به نظر میرسد تعریف درستی از مدیریت بحران در کشور وجود ندارد یا اینکه دارد، تنها در زمان بحران بکار میبرد و مردم ما در زمان بحران فقط با این واژه و جمله آشنا میشوند.
مدیریت بحران باید قبل از وقوع حوادث نسبت به مسائل ایمنی هشدارهای جدی را مطرح کند، مردم در استان مازندران بارها و بارها با بحران مواجه شدند، به جای اینکه بحران در استان مدیریت شود، بحران مدیریت را مدیریت کرد و همه چیز به اما و اگر ختم شد.
حادثه اولین سیل در استان مازندران نشان داد که مدیریت بحران در استان چندان قوی و مناسب نیست، در این حادثه مشکلات جدی برای مردم به وجود آمد، اگر این حادثه به درستی واکاوی شود نشان میشود هنوز تعهد دولت به برخی افراد آسیب دیده باقی ماند.
چند سال بعد مردم مازندران در همان منطقه شاهد بروز سیل بودند، در این حوادث نیز اقدامات مدیریت بحران چندان اثرگذار نبود و در رسیدگی به مصدومان و حادثه دیدگان چندان اقدامات برنامهریزی شدهای وجود نداشت و به نوعی شاهد موازیکاری در خدماتدهی بودیم.
لزوم توجه به مباحث بیمهای و لزوم توجه به مباحثی که برای مردم مشکل ایجاد میشود از موادری است که باید مدیریت بحران به صورت جدی در این زمینه وورد پیدا کند.
در حادثه سیل سال گذشته استان مازندران در نکا و بهشهر اینگونه نبود و مردم هنوز با مشکلات جدی مواجه هستند، اینکه در زمان بحران مسؤول کشوری خودش را به آسیبدیدگان برساند و چند گزارش و خبر تهیه شود و قولهای در این ارتباط بدهد و دوباره روز از نو روزی از نو، کنترل مدیریت بحران نیست.
به نظر میرسد، فعالیت مدیریت بحران باید قبل از وقوع حادثه جدی باشد تا در زمان بحران تنها نسبت به رفع موارد اساسی اقدام کند، اما در استان مازندران اوضاع چندان مناسب نیست، حوادث طبیعی در استان ما نشان داد که استعدادهای زیادی برای برزو حوادث وجود دارد، هر دستگاه و ارگانی باید در ایجاد زیرساختها دقت لازم را داشته باشد تا در زمان بروز حوادث نیاز به تشکیل ستاد بحران نباشیم.
قطعی برق، آب، گاز تلفن، حتی بسته شدن راهها از جمله مشکلات مردم استان در حوادث غیرمترقبه است که بارها و بارها این قبیل مشکلات تکرار شد، اما چارهای اساسی برای رفع مشکلات انجام نشد.
در طوفان قائمشهر مشخص شد که زیر ساختهای استان به شدت دچار آسیب است و مدیریت بحران آنطور که باید و شاید به وظایف خویش عمل نکرد و گلایههای نمایندگان مجلس از این بابت به شدت زیاد بود.
باید جلوی حوادثی مانند پلاسکو قبل از وقوع حادثه گرفته میشد، اگر این حوادث هم درس گرفته شود جای امیدواری است، در صورتی که پس از وقوع حادثه جلسات مدیریت بحران در استان حساسیت ویژهای نسبت به حوادث در استان داشته باشد.
این طور نباشد که مانند چالش آسانسور در یکی از دانشگاههای تهران، سه ماه بعد مدیران استان به فکر برگزاری جلسه باشند، برای تکرار حادثه مشابه پلاسکو در استان مازندران باید از هم اکنون به فکر راه چاره بود.
در برخی از شهرهای ساری، کوچههای باریکی وجود دارد که امکان تردد وسایل اطفاء حریق وجود ندارد، به دلیل اینکه این مناطق در نقاط مرکزی شهر هم ایجاد شدند انتظار است حساسیت ویژهای در این ارتباط ایجاد شود.
از سوی دیگر در سایر شهرهای استان نیز بافتهای فرسوده زیادی وجود دارند که نیاز است به صورت جدی نسبت به رفع تردد در این مسیرها اقدام شود.
نکته آخر، حادثه مانند پلاسکو نباید در کشور اتفاق میافتاد، اما از این واقعه هولناک باید درس بگیریم و نسبت به تسهیل در تردد وسایل اطفای حریق و ایمنی در مناطق فرسوده استان فکری شود.