فرآوری: آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
هدف آفرینش انسان، عبادت کردن اســت، همانگونه که خداوند متعال میفرماید: «من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».[1]
اما عبادات الهی، تنها اعمال و کارهای تصوری و نظری نیستند، بلکه اموری هستند که علاوه بر معنوی بودن، دارای ابعاد مادی و افعال خارجی هستند؛ مانند نماز، روزه، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و... از طرفی انسان دارای دو بُعد جسمی و روحی اســت که خداوند حکیم جسم را مَرکب و ابزار روح -جهت تعالی و تکامل و انجام عبادات- قرار داده اســت. اگر جسم نباشد روح به تنهایی قادر به جنگیدن و شمشیر زدن، یا انجام رکوع و سجود و...، نیست. جسم نیز چون مادی اســت، برای قوام و بقای خویش نیاز به غذا، آب، هوا و... دارد که همگی از امور مادی هستند و اگر به جسم، آب و غذا و هوا نرسد فرسوده شده و از بین میرود، آنگاه روح بدون ابزار و اسباب مادی قادر به انجام عبادات و کارهای معنوی نیست و هدف آفرینش انسان محقق نخواهد شد، پس رزق و روزی برای جسم امری ضروری و حیاتی اســت.
اسلام پایه هرگونه بهرهگیرى مادّى و معنوى انسان را کوشش مىشمرد تا آنجا که در جمله شعارگونه قرآنى: لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ الَّا مَا سَعَى( سوره فجر، آیه 39) بهره انسان را منحصراً در کوشش و کار قرار مىدهد.
بنابر این، بر انجام کسب و کار، جهت به دست آوردن روزی حلال فراوان تأکید شده اســت، تا جسم قوام و بقا داشته باشد و انسان بتواند پروردگار را عبادت نماید. در حقیقت، عبادت و کسب رزق و روزی لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چون روح بدون جسم قادر به انجام عبادت نیست و جسم هم بدون غذا دارای قوام و ثبات نیست؛ از این رو خداوند سبحان بعد از بیان هدف آفرینش انسان، بحث رزق و روزی را مطرح نموده و می فرماید: «خداوند روزى دهنده و صاحب قوّت و قدرت اســت».[2]
گفتنی اســت، برخی از عبادات واجب یا مستحب؛ مانند صدقه، خمس و زکات از امور مادی هستند؛ یعنی انسان باید مال داشته باشد تا بتواند صدقه، خمس و زکات بدهد و به مستمندان کمک نماید. پس نه تنها کسب روزی حلال منافات با معنویات ندارد و با عالم ماده و مادیات در تعارض نیست، بلکه این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند از این رو گفته شده: «الدّنیا مزرعة الاخرة»،[3] دنیا مزرعه و کشت گاه آخرت اســت.
این همه اصرار که در اعتدال طلب روزی می شود به این معنا نیست که اسلام جلوی تلاش را می گیرد. برخى افراد سست و بىحال با اتّکا به تعبیراتى همانند آیه 6 سوره هود که مىفرماید: وَ مَا مِنْ دَابَّةِ فِىالْأَرْضِ الَّا عَلَىاللَّهِ رِزْقُهَا:« هیچ جنبندهاى در زمین نیست مگر اینکه روزى او بر خداست». یا روایاتى که روزى را مقدّر و معیّن مىداند، چنین مىاندیشند که لزومى ندارد انسان براى تهیّه معاش، زیاد تلاش کند، زیرا روزى مقدّر اســت و به هرحال به انسان مىرسد. در حالى که مختصر آشنایى با قرآن و احادیث براى پى بردن به این حقیقت کافى اســت که اسلام پایه هرگونه بهرهگیرى مادّى و معنوى انسان را کوشش مىشمرد تا آنجا که در جمله شعارگونه قرآنى: لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ الَّا مَا سَعَى( سوره فجر، آیه 39) بهره انسان را منحصراً در کوشش و کار قرار مىدهد.
از طرف دیگر پیشوایان اسلام برای اینکه سرمشقی به دیگران بدهند در بسیاری از موارد کار می کردند. کارهایی سخت و توانفرسا. پیامبران پیشین نیز از این قانون مستثنا نبودند. از چوپانی گرفته، تا خیاطی و زره بافی و کشاورزی ابا نداشتند. اگر مفهوم تضمین روزی از طرف خدا، نشستن در خانه و انتظار رسیدن روزی باشد، نباید پیامبران و امامان که از همه آشناتر به مفاهیم دینی هستند این همه برای روزی تلاش کنند.
ما هم می گوییم روزی هرکس مقدّر و ثابت اســت، ولی در عین حال مشروط به تلاش و هرگاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. این درست به آن می ماند که می گوییم: «هرکس اجلی دارد و مقدار معینی از عمر» مسلّماً مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتّی دست به انتحار یا تغذیه از موادّ زیانبخش بزند تا اجل معینی زنده می ماند. مفهومش این اســت که این بدن استعداد بقا تا مدّت قابل ملاحظه ای دارد امّا مشروط به اینکه اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد و آنچه را سبب مرگ زودرس می شود از خود دور کند.
نکته مهم این اســت که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزی در واقع ترمزی اســت روی افکار مردم حریص و دنیاپرست که برای تأمین زندگی به هر در می زنند و هر ظلم و جنایتی را مرتکب می شوند، به گمان اینکه اگر چنین نکنند زندگی شان تأمین نمی شود.
آیات قرآن و احادیث اسلامی به چنین افراد هشدار می دهد که بیهوده دست و پا نکنند و از طریق نامعقول و نامشروع برای تهیه روزی تلاش نکنند، همین اندازه که در طریق مشروع گام نهند و بکوشند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندی هایشان را تأمین می کند.
انجام کسب و کار، جهت به دست آوردن روزی حلال فراوان تأکید شده اســت، تا جسم قوام و بقا داشته باشد و انسان بتواند پروردگار را عبادت نماید. در حقیقت، عبادت و کسب رزق و روزی لازم و ملزوم یکدیگرند
البتّه نمی توان انکار کرد که برخی روزی ها چه انسان به دنبال آن برود یا نرود به سراغ او می آید. آیا می توان انکار کرد که نور آفتاب بدون تلاش ما به خانه ما می تابد؟ آیا می توان انکار کرد که عقل و هوش و استعدادی که از روز نخست در وجود ما ذخیره شده به تلاش ما نبوده اســت؟
ولی چنین مواهب به اصطلاح بادآورده یا به تعبیر صحیح تر مواهبی که بدون تلاش به لطف خدا به ما رسیده، اگر با تلاش خود از آن به طور صحیح نگهداری نکنیم آنها نیز از دست ما خواهد رفت یا بی اثر می مانَد.
سخن معروف حضرت علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه نیز اشاره به همین حقیقت اســت که به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: «وَاعلَم یا بُنَی، انَّ الرّزقَ رِزقانِ: رِزقٌ تَطلُبَهُ وَ رِزقٌ یطلُبُک: بدان فرزندم، روزی دو گونه اســت: یک نوع همان روزی هایی اســت که تو باید به جست وجویش برخیزی و گونه دیگرش روزی هایی اســت که آن در جست وجوی تو اســت و به سراغ تو می آید.»
این را نیز نمی توان انکار کرد که در پاره ای از موارد انسان به دنبال چیزی نمی رود، ولی بر اثر یک سلسله تصادف ها موهبتی نصیب او می شود. این حوادث گرچه در نظر ما تصادف اســت در واقع و از نظر سازمان آفرینش حسابی در آن اســت. بی شک حساب این گونه روزی ها از روزی هایی که در پرتو تلاش به دست می آیند جداست و حدیث بالا هم ممکن اســت اشاره به اینها باشد.
خلاصه سخن اینکه:
تمام تعلیمات اسلامی به ما می گوید برای تأمین زندگی بهتر- چه مادّی و چه معنوی- باید تلاش بیشتر کرد و فرار از کار به گمان مقسوم بودن روزی غلط اســت.
پی نوشتها:
[1]. «وَ مَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»، ذاریات، 56.
[2]. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین»، ذاریات، 58
[3]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملىٍ، حسن، کمره اى، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم، ج 19، ص 86