چرا طلاق در جوامع مختلف سطوح مختلفی از واکنش های احساسی را در بر دارد؟ آیا می توان بدون هیچگونه حس خاصی به راحتی طلاق گرفت؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ شاید شما هم یکی از همانهایی هستید که مدتی است به طلاق فکر میکنید یا بهتازگی از همسرتان جداشدهاید و روزهای سخت پس از طلاق را سپری میکنید یا برای طلاق اقدام کردهاید و مراحل قانونی آن را پشت سر میگذارید. تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که کدام واکنشهای شما در ماههای اخیر، در پاسخ به طلاق ایجاد شده است؟
ما در پاسخ به طلاق، واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهیم. این واکنشها شبیه واکنشهایی هستند که ما نسبت به بحرانها و استرسهای بزرگ زندگی مانند مرگ، بیماری بدخیم یا ورشکستگی از خود نشان میدهیم.
کوبلر راس معتقد است که آدمها از چند مرحله میگذرند تا بتوانند طلاق را بپذیرند و با آن سازگار شوند. این مراحل عبارتاند از: انکار، خشم، افسردگی، چانهزنی و پذیرش.
در این نوشته بهتفصیل به شرح این مراحل میپردازیم.
انکار واقعیت یکی از دفاعهای ناپخته، اما رایج در همسران در آستانهٔ طلاق است. کسانی که از این دفاع استفاده میکنند بهنوعی خودشان را فریب میدهند. آنها طلاق را جدی نمیگیرند و به خودشان میگویند:
«نه چنین چیزی نمیتواند برای من رخ دهد»، «نه، درست نیست»، «امکان ندارد ما از هم جدا شویم» و… . اگر با چنین افکاری دستوپنجه نرم میکنید، سعی نکنید نسبت به آنها بیاعتنا باشید. باید با این افکار و بیاعتناییها به درستی روبهرو شوید. از خودتان بپرسید که تعجبآور نیست اینقدر بیاعتنا به نظر میرسید؟ دریابید که چه احساسی دارید. با یک کارشناس در مورد طلاق صحبت کنید و برونریزی داشته باشید. برخی از افراد حتی بعد از طلاق قانونی هم باورشان نمیشود از همسرشان جدا شدهاند. این افراد علاوه بر انکار، دست به توجیه هم میزنند و با خود میگویند: «اینطور نیست، همسرم اصلاً تمایلی به جدایی از من نداشت» یا «او تحت تأثیر فشار خانواده این کار را کرد». این افراد حتی پس از طلاق قانونی هم حلقهٔ ازدواج خود را دارند؛ چراکه هنوز خودشان را نسبت به همسرشان متعهد میدانند.
جزو هرکدام از افراد که باشید برای ذوب شدن یخ انکار، کارهای زیر را انجام دهید:
بیشتر افراد به دنبال طلاق، احساس رنجش، آزردگی، خشم، حقارت، اضطراب و نفرت را تجربه میکنند. به خاطر داشته باشید که تجربهٔ احساسات منفی در چنین وضعیت دشواری کاملاً طبیعی است. روی روشهای صحیح ابراز خشم کار کنید. فعالیتهای جسمانی، ورزش، گریستن، درددل با یک دوست و مشاوره با روانشناس، از جمله روشهای سالم برای ابراز خشم است. برای نمونه، به همسر یا کسی که از او خشمگین و آزرده هستید نامه بنویسید. نامهای که هرگز پست نمیشود. در آن نامه در مورد احساسات خود حرف بزنید و دلایل خشم و نفرت و آزردگی خود را بیان کنید. به خودتان فرصت دهید و انرژی منفی خشم را به مسیر مثبتی هدایت کنید.
پس از ذوبشدن یخ انکار و برونریزی خشم، کسی که برای جدایی آمادگی ندارد، مضطرب و وحشتزده میشود و به هر دری میزند تا جلوی طلاق را بگیرد. متوسل شدن به اقوام و دوستان و آشنایان یکی از این راههاست.
طلاق واقعیت تلخی است. واکنشهای شما نشانهٔ این است که تغییراتی در حال رخدادن است و شما بهتنهایی توانایی رویارویی با آنها را ندارید. تحمل شرایط پس از طلاق دشوار است و بسیاری برای فرار از آن، همهٔ تلاش خود را به کار میگیرند. برای حل مشکلات خود وکیل بگیرید. در صورت نیاز به روانشناس مراجعه کنید و از خانواده و دوستان باتجربه کمک بگیرید.
افسردگی محصول فقدان بسیاری از چیزها از جمله در زندگی زناشویی است. اگر احساس میکنید افسرده شدهاید، از یک کارشناس کمک بگیرید. درخواست کمک از کارشناسان، درصورتیکه به آن نیاز دارید نشانهٔ ضعف نیست؛ بلکه نقطهٔ قوت شماست. شما باید در این شرایط، کارشناس را بهعنوان یک دوست در کنار خود داشته باشید و توصیههای او را جدی گرفته و اجرا نمایید.
آخرین مرحله در فرآیند طلاق، پذیرش است. پذیرش، شفا و بهبودی را با خود به همراه میآورد. اندیشیدن به زندگی پس از طلاق محصول پذیرش است و تا زمانی که نتوانید جدایی را بپذیرید، نمیتوانید برای زندگی جدید خود برنامهریزی کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و آنها را بهعنوان فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید. از خودتان بپرسید:
بهراستی برنامهام پس از طلاق چه خواهد بود؟
نشانههایی که نشاندهندهٔ نرسیدن به پذیرش هستند، به شرح زیر است: