مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

حضرت شعیب (علیه السلام)

[ad_1]

شهروندان مدین از عربهای ساکن «معان» واقع در کشور شام بودند. آنان مشرک و «اَیکه» (1) پرست بودند. عادت زشت و ناپسند آنان کم فروشی،‌ بازی با ترازو و کم و زیاد کردن آن و ندادن حق دیگران بود. آن عادت ناپسند به پاکی و بی‌آلایشی دست و جان، جوانمردی و شرافت انسانی، آسیب رسانده و آن را آلوده کرده بود، ولی آنان می‌پنداشتند که کارشان یک مهارت، زیرکی و آزمودگی در کار خرید و فروش و مبادله‌ی کالاست.
خداوند متعال از میان آن مردم حضرت شعیب (علیه السلام) را به پیامبری برانگیخت. او دارای برخوردی نیکو و کلامی رسا و قانع کننده بود تا آنجا که «سخنور پیامبران» نامیده شده اسـت.
آن حضرت در آغاز، قومش را به یکتا پرستی خداوند متعال و رها کردن بت پرستی دعوت کرد. سپس به برپا داشتن عدالت و انصاف سفارش کرد و آنها را از فریب و کلاهبرداری، بازی با نرخها و ترازوها، به زور و ستم گرفتن کالاها و دزدی نسبت به حق آشکار و واضح مردم برحذر داشت.
همچنین حضرت شعیب به آنها، فضیلتها و نعمتهای خدادادی را یادآوری کرد، از جمله آنکه آن نعمتها نخست اندک بود و سپس بر تعدادشان افزوده شد و خداوند مستمندان نیازمند را ثروت، عطا کرده اسـت. در پایان، آن حضرت عاقبت و جزای سنگین کارهای ناشایست و بسیار بد مردم را به آنها هشدار داد و به‌ آنان فرمود:
(چیزهای مردم را کم ندهید.) (2)
در این آیه مبارکه منظور از لغت «اشیاء»؛ یعنی چیزها، تمام روابط مادی و معنوی انسانی اسـت، مانند ارتباطهای حرفه‌ای و صنعتی، هرگونه مبادلات، هر نوع برنامه‌ها و امور فردی و اجتماعی و به طور کلی تمام کارهایی که یک انسان در روابط خانوادگی، فردی و اجتماعی و ... انجام می‌دهد و بر این اساس می‌توان گفت معنی واقعی آیه این اسـت که «حقوق مردم را کم ندهید»‌ و در رعایت حقوق دیگران و انجام دادن واجبات خود متعهد باشید. چون در غیر این صورت، ستمکاری، طغیان و سرکشی فراگیر می‌شود و مردم بار دیگر از یکدیگر فراری می‌شوند و علاوه بر آن، در بر پا داشتن تلاشهای اصلاح طلبانه سستی و بی مبالاتی رخ می‌دهد و با شایع شدن فساد، همه‌ی روابط انسانی- اجتماعی صحیح فرو می‌ریزد و در پایان منتهی به فروپاشی کامل اجتماع می‌شود.
حضرت شعیب (علیه السلام) این دیدگاه تکامل یافته از برنامه‌ی زندگی بشری و جوانب مختلف آن را برای قوم خود شرح و توضیح کامل داد و حتی مفاهیم دیگر و نتایج بعدی را نیز بیان داشت و در پایان متذکر زیانهای بعدی شد و عاقبت اعتماد نکردن بر پیروی فراگیر و همگانی از این برنامه را گوشزد کرد و در مورد آن هشدار داد.
ولی مردم تمام فرمایشها و رهنمودهای عملی حضرت شعیب را به تمسخر و استهزا گرفتند و با پرخاشگری و خشم گفتند: «آیا نماز و عبادت به ما دستور می‌دهد که چیزی غیر از آنچه پدران و نیاکان ما می‌پرستیدند، بپرستیم؟ آیا آموزشها و آموخته‌هایت به تو اجازه می‌دهد که در خواسته‌ها و میزان تصرف در اموال خودمان دخالت کنی؟ و اصولاً چه ارتباطی ایمان و عبادت و داد و ستدهای مالی وجود دارد؟»

متاسفانه، این طرز تفکر مردم مدین در اجتماعات امروزی ما هم ریشه دوانده و برآن حاکم اسـت و گروهی بر این باورند که دین تنها مجموعه‌ای مطالب در مورد مجردات و مطالب محدودی درباره‌ی امور غیبی اسـت و به زندگی روزمره انسانی هیچ گونه ارتباطی ندارد. بدیهی اسـت که این برداشت قدیمی، کاملاً نادرست و غیرواقعی اسـت، چون کنه و حقیقت دین، خود یک روش زندگی ایده‌آل همراه با چگونگی تعامل انسانها با یکدیگر اسـت و چنانچه بخواهیم مسائل الهی و توحیدی را از ارزشهای اخلاقی و رفتار مردم در برخوردهای روزانه جدا کنیم، درواقع دین را از جایگاهش جدا کرده و به یک سری رسوم و آداب خشک تقلیدی کورکورانه و مراسمی بی‌جان و مرده تبدیل کرده‌ایم.

از این رو می ‌بینیم که دعوت حضرت شعیب (علیه السلام) نیز مانند تمام پیامبران و فرستادگان راستین خداوند متعال، به منظور اصلاح و درستی رفتار بشر، پس از ایمان واقعی به خالق بی‌همتا بود. چون دین، همان‌گونه که گفته شد؛ یعنی مداخله در تمام برنامه‌های زندگی انسان، چه در ارتباط با آفریدگارش و چه در ارتباط با دیگر انسانها و تعامل با آنان.
اما قوم حضرت شعیب (علیه السلام) که با عادتهای دیرین و باورهای فرسوده‌ی خویش خو گرفته بودند، به ایشان گفتند: «آیا ما را از رفتار و روشی که دوست داریم و راهی که پیموده و در فضای‌ آن رشد و نمو کرده‌ایم، نهی می‌کنی و باز می‌داری؟ چگونه می‌خواهی از افزوده‌ی ثروتمان دست برداریم؟ و مهمتر اینکه با چه جرأتی به آیینی که به آن خو گرفته و شریعتی که آن را به ارث برده‌ایم، ایراد می‌گیری و بر آن حمله می‌کنی، در حالی که تو از نظر ما انسانی خردمند، بسیار بردبار و دارای رایی محکم و استوار هستی.»
حضرت شعیب (علیه السلام) پیوسته با گشاده رویی و محبت هرچه بیشتر به بحث و گفت‌ و‌ گو با آنان می‌پرداخت، به این امید که فطرت درونی و پاکشان را بیدار کند و آنها را به شاهراه هدایت رهنمون شود. او یادآور پیوندهای خویشاوندی، دوستی و علاقه‌مندی بین خود و آنان می‌شد و به خصوص، توجهشان را به این حقیقت جلب می‌کرد که انتظار هیچ پاداش و مزدی برای هدایتگری و راهنمایی آنان ندارد و تنها خواسته و هدفش اصلاح و دگرگونی مرام و رفتارشان در زندگی اسـت تا در دنیا و آخرت به پیروزی و سرافرازی حقیقی دست یابند.
مدتی بدین‌گونه گذشت، حضرت شعیب (علیه السلام) به تصور آن که گوشهای قومش برای شنیدن حقایق و دلهایشان با پند و اندرزهایش به سوی هدایت آماده شده اسـت،‌ با تلاشی خستگی ناپذیر اعلام کرد که خداوند متعال او را به پیامبری برگزیده، هدایت و رستگاری را به او وحی و رشدی به او عطاکرده اسـت که دیگران از آن بی‌بهره‌اند. لذا مردم را دعوت می‌کند که از او پیروی کنند تا از نیکوکاران و سعادتمندان شوند.
ولی اندکی نگذشت که آن حضرت متوجه شد تمام سخنانش فریادی در بیابان برهوت بوده و به محض خارج شدن از دهان، پژواکش متلاشی و از بین رفته اسـت. به زودی نفرت و دوری جستن مردم از او، آشکار و مخالفت با او علنی شد. او که از بیان هیچ دلیل و برهانی برای هدایتشان فرو گذار نکرده و تمام تردیدها و شبهه‌هایشان را زدوده بود، با این همه، مردم دعوتش را از روی حسد، کینه و دشمنی، تکبر و خودخواهی یا ... نپذیرفتند.
اما او که در انجام دادن ماموریت و وظیفه‌ی سنگین الهی خویش هیچ گونه خستگی و ناامیدی به خود راه نمی‌داد و از برخورد و رفتار نابخردانه‌ی مردم گمراه، هراسی نداشت، راه دیگری را برای هدایت و بیداری غفلت زدگان در پیش گرفت. او به بیان خشم، غضب و عذابهای الهی پرداخت، از پشیمانی بی‌نتیجه‌ی حاصل از گناه‌ورزی سخن گفت و آنها را از عاقبت شوم ادامه‌ی کارهای زشت و ناپسندشان ترسانید و بر حذر داشت و باز آنان را به ایمان آوردن به خدای یگانه، پیروی از دستورهای الهی، طلب بخشایش و توبه به درگاه خداوند بخشایشگر مهربان دعوت فرمود تا از عذاب و عقاب سنگین و طاقت فرسای پروردگار متعال رهایی یابند.
به هر حال، حضرت شعیب‌(علیه السلام) تمام راهها و روشهای هدایت را به کار گرفت تا شاید قومش به خود آیند، پرده‌ها و سیاهی‌های گمراهی را از دیدگان بزدایند و پرده‌ی ضلالت حاکم بر قلبشان را کنار بزنند. او امیدوار بود که بعد از شنیدن آن همه سخنان مستحکم و دلیل و برهانهای قوی و دیدن آن رفتار و منش خداپسندانه، زمان هدایت و سعادتمندی آنان فرا رسد و به آن چنگ زنند. چون او پیامبر راستین الهی و دوستدار آن قوم؛ یعنی شهروندانش بود، لذا برای نجاتشان از پرتگاههای بت پرستی و جهالت تلاشی بی‌پایان داشت. گهگاهی هم که مردم با او به بحث و گفت‌و گو می‌نشستند و به سخنانش گوش می‌دادند، روزنه‌ی امیدی در دلش باز می‌شد که شاید فکر و اندیشه و نهاد درونی آنان تحولی یافته و به روشنایی گراییده اسـت. ولی به زودی این اندک امید نیز دستخوش طوفان بادهای مخالف سختی می‌شد و او ملاحظه می کرد که قدم در بیراه گذاشته اسـت و آنها به حیله و تزویر و نادانی روی آورده‌اند و هر حجت و برهانی را با ناسزاگویی و اهانت پاسخ می‌دهند و آشکارا، جسورانه و بدون شرمساری می‌گویند:
«ما سخنانت را نمی‌فهمیم و تو ای شعیب! آن انسان خوار و ناتوانی هستی که در پی شکستن و پشت پا زدن به باورها، عادتها و روشهای ما هستی. مگر نمی‌دانی تنها به خاطر جایگاه و حرمت خاندان و قبیله‌ات بوده اسـت که تا به حال به اذیت و آزارت دست نزده‌ایم؟»
حضرت شعیب (علیه السلام) که هیچ تهدیدی در او اثر نداشت، از این قدرت‌نمایی هم، نه تنها دچار هیچ‌گونه سستی و و دودلی در انجام دادن وظیفه‌اش نمی‌شد، بلکه با نیرویی افزون و اراده‌ای مصمم‌تر، با سخنان حق و دلیل و برهانهای مستحکم خود به پاسخگویی مطالب ناحق و باطل آنان اقدام می‌کرد و با احساس نیرومندی از نصرت الهی و قلبی سرشار از افتخار به این پشتیبانی، با صراحت کامل اعلام کرد که خویشاوندانم گرامیتر، نیرومندتر و پشتوانه‌ای مستحکمتر از خداوند متعال نیستند، چون او این قدرت و نعمت را به ایشان ارزانی داشته اسـت. آن حضرت می‌گفت که هرگونه تهدید و ارعابی برایش بی‌ارزش اسـت و به یاری خداوند متعال و عاقبت نیکوی خود اطمینان دارد. چون تنها اوست که از رفتارها، گفتارها و افعال همگان آگاه اسـت.
از سوی دیگر، حضرت شعیب (علیه السلام) در نظر افراد بیدار دل و هشیاری که به سخنانش گوش داده و حقایقی را درک کرده بودند، موقعیت ارجمندی یافت و تعداد اندکی به او ایمان آوردند. اما قوم او از ترس گسترش آیین و افزایش پیروانش و در نتیجه نیرومند شدن و فراگیر شدن دینش، ‌آنان را به بیرون راندن از شهر تهدید کردند، چون آیین و مسلک خود را در خطر شکست و فروپاشی می‌دیدند.

ولی حضرت شعیب (علیه السلام) که این پیش بینی را کرده بود، بلافاصله اعلام کرد، کسانی که به او روی آورده‌اند، ایمان دلهایشان را ربوده، مشاعر و احساساتشان را در اختیار گرفته و با دلهایشان عجین شده اسـت. از لجنزار پستی و زشتی دور شده‌اند و هرگز چه از روی میل و رغبت و چه با زور و جبر به راه و روش پیشین باز نخواهند گشت. چون خداوند جل و علا، طاعت و بندگی را در دلهایشان به زیور آراسته اسـت و از کفر، عصیان و گناه بیزار و انسانهایی رشید و هدایت یافت شده‌‌اند.

اما اکثر مردم در گمراهی پابرجا و غوطه‌ور شده بودند، چون از حق غافل، دنیاپرست و بی‌توجه به عاقبت خود بودند و برای برگرداندن مومنان به آیین پیشین از راه مکر، حیله، تهدید، وعید، فشار و ستم وارد می‌شدند و می‌گفتند که در خرید و فروش و معاوضه کالا نباید جانب امانت و درستی را به کار گیرید. حضرت شعیب را به ساحری و جادوگری متهم می‌کردند و می‌گفتند که اگر راستگو هستی، قطعه‌ای از آسمان یا عذاب و بلایی بر سرمان فرو آور.
حضرت شعیب (علیه السلام) در پاسخ این بی‌پروایی و لجاجت به ناچار به درگاه الهی چنین دعا کرد:
(بارالها! میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.) (3)
خدای متعال دعای او را مستجاب کرد و پیروزی‌اش عطا فرمود. مردم کافر به گرمایی سوزان و طاقت فرسا گرفتار شدند، هیچ آبی سیرابشان نمی‌کرد. هیچ سایه‌ای از گرما پناهشان نمی‌داد، هیچ تپه و کوهی از حرارت سوزان نجاتشان نمی‌داد. همگی از خانه‌ها و شهر فرارکردند و سر به بیابان گذاشتند. ناگاه ابری در آسمان پدیدار شد، به خیال اینکه سایبانی اسـت و از سوزش آفتاب و شدت گرما آنان را می‌رهاند، همگی به امید اندکی استراحت در سایه‌اش زیر آن جمع شدند. اما همین که همگی به هم پیوستند و جمعشان جمع شد، ابری که پناهش خزیده بودند، بارانی از شعله‌ها و زبانه‌های آتش بر سرشان فرو ریخت، صیحه‌ی آسمانی و «عذاب ابر» برآنان نازل شد، زمین زیر پایشان به لرزه درآمد و در حالی که نمی‌فهمیدند چگونه‌اند و چه وضعی دارند، جانهایشان گرفته شد و به هلاکت رسیدند.
حضرت شعیب (علیه السلام) که شاهد عذاب قوم خود بود، با غم و اندوه آنجا را ترک کرد، ولی هنگامی که کفر، مسخره کردن او و پیروانش و روگردانی آنها، از آن همه راهنماییها و پند و اندرزهایش را به یاد آورد، به خود تسلی داد و گفت:‌ فرمانهای الهی را به شما ابلاغ کردم و شما را پند و اندرز دادم، پس اینک چگونه بر مردمی کافر دریغ و افسوس بخورم؟»
خداوند متعال در سوره‌ هود، آیات 84 تا 96 شرح حال این پیامبر بزرگوار را چنین بیان فرموده اسـت:
(و به سوی [اهل] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت:‌ «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما جز او معبودی نیست و پیمانه و ترازو را کم مکنید. به راستی شما را در نعمت می‌بینم ولی از عذاب روزی فراگیر بر شما بیمناکم. وای بر قوم من! پیمانه و ترازو را انصاف تمام دهید و حقوق مردم را کم مدهید و در زمین به فساد، سربرمدارید. اگر مومن باشید، باقیمانده‌ی [حلال] خدا برای شما بهتر اسـت و من بر شما نگاهبان نیستم.» گفتند: «ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می‌دهد آنچه را پدران ما می‌پرستیده‌اند، رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم؟ راستی که تو بردبار و فرزانه‌ای.» گفت:‌ «ای قوم من! بیندیشید، اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته‌ باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد، [آیا باز هم] از پرستش او دست بردارم؟ من نمی‌خواهم در آنچه شما را از آن باز می‌دارم با شما مخالفت کنم [و خود مرتکب آن شوم.] من قصدی جز اصلاح [جامعه] تا آنجا که بتوانم، ندارم و توفیق من جز به [یاری] خدا نیست. برا و توکل کرده‌ام و به سوی او باز می‌گردم. و ای قوم من! زنهار تا مخالفت شما با من، شما را بدانجا نکشاند که [بلایی] مانند آنچه بر قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، به شما [نیز] برسد و قوم لوط از شما چندان دور نیست و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به درگاهش توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] اسـت.» گفتند:‌ «ای شعیب! بسیاری از آنچه را می‌گویی نمی‌فهمیم و واقعاً ‌تو را در میان خود ضعیف می‌بینیم و اگر عشیره‌ی تو نبود، قطعاً سنگسارت می‌کردیم و تو بر ما پیروز نیستی!» گفت:‌ «ای قوم من! آیا عشیره‌ام پیش شما از خداوند عزیزتر اسـت که او را پشت سر خود گرفته‌اید [و فراموشش کرده‌اید؟] و در حقیقت، پروردگار من به آنچه انجام می‌دهید، احاطه دارد. ای قوم من! شما بر حسب امکانات خود عمل می‌کنید، من [نیز] عمل می‌کنم، به زودی خواهید دانست که عذاب رسوا کننده بر چه کسی فرود می‌آید و دروغگو کیست؟ و انتظار برید که من [هم] با شما منتظرم.» و چون فرمان ما آمد،‌ شعیب و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، به رحمتی از جانب خویش نجات دادیم و کسانی را که ستم کرده بودند، فریاد [مرگبار] فرو گرفت و در سرزمینشان از پا درآمدند. گویی در آنجا هرگز اقامت نداشته‌اند. هان! مرگ بر [مردم] مدین همان‌گونه که ثمود هلاک شدند.)
همچنین، خداوند در سوره‌ی مبارکه اعراف،آیات 85 تا 93 چنین می‌فرماید:
(و به سوی [مردم] مدین برادرشان شعیب را [فرستادیم]، گفت:‌ «ای قوم من! خدا را بپرستید که برای شما معبودی جز او نیست. در حقیقت، شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده اسـت. پس پیمانه و ترازو را تمام دهید و اموال مردم را کم مدهید و در زمین، پس از اصلاح، فساد مکنید. این [رهنمودها] اگر مومن هستید، برای شما بهتر اسـت و بر سر هر راهی منشینید که [مردم] را بترسانید و کسی را که به خدا ایمان آورده اسـت، از راه خدا باز دارید و راه او را کج بخواید و یاد آورید هنگامی را که اندک بودید، پس [خداوند] شما را بسیار گردانید و بنگرید که فرجام فسادکاران چگونه بوده اسـت؟ و اگر گروهی از شما به آنچه من بدان فرستاده شده‌ام، ایمان آورده و گروهی دیگر ایمان نیاورده‌اند، صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند [که] او بهترین داوران اسـت.» سران قومش که تکبر می‌ورزیدند، گفتند: «ای شعیب! یا تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید.» گفت: «آیا هر چه کراهت داشته باشیم؟ اگر بعد از آن که خدا ما را از آن نجات بخشید، [باز] به کیش شما برگردیم، در حقیقت به خدا دروغ بسته‌ایم و ما را سزاوار نیست که به آن باز گردیم، مگر آن که خدای ما بخواهد [که] پروردگار ما از نظر دانش بر هرچیزی احاطه دارد. بر خدا توکل کرده‌ایم. بار پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.» و سران قومش که کافر بودند، گفتند:‌ «اگر از شعیب پیروی کنید، در این صورت قطعاً زیانکارید.» پس زمین لرزه آنان را فرو گرفت و در شهرشان از پا در آمدند. کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند، گویی خود در آن [دیار] سکونت نداشتند. کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند، خود همان زیانکاران بودند. پس [شعیب] از ایشان روی برتافت و گفت: «ای قوم من! به راستی که پیامهای پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم، دیگر چگونه بر گروهی که کافرند، دریغ بخورم؟)
همچنین، در سوره‌ی شعراء، آیات 176 تا 190 چنین فرموده اسـت:
(اصحاب "ایکه" فرستادگان را تکذیب کردند، آن‌گاه که شعیب به آنان گفت: «آیا پروا ندارید؟ من برای شما فرستاده‌ای در خور اعتمادم، از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید و بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمی‌کنم، اجر من جز بر عهده‌ی پروردگار جهانیان نیست. پیمانه را تمام دهید و از کم فروشان مباشید و با ترازوی درست بسنجید و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد برمدارید و از آن‌کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده اسـت، پروا کنید.» گفتند: «تو واقعاً از افسون شدگانی و تو جز بشری مانند ما [بیش] نیستی و قطعاً تو را از دروغگویان می‌دانیم. پس اگر از راستگویان هستی، پاره‌ای از آسمان را بر [سر] ما بیفکن.» [شعیب] گفت: «پروردگارم به آنچه می‌کنید، داناتر اسـت.» پس او را تکذیب کردند و عذاب «روز ابر»‌ [آتشبار] آنان را فرا گرفت. به راستی، آن عذاب روزی هولناک بود.)

پی‌نوشت‌ها:

1- جلگه‌ای پوشیده از انبوه درخت و گیاه.
2- قرآن، هود /85.

منبع مقاله :
زین، سمیح عاطف؛(1393)، داستان پیامبران در قرآن، مترجمان: علی چراغی و [دیگران ...]، تهران: موسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

حضرت امام جعفر صادق علیه السلامحضرتامامحضرت امام جعفر صادق علیه السلام تغییر مسیر از امام صادق ولادت امام و نامگذاریداستان حضرت شعیب و قوم ایکه اصحاب ایکه حضرت شعیب علیه السلام را تکذیب کردند و در پی تکذیب، آنان را عذاب فرو گرفت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آلهحضرتمحمدمردم قریش او را مسخره کردند و مورد آزار و اذیّت قرار دادند به‌ویژه به این دلیل که وی امام علی علیه‌السلام ویکی فقهامامعلیعلیه‌السلامامام علی علیه‌السّلام در روز جمعه ۱۳ رجب در سال ۳۰ عام‌الفیل در مکه درون کعبه متولد معجزه دات کامآیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشتسایت کرب و بلا سایت تخصصی امام حسین علیه السلامفطرس نام فرشته‌ای است که در پی عدم انجام صحیح امری از اوامر الهی، دچار عقوبت شده بود موسسه خیریه امام جواد علیه السلامموسسه خیریه امام جواد علیه السلام نیکوکاری اساس اندیشه وامداد روش زندگی ماستمعجزه دات کاممعجزه سبزشدن ومیوه دادن درخت خرما درهمان لحظه توسط امام حسن مجتبی علیه السلامآرشیو موضوعی بیانات اهل بیتعلیهم السلام پایه تقریب مذاهب اسلامی اهل بیتعلیهم السلام محور تقریب مذاهب دفتر مرجع عالیقدر تشیع حاج سید محمد سعید …هیأتی از دفتر مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی سید محمد سعید حکیم مدظله



لینک منبع :حضرت شعیب (علیه السلام)

Images for حضرت شعیب (علیه السلام) حضرت شعیب علیه السلام - دانشنامه‌ی اسلامی wiki.ahlolbait.com/حضرت_شعیب_علیه_السلام‎Cached Similar1 فوریه 2016 ... حضرت شُعَیب علیه السلام پیامبرى است که بر مدین و اصحاب الایکه مبعوث شد. آن جناب سومین پیامبر عربى است که نام شریفشان در قرآن کریم آمده است. ‎۱ نام و نسب حضرت شعیب ... - ‎۲ حضرت شعیب علیه السلام ... - ‎۳ حضرت شعیب در روایاتداستان زندگی حضرت شعیب - بیتوته www.beytoote.com/religious/bozorgan-din/story2-shoaib.html‎Cached Similarداستان زندگی حضرت شعیب حضرت شعیب خطیب پیامبران حضرت شعیب زندگینامه حضرت شعیب(ع),شهر ... کرامات امام حسین علیه السلام .... أُرِیدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ إِلى ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلّا الإِصْلاحَ ما اسْتَطَعْتُ وَما تَوْفِیقِى إِلّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ * وَیا ... : حضرت شعیب علیه السلام - دانشنامه رشد daneshnameh.roshd.ir/.../mavara-index.php?...حضرت+شعیب+علیه+السلام‎Cached Similarشعیب بن مکیل بین یشجب از پیامبران الهی است که نام و قصّه او در قرآن مجید آمده است گفته شده که مکیل که پدر شعیب است مادرش دختر لوط علیه السلام است. به شعیب، ... داستان حضرت شعیب علیه السلام در قرآن - بشارت www.bsharat.com/id/11q/Q7.html‎Cached Similarداستان حضرت شعیب علیه السلام در قرآن. و (همچنین ) به برادر مردم مدین ، یعنى شعیب ، وحى کردیم . او نیز به مردمش گفت : اى قوم ، خدا را بپرستید، چون غیر او معبودى ... داستان حضرت شعیب علیه السلام در قرآن - جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم www.tadabbor.org/default.aspx?page=article&AID=308‎Cachedداستان حضرت شعیب علیه السلام در قرآن رضا رضائی. (همچنین ) به برادر مردم مدین ، یعنى شعیب ، وحى کردیم . او نیز به مردمش گفت : اى قوم ، خدا را بپرستید، چون غیر ... زندگی نامه حضرت شعیب علیه السلام - هیئت جوانان حضرت علی اکبر(ع) www.aliakbarfararat.com/.../biography-of-imam-muhammad-shoaib‎Cachedزندگی نامه حضرت شعیب علیه السلام. مشاهده در قالب پی دی اف | چاپ | ایمیل. شعیب (ع) یکی از پیامبران الهی است که نام او در قرآن یازده بار آمده است، آیات ۵۹ تا ۸۵ سورة ... حضرت شعیب (علیه السلام) کی سرزمین۔ مدین www.alhassanain.com/urdu/book/book/holy...e.../019.html‎Cached Similarحضرت شعیب (علیه السلام) کی سرزمین۔ مدین. قوم لوط کی عبرت انگیز داستان ختم ہونے پر قومِ شعیب اور اہلِ مدین کی نوبت آئی ہے، یہ وہی لوگ ہیں جنھوں نے توحید کا ... 16. شناسنامه حضرت شعیب علیه السلام - بیترین www.bitrin.com/ARTICLE13261.html‎Cached16. شناسنامه حضرت شعیب علیه السلام حضرت شعیب (ع) یکی از پیامبران عرب است که نام مبارکش یازده بار در قرآن در سو... شعیب علیہ السلام - آزاد دائرۃ المعارف، ویکیپیڈیا https://ur.wikipedia.org/wiki/شعیب_علیہ_السلام‎Cached Similarشعیب علیہ السلام، اللہ تعالی کے بھیجے گئے ایک نبی تھے اور آپ موسیٰ ... میں ہے شعیب (علیہ السلام) کی بیٹیاں تھیں جن میں سے ایک کا نکاح حضرت موسیٰ سے ...