3. نقش وقف در محیط زیست
3-1. تعریف وقف
وقف در اصطلاح فقهی به معنی « تحبیس الاصل و اطلاق المنفعة » اســت؛ یعنی اصل مال و ریشه آن را ثابت نگهداشتن و منفعت آن را رها نمودن تا دیگران از آن بهره مند شوند ( مکی العاملی، ج 3: 163). به عبارت دیگر واقف اصل مال را از ملک خود خارج تا دیگرانی که این مال برای آنان وقف شده اســت ( موقوف علیهم ) از منافع آن بهره مند شوند. لذا واقف پس از اجرای عقد وقف، حق هر گونه تصرفی در این مال از قبیل بیع، هبه، وصیت و امثال آن را از خود سلب می نماید و این به معنی ثابت کردن اصل مال اســت.
3-2. وقف در قرآن کریم
در قرآن کریم به طور صریح ذکری از موضوع وقف نشده اســت، بلکه عموم آیاتی که بر صدقه دادن، نیکی به مردم و انجام کارهای خیر وعام المنفعه تأکید می نماید. به عنوان یک عمل صالح وقف را نیز در بر می گیرد. از جمله آیات ذیل:
یک. « هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا بدان داناست. » (1)
دو. « و هر خیری را که برای خود پیشاپیش بفرستید، آن را نزد خدا خواهید یافت و آن را پاداش بهتر اســت و پاداشی بزرگ تر اســت و از خدا آمرزش بخواهید، زیرا خدا آمرزنده و مهربان اســت ». (2)
سه. « نیکو کاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و [ یا ] مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن اســت که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [ آسمانی ] و پیامبران ایمان آورد، و مال [ خود ] را با وجود دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و در راه ماندگان و گدایان و در [ راه آزاد کردن ] بندگان بدهد، و نماز را بر پای دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختی و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانی که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند ». (3) در آیه سوم، ایمان به خدا و ارتباط با مردم محروم و مستضعف و تعاون اجتماعی در حوادث و گرفتاری ها در کنار هم مطرح شده اســت. این آیه نیکو کار مؤمن و واقعی را کسی می داند که هم حقوق واجب ( زکات ) خود را بپردازد و هم انفاق مستحب را انجام دهد ( قرائتی 1376 ج 1: 349).
تعبیر دیگری که در قرآن کریم آمده و از آن موضوع وقف هم استنباط می شود تعبیر به « الباقیات الصالحات » اســت. این واژه دو بار در قرآن کریم آمده اســت:
یک. « مال و پسران زیور زندگی دنیایند، و نیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [ نیز ] بهتر اســت ». (4)
دو. « و خداوند کسانی را که هدایت یافته اند بر هدایتشان می افزاید، و نیکیهای ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش فرجام تر اســت ». (5)
این دو آیه مردم را به انجام کارهایی دعوت می کند که نتیجه و تأثیر خیر آن مستمر و دائمی باشد و وقف به خوبی این ویژگی را در بر دارد. چرا که همچون چشمه جوشانی برای سالهای متمادی فیضان کرده و محرومان و نیازمندان در یک بازه زمانی بلند مدت از آن بهره مند می شوند، در حالی که ویژگی صدقه این گونه نیست و غالباً تأثیر آن مقطعی و در کوتاه مدت اســت.
3-3. وقف در احادیث
روایات و احادیث بسیاری در اهمیت این کار خیر و مردمی وجود دارد که تنها به ذکر یک مورد بسنده می شود:
بعد از مرگ انسان به جز سه خصلت هیچ پاداشی در پی او نخواهد بود:
1.صدقه ای که در زمان حیاتش جاری ساخته اســت که تا روز قیامت جریان دارد.
2. فرزند درستکاری که برای او دعا کند و طلب آمرزش نماید.
3. سنت حسنه ای که او پایه گذاری کرده باشد که بعد از او به آن عمل شود (6) ( محدث نوری 1408، ج 12: 320).
وقف سنت حسنه و صدقه جاریه ای که خیرات و برکات آن برای همیشه یا لااقل تا زمانی که مال موقوفه باقی اســت و مردم از منافع آن بهره مند می شوند و به حساب می رسد و ثواب آن در پرونده وی ثبت می شود. این ویژگی موجب ترغیب دیگران به انجام این کار خیر می شود تا پس از مرگ و کوتاه شدن دست آنان از این دنیا ثوابی به حساب آنان باشد.
3-4. شرایط وقف
در کتب فقهی برای وقف شروطی ذکر شده اســت که به ذکر آن از کتاب تبصره بسنده می شود:
القبول: یعنی اگر موقوف علیهم افراد مشخصی باشند باید وقف را بپذیرند ولی اگر گروه مشخصی نباشد، حاکم شرع باید قبول کند.
التقرب: وقف باید به نیت تقرب به خدا و رضای او انجام شود. ( برخی آن را واجب نمی دانند )
الاقباض: اگر مال وقفی برای مصالح عمومی وقف شده باشد، متولی یا ناظری که از طرف واقف تعیین شده اســت باید مال موقوفه را قبض نموده و در اختیار بگیرد.
و التنجیز: یعنی وقف نباید معلق به شرط یا وصفی باشد، مثل طلوع آفتاب، بلکه از همین الآن که صیغه را جاری می کند، وقف نماید.
الدوام: یعنی وقف باید دائمی باشد. پس اگر مدتی برای وقف قرار دهد دیگر به آن وقف نمی گویند، بلکه حبس خواهد بود.
و اخراجه عن نفسه (7): یعنی برای خود وقف نکند بلکه وقف برای دیگران باشد ( علامه حلی، 1410: 123).
3-5. انواع وقف
وقف از جهات گوناگون قابل تقسیم بندی اســت. از یک نظر وقف به دو دسته تقسیم می شود:
یک. وقف انتفاع: که نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نیست. مثل احداث و وقف مسجد، آب انار و امثال آن.
دو. وقف منفعت: که هدف واقف تحصیل درآمد و مصرف درآمد کسب شده در موارد خاص یا عام اســت.
بدیهی اســت آن چه بیشتر از همه در حفظ محیط زیست می تواند راهگشا باشد تشویق نیکوکاران به وقف نمودن اموال خود به شکل وقف منفعت اســت تا از کارآمدی بیشتری برخوردار باشد.
3-6. تأثیر پویایی وقف در اسلام
وقف از دو ویژگی مهم برخوردار اســت که هر دو مورد موجب تقویت این نهاد مردمی و اجتماعی می شود:
اولین وجه اهمیت وقف « دائمی بودن » وقف اســت. به همین جهت اســت که فقهای عظام بر مبنای احادیث شریف، بیع وقف، هبه، وصیت، صلح و هرگونه تصرف دیگری که مال موقوفه را از جایگاه اصلی خود خارج نماید، ممنوع اعلام کرده اند، مگر در موارد استثنایی که وقف از مصلحت اصلی خود خارج شده یا رو به نابودی باشد و اجرای قصد و نیت واقف و رعایت منافع و مصالح موقوف علیهم در فروش مال موقوفه و تبدیل به احسن آن با اجازه حاکم باشد که همین امر نیز تأییدی بر پویایی این نهاد مردمی اســت.
مرحوم امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله باب وقف می فرماید: « ظاهراً وقف ابدی موجب زوال ملکیت واقف اســت و اما وقف منقطع الآخر هم این طور باشد محل تأمل اســت، به خلاف حبس که مالک حابس بر آن محبوسه باقی اســت و اگر حابس از دنیا بعد از تمام شدن مدت آن ملک به ارث می رود، و خود او نیز می تواند در آن ملک تصرفات غیر ناقله و غیر منافی با منافع محبوس علیه بنماید، اما تصرف ناقله ( از قبیل فروختن و بخشیدن ) جائز نیست، بلکه ظاهر این اســت که حتی آن را رهن هم نمی تواند بگذارد، ولی در بعضی از صور حبس بقاء ملک حابس محل منع اســت » ( امام خمینی 1366 ج 3: 5).
به عبارت دیگر، اسلام در این عمل پویایی خود را در یکی از برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی به منصه ظهور گذاشته اســت. چرا که با یک سرمایه گذاری اولیه مردمی، سود سرشار دائمی را به نفع عموم مردم یا گروه خاصی از آنان تضمین نموده اســت و با طراحی این نوع الگوها افق بلند مدتی در پیش روی مسلمانان گشوده اســت تا خود را در چارچوب زندگی کوتاه مدت دنیوی محصور نکرده باشند، بلکه اهداف متعالی و بلند مدتی را در چشم انداز آخرت برای خود ترسیم نمایند. امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) می فرماید: « اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غذا » ( مجلسی 1403 ج 138: 44). این استراتژی موجب می شود که مؤمنان در زندگی دنیوی خود با تمام توان و نیروی همه جانبه به کار و تلاش و تولید بپردازند و به در آمد اندک و حداقل های زندگی برای خود و خانواده بسنده نکنند. کما اینکه درآمد حاصل از دسترنج امام علی ( علیه السلام ) و دیگر امامان بسیار زیاد بود، ولی در راه خدا صرف می کردند. لکن اسلام هشدار می دهد که مال دنیا انسان را از یاد آخرت غافل نکند و هر لحظه آماده سفر به جهان آخرت باشد و دنیا را گذرگاهی برای زندگی ابدی تلقی نموده و به آن ایمان بیاورند. آنجا که می فرماید: « الدنیا مزرعة الاخرة » ( مجلسی، ج 65: ص 318). بدیهی اســت ایمان و اعتقاد قلبی به چنین امری، به طور خود جوش به عنوان موتور محرکی انسانها را به سوی کارهای خیر و عام المنفعه نیز سوق می دهد و این تفکر، همانند یک ضمانت اجرایی درون سیستمی، عامل تداوم و بقای آن نیز خواهد بود.
از سوی دیگر عدم جواز بیع وقف یا هرگونه تصرف دیگری در آن از این هدف والا نشأت می گیرد که اموال ما به یک تعبیر ملک شخصی ما نیست، بلکه در واقع امانتی الهی اســت که برای مدتی حق تصرف مشروع در آن به ما داده شده اســت، لکن محرومان و درماندگان در آن حق معلومی دارند که باید ادا شود و اصل آن نیز باید به مالک اصلی آن که خداست بازگردانده شود. یعنی در راه هایی که او تعیین نموده اســت مصرف شود. پس با وقف این امانت به صاحبش بازگردانده شده اســت و دیگر ملک ما نیست که حقی تصرفی برای خود قائل باشیم. « خدا به شما فرمان می دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید ». (8) و امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « ولکن المال مال الله یضعه عندالرجل و دایع » ( قمی، ج 1: 615).
دومین وجه اهمیت وقف « استقلال وقف » اســت. مدیریت وقف شرایطی دارد که واقف در وقف نامه ذکر کرده اســت و غالباً برای مال موقوفه متولی خاصی تعیین می کنند تا از منافع مال وقفی در جهتی که وقف شده حمایت و بر مصرف آن نظارت کند، مگر مواردی که متولی خاصی ندارد و تولیت وقف به حاکم واگذار شده اســت. لذا وقف مستقل از چارچوب و مقررات دولتی و حکومتی از جمله مالیات اســت و دولت حق تصرف در منافع یا تغییر محل مصرف آن را ندارد. به عبارت دیگر وقف دارای یک شخصیت حقوقی اســت که همچون نهادی حقوقی دیگر ویژگی ویژگی خاص خود را دارد که می تواند جایگاه خود را در جامعه حفظ نماید. تجربه تاریخی نیز نشان داده اســت که حتی حکومت های غیراسلامی نیز در موقوفات کمتر دخل و تصرف کرده و به این امر احترام گذاشته اند.
مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی به واسطه ای نقل کرده اســت که در دانشگاه سوربن فرانسه بخشی اســت که در آن هیأت بطلمیوس و فلسفه ارسطو تدریس می شود و کشیشی تدریس آن را بر عهده دارد و دو سه تن در درس او حاضر می شوند. کسی از مسئول دانشگاه پرسیده بود: سود این درسی که علم اساس آن را بر هم زده اســت چیست؟ او گفته بود: ما هم متوجه این نکته هستیم، لکن هزینه این کلاس از موقوفه تأمین می شود. اگر ما آن ها را به هم بزنیم واقف هایی که می خواهند موقوفه آنان پایدار باشد دیگر بدین کار رغبت نخواهند کرد ( سروش 1387).
3-7. نمونه هایی از نوآوری در وقف
بررسی وقف نامه های گذشته و حال کشورمان نشان می دهد که بخشی از عایدات حاصل به طور عام وقف امور خیریه شده اســت و بخشی دیگر به موارد خاصی مانند تأسیس یا تعمیر و نگهداری مساجد، مقابر، تکایا و حسینیه ها، پلها و جاده ها، کاروانسراها، مدارس و حوزه های علمیه، تأسیس آب انار و حمام و دیگر اماکن عام المنفعه اختصاص یافته اســت. همچنین موارد دیگری مانند عزاداری حضرت سید الشهداء ( علیه السلام ) و دیگر مراسم مذهبی، اطعام فقرا، تهیه لباس و مسکن، کمک به در راه ماندگان، روشنایی مساجد و معابر و امثال آن در وقف نامه ها به چشم می خورد. لکن همان گونه که ذکر شد، نیازهای جدیدی در جامعه امروزی مشاهده می شود که مساعدت های مالی مردمی از قبیل منافع دائمی وقف می تواند در رفع آنها بسیار راهگشا باشد. برای نیل به این هدف ضروری اســت که در نهاد وقف نوآوری هایی صورت گیرد تا مردم با حفظ اشتیاق در موقوفه های متعارف، نیم نگاهی نیز به معضلات جدید جامعه داشته باشند. گرچه در سالهای اخیر شاهد برخی موقوفه ها با مصارف خاصی هستیم که به چند مورد اشاره می شود:
یکم. مدرسه سازی. خیرین مدرسه ساز در سالهای اخیر کمک شایانی به آموزش و پرورش نموده اند و امروزه به گروه بسیار فعالی تبدیل شده اند ( لطیفی، 1387: 16).
دوم. تعمیم زبان فارسی و تکمیل وحدت ملی. دکتر محمود افشار یزدی املاک و باغات زیادی را وقف نموده اند که از جمله مصارف آن عبارت اســت از: تألیف، ترجمه و چاپ کتاب و رساله مربوط به ادبیات فارسی و تاریخ و جغرافیای ایران.
سوم. کمک به امور متعدد علمی فرهنگی. مؤسسه خیریه فرهنگی علوی زاهدان در سال 1385 املاکی در پاساژ زاهدان را وقف نموده تا در موارد متعددی مصروف شود، از جمله: احداث و راه اندازی مراکز دینی، مذهبی، علمی فرهنگی، خدماتی، درمانی، ورزشی، تجاری، مسکونی، اداری و خیریه، پرداخت وام دانشجویی، ازدواج، مسکن، برگزاری طرح های تابستانی، برگزاری دوره های مربیگری، برپایی اردوهای علمی - فرهنگی، حمایت از مؤلفان و مترجمان برای چاپ و ترجمه و نشر کتاب و مقالات علمی تحقیقی ( رضایی، 1387: 56).
چهارم. کمک به مبتلایان بیماریهای خاص. شخص در سال 1386 ملکی را برای درمان این بیماران وقف کرد.
پنجم. کمک به نمایشنامه نویسی، فیلم و تئاتر دینی. وقفی در فسا برای مصارف مذکور سال 73.
ششم. توسعه هتل های روستایی و جلب توریست. وقفی در فسا برای مصارف مذکور: سال 73.
هفتم. در سالهای اخیر در ارومیه وقفی صورت گرفته که برخی از مصارف آن عبارتند از: سرمایه گذاری در امور کشاورزی و دامداری، ایجاد و توسعه هتل های روستایی برای جلب توریست، ایجاد مراکز صنایع دستی، مساعدت به روستاییان و کشاورزان بی بضاعت و پرداخت وام ضروری به آنان و ... ( رضایی 1387: 56).
هشتم. در سال 1387 در نیشابور ملکی وقف شده اســت تا منافع آن جهت اهداء جوایز به ورزشکاران محل و مسجد صرف شود. ( رضایی 1384: 56).
نهم. همچنین به عنوان نمونه ای جدید در این دوران می توان به بنیاد علمی آموزشی قلم چی اشاره کرد که جهت گسترش دانش و آموزش در سراسر کشور با اولویت دانش آموزان بی بضاعت در سال 1384 وقف شده اســت ( میراث جاودان 1385: 46).
دهم. موارد دیگری از وقف های متفاوت: محافظت از موزه ها و آثار باستانی، تهیه زیور آلات و طلا برای نو عروسانی که توانایی تهیه آن را ندارند، درمان کردن حیوانات و پرندگان و نگهداری و مراقبت از مرغان اهلی، ایجاد بوستان ها و باغهای ویژه رهگذران تا از سایه و میوه های آن بهره مند شوند، ایجاد سرویس های بهداشتی عمومی، تهیه وسایل خنک کننده مانند پنکه برای آسایش بیماران در فصل گرما، تهیه دانه پرندگان در زمستان، وقف درخت گردو تا گردوهای آن به عنوان تشویق به کودکانی داده شود که تازه به مسجد آمده اند، وقف زمین در جهت گسترش فن آوری صلح آمیز هسته ای ( لطیفی 1387: 16).
یازدهم. در لبنان موقوفه ای اســت که از عواید آن باید دو نفره هر روزه در بیمارستان بر سر بالین بیماران حاضر شوند و در حالی که با هم نجوا می کنند، به طوری که بیمار صدای آنها را بشنود ( اما تصور کند آنها به او توجه ندارند ) جملاتی را در مورد بهبودی او رد و بدل کنند و بدین وسیله او را روان درمانی نمایند ( حائری 1380: 431).
مواردی که ذکر شد چند نمونه امیدوار کننده در تاریخ وقف بخصوص در سال های اخیر اســت که می تواند الگویی عملی در کاربرهای جدید وقف برای مصارف زیست محیطی و توسعه آن باشد. گرچه در وقف نامه های گذشته نیز مواردی از این قبیل یافت می شود.
پی نوشت ها :
1. « لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم » (آل عمران/92).
2. « ... وما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله هو خیرا و اعظم اجرا و استغفروا الله ان الله غفور رحیم » (مزمل/20).
3. « لیس لبر تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن الله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلوه و ءاتی الزکوة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المنقون » (بقره/177).
4. « المال و البنون زینة الحیوة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا » (کهف/46).
5. « و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک و خیر مردا » (مریم/76).
6. عن ابی عبدالله علیه السلام انه قال: لیس یتبع الرجل بعد موته من الاجر الا ثلاث خصال: صدقة اجراها فی حیاته فهی تجری له بعد موته، او ولد صالح یدعو له، او سنة هدی استنها فی بها بعده.
7. ... و شروطه: القبول و التقرب و الاقباض والتنجیز والدوام و اخراجه عن نفسه.
8. « ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها » (نساء/58).
منبع مقاله : سید امامی، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محیط زیست ( رهیافتی اسلامی )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول