی سالم را برای انسان براساس آیات قرآنی و سیره پیامبر گرامی اسلام و معصومان فراهم نموده اســت. در سبک زندگی اسلامی انسان دارای جایگاهی بس والا و متعالی میباشد، به خاطر این که انسان توسط خدا برگزیده شده (طه: 122) و هدف از ارسال رسل، هدایت انسان و رساندن او به جایگاه خلیفه اللهی اســت. (بقره: 30) «لذا در خطاب قرآنی، هر چیز و همه چیز به خداوند باز میگردد، اما انسانیت نیز در قرآن جایگاهی محوری دارد، زیرا که انسان برگزیده خداوند اســت و همه عنایت خداوند به اوست و نشان ویژه منزلت انسان آن که وحی خداوند با یاد انسان آغاز میگردد. (علق: 5-1) قرآن به طبع خود بر خداوند تمرکز دارد و نه بر انسان. مفهوم انسانیت رایج در فرهنگ دنیوی مدرنیته، انسان را به عنوان یک ارزش رفیع میشناسد و او را از هرگونه ارتباط با آنچه الهی و مقدس اســت رها میشمارد و به سخن دیگر انسان را از آن برتر میداند. اما قرآن برای انسان مرکزیت و محوریت قائل اســت، اما این محوریت انسان تابع اراده و طرح الهی اســت.» (هشام جعیط، 69-68). در سبک زندگی اسلامی اگرچه انسان موجودی دارای اختیار و قدرت انتخاب میباشد، اما اختیار انسان در طول اراده خداوند قرار میگیرد، لذا اسلام همان تسلیم امر الهی بودن اســت، به همین جهت باید در مقابل سرنوشت تسلیم محض الهی باشیم (حدید: 22) از دیدگاه قرآنی انسان موجودی مختار و دارای قدرت انتخاب اســت. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً» (انسان: 3). «این آیه به سه مسأله مهم و سرنوشتساز در زندگی انسان اشاره میکند: مسأله تکلیف، مسأله هدایت و مسأله آزادی اراده و اختیار که لازم و ملزوم یکدیگر و مکمل یکدیگرند. در ضمن جمله إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً خط بطلان بر مکتب جبر میکشد. تعبیر به شاکرا و کفورا مناسبتترین تعبیری اســت که در اینجا امکان دارد، چرا که در مقابل نعمت بزرگ هدایت الهی آنها که پذیرا و تسلیم شوند، و راه هدایت پیش گیرند، شکر این نعمت را بجا آورده، و آنها که مخالفت کنند کفران کردهاند.» (مکارم شیرازی، 337/25).ج) هدفمندی زندگی
هدف حیات و زندگی در مکتب دین اسلام آن اســت که انسانها در همه ابعاد زندگی، خداوند را محور امور و زندگی را بسترساز عبودیت الهی قرار دهند. در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم خلیل آمده اســت: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.» (انعام: 162) در این آیه شریفه هدف از زندگی را اینگونه مطرح میکند که هم نماز من و هم تمام عبادتم و حتی زندگی و مرگم، همه برای خداست. در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بگو نه تنها از نظر عقیده، من موحد و یکتاپرستم، بلکه از نظر عمل، هر کار نیکی که میکنم، نماز من و تمام عبادات من و حتی مرگ و حیات من همه برای پروردگار جهانیان اســت برای او زندهام، به خاطر او میمیرم و در راه او هر چه دارم فدا میکنم، تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستی من او اســت.» (مکارم شیرازی، 61/6). سبک زندگی هر فرد از نوع اهدافی که در زندگی دارد، نشأت میگیرد. لذا در دیدگاه اسلامی هم به دنیای افراد و هم به آخرت آنان، هم به زندگانی فردی و هم به زندگانی اجتماعی او توجه میشود. تعریفی که سبک زندگی اسلامی - ایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن براساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی دارد، آن اســت که هدف اصلی و زندگی واقعی مبتنی بر ایمان و عمل صالح اســت، درست در نقطهی مقابل در فرهنگ و سبک زندگی غربی، هدف غایی بر زندگی دنیوی استوار اســت. از دیدگاه اسلام، طبیعت زندگی این جهان مادی، فناپذیری و نابودی اســت، اما هرگاه انسان با خداوند اتصال و پیوند یابد، رنگ جاودانگی به خود میگیرند، چرا که ذات پاکش ابدی اســت و هر چیز نسبتی با او دارد، رنگ ابدیت مییابد.د) حیات طیبه
«مفسران در معنی "حیات طیبه" (زندگی پاکیزه) تفسیرهای متعددی آوردهاند: بعضی آن را به معنی روزی حلال تفسیر کردهاند. بعضی به قناعت و رضا دادن به نصیب، بعضی به رزق روزانه، بعضی به عبادت توأم با روزی حلال و بعضی به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. ولی شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که حیات طیبه، مفهومش آنچنان وسیع و گسترده اســت که همه اینها و غیر اینها را در بر میگیرد، زندگی پاکیزه از هر نظر پاکیزگی از آلودگیها، ظلمها و خیانتها، عداوتها و دشمنیها، اسارتها و ذلتها و انواع نگرانیها و هرگونه چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار میسازد.» (مکارم شیرازی، 394/11). در سوره نحل آیه 97 به حیات طیبه توجه شده اســت، میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بر این اساس معیار تنها، ایمان و اعمال صالح زائیده آن اســت و دیگر هیچ قید و شرطی، از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد و نه از نظر جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه اجتماعی در کار نیست و نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه اســت یعنی تحقق جامعهای قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازنده انسانی خواهد بود و از نابسامانیها و درد رنجهایی که بر اثر استکبار و ظلم و طغیان و هواپرستی و انحصارطلبی به وجود میآید و آسمان زندگی را تیره و تار میسازد، در امان اســت.» (مکارم شیرازی، 389/11). در سبک زندگی اسلامی برای رسیدن به حیات طیبه ایمان و به دنبال آن عمل صالح لازم و ضروری اســت، تا ابعاد مختلف حیات و زندگی و در نهایت معنویت محقق گردد.ه) رعایت اعتدال در امر دنیا و آخرت
معنویت مبتنی بر آموزههای اسلامی، هم به بعد دنیوی زندگی انسان و هم به بعد اخروی آن توجه دارد. اسلام پیروان خویش را بر بهرهبرداری متوازن و میانهروی در امر دنیا و آخرت دعوت مینماید. از مطالعه آیات قرآن کریم از سویی دنیا را بیارزش و ناچیز شمرده و به ترک از آن سفارش کردهاند و به انسان هشدار میدهد که در پس این دنیا جهانی پایدار و دایم اســت و این دنیا پوچ و بیهوده آفریده نشده اســت. در دنیای ممدوح، انسان دنیا را به خاطر رسیدن به کمالات و آخرت میخواهد، ولی در دنیای مذموم آن دنیایی اســت که انسان را غرق در لذات و شهوات دنیایی کرده و انسان را از یاد خدا باز میدارد. از این رو، دنیا هم میتواند نقش سازندگی داشته و یا نقش تخریب داشته باشد. اسلام بر تعادل در برخورداری از مواهب زندگی دنیوی تأکید نموده، به همی جهت امام علی (علیهالسلام) در جایی از نهجالبلاغه دنیا را میستاید و در جایی دیگر دنیا را مورد مذمت قرار میدهد. دنیا در نهجالبلاغه وسیلهای و مقدمهای برای رسیدن به آخرت معرفی شده اســت. امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «آگاه باشید! دنیا خانهای اســت که کسی در آن ایمنی ندارد جز آنکه به جمعآوری توشه آخرت پردازد و از کارهای دنیایی کسی نجات نمییابد.» (نهجالبلاغه، 113). از آیاتی که دنیای ممدوح را ترسیم مینماید، مال به عنوان خیر، معرفی شده (بقره: 180) و در بسیاری از آیات، مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا آمده اســت (جمعه: 10) در جای دیگر همه نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده اســت (بقره: 29) با مطالعه آیات قرآن کریم به این نکته دست پیدا میکنیم که کسب مواهب دنیوی مطلوب اســت و دنیا به خودی خود از جهت انتساب به خداوند، سراسر حق اســت و باطل و پستی در آن راه ندارد، بنابراین مذموم نیست و دنیای ممدوح موجبات زندگی سعادتمند ابدی را برای بشر فراهم میآورد، اما از جهت انتساب به بشر، متناسب با نحوه استفاده و بهرهبرداری انسان، گاه ممدوح و گاه مذموم اســت. بنابراین خود دنیا و نعمتهای آن به عنوان مخلوق خداوند، نمیتواند شر بوده و مورد مذمت قرار گیرد، بلکه عکسالعمل انسان در قبال دنیاست که میتواند خوب و ممدوح باشد و یا مذموم باشد. قرآن کریم در مورد دنیاپرستی و دلباختن به زیباییها و زرق و برق دنیا میفرماید: «وَمَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (عنکبوت: 64).نقش و جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی
معنویت یکی از نیازهای اساسی انسانی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب، هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی در اختیار مینهد. البته انسان در زندگی خود همواره به عواملی بر میخورد که او را از یاد خدای بزرگ و متعال دور میگرداند، علت اصلی غرق شدن آدمی در غفلت از خدا را میتوان به فراموشی خدا، هدف آفرینش، و خود دانست. انسان برای دستیابی به معنویت نیازمند آن اســت که بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید. از این رو ضروری اســت که به ارتباط بین توحید، خودشناسی و فلسفه آفرینش با معنویت و نقش و تأثیر آن بر سبک زندگی اسلامی پرداخته شود.الف) رابطه توحید و معنویت در سبک زندگی اسلامی
دینباوری و اعتقاد به خدایی واحد، نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. زندگی بدون وجود خدا معنا نمییابد و معنویت در آن راهی ندارد. اعراض از یاد خدا موجبات به خطر افتادن سلامت روان را فراهم میآورد، چنانکه یاد خدا آرامشبخش قلبهاست. (رعد: 28) ذکر و یاد خدا یعنی پذیرش حضور دایمی پروردگار، چرا که خداوند از رگهای گردن به ما نزدیکتر اســت. «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (ق: 16) این نزدیکی و حضور دایمی که برخاسته از ارتباط و فقر ذاتی همه آفریدههاست، تنها با نام خدا و یاد اوست که التیامبخش جانهاست. ذکر دایمی پروردگار در دستیابی انسان به معرفت و شناخت کارساز اســت و موجبات تقویت بعد معنوی زندگی انسان را فراهم میآورد. برای شکوفایی و حاکمیت فطرت، پیاده شدن معیارهای الهی در همه شؤون زندگی انسان و مشخص کردن هدف، اصلاح شناخت در ابتدای حرکت الزامی اســت. رشد به عنوان هدف اصلی پیامبران الهی تأمین کننده سلامت روان و عامل مهم در حفظ و ارتقای معنویت انسانهاست. یکی از اعتقادات اسلامی آن اســت که همه ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. (بقره: 156) سبک زندگی که به صورت توأمان هم به مبدأ هستی و هم به معاد توجه کند، اثر تربیتی عمیقی بر فرد گذاشته و او را از ارتکاب خطا و اشتباه باز میدارد. در قرآن کریم سوره انفال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (انفال: 24). «آیه فوق با صراحت میگوید که دعوت اسلام، دعوت به سوی حیات و زندگی اســت حیات معنوی، حیات مادی، حیات فرهنگی، حیات اقتصادی، حیات سیاسی به معنای واقعی، حیات اخلاقی و اجتماعی، و بالاخره حیات و زندگی در تمام زمینهها. این تعبیر کوتاهترین و جامعترین تعبیری اســت که درباره اسلام و آئین حق آمده اســت.» (مکارم شیرازی، 128/7-127)ب) رابطه خودشناسی و معنویت در سبک زندگی اسلامی
نقطه شروع پیشرفت و توسعه در همه جوامع بشری، تحول در نوع نگاه به انسان، زندگی دنیوی و جایگاه انسان در این دنیاست. از امور لازم و ضروری برای رسیدن به کمال نهایی و مقصد آفرینش، معرفت نفس و خودشناسی اســت قرآن توجه خاصی به خودشناسی دارد. آیاتی از قرآن کریم به مواظبت از نفس فرمان میدهد. قرآن مجید میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید اگر شما هدایت یافتهاید گمراهی کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند.» (مائده: 105)ج) رابطه فلسفه آفرینش و معنویت در سبک زندگی اسلامی
مهمترین عامل در معنویت، توجه به هدفمندی آفرینش و توجه به فلسفه آفرینش انسان اســت. کمال انسان و مقصد عالی حیات، قرب به خدا اســت. خدای متعال کمال مطلق اســت و قرب به کمال مطلق هدف اصلی اســت، با توجه به این که غیر خدا چیزی از خود ندارد و هر کمالی که بندگان خدا دارند، اصالتاً از خدا و متعلق به او اســت، انسان هرچه به خدا نزدیکتر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت. بنابراین هر کس که به خدا وابستهتر و فقیرتر باشد، به خدا مقربتر اســت. قرب به خدا تنها در سایه اطاعت، بندگی و تقوای پروردگار حاصل میشود، عبودیت و تقوا نیز حاصل جمع ایمان و عمل صالح اســت، این هدف عالی انضباط رفتاری خاصی را برای انسان مؤمن الزام میکند.نتیجهگیری
شیوه زندگی معنایی اســت که از به هم تنیدگی و پیوند و ارتباط و نظاممندی و شبکهای بودن عوامل متعددی به وجود آمده اســت. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری اســت که کم و بیش به طور نظاممند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید میآورند. سبک زندگی مبین اهداف، نیات، ارزشها و باورها، معانی و تفاسیر فرد در جریان رفتار روزمره و زندگی روزانه اســت و بر نحوه تعاملات و کنشهای اشخاص در جامعه تأثیرگذار اســت. توجه به اهمیت مفهوم سبک زندگی و نهادینه نمودن آن، سبب میشود تا افراد ارزشها، باورها، نگرشها و در مجموع، فرهنگ آن جامعه را بپذیرند و رفتارهای خود را که برآمده از نوع اعتقادات و باورهای ایشان اســت، مبتنی بر فرهنگ جامعه خود شکل دهند. با مقایسه سبک زندگی در اسلام و سبک زندگی در غرب، به نوع نگاه اسلام به انسان و تفاوت آن با نوع نگاه در غرب پی میبریم. سبک زندگی غرب بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و بر محور انسان اســت و سبک زندگی اسلامی بر محور توحید و محوریت خداوند در تمام امور زندگی معنا مییابد، چرا که در این صورت میتوانیم زندگی را بسترساز عبودیت الهی نماییم. یکی از نیازهای اساسی انسان معنویت اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی داده میشود. هدف نهایی در دین اسلام، توحید و پرورش انسانهایی خداگونه و دستیابی انسان به قرب الی الله اســت. به همین منظور ارسال رسل و دعوت انبیای الهی از انسانها خدا گونه شدن آنها و دستیابی به مقام رفیع انسانی میباشد. از نظر قرآن، زندگی انسان با دو واقعیت متفاوت قابل تصور اســت که عبارت اســت از: زندگی تهی از یاد خدا و زندگی متکی بر خداخواهی. از این رو در سبک زندگی توحیدی، زندگی معنا و مفهوم مییابد و فرد و جامعه به آرامش روحی و معنوی دست مییابند. دلبستگی و تعلق خاطر به دنیا موجبات تخریب ارزشهای انسانی و بهرهبرداری از زیباییهای دنیا در راه متعالی ساختن روح و معنویات موجبات سازندگی معنوی و پربار شدن روح انسانی میشود. انسان مؤمن عالم را محضر خدا میبیند، چون همواره خود را در محضر خدا میبیند، هیچگاه خود را به گناه نمیآلاید و از این طریق بعد معنوی وجود او تقویت میگردد. با تقویت نیروهای معنوی در انسان به همراه و توأم با عبودیت، زندگی انسان معنا و جهت مییابد. لازم اســت، انسان برای دستیابی به معنویت بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید.پینوشتها:
1. دانشیار دانشگاه مازندران.
2. دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت - دانشگاه مازندران (نویسنده مسئول).
منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.