خبرگزاری آریا -
1- هدایت درونی
رهبران موفق انگیزه بالایی دارند و نیروی درونی، آنها را برای سخت تر کار کردن به منظور ارتقای مهارت های شان ترغیب می کند. این نیروی درونی منحصر به این افراد نیست و هرکسی این قابلیت را در درون خویش دارد اما تنها افرادی که از آن استفاده می کنند افرادی متمایز از بقیه محسوب می شوند. این راهنمای درونی، امری است که کارآفرینان موفق را برای دست یابی به اهداف شان هدایت می کند. کارآفرینان کسانی هستند که غرق در کار و حرفه شان می شوند و کار آنها جزئی از وجودشان شده است. از این رو، توجه به درون، اولین گام برای رسیدن به اهداف مان است. توانایی شناخت خویشتن، راهنمای چگونه تصمیم گرفتن است و این راهنما به طور درونی به افراد اعطا شده است.
2- درس گرفتن از الگوهای موجود
در هر وضعیت از کسب و کار، یک کارآفرین باید با الگوهای کارآفرینی آشنا باشد. رهبران ماهر از اینکه کاری را آغاز کنند، نگرانی ندارند چرا که هرچه بیشتر به مکانیسم کسب و کار آگاه باشید، در سرمایه گذاری های طولانی مدت، موفق تر عمل خواهید کرد. پس اینا فراد نیز آشنایی کاملی با این مکانیسم دارند.
افراد معمولی تمایل دارند که با هیجان زیادی در معاملات جدید وارد شوند ولی با از دست دادن هیجان اولیه خود، دچار خستگی، افسردگی، ترس و سردرگمی می شوند. کارآفرینان موفق، این احساسات را کنترل می کنند، قواعد کار را یاد گرفته و در می یابند که در برابر شرایط مختلف چه اقداماتی باید انجام دهند.
با این روند، آنها اعتماد به نفس خود را که برای رسیدن به مقصودشان ضروری است، افزایش می دهند. در عین حال این افراد متواضع هستند و می دانند که تنها با عمل است که می توان مهارت انجام کاری را کسب کرد. برای موفقیت مسیر تواضع را در پیش بگیرید و الگوهایی را برای خود قرار دهید. این کار، راهی است برای تبدیل شدن شما از یک فرد دنباله رو به یک کارآفرین بزرگ.
3- تسلط بر احساسات
رهبران بزرگ بر احساسات خود تسلط دارند و بر نحوه استفاده از آن خود واقف هستند؛ آنها می دانند چه زمانی از احساسات شان به عنوان اهرمی به منظور دست یابی به قدرت استفاده کنند و چه زمانی آرام شده و یا کنترل خود به اهدافی که تعیین کرده اند دست یابند. کارآفرینان موفق، به ترس و خشم اجازه مداخله در تصمیم گیری های شان را نمی دهند.
تسلط بر خشم و ترس کار دشواری است و این دو، مانع تفکر منطقی و عاقلانه انسان ها می شوند. عاقلانه اندیشیدن، انسان را در زمین مبارزه حفظ می کند و فضایی به وجود می آورد که بتوان تصمیم مناسبی اتخاذ کرد. همین مسئله به مدیران کمک خواهد کرد که فراتر از این احساسات، به سمت موفقیت جهش داشته باشند. کنترل بر نفس، یکی از مهم ترین ابزارهای ضروری برای دستیابی به موفقیت است.
4- پذیرش ریسک
رهبران بزرگ می دانند که خودآگاهی، حس اطمینانی در انسان ایجاد می کند که در لحظات سخت تصمیم گیری به آنها کمک می کند. این خودآگاهی، آنها را قادر می کند که در لحظات دشوار، با ارزیابی سریع تر و کارآمدتر از شرایط، تصمیم گیری کنند.خودشناسی راه را برای آنها روشن می کند. پس میتوانند از سردرگمی بیرون آمده و سریع تر تصمیم گیری کنند. رهبران موفق، از قدرت مشاهده استفاده می کنند و یاد می گیرند که در شناخت الگوهای تجاری و رفتاری متخصص شوند. این مسئله به آنها کمک خواهد کرد که بیشتر ریسک کنند البته با خسارت کمتر.
5- صبوری
کارآفرینان کارکشته، رشد و تجربه لازم را برای صبوربودن دارا هستند. برخی اوقات انجام معامله نیاز به ترکیبی از استراتژی های مختلف دارد و صبر و حوصله به مدیران کمک می کند که فقط به معامله فکر کرده و از انجام رفتارهای احساسی منجر به از دست رفتن یک فرصت خود می شود، خودداری کنند.
6- افزایش خرد و عقلانیت
یادگرفتن اینکه چگونه بر دنیایی از واکنش های درون خود تسلط پیدا کنیم، امری است که رهبران با کفایت را به سمت اتخاذ تصمیم های مهم می کشاند، چرا که از اشتباهات شان درس گرفته و از آنها فرار نمی کنند. درست این است که شما به جای از دست دادن کل جنگ و نتیجه نهایی، تنها قسمتی از مبارزه را از دست بدهید.
هیچ راهی برای کسب موفقیت بدون داشتن توان مدیریت جهان درونی خود، شامل احساساتی چون ترس یا خشنودی وجودندارد.
با عقلانیت می توان پشتکار و پایداری ایجاد کرد. رهبران با کفایت، خرد را کلید موفقیت دانسته اند.
هنگامی که دیگران تسلیم می شوند، این افراد راه خود را ادامه داده و تسلیم نمی شوند. پایداری از جمله اموری است که موفقیت حاصل از آن، به وضوح قابل مشاهده خواهدبود. داشتن چنین درایتی، به رهبران کمک می کند که در مسیر صعود به قله های پیروزی استمرار داشته باشند.
7- نشان دادن حس کنجکاوی
رهبران و افراد پیشرو معمولا با رسیدن به سطح معینی از موفقیت راضی نمی شوند و زمانی که یک سطح از موفقیت را کسب کردند، تمایلات درونی آنها به دنبال ارزیابی و سپس دست یابی به سطحی دیگر از موفقیت است.
این کشش درونی، توسط نیروهای کنجکاوی و میل برای رسیدن به هدف، ایجاد می شود. این حس کنجکاوی، شخص را تحریک به رشد می کند.
زمانی که میل به موفقیت از این کنجکاوی به وجود آید، موفقیت هیچ حد و مرزی نخواهدداشت. نبود این حس کنجکاوی منجر به پذیرش شرایط موجود و دست برداشتن از تلاش برای رسیدن به موفقیت های بعدی می شود.
همه مردم می توانند سرنوشت خود را تعیین کنند. اگر این حس کنجکاوی به همراه توان مدیریت کنش های داخلی در یک کارآفرین پدید آید، نتیجه ای فوق العاده حاصل خواهد شد.
در شغل خود کنجکاو بمانید چرا که کنجکاوی به خلاقیت ختم می شود خلاقیت سرمنشا همه ایده های جدید است. به خاطر همین خلاقیت است که رهبران بزرگ دست نیافتنی می شوند.
آنها هیچ توجهی به لزوم تطابق با محیط ندارند؛ آنها می دانند که موفقیت شان گاهی به قیمت از دست دادن به دست می آید. مسئله اصلی آنها مالک بودن نیست، بلکه «کسب موفقیت»، «گسترش دادن منابع» و «ایجاد فرصت ها» دغدغه اصلی آنهاست.
منبع:مجله همشهری تندرستی