مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

20 خوردنی هندوانه‌ای مخصوص شب یلدا (2)

[ad_1]
مجله آشپزی مثبت: اگر شما هم از طرفداران هندوانه بر سرسفره‌ یلدایی‌تان هستید، بیایید و امسال خوراکی‌های جدید و خوشمزه‌ای را با هندوانه برای مهمانان عزیزتان رونمایی کنید.
11. ژله هندوانه
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

2 پیمانه آب را با نصف پیمانه شکر روی حرارت ملایم بگذارید و هم بزنید تا شکر در آب حل شود. ظرف را از روی حرارت بردارید و تا داغ است دو بسته ژله هندوانه یا آلوئه‌ورا به آن افزوده و خوب هم بزنید تا ژلاتین در گرمای آب حل شود. حالا 3 پیمانه آب هندوانه به مواد بیفزایید و خوب هم بزنید. مایه ژله را در قالب دلخواه بریزید و داخل در فریزر قرار دهید. بعد از دو سه ساعت دسر را در ظرف دلخواه برگردانید، تزئین و سرو کنید.

12. پودینگ هندوانهبرای این دسر نیم لیتر (معادل 2 پیمانه و 5 قاشق سوپ‌خوری) پوره میوه هندوانه (بدون هسته) و 40 گرم نشاسته (معادل یک‌چهارم پیمانه) لازم دارید. نشاسته را در مقدار کمی پوره هندوانه بریزید و خوب و ملایم هم بزنید تا نشاسته‌ها حل شوند و گلوله نمانند. حالا این مخلوط را با بقیه پوره، سه‌چهارم پیمانه شکر و کمی وانیل و یک تکه چوب دارچین در شیرجوشی بریزید و روی حرارت تند قرار دهید. وقتی‌که مخلوط جوش آمد،‌ حرارت را کم کنید.
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

آن‌قدر مواد را روی حرارت هم بزنید تا کم‌کم غلیظ شود. حدود ده تا پانزده دقیقه طول می‌کشد. دسر را از روی حرارت بردارید. چوب دارچین را از داخل آن بیرون بیاورید و دسر را در قالب دلخواه بریزید. وقتی حرارتش را از دست داد، ‌قالب را یک شب تا صبح در فریزر بگذارید. بعد از برگرداندن در ظرف موردنظر می‌توانید روی آن را با پودر پسته و شکلات چیپسی تزئین کنید.

13. شیرینی برشی هندوانه350 گرم بیسکویت ویفر وانیلی را در ظرفی خرد کنید. 6 قاشق کره آب شده و 2 قاشق آب به آنها اضافه کنید و خوب مخلوط‌کنید. در یک سینی فر 13 در 9 سانتی که لبه‌ای حداقل 2 سانتی متری دارد، فویل آلومینیوم پهن کنید. روی آن را کمی چرب کنید و مخلوط کره و ویفر را در کف سینی پهن کرده، با پشت قاشق فشرده کنید. سینی را در فر از پیش گرم شده با حرارت 175 درجه سانتی گراد به مدت 20 دقیقه حرارت دهید. بعدازاین مدت سینی را بیرون بیاورید تا خنک شود.
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

30 گرم پودر ژلاتین را روی 2 پیمانه آب هندوانه بریزد و دو دقیقه صبر کنید. بعد آن را چنددقیقه‌ای در مایکروفر با حداکثر دما حرارت دهید تا پودر ژلاتین حل شود. 3 پیمانه آب هندوانه را با نصف پیمانه شکر، نصف پیمانه آب‌لیموی تازه، نصف قاشق پوست لیموی رنده شده و نصف پیمانه شیر به این مخلوط اضافه کنید. مواد را روی بیسکویت خنک شده در سینی فر بریزید و سینی را سه چهار ساعتی در فریزر قرار دهید. برای سرو، شیرینی را مربعی برش بزنید با خامه فرم گرفته شیرین تزئین و در ظرف بچینید.

14. کرم هندوانه
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

4 قاشق پودر ژلاتین را با نصف لیوان آب سرد مخلوط‌کنید و بعد از چند دقیقه که پودر خیس خورد، آن را روی حرارت غیرمستقیم بگذارید تا گرما باعث حل شدن ژلاتین در آب شود. مخلوط را هم بزنید تا یکدست شود. 3 پیمانه پوره هندوانه را به همراه 1 پیمانه خامه صبحانه به 1 پیمانه بستنی وانیلی و 1 پیمانه شکر اضافه و همه مواد را در مخلوط‌کن بریزید. دستگاه را روشن کنید تا مواد یکدست شوند. ژلاتین حل شده را به این مواد افزوده، هم بزنید و بعد مواد را در قالب دلخواه بریزید. قالب را به مدت چند ساعت در فریزر بگذارید تا سفت شود، سپس در ظرف دلخواه برگردانده با خامه تزئین و سرو کنید.

15. اسموتی خامه‌ای هندوانه
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

1 پیمانه پوره هندوانه بدون هسته، 1 پیمانه توت‌فرنگی بدون ‌دم،‌ 1 پیمانه خامه و 1 قاشق سوپ‌خوری پودر نارگیل را به همراه 1 تا یک و نیم پیمانه عرق بهارنارنج در مخلوط‌کن بریزید تا کاملا صاف و یکدست شود. برای مدت یک ساعت این مخلوط را در فریزر قرار دهید و طی این مدت آن را چند بار هم بزنید. لیوان‌های نوشیدنی را مدت کمی در فریزر بگذارید تا خنک شود. بعدازاین مدت نوشیدنی را در لیوان‌های بلند بریزید. آنها را با برش‌های هندوانه تزئین و به‌سرعت سرو کنید.

16. موس هندوانه
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

2 قاشق پودر ژلاتین را با یک‌چهارم پیمانه آب سرد روی حرارت غیرمستقیم بگذارید تا‌ ژلاتین در آب حل شود. یک بسته خامه صبحانه را با 60 گرم پودر قند مخلوط‌کنید و داخل فریزر قرار دهید. بعد از مدتی که مواد نیمه یخ زده شدند،‌ ظرف را از فریزر بیرون بیاورید و با همزن برقی با دور تند بزنید تا خامه فرم بگیرد. در یک ظرف جدا، 2 عدد سفیده تخم‌مرغ را با همزن برقی آن‌قدر بزنید تا کف کند (حتما تیغه همزن را بشویید و خوب خشک کنید).

ژلاتین حل شده و خنک شده را به سفیده پف کرده اضافه کنید، سپس 1 قاشق چای‌خوری آب لیمو را به همراه دو و نیم پیمانه پوره هندوانه به مواد بیفزایید و خوب مخلوط‌کنید. مواد آماده را در قالب بریزید و چند ساعتی در یخچال بگذارید تا سرد و سفت شود. بعد از برگرداندن در ظرف موردنظر قابل سرو کردن است.



17. چیز کیک هندوانه1 پیمانه پودر شکر را با 2 پیمانه پنیر خامه‌ای با همزن برقی به مدت 3 دقیقه مخلوط‌کنید. 2 قاشق سوپ‌خوری پودر ژلاتین را با سه قاشق آب روی حرارت غیرمستقیم حل کنید و به مواد بیفزایید، سپس 1 پیمانه پوره هندوانه را به همراه 1 پیمانه خامه فرم گرفته به پنیر خامه‌ای شیرین شده بیفزایید و هم بزنید. اگر می‌خواهید رنگ این لایه قرمزتر شود یک قطره رنگ خوراکی قرمز هم به مواد بیفزایید و خوب هم بزنید تا رنگ قرمز به‌صورت یکدست پخش شود.
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

این مواد را کناری بگذارید. یک و نیم پیمانه بیسکویت سبوس‌دار خرد شده را با نصف پیمانه کره آب شده و یک‌چهارم پیمانه شکر قهوه‌ای مخلوط‌کنید. قالب کمربندی را آماده کنید. مخلوط بیسکویتی را در کف قالب بریزید و با پشت قاشق محکم فشار دهید. روی این مواد مایه پنیری را بریزید و ظرف را به مدت 2 ساعت در فریزر قرار دهید. بعدازاین مدت قالب را به یخچال منتقل کنید تا چند ساعتی هم آنجا بماند و آماده شود.

18. گرانیتای هندوانه2 پیمانه هندوانه خرد شده بی هسته، 6 قاشق سوپ‌خوری عسل، 1 قاشق سوپ‌خوری آب‌لیموی تازه و 2 قاشق سوپ‌خوری زنجبیل تازه‌ رنده شده را در مخلوط‌کن بریزید. دستگاه را روشن کنید و چنددقیقه‌ای صبر کنید. پوره را در ظرفی پلاستیکی و بزرگ بریزید.
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

در ظرف را ببندید و در فریزر بگذارید تا از شب تا صبح بماند. ظرف را بیرون آورده و مواد را با یک چنگال آن‌قدر هم بزنید تا یخ‌ها شکسته و مواد برفکی شکل شوند. دوباره ظرف را 20 دقیقه در فریزر قرار دهید. بعدازاین مدت می‌توانید آن را در ظرف دلخواه ریخته و با برش لیمو تزئین کنید. این دسر باید با قاشق سرو شود.

19. سالاد هندوانه و گوجه و سبزیجاتدو عدد خیار را پوست گرفته و حلقه‌حلقه ببرید. 1 عدد پیاز قرمز کوچک را هم خلال کنید. هندوانه را با قاشق اسکوپ کوچک به شکل توپک درآورید. یک و نیم پیمانه هندوانه توپکی و 2 پیمانه گوجه گیلاسی را با مواد بالا در ظرفی بریزید. نصف پیمانه ریحان خرد شده‌ درشت، نصف پیمانه جعفری خرد شده،1 قاشق سرخالی پودر نعنا خشک را با نصف پیمانه زیتون بی هسته حلقه شده به مواد سالاد بیفزایید.
20 خوردنی هندوانه‌ای شب یلدا (2)

حالا یک‌چهارم پیمانه روغن‌زیتون بودار را با نصف پیمانه سرکه سیب و 3 قاشق عسل مخلوط و با کمی نمک و فلفل به مواد داخل کاسه اضافه کنید. سالاد را می‌توانید بلافاصله سرو کنید.

20. ساندویچ هندوانه و آووکادوبرای درست کردن دو عدد ساندویچ با نان پیتا نصف یک آووکادو را ورقه نازک ببرید و به‌اندازه 1 پیمانه هندوانه را یک سانتی متری خرد کنید. سه چهار عدد فیله مرغ را که از قبل با نمک و فلفل و روغن‌زیتون مژه‌دار کرده‌اید را گریل کنید.

همه این مواد را در دو نان پیتا تقسیم کنید. ساندویچ‌تان را با افزودن کمی جعفری خرد شده و برگ کلم نازک خلال شده و چند قطره آب‌لیموی تازه کامل و نوش جان کنید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مدلهای جدید طراحی و آرایش ناخن جذابمدلهای جدید طراحی و آرایش ناخن آرایش فانتزی ناخن آرایش جدید روی ناخن دخترانمدلهای انواع دسر ، پیش غذا،دسرهای خوشمزه آموزش آشپزی آکا …انواع دسرانواع دسر سادهانواع دسرهاانواع دسر با شیرانواع دسر با بستنیانواع دسرهای سفره آرایی ، میوه آرایی ، آموزش سفره آرایی آموزش …در این بخش شما با انواع سفره کم هزینهسفره آراییسفره ارایی قدم به قدمسفره ارایی هندی آموزش طرز تهیه آش رشته خوشمزه فوت و فن و نکات …آش رشته از غذاهای بسیار خوشمزه و پرطرفدار است برای درست کردن یک آش رشته خوشمزه و جا پیامک های سوزدار و غمگین چقد سخته وقتی ازت میپرسه ناراحت شدی ؟ اشک از چشات بریزه و بگی اشکال نداره … می روم مدلهای جدید طراحی و آرایش ناخن جذاب اس ام اس جدید اس ام اس زیبا و عاشقانه شب یلدا مطالب طنز و خنده دار طنز نوشته های انواع دسر ، پیش غذا،دسرهای خوشمزه آموزش آشپزی آکا و طرز انواع دسر سادهانواع دسر با شیرانواع دسر برای ماه رمضانانواع دسرهای ایرانیانواع دسر ژله سفره آرایی ، میوه آرایی ، آموزش سفره آرایی آموزش آشپزی آکا در این بخش شما با انواع سفره کم هزینهسفره آراییسفره ارایی قدم به قدمسفره ارایی هندیتزیین آموزش طرز تهیه آش رشته خوشمزه فوت و فن و نکات مهم شبنم نیوز باسلاماین دستورآش رشته برای چندنفربود؟اگه بخوام برای نفرباشه موادلازم بایدچقدرباشه؟ پیامک های سوزدار و غمگین جدید ترین این بخش سری جدید اس ام اس های پاییز سری جدید اس ام اس غمگین و دلتنگی اس ام اس احساسی


ادامه مطلب ...

دلایل و شبهات ملحدان و نقد آنها در اثبات خدا (2)

[ad_1]

 

 

شبهه هشتم: خدا معلول انگیزه‌های فرد و اجتماعی

گروهی از ملحدان می‌کوشند وجود خداوند را به زعم خود معلول و ساخته حالات ذهنی و روانی انسان وصف نمایند و به تعبیری برای خداوند منشأ و خاستگاه غیرواقعی تبیین کنند. آنان با تقریرات مختلف ذیل درصدد توجیه مدعایشان هستند که در اینجا به تحلیل و نقد بعض آنها می‌پردازیم:

تقریر اول: خدا معلول ترس (روان شناسانه 1)

برخی از منتقدان ملحد با رویکرد روان شناسانه سعی می‌کنند نشان دهند (1) اعتقاد مردم به خداوند خصوصاً در قرون اولیه از ترس و خوف آنان از طبیعت و حوادث آن مثل زلزله و رعد و برق نشأت گرفته است. مردم که در مقابل حوادث ناگوار و ترسناک طبیعت دچار وحشت و هراس می‌شدند، به دنبال پناهگاهی بودند که با آن ترس خود را از بین برده یا در آن تخفیف ایجاد کنند. بهترین گزینه تصور خدای قادر مطلق بود که حوادث جهان به قدرت وی مستند بوده و اوست که توانایی دفع آن بلایا را دارد.

تحلیل و بررسی

1. اولین نکته این که اگر فرضاً بپذیریم که منشأ و علت گرایش انسان‌ها به خداوند ترس از حوادث جهان طبیعت بوده است، لکن باید به کالبدشکافی این گرایش بپردازیم، چرا انسان به جای فرضیه‌های مختلف مثل اتکا به خود و غلبه بر حوادث، نسبت دادن حوادث به علل مادی و پناه‌جویی از آن فرضیه عالم ماورای طبیعت و خداوند را برای خود انتخاب می‌کند؟ آیا این نشانگر فطرت و سرشت خداجویی در انسان‌ها نیست که فطرتاً به سوی خداوند تمایل پیدا می‌کنند؟
پس ترس اولیه انسان‌ها خود دلیل بر وجود سرشت و فطرت خداگرایی در انسان‌هاست، و اگر از این مدعای خود صرف‌نظر کنیم، در نهایت وجود ترس به نفع ادعای ملحدان نیز تمام نمی‌شود، علاوه این که ما در تقریر دلیل فطرت ثابت کردیم که انسان ها فطرتاً به خداوند گرایش دارند.
2. اگر خوف و ترس علت گرایش به خدا باشد، مطابق قاعده عقلی و فلسفی در صورت عدم علت، معلول نیز مفقود می‌شود. لازمه آن این است که انسان‌هایی که از حوادث طبیعی ترس و واهمه‌ای ندارند- مخصوصاً امروزه که علم جدید راز و رمز آنها را کشف کرده است- باید انسان‌هایی بی‌ایمان و منکر خدا باشند، در حالی که این مسأله برخلاف واقعیت‌های ملموس است.
3. نکته آخر، اگر به فرض بپذیریم که ترس عامل و علت گرایش انسان‌های اولیه به خدا بوده است، از این مقدمه و مبنا آیا عقلاً استنتاج می‌شود که خدایی وجود ندارد؟! ممکن است به دلیل عدم رشد معرفت آدمی در دوره‌های اولیه حقیقت خداوند و دلایل و براهین آن برای وی منکشف نشده باشد و به جای آن از ترس به خدا اعتقاد ورزیده باشد، اما به مرور زمان دلایل خداشناسی برای او ظاهر و عیان شده و از راه صحیح به خدا اعتقاد آورده است. پس صرف اشتباه پیمودن راه اولیه نمی‌تواند به سود الحاد و بی‌خدایی تمام شود.

تقریر دوم: خدا معلول جهل (روان شناسانه 2)

تقریر دیگر مدعی است که انگیزه اعتقاد به خدا نه ترس بلکه جهل و ناآگاهی انسان از راز و رمز حوادث است، انسان‌های اولیه که از علم و تفسیر جهان طبیعت مخصوصاً حوادث و بلایای آن درمانده بودند، علل آنها را به انواع خدایان نسبت می‌دادند.
آگوست کنت با طرفداری از این فرضیه حرکت تاریخی انسان را به سه مرحله تقسیم می‌کرد. (2)
مرحله ربانی یا تخیلی که در آن انسان‌ها علل و عوامل حوادث را به قوای نامرئی و ماورای طبیعت مانند ارواح و شیاطین نسبت می‌دادند. در این مرحله ایده خدایان ظاهر شد. مرحله دوم، مرحله فلسفی یا تعقلی است که در آن دوره، علل حوادث را در علل مختلف در قالب ارواح و خدایان مختلف نمی‌گشت بلکه با تعقل دریافت که یک خدا باید کارگردان حوادث باشد. مرحله سوم، مرحله ظهور و بالندگی علوم تجربی و تحققی است که بشر در پرتو علوم خود دریافت که خود می‌تواند به تبیین حوادث جهان بپردازد و به خدا نیازی ندارد. (3)
هیوم (4) و اریک فروم (5) و در بعضی جزوات و سایت‌ها (6) افرادی از این تقریر جانب‌داری کرده‌اند.

تحلیل و بررسی

سستی این شبهه از نقد تقریر پیشین روشن می‌شود و این جا به اختصار بسنده می‌شود.
1. اگر بپذیریم که اعتقاد به خدا در سایه ناتوانی بشر از تبیین امور جهان نشأت گرفته است، این سؤال مطرح می‌شود که چرا انسان علت اساسی رویدادهای طبیعی را در خود طبیعت نگشته و علت آن را از خود طبیعت تصویر نکرده، بلکه به دنبال علت اساسی ماورای طبیعت به نام خداوند قادر مطلق بوده است که کارگردان واقعی امور جهان است، آیا نفس این جریان از فطرت خداشناسی حکایت نمی‌کند؟
2. لازمه ادعای ملحدان این است که هرچه بشر در علوم تجربی و تفسیر جهان و حوادث آن به پیشرفت هایی دست می‌یابد، باید به همین اندازه از دین و خداشناسی دورتر گردد، هم‌چنین ایمان و اعتقاد دانشمندان نامی جهان به خداوند نیز باید در حد صفر باشد. اما خوشبختانه واقعیت‌های خارجی خلاف آن را روایت می‌کنند و بزرگان و مخترعان نامی جهان در ردیف خداشناسان قرار دارند که این جا می‌توان به نیوتن، ادیسون، دکارت، ماکس پلانک، داروین، برگسون و انیشتین اشاره کرد که آوازه آنها در علوم بر احدی پوشیده نیست.
3. اگر دانشمندان بتوانند در قلمروهای مختلف علوم تبیین شفافی از جهان طبیعت و حوادث آن ارائه دهند، قلمرو تلاش و اعتبار نظریات آنها تنها در عرصه علم و طبیعت معتبر است، این که آفریننده جهان طبیعت- که جهان ممکنی است- کیست؟ چه خالق و قدرتی بر عناصر اولیه جهان خواص ذاتی آن‌ها را اعطا کرده است؟ جهان ماده- به دلیل امکان خود که دایم به علت فرامادی نیازمند است- با کدام علت فراطبیعی متقوم است؟ و ده‌ها سؤال دیگر که پاسخ آنها از عهده‌ی علوم تجربی خارج و به عهده فلسفه و علوم عقلی است. به تقریر دیگر دانشمندان جهان نهایت روابط علمی حوادث جهان را تبیین می‌کنند که این کار از منظر متألهان یک کار مورد ترغیب دین و خداست و کشف روابط علّی و معلولی بین حوادث جهان بر نفی خدا دلالت نمی‌کند، چرا که در بحث برهان امکان و وجوب و صدیقین به تفصیل ثابت شد که، جهان ماده به دلیل ماهیت امکانی و فقر وجودیش دایم به واجب الوجود نیازمند است.
علاوه این که با کشفیات جدید دانشمندان، مانند منظومه ها و کهکشان‌های دیگر، خود دانشمندان و دیگران به قدرت اعجاب آمیز خداوند پی می‌برند. خواننده فاضل می‌تواند اعترافات دانشمندان درباره رابطه علوم تجربی با اعتقاد به خدا را در کتب مختلف از جمله «اثبات وجود خدا به قلم چهل تن از دانشمندان» با ترجمه‌ی احمد آرام بیابد.

تقریر سوم: خدا معلول خرافه و سنت‌های اجتماع (جامعه شناسانه)

بعضی ملحدان با رویکرد اجتماعی درصددند نشان دهند که اعتقاد مردم به خدا معلول باورها و اعتقادهای خرافی آنان از جهان است و در جوامع بدوی اجتماعات کوچک دارای فرهنگ و سنن خاصی بوده است که اعتقاد به خدا از آنها ریشه دوانده است.
امیل دورکیم از این فرضیه دفاع کرده است. او بر این باور است که انسان‌های اولیه در اجتماع‌های خود دچار احساسات، شور و هیجان شده و به حال خلسه فرو می‌رفتند و از این جا مفهوم «مانا» به ذهن آنان خطور کرد که به مرور زمان آن به مفهوم «خدا» تغییر یافت.
برخی از جامعه‌شناسان، جزوات (7) و سایت‌ها (8) از این دیدگاه جانب‌داری کرده‌اند.

تحلیل و بررسی

1. ما در این مجال درصدد تحلیل و نقد اصل فرضیه نیستیم که آیا خاستگاه دین و اعتقاد به خدا از قوانین و سنن اجتماعی نشأت گرفته یا انسان‌های پیش از اجتماع نیز به باورهای دینی اعتقاد داشتند؟ ما پاسخ آن را به مورخان و جامعه‌شناسان واگذار می‌کنیم که یادآور شدند دین تنها معلول اجتماع نیست، بلکه از حالات و تجربه‌های فردی نیز نشأت گرفته است. این جا به این نکته اشاره می‌کنیم که مطابق تصریح‌های ادیان آسمانی حضرت آدم (علیه السلام) به عنوان پدر و جدّ انسان‌ها، فردی مؤمن و معتقد به خدا بلکه پیامبر الاهی بوده است، اما این که ظاهر گزارش‌های بعض تاریخ‌پژوهان از عدم اعتقاد به خدا یا شرک انسان‌های ماقبل تاریخ حکایت می‌کند، باید گفت اولاً، صحت این نوع گزارش‌ها محل تأمل است و ثانیاً، ممکن است به علل و دلایلی- که برای ما پوشیده است- اعتقاد دینی مردمان نخستین از بین رفته یا دچار تحریف گردیده و گزارش‌های تاریخ‌پژوهان به مرحله بعدی (عدم اعتقاد دینی یا شرک) ناظر باشد. چون این مسأله دقیقاً اثبات نشده، نمی‌توان به ضرس قاطع عدم اعتقاد دینی انسان‌های اولیه را ثابت کرد و از آن به نفع الحاد استفاده نمود.
2. به فرض که اعتقاد اولیه انسان‌های نخستین الحاد و بی‌دینی بوده و سپس به مرور زمان و تشکیل جامعه‌ها و قوانین آن، اعتقاد به خدا در انسان‌های ماقبل تاریخ رایج شده باشد، سؤال این است که آیا ما حق داریم به صرف این که انسان‌های اولیه از طریق سنن اجتماع خود به خداوند متعال رسیدند- چه به حق و چه ناحق- در وجود آن تردید کنیم؟ آیا منطقاً موجب می‌شود که چون اعتقاد به خدا از طریق انگیزه‌های نادرست مثل سنن اجتماع صورت گرفته، اعتقاد باطل و نادرستی باشد؟ هیچ ملازمه‌ای بین آن دو وجود ندارد و مدعی شبهه باید آن را اثبات نماید.
3. سؤال دیگر این است که چرا سیر تحولات قوانین و سنن اجتماع و هم‌چنین حالات تجربی و خلسه‌ای مردمان اولیه به سوی وجود آفریدگار یا نیروی مابعدالطبیعه به نام «مانا» سوق داده شده است؟ آیا از آن برنمی‌آید که اعتقاد به خدا به عنوان آفریدگار و نیروی مابعدالطبیعه در سرشت انسان‌ها نهفته شده و قوانین و سنن اجتماع نیز با تأثر از این سرشت خود به خود به سوی اعتقاد به خداوند پیش رفته است؟ این که گرایش به سوی مابعدالطبیعه در همه‌‌ی دوران‌ها و تقریباً در بین اکثریت قریب به اتفاق انسان‌ها صورت گرفته، خود گواه دیگر بر فطرت خداشناسی انسان‌هاست.

تقریر چهارم: خدا معلول طبقه بورژوا (رویکرد مارکسیستی)

مادی‌گرایان و در رأس آنها مارکسیسم‌ها، همه‌ی رویدادهای جهان و اجتماع را از منظر مادی و ابزار تولید تحلیل می‌کنند؛ این‌ها با این دید معتقدند که مفهوم دین و خدا محصول تولیدات طبقه سرمایه‌دار و بورژوا است تا از این رهگذر طبقه محروم جامعه به ویژه طبقه‌ی کارگر (پرولتاریا) را استعمار و استثمار نمایند.
لنین می‌گفت:
«مذهب یکی از فرم‌های فشار روحی بر طبقه‌ی رنجبر است که دایم برای دیگری زحمت می‌کشد و محرومیت می‌برد.» (9)
موریس کنفورث نیز می‌گوید:
«وجود مذهب بر این اساس محکوم شده که نظامی از توهماتی است که توسط نمایندگان طبقات حاکم و به منظور گول زدن توده‌ها منتشر می‌گردد.» (10)
خود مارکس نیز تصریح می‌کرد که انسان سازنده دین است (11) و اعتقاد به یک دخدا و یا خدایان محصول نامیمون نزاع طبقاتی است، چیزی که نه تنها باید رها شود، بلکه باید همراه با تحقیر رها شود. (12)

تحلیل و بررسی

1. اصل مدعا یعنی نسبت دین و خداشناسی به طبقه خاص جامعه مانند سرمایه‌دار نه تنها ادعای بدون دلیل است، بلکه دلیل بر مخالف آن وجود دارد. مکرر بیان شد دین و اعتقاد به خداوند در اعماق قلب و وجدان انسان‌ها ریشه دوانده و پیشینه آن به انسان‌های ماقبل تاریخ برمی‌گردد (13)، دورانی که در آن جامعه به طبقات مخالف و متمایز از هم مثل سرمایه‌دار و محروم (کارگر یا دهقان) تقسیم نشده بود. پس اصل دین و اعتقاد به خدا یک واقعیت خارجی پیش از طبقه سرمایه‌دار محسوب می‌شد و هر دو طبقه (سرمایه‌دار و کارگر) در برابر این واقعیت می‌توانستند موضع به تناسب مقام خودشان اتخاذ نمایند.
بر این نکته بعض مارکسیست‌ها و منتقدان توجه داشتند، چنان که موریس کنفورث تصریح می‌کند که مذهب توسط نمایندگان طبقه حاکم نه جعل بلکه منتشر شد که عبارتش پیشتر گزارش شد، وی هم‌چنین تأکید می‌کند که:
«با این وجود مذهب به عنوان وسیله تحمیل بر توده‌ها پیدا نشد، بلکه از میان خود توده‌ها برخاست.» (14)
2. اگر به فرض محال بپذیریم که اعتقاد به خدا نخستین بار توسط طبقه خاصی ایجاد شد، سؤال عقلی و منطقی این است که آیا نسبت اعتقاد خاص به طبقه خاص می‌تواند دلیل منطقی بر بطلان و نادرستی آن تلقی گردد؟! آیا عقل و منطق اقتضا نمی‌کند که ما نفس ادعا یعنی اعتقاد به دین و خدا را با قطع نظر از منشأ و انگیزه آن، مورد مطالعه و تحلیل منطقی قرار دهیم، آنگاه به درستی یا نادرستی آن حکم دهیم؟ پس از نفس ادعای مارکسیست‌ها (دین محصول طبقه سرمایه‌دار) بنابر فرض صحت آن، نادرستی اصل دین اثبات نمی‌شود، حال آنکه دلایل اثبات و حقانیت آن به منصه ظهور رسید.
3. اگر بخواهیم ادعای مارکسیست‌ها را به نفع آنان بررسی کنیم باید بگوییم خود مارکس با توجه به این که در خانواده یهودی متولد شده بود و پدرش به دلایل سیاسی و اجتماعی به مسیحیت روی آورد و خود نیز زندگی زیر خط فقر داشت (15) و از سوی دیگر وی با آیین تحریف شده یهودیت و مسیحیت مواجه بود که قطب‌های دینی آنان با طبقه حکومت همدست بودند، این گمانه بر وی رفت که اصلاً دین محصول طبقه سرمایه‌دار و قطب حکومت است تا با همکاری قطب دین‌داران (روحانیت) توده مردم را استثمار کنند. (16) البته متأسفانه قطب روحانیت در مسیحیت و یهودیت به شؤون و وظایف اصلی خود عمل ننموده‌اند و با رفتار ناشایست خود بستر سکولار و دین‌زدایی را به وجود آورده‌اند. (17)
اما نکته ظریف و مهم این که مارکس و طرفداران او نباید موضع و رفتار سردمداران مسیحیت و یهودیت را به حساب اصل دین بگذارند و به صورت مطلق به نفی دین و اعتقاد به خدا بپردازند. در حالی که آیین مقدس اسلام با طرفداری از طبقه محروم و مستضعف و آزادی و عدالت اجتماعی جامعه را به سوی مدینه فاضله سوق می‌دهد و توانست در سده‌های اولیه خود تمدن بزرگی به نام تمدن اسلامی را پی افکند که تمدن امروزه غرب خود را مدیون آن می‌داند. هم‌چنین آیین پروتستان در مسیحیت تحولات عظیمی را در غرب به جا گذاشت (18). با این شرایط آیا می‌توان باز مدعی شد که دین افیون جامعه و حربه طبقه سرمایه‌دار است؟!

شبهه نهم: عدم نیاز به خدا در تبیین جهان (تحدی علم جدید)

بعضی ملحدان می‌کوشیدند دین و اعتقاد به خدا را معلول جهالت و نادانی انسان در تبیین امور و حوادث جهان وصف نمایند که پاسخ آن داده شد. این دلیل به نوعی تقریر دیگر از آن شبهه است و مدعی است با پیشرفت علوم تجربی، دانشمندان می‌توانند بدون نیاز به وجود خداوند تحلیل علمی از جهان و فعل و انفعال‌های آن ارائه دهند، به گونه‌ای که انجام آن امور با اسباب مادی ممکن گشته و به فرضِ وجودِ علت فراطبیعی به نام خداوند نیازی نیست.
معروف است که وقتی لاپلاس کتاب خود در باب مکانیک آسمانی را به ناپلئون ارائه داد و ناپلئون در آن اثری از خدا مشاهده نکرد، هنگامی که علت آن را از لاپلاس سؤال کرد، وی گفت، به این فرضیه نیازی نداشتم. (19)
این دیدگاه در بین طرفداران سکولاریزم الحادی طرفدارانی دارد که معتقدند پیشرفت و بالندگی عقل و علم موجب طرد آموزه‌های دینی و فراطبیعی شده است.
اخیراً این شبهه در بعض جزوات (20) و سایت‌ها (21) ترویج می‌شود.

تحلیل و بررسی

1. پیش فرض این شبهه بر این اصل بنا نهاده شده است که لازمه‌ی اعتقاد به خداوند نفی و انکار علوم مختلف و روابط علّی و معلولی حاکم بر امور جهان است به گونه‌ای که همه امور و حوادث جهان به طور مستقیم به خداوند نسبت داده شود. چنان که انسان‌های اولیه یا قدیمی عامل مستقیم بعضی جریانات ناگوار مثل زلزله، رعد و برق، کسوف و خسوف را خداوند و خشم و ناراحتی آن از افعال بعض انسان‌ها توصیف می‌کردند.
لکن این مبنا و پیش‌فرض برای ادیان آسمانی مخصوصاً آیین مقدس اسلام- که دین عقل و علم‌گراست- صرف تهمت و انگ است. چهارده قرن پیش آیات قرآن کریم خود از روابط علّی و معلولی بعض رویدادهای زمینی و آسمانی خبر داده است (22)، مثلاً در آیاتی بین نزول باران و رشد و نمو گیاهان، (23) بین باد و حرکت ابرها‌ (24)، بین وجود کوه‌ها و سکون زمین (25) رابطه علّی و معلولی توصیف شده است.
در روایات نیز به این اصل توجه شده است، چنان که امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
«أبی الله ان یجری الأشیاء الابأسبابها فجعل لکل شیء سببا و جعل لکل سبب شرحاً» (26).
«خداوند ممتنع گردانده است که اشیاء جریان پیدا کند مگر با اسباب خاص خود، پس خدا برای هر شی‌ای سبب و علتی و برای هر علتی شرح و تبیین خاصی قرار داد».
2. نکته بعدی این که آیا بین کشف روابط علّی و معلولی امور و اشیاء طبیعی و اعتقاد به خدا و دین تعارض و منافاتی وجود دارد؟
پاسخ اجمالی آن از نکته پیشین روشن شد که اگر پاسخ مثبت بود خود خداوند و دین اسلام چهارده سده پیش به ترغیب علوم نظری و تجربی نمی‌پرداخت؛ وانگهی- چنان که گفته شد- خداباوران خود به وجود علل و اسباب تکوینی در اشیاء معترف‌اند و کشف آن‌ها هیچ تهافتی با وجود خدا ندارد.
باری اگر مدعای خداباوران نفی اساس علیت و نسبت دادن هر فعل و انفعال جزئی و کلی طبیعی به صورت مستقیم به خدا بود، با پیشرفت علوم روشن می‌شد که در پشت حوادث جهان علت یا علت‌هایی طبیعی وجود دارد و خدا نقش مستقیمی ندارد و این با مدعیات دینی ناسازگار می‌افتاد.
3. از مطالب پیشین این نکته به دست آمد که جریان امور و حوادث جهان مطابق نظام سببیّت و علیت، خواسته خود خداوند است، خداوند با آفرینش جهان بر چنین سیستمی نوع خاصی از استحکام، هماهنگی و نظم را به آن بخشیده است که با کشف آنها موجب شگفتی و اعجاب خود کاشفین می‌شود. مثلاً عنصر کوچک جسم یعنی اتم و هسته مرکزی آن را تصور کنید که چگونه الکترون‌ها و پروتون‌ها با سرعت سرسام‌آوری به دور هسته مرکزی بدون اختلال گردش می‌کنند! در یک اتم اورانیوم چقدر قدرت وجود دارد! با کشفیات علوم مختلف انسان بیشتر به قدرت و فیاضیت الاهی پی می‌برد. خود دانشمندان تجربی نیز به این نکته اعتراف کردند که مجموع آن را می‌توان در کتابی به نام «اثبات خدا» مشاهده کرد.
4. نکته دیگر این که از کشف روابط علّی و معلولی اشیاء نفی و انکار وجود خداوند استنتاج نمی‌شود، این که حوادث و رویدادهای جهان را بالفرض علم بتواند تبیین کند، بر عدم خدا دلیلی نیست، بلکه تنها از وجود نظام علیت حکایت می‌کند که آیین مقدس اسلام خود بر آن تأکید می‌ورزد. دانشمندان تجربی تنها در حوزه صلاحیت خود یعنی تجربه و طبیعت می‌توانند ابراز نظر کرده و به وجود یا عدم شیء‌ای حکم دهند. آنان می‌توانند مدعی شوند که روابط علّی و معلولی اشیاء را کشف کردند، اما این که علت منحصره تغییر و تحولات، علل مادی کشف شده است، بر آن دلیلی اقامه نشده، چرا که ممکن است علل مادی کشف نشده‌ای یا علل فرامادی در جهان تأثیرگذار باشند.
5. اگر از پیشرفت و کشفیات جدید علوم مختلف انکار خدا و طرد دین استنتاج می‌شد، لازم بود که دانشمندان نامی در شمار منکران خدا باشند، اما بالعکس در میان مخترعین و کاشفین نامی، دانشمندان زیادی مشاهده می‌شود که خداشناس و چه بسا مذهبی متعصب هستند مانند نیوتن و انیشتین؛ توضیح این مطلب در نقد استناد خداشناسی به جهل گذشت.

نقش خداوند در جهان با توجه به نظام علیت

این جا ممکن است این سؤال مطرح شود که با وجود نظام علیت و استناد هر پدیده‌ای به علت طبیعی، جایگاه و نقش خداوند چگونه تصویر می‌شود؟
در پاسخ این سؤال پاسخ‌های متفاوتی مطرح شده است که به دو پاسخ مهم آن اشاره می‌شود:
پاسخ اول خدا را به ساعت‌ساز تشبیه می‌کند که با آفرینش جهان خود از تدبیر و اداره آن دست کشیده و آن را به نظام علیت سپرده است. این پاسخ با وجود خدا منافاتی ندارد، تنها فاعلیت و نقش خدا را به صورت مطلق بعد از خلقت جهان و به تعبیری اصل توحید افعالی را مورد تردید قرار می‌دهد. این پاسخ که از سوی بعضی معتزله و دانشمندان تجربی ابراز شده، نمی‌تواند دلیل بر عدم وجود خدا باشد. (27)
پاسخ دوم به فلاسفه و مکتب شیعه تعلق دارد که با پذیرفتن نظام علیت طبیعی، علیت خداوند را نیز باور دارند، لکن علیت خداوند نه در عرض علیت طبیعی بلکه در طول آن است، به این نحو که، همان‌طوری که در برهان امکان و صدیقین مبرهن شد، وجود امکانی اعم از علت و معلول مادی و مجرد، نه تنها در حدوث و استمرار وجودش به واجب الوجود نیازمند است، بلکه وجود امکانی از جهت ماهیت وجود عین نیاز و ربط به واجب الوجود است و از این منظر همه علت‌های ممکن مادی نیز وجود خود را از خداوند دریافت می‌کنند، در عین حال که افعال و آثار آنها به خودشان مستند است. پس با جمع علیت الاهی و نظام سببیّت نقش و فاعلیت خداوند نیز حفظ می‌شود و مانند ساعت‌ساز نیست که بعد از ساخت ساعت دیگر در حرکت آن نقشی نداشته باشد.
نکته قابل توجه در نظریه فلاسفه که بر علیت طولی معتقدند، این است که در مسأله فعل و اثر نباید دو مطلب را خلط کرد. مطلب اول درباره اصل خلقت و آفرینش وجود ممکن از کتم عدم است که آن به خداوند اختصاص دارد و علل و فواعل واسطه و میانجی از عهده آن بر نمی‌آیند. (28) اما درباره‌ی این که خلقت از کتم عدم چگونه است مطالبی گذشت. مطلب دوم درباره‌ی تأثیر اشیا بر یکدیگر و هم‌چنین افعال حیوان و انسان است که فلاسفه در این جا به علل طولی متوسل شدند. مثلاً درباره علت افعال انسان به وجود دو فاعل یعنی انسان و خدا قایل‌اند، چنان که صدرالمتألهین می‌نویسد:
«لکونها [قدرة العبد] من جملة اسباب الفعل و علله و الوجوب بالأختیار لاینافی الأختیار بل یحققه فکما ان ذاته (تعالی) ‌علة فاعلة لوجود کل موجود و وجوبه، و ذلک لا یبطل توسیط العلل و الشرایط و ربط الاسباب بالمسبّبات» (29)
علامه طباطبایی نیز به فاعلیت انسان و خدا تصریح می‌کند (30) و در جای دیگر عدم تفکیک علیت طولی و عرضی را موجب اشتباه و خلط اشاعره وصف می‌کند. (31)
نکته آخر این که عرفا به جای نظام علیت به نظریه تشأن و تجلی قایل‌اند (32) و صدرالمتألهین نیز می‌کوشد (33) علیت را به تشأن تحلیل نماید که تفصیل آن در این مقال نمی‌گنجد. (34)

پی‌نوشت‌ها:

1. راسل، چرا مسیحی نیستم؟ ص25؛ توضیح و بررسی مصاحبه راسل- وایت، ص175. و نیز: اسلام و مسلمانی، ص320؛ تولدی دیگر، بخش سیری در تاریخ مذهب، ص2؛ الله اکبر، ص23؛ دینداری و خردگرایی، ص8.
2. ر.ک. مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی، ص131-129.
3. همان، ص275.
4. هیوم، تاریخ طبیعی دین، ص9 و 10.
5. اریک فروم، روانکاوی و دین، ص124.
6. دینداری و خردگرایی، ص8؛ الله اکبر، ص23، 43 و 56.
7. ر.ک. ساموئل کینگ، جامعه‌شناسی، ص134؛ فلیسین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص477 و نیز: دانیل پالس، هفت نظریه در باب دین، فصل سوم؛ اسلام و مسلمانی، ص17 و120.
8. www. farhangshahr. com
9. لنین، ماتریالیسم تاریخی، ص61. برای آشنایی بیشتر ر.ک: سیدرضا صدر، سخنان سران کمونیزم درباره خدا.
10. موریس کنفورث، دانش رهایی و ارزش‌های انسانی، ص28.
11. ر.ک. آندره پی‌یتر، مارکس و مارکسیسم، ص239.
12. ر.ک. دانیل پالس، هفت نظریه در باب دین، ص209 و 210؛ الله اکبر، ص24.
13. ر.ک. فلیسین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص12؛ جان برنال، علم در تاریخ، ج1، ص75؛ جان بی‌ناس، تاریخ جامع ادیان، ص23؛ ساموئل کینگ، جامعه‌شناسی، ص126.
14. دانش رهایی و ارزش‌های انسانی، ص28.
15. ر.ک. هفت نظریه در باب دین، ص195.
16. سخنان ذیل مارکس نشان‌گر بدبینی وی از مسیحیت تحریف شده و تأثیر آن بر مدعای وی می‌باشد که: «اصول اجتماعی مسیحیت بردگی باستان را توجیه کرد، رعیتی قرون وسطی را ستود و در موقع لزوم نیز می‌داند چگونه تعدی طبقه پرولتاریا را هر چند با حالتی غمگین تأیید کند. اصول اجتماعی مسیحیت لزوم وجود طبقه حاکم و طبقه محکوم را وعظ می‌کند... اصول اجتماعی مسیحیت جبران تمامی فضاحت‌ها را به آن دنیا موکول می‌کند و بدین ترتیب ادامه آن‌ها را در این دنیا (به عنوان) جزای گناه اولیه... یا (به عنوان) تحمیل شده خداوند برای آزمون بندگان خود توجیه می‌کند». (مارکس و مارکسیسم، ص240، به نقل از خدا در اندیشه بشر، ص79).
17. ر.ک. نگارنده، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، بخش اول.
18. ر.ک: ماکس وبر، اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری.
19. ر.ک: باربور، علم و دین، ص52 و72.
20. الله اکبر، ص43؛ اسلام و مسلمانی، ص255.
21. www. farhangshahr. com,p. 58
22. برای توضیح بیشتر از اصل علیت ر.ک: نگارنده، اصل علیت در فلسفه و کلام.
23. بقره: 22؛ حج: 5؛ سجده: 27.
24. روم: 48.
25. لقمان: 10.
26. بحارالانوار، ج2، ص90.
27. ر.ک. عبدالحسین مشکوة الدینی، نظری به فلسفه صدرالمتألهین، ص60.
28. بوعلی سینا، اشارات، ج2، ص42؛ بهمنیار، التحصیل، ص521؛ اسفار، ج3، ص42.
29. اسفار، ج6، ص385 و نیز: ص374 و 387.
30. «ان افعال الانسانیة لها نسبة الی الفاعل و نسبة الی الواجب واحدی النسبتین لا توجب بطلان الأخری لکونها طولیتین لاعرضیتین»، (المیزان، ج1، ص111 و نیز ص76، 107 و 398).
31. همان، ج7، ص308.
32. الفتوحات المکیة، ج1، باب63؛ فصوص الحکم، فص شیئی.
33. اسفار، ج2، ص299 و 300؛ المشاعر، با شرح علی اکبر حکمی یزدی، ص179 و نیز: مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، ج3، ص97 و 129؛ مجموعه آثار، ج13، ص213 و 265؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ص454.
34. ر.ک. نگارنده، اصطیاد معارف عقلی از نصوص دینی، خدا در حکمت و شریعت، بحث توحید خالقی و نظام علیت، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

منبع مقاله :
قدردان قراملکی، محمدحسن، (1393)، پاسخ به شبهات کلامی، دفتر اول: خداشناسی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بررسی دیدگاه مونتگمری وات پیرامون افسانه غرانیقساختن خرافات و داستان های موهوم و بی پایه و اساس و وارد ساختن آن در بستر تفاسیر و مهندسی قرآن معجزات قرآنجواب دندان شکن به افکار ملحدان و شک برانگیزان به کانال قرآن، وحی یا وهم بپیوندیدگنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۵ابراهیم نوشته بجای خوبان پارسی گو، در بعضی نسخ ترکان پارسی گو آمده و آن ، به بررسی دیدگاه مونتگمری وات پیرامون افسانه غرانیق ساختن خرافات و داستان های موهوم و بی پایه و اساس و وارد ساختن آن در بستر تفاسیر و روایات مهندسی قرآن معجزات قرآن جواب دندان شکن به افکار ملحدان و شک برانگیزان به کانال قرآن، وحی یا وهم بپیوندید گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵ ابراهیم نوشته بجای خوبان پارسی گو، در بعضی نسخ ترکان پارسی گو آمده و آن ، به نظر من


ادامه مطلب ...

برهان نظم در اثبات خدا (2)

[ad_1]

شبهه سوم: حساب احتمالات

مخالفان در تضعیف برهان نظم می‌کوشند نشان دهند که احتمال تحقق نظم بدون ناظم هر چند صرف احتمال است، اما احتمال بعید یا محال نیست.
آنان بر تأیید مدعای خود به برداشتن یک کارت با شماره مثلاً 999 از میان یک میلیارد کارت مثال می‌زنند و تأکید می‌کنند که احتمال درآوردن کارت فوق (999) تنها یک در میلیارد محتمل است که احتمال بعیدی به نظر می‌رسد، اما همین احتمال بعید با کشیدن آن به بیرون، به قطع و واقع می‌پیوندد. پس صرف احتمال بعید موجب نمی‌شود که ما آن را محال بینگاریم و آن را به اراده خاصی نسبت دهیم.
آفرینش جهان موجود و نظم جاری در آن نیز ممکن است بدون ناظم هوشمند تحقق یافته باشد و صرف احتمال آن، کافی است که ما یقین به دخالت ناظم نداشته باشیم.

تحلیل و بررسی

در نقد این شبهه نکات ذیل قابل توجه است:
1. در تقریر برهان نظم گفته شد که برای توجیه نظم و آفرینش، دو فرضیه یعنی اصل علیت و اصل صدفه وجود دارد، عقل فرضیه صدفه یعنی تحقق نظم بدون ناظم و علت را برنمی‌تابد، لذا صدفه محال و یگانه توجیه عقلانی برای آفرینش و نظم توسل به اصل علیت و وجود ناظم در پشت پرده نظم است.
2. با توجه به نکته پیشین در نقد مثال احتمال بیرون کشیدن کارت خاص از میان یک میلیارد کارت باید گفت، بیرون کشیدن کارت خاص برای ما که به نکات دقیق و ریز مسیر حرکت دست و جهت مس پوست انگشت به کارت و هم‌چنین موضع دقیق کارت اطلاعی نداریم، بیرون آمدن کارت خاص صرف احتمال است، اما اگر بتوان اولاً با دستگاه‌های خاص به طور دقیق مسیر و جهت الصاق انگشت دست به کارت را پیش بینی کرد، در این صورت پیش از کشیدن کارت، هیچ احتمالی مطرح نیست تا ما با توسل به آن به وقوع احتمال بعید حکم کنیم.
به دیگر سخن، الان هر چند ما دستگاه خاص پیش بینی خروج کارت خاص را در دسترس نداریم، اما از راه اصل علیت می‌دانیم که خروج کارت خاص نه احتمال و تصادف، بلکه معلول حرکت دقیق دست در مسیر خاص و الصاق آن به کارت است که نتیجه آن خروج کارت خاص می‌باشد.
بنابراین بیرون کشیدن کارت خاص باز به سپری شدن مقدمات و مکانیزم‌های دقیق و مشخص نیازمند است و این نه به معنای صدفه و نفی ناظم و علیت، بلکه عین اعتراف به اصل علیت و نیازمندی یک رویداد مثل خروج کارت خاص به علت خاص است.
3. نکته دیگری که حساب احتمالات و صدفه را ابطال می کند، استمرار نظم در پدیده‌هاست. به این معنی که اگر نظم جهان یک بار در آغاز خلقت اتفاق می‌افتد، برحسب حساب احتمالات می‌توان به صورت یک احتمال نزدیک به محال فرض کرد که نظم موجود جهان در نخستین مرحله به حسب اتفاق و صرف احتمال و بدون دخالت ناظم صورت گرفته است، لکن آنچه حساب احتمالات را تضعیف بلکه مخدوش می‌کند، استمرار نظم‌های موجود جهان از روز ازل تا عصر کنونی است که میلیون‌ها سال تخمین زده می‌شود، چگونه ممکن است استمرار نظم پدیده‌های جهان در این میلیون‌ها سال برحسب اتفاق و بدون دخالت ناظم هوشمند اتفاق افتاده باشد.
در مثال بیرون کشیدن یک کارت از میان یک میلیارد کارت برای نخستین بار احتمال یک در میلیارد است، هر چند ما در نکته پیشین آن را نه صرف احتمال، بلکه مدلل به دلیل و علت فرض کردیم، با چشم‌پوشی از این اشکال اگر بپذیریم که احتمال یک در میلیارد عملی شده است، سؤال و فرض خود را این گونه مطرح می‌کنیم که آیا محتمل است کسی که سواد خواندن ندارد از میان یک میلیارد کارت درهم و مخلوط شده هر یک دقیقه یک کارت را بیرون بیاورد و در طول صد دقیقه که یکصد کارت بیرون کشیده است، همگی آنها به صورت نظم خاص مثلاً از شماره صد تا دویست، آن هم پشت سر هم خارج شده باشد؟!
آیا واقعاً هیچ عاقلی چنین احتمالی را می‌دهد؟! یا این که به مجرد اطلاع از خارج شدن یکصد کارت با نظم خاص، حکم می‌کند که شخصی که آن کارت را بیرون کشیده فرد باسواد و آگاه به شماره‌ها بوده است؟
مثال دیگر، اگر فرض کنیم که یک ساختمان اسباب بازی با صد مهره خاص تشکیل می‌شود، مثلاً مهره شماره یک تا پنج دیوار اتاق، شماره‌های فلانی سقف یا پنجره و غیره، آیا احتمال این هست که بدون علم به شماره های آنها، ساختمان فوق با نظم خاص ایجاد شده باشد؟
بنابراین چون نظم‌های فراوانی در جهان وجود دارد و از سوی دیگر این نظم‌ها هر روز تکرار و استمرار دارند، عقل بالضرورة به وجود ناظم هوشمند حکم می‌کند.
حاصل آنکه، چون آنچه از میان کارت‌ها یا حروف درهم بیرون آمده، همگی دارای شکل و نظم خاص هستند، از وجود یک ناظم هوشمند حکایت می‌کند، توضیح بیشتر این دلیل در نقد تقریر دیگر شبهه می‌آید.

تقریر شبهه از سوی بعض معاصران

برخی از معاصران در دفاع از شبهه حساب احتمالات می گویند هر چند احتمال بیرون آمدن کارت خاص یا گلوله مخصوص از میان هزاران گلوله احتمال بعیدی است، اما محال نیست، لذا نظم قابل توجیه عقلی ندارد، وی تقویت یک طرف خاص به دلیل استناد به ناظم را موجب نادیده انگاشتن ارزش احتمال بعید ذکر می‌کند و هم‌چنین لازم می‌آید که هیچ فرضی تحقق نیابد. یکی از منتقدان با اشاره به استدلال طرفداران نظم مبنی بر احتمال بعید تحقق صورت تصادف و بیرون آمدن شماره‌های خاص کارت، می‌نویسد:
«این بیان عیب بزرگی دارد و آن این است که اگر سخن مدعیان را بپذیریم، لازمه‌اش این است که قبول کنیم ساخته شدن هرگونه مولکول پروتئین به هر شکلی محال است و بیرون آمدن گلوله‌ها از کیسه با هر ترتیبی محال است و این با اصل علم اجمالی ما منافات دارد که می‌دانیم بالاخره یک نوع پروتئین با آرایش مولکولی خاص و یک نوع ترتیب خاص در خروج گلوله‌ها، لاجرم پیدا خواهد شد.» (1)
وی بیرون آمدن هر کارت یا مهره‌ای را به یک اندازه محتمل می‌انگارد که هیچ کارتی بر دیگر احتمال قوتی ندارد.
«هر عضوی به اندازه عضو دیگر محتمل است و نمی‌توان با غیرمحتمل شمردن (و محال شمردن) یکی، کفه را به نفع دیگران سنگین کرد، چون این محالیت به همه اطراف علم اجمالی سرایت خواهد کرد و اصل آن را از ریشه بر خواهند کند.
نکته یاد شده مضمون یکی از مغالطاتی است که در استنتاجات آماری رخ می‌دهد و افراد گمان می‌کنند با نشان دادن قلت احتمال یک رویداد، احتمال رویداد مقابل را بالا می‌برند.» (2)

تحلیل و بررسی

1. اولین نکته قابل توجه این که خارج شدن یک گلوله یا کارت غیرمشخص از میان هزاران گلوله و کارت با کارت‌های دیگر یکسان و برابر است. در خارج شدن اولین کارت هیچ نظم و غایتی وجود ندارد، و بر آن تعریف نظم صدق نمی‌کند، لذا این فرض اصلاً از قلمرو بحث نظم خارج است.
2. بحث نظم در ترکیب خاص چند کارت یا گلوله یا حروف است، مثلاً اگر از میان حروف مخلوط شده، پشت سر هم چند واژه معنادار، بلکه چند بیت یا غزل نغز بیرون بیاید، آیا عقل حکم نمی‌کند که در چینش این حروف و کلمات به صورت جمله معنادار یا شعر نغز، دستی از ناظم هوشمند و شاعر در میان بوده است؟!
یا این که به صرف استناد به حساب احتمالات باید گفت از آنجا که درآمدن حرف اول با حروف دیگر مساوی است و همین احتمال در حروف دوم و سوم تا آخر وجود دارد، پس وجود غزل‌های مختلف را می‌توان با صدفه و شانس توجیه کرد.
3. طرفداران نظم اصلاً بیرون آمدن هیچ کارت، گلوله و حرفی را نه تنها محال نمی‌انگارند بلکه بعید هم نمی‌شمارند، آنان قایل‌اند که وقتی کسی سواد خواندن نداشته باشد هر کارت و حرفی را بیرون می‌کشد که در این فرض حساب احتمالات کارساز خواهد بود و نتیجه آن در حروف مثلاً عدم تشکیل جمله معنادار و غزل یا شعر خواهد بود. در این فرض ناخودآگاه در بین کارت‌ها یا حروف بیرون کشیده شده یک ترکیب تکوینی شکل خواهد گرفت، اما بر این ترتیب، تعریف نظم و ملاک آن صدق نمی‌کند، چرا که حروف بیرون آمده، مهمل و فاقد انسجام و ارتباط اجزای آن با یکدیگر به منظور رساندن یک غایتی هستند.
پس طرفدار نظم بیرون کشیدن کارت یا حرفی را محال نمی‌انگارد و این اتهامی بیش نیست، آنچه طرفدار نظم آن را محال می‌انگارد ترکیب جملات معنادار یا غزل نغز از بیرون آمدن حروف بدون استناد به ناظم است. در واقع منتقد محترم خود به مغلطه روی آورده، و آنچه که طرفدار نظم انکار می‌کند یعنی «نظم بدون ناظم» و اشعار نغز بدون شاعر نابغه را به مغالطه «بیرون کشیدن هر کارت یا حرفی» تعبیر کرده است.
4. نکته دیگر این که هر چند بیشتر از تحقق یکی از افراد و اجزای دایره احتمالات، تحقق هر عضوی مساوی است، اما بعد از وقوع آن، می‌تواند دو صورت داشته باشد، صورت اول پیدایش یک شکل و صورت درهم و فاقد نظم و ارتباط اجزای آن با یکدیگر، در این فرض معلوم می‌شود که در تحقق و خارج شدن اجزای آن، تنها فاعلی وجود داشته که هیچ نظم و غایتی را لحاظ قرار نداده است.
صورت دوم، پیدایش شکل و ترتیب خاص، منظم و منسجم است. مانند پیدایش یک دیوان به نام حافظ یا فردوسی که روشن می‌شود در ترتیب حروف و انتخاب آن واقعاً دقت و هوش فوق العاده‌ای نقش ایفا کرده است.
5. نکته آخری که در نقد طرفداران امکان صدفه به عنوان دلیل نقضی تذکر می‌دهیم آن است که ما همه‌ی حرف‌ها، استدلال‌ها و پاسخ‌های آنان را معنادار و جدی تلقی نمی‌کنیم، چون مطابق ادعای خودشان محتمل است که این استدلال‌ها و پاسخ‌ها که از حروف تشکیل شده، ناظم هوشمندی در پشت سر آن نباشد، بلکه یک نویسنده یا متکلمی به صورت درهم و پراکنده آن را ادا کرده است، چرا که احتمال تشکیل حروف آن به یک اندازه است.
اگر طرفدار صدفه آن را انکار کند، روشن می‌شود که وی نیز صدفه را برنمی‌تابد و آن را در ظاهر انکار می کند. اما اگر مدعی باشد که حرف‌هایش از روی شعور نبوده است ما او را فاقد صلاحیت برای مباحث علمی و استدلالی تلقی نموده و استدلال با وی به نقطه پایان می‌رسد.

شبهه چهارم: انکار حکم عقل بر ضرورت نیاز نظم به ناظم

در برخی از سایت‌ها (3) و جزوات (4) اشکال مطرح شده که عقل نیاز نظم به ناظم را بدیهی و انکار آن را مستلزم تناقض نمی‌داند، لذا برهان نظم واقعاً حکم عقل نیست، چرا که در این صورت عقل می‌بایست آن را بدیهی می‌یافت، اما می‌بینیم که منکران آن در دنیا زیاد هستند.
در نقد این شبهه نخست باید به مراتب مختلف بدیهی و تناقض ظاهری و پنهانی اشاره کرد، به این معنا که انکار بدیهی ظاهری و صریح در نظر همه به تناقض منجر می‌شود. اما برهان نظم و احتیاج نظم جهان به آفریننده ناظم بدیهی صریح نیست، بلکه بعد از استدلال، روشن و بدیهی می‌شود و استدلال آن در متن برهان نظم گذشت، حاصل آن این است که برای توجیه نظم جهان هستی دو راه حل بیشتر وجود ندارد، یکی تصور ناظم هوشمند، دوم احتمال صدفه؛ عقل با رد صدفه، به ضرورت وجود ناظم هوشمند حکم می‌کند و انکار آن را بعد از این استدلال بدیهی و منکر آن را انکار علت یک معلول می‌انگارد که به تناقض منجر می‌شود.
به دلیل وجود واسطه و استدلال در برهان نظم شاید منکران از این حیث انکار نظم را غیربدیهی و غیرمنجر به تناقض وصف می‌کردند. لکن چنان که در منطق ذکر شده است بدیهی اقسامی دارد و برهان نظم از اقسام بدیهی ثانویه است که علم به وجود ناظم به تصور یک واسطه و حکم عقلی (دلالت نظم بر ناظم آگاه) نیازمند است.

اشکالات هیوم و تکرار آنها در بعض جزوات

دیوید هیوم فیلسوف معروف انگلیسی از فلاسفه ملحدی است که در نقد براهین اثبات خداوند وقت بیشتری را (حدود25 سال) صرف کرده است. وی در نقد برهان نظم اشکالات هشتگانه‌ای را مطرح کرده که این اشکالات در دهه‌های اخیر بر بعض روشنفکران مسلمان نیز تأثیر گذاشته است.
به عنوان مثال آخوندزاده اشکالات هیوم را بدون جواب وصف می‌کند. (5)
شبهات هیوم امروزه در سایت‌های مختلف نیز با قالب جدیدی عرضه می‌شود که به دلیل اهمیت موضوع ما با تفصیل بیشتری به نقل و نقد این شبهات می‌پردازیم.

شبهه پنجم: قیاس به مصنوع بشری

هیوم مدعی است در دلیل نظم طرفداران آن، مصنوعات و نظم طبیعت را به مصنوعات بشری قیاس و تشبیه نمودند. به این صورت که انسان وقتی مصنوعات دست ساخته خود را مشاهده می‌کند، آن را به وجود یک طراح و ناظم نیازمند می‌یابد و این احساس نیاز در قلمرو مصنوعات بشری خالی از وجه نیست. اما خطای انسان در تعمیم و تسری این نیازمندی در مصنوعات طبیعت است، نیاز نظم در مصنوع بشری به طراح و ناظم درست است، اما در طبیعت این نیاز وجود ندارد، چرا که طبیعت با مرور و تکرار حوادث خود می‌تواند آفریدگار نظم خود باشد و نیازی به طراح خارجی نداشته باشد. هیوم در توجیه نظم موجود در طبیعت به فرضیه اپیکور اشاره می‌کند و مدعی است:
«عالم مرکب از تعداد بی‌شماری از ذرات صغار است که به طور تصادفی در حرکت هستند؛ در یک زمان نامحدود این ذرات صغار ترکیبات متعددی پیدا می‌کنند و به انواع صورت‌های گوناگون ممکن درمی‌آیند. اگر یکی از این ترکیبات نظم ثابت و معینی پیدا کند، (خواه موقت یا به طور دائم) این نظام در طی زمان مناسب صورت تحقق و استقرار خواهد یافت و ممکن است کیهان با انتظامی که ما اکنون در آن زندگی می‌کنیم از این ترکیبات ساخته شده باشد. (6)
اقبال لاهوری نیز با تأثر از اشکال هیوم می‌نویسد:
حقیقت این است که مشابهت و تمثیلی که این برهان بر آن بنا شده، اصلاً ارزشی ندارد، میان نمودهای طبیعی و کارهایی که بشر سازنده‌ای می‌کند، واقعاً شباهتی نیست. (7)

نقد و نظر

در نقد اشکال فوق باید گفت که نیاز نظم به ناظم و طراح، حکم عقل است؛ این عقل است که با مشاهده‌ی هرگونه نظم و بدون هیچ تشبیه و قیاسی وجود طراح آن را ضروری می‌داند، به دیگر سخن، اگر فرض شود انسانی هیچ مصنوع بشری را مشاهده نکرده است، باز هم با مشاهده نظم حیرت‌انگیز طبیعت به طراح آن اذعان می‌کند. اما قیاس و تشبیه به مصنوع بشری که موافقان دلیل نظم آن را در استدلال خود می‌آورند، آن نه به عنوان وجه استدلال بلکه به عنوان شاهد و مؤید استدلال است.

شبهه ششم: نظم معلول طبیعت

اشکال دوم هیوم این است که اگر نظم به ناظم احتیاج دارد، ناظم آن نه از برون بلکه از خود طبیعت نشأت می گیرد. در مرکبات، اجزاء و ترکیب آنها در کنار یکدیگر، یک نظم و خاصیت سومی به وجود می‌آورند؛ مثلاً از ترکیب هیدروژن و اکسیژن با حالت خاص آب پدید می‌آید که خاصیت مَیَعان و رفع عطش را دارد. در جهان بزرگ طبیعت با مرور زمان انشقاق زمین از خورشید و قابل زیست بودن زمین برای نباتات، حیوانات و انسان را به وجود آورده است که تفصیل آن در نظریه صدفه خواهد آمد.
این اشکال امروزه در بعضی جزوات با این تعبیر «عدم نیاز به ناظم بیرونی» تکرار می‌شود. (8) در بعضی سایت‌ها برای تقویت شبهه به شکل گرفتن اَشکال مختلف منظم مانند شکل‌های بلور توسط طبیعت تمسک شده است. (9)

تحلیل و بررسی

در تحلیل آن به این نکته اشاره می‌شود، این که ماده و طبیعت به جهان، نظم و سامان می‌بخشد، آیا صاحب شعور و فهم است یا نه؟ در صورت اول، مدعای نظریه نظم ثابت می‌شود که هر نظمی به ناظم هوشمند احتیاج دارد، هر چند آن خود طبیعت باشد، در اینجا سؤال از علت فاعلی ناظم طبیعی مطرح می‌شود که این طبیعت هوشمند که به عالم نظم می‌دهد، هوشمندی و این قدرت فوق العاده خود را از کجا به دست آورده است؟ که لابد به علت مجرد و بالاخره به خدا منتهی می‌شود. اما اگر فرض دوم مطرح شود که طبیعتی که به جهان نظم می‌دهد خود فاقد شعور و هوشمندی است، در اینجا این اشکال سبز می‌شود که وجودی که خود فاقد شعور و درک است، چگونه ممکن است نظمی را بیافریند که عقل کل انسان‌ها در تفسیر آن در تحیر است، به تعبیر فلسفی ماده‌ای که فاقد شعور است نمی‌تواند معطی شعور باشد چرا که: فاقد شیء نمی‌تواند معطی شیء شود.

ذات نایافته از هستی‌بخش *** کی تواند شود هستی بخش (10)

اما این توجیه که نظم و شعور معلول ترکیب خاص اجزاء مرکب است، در نقد آن باید گفت اثر اجزاء مرکبات همان اثر عناصر آن است که از ترکیب چند عنصر به وجود آمده است، و این طور نیست که اثر مستقل از عناصر و از بیرون پدیدار گردد. در این صورت فهم و شعور به وجود آمده از مرکبات یا به اجزاء ذی‌شعور مرکب مستند است، در این فرض اشکال علت فاعلی هوشمندی آن عناصر تکرار می‌شود، یا به اجزاء فاقد شعور مستند است که در این صورت اشکال «فاقد شیء نمی‌تواند معطی شیء گردد» لازم می‌آید.
ممکن است برای توجیه نظم و افعال خارق العاده نباتات و حیوانات و حتی انسان به مسأله غریزه انتقال آن به نسل بعدی از طریق وراثت تمسک شود تا بدین سان نظم طبیعت توجیه شود. در نقد آن باید گفت با قطع نظر از اشکال انتقال چنین خصوصیات و اعمال خارق‌العاده از طریق وراثت که دانشمندان علم وراثت مدعی آنند، سؤال و اشکال را به حیوان اولین می‌بریم که فاقد والدین است و نمی‌توان اعمال آن را از طریق وراثت و ژن‌ها توجیه کرد. در اینجاست که باید به وجود ناظم و طراح خارج از قلمرو طبیعت اذعان کرد.
در نقد استدلال منکران به پیدایش اَشکال مختلف منظم مانند بلور توسط طبیعت باید گفت، پیدایش شکل‌های مختلف در طبیعت مانند شکل بلور یا ستارگان یا کوه‌ها و طاق‌های غار، معلول یک سری علل خاص طبیعت است که آن علل در طول زمان مدیدی موجب پدید آمدن آثار مختلفی شده است، پس تحقق آنها نیز بدون علیت نیست.
نکته دیگر این که آنها هر چند اَشکال عجیب هستند، اما تعریف نظم بر آنها صدق نمی‌کند، چون نظم عبارت از ترکیب اجزای یک مجموعه به منظور به دست آوردن یک غایت است. در این اَشکال اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن ارتباط مؤثر به منظور تحصیل غایت خاصی را ندارند لذا آن اَشکال دارای علل مختلف تکوینی هستند و به دلیل همین تعدد علل، ما شاهد شکل‌های مختلف و نه واحد و منسجمی هستیم.
به دیگر سخن تکثر و اختلاف شکل‌های بلور و طاقدیس ها خود دلیل بر این است که آنها هر چند علل تکوینی دارند، اما فاقد ناظم هوشمند به عنوان علت هستند.

شبهه هفتم: نظم معلول صدفه

برخی از زیست‌شناسان و کیهان‌شناسان آفرینش زمین و آسمان را معلول تصادف و صدفه می‌دانند و معتقدند نظم موجود در آسمان‌ها و زمین به طراح و ناظمی نیازمند نیست، بلکه معلول تکرارات مداوم طبیعت است که در اثر این تکرار، بالاخره آسمان و زمین نظم و سامان خاصی یافته است. آنان برای توجیه زندگی شگفت‌انگیز انسان و حیوان در عالم طبیعت فرضیه های ذیل را مطرح کردند:

الف) نظریه لاپلاس:

لاپلاس معتقد بود که در اول آفرینش ستارگان مکرر در مکرر با یکدیگر برخورد کردند که منظومه شمسی از آن به وجود آمد و از نزدیک شدن یک ستاره به خورشید و تصادف آن با خورشید، زمین از خورشید انشقاق یافت و به مرور زمان زمین حرارت خود را از دست داد. در دانش مکانیکی وی، در تبیین جهان و اداره آن به خداوند نیازی نمی‌افتد. (11)

ب) آغاز حیات از موجود تک سلولی: (12)

بعد از پیدایش زمین و قابلیت آن برای رشد و نمو گیاهان و حیوانات با مرور زمان و برخورد مکرر عناصر و ترکیب آنها سلول‌های اولیه گیاهان و حیوانات به وجود آمدند و سپس بر اثر تکامل و ترکیبات مختلف از موجود تک سلولی، حیوانات مختلف پدید آمدند.

ج) فرضیه تکاملی داروین:

برخی از زیست‌شناسان از جمله داروین بر این باورند که انسان صورت تکامل یافته‌ی میمون است. بقای انسان و دیگر حیوانات در پرتو جدال حیوان با طبیعت و سایر حیوانات و به تعبیری در سایه «تنازع در بقا» ممکن شده است و برای آن به وجود طراح و ناظم نیازی نیست. (13)

تحلیل و بررسی

1. تحلیل فرضیه لاپلاس:

نکته اول این که این نظریه صرفاً در حد فرضیه و غیرقابل اثبات است؛ چنان که کرسی موریسون می‌گوید:
برخی ستاره‌شناسان معتقدند که احتمال نزدیکی دو ستاره به هم تا حدودی که قوه جاذبه آنها را به سوی یکدیگر بکشاند نسبت یک به چند میلیون است و احتمال آن که دو ستاره به همدیگر تصادم کنند و یا باعث تجزیه و تلاشی یکدیگر شوند به قدری احتمال ضعیفی است که از حوصله قدرت محاسبه خارج می‌باشد. (14)
نکته دوم این که اصل نظریه لاپلاس- با قطع نظر از صحت یا سقم آن- با وجود ناظم و طراح منافاتی ندارد، چرا که محتمل است این عملیات (انشقاق زمین از خورشید) جزء طرح و برنامه طراح و ناظمی باشد که پشت پرده آن را تدوین و اجرا می‌کند.

2. تحلیل آغاز حیات از موجود تک سلولی:

در نقد استناد نظم به طبیعت گفته شد که استناد نظم و حیات به امر مادی و غیرهوشمند غیرقابل توجیه است، علاوه این که در فلسفه مبرهن شده که حیات مخصوصاً روح انسانی وجود مجرد و غیرمادی است و پیدایش امر مجرد از وجود صرف مادی بدون مشارکت وجود مجرد ناممکن است.
نکته دیگر این که اصل نظریه فوق منافاتی با نظم ندارد، چرا که پیدایش اصل حیات از موجود تک سلولی متوقف بر شرایط متعددی است که خود آن نشانگر وجود ناظم و طراح است و نادیده انگاشتن طراح آن و استناد حیات اولیه به تصادف یک احتمال بسیار ضعیف است که عقلاء بدان اعتنا نمی‌کنند.
موریس در کتاب راز آفرینش انسان به تفصیل دلایل محال بودن تصادف را آورده است. (15)
دانشمند دیگری به نام دنوی نیز می‌گوید:
احتمال نمودن و حادث شدن اتفاقی حتی ساده‌ترین مولکول پروتئین یک در است، ... به کلی غیرممکن است بتوان همه‌ی پدیده‌هایی را که برای ظهور حیات لازم است، از روی تصادف توجیه کرد. (16)

3. تحلیل نظریه داروین:

نکته اول این که این نظریه تنها در حد فرضیه است و از نظر علمی مبرهن نشده و مخالفان جدی مانند مک کرادی، ری ون، و دنوی دارد و به اصطلاح در این فرضیه حلقات گم شده‌ای وجود دارد که قابل توجیه نیست. نکته دوم این که اصل نظریه با دلیل نظم تعارضی ندارد. چرا که نظریه داروین خلقت انسان را از راه تکامل تدریجی که بدون علت نیست به میمون نسبت می‌دهد و سیر مراحل مختلف آن خود حاکی از نظم و ناظم خاص است.
باری محتمل است که نظریه فوق با ظواهر بعض متون مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن مجید که خلقت انسان را به آدم و خاک نسبت می‌دهند منافات داشته باشد، رفع تعارض آن دو خود راهکار خاصی دارد که در این مجال نمی‌گنجد.

توجیه نظریه داروین با قانونمندی

زیست‌شناسان نخست اصل نظریه تکاملی را به ترکیب تصادفی شیمیایی عناصر و اتم‌ها نسبت می‌دادند، لکن به مرور زمان پی بردند که نظریه صدفه خود بی‌پایه است و نظریه تکامل که بر آن استوار می‌باشد، بالتبع بی‌پایه خواهد بود، لذا قانونمندی را بر آن اضافه کردند، چنان که باربور در این باره می‌گوید:
نظریه تکامل ناظر به تصادف و قانون است نه تصادف تنها، اگر قوانینی در کار باشد که بر ثبات ترکیب شیمیایی و قدرت آنها بر جذب گروه‌های دیگری از اتم‌ها حاکم باشد، دیگر جایز نیست که از احتمالات و آماری استفاده کرد که احتمال متساوی برای هر ترکیبی قائل است. (17)
وی به امکان تایپ متنی معنادار توسط میمون از روی تصادف اشاره می‌کند، به شرط آنکه یک نوع مکانیسم و قانونی حاکم باشد که با هر حرفی که میمون تایپ می‌کند، حرف معنادار را ظاهر و حفظ کند و حرف مهمل را خود به خود حذف کند.
در نقد این توجیه و تصحیح نظریه تکامل باید گفت که آن نوعی پارادوکس است. از یک طرف به اصل صدفه تأکید دارد که آن ناسازگار با قانون و علت‌مندی است و از سوی دیگر علت‌مندی را می‌پذیرد که وجود آن اصل صدفه را برنمی‌تابد. زیست‌شناسانی که قید مکانیسم و قانونمندی را بر نظریه تکاملی افزودند، ناخودآگاه به وجود طراح و ناظم در پشت عالم اتم‌ها و عناصر اذعان کردند که آن تعداد، نوع اتم‌ها و سلول‌ها و شرایط طبیعی مناسب را برای تکامل عناصر و انواع مهیا سازد تا نظریه فوق قابل توجیه باشد که آن در گرو وجود ناظم و طراح هوشمند است و لازمه آن نه تنها عدم سازگاری نظریه داروین با دلیل نظم بلکه مثبت آن نیز هست.

شبهه هشتم: نظم معلول انتفاع انسان‌ها

هیوم مدعی است که نظم حقیقی در خارج وجود ندارد، انسان به دلیل انتفاع و نفع خود از امور خارجی نام آن را نظم می‌گذارد، به عبارت دیگر نظم بر انسان مداری متوقف است و چون انسان خود را اشرف مخلوقات می‌داند، منافع همه اشیاء و حیوانات را برای خود می‌خواهد.
داروین بعد از هیوم با طرح نظریه «قانون تنازع بقا و انتخاب طبیعی» به تقویت نظریه هیوم پرداخت که به موجب آن بقای حیات انسانی نه به دلیل اشرفیت وی بلکه به مقاومت انسان در جدال زندگی و تنازع بقاء و برتری وی بر طبیعت مادی و حیوانی برمی‌گردد.

نقد و نظر

اشکال فوق از انتظارات ناموجه از دلیل نظم نشأت می‌گیرد، آنچه دلیل نظم مفید آن است، تنها وجود ناظم و طراح است، اما این که آیا انسان اشرف مخلوقات است؟ راز بقای وی محبوبیت یا مقاومت وی می‌باشد؟ نباید پاسخ آنها را از دلیل نظم طلب کنیم. اگر راز بقای انسان محبوبیت وی باشد، آن نشان می‌دهد در پشت پرده ناظم و کارگردانی است که با برنامه خاص در صدد حفظ موجود برتر است. و اگر راز بقای وی مقاومت است، سؤال را به علت مقاومت و وجود سلول های مقاوم در حیوان قوی و موجود تک سلولی برمی‌گردانیم که آن نیز از دخالت نیروی قادر هوشمند حکایت می‌کند.
سستی اشکال هیوم مبنی بر انکار اصل نظم در عالم خارج و بستگی آن به انتفاع انسان نیازی به توضیح ندارد، چرا که وجود اصل نظم آسمان‌ها و زمین و دیگر آفریده‌ها خود موضوع مستقلی است و ارتباطی به انتفاع انسان ندارد؛ اعم از اینکه انسان باشد یا نه و از آنها نفعی ببرد یا نه، بر نظم آنها خللی وارد نمی‌شود، اما این که آیا انسان اشرف مخلوقات است یا نه؟ پاسخ آن بر عهده‌ی دلیل نظم نیست و باید آن را از موضع خود طلبید.

شبهه نهم: امکان نسبت نظم به ناظم جوهر مجرد

تفتازانی که دلالت نظم بر ناظم را دلالت اقناعی و از باب مشهورات می‌پذیرفت (18)، این اشکال را مطرح می کند که می‌توان برای توجیه نظم جهان آن را به جوهر مجرد نسبت داد و ضرورتی برای تصویر وجود خداوند نیست. همو در نقد اشکال می‌گوید که علم حدسی و تخمینی حکم می‌کند که آفریدگار جهانی با این نظم جز غنی مطلق نمی‌تواند باشد. (19)
در تحلیل اشکال و نقد آن باید گفت دلیل نظم بر احتیاج نظم مجموعه جهان به یک ناظم قادر آگاه تأکید می‌کرد، اما این که این ناظم مستقیماً خود خداوند یا یکی از آفریده‌های او به نام «جوهر مجرد» و «عقل دهم» در اصطلاح فلسفه مشاء باشد، تأکید خاصی ندارد. این که ناظم نظم جهان «جوهر مجرد»‌باشد، سؤال روی آن متمرکز می‌شود که خالق و آفریده چنین ناظم ذی‌شعور و قادری که می‌تواند به جهان مادی نظمی شگفت انگیز بخشد کیست؟
این سؤال‌ها بر هر ناظم ممکنی ادامه خواهد داشت تا این که به واجب الوجود منتهی شود.

شبهه دهم: سازگاری نظم با تعدد ناظم و خدا

یکی از اشکالات هیوم این است که بنابر پذیرفتن اصل نظم و دلالت آن بر ناظم، آن خدای ادیان- که به وحدت و صفات کمالی مانند قدرت و حکمت، عدالت و خیرخواهی متصف است- را ثابت نمی‌کند، چرا که وجود نظم جهان با تکثر ناظم‌ها سازگاری دارد، به این صورت که چند فاعل قادر و هوشمند ممکن است با توافق یکدیگر به جهان نظم و سامان بخشند، هم‌چنین لازم نیست که این فاعل‌ها و ناظم‌ها دارای صفات کمالی مانند عدالت و خیرخواهی باشند.

تحلیل و بررسی

پاسخ این شبهه روشن می‌شود، آن جا که گفته شد که وحدت خداوند و هم‌چنین صفات کمالی را نه با دلیل نظم بلکه با براهین دیگر باید تبیین و تقریر کرد. لذا این اشکال هیوم متوجه برهان نظم نیست، توضیح بیشتر این پاسخ در بحث توحید خداوند و تنافی صفات خواهد آمد.

شبهه یازدهم: نیاز خدا به ناظم

بعض ملحدان شبهه می‌کنند که اگر هر نظمی به ناظمی نیازمند است، لازمه آن این است که خداوند که یک موجود باشعور و هماهنگ فرض شده نیز منظم و در نتیجه باید ناظم و آفریننده‌ای بالاتر از خود داشته باشد، در حالی که خداباوران این نتیجه را برنمی‌تابند.
سستی این اشکال روشن است، چرا که دلیل نیاز نظم به ناظم عبارت است از دارای اجزای مختلف بودن و ارتباط آنها با یکدیگر به منظور تحصیل غایتی است. علاوه این که وجود این مجموع منظم به دلیل امکان و حدوث آن نیازمند علت هوشمند است.
لکن هیچ کدام از این ملاک‌ها و ادله در خداوند موجود نیست، چرا که خداوند ذات بسیط، غنی مطلق و واحد و واجب الوجود است.

شبهه دوازدهم: ناسازگاری بساطت خدا با فاعلیت ذی‌شعور

مخالف برهان نظم که خود به پاسخ اشکال متوجه بود، اشکال خود را بر بساطت خدا سوق می‌دهد و می‌گوید:
الف) معنای بساطت خدا چیست؟
ب) چطور چیزی می‌تواند بسیط باشد و کاری انجام دهد یا شعوری داشته باشد؟
در نقد شبهه الف باید گفت اول ما معنای بساطت را به خدا نسبت نمی‌دهیم، بلکه براهین عقلی و فلسفی اثبات می کنند که واجب الوجود باید بسیط باشد، چرا که در صورت ترکیب از عناصر و اجزایی محدود خواهد شد و برای انجام فعلی به اجزای نیازمند خواهد شد و این با فرض واجب الوجود سازگار نیست.
اما این که معنای بساطت خدا چیست، باید گفت همان طوری که بیان شده ذات خداوند برای ما معلوم نیست و نهایت تصوری که ما از بساطت داریم این است که خداوند، وجود محض و واحد و بدون ترکیب از اجزایی دارد. به بیان فلسفی از آنجا که اجزاء و عناصر و اختلاف وجود از محدودیت وجود مادی و امکانی سرچشمه می‌گیرد، وجود اجزاء در وجود مادی قابل تصور است، اما به دلیل صرف وجود بودن خداوند، امکان تصور اجزاء در آن اصلاً وجود ندارد و در واقع بساطت ذات الاهی امر معقول و ترکیب آن برای عقل پذیرفتنی نیست.
اما این که وجود بسیط چگونه خلق و فعلی را انجام می‌دهد؟ باید گفت این بحث خوشبختانه در فلسفه مطرح شده است. فلاسفه بر این باورند که به دلیل بساطت خداوند، آن مقام ربوبی مستقیماً یک خلق و فعلی را انجام می‌دهد که از آن به «قاعده الواحد» تعبیر می‌شود، آن صادر اول با قوه و فاعلیتی که از خداوند اخذ می‌کند، افعال دیگری انجام می‌دهد، سلسله این علت ها ادامه پیدا می‌کند تا به عالم طبیعت منتهی می‌شود، عالم طبیعت به دلیل ذات امکانیش همیشه به واجب الوجود وابسته است، اما افعال و رویدادهای آن از طریق علل متعدد به خداوند منتهی می‌شود، به دلیل صعوبت این بحث به همین مختصر بسنده می‌شود.

شبهه سیزدهم: ماده وجود بسیط و ناظم جهان

از شبهات سست و ضعیف مخالفان نسبت دادن بساطت به وجود مادی است (20)، تا وجود مادی را مانند خداوند بسیط فرض کنند و از این راه مقام ناظمیت را به وجود ماده نسبت دهند.
این اشکال کننده که خود متوجه بطلان و سستی ادعای بساطت ماده است، در مقابل آن فقط ادعا می‌کند که ماده بسیط است. بنگرید:
«خداباور می‌تواند جواب دهد که ماده نمی‌تواند بسیط باشد، در حالی که غیرماده می‌تواند و در آن صورت من هم می‌گویم که ماده می‌تواند بسیط باشد و غیرماده نمی‌تواند.» (21)
لکن وی اصول علمی را از یاد می‌برد که ماده از هزاران اتم، الکترون و نوترون، بلکه انرژی تشکیل یافته است و از سوی دیگر براهین عقلی و فلسفی بر بساطت واجب الوجود دلالت می‌کنند.

شبهه چهاردهم: ناسازگاری شرور با نظم

یکی از شبهات مطرح در باب نظم، وجود شرور در عالم طبیعت مانند، رانش زمین، آتشفشان، سیل و دیگر حوادث ناگوار طبیعی است که رخ دادن آنها، با فرض وجود ناظم طراح و خیرخواه ناسازگار است، چرا که اگر در پشت این جهان ناظمی وجود داشت، نمی‌گذاشت این همه بی‌نظمی در جهان طبیعت رخ دهد که صدها بل هزاران انسان را به کام مرگ بکشد.

تحلیل و بررسی

پیش از پرداختن به پاسخ اشکال به ذکر مقدمه‌ای می‌پردازیم:
ادعا این است که جهان مادی دارای یک نظم و انسجام خاصی است که از وجود یک غایت حکایت می‌کند. با تأمل در جهان مادی روشن می‌شود که رویداد هر پدیده‌ی طبیعی بر یک سلسله علل و اسباب طبیعی و مادی استوار است که وجود آن علل تحقق معلول خاص را می‌طلبد. مثلاً نظام احسن و طبیعت بر تبخیر آب های زمین به بخار توسط حرارت خورشید و بازگشت دوباره آنها به زمین با سرد شدن جو زمین، دلالت دارد که از این طریق آب موردنیاز نباتات، حیوانات و انسان ها تأمین می‌شود. خود این جریان از مجموعه نظم‌ها و نظام‌ها حکایت دارد.
مثال دیگر، به اصل آفرینش زمین و جدا شدن آن از یک ستاره دیگر مثل خورشید مربوط است که این موجب شده است زمین به مرور زمان آتش و حرارت پوسته خود را از دست بدهد و زمینه رشد و نمو در آن ایجاد شود، با وجود آن، حرارت و مواد مذاب در هسته مرکزی آن جریان دارد که آن موجب آثاری در پوسته زمین مانند ایجاد کوه‌ها، دره‌ها و دریاها می‌گردد که مجموعاً بستر حیات و زندگی را در زمین برای گیاهان، جانداران و انسان‌ها فراهم می‌آورد. وجود مواد مذاب در هسته زمین موجب حرکت طبقه‌های زمین و به تبع آن فوران آتشفشان و رانش زمین می‌گردد. بعد از ذکر این مقدمه به نکاتی اشاره می‌شود:
1. تا این جا روشن شد که همه‌‌ی فعل و انفعال‌های طبیعی زمین خود نظام‌مند است که از وجود نظام علیت در جهان طبیعت حکایت می‌کند. (22) پس این سخن که جهان بی‌نظم است، صرفاً ادعای بدون دلیل است.
2. اما این سخن که انسان از بعض پدیده‌های طبیعی متضرر می‌شود، سخن مطابق واقع است، اما به دلیل این که انسان از یک یا چند مجموعه منظم طبیعت متضرر می‌شود، موجب نمی‌شود که در حقیقت آن مجموعه منظم جرحی وارد شود، چرا که مطابق تعریف نظم، آن مجموعه واجد ملاک نظم یعنی اجزاء مرتبط و دارای غایت خاص است. مگر این که گفته شود ملاک صدق نظم در هر پدیده‌ی طبیعی انتفاع انسان است، اگر یک جریان طبیعی برای انسان خیر و موجب نفع شد، آن نظم و نظام‌مند خواهد بود، هر چند آن جریان طبیعی آثار بسیار سوئی برای سایر جانداران اعم از حیوان و گیاه در پی داشته باشد، لکن همه سخن در پذیرش این نوع تعریف از نظم و لحاظ موضوعیت انسان است که لازم می‌آید ما همه خیر و خوبی جهان را با انسان بسنجیم که بدون ملاک عقلی و منطقی است.

شبهه پانزدهم: وجود شرور ناسازگار با خدای خیرخواه و قادر همه توان

مخالف برهان نظم می‌تواند مدعی شود که اگر حوادث ناگوار طبیعت را نیز متعارض با حقیقت نظم نینگاریم، بالاخره آنها به ضرر و نیستی انسان- که اشرف مخلوقات است- منجر می‌شود و آن با خدای خیرخواه و قادر همه توان سازگار نیست.
در پاسخ این شبهه این نکته را یادآور می‌شویم که برهان نظم تنها در صدد اثبات نظم عالم است، اما این که شرور طبیعی با صفت خیرخواهی و قدرت و حکمت الاهی متضاد است، تبیین آن را نه از «برهان نظم»، بلکه پاسخ آن را باید از اصول و مبانی دیگری پی گرفت. (23)

پی‌نوشت‌ها:

1. عبدالکریم سروش، ‌تفرج صنع، ص450 و 451.
2. سروش، همان، ص 51.
3. www. kaafar. netfrims. com/baad/nazm. htm
4. جزوه بولتن فرهنگی برهان، شماره‌ی 17، ص29.
5. آخوندزاده گفته است: «حکیم انگلیسی از علمای اسلامیه و بمبئی پرسش نموده، اما هنوز از علمای اسلام به این مسأله جواب شافی- که از آن سکوت صحیح حاصل می‌شود- داده نشده است»، (نقل از: فریدون آدمیت، اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی، ص74).
6. نقل از: جان هیک، فلسفه دین، ص62؛ در نقل اشکالات هیوم به جزوه براهین اثبات خدا، استاد مصطفی ملکیان رجوع شده است.
7. احیای فکر دینی در اسلام، ص37.
8. بولتن فرهنگی برهان، شماره 17، مرداد 1372، ص18.
9. Ibid,pz.
10. دیوان مولوی، باب در استدلال برای وجود آفریدگار.
11. برای توضیح بیشتر از مرحله آفرینش و تکامل آن ر.ک: علم و دین، ص 111 و 397 به بعد و نیز: داروین، منشأ انواع، ترجمه نورالدین فرهیخته.
12.«ذره بسیار کوچک و نامرئی «پروتوپلاسم» جسمی نرم و شفاف است، قدرت حرکت دارد و از آفتاب کسب نیرو می‌کند، این ذره به وسیله نور خورشید اسیدکربنیک هوا را تجزیه می‌کند و ذراتش را متلاشی می‌سازد و هیدروژن را از آب گرفته هیدروکربن می‌سازد و به این طریق مواد غذایی خود را تحصیل می‌کند»(راز آفرینش انسان، ص 65).
13. ر.ک: علم و دین، ص72 و 73.
14. ر.ک: راز آفرینش انسان، ص 11.
15. همان، فصل 6 و 16.
16. علم و دین، ص 418.
17. همان، ص 419.
18. ر. ک: شرح المقاصد، ج3، ص12.
19. ر.ک: همان، ص13.
20. Ibid,p. 3
21. Ibid
22. برای توضیح بیشتر رک: نگارنده، اصل علیت در فلسفه و کلام.
23. ر. ک: نگارنده، خدا و مسأله شر.

منبع مقاله :
قدردان قراملکی، محمدحسن، (1393)، پاسخ به شبهات کلامی، دفتر اول: خداشناسی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برهان نظم در اثبات خدا معرفی برهان نظم این برهان مبتنی بر تجربه و نفیتصادف استممکن است کسی این برهان را اثبات وجود خدا با برهان نظمبراهین وجود خدابرهان نظم از قدیمی ترین براهین اثبات وجود خداست آدمیان از قدیم الایام با مشاهده دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در قرآن کریم کتابها مقالات برهان علّی براهین وجود خدا یکی از راه های اثبات وجود خدا برهان علّی است که از راه معلول بودن عالم به اثبات خالق وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادوجودخدابرهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ فرد کافر از آنجا که به وجود امری ماورای برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادبرهانعلیتبرهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت هدف از خلقت انسان چیست؟ اگر هدف تکامل است، چرا خدا …هدف از خلقت چیست؟ ادله عقلى آن‌را بیان کنید اگر هدف تکامل است، چرا خدا انسان را کامل دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را …دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات شده می دانند چیست؟مناظره خدا و شیطان یکی از زیباترین ونخستین مناظراتی که در عالم هستی اتفاق افتاده مناظره بین خدا و شیطان برهان نظم در اثبات خدا معرفی برهان نظم این برهان مبتنی بر تجربه و نفیتصادف استممکن است کسی این برهان را نپذیرد ولی اثبات وجود خدا با برهان نظمبراهین وجود خدا برهان نظم از قدیمی ترین براهین اثبات وجود خداست آدمیان از قدیم الایام با مشاهده پدیده های دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در قرآن دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در قرآن کریم کتابها مقالات مصاحبه برهان علّی براهین وجود خدا یکی از راه های اثبات وجود خدا برهان علّی است که از راه معلول بودن عالم به اثبات خالق عالم وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد وجودخدا برهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ اسلامی برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد برهانعلیت برهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت و چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ فرد کافر از آنجا که به وجود امری ماورای طبیعی هدف از خلقت انسان چیست؟ اگر هدف تکامل است، چرا خدا انسان را هدف از خلقت چیست؟ ادله عقلى آن‌را بیان کنید اگر هدف تکامل است، چرا خدا انسان را کامل نیافرید؟ دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات شده می دانند چیست؟ مناظره خدا و شیطان یکی از زیباترین ونخستین مناظراتی که در عالم هستی اتفاق افتاده مناظره بین خدا و شیطان است که قرائن در اثبات جرم


ادامه مطلب ...

برهان فطرت در اثبات خدا (2)

[ad_1]
برهان فطرت در اثبات خدا (2)

برهان-فطرت-در-اثبات-خدا-(2)فطری و ذاتی بودن یک امر دارای پارامترها و خصوصیاتی است که آن را از غیرذاتی تفکیک می‌کند، مثلاً محبت به ادامه ...

برهان فطرت در اثبات خدا (1)

برهان-فطرت-در-اثبات-خدا-(1)فطرت از ماده «فطر» اشتقاق یافته که در لغت عرب در معانی مختلف مانند ابتدا، اختراع، پاره کردن از طول و ادامه ...

برهان نظم در اثبات خدا (2)

برهان-نظم-در-اثبات-خدا-(2)مخالفان در تضعیف برهان نظم می‌کوشند نشان دهند که احتمال تحقق نظم بدون ناظم هر چند صرف احتمال است، اما ادامه ...

برهان نظم در اثبات خدا (1)

برهان-نظم-در-اثبات-خدا-(1)این برهان به دلیل سادگی از براهین مردم‌پسند و مورد توجه پیامبران است. پیشینه آن به افلاطون و ارسطو می‌رسد. ادامه ...

برهان حرکت در اثبات خدا

برهان-حرکت-در-اثبات-خدادر نظر اولیه حرکت از مکانی به مکان دیگر در پاسخ سؤال فوق تعریف می‌شود. این پاسخ در تعریف حرکت درست اما ادامه ...

خورشید داغ

خورشید-داغلب تشنه است بچه و چشم «رباب»، تر اما دلش از این همه پر التهاب‌ تر لب تشنه است بچه و بیدار می‌شود چشمان ادامه ...

خواب خوب

خواب-خوبلای لای ای درد دل‌هایت به جانم لای لای ای کم بهار پر خزانم لای لای ای شب کنار گاهوارت آب و آتش آب و نانم ادامه ...

خم چارم

خم-چارمگاه می‌شد از لبم طوفان شروع گاه می‌بردم به گلبرگی کوع گاه می‎رفتم دو گام از خود برون گاه می‌کردم به اصل ادامه ...

خط خاطره و خون

خط-خاطره-و-خوننپرس حال دل داغدار و چشم ترم را شکسته صاعقه تازیانه بال و پرم را اگر فرات به دجله بریزد و بخروشد، نمی‌نشاند ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در دکتر سید حمیدرضا طالقانی اثبات وجود خدا و یگانگی او در قرآن کریم کتابها مقالات فطرت در آیات و روایات معرفتمعرفت سال بیست و دوم ـ شماره ـ تیر ، ـ نجمه درودى حسن ملکى چکیده فطرت امرى وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادوجودخدابرهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادبرهانعلیتبرهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت آیا خدا وجود دارد؟ براهین وجود خدا برهان صدیقین برهان وجودی برهان فطری برهان تجربه دینی برهان اخلاقی برهان جایگاه و اهمیت توحید و اخلاق در سیر دعوت رسول خدا …چکیده با نگرشی به سیر دعوت رسول خداص و رهنمودهای قرآنی، در می‌یابیم که حضرت حق در این‌که خداوند نور آسمان‌ها و زمین است، آیا منظور نور … مراد از نور در آیه کریمه اللَّه نور السموات و الارضمسلماً نور حسى و محسوس، نیستخدا را چگونه بشناسیم خدا را چگونه بشناسیم نویسندهمحمدباقر شریعتى سبزوارى اعتقاد به خداى جهان و دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را …دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات شده می دانند چیست؟راه یا راه های رسیدن به خدا چیست؟راه یا راه های رسیدن به خدا چیست؟ تلاشتان را ارج می نهیم و روحیه معنوی و رو به کمال شما وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد وجودخدا برهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ اسلامی فطرت در آیات و روایات معرفت معرفت سال بیست و دوم ـ شماره ـ تیر ، ـ نجمه درودى حسن ملکى چکیده فطرت امرى تکوینى برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد برهانعلیت برهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت و آیا خدا وجود دارد؟ براهین وجود خدا برهان صدیقین برهان وجودی برهان فطری برهان تجربه دینی برهان اخلاقی برهان معقولیت جایگاه و اهمیت توحید و اخلاق در سیر دعوت رسول خدا ص چکیده با نگرشی به سیر دعوت رسول خداص و رهنمودهای قرآنی، در می‌یابیم که حضرت حق در این این‌که خداوند نور آسمان‌ها و زمین است، آیا منظور نور محسوس مراد از نور در آیه کریمه اللَّه نور السموات و الارضمسلماً نور حسى و محسوس، نیست خدا را چگونه بشناسیم خدا را چگونه بشناسیم نویسندهمحمدباقر شریعتى سبزوارى اعتقاد به خداى جهان و آفریدگار هستى دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی ها آن را امری اثبات شده می دانند چیست؟ راه یا راه های رسیدن به خدا چیست؟ راه یا راه های رسیدن به خدا چیست؟ تلاشتان را ارج می نهیم و روحیه معنوی و رو به کمال شما را می مناظره خدا و شیطان یکی از زیباترین ونخستین مناظراتی که در عالم هستی اتفاق افتاده مناظره بین خدا و شیطان است که قرائن در اثبات جرم


ادامه مطلب ...

سوپ های پاییزی و زمستانی (2)

[ad_1]

ماهنامه سفره ایرانی: تهیه سوپ ها تقریبا به اندازه خوردنشان ساده و آسان است. در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که سوپ های تان را لذیذ می کنند.

سوپ هویچ و لپه (ویژه گیاهخواران)


بیتا منوچهری

میزان سرو: 6 نفر

مواد لازم:


  • روغن زیتون فرابکر: 2 ق س
  • پیاز متوسط (نگینی خردشده): یک عدد
  • هویج (اسلایس شده): 2 عدد
  • آب مرغ: 4 پیمانه
  • لپه (پخته): یک پیمانه
  • نمک: یک دوم ق چ
  • پاپریکا (پودر فلفل دلمه ای): یک ق چ
  • عصاره سبزیجات: یک ق س

 

 سوپ های پاییزی و زمستانی(2)(اسلایدشو- Notif)


طرز تهیه:


1. پیاز نگینی خردشده را در روغن زیتون حرارت متوسط تفت دهید تا طلایی رنگ شود. هویج اسلایس شده را اضافه کرده و حرارت را کم کنید و در ظرف را بگذارید تا حدود 2 دقیقه بپزد. آب مرغ را اضافه کرده و اجازه دهید به جوش آید. سپس لپه پخته، نمک، پاپریکا و عصاره سبزیجات را اضافه کنید.


2. حرارت را کم کنید تا مواد حدود 45 الی 50 دقیقه روی حرارت ملایم بپزند و سوپ جا بیفتد.

نکاتی درباره تهیه سوپ ها


هنگام تهیه سوپ های حاوی نودل، نودل را به صورت جداگانه نپزید و اجازه دهید با سایر مواد پخته و نرم شود و طعم و مزه مواد را بگیرد. نودل هایی که جداگانه پخته می شوند، طعم و مزه ندارند و هنگام اضافه شدن از هم جدا می شوند.

 



سوپ تره فرنگی


بیتا منوچهری

مواد لازم:


  • تره فرنگی (قسمت سفید و سبر روشن): 500 گرم
  • پیاز کوچک (نگینی خردشده): یک عدد
  • سیب زمینی (نگینی خردشده): 2 عدد
  • هویج (درشت رنده شده): یک عدد
  • کره: یک ق س
  • آب مرغ (داغ): یک لیتر
  • پنیر چدار: به مقدار لازم
  • برگ آویشن تازه یا خشک: به مقدار لازم
  • نان تست: 2 الی 3 عدد
  • سبریجات معطر خشک: 2 ق س
  • روغن زیتون: به مقدار لازم
  • خامه: برای تزیین (در صورت تمایل)

سوپ های پاییزی و زمستانی(2)(اسلایدشو- Notif) 


طرز تهیه:


1. قسمت سفید و سبز روشن تره فرنگی را خرد کنید، کره را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید. پیاز و تره فرنگی را در آن تفت دهید. هنگامی که نرم شدند، سیب زمینی نگینی خردشده و هویج درشت رنده شده را اضافه کرده و تفت دهید. سپس آب مرغ داغ و برگ آویشن را اضافه کنید. اجازه دهید مواد بپزند تا سبزیجات نرم شوند.


2. در این فاصله نان های تست را به ابعاد کوچک برش داده و در سینی فر پوشیده شده با کاغذ روغنی قرار دهید. روی آنها روغن زیتون بریزید و سبزیجات معطر خشک بپاشید و در فر از قبل گرم شده با دمای 200 درجه سانتیگراد (400 درجه فارنهایت) قرار دهید تا برشته و طلایی شوند.


3. برش های نام را به ظرف مناسبی انتقال دهید. پنیر چدار ذوب شده را به سوپ اضافه و مخلوط کنید. سوپ را در مخلوط کن به صورت پوره ای صاف و یکدست درآورید و به آن نمک و فلفل بزنید و همراه با نان های برشته سرو کنید. در صورت تمایل می توانید روی آن را با خامه تزیین کنید.

سوپ دال عدس (لبنانی)

بیتا منوچهری

میزان سرو: 4 نفر

مواد لازم:


  • دال عدس: 350 گرم
  • هویج (پوست کنده و خردشده): 2 عدد
  • سیب زمینی کوچک (پوست کنده و خردشده): 2 عدد
  • زیره (پودرشده): 2 الی 3 ق چ
  • گوشت گوسفندی یا گوساله (چرخ کرده): 250 گرم
  • برگ بو: 2 عدد
  • پیاز (نگینی خردشده): یک عدد
  • نمک: به مقدار لازم
  • روغن (ترجیحا زیتون): برای سرخ کردن
  • برگ جعفری (ریز خردشده): برای تزیین

 

سوپ های پاییزی و زمستانی(2)(اسلایدشو- Notif) 


طرز تهیه:


1. عدس پخته، هویج و سیب زمینی پوست کنده و خردشده را به همراه یک و نیم لیتر آب در  ظرف مناسبی روی حرارت قرار دهید. برگ بو را اضافه کنید. پس از اینکه آب به جوش آمد، اجازه دهید مواد روی حرارت متوسط بپزند تا سبزیجات نرم شوند. برگ بو را خارج کرده و سوپ را در مخلوط کن بریزید و به صورت پوره ای یکدست درآورید. نمک و فلفل سیاه پودر شده بیفزایید.


2. هنگام پخت سوپ پیاز را نگینی خرد کرده و حدود 10 دقیقه در مقداری روغن روی حرارت ملایم تفت دهید تا نرم شود. گوشت چرخ کرده، نمک، فلفل و زیره را اضافه کرده و تفت دهید. مخلوط گوشت را ورز دهید و به گلوله های کوچکی شکل دهید. گلوله های گوشت را در کمی روغن تفت دهید و سپس به سوپ اضافه کرده و بلافاصله سرو کنید.

 



سوپ مرغ و سبزیجات


غزاله خالدی

مواد لازم:


  • مرغ (بدون استخوان): 750 گرم
  • روغن: 2 ق س
  • پیاز درشت (نگینی خردشده): یک عدد
  • برگ جعفری (ریز خردشده): به مقدار لازم
  • ساقه کرفس (ریز خردشده): یک چهارم یک عدد
  • هویج (رنده شده): 250 گرم
  • آرد: 2 الی 3 ق س
  • پاپریکا (پودر فلفل دلمه ای): 3 ق س
  • سیر درشت (له شده): 2 حبه
  • فلفل دلمه ای (قرمز یا سبر): 2 الی 3 عدد
  • گوجه فرنگی (پوست کنده و له شده): 190 گرم
  • فلفل قرمز (پودرشده): یک دوم ق چ
  • فلفل سیاه (پودرشده): به مقدار لازم
  • نمک: به مقدار لازم
  • سیب زمینی (پوست کنده و نگینی خردشده): 650 گرم
  • برگ بو: 2 عدد
  • آب: 750 میلی لیتر الی یک لیتر

 

 سوپ های پاییزی و زمستانی(2)(اسلایدشو- Notif)


طرز تهیه:


1. مرغ را به ابعاد کوچک برش دهید. به آن نمک و فلفل زده و 2 الی 3 قاشق سوپ خوری آرد روی آنها بپاشید و کاملا مخلوط کنید. یک قاشق سوپ خوری روغن را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و مرغ را در آن تفت دهید تا کمی برشته شود. پیاز نگینی خردشده را در یک قاشق سوپ خوری روغن باقیمانده تفت دهید تا طلایی رنگ شود. ظرف را از روی حرارت بردارید و پس از کمی خنک شدن مواد پاپریکا و سیر له شده را به آن اضافه کنید. 3 پیمانه آب افزوده و دوباره ظرف را روی حرارت قرار دهید.


2. مرغ تفت داده شده و برگ بو را اضافه کرده و در ظرف را بگذارید (آب باید 3 الی 4 سانتی متر روی مرغ را بگیرد). اجازه دهید سوپ روی حرارت ملایم حدود یک ساعت الی یک ساعت و نیم بپزد تا مرغ نرم شود. سیب زمینی ها را پوست کنده و نگینی خرد کنید و به مواد اضافه کنید. ساقه کرفس، هویج و برگ جعفری را اضافه کنید و پس از چند دقیقه فلفل دلمه ای هسته جدا و نگینی خردشده را بیفزایید. در صورت نیاز مقداری آب اضافه کنید. گوجه فرنگی پوره شده را افزوده و آرد، نمک، فلفل سیاه و فلفل قرمز پودرشده بزنید.


3. حدود 10 دقیقه دیگر به پخت مواد ادامه دهید تا سبزیجات نرم شوند. برگ بو را خارج کرده و بلافاصله سوپ را سرو کنید. قبل از سرو مقداری برگ جعفری خردشده روی سوپ بپاشید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

سوپ، انواع سوپ، آموزش پخت سوپ، آموزش درست کردن سوپ …سوپ،آموزش پخت سوپ،انواع سوپ،سوپ برای بیمار،انواع پیش غذا،پخت سوپ،سوپ سریع،سوپ با نمونه های عالی از سوپ های خوشمزهآشپزی غذاهای گوشتی غذاهای دریایی مرغ و انواع پرنده آش، سوپ و آبگوشت کبابی و تنوریمدل لباس زنانهمدل لباس جدیدانواع مدل های لباس زنانهکلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به تکناز می باشد استفاده از مطالب سایت تکناز سوپ تره فرنگی، طرز تهیه سوپ تره فرنگی و سیب …سوپ تره فرنگیطرز تهیه سوپ تره فرنگیسوپ تره فرنگی با قارچسوپ تره فرنگی طرز تهیهسوپ میهن فال مرجع سرگرمی و فال و طالع بینیمیهن فال مرجع سرگرمی و فال و طالع بینی اخبارفال حافظفال انبیاءفال چوبفال عطسه سایت آموزش هنرهای دستی بانوانآموزش بافتنی و قلاب بافی آموزش آسان ساخت دستبند کریستالی زیبا عکس های زیبا و جدید از سری جدید مدل های شیک بستن شال و روسریجدید ترین این بخش ست های شیک پاییزی و زمستانی به رنگ قرمز و مشکی مدل های شیک پالتو شیک ترین مدل های مانتو مجلسی تابستانی سری …مدل لباس بچه گانه های زمستانی برند فرانسوی در سال عکس مدل لباس بچه گانه های شیک مرغ رو چگونه مجلسی و لذیذ درست کنیم؟مواد لازم برای نفر مرغ کیلوگرم پیاز عدد سیر حبه نمک و فلفل به میزان لازماس ام اس برای همهروزانه با جدیدترین و برترین اس ام اس ها و مطالب و عکس های جالب و دیدنی سوپ، انواع سوپ، آموزش پخت سوپ، آموزش درست کردن سوپ آموزش سوپ،آموزش پخت سوپ،انواع سوپ،سوپ برای بیمار،انواع پیش غذا،پخت سوپ،سوپ سریع،سوپ با خامه نمونه های عالی از سوپ های خوشمزه سوپ جو و گوشت گاو با گوشت گاو مزه دار شده با نمک و سیر به همراه جو و دیگر سبزیجات، سوپ مدل لباس زنانهمدل لباس جدیدانواع مدل های لباس زنانه کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به تکناز می باشد استفاده از مطالب سایت تکناز با ذکر سوپ تره فرنگی، طرز تهیه سوپ تره فرنگی و سیب زمینی سوپ تره فرنگیطرز تهیه سوپ تره فرنگیسوپ تره فرنگی با قارچسوپ تره فرنگی طرز تهیهسوپ تره میهن فال مرجع سرگرمی و فال و طالع بینی میهن فال مرجع سرگرمی و فال و طالع بینی اخبارفال حافظفال انبیاءفال چوبفال عطسهدکوراسیون سایت آموزش هنرهای دستی بانوان آموزش بافتنی و قلاب بافی آموزش آسان ساخت دستبند کریستالی زیبا عکس های زیبا و جدید از مصطفی سری جدید مدل های شیک بستن شال و روسری جدید ترین این بخش ست های شیک پاییزی و زمستانی به رنگ قرمز و مشکی مدل های شیک پالتو زنانه برند شیک ترین مدل های مانتو مجلسی تابستانی سری جدیدتصاویر مدل لباس بچه گانه های زمستانی برند فرانسوی در سال عکس مدل لباس بچه گانه های شیک و راحت مرغ رو چگونه مجلسی و لذیذ درست کنیم؟ مواد لازم برای نفر مرغ کیلوگرم پیاز عدد سیر حبه نمک و فلفل به میزان لازم اس ام اس برای همه روزانه با جدیدترین و برترین اس ام اس ها و مطالب و عکس های جالب و دیدنی


ادامه مطلب ...

10 میان وعده ساده و معمولی با جو پَرک (2)

[ad_1]

مجله آشپزی مثبت: اغلب ما بارها و بارها جوی پرک نیمه آماده را در سوپرمارکت ها و فروشگاه های بزرگ در بسته بندی های مختلف دیده ایم ولی نهایت استفاده ای که از آن می کنیم زمانی است که اهالی خانه هوس سوپ جو کرده اند و ما هم وقت نداریم که با جوی معمولی برایشان سوپ بپزیم. در حالی که این ماده   پرخاصیت  را می شود ماده اولیه  بسیاری از انواع پوره هایی کرد که همراه با میوه ها و مغزهای مختلف  یک میان وعده کامل و  تقویت کننده  است  که باب طبع بچه ها و البته بزرگترهاست. 

 

10 دوپینگ پیش مدرسه ای (2) 
پوره جو همراه با هلو، تمشک و گردو

زمان آماده سازه 10 دقیقه. زمان پخت 40 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره جو
  • 2 عدد هلو
  • 4/1 پیمانه عسل
  • 2/1 پیمانه  مغز گردوی خردشده
  • 4/1 پیمانه شکر
  • 2/1 پیمانه تمشک  

 

 طرز تهیه:


1. فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنید. هلوها را بعد از شست‌وشو بگذارید تا کاملاً آب شان گرفته ‌شده و خشک شوند، سپس آنها را به‌صورت حلقه‌های باریک خرد کنید. تکه‌های هلو را داخل ظرف موردنظر بچینید. عسل را هم روی آنها بریزید. روی ظرف را بپوشانید و سپس آن را به مدت 35 دقیقه داخل فر قرار دهید.


2.  بعد از زمان ذکرشده روی ظرف را بردارید، سپس تکه‌های گردو را داخل آن بریزید. ظرف را دوباره داخل فر قرار داده و 5 دقیقه صبر کنید تا گردوها برشته شوند.

 

3. در این فاصله زمانی پوره جو  را مطابق دستور آماده کنید، سپس شکر را به آن اضافه کرده و هم بزنید. هلوهای پخته را از وسط نصف کنید و همراه با گردو به پوره اضافه کنید. مقداری از گردو و هلو های پخته را برای تزیین روی پوره کناری بگذارید .


4. پوره را داخل ظرف‌های موردنظرتان بریزید و با مواد کنار گذاشته شده برای تزیین و تمشک تزیین کرده و سرو کنید.

از کجا بخریم


اگر تمشک تازه پیدا نکردید، از تمشک خشک شده یا همان رزبری  استفاده کنید. این تمشک را می توانید از آجیل فروشی های بزرگ تهیه کنید.

پوره جو + کمپوت سیب عسلی و بیسکویت

زمان آماده‌سازی 10 دقیقه. زمان پخت 10 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره  جو
  • 400 گرم کمپوت سیب
  • 1 ق چ پودر دارچین
  • 20 گرم کره
  • 4 ق س عسل
  • 8 عدد بیسکویت خردشده
  • 1 عدد سیب خردشده

 

طرز تهیه:


1. سیب‌های کمپوت را خرد کنید،چند تکه را برای تزیین کناری بگذارید و بقیه را  همراه با کره، پودر دارچین و نیمی از عسل داخل تابه یا قابلمه بریزید و  روی شعله ملایم اجاق گاز قرار دهید . فقط حواستان باشد که در طول مدت حرارت دادن باید مرتب مواد را به‌آرامی هم بزنید. حدود 2 دقیقه صبر کنید تا کره آب شود، سپس آن را از روی حرارت بردارید.


2. در این  فاصله زمانی پوره جو را آماده کنید، سپس مخلوط سیب و عسل و دارچین  را اضافه کنید و هم بزنید تا مواد با هم مخلوط شوند.

 

3. پوره را داخل ظرف‌های موردنظرتان بریزید. بیسکویت‌های خردشده، بقیه عسل و تکه‌های سیب را هم روی پوره بریزید، سپس سرو کنید.

یه جور دیگه


می توانید به جای کمپوت سیب ازکمپوت گلابی هم استفاده کنید.

پوره جو با نارگیل و شاتوت

زمان آماده‌سازی 5 دقیقه. زمان پخت 10 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره  جو
  • 500 گرم شاتوت
  • 2/1 پیمانه نارگیل خردشده
  • 3/1 پیمانه شکر
  • 4 پیمانه شیر
  • 250 گرم آناناس خردشده

 


1. یک قابلمه مناسب آماده کنید و شاتوت  و شکر را در آن بریزید  و آن را روی حرارت ملایم قرار دهید. این مخلوط را مدام  هم بزنید تا شکر حل شود. بعد از اینکه شکر حل شد، حرارت را زیاد کنید تا مواد جوش بیاید، حالا حرارت را کم کنید و حدود 10 دقیقه صبر کنید تا  مارمالادی از شاتوت  حاصل شود.


2. در این فاصله زمانی  پوره ساده را آماده کنید و کنار بگذارید. تکه‌های آناناس را در یک کاسه بریزید. تکه‌های نارگیل و شیر را هم به آن اضافه کنید. مواد را با هم مخلوط کنید، سپس پوره را اضافه کرده و هم بزنید.

 

3. پوره حاصل را داخل ظرف‌های موردنظر بریزید و در صورت تمایل آ‌نها را با تکه‌های آناناس و نارگیل تزیین کرده و سرو کنید.

یه جور دیگه


اگر آناناس تازه در دسترس نداشتید ، از کمپوت آناناس استفاده کنید و اگر با کمبود وقت مواجه هستید به جای اینکه مارمالاد شاتوت را خودتان درست کنید،آن را آماده بخرید.
10 دوپینگ پیش مدرسه ای (2)



پوره جو و معجون توتی همراه با بادام

زمان آماده سازه 10 دقیقه. زمان پخت 10 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره  جو
  • 500 گرم مخلوط شاتوت و تمشک
  • 3/1 پیمانه شکر
  • 2 ق چ پودر وانیل
  • 3/1 پیمانه بادام خردشده
  • مقداری پودر قند برای تزیین

 

طرز تهیه:

1. در یک قابلمه مخلوط شاتوت و تمشک را همراه با شکر بریزید. پودر وانیل را هم اضافه کنید، سپس آن را روی حرارت قرار دهید. صبر کنید تا شکر حل شود. حرارت را کم کرده و صبر کنید تا میوه‌ها نرم شوند.

 

2. در این میان پوره جو را آماده کنید. تکه‌های بادام را هم بریزید و مخلوط کنید. پوره را داخل ظرف‌های موردنظرتان بریزید، مخلوط شاتوت و تمشک را روی آن بریزید. مقداری بادام و کمی پودر قند هم روی پوره بریزید، سپس سرو کنید.

یه جور دیگه


به جای بادام می توانید از مغز های دیگر مانند فندق و گردو  هم استفاده کنید.

پوره پرتقال و ریواس

زمان آماده‌سازی 5 دقیقه. زمان پخت 25 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره جو
  • 3 عدد ریواس
  • 1 عدد پرتقال
  • 3/1 پیمانه شکر
  • 1 ق س پسته ریز خردشده

 

 طرز تهیه:


1. فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنید تا گرم شود. آبِ پرتقال را بگیرید. پوست آن را هم ریز رنده کنید. در یک ظرف مناسب تکه‌های ریواس، رنده پوست پرتقال، آب پرتقال و شکر را بریزید و با هم مخلوط کنید. روی ظرف را بپوشانید و ظرف را به مدت 25 دقیقه داخل فر قرار دهید تا تکه‌های ریواس نرم شوند.


2. در این میان پوره  جو را آماده کنید و در ظرف‌های موردنظرتان بریزید. مخلوط ریواس را هم روی پوره بریزید. پسته خردشده را روی مواد بریزید و سپس  سرو کنید.

 

فوت و فن:


فصل ریواس بهار است ولی اگر شما معمولا این سبزی خوشمزه را در فریزر خانه تان برای مصارف سالانه نگهداری می کنید ، آماده کردن این پوره عملی است.

 



پوره کاکائویی با تکه‌های شکلات سفید

زمان آماده‌سازی 10 دقیقه. زمان پخت 10 دقیقه

 

مواد لازم برای 4 نفر:


  • 4 پیمانه پوره جو
  • 3/1 پیمانه پودر کاکائو
  • 3/1 پیمانه شکلات سفید خردشده
  • 4/1 پیمانه  چیپس شکلات سفید   برای تزیین
  • سس شکلات به میزان لازم

 

 طرز تهیه:


1. پوره  جو  را مطابق با دستور آماده کنید، سپس پودر کاکائو و تکه‌های شکلات سفید را در قابلمه  حاوی بریزید و روی  در کتری در حال جوش قرار دهید و مدام هم بزنید تا مواد خوب با هم مخلوط شوند. صبر کنید تا پوره خنک شود.


2. پوره را داخل ظرف موردنظرتان بریزید، آن را با تکه‌های شکلات سفید و سس شکلات  تزیین کرده و سرو کنید.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

طرز تهیه دسر میوه شکلاتی با جوشیک و خوشمزهطرز تهیه دسر تیرامیسو عالی و خوشمزه به صورت مرحله به مرحله و با عکسمجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …در روزگاری که جامعه مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر ~ کارگاه آشپزسازی همینجا سال میمون و مبارک میمون رو به همه دوستان علی الخصوص هم جنسی های خودم تبریک و طرز تهیه سوپ سبزیجات با مرغرژیمیطرز تهیه ابتدا لیوان آب را به همراه عصاره مرغ و سبزیجات داخل قابلمه بریزید و روی روش های افزایش شیر مادران شیردهدرمان های ساده و عملی انگل های گوارشیبازدید روش های تعیین جنسیت جنینبازدیدآشپزی غذای ایرانی اغلب ما بارها و بارها جوی پرک نیمه آماده را در سوپرمارکت ها و فروشگاه های بزرگ در بسته انواع کیک و بیسکوئیت و شکلات آموزش شیرینی …طرز تهیه و روش درست کردن فرنی خوشمزه با نشاسته خودتان در خانه، نان خامه ای درست کنید پرتال آموزشی تخصصی ســـرآشپـــزبا در یافت و نصب تولبار اختصاصی ســـــــرآشپـــــــــز می توانید از آخرین مطالب آموزش بهترین غذاهای ایرانی،آشپزی ایرانیآشپزی ایرانی‌ و غذای ایرانی‌ مطمئنا یکی‌ از بهترین و خوشمزه‌ترین‌ها در دنیاست طرز تهیه دسر میوه شکلاتی با جوشیک و خوشمزه چرا این دستور آشپزی را دوست داریم این دستور آشپزی فوق العاده آسان برای تهیه ی خوراک جو با مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی اخبار روز، اخبار ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر ~ کارگاه آشپزسازی همینجا سال میمون و مبارک میمون رو به همه دوستان علی الخصوص هم جنسی های خودم تبریک و تهنیت طرز تهیه سوپ سبزیجات با مرغرژیمی طرز تهیه ابتدا لیوان آب را به همراه عصاره مرغ و سبزیجات داخل قابلمه بریزید و روی حرارت روش های افزایش شیر مادران شیرده درمان های ساده و عملی انگل های گوارشیبازدید روش های تعیین جنسیت جنینبازدید آشپزی غذای ایرانی پورتال خبری و اغلب ما بارها و بارها جوی پرک نیمه آماده را در سوپرمارکت ها و فروشگاه های بزرگ در بسته بندی انواع کیک و بیسکوئیت و شکلات آموزش شیرینی پزی طرز تهیه و روش درست کردن فرنی خوشمزه با نشاسته خودتان در خانه، نان خامه ای درست کنید آموزش بهترین غذاهای ایرانی،آشپزی ایرانی آشپزی ایرانی‌ و غذای ایرانی‌ مطمئنا یکی‌ از بهترین و خوشمزه‌ترین‌ها در دنیاست پرتال آموزشی تخصصی ســـرآشپـــز با در یافت و نصب تولبار اختصاصی ســـــــرآشپـــــــــز می توانید از آخرین مطالب ، آموزشها


ادامه مطلب ...

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2)

[ad_1]

هفته نامه تجارت فردا: چرا برخی ملل، از سایرین مرفه‌ترند و جوامع فقیرتر چگونه از فقر گذر کرده‌اند و به رفاه بیشتری رسیده‌اند؟ برای پاسخگویی به این سوالات، موسسه لگاتوم در مدت 10 سال گذشته، اوضاع 149 کشور جهان را از طریق شاخص رفاه رصد کرده است. یافته‌های لگاتوم توضیح می‌دهد که چرا و چگونه، کشورهایی با منابع مشابه، در مقایسه با همنوعان خود، بدتر یا بهتر عمل می‌کنند و عواملی که پیشران یا مانع ارتقای رفاه در یک جامعه می‌شود، کدامند؟

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 
  • تحلیل منطقه‌ای

فساد در جنوب اروپا

 

آیا درمان به اندازه بیماری خطرناک است؟

 

2000 سال از امپراتوری روم باستان می‌گذرد؛ حالا دیگر رم «شهر جاویدان» نام ندارد بلکه پس از رسوایی سال 2014، «پایتخت مافیا» نام گرفته است. رسوایی رم از پلاتزیو سناتوریو آغاز شد؛ جایی که شورای شهر رم -یکی از هفت شورای مهم این شهر- در دل آن قرار دارد. در این سال مطبوعات ایتالیا افشا کردند اعضای شورای شهر رم، با همدستی ماموران فاسد دولت، میلیون‌ها یورو از بودجه خدمات دولتی را به جیب زده‌اند.


فساد البته، مختص رم نیست. ایتالیا در مجموع از شاخص‌های ضدفساد و حکمرانی مطلوب امتیاز خوبی نگرفته است و مطالعات اخیر نشان می‌دهد اغلب ایتالیایی‌ها معتقدند فساد در دولت و کسب‌وکار کشورشان به طور گسترده وجود دارد. آیا به حالشان فرقی می‌کند؟ اکثر ایتالیایی‌ها از زندگی خود راضی‌اند اما دومین اقتصاد بزرگ ناحیه یورو، در رتبه‌بندی کلی رفاه، پایین‌تر از 30 کشور نخست جدول قرار گرفته است. ساموئل هانتینگتون، دانشمند سرشناس علوم سیاسی می‌گوید، فساد می‌تواند سبب افزایش رفاه شود چراکه به افراد امکان می‌دهد، در یک نظام بوروکراسی ناکارآمد، به شیوه خود رشوه‌خواری کنند. گرچه این دیدگاه تا حدی درست است اما، یافته‌ها نشان می‌دهد فساد، با تضعیف اعتماد اجتماعی و اعمال قانون، پایه‌های رفاه را به شیوه‌های ویرانگری سست و فرسوده می‌کند.


در پی رسوایی «پایتخت مافیا»، شهردار در اکتبر سال 2015، از سمت خود کناره گرفت. هشت ماه بعد با پیروزی جنبش پنج ستاره در انتخابات شهرداری‌های ایتالیا، ویرجینیا راجی جایگزین او شد. راجی در مورد دولتمردان فاسدی که پیش از او بر سر کار بودند، به آبزرور می‌گوید: «آنها رم را غارت کردند!» راجی تمام تلاش خود را به مبارزه با فساد معطوف کرده است که بی‌تردید سیاست درستی است. اما گفته می‌شود این سیاست بیشتر مبتنی بر ایدئولوژی جنبش پنج ستاره است؛ ایدئولوژی اکولوژیک و ضدسرمایه‌داری که رفاه را در معرض خطر قرار خواهد داد.

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 


فساد، رفاه را در جنوب اروپا تهدید می‌کند


تجربه گسترده‌تر در اروپای جنوبی، از اسپانیا گرفته تا یونان، نشان می‌دهد این دو سیاست -مبارزه با فساد و مقابله با سرمایه‌داری- اغلب دست در دست یکدیگر دارند. وقتی فساد در دولت و تجارت فراگیر است، مردم به سیاستمداران ضد‌ساختاری نظیر راجی، یا احزاب ضد‌سرمایه‌داری که به آن تعلق دارند رای می‌دهند. بدین ترتیب با حمایت آنان از قانونگذاری، ملی‌‌سازی و مالیات بیشتر، محیط اقتصادی ایجاد می‌شود که مانع تجارت آزاد است.


گلدن داون (سپیده‌دم طلایی)، حزب ضد‌جهانی‌سازی و فاشیست یونان، بر موج خشم عمومی سوار شد و در سال 2012 به پارلمان این کشور راه پیدا کرد. این حزب موفقیت خود را مرهون نارضایتی مردم از فساد مزمن، ریاضت اقتصادی و مهاجرت بود. گلدن داون به مردم وعده داد که هیچ‌یک از اعضای آن، تعلق و رابطه‌ای با دولت فاسد قبل نخواهند داشت. برنامه‌های این حزب برای کاهش زد و بندهای سیاسی و فساد، به دولتی کردن بانک‌ها و منابع طبیعی یونان منجر شد.


به نظر می‌رسد رای‌دهندگان مداخله دولت را ابزاری برای مجازات تاجران و دولتمردان فاسد می‌دانند. در واقع، آنها حاضرند بهای این مجازات را خود بپردازند تا به اقتصادی دست یابند که آن را عادلانه‌تر می‌پندارند.

آیا رفاه در ایالات متحده، رو به زوال است؟


همان‌گونه که نوبلیست مشهور پل ساموئلسون در بسیاری از کتاب‌های خود پیش‌بینی کرده بود، قدرت اقتصادی آمریکا، در برابر شوروی سابق کاهش پیدا نکرد. قدرت این کشور در برابر ژاپن هم کاهش نیافته است. اما به نظر می‌رسد، آمریکا رو به زوال است و این واقعیتی است که نمی‌توان کتمان کرد. در سال 1976 و در جریان کمپین‌های انتخاباتی، آگهی در تلویزیون پخش می‌شد که ادعا می‌کرد هرالد فورد رئیس‌جمهوری است که دوباره افتخار را به آمریکا باز خواهد گرداند. کمپین انتخاباتی رونالد ریگان در سال 1984 مدعی بود خورشید دوباره در آمریکا طلوع خواهد کرد. اکنون سال 2016 میلادی است و آمریکا، دونالد ترامپ را رو به روی خود دارد. مردی که می‌گوید دوباره آمریکا را مقتدر می‌کند! شاخص رفاه نشان می‌دهد، آمریکا رو به انحطاط نسبی است. گرچه این تصویر چندان هم نگران‌کننده نیست اما بی‌تردید برنامه‌های ضد‌تجارت، ضد‌مهاجرت و ضد‌دولتی ترامپ برای مقابله با این انحطاط، همه‌چیز را بدتر خواهد کرد. در واقع، این ترس از انحطاط و زوال در میان آمریکاییان بود که سبب شهرت و پیروزی ترامپ شد.

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 


چرا رفاه آمریکاییان به رکود رسیده و حتی در حال زوال است؟


همه ما تصور می‌کنیم کشوری در حال پسرفت است که استانداردهای زندگی در آن در حال سقوط آزاد باشد، و جامعه رو به انحطاط. این نوع از زوال -زوال مطلق- چیزی است که امپراتوری روم باستان در سال‌های پایانی خود تجربه کرد؛ جمعیت یکباره کاهش یافت، زیرساخت‌ها فروریخت و سرحدات امپراتوری به بخش‌های مختلف تقسیم شد تا زمانی که دیگر چیزی از آن باقی نماند.


واقعیت آن است که اکنون خانوارهای طبقه متوسط در آمریکا، در مقایسه با دهه 1990، درآمد کمتری دارند. به تناسب تورم، این درآمد در سال 1999 افزایش پیدا کرد، پس از بحران مالی جهانی، به سطح پایین‌تری رسید و از آن پس، در همان سطح شناور باقی ماند. اما استانداردهای زندگی فراتر از درآمد، بهبود پیدا کرده است. آمریکایی‌ها از تکنولوژی‌های بهتری بهره‌مند هستند، در خانه‌های بزرگ‌تری زندگی می‌کنند، اوقات فراغت بیشتری دارند و طولانی‌تر، عمر می‌کنند.

پوپولیسم، آمریکا را مقتدر نخواهد کرد


دست کم در سیاست‌های توئیت‌شده ترامپ می‌توان نوعی وفاق و یکپارچگی ملاحظه کرد: یک دیوار در مرزهای مکزیک خواهیم ساخت، مهاجرت مسلمانان را محدود می‌کنیم، حمایت مالی از متحدان ناتو را کاهش می‌دهیم و نبرد تجاری با چین را آغاز خواهیم کرد! هرکدام از این شعارها، رفاه آمریکا را تهدید می‌کند. محدود کردن مهاجران و بازگرداندن آنها، در حدی که ترامپ پیشنهاد می‌کند، نیازمند یک دولت پلیسی است که دائم هویت‌ها را چک و خانه‌ها را بازرسی می‌کند و همسایگانی می‌طلبد که جاسوسی یکدیگر را می‌کنند؛ به این ترتیب آزادی‌های فردی و سرمایه اجتماعی آمریکاییان نابود خواهد شد. مواضع ترامپ در قبال ناتو، ایمنی و امنیت آمریکا و جهان را مخدوش می‌کند و برنامه‌های ضد‌تجاری او، این کشور را از مقام نخست در شاخص محیط کسب‌وکار به زیر خواهد کشید.

انحطاط، مولد پوپولیسمی است که رفاه آمریکا را به خطر می‌اندازد


مردم سطح رفاه را درک نمی‌کنند بلکه رویدادهای جاری زندگی است که به شدت روی آنها تاثیر می‌گذارد. خوشبختی ما در دوران رشد رفاه، چند برابر می‌شود و در مدت رکود یا کاهش رفاه، با سرعت بیشتری کاهش می‌یابد. مطالعه‌ای که از سوی اقتصاددانان نوبلیست، دانیل کاهنمن انجام‌شده نشان می‌دهد ما در برابر باخت و شکست، بیش از منفعت پیروزی، حساس هستیم. باخت می‌تواند «مطلق» باشد، مانند آنچه روم باستان تجربه کرد، و می‌تواند «نسبی» باشد، مانند آنچه امروز شهروندان آمریکا تجربه می‌کنند.

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 


گرچه آمریکا هنوز هم یکی از مرفه‌ترین کشورهای جهان است اما رکود و توقف رفاه آن در مدت 10 سال گذشته، سبب نارضایتی گسترده‌ای شده است. احساس زوال، رای‌دهندگان را افسرده و خشمگین کرده و در نتیجه بر جذابیت پوپولیست‌هایی نظیر ترامپ که با تضمین تغییرات بنیادی، وعده رهایی از رکود را به مردم می‌دهند، افزوده است.


اما رهاورد پوپولیسم برای مردم، چه از سوی ترامپ باشد چه دیگران، به جای زوال نسبی، زوال مطلق است: آمریکایی که مردم در آن آزادی کمتر و سرمایه اجتماعی ضعیف‌تری دارند؛ آمریکایی که ناامن است و در برابر تجارت خارجی بسته.


به غیر از آزادی‌های فردی که شاخص لگاتوم نشان می‌دهد اخیراً بهبود یافته است، اینها ستون‌های رفاه هستند که بیش از همه باید بهبود و ارتقا پیدا کنند. سرمایه اجتماعی، ایمنی و امنیت و کیفیت اقتصاد در آمریکا، اکنون به نسبت 10 سال پیش، در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد.

چرا پوپولیسم پایه‌های رفاه رو به رشد اروپا را به لرزه درآورده است؟


تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی مولد ترس و عدم تردید است، چیزی که پوپولیسم می‌تواند از آن بهره‌برداری کند.


مارگارت کنووان، نظریه‌پرداز سیاسی می‌گوید پوپولیسم «مانند یک سایه در تعقیب دموکراسی» است. در اروپای امروز اما، پوپولیسم تنها یک سایه نیست بلکه یک نیروی بدیمن و شوم است. چه از چپ رادیکال نشات گرفته باشد و چه از راست رادیکال، ظهور پوپولیسم، منطقه‌ای را که زمانی مرفه‌ترین نقطه جهان بود در معرض خطر بی‌ثباتی قرار داده است.


گرچه رفاه در مدت 10 سال گذشته در این قاره، همواره رو به افزایش بوده است اما بسیاری از مردم احساس خشم می‌کنند و معتقدند به آنها خیانت شده یا نادیده گرفته شده‌اند. تغییرات، حتی تغییرات مثبت می‌تواند سبب ناآرامی شود؛ به ویژه که اروپای پس از جنگ شاهد تحولات سریع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده است. گرچه جهانی‌سازی، سبب رشد اقتصادی منطقه شده اما، بسیاری از اروپاییان از فواید این رشد بهره‌ای نبرده‌اند. نابرابری در درآمد رو به افزایش است، بسیاری از افراد طبقه کارگر شغل خود را از دست داده‌اند و بدتر از همه، کارشان به نیروی کار خارجی ارزان‌تر، تفویض شده است. پیشرفت سریع تکنولوژی، صنایع را دستخوش تحولاتی کرده که کارگران و سالمندان، مهارت و دانش لازم برای رقابت با آن را ندارند. بحران مالی سال 2008 نیز به تمام این رویدادهای نامطلوب دامن زده است. پس جای تعجب نیست که بزرگ‌ترین حامیان احزاب پوپولیست، از گروه‌های خاص جامعه هستند: فقرا، سالمندان و کارگرانی که احساس می‌کنند از سوی «نظام» کنار گذاشته شده‌اند، یعنی «بازندگان جهانی‌سازی».


گرچه رفاه در مجموع، در اروپا رشد کرده اما برابری اقتصادی در رکود مانده است و این همان چیزی است که مردم تاثیر نامطلوبش را حس می‌کنند. فرانسه، دانمارک، انگلستان، اتریش و سوئد -تمام کشورهایی که رفاه مازاد تولید کرده‌اند و خود از مرفه‌ترین کشورهای جهان هستند- در کنار رشد رفاه، شاهد کاهش برابری اقتصادی و در کنار آن افزایش محبوبیت احزاب پوپولیست بوده‌اند. حتی آلمان هم از این پدیده در امان نمانده است. رفاه یونان در مجموع به دلیل بحران قرض‌ها و کاهش شدید کیفیت اقتصادی، دچار تنزل شده است. پوپولیست‌ها، گرچه با وعده افزایش رفاه، کسب محبوبیت کرده‌اند اما در واقع با اقداماتی که سبب تضعیف سرمایه‌داری لیبرال و بازار آزاد اروپا شده، رفاه اقتصادی را به خطر انداخته‌اند.

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 


علاوه بر این، جهانی‌سازی نه‌فقط اقتصاد، که جامعه اروپا را هم دستخوش تغییر کرده است. اروپا بیش‌ازپیش دچار تنوع فرهنگی و سکولار شده و البته با فرهنگ‌ها، مذاهب و دیدگاه‌های جنسی مختلف، مدارای بیشتری پیدا کرده است. این تغییر را می‌توان در افزایش امتیاز آزادی‌های فردی در سراسر اروپا، به ویژه در اروپای غربی مشاهده کرد. اما همه از این تغییرات مثبت خشنود نیستند. پوپولیست‌های جناح راست از احساس ترس و تردید مردم نسبت به تغییر هنجارهای اجتماعی سوءاستفاده می‌کنند و گسترش تروریسم در اروپا و بحران ادامه‌دار پناهجویان نیز هیزمی است که به آتش آنها ریخته می‌شود!


گرچه آزادی‌های فردی در این منطقه افزایش یافته اما سرمایه اجتماعی با ایستایی روبه‌رو شده یا حتی رو به تنزل گذاشته و همین امر درها را بیشتر به روی پوپولیسم باز کرده است. پوپولیست‌ها می‌گویند جامعه بهای افزایش آزادی و مدارا را با کاهش سرمایه اجتماعی (چند‌فرهنگی شدن جامعه و ناامنی) می‌پردازد. در نهایت تصویر اروپا نگران‌کننده است: گر چه رفاه رو به افزایش است اما تغییر در کیفیت اقتصاد، آزادی‌های فردی و سرمایه اجتماعی که به سبب بحران پناهجویان تشدید شده، زمینه را برای ظهور پوپولیسم فراهم کرده است؛ پوپولیسمی که خود تهدیدی برای رفاه به شمار می‌رود.

رهایی از بلای نفت


امارات متحده عربی، با گذر از اقتصاد وابسته به مواد خام، پیشگام رفاه شده است.


عربستان سعودی، زمانی قلمرو زندگی مرفه و آسان بود. شهروندان سعودی، نشسته بر دومین ذخایر عظیم نفتی جهان، از نعمت خدمات بهداشتی جامع، آب و برق یارانه‌ای، و خیابان‌هایی پر از خودروهای شاسی‌بلند، لذت می‌بردند. در کشوری که بنزین ارزان‌تر از آب است، معدودی از افراد نگران مصرف نفت بودند و به لطف حقوق بیکاری سخاوتمندانه‌ای که گاه‌به‌گاه، با کمک‌های نقدی ‌ترمیم می‌شد، حتی نگران شغل خود هم نبودند.


حالا قیمت نفت به نصف میزان خود در دو سال قبل، تقلیل پیدا کرده است. با پیش‌بینی‌های ناامیدکننده‌ای که برای قیمت نفت در 10سال آینده می‌شود، پادشاهی عربستان با کسری بودجه‌ای معادل 20 درصد تولید ناخالص ملی، روبه‌روست. این واقعیت نشان می‌دهد، سود حاصل از نفت خام می‌تواند ثروت تولید کند اما، رفاه نه. عربستان گرچه در میان 11 کشور ثروتمند جهان قرار دارد، اما در شاخص رفاه لگاتوم، در رتبه 85 جهان قرار گرفته است؛ یعنی پایین‌ترین جایگاه در میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس. عربستان اکنون یکی از منابع «کسری رفاه» دنیاست که هشدار می‌دهد سیاست تبدیل ثروت بادآورده نفت به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمد است.

 

 مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو)


ناکارآمدی نظام سیاسی استبدادی در این کشور، به وضوح سبب ضعف عملکرد آن در زیرشاخص‌های حکمرانی و آزادی‌های فردی شده است. به علاوه، مانع اصلی رسیدن به رفاهِ متناسب با ثروت در این کشور، در قلب نظام اقتصادی آن قرار دارد. عربستان نیز مانند بیشتر کشورهای غنی از نفت، تقریباً تمام اقتصاد خود را مبتنی بر صنعت نفت و گاز بنا کرده است؛ به طوری که 90 درصد درآمد دولت، ناشی از منابع نفتی است. از سوی دیگر صنعت نفت به دلیل وابستگی شدید به سرمایه، نمی‌تواند خالق فرصت‌های شغلی زیادی باشد. این صنعت استعدادها و سرمایه‌ای را که می‌تواند صرف متنوع‌سازی اقتصاد، تقویت بخش خصوصی و ایجاد مشاغل بیشتر شود، در خود حبس کرده است. اغلب مشاغل در بخش خدمات و زیرساخت‌ها به نیروی کار ارزان خارجی واگذار شده به همین سبب دو‌سوم نیروی کار این کشور ناگزیر در استخدام دولت هستند. تقریباً 60 درصد از نیروی کار و تقریباً یک نفر از هر پنج زن در عربستان، در جست‌وجوی شغل هستند و این همه نشان می‌دهد استعدادهای این کشور در حال اتلاف است.


البته، عربستان تنها قربانی وابستگی بیش از حد به نفت نیست. به طور متوسط، کشورهای وابسته به نفت، 22 مرتبه پایین‌تر از جایگاه متناسب با ثروت خود قرار گرفته‌اند. در نقطه مقابل، کشورهایی که درآمد آنها وابسته به نفت نیست، به طور میانگین چهار مرتبه بیشتر رفاه تولید کرده‌اند. کشورهای وابسته به نفت، هم از نظر سطح رفاه واقعی و هم توانایی تبدیل ثروت به زندگی مرفه، بسیار بد عمل کرده‌اند.


پیشرفت‌های اخیر امارات متحده عربی، شاید بتواند برای حرکت به سمت اقتصاد متنوع و جامعه مرفه، الگویی برای منطقه باشد. امارات در تلاش برای دستیابی به رفاه، بیش از همسایگان خود، از کشورهای عضو اوپک الگو گرفته است. سیاست‌های این کشور در یک دهه گذشته، وابستگی آن را به نفت کاهش داده و در مقابل، با تشویق صنایع تولیدی و مالی، اقتصاد را متنوع ساخته است. امارات به دلیل گشودگی برای سرمایه‌گذاری خارجی، سیاست‌های کاری منعطف، زیرساخت‌های پیشرفته و دسترسی آسان به تسهیلات (اعتبار)، به قطب تجارت خلیج تبدیل شده است. این شرایط به نوبه خود سبب تقویت اقتصاد شده و فرصت‌های شغلی بیشتری خلق کرده است.

 

آزادسازی بازار که با اجرای قانون رقابت در سال 2012، شدت گرفت سبب تشویق رقابت بین و درون بخش‌های مختلف شده و کشور را از وابستگی به نفت دور کرده است. تمامی این تحولات در نهایت به بهبود عملکرد امارات در شاخص‌های کیفیت اقتصاد و محیط کسب‌وکار انجامیده و جایگاه آن را در رتبه‌بندی شاخص رفاه، به مقام 41 جهان رسانده است. در سال جاری، امارات متحده عربی در میان کشورهای وابسته به نفت جهان، بالاترین امتیاز رفاه را به خود اختصاص داده و کسری 20‌رتبه‌ای از نظر زیرشاخص‌های مربوط به اقتصاد خود را عملاً پاک کرده است. تجربه امارات نشان می‌دهد، نفت ابدی نیست. کشورهای غنی از نفت با مشوق‌های درست می‌توانند از دام وابستگی به نفت رهایی پیدا کنند و به اقتصادی پویا دست یابند و تنها از این طریق است که می‌توانند رفاه را در جامعه خود افزایش دهند.

افزایش رفاه در آفریقا، کیفیت آموزش را بهبود نداده است


وقتی این پرسش مطرح می‌شود که چرا آفریقای سیاه نتوانسته است یک دهه رشد را به رفاه بیشتر تبدیل کند، اولین پاسخی که به ذهن می‌رسد، همواره موانع اقتصادی و ساختاری است. در واقع، وابستگی به منابع، تاثیر رشد اقتصادی را کمرنگ کرده است. گزارش لگاتوم در آغاز سال 2016 حاکی از بهبود حکمرانی و افزایش نهادهای حافظ رفاه در این منطقه بود اما بر ناکامی بسیاری از کشورهای آفریقای سیاه در ایجاد رهبری و ثبات لازم برای رسیدن به شرایط بهتری از رفاه نیز تاکید می‌گذاشت. مهم‌تر از این یافته، بسیاری از کشورهای منطقه در توسعه و سرمایه‌گذاری در سیستم آموزشی خود، ناموفق بوده‌اند. حتی با در نظر گرفتن ثروت، منطقه آفریقای سیاه از نظر زیرشاخص‌های آموزش، عملکرد بسیار نامطلوبی دارد. در اکثر این کشورها، هیچ برنامه‌ای برای مدرسه‌سازی وجود ندارد. در مواردی هم که مدرسه وجود دارد بچه‌ها از تحصیل محروم می‌مانند چراکه ناچارند برای حمایت از خانواده خود کار کنند یا دختران ناگزیر به ازدواج هستند.


اما پرسش اصلی اینجاست، چرا مساله‌ای با این اهمیت، یعنی آموزش، نادیده گرفته می‌شود؟


یک دلیل، توسعه بازارهای وابسته به کالاست که نیاز به سرمایه‌گذاری روی افراد و زیرساخت‌ها را در سایه قرار داده است. حالا که این نرخ رشد رو به کاهش گذاشته، بسیاری از کشورهای آفریقایی به این نتیجه رسیده‌اند که فاقد نظام آموزشی توسعه‌یافته‌ای هستند که لازمه رشد اقتصادی است. حتی کشورهای مرفه‌تر منطقه مانند آفریقای جنوبی، رواندا و غنا، از این قاعده مستثنی نیستند. هر سه کشور، از سال 2007 به بعد، در حوزه حکمرانی و آزادی‌های فردی عملکرد مطلوبی داشته‌اند اما، هنوز هم‌سطح آموزش در آنها پایین است.


یافته دیگر گزارش لگاتوم در مورد آفریقا آن است که این منطقه باید بر توسعه بخش تولید خود متمرکز شود، این فرآیند عکس اتفاقی است که در نیجریه و کشورهای مشابه رخ داده و اقتصاد در آنها از صنایع اولیه، به سمت خدمات روی آورده است. غیرصنعتی شدن نابهنگام، قابلیت توسعه بلندمدت را با فشار بر شکل‌گیری طبقه متوسط و ممانعت از افزایش دستمزدها، محدود می‌کند. این فرآیند همچنین بدان معناست که سرمایه انسانی به قدر کافی توسعه پیدا نکرده است. جهش به بخش خدمات، به معنای جهش از کارهای کشاورزی کم‌مهارت، به مشاغل کم‌مهارت در صنعت خدمات است. در نبود یک نظام آموزشی کارآمد، این جهش به توسعه‌ای با کمترین پایداری منجر می‌شود. تولید و رشدی که برای منطقه به همراه می‌آورد، به سطحی از سرمایه انسانی و مهارت‌های فردی نیاز دارد که بسیاری از کشورها از آن محروم‌اند. لذا به نظر می‌رسد برطرف کردن موانع آموزشی در آفریقای سیاه، کلید بالا رفتن از پله‌های نردبان رفاه برای این قاره است. «اگر از ثروت استفاده کنید، به پایان می‌رسد، اما اگر آموزش به کار گیرید افزایش می‌یابد.»

چرا آمریکای لاتین، راه رسیدن به رفاه را نمی‌داند؟


بر خلاف سایر مناطق جهان، رفاه در آمریکای لاتین تابع چرخه اقتصادی است. وقتی اقتصاد رو به رشد است، رفاه نیز بهبود می‌یابد. وقتی اقتصاد دچار رکود می‌شود، رفاه هم سقوط می‌کند. چرا رفاه آمریکای لاتین تا این حد به شرایط اقتصادی وابسته است؟


تعداد افرادی که سالانه در برزیل به قتل می‌رسند، تقریباً برابر با تعداد کشته‌شدگان جنگ داخلی سوریه است. برزیل در این فاجعه تنها نیست. آمریکای لاتین خشونت‌بارترین منطقه جهان است؛ در حالی که تنها 10 درصد از جمعیت جهان در این منطقه زندگی می‌کنند، نیمی از کشتار جهان به نام آن رقم خورده است. هندوراس از این منظر شرایط بدتری دارد تا آنجا که شهر سن پدرو سولای آن، عنوان «پایتخت قتل» جهان را از آن خود کرده است. فقدان ایمنی فردی به راحتی تبیین می‌کند که چرا منطقه در رسیدن به ابتدایی‌ترین ملزومات رفاه، ناکام مانده است. بدتر آنکه تنها مساله ایمنی مطرح نیست، امنیت هم در آمریکای لاتین، معنایی ندارد.


حکمرانی در آمریکای لاتین از بیخ و بن ضعیف است. منطقه، از نظر زیرشاخص اعتماد به حاکمیت و کارآمدی آن، امتیاز بسیار پایینی کسب کرده است. در حالی که میزان اعتماد مردم به دولت ملی در اروپا و آسیا به ترتیب 41 و 58 درصد است، تنها 37 درصد از شهروندان آمریکای لاتین به دولت‌های خود اعتماد دارند. سایر ابعاد رفاه هم در این منطقه، ضعیف و غیرقابل قبول‌اند. پس از ایمنی و امنیت، بدترین عملکرد منطقه در زیرشاخص‌های آموزش مشاهده می‌شود. کیفیت نامطلوب آموزش و سطح پایین سرمایه انسانی هر دو مانعی جدی بر سر راه رشد رفاه محسوب می‌شوند.

 

مرفهین بی درد؛ فقرای در جستجوی رفاه (2) (اسلایدشو) 


در نبود بستر و زیربنای مناسب، رفاه آمریکای لاتین تا حد زیادی به عملکرد اقتصاد وابسته شده است. وقتی چرخ اقتصاد به خوبی می‌چرخد، فرصت‌های اقتصادی فراوان‌تر می‌شود و چالش‌های آموزش ضعیف و حکمرانی نامطلوب را می‌پوشاند. نتیجه آن است که رفاه افزایش پیدا می‌کند، اما روی زمینی که سست و لرزان است. بالعکس وقتی اقتصاد از رونق باز می‌ایستد، رفاه هم سقوط می‌کند. بدون وجود زیربنای لازم، رفاه بادآورده را باد می‌برد. در واقع، چیزی وجود ندارد که تضمین‌کننده تداوم و بقای رفاه باشد.


تاثیرات رکود در رشد اقتصاد وابسته به مواد خام در منطقه، اکنون به خوبی حس می‌شود. رفاه در برزیل رو به تنزل است و در شیلی و کلمبیا دچار ایستایی شده است. در جایی که رشد رفاه مشاهده می‌شود، مانند آرژانتین، نرخ رشد به طور قابل ملاحظه‌ای با کندی روبه‌رو شده است.


به همین دلیل است که گزارش لگاتوم می‌نویسد، آمریکای لاتین هنوز یاد نگرفته است که متناسب با ثروتش، رفاه ایجاد کند. تنها دو بخش از جهان -آفریقای سیاه و اروپا- به خوبی آموخته‌اند که چگونه باید از ثروت اقتصادی خود استفاده کنند و برای شهروندانشان رفاه بیافرینند. تمام جهان رفاه کمتری از آنچه انتظار می‌رود، ایجاد کرده اما رفاه در هیچ کجا به بدی آمریکای لاتین نبوده است.

ستارگان درخشان رفاه در آسیای جنوب شرقی


کامبوج، اندونزی و فیلیپین و ویتنام همگی در یک دهه گذشته شاهد رشد سریع رفاه بوده‌اند. سرمایه‌گذاری در زیربنای اصلی رشد رفاه در این سه کشور نخست سبب شده است آنها بتوانند تاثیر رشد اقتصادی بر رفاه را چند برابر کنند و به رفاهی دست یابند که فراتر از ثروت رو به افزایش آنهاست. بی‌تردید می‌توان گفت بیشترین رفاه فردی در دهه گذشته در کشورهای آسیایی ایجاد شده است که میلیون‌ها نفر از شهروندان خود را از فقر به رفاه رسانده‌اند. ثروت در اندونزی در این مدت 40 درصد افزایش پیدا کرده و رفاه بیشتری نیز با آن همراه شده است. این کشور اکنون در شاخص لگاتوم سومین رتبه را در جهش رفاه به خود اختصاص داده است.


اما، تنها ثروت نیست که رشد رفاه را در کشورهایی نظیر اندونزی رقم زده است. کسب رفاه از ثروت به واسطه افزایش توانمندی این کشورها در تبدیل ثروت به رفاه چند برابر شده است. اندونزی کسری رفاه را به رفاه مازاد تبدیل کرده، رفاه مازاد در فیلیپین تقریباً دو برابر شده و در کامبوج به چهار برابر افزایش پیدا کرده است. اقتصاد رقابتی و محیط کسب‌وکار نیز مانند دیگر کشورهای آسیایی در این سه کشور رو به بهبود بوده است اما منشأ رفاهِ بیشتر در آنان را باید در شاخص‌های ساختاری کلیدی مانند حکمرانی، آزادی فردی و سرمایه اجتماعی جست‌وجو کرد. مازاد در سرمایه اجتماعی هر سه کشور قابل مشاهده است و با عملکرد مطلوب در دو حوزه حکمرانی و آزادی فردی همراه شده است. همین امر رشد رفاه را چند برابر کرده است. ماجرای رفاه در سه کشور فیلیپین، اندونزی و کامبوج همین است اما ویتنام داستان دیگری دارد.

 

ویتنام در سال 2007 سرآمد مازاد رفاه در جنوب شرق آسیا بود. از آن زمان تاکنون نیز به خوبی روند رشد خود را حفظ کرده است. گشودن درها به روی اقتصاد بازار و پیوستن به جریان تولید جهانی، در کمتر از یک نسل این کشور را از یک اقتصاد کمتر توسعه‌یافته به کشوری با درآمد متوسط تبدیل کرد. آنچه در مورد ویتنام قابل توجه است همگرایی سریع آن با کشورهای آسه آن است. رفاه ویتنام تنها در مدت پنج سال گذشته به سطح چین رسیده و حتی از آن پیشی گرفته است. دلیل این پیشرفت، بهبود قابل توجه کیفیت اقتصاد و آموزش است که سبب شده ویتنام اینک در میان 50 کشور برتر جدول رتبه‌بندی لگاتوم قرار بگیرد.

 

نسبت افرادی که با کمتر از دو دلار در روز زندگی خود را می‌گذراندند از 22 درصد به سه درصد کاهش یافته و قریب به 10 میلیون نفر از فقر مطلق رهایی پیدا کرده‌اند. شاخص لگاتوم نشان می‌دهد روزبه‌روز تعداد بیشتری از مردم ویتنام از درآمد و استانداردهای زندگی خود احساس رضایت می‌کنند. شاخص آموزش هم نشان می‌دهد نظام آموزشی و نرخ سواد در این کشور رو به بهبود است.
گرچه مازاد رفاه ویتنام همچنان بالاست اما در مقایسه با سال 2007 کاهش اندکی پیدا کرده است. این، تا حد زیادی ناشی از ناکامی در پایه‌های زیربنایی رشد رفاه است. کسری در دو شاخص حکمرانی و آزادی فردی در ویتنام افزایش یافته است.

 

بدین ترتیب عملکرد این کشور گرچه تاثیرگذار و تحسین‌برانگیز است اما، باید گفت در مقایسه با کشورهای همسایه، رفاه ویتنام در معرض خطر است.
ویتنام، اندونزی، فیلیپین و کامبوج در کنار هم، این قابلیت را دارند که به ستارگان درخشان رفاه جهانی تبدیل شوند، اما باید به خاطر داشته باشند بدون سرمایه‌گذاری در پایه‌های اصلی رشد رفاه، رفاه آنها در آینده تا حد زیادی به ثروتشان وابسته خواهد شد و توفان‌های اقتصادی همواره ویرانگرند. بدون مردمان آزاد، حکومت‌های عادل و جامعه‌ای مستحکم، دوام و انعطاف رفاه حتی در ثروتمندترین کشورها زیر سوال است. نور ستارگان درخشان هم در یک آسمان توفانی غبارآلود، به سرعت بی‌فروغ می‌شود!

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …حمله وران و توهین کنندگان در فضای مجازی هر روز بیشتر می شوند و این مختص ایران نیستاول بازار خبربازار خبر سایت تحلیلی خبری اقتصاد ایران قیمت سکه و ارز قیمت خودرو آگهی استخدامموفقیت نام‌آورترین شرکت‌های فناوری جهان در شمال کالیفرنیا در حال رقابت در کار و ساخت‌و صما ساختمان و مسکنمعاونت مسکن و ساختمان وزات راه وشهرسازی با بیان اینکه یکی از شاخص‌ترین مولفه‌های فروش اقساطی خودروفروش ویژه ایران خودرو فروش …شرایط فروش اقساطی خودرو ام جی به قیمت نقدی خودروها مالیات بر ارزش… مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی حمله وران و توهین کنندگان در فضای مجازی هر روز بیشتر می شوند و این مختص ایران نیستاول در بازار خبر بازار خبر سایت تحلیلی خبری اقتصاد ایران قیمت سکه و ارز قیمت خودرو آگهی استخدام موفقیت نام‌آورترین شرکت‌های فناوری جهان در شمال کالیفرنیا در حال رقابت در کار و ساخت‌و‌ساز هستند صما ساختمان و مسکن سایت خبری و تحلیلی صنعت ساختمان ایران مدیرکل دفتر توسعه مهندسی وزارت راه وشهرسازی با فروش خودرو لیزینگ خودرو شرایط فروش اقساطی تندر اتوماتیک غدیر لیزینگ غدیر نام خودرو تندر اتوماتیک…


ادامه مطلب ...

برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)

[ad_1]
نقش روشنفکر در ....؟

نقش-روشنفکر-درآیا روشنفکران گروه پر شماری از مردم‌اند یا دسته‌ای بی‌نهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...

معرفیِ کتاب «نقش روشنفکر»، اثر ادوارد سعید

معرفیِ-کتاب-نقش-روشنفکر-اثر-ادوارد-سعیدریشه‌ی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...

جادوی کلام

جادوی-کلاماین پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیله‌ی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...

زبان و مفهوم‌سازی

زبان-و-مفهوم‌سازیاگر خواسته باشیم به ماهیت ویژه‌ی مفهوم دینی- اسطوره‌ای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...

جای زبان و اسطوره در الگوی فرهنگ بشری

جای-زبان-و-اسطوره-در-الگوی-فرهنگ-بشریافلاطون در نخستین عبارت گفتگونامه‌ی فایدروس وصف می‌کند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس می‌گذارد ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (2)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(2)برخی از ماتریالیست‌ها مدعی‌اند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (1)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(1)یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...

برهان صدیقین در اثبات خدا

برهان-صدیقین-در-اثبات-خداصدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...

برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)

برهان-امکان-و-وجوب-در-اثبات-خدا-(2)شبهه پیشین می‌خواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیده‌های مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برهان وجوب و امکان براهین وجود خدا این برهان، یکی از براهین معروف و متقن عقلی در باب اثبات وجود خداست، که در آثار ابن برهان نظم در اثبات خدا معرفی برهان نظم این برهان مبتنی بر تجربه و نفیتصادف استممکن است کسی این برهان را چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ فرد کافر از آنجا که به وجود امری ماورای درد در ناحیه‌ی عقب سر و گردندرد در ناحیه‌یبرجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی چرا سازش با آمریکا غیرعقلانی است و نتیجه پیاده‌روی ثواب زیارت امام حسین علیه السلامثوابزیارتامامبرجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی چرا سازش با آمریکا غیرعقلانی است و نتیجه پیاده‌روی چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟پیوند زکات و نماز در آیات حقیقت نماز راز نماز در نهج البلاغه نماز در سیره پیشوایانمعجزات و کرامات پیامبر اعظمصلی الله علیه وآله …معجزات و کرامات پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله مصطفی کریمی چکیده کارهای خارق اثبات وجود امام زمانعج برای اهل سنّتپرسش چگونه می توان وجود مهدی موعود را برای برادران اهل سنّت اثبات نمود؟ پاسخ در این چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟به خانواده خود فرمان نماز بده و بر این کار پشتکار داشته باش و در این راه صابر باشطه اخلاق در قران کریم ج فصل سوم مکتبهاى اخلاقى در علم اخلاق مکاتب فراوانى است که بسیارى از آنها انحرافى است و برهان وجوب و امکان براهین وجود خدا این برهان، یکی از براهین معروف و متقن عقلی در باب اثبات وجود خداست، که در آثار ابن سینا‌ به برهان نظم در اثبات خدا معرفی برهان نظم این برهان مبتنی بر تجربه و نفیتصادف استممکن است کسی این برهان را نپذیرد ولی اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری چگونه وجود پرسش و پاسخ ، چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟پاسخفرد کافر از آنجا که به وجود امری درد در ناحیه‌ی عقب سر و گردن درد در ناحیه چه عاملی باعث ایجاد درد در ناحیه‌ی پشت سر و گردن می‌شود؟ سر با وجود مهره‌هایی در ناحیه‌ی ثواب زیارت امام حسین علیه السلام ثوابزیارت برجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی چرا سازش با آمریکا غیرعقلانی است و نتیجه پیاده‌روی اربعین چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟ پیوند زکات و نماز در آیات حقیقت نماز راز نماز در نهج البلاغه نماز در سیره پیشوایان معجزات و کرامات پیامبر اعظمصلی الله علیه وآله مصطفی کریمی معجزات و کرامات پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله مصطفی کریمی چکیده کارهای خارق العاده چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟ به خانواده خود فرمان نماز بده و بر این کار پشتکار داشته باش و در این راه صابر باشطه سال اثبات وجود امام زمانعج برای اهل سنّت پرسش چگونه می توان وجود مهدی موعود را برای برادران اهل سنّت اثبات نمود؟ پاسخ در این که مهدی مسجد و کلیسا پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت نظر شما در مورد دین مسیحیت چیست؟ یکی از دین‌هایی که خداوند متعال به فرزندان ابراهیم ـ علیه قرائن در اثبات جرم


ادامه مطلب ...

برهان حدوث در اثبات خدا (2)

[ad_1]

ادله خداشناسی و نقد شبهات منکران

شبهه سوم: واجب الوجود بودن ماده

برخی از ماتریالیست‌ها مدعی‌اند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ماده از قبیل حرکت و انتقال به علتی نیازمند است. آخوندزاده- که از ایدئولوژی مارکسیست ها متأثر بود- از مدعیان اشکال فوق است و ماهیت وجود مادی را ماهیت واجب توصیف می‌کند. دلیل وی لزوم تسلسل از نیازمندی وجود ماده به علل است اما وقتی خود ماده از علت مستغنی شود، اشکال تسلسل نیز از بین می‌رود. (1)
برخی دیگر نیز وجود مادی را ضروری الوجود و به تبع آن قدیم وصف کردند. (2)
بنیادهای این شبهه در سده‌های متمادی پیشین در مکتبی به نام «دهریون» قابل رهگیری است. آنان به قدم عالم قایل بودند و گاهی با ائمه اطهار (علیهم السلام) منازعه کرده و از حدوث عالم سؤال و طلب دلیل می‌نمودند که ابن ابوالعوجاء یکی از چهره‌های شناخته شده آنان است که تاریخ، مباحثه وی با امام صادق (علیه السلام) را ثبت کرده است. (3)

پاسخ شبهه

1. اگر این شبهه درصدد اثبات واجب الوجود بودن ماده از طریق قدیم و ازلی انگاری وجود ماده است، پاسخ آن از نقد شبهه دوم روشن شد. چرا که گفته شد اولاً ازلی بودن وجود خاص مادی یا ازلی انگاری وجود عالم مادی فرق دارد و خود وجود مادی نمی‌تواند به دلیل حرکت، تغییر و حدوث و امکان، ازلی و قدیمی باشد که توضیح آن گذشت.
2. اما اگر این شبهه درصدد اثبات واجب الوجود بودن ماده از طریق نفس وجود مادی باشد، باید گفت، هیچ دلیلی بر این ادعا اقامه نشده است و نفس وجود بودن، هم با وجود ممکن و هم با وجود واجب سازگار است، ماهیت ممکنه نیز بعد از مهیا شدن شرایط و عللش به عرصه وجود گام می‌گذارد. اما نکته ظریفی که بین آن دو وجود دارد این است که وجود واجب الوجود- که وجود متعالی و فراتر از ماده است- واجب الوجود بالذات به معنای حقیقی کلمه است، یعنی وجودش از هستی خودش است و از بیرون اخذ نشده است. اما وجود مادی که از کانال علت خارجی به مرحله وجوب و وجود رسیده است، اصل وجودش را از غیر اخذ نموده است، هرچند که به تعبیر فلسفی به ایجاب علت، وجود ممکن هم واجب الوجود می‌شود، اما واجب الوجود بودن وجود مادی، واجب الوجود بالغیر است، مانند چربی غذا که چربی‌اش به دلیل روغن است.
خلط بین معنای واجب الوجود بالذات و بالغیر موجب توهم شبهه فوق شده است.

شبهه چهارم: بی‌معنایی خلقت از عدم

از شبهات کهن در مقوله آفرینش چگونگی خلقت جهان است (4) که برای آن سه فرض وجود دارد.

فرض اول، خلقت جهان از عدم:

به این معنی که خداوند جهان را از «عدم» به «وجود و هستی» مبّدل و خلق کرد. این فرض موافق ظواهر متون دینی و دیدگاه متکلمان است که «خلق»، «ابداع»، «حدوث و احداث» و «فعل» را خلقت از عدم و لزوم وجود سابقه عدم بر فعل تفسیر می‌کنند.
اشکال این فرض این است که عقل ذاتی و ضروری شیء را از خود شیء قابل انفکاک و عدم نمی‌داند، عدم که عدم است، نمی‌تواند به نقیض خود یعنی «وجود» تبدیل شود، یا برعکس «وجود» نمی‌تواند بر نقیض خود یعنی «عدم» تحول گردد، به دیگر سخن، خلق از عدم برای عقل قابل تصور و توجیه نیست. (5)
برخی از منکران خدا با توجه به این که نتوانستند تصویر روشنی از خلقت ارائه دهند، آن را بهانه الحادشان ذکر کردند. (6) راسل خلقت جهان از عدم توسط خدا را بی‌معنا و خارج از تبیین قوانین علّی و تجربی دانسته و ممتنع وصف می‌کند. (7)

فرض دوم، صدفه:

آفرینش جهان از عدم نه توسط خداوند (فرض اول) بلکه از روی صدفه و خود به خود باشد. راسل این فرض را مانند فرض پیشین ممتنع و غیرمنطقی تفسیر می‌کند. اما چون در نظر وی نظریه حدوث جهان معقولانه‌تر از نظریه قدم جهان است، حدوث جهان با فرضیه صدفه را ترجیح می‌دهد. (8)

فرض سوم، تصویر قدم عالم:

‌به این معنا که جهان بدون نیاز به آفریننده، وجود ازلی و قدیمی دارد و لازم نیست که برای آن محدث و آفریننده‌ای فرض شود.
حاصل آن که فرضیه اول- که مورد تأکید برهان حدوث و متألهان می‌باشد- فرضی است که عقل تصور درست و صحیحی از آن ندارد، و لذا برهان حدوث و به تبع آن اثبات محدث و واجب الوجود نیز از آن استنتاج نمی‌شود.

نقد و نظر

در نقد این شبهه باید گفت، در مسأله آفرینش، فرض های قابل تصور به سه فرض مزبور منحصر نیست، بلکه فرضیه چهارمی به نام «تجلی و تنزل وجود» مطرح است که صاحب شبهه و دیگر ملحدان به آن توجه ندارند. ما نخست به توجیه نظریه خلقت از عدم می‌پردازیم، سپس فرضیه چهارم را مورد تحلیل و تقریر قرار خواهیم داد که از نظریات بکر عرفا می‌باشد.

1. توجیه نظریه خلقت از عدم

در تقریر اشکال فرضیه «خلقت از عدم»، خلاف عقل و منطق فرض شده بود، لکن می‌توان با تمسک به قدرت محدود ذهن و نفس انسانی از اشکال فوق پاسخ داد، توضیح اینکه:
ذهن انسان دو نوع فعالیت می‌تواند انجام دهد، فعالیت اول و مهم آن صورت برداری از اشیاء خارجی و سپردن آن در قوه خیال و حافظه است که در صورت اراده آن را تحلیل و اعاده می‌کند. در این فعالیت ذهن دست به فعل و خلقی نمی‌زند.
فعالیت دوم ذهن، ساختن و خلق صورت‌های مختلف ذهنی است که آنها تا به حال وجود خارجی نداشته‌اند، مثلاً ذهن انسان می‌تواند کوهی از طلا، اسب بالدار، حیوان دو یا ده سر و هم‌چنین امور کلی و ممتنعات را تصور کند.
ممکن است گفته شود مثلاً تصور اسب بالدار خلق از عدم نیست، بلکه ترکیب اسب و بال با یکدیگر و تصور آن در یک شیء به نام «اسب بالدار» است. در پاسخ باید گفت با این وجود ذهن این قدرت را دارد که از اشیاء مختلف صورت جدیدی خلق کند، خود این صورت جدید است و پیشینه‌ای ندارد و نیز تصور امور کلی و ممتنعات از این شبهه مصون است. افزون بر این نفس انسان می‌تواند صورت‌های مجرد که منشأ انتزاع خارجی ندارد را تصور و به تعبیری در ذهن خود ایجاد کند که در این صورت شبهه ترکیب صورت و نه خلق دیگر مطرح نمی‌شود.
سؤال این است که این صورت‌های ساخته شده توسط ذهن، چگونه خلق شده‌اند؟ آیا این فعالیت ذهن شبیه و قریب «خلق از عدم» نیست؟
قدرت و خلاقیتی که ذهن در خلق تصاویر ذهنی دارد، با این که محدود است و جلوه بسیار کوچکی از خلاقیت الاهی است، تا حدودی اضلاع و زوایای تاریک خلقت را برای ما روشن می‌کند. در روایت نیز وارد شده است که: «من عرف نفسه عرف ربه» (9).
علاوه این که فلاسفه و عرفا در وصف قدرت نفس به نکات فوق العاده‌ای اشاره داشتند که از آن جمله این است که نفس در صورت برخورداری از قوه لازم در اثر تهذیب و تکامل، می‌تواند صورت ذهنی خود را در خارج خلق کند. (10)
صدرالمتألهین در این باره می‌نویسد:
«ان الله قد خلق النفس الانسانیة بحث یکون لها اقتدار علی ایجاد صورالاشیاء المجردة و المادیة... و خلق النفس مثالاً لذاته و صفاته و افعاله فانه تعالی متره عن المثل لا عن المثال... بعض المتجردین عن جلباب البشریة من اصحاب المعارج- فانهم لشدة اتصالهم بعالم القدس و محل الکرامة و کمال قولهم- یقدرون علی ایجاد امور موجودة فی الخارج مترتبة علیها الآثار». (11)
هم‌چنین عرفا به «طی الارض» معتقد بل بعضی از آنان به آن متصف‌اند که در اثر آن مسافت دوری را در زمان بسیار کوتاهی طی می‌کنند. چگونگی تحقق آن برای دیگران امری مجهول است، اما یک نظریه این است که عارف صورت جسمی بدن خود را در نقطه مبدأ اعدام و آن را در منطقه دیگر ایجاد می‌کند. (12)
بنابراین نفس انسان از قدرت و خلاقیتی که در خلق صور ذهنی و بالاتر از آن، خلق در خارج برخوردار است، خود گواه روشن بر امکان نظریه «خلقت از عدم» توسط خداوند قادر مطلق می‌باشد و اتهام غیرمعقولانه و امتناع عقلی آن را رفع می‌کند.

2. خلقت تنزّل و تجلی وجود

نکته ظریف و مهم در تفسیر چگونگی خلقت، نگاه ژرف و عرفانی به معنا و حقیقت آن است. متکلمان و هم‌چنین مردم معنای خلقت را خلق از عدم تفسیر می‌کنند و در واقع خلق را به آفرینش بعد از عدم تفسیر کردند که قید «عدم» شرط و مقوم آن محسوب می‌شود. لکن گفته شد که در تبیین مسأله خلقت فرضیه چهارمی وجود دارد که خلق را نوعی تنزل و تجلی وجود الاهی تفسیر می‌کند. عرفا و بعضی فلاسفه قید «عدم» را در معنای خلق لحاظ ننموده‌اند (13) و از خلق و آفرینش جهان توسط خداوند معنای بدیعی ارائه نموده‌اند که فهم و شناخت کنه آن به آشنایی با مبانی و اصول عرفانی بلکه طی طریقت و نیل به آن منوط و نیازمند است. نگارنده با اذعان به قصور خود با عنایت الاهی به توضیح مختصر آن می‌پردازد.
1. وجود حقیقی، کامل و بحت (خالص) به واجب الوجود و خداوند منحصر است. بنابر اصل وحدت وجود عرفا، وجودهای امکانی نه وجود حقیقی و به اصطلاح «بود»، بلکه پرتو و تجلی وجود الاهی و به اصطلاح «نمود» حق تعالی است. پس اصل وجودهای امکانی به نحو کامل و بحت در علم حق تعالی متحقق است. (14)
بنابر اصل «تشکیک وجود» فلاسفه وجودهای امکانی هر چند وجود حقیقی هستند لکن مرتبه وجود آنها مرتبه بسیار ضعیف از وجود خداوند است، هرچه سلسله وجودها از خداوند دور می‌شوند، اصل وجود آنها ضعیف شده و ابتلای آن به محدودیت‌ها و عدم‌ها زیادتر می‌شود. اما اصل وجود همه ممکنات نخست در حق تعالی به نحو وجود بسیط بوده است، اما با افاضه الاهی، وجودهای ممکن از ذات الاهی تنزل و سیر نزولی پیدا کردند. (15)
2. برای تقریب به ذهن معنای فوق یعنی وجود ممکنات به نحو بسیط در ذات الاهی، اندیشه‌وران اسلامی به نور خورشید مثال می‌زنند که نور خورشید در ذات خورشید بوده و از آن پرتوافکنی می‌کند.
مثال دیگری که به ذهن نگارنده خطور کرده است، به مداد مربوط می‌شود. نقاش ماهر و با تجربه با یک مداد مشکی می‌تواند نقاشی‌های متنوع، دل انگیز و اعجاب‌آمیزی به تصویر کشد که چشم هر بیننده‌ای را خیره کند. اصل نقاشی‌های متکثر و دل انگیز همه‌شان از نوک یک یا دو میلی‌متری یک مداد نشأت گرفته و خلق شده‌اند.
تصاویر و نقاشی‌های متعدد به شکل‌های خاص خودشان- و به اصطلاح فلسفی‌«وجود تفصیلی» - در مغز مداد تحقق نداشته‌اند، بلکه امر حادث و جدید می‌باشد، چنان که مخلوقات امکانی به شکل‌های موجود در ذات الاهی وجود نداشتند. اما اصل وجود نقاشی‌ها و تصاویر که همان سیاهی‌ها و خطوط آن می‌باشند در مغز یک مداد یک یا دو میلی متری نهفته است، که در فلسفه از آن به «وجود مجمل یا بسیط» تعبیر می‌شود. نقاش ماهر با خلاقیت خود و با حرکت‌های مختلف دست و مداد- که عدم و خارج از وجود نقاشی است- از آن تصاویر دل انگیزی خلق می‌کند؛ چنان که اصل وجودهای ممکنات در ذات الاهی نهفته بوده‌اند، و خداوند قادر و خلاق با قدرت بی‌نهایت خویش از آن وجودهای نهفته تصاویر متنوعی به شکل عالم ممکنات، خلق و ابداع نمود.
به قول جامی:

حبذا روزی که پیش از روز و شب *** فارغ از اندوه و آزاد از طلب
متحد بودیم با شاه وجود *** حکم غیریت به کلی محو بود (16)
بود اعیان جهان بی چند و چون *** ز امتیاز علمی و عینی مصون

3. خداوند متعال که موجود حقیقی و کامل با قدرت بی‌نهایت است، بر حسب فیّاضیت و اراده خویش درصدد آشکار و اظهار کردن کمالات بی‌نهایت موجود در ذات خود برآمد. (17)
نقاش و آفریدگار جهان مرتبه‌ای از کمالات خویش را نه از عدم بلکه از کتم وجود خویش به عالم ممکنات تنزل داد و به تعبیر عرفانی، جلوه‌های کمالات خویش را متجلی کرد.

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد *** عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (18)

در تأیید این نظر عرفا به روایت امام علی (علیه السلام) نیز اشاره می‌شود که فرمود:
«الحمدالله المتجلی لخلقه بخلقه» (19).
در این روایت که به تجلی خدا تصریح شده، چگونگی آن با همان آفرینش مخلوقات توضیح داده شده است.
حاصل آنکه اصل آفرینش جهان، آفرینش از عدم نیست تا اشکال امتناع خلقت از عدم و نامعنایی آن مطرح شود، بلکه تنزّل وجود از ذات الاهی و تجلی آن و به عبارتی آشکار کردن آن است و این معنا و تفسیر از خلقت- با مثالی که زده شد- هیچ استبعادی در آن نیست.
عرفا در چگونگی تبیین فیض الاهی، اصطلاحات و اصول متعددی را مانند مقام «احدیت»، «صفات»، «واحدیت»، «اعیان ثابته»، «فیض اقدس» و «فیض مقدس» ذکر کرده‌اند که توضیح آنها از حوصله این مقال خارج است. هم‌چنین نقل و تحقیق آرای عرفا (20) را به خود خواننده واگذار نموده و در این جا فقط به گزارش یکی از معاصران بسنده می‌شود:

جوادی آملی

«ایجاد به معنای این نیست که چیزی معدوم محض بوده و از آن پس موجود شود. و «اعدام» به این معنا نمی‌باشد که چیزی موجود بوده و معدوم محض شود، بلکه حقیقت آنها به «اظهار» و «اخفاء» بازمی‌گردد. در ایجاد، خداوند سبحان آنچه را که در کتم غیب داشته از مخزن غیبی به فیض منبسط و امر واحد خود «وَ مَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ » (قمر: 50)، ظاهر می‌گرداند، و با اظهار جهانی، خود مخفی و پنهان می‌شود و خلق در این آفرینش، آویختن پرده و حجابی است که در تار و پود آن مخلوقات قرار گرفته‌اند و مخازن غیب که در نزد خداوند هستند، از تغییر و دگرگونی مصون می‌باشند... » (21).
بر این اساس وجود عالم ممکن و خلق آن وجود کاملاً ممکن و بدون هیچ استبعاد و امتناع عقلی است.

3. عدم ملازمه جهل و امتناع

ما در شماره پیشین تصویری عقلانی از آفرینش جهان ارائه دادیم، لکن اگر کسی باز منکر آن باشد، در نهایت باید گفت ما به نحوه آفرینش جهان ممکن از عدم یا غیر آن، علم و شناخت نداریم، این جهل ما موجب نمی‌شود که به امتناع عقلی آن حکم صادر نماییم، چرا که با وجود پیشرفت علوم تجربی، هنوز دانشمندان از راز و حقیقت بیشتر طبیعت، مانند هسته مرکزی اتم‌ها اطلاع کافی ندارند، اما آن را به ناتوانی خودشان حمل می‌کنند.
در آفرینش جهان نیز وقتی براهین عقلی مانند برهان امکان و حدوث، نیازمندی جهان ممکن به واجب الوجود را ثابت و مبرهن می‌کند، صرف جهل انسان به نحوه خلقت، آسیب و خللی به اعتبار براهین فوق متوجه نمی‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. «اشیاء در تنوعات و انتقالات خود از نوعی به نوعی و از حالتی به حالتی محتاج به سبب است نه در ماهیت و ذات خود... پس ماهیت اشیاء واجب است و کائنات که مجمع اشیاء است من حیث الماهیة ممکن الوجود نمی‌توان شمرد و محتاج وجود واحد و واجب است، عدم نه سبقت کرده است و نه خاتم خواهد شد و ماهیت اشیاء نه اول دارد و نه آخر خواهد داشت» (آخوندزاده، مقالات فلسفی، ج2، ص46).
2. ر.ک: حسام آلوسی، دراسة النقدیة لنظریة الفیض، مجلة المورد، ج7، ش2، ص169-171.
3. ر.ک: الکافی، ج1، ص77.
4. ر.ک: غزالی، تهافت الفلاسفه، ذیل مسأله 3، ص85.
5. www. kaafar. nefirms. com/baad/hasti. htm
6. ر.ک: حسام آلوسی، دراسة ننقدیه لنظریة الفیض، مجلة المورد، ج7، ش2، ص165-170.
7. آیا از اینجا (تناهی و حدوث جهان) می‌توان استنتاج کنیم که جهان به دست آفریننده‌ای خلق شده است؟ در صورت توسل به قوانین ناشی از روش استنتاج موجّه علمی، منفی است... استنتاج وجود خالق مترادف است با استنتاج یک علت، و استنتاج‌های علّی در حوزه علم تنها زمانی مجاز هستند که از قوانین علّی آغاز شده باشد، خلقت از عدم چیزی است که به تجربه ممتنع است. » (جهان بینی علمی، ص114).
8. همان.
9. بحارالانوار، ج2، ص32؛ غررالحکم، ج4، ص102.
10. «والعارف یخلق بالهمة ما یکون له وجود من خارج محل الهمة و لکن لا تزال الهمة تحفظه... » (فصوص الحکم، فص اسحاقی، ص88)؛ بوعلی سینا، النفس من کتاب الشفا، ص5-272؛ اسفار، ج1، ص264 و ج2، ص275؛ شرح فصوص قیصری، ص197؛ الفتوحات، ج1،‌ ص160؛ حسن زاده آملی، شرح العیون فی شرح العیون، ص761 و 731.
11. اسفار، ج1، ص6-264 و ج2، ص275.
12. مرحوم حاج میرزا علی آقا قاضی (قده) از عرفای به نام معاصر و استاد عرفان علامه طباطبایی است که برحسب نقل خود علامه با «طی الأرض» از نجف به کربلا و مشهد مقدس سفر می‌کرد. (ر.ک: مهر تابان، ص371). علامه طباطبایی در جواب سؤال: «آیا طی الارض عبارت است از اعدام جسم و بدن در مکان اول و احضار و ایجادش در مکان مقصود؟» فرمود: «واقعاً این طور است». (همان، ص377؛ الفتوحات، ج1، ص160؛ حسن زاده آملی، شرح العیون فی شرح العیون، ص 761).
13. ر.ک: اسفار، ج3، ص18.
14. عرفا معتقدند اصل و عین هر وجود امکانی در علم الهی به نحو بسیط تحقق دارد و این عین ها، هر کدام طالب و خواستار وجودهای خاص خودشان هستند که در اصطلاح از آن به «اعیان ثابته» تعبیر می‌شود. (ر.ک: قیصری، شرح فصوص، فص ابراهیمی).
15. «وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌» (حجر:21) ر.ک: جوادی آملی، رحیق مختوم، ج3، ص535.
16. مولانا نیز چنین می‌سراید:
منبسط بودیم و یک گوهر همه *** بی سر و بی‌پا بدیم آن سر همه
یک گوهر بودیم همچون آفتاب *** بی گره بودیم و صافی همچو آب
چون به صورت آمد آن نور سره *** شد عدد چون سایه های کنگره
کنگره ویران کنید از منجنیق *** تا رود فرق از میان این فریق
(مثنوی معنوی، دفتر اول، ص34، بیت 9-686)
17. در حدیث قدسی آمده است: «کنت کتراً لم اعرف احببت ان اعرف فخلقت الخلق کی اعرف». (برای توضیح بیشتر ر.ک: سیدحیدر آملی، نص النصوص، ص38؛ بحار، ج84، ص198 و 344).
18. دیوان حافظ، غزل 152 و نیز می‌سراید:
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد *** این همه نقش در آینه اوهام افتاد
این همه عکس می ‌و نقش مخالف که نمود *** یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد
(همان، غزل 111)
19. نهج البلاغه، خطبه 108.
20. سیدحیدر آملی هم می‌نویسد: «فمجعولیة الحقائق و المظاهر الی الخارج تکون بظهور الفاعل (المطلق) بصورتها‌ ای بجعلها موجودة فی الخارج کقوله تعالی (کن فیکون) لان ضمیر له ضمیر (عائد) الی شیء الموجود فی العلم المعدوم فی العین» (جامع الأسرار و منبع الأنوار، ص681 و 410؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، از ص 438 تا ص470)؛ سید جلال الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص155. و نیز: شرح های مختلف فصوص ابن عربی، فص آدمی).
21. رحیق مختوم، ج3، ص535.

منبع مقاله :
قدردان قراملکی، محمدحسن، (1393)، پاسخ به شبهات کلامی، دفتر اول: خداشناسی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اثبات وجود خدا با برهان نظمبراهین وجود خدااثبات وجود خدا با برهان نظم برهان وجود خدا برهان نظمبرهان علّی براهین وجود خدا یکی از راه های اثبات وجود خدا برهان علّی است که از راه معلول بودن عالم به اثبات خالق وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادوجودخدابرهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ فرد کافر از آنجا که به وجود امری ماورای برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادبرهانعلیتبرهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت تبیین برهان معرفت نفس؛ بر مبنای حدیث من عرف …تبیین برهان معرفت نفس؛ بر مبنای حدیث من عرف نفسه فقد عرف ربه مرتضی خوش‌صحبت محمد حکمتانه استیون هاوکینگ، فیزیکدان و فضا شناس سرشناس بریتانیایی در یک مصاحبه اختصاصی با دانلود کتاب توحید تالیف استاد مطهری دانلود … جهت عضویت در خبرنامه در کادر اول نام و در کادر دوم ایمیـل خـود را درج بفرمایید این‌که خداوند نور آسمان‌ها و زمین است، آیا منظور نور … مراد از نور در آیه کریمه اللَّه نور السموات و الارضمسلماً نور حسى و محسوس، نیستحکم زنا با زن شوهردار چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها …زنا و رابطه نا مشروع با زنان یکی از مفاسد بزرگ اجتماعی است که باعث خسارت های جبران اثبات وجود خدا با برهان نظمبراهین وجود خدا اثبات وجود خدا با برهان نظم برهان وجود خدا برهان نظم برهان علّی براهین وجود خدا یکی از راه های اثبات وجود خدا برهان علّی است که از راه معلول بودن عالم به اثبات خالق عالم وجود خدا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد وجودخدا برهان امکان و وجوب از استوارترین برهان‌های اثبات وجود خدا است و در میان فلاسفهٔ اسلامی برهان علیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد برهانعلیت برهان علیت به انگلیسی که به نام‌های برهان علت اول، برهان سببیت و چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ چگونه وجود خدا را برای یک کافر اثبات کنیم؟ فرد کافر از آنجا که به وجود امری ماورای طبیعی تبیین برهان معرفت نفس؛ بر مبنای حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» تبیین برهان معرفت نفس؛ بر مبنای حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» مرتضی خوش‌صحبت محمد جعفری حکمتانه استیون هاوکینگ، فیزیکدان و فضا شناس سرشناس بریتانیایی در یک مصاحبه اختصاصی با روزنامه دانلود کتاب « توحید » تالیف استاد مطهری دانلود کتب شیعی جهت عضویت در خبرنامه در کادر اول نام و در کادر دوم ایمیـل خـود را درج بفرمایید بدلیل عدم این‌که خداوند نور آسمان‌ها و زمین است، آیا منظور نور محسوس مراد از نور در آیه کریمه اللَّه نور السموات و الارضمسلماً نور حسى و محسوس، نیست حکم زنا با زن شوهردار چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها اسلام کوئست زنا و رابطه نا مشروع با زنان یکی از مفاسد بزرگ اجتماعی است که باعث خسارت های جبران ناپذیر قرائن در اثبات جرم


ادامه مطلب ...

17 کوکوی خوشمزه؛ هم مجلسی، هم پیک نیکی (2)

[ad_1]

آشپزی مثبت: دستور تهیه 17 کوکوی خوشمزه و متفاوت که هم برای مهمانی های رسمی مناسب است هم برای سفرهای آخر هفته ای.

 

کیک کوکو ی چند لایه


برای 4 تا 6 نفر؛ زمان آماده سازی و پخت 80 دقیقه

 

مواد لازم:


  • 2 عدد فلفل دلمه‌ای قرمز
  • 500 گرم سیب زمینی
  • 3 عدد کدوسبز
  • 125 گرم گوجه‌فرنگی خشک
  • 5 عدد تخم‌مرغ
  • 2 /1 پیمانه خامه صبحانه
  • به میزان لازم نمک و فلفل
  • به میزان لازم روغن مایع

 

طرز تهیه:


1 فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنیدو سینی فر را با کاغذ روغنی بپوشانید. فلفل دلمه‌ای‌ها را از وسط نصف کنید، سپس به‌صورت تکه‌های بزرگ خردشان کنید روی سینی فر بچینید و سینی را به مدت 5-4 دقیقه داخل فر قرار دهید تا فلفل‌ها کمی بپزند و بعد کنار بگذارید.


2 سیب‌زمینی‌ها را پوست بگیرید و آنها را به‌صورت لایه‌های نازک خرد کنید. لایه‌های سیب‌زمینی را  در سینی بچینید. سینی را به مدت 5-4 دقیقه داخل فر قرار دهید تا تکه‌های سیب‌زمینی کمی نرم شوند.


3 حالا نوبت کدوهاست. آنها را بعد از شست‌وشو به‌صورت نواری خرد کنید. نوارها را روی سینی فر بچینید. این بار سینی را به مدت 3-2 دقیقه داخل فر قرار دهید تا کدوها کمی نرم شوند. در یک کاسه تخم‌مرغ، خامه و نمک و فلفل را خوب با هم مخلوط کرده و کنار بگذارید.


4 قالب موردنظرتان را با کاغذ روغنی بپوشانید وکاغذ را با روغن چربش کنید. یک‌لایه کدوسبز داخل قالب بچینید. روی آن‌ها یک‌لایه فلفل دلمه‌ای قرار دهید و روی فلفل دلمه‌ای یک‌لایه سیب‌زمینی بچینید. کمی گوجه‌فرنگی خشک هم روی مواد بریزید. حالا مقداری از مخلوط تخم‌مرغ را روی مواد بریزید. لایه‌ها را به همین شکل روی هم قرار دهید. در انتها باقیمانده کدوسبزها را روی مواد قرار دهید. قالب را به مدت 60-50 دقیقه داخل فر قرار دهید .


17 کوکوی خوشمزه؛ هم مجلسی، هم پیک نیکی (1)



کوکوی چینی با چاشنی فلفل سبز

برای 3 تا 4 نفر؛ زمان آماده سازی و پخت 60 دقیقه

 

مواد لازم:


  • 3 عدد بلال
  • 2 پیمانه آرد برنج
  • 4 /1 پیمانه شکر
  • 1 عدد تخم‌مرغ
  • 2 /1پیمانه شیر
  • 1 ق چ پودر مایه‌خمیر
  • 1 ق س روغن مایع
  • به میزان لازم نمک
  • به میزان لازم روغن برای سرخ کردن

 

 طرز تهیه:


1 دانه‌های بلال‌ها را با چاقو جدا کرده و داخل ظرف غذا ساز بریزید. دستگاه را روشن کنید تا پوره زرد و یکدستی حاصل شود، سپس آن را داخل یک کاسه مناسب بریزید.


2 شکر، نمک، روغن مایع، شیر و تخم‌مرغ را هم داخل کاسه بریزید و مواد را خوب با هم مخلوط کنید. حال باید پودر مایه‌خمیر را اضافه کرده و به‌آرامی هم بزنید. حدود 10 دقیقه صبر کنید تا مایه‌خمیر عمل بیاید.


3 بعد از زمان ذکرشده آرد را اضافه کرده و هم بزنید تا مایه کوکوی شما آماده شود. مایه این کوکو کمی سفت نر از مایه بقیه کوکوهاست. ظرف را در یک جای گرم حدود 30 دقیقه قرار دهید.


4 در یک تابه نچسب مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود. مقداری از مایه کوکو را داخل تابه بریزید و با پشت قاشق آن را گرد کنید. هر تعداد که می‌شود به همین شکل کوکوها را داخل تابه قرار داده و دو طرفشان را سرخ کنید، سپس آن‌ها را داخل یک ظرف مناسب بریزید.


5 ظرف را با سبزی‌های دلخواه تزیین کرده و سپس کوکوها را سرو کنید.

یه جور دیگه


حالا که فصل فلفل سبز تازه است شما می توانید چند عدد فلفل را ریز خرد کرده و به مواد کوکو اضافه کنید.
17 کوکوی خوشمزه؛ هم مجلسی، هم پیک نیکی (1)



 یک بشقاب، دو کوکو

برای 4 تا 6 نفر؛ زمان آماده سازی و پخت 50 دقیقه

 

مواد لازم برای کوکوی اسفناج


  • 2 پیمانه اسفناج خردشده
  • 4 /1 پیمانه بادام خردشده
  • 2 /1 پیمانه پیازچه خردشده
  • 1 ق چ پودر زیره
  • 4 /1 پیمانه پودر سیر
  • 2 /1 ق چ پودر دارچین
  • 5 عدد تخم‌مرغ
  • 3 /1 پیمانه کشمش
  • 2 /1 و 1 ق چ نمک
  • به میزان لازم فلفل سیاه
  • به میزان لازم روغن مایع

مواد لازم برای کوکوی سیب‌زمینی

  • 3 عدد سیب‌زمینی پخته
  • 4 عدد تخم‌مرغ
  • 1 ق چ زردچوبه
  • 2/1 پیمانه گردوی خردشده
  • به میزان لازم نمک و فلفل

 

طرز تهیه:


1 فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنید تا گرم شود. برای آماده کردن کوکوی اسفناج،   ابتدا  اسفناج‌ها را ریز خرد کنید، آبِ اضافی‌اش را دور بریزیدو آن را داخل یک کاسه مناسب بریزید.  سپس پیازچه خردشده، کشمش، بادام، دارچین، پودر سیر، زیره، نمک و فلفل و تخم‌مرغ‌ها را هم اضافه کرده و مواد را خوب با هم مخلوط کنید.


2  برای آماده کردن کوکوی سیب‌زمینی، در کاسه ای سیب‌زمینی‌های پخته را خوب له کنید، سپس زردچوبه، نمک و فلفل، گردوی خردشده و تخم‌مرغ‌ها را اضافه کرده و خوب هم بزنید تا مایه کوکو آماده شود.


3 دو عدد قالب مستطیل شکل آماده کرده و آنها را کمی چرب کنید. داخل یکی از آنها مایه کوکوی اسفناج و در دیگری مایه کوکوی سیب‌زمینی بریزید. قالب‌ها را به مدت 30 دقیقه داخل فر قرار دهید تا کوکوها بپزند.


4 بعدازاینکه کوکوها آماده شدند، آنها را از فر درآورده و صبر کنید تا کمی خنک شوند، سپس آنها را برش بزنید و سرو کنید
17 کوکوی خوشمزه؛ هم مجلسی، هم پیک نیکی (1)



کوکوی مافین با نگین های فلفلی

برای 6 نفر؛ زمان آماده سازی و پخت 35 دقیقه

 

مواد لازم:


  • 2 /1 پیمانه پیاز خردشده
  • 2 /1 پیمانه فلفل دلمه‌ای قرمز خردشده
  • 2 /1 پیمانه جعفری خردشده
  • 4 /3 پیمانه کالباس مرغ  خردشده
  • 4 /3 پیمانه پنیر چدار رنده شده
  • 2 عدد گوجه‌فرنگی خردشده
  • 7 عدد تخم‌مرغ
  • 2 /1 پیمانه شیر
  • 2 /1 ق چ نمک
  • 4 /1ق چ فلفل سیاه
  • به میزان لازم روغن مایع

 


1 فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنید تا گرم شود. 12 قالب مافین را چرب کرده و کنار بگذارید.


2 در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود، سپس تکه‌های پیاز را داخل آن تفت دهید. بعد از 3-2 دقیقه فلفل دلمه‌ای نگینی خردشده را اضافه کنید و همراه با پیاز آن را تفت دهید. سپس جعفری را افزوده و به تفت دادن ادامه دهید. بعد از 4-3 دقیقه تابه را از روی حرارت بردارید و صبر کنید تا مواد کمی خنک شوند.


3 در یک کاسه گوجه‌فرنگی‌ها را خرد کنید. مخلوط فلفل دلمه‌ای را هم بریزید. کالباس خردشده و پنیر رنده شده را هم اضافه کنید. درکاسه ای دیگرتخم‌مرغ‌ها را با شیر مخلوط کنید. نمک و فلفل هم اضافه کرده و هم بزنید. حال مخلوط تخم‌مرغ را داخل کاسه بریزید و هم بزنید.


4 قالب‌های مافین را با مایه کوکو پر کنید، سپس آنها را به مدت 18 تا 22 دقیقه داخل فر قرار دهید تا کوکوها آماده شوند. بعد از آماده شدن کوکوها، آنها را از فر درآورده و صبر کنید تا کمی خنک شوند، سپس آنها را از قالب جدا کنید و در ظرف موردنظرتان بچینید.

فوت و فن


قالب ها را تا لب پر نکنید چون بعد از ÷پخت کوکو  سر ریز می کند.
17 کوکوی خوشمزه؛ هم مجلسی، هم پیک نیکی (1)

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

غذای خوشمزه با گوشت چرخ کرده، غذاهای خوشمزهغذای خوش طعم با گوشت چرخ کرده رولت گوشت خوشمزه بودن غذا برای خیلی از افراد از همه چیز آشپزی لذت آشپزی با دستور پخت هزاران غذای خوشمزه ایرانی و فرنگی، سالادهای متنوع به همراه آشپزی غذای ایرانی کلید خوشمزه شدن سالاد گوجه، در استفاده کردن از گوجه‌فرنگی‌های تازه و قرمز استغذاهای فوری و سریع، شش غذای فوری مجردی خوشمزه آکاشش غذای فوری مجردی خوشمزهخوراکی های مجردیغذای مجردیغذاهای مجردیغذاهای فوری و سریع آموزش آشپزی، غذاهای ایرانی، انواع دسر، آشپزی …تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه مرجع صنایع غذایی ایران بانک اطلاعات …اگر شما نیز تولید کننده محصولات غذایی هستید میتوانید در بانک سایت مرجع صنایع غذایی غذای خوشمزه با گوشت چرخ کرده، غذاهای خوشمزه غذای خوش طعم با گوشت چرخ کرده رولت گوشت خوشمزه بودن غذا برای خیلی از افراد از همه چیز مهمتر آشپزی لذت آشپزی با دستور پخت هزاران غذای خوشمزه ایرانی و فرنگی، سالادهای متنوع به همراه نوشیدنی آشپزی غذای ایرانی کلید خوشمزه شدن سالاد گوجه، در استفاده کردن از گوجه‌فرنگی‌های تازه و قرمز است غذاهای فوری و سریع، شش غذای فوری مجردی خوشمزه آکا شش غذای فوری مجردی خوشمزهخوراکی های مجردیغذای مجردیغذاهای مجردیغذاهای فوری و سریعغذای آموزش آشپزی، غذاهای ایرانی، انواع دسر، آشپزی آنلاین،آشپزی با تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه برای مرجع صنایع غذایی ایران بانک اطلاعات تولیدکنندگان محصولات غذایی شرکت صنعتی بهشهر در سال موفق به دریافت گواهینامه مدیریت کیفیت و در سال موفق به


ادامه مطلب ...