نوتلا از دهه 60 میلادی به دنیا عرضه شد و با وجود ترکیب بسیار ساده اش که شامل کاکائو، شکر، روغن پالم و فندق بود، با سرعتی زیاد به یک خوراکی پرفروش جهان تبدیل شد و راهش را به سبک زندگی مردم اروپا باز کرد.
نو مثل نوتلا
نوتلا در ایران پدیده کاملا تازه واردی است و می توان آن را محصول دهه 80 شمسی دانست. در دهه 60 که بالکل خبری از محصولات خوراکی خارجی نبود و اگر هم بود، عرضه آن محدود می شد به یک یا دو سوپرمارکت مشهور در پایتخت.
در دهه 70 و بعد از رونق گرفتن واردات هم نوتلا نتوانست جایی بین محصولات خوراکی محبوب برای خودش باز کند و نحوه ورودش منحصر می شد به سوغات آوردن توسط مسافران به صورت یک علاقه شخصی تا یک کالای عمومی.
ناگفته نماند در آن زمان عمده واردات شکلات خارجی به کشور از ترکیه صورت می گرفت و از آن جا که ترک ها هم در تولید شکلات صبحانه دستی بر آتش داشتند، زمینه به شکل کمرنگی برای ورود اژدها مهیا شد. در دهه 80 ورود شکلات های اروپایی به کشور شدت گرفت و نوتلا در کنار برادرش Kinder به یکی از ارکان اصلی واردات خوراکی تبدیل شد اما مصرف آن همچنان محدود بود و تبدیل به خرده فرهنگ نشده بود.
با گسترش شبکه های اجتماعی در اواخر دهه 80، شهرت نوتلا در کشور افزایش پیدا کرد و جوانان ایرانی هم همپای فرنگی ها، عکاسی و تجلیل از این شکلات را در دستور کار قرار دادند. در کنار مزه، اسم خوش آهنگ، بسته بندی خوش آب و رنگ و فتوژنیک(!) بودن این محصول، ذائقه آن هایی را که از قافله عقب بودند هم قلقلک داد و نوتلا در دهه 90 شمسی تبدیل شد به ستاره محصولات خوراکی در فضای مجازی. نشان به آن نشان که از زمان اوج گیری اینستاگرام در ایران که مربوط به همین دهه است، ایرانی های عزیز تا به حال 46 هزار بار از هشتگ#نوتلا در این شبکه اجتماعی استفاده کرده اند، ضمن این که سهم هموطنان مان از شش میلیون و 400 هزار هشتگ انگلیسی نوتلا هم کم نیست!
تب نوتلا این اواخر به جایی رسید که بعضی ها با انتشار عکسی از یک جعبه پنیر ساده ایرانی زیر آن می نوشتند: صبحانه واقعی 90درصد نوتلاخورهای اینستا! و طبعا منظورشان این بود که حتی آن هایی که استطاعت خرید نوتلا را ندارند هم برای عقب نماندن از قافله وارد بازی شده اند!
در همین گیر و دار چشم و هم چشمی نوتلاخوری بین جوانان وطنی، کی آدم تیزهوش و فرصت طلب با استفاده از این تب، کسب و کاری راه اندازی کرد که ظرف مدت تقریبا شش ماه، جامعه را درنوردید.
تابستان 1394 عابرانی که در خیابان اندرگو مشغول رفت و آمد بودند، توجه شان به تابلوی مغازه ای جلب شد که عبارت Nutella با همان فونت آشنای نوتلا روی آن به چشم می خورد. این مغازه کوچک به عرضه دسرها و محصولاتی پرداخت که پایه اصلی همه آن ها نوتلا بود.
«امید اصلی»، موسس نوتلابار احتمال تبلیغ محصولاتش را توسط خود مردم و از طریق شبکه های اجتماعی داد. این ترفند جواب داد و چند ماه بعد شعبه دوم آن افتتاح شد، خوره های نولتا سریعا این پدیده جدید را کشف کردند و با خوشحالی تصاویر محصولات آن ها را با هشتگ #نوتلابار در صفحات شخصی به اشتراک گذاشتند و تعداد عکس هایی که با این هشتگ در اینستا پست شد، از مرز چهارهزار تصویر عبور کرد.
تب نوتلابار به مرور شدیدتر شد و بعد از موفقیت شعبه دوم که در زمستان سال گذشته، ظرف مدت شش ماه این برند صاحب حدود 30 شعبه دیگر در سراسر کشور شد! صاحب این محصول در ایران طالب سوددهی پرسرعت بود، به همین دلیل قیمت خرید تابلو و فروش نمایندگی را چندان بالا نبرد تا برندش با سرعت عجیبی در تمام شهر تهران و در شهرهای بزرگ کشور پخش شود.
از اوایل سال جاری نوتلابار دیگر خودش را به عنوان یک پدیده مطرح کرده بود و هر جا می رفتید یک مغازه کوچک سفیدرنگ با نوشته نوتلابار می دیدید و یک صف عجیب جلوی آن. بعد از تهران شهرهای رشت، کرج، مشهد، کلارآباد، یزد، نور، اصفهان، سلمان شهر، قزوین و بابل هم به جرگه مبتلایان به این تب پیوستند.
با فراگیر شدن این تب، کم کم حساسیت ها نسبت به آن بالا رفت. ابتدا خبر رسید فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان غربی «نوتلابار» اشکال گرفته و واژه پیشنهادی جایگزینش هم «نان داغ، شکلات داغ» است.
این خبر خیلی زود دستمایه بحث در فضای مجازی شد و چند روز بعد هم فرهنگستان آن را تکذیب کرد اما جمع شدن تابلوی «نوتلابار» از سردر نمایندگی ها با استفاده از ترکیب «شکلات» به اضافه محله آن نمایندگی در تابلوی مغازه، نشان داد فراگیرشدن این برند کاملا خارجی در جامعه موجب بروز نگرانی هایی شده.
آن تابلوهای فرهنگی نشان جمع شد اما تب نوتلاخوری کماکان ادامه دارد و اگر سری به صفحه رسمی این محصول در اینستاگرام که 55 هزار فالوئر دارد بزنید، تقریبا هر دو هفته یک بار خبر افتتاح شعبه جدیدی از آن در یک نقطه از تهران یا ایران منتشر می شود تا مشخص شود این جو دست کم تا پایان سال شیب صعودی خواهدداشت.
همزمان با اوج گیری کار نوتلابار در ایران، بلافاصله سر و کله برندهای مشابهی که دقیقا همان محصولات را با کمی تغییر عرضه می کردند، پیدا شد. نام برند تمامی این جدیدالورودها هم ترکیبی از اسم «نوتلا» با یک پسوند نظیر «لند»، «پلاس» و... بود. عجیب این که یکی از این نمایندگی های به ظاهر جعلی یک بار مدعی شد فروشگاه های اصلی در تولید محصولاتشان به جای نوتلا، از شکلات «فرمند» استفاده می کنند!
این تعدد برند باعث شد در مورد سرمنشاء نوتلابار کنجکاو شویم و ببینیم آیا اساس چنین نشانی به این شکل در خارج از کشور هم وجود دارد یا نه؟ پاسخ تا حدی مثبت است. نوتلا بار در خارج از ایران هم هست اما نه به این شکل و در قالب یک برند مجزا. یک سلسله فروشگاه زنجیره ای تولید و عرضه موادخوراکی در دنیا وجود دارد به اسم Eataly.
در برخی از شعبه های این فروشگاه غرفه هایی هست به نام «نوتلابار». با توجه به طیف محصولات عرضه شده در آن و آب و رنگ غرفه هایش، به نظر می رسد نوتلابار ایرانی با الهام از آن در داخل به راه افتاده اما این که همتای وطنی نوتلابار به صورت رسمی از نسخه فرنگی اش مجوز نمایندگی دارد یا نه محل ابهام است، چرا که نوتلابارهای خارجی زیرمجموعه همان فروشگاه های Eataly هستند و به صورت مجزا از آن مجموعه ها وجود خارجی ندارند، در حالی که آن مجموعه در ایران نمایندگی یا مجوز فعالیت ندارد.
یک مورد بامزه دیگر هم هست، این فروشگاه در سرتاسر جهان مجموعه 28 شعبه دارد و توزیع آن به این شکل است؛ قاره آمریکا چهار شعبه دارد (سه شعبه آمریکا، یک شعبه برزیل)، در آسیا شش شعبه (سه شعبه ژاپن، یک شعبه دوبی، دو شعبه کره جنوبی) و در اروپا 18 شعبه (16 شعبه ایتالیا، یک شعبه آلمان و یک شعبه ترکیه)، در حالی که تعداد شعبه های نوتلا بار در ایران قریب به 30 شعبه است که همین موضوع ابهام قضیه را دوچندان می کند.
ضمن این که نمایندگی رسمی هر محصول مطرح بین المللی موظف به داشتن وب سایت، شماره نمایندگی و گواهی نمایندگی از مبدا است، در صورتی که چنین چیزی در مورد این محصول در ایران به چشم نمی خورد و در وب سایت رسمی Eataly هم اشاره ای به وجود نمایندگی در کشورمان نشده.
شما برای گرفتن یک شعبه از نوتلابار وطنی باید رقمی در این مایه ها هزینه کنید.خوراکی های دیگری که مثل یک تب در کشور فراگیر شدند
آیس پک
وقتی در مرداد سال 1385 اولین شعبه فروشگاهش را که در آن بستنی شل شده با موز به فروش می رسید، تاسیس شد کسی فکر نمی کرد در کمتر از شش ماه «آیس پک» صاحب 100 نمایندگی در سرتاسر ایران شود! اما سیاست بازاریابی که بر سوددهی و گسترش سریع بنا شده بود، آیس پک را به یکی از پدیده های مهم و البته گذرای تاریخ محصولات خوراکی تبدیل کرد.
سرنوشت: هنوز هست ولی با دوران اوجش فاصله ای نجومی دارد.
دهه 80 نقطه عطفی در زمینه تنوع بخشی به بازار محصولات خوراکی بود. ذرت های لیوانی هم محصول این دوره هستند. این خوراکی های سالم و لذیذ در دوره ای در کشور باب شدند که تب پاساژگردی بین جوان ها بسیار داغ بود و مقابل در ورودی تمام پاساژهای معروف، بساط فروش «کاپ کورن» با طعم های مختلف برپا بود.
سرنوشت: به شیوه ای نجیبانه به حیات خودش ادامه می دهد، با کمترین میزان افت و خیز.
محصول اواخر دهه 80 است. فرچیپس نان علاقه تمام نشدنی بشر به موضوع «سیب زمینی سرخ کرده» را خورد. برش های گرد و نازک سیب زمینی به شکل چیپس که بعد از سرخ شدن به رنگ طلایی در می آمد، بعد از اضافه شدن کمی ادویه و پودر پنیر کاملا مقاومت ناپذیر بود!
سرنوشت: در بعضی از پاساژهای قدیمی همچنان قابل رویت است.