علی بیرانوند/کارشناس حوزه-بخش قرآن تبیان
یکی از بزرگ ترین و سخیف ترین دروغ های دنیا که توسط کمپانی های بزرگ خبر پراکنی دامن زده می شود، جنگ طلب و خشن نشان دادن آموزه های اسلامی اسـت. این گونه شبکه های خبر رسانی تمام قدرت و ثروت خود را صرف اطلاع رسانی چیزی می نمایند که از بن و ریشه واقعیت خارجی نداشته و فاصله فراوانی با مبانی و اصول ارزشی مکتب اسلامی دارد.
عاملان این عناد و اسلام ستیزی نوعاً با کج و معوج نشان دادن تاریخ و سیره پاک اولیای الهی و همچنین با تربیت و سازمان دهی گروه های افراطی و تکفیری به نوعی سعی دارند، اذهان عمومی را به نوعی با این تفکر غلط و غیر واقعی همراه سازند.
سؤالی که در این متن به دنبال جوابی برای آن هستیم این اسـت که آیا مکتب اسلام، دینی جنگ طلب و طرفدار قتل و خشونت اسـت؟ و آیا بزرگان و اولیای الهی این آیین، جنگ طلب و خون ریز بوده اند؟
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که امام علی (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) از ریختن سم حتی در سرزمین های مشرکین نهی فرموده اسـت.»
یکی از اتهامات نابجایی که اسلام ستیزان علیه بزرگان دین روا می دارند این اسـت که امامان معصوم (علیهم السلام) همچون حضرت علی (علیه السلام) و حتی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) شخصیت های جنگ طلب و خون ریز بوده اند، این در حالی اسـت که با تحقیق و پژوهش در سیره زندگی این اولیای الهی به دروغ و غیر واقعی بودن این ادعا پی می بریم.
برای نمونه در سیره الهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با مواردی برخورد می کنیم که گویای حسن برخورد و تعامل ایشان با دشمنان اسـت. از جمله وقتی گروهی سی نفره از مسیحیان نجران برای گفتگو و مجادله خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسیدند، حضرت با توجه به اینکه در اوج قدرت قرار داشتند، با آرامی و متانت به سخنان آنان گوش فرا دادند و با زیبایی تمام بهترین جواب های اقناعی و استدلالی را برای هدایت ایشان بیان فرمودند، حتی بعد از آنکه آنان به خاطر ترس از پادشاهان خود و یا تعصبات نا بجای دینی تسلیم نشدند، پیامبر گرامی هیچ گاه دستور به قتل و کشتار آنان را صادر نکردند.[1]
علاوه بر این مطلب با اندک تحقیقی در ماهیت جنگ هایی که در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رخ داده به این نکته دست خواهیم یافت که بسیاری از این جنگ ها در جهت دفاع از کیان اسلامی بوده و تحرکات اولیه از جانب مشرکان صورت گرفته اسـت، با این حال حضرت حتی در جنگ با مشرکان نیز دستور به قتل و کشتار نمی دادند، کما اینکه در فتح مکه نیز برخورد حضرت با مشرکان برگرفته از عدالت و مهرورزی بوده اسـت، نقل شده اسـت که حضرت در روز فتح مکه این چنین دستور عفو عمومی را صادر نمودند: «اَلْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛[2] امروز، روز مهربانی و ترحم اسـت.»
همچنین در روایتی از امام صادق (علیه السلام) در خصوص اخلاق دفاعی و نظامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این چنین نقل شده اسـت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله أَنْ یُلْقَى السَّمُّ فِی بِلَادِ الْمُشْرِکِینَ.[3] از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که امام علی (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) از ریختن سم حتی در سرزمین های مشرکین نهی فرموده اسـت.»
استراتژیک دفاعی و نظامی امام علی (علیه السلام) نیز هیچ گاه حضرت را به خروج از عدالت و پیش قدم شدن در جنگ وا نداشت. در خصوص سیره و اخلاق نظامی امام علی (علیه السلام) که شاگرد نمونه و دست پرورده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به حساب می آمد این چنین نقل شده اسـت: «عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام کَانَ یَأْمُرُ فِی کُلِّ مَوْطِنٍ لَقِینَا فِیهِ عَدُوَّنَا فَیَقُولُ لَا تُقَاتِلُوا الْقَوْمَ حَتَّى یَبْدَءُوکُمْ فَإِنَّکُمْ بِحَمْدِ اللَّهِ عَلَى حُجَّةٍ وَ تَرْکُکُمْ إِیَّاهُمْ حَتَّى یَبْدَءُوکُمْ حُجَّةٌ أُخْرَى لَکُمْ فَإِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلَا تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لَا تُجِیزُوا عَلَى جَرِیحٍ وَ لَا تَکْشِفُوا عَوْرَةً وَ لَا تُمَثِّلُوا بِقَتِیلٍ.[4] «عبد الرحمن بن جندب» به نقل از پدرش میگوید: در هر جا که با دشمن برخورد مى کردیم، امیر المؤمنین (علیه السّلام) به ما فرمان مى داد و مى فرمود: با آنان پیکار مکنید تا آنکه آنان شروع کنند که شما بحمداللّه حجّت دارید و رها ساختن آنان که [نبردِ با شما را] آغاز کنند، حجّتى دیگر اسـت براى شما. پس هرگاه با آنان پیکار کردید و آنان را شکست دادید، پشت کرده به جنگ را مکشید، مجروحان را به قتل نرسانید، پرده درى مکنید، کشته ها را مُثله نکنید.»
در سیره الهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با مواردی برخورد می کنیم که گویای حسن برخورد و تعامل ایشان با دشمنان اسـت. از جمله وقتی گروهی سی نفره از مسیحیان نجران برای گفتگو و مجادله خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسیدند، حضرت با توجه به اینکه در اوج قدرت قرار داشتند، با آرامی و متانت به سخنان آنان گوش فرا دادند و با زیبایی تمام بهترین جواب های اقناعی و استدلالی را برای هدایت ایشان بیان فرمودند، حتی بعد از آنکه آنان به خاطر ترس از پادشاهان خود و یا تعصبات نا بجای دینی تسلیم نشدند، پیامبر گرامی هیچ گاه دستور به قتل و کشتار آنان را صادر نکردند.[1]
امام علی (علیه السلام) هر چند مرد پیکار و ستیز با معاندان و دشمنان کینه توز و سرسخت به حساب می آمد، ولی روحیه حماسی و جهادی حضرت هیچ گاه ایشان را از مرزهای عدالت و انصاف حتی با دشمنان خارج نکرد؛ چرا که ایشان پرورش یافته مکتب وحی بودند. منطق وحی همگان را به بهره گیری از عنصر عدالت ورزی حتی در پیکار با معاندان و دشمنان رهنمود می سازد، کما اینکه خدای متعال این چنین سفارش فرموده اسـت: «وَلا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛[مائده/8] دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگارى نزدیکتر اسـت! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام مى دهید، با خبر اسـت!»
«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین [ممتحنه/8] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.»
فراتر از مطلب یاد شده نباید از یاد برد، کسانی که تفسیر غیر واقعی و خشن از آموزه های اسلامی را برای جهان مخابره می کنند، هیچ گاه با چشم انصاف و واقع بینانه به منابع اسلامی نگاه نکرده اند، و با تکه برداری از صفحات تاریخ و بی توجهی به عناصر انسان دوستانه و مهرورزانه مکتب وحی تصویری غیر واقعی از آموزه های اسلامی را برای جهانیان به نمایش در آورده اند.
پی نوشت ها:
[1]. مفید، الارشاد (ترجمه رسولى محلاتى): ج1، ص154.
[2]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید:ج17، ص272.
[3]. الکافی (ط - الإسلامیة): ج5، ص28، ح2.
[4]. همان: ص38، ح3.