مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

دلیل نزول تدریجی قرآن

[ad_1]

بهترین دلیل بر این نزول تدریجی و پراکنده و گهگاه آمدن وحی الهی، قول خداوند اسـت که فرمود:
«وَ قُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ (17: 106) و قرآنی که آن را پراکنده فرستادیم تا با درنگ آن را به مردم بخوانی» (و نیز 25: 32 و 33).
روایات می‌گویند که یهودان و مشرکان، این نزول پراکنده و گهگاه قرآن را بر رسول خرده می‌گرفتند و چون تصور می‌رفت که کتب پیشین یکباره و جملگی بر انبیاء سلف فرود آمده (1) آنها هم که از پیامبر می‌خواستند که قرآن نیز همچون کتب پیشین یکباره و به جملگی نازل شود. پس این آیه‌ها بر ردّ آنان فرود آمد. سیوطی می‌گوید: (2) کتب پیشین هر یک به جمله و یکباره نازل شده و آن در میان دانشمندان مشهور اسـت و بر زبانها جاری که تقریباً بر آن اجماع شده، ولی یکی از دانشمندان عصر را دیدم که این سخن را انکار می‌کرد و می‌گفت این دلیل نیست، بلکه سخن صواب آن اسـت که آنها همچون قرآن پراکنده نازل شده باشند. و من می‌گویم صواب سخن اول اسـت و از دلایل بر آن آیات 32 و 33 سوره‌ی فرقان اسـت (که کافران اعتراض می‌کردند چرا قرآن به جملگی فرود نمی‌آید؟) گذشته از این که احادیث آن را تأیید می‌کنند، وقتی یهودان و مشرکان نزول یکباره‌ی قرآن را می‌خواهند خداوند از ردّ بر آنان سکوت می‌کند و به بیان حکمت آن می‌پردازد. چه، اگر کتب پیشین به تفریق و پراکندگی نازل شده بود آنان را رد می‌کرد و می‌گفت این سنت خدائی اسـت. چنانکه وقتی طعنه می‌زدند بر رسول که این چه پیامبری اسـت که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود، آنان را رد می‌کرد و می‌گفت: «و نفرستادیم پیش از تو فرستادگانی مگر ایشان غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند. » (25: 20)و... (3)
فرّاء (م207) از نحویان بزرگ جواب می‌دهد که این آیه نقل قول مشرکان اسـت و آنها بودند که چنین گمان می‌کردند (4) و آیه‌ی بعد نیز که می‌گوید: «مَثلی نگویند کافران مگر این که ما در برابر، سخن حق را با بهترین بیان به تو بگوئیم» پس خود این ردّ‌ قول کافران اسـت. اما ابن فُورَک (5) موضع دفاع از نزول دفعی تورات را می‌گیرد و می‌گوید: گفته شده که تورات جملگی یکباره نازل شده، زیرا آن بر پیامبری نازل شده که می‌خواند و می‌نوشت، و او موسی بود، ولی قرآن به تفریق و پراکنده آمده، زیرا آن ننوشته بر پیغمبری امی نازل شده اسـت. (6) در این مورد گویا ابن فُورَک به تورات نظر داشته که در مورد الواح در آن آمده: «و خداوند به موسی گفت: این سخنان را تو بنویس، زیرا که به موجب این سخنان با تو و با اسرائیل عهد بسته‌ام. و چهل روز و چهل شب آنجا نزد خداوند ماند، نان نخورد و آب ننوشید، و سخنان عهد یعنی ده فرمان را بر لوح‌ها نوشت. » (7)
اما صرف نظر از نزول کتب پیشین، نزول تدریجی قرآن مجید به دلیل تصریح کتاب و تأیید سنت و نقل تاریخ، مسلم و قطعی اسـت.

چگونگی این نزول

نزول آیه‌های قرآن به مقتضای حکمت عالیه و مناسب حوادث و پیش آمدهایی بود که رخ می‌داد، گاه حادثه‌ای پیش می‌آمد که دستوری می‌طلبید، وقتی هم کسانی پرسشی داشتند که جواب اقتضاء می‌کرد و یا اساساً تشریع حکمی لازم می‌نمود، و یا ترغیب مردم به فضایل و نهی از رذایل دربایست بود، و یا به اقتضای حکمتی، حکایتی از انبیای سلف باید سروده می‌شد. در چنین هنگامی، چند آیه مربوط به یک موضوع یکجا نازل می‌گشت.
ابن أشتة اصفهانی (8) از عکرمه نقل می‌کند که درباره‌ی کریمه‌ی «بمواقع النجوم» (56: 75) گفت: خداوند قرآن را به تدریج 3 آیه و 4 آیه و 5 آیه فرستاد. نکزاوی (م683) در کتاب وقف می‌گوید: قرآن پراکنده نازل می‌شد. یک آیه و دو آیه و 3 تائی و 4 تائی و بیشتر از آن. ابوسعید خدری قرآن را 5 آیه به صبح و 5 آیه به شام به شاگردان می‌آموخت و می‌گفت که جبرئیل قرآن را 5 آیه 5 آیه می‌آورد. از علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز شبیه بدین مضمون روایتی نقل کرده‌اند. سایر راویان و اخباریان نیز از صحابه و تابعین شبیه آن را بازگفته‌اند. (9) روی هم رفته، نگاهی به روایات نشان می‌دهد که بیشتر قرآن 4 آیه و 5 آیه و در همین حدود نازل می‌شده، ولی این ترتیب همیشگی نبوده اسـت. گاه بوده اسـت که حتی قسمتی از یک آیه یکجا نازل می‌شده و قسمت دیگر وقت دیگری. گفته‌اند که ده آیه‌ی قصه‌ی افک (24: 11-20) (10) و ده آیه‌ی اول سوره‌ی مؤمنین یکجا نازل شده، ولی نزول جمله‌ی «غیر اولی الضرر» (11) به تنهایی بوده و هم چنین نزول «وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً» (9: 28) تا آخر آیه بعد از نزول اول آیه بوده اسـت. 5 آیه‌ی اول سوره‌ی «اقرأ» و 5 آیه‌ی اول سوره‌ی «والضحی» یکجا آمده و سوره‌های کوتاه را هم می‌گویند بیشتر یکجا آمده و «معوذتین» هر دو با هم آمده اسـت. (12) زمانی هم سوره‌ی مفصلی مثل «انعام» و «المرسلات» یکجا و یکباره نازل شده اسـت. ابن مسعود گفت: «ما با نبی اکرم به مَنَی در غاری بودیم (13) که «والمرسلات عرفاً» نازل شد و من آن را از دهان مبارکش شنیدم، هنوز دهانش به آن مرطوب بود که ناگاه ماری به ما حمله کرد. پیامبر فرمود آن را بکشید و ما حمله بردیم و مار رفت. ولی ندانستم به کدام آیه ختم فرمود به آیه‌ی (فبأی حدیث بعده یؤمنون) (77: 50) و یا «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لاَ یَرْکَعُونَ‌» (77: 48). یا سوره‌ی «انعام» شبی در مکه یکجا فرود آمد و در اطراف آن هفتاد هزار فرشته بود. (14) روایات زیادی در این باره هست که برای داوری درست باید به موضوع مورد بحث و متن آیات و ارتباط و تناسب میان آنها نیز اهمیت کافی دارد.

راز این نزول

حرکت تاریخی اسلام و تحرکی که در مسلمان‌ها ایجاد کرد و شور و نشاطی که در پیکر جامعه‌ی بشری دمانید، آن روح قوی و پرصلابت مسلمان‌ها، آن ایثار و فداکاریها، آن گذشتها و بذل جانها، همه و همه جریان عظیمی بود که از حرکت و ایمان مسلمین صدر مایه می‌گرفت و آن حرکت و ایمان اولیه هیچ سرّ و رمزی نداشت جز این نزول تدریجی آیات! رمز و انگیزه‌ی اصلی پیروزی اسلام همین نزول تدریجی بود. هر بار که مصلحتی ایجاب می‌کرد و مایه‌ی تحرکی برای پیامبر و یارانش لازم می‌نمود، فرشته‌ی وحی نازل می‌شد و جان تازه‌ای بر پیکر اسلام می‌دمید. جاهلیان دانسته و یا ندانسته، این نزول تدریجی را به ریشخند می‌گرفتند و کتابی نوشته و مدوّن و یکپارچه طلب می‌کردند. کتاب نوشته هم البته آیات مقدسه‌ی جامدی می‌شد که برای تبرّک و تیّمن زینت بخش زندگیهاشان باشد. اما آیات پراکنده که گهگاه نازل می‌شد بر دل و جان مؤمنان می‌نشست، سینه به سینه و دست به دست می‌گشت و مایه‌ی حرکت و نشاط تازه‌ای می‌شد و همین حرکت و نشاط در نسل بعد و نسل‌های بعدتر، همچون ادامه‌ی موج، تداوم می‌یافت. مایه‌ی قوام و استحکام جامعه‌ی اسلام و تداوم آن روح و نشاط در نسل‌های بعدی و اقوام دیگر می‌گشت. این اسـت راز اصلی این نزول تدریجی. در این تدریجی بودن نزول، جز این، رازها و حکمتهاست که ما از آن دریای بی‌کران به چند قطره‌ی نمونه، سخن کوتاه می‌کنیم. (15)
1) نخستین حکمت را خداوند خود بیان فرمود:
«کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ (25: 32)
بدین‌سان (قرآن را پراکنده فرستادیم) تا دل ترا بدان نیرو بخشیم. »
نزول تدریجی، پیامبر اکرم را پایدارتر می‌سازد و بر دلش نیرو می‌بخشد. چه در هر تجدید وحی و تکرار نزول فرشته از جانب حق، نشاط دل او را پر می‌کند و شادمانی سینه‌اش را می‌گشاید. این عنایت الهی و تعهد پروردگارش در هر مرتبه از نزول تجدید می‌شود.
این نزول تدریجی حفظ و فهم و شناسائی فرمانها و حکمهایش را آسانتر ساخته اسـت.
هر بار از این نزول تدریجی معجزه‌ی جدیدی همراه دارد. چنانکه هر دفعه مشرکان را به مبارزه می‌خواند که اگر می‌توانند همانند یکبار از آن وحی را بیاورند.
هنگام سختگیری دشمنان و درگیر شدن او با بدخواهان، خدای او را تعهد می‌کند و او را وا نمی‌گذارد و این سختی‌ها را بر او خوار می‌گرداند. بی‌شبهه این سختی‌ها در زمان‌های مختلف پیش می‌آمد، پس به ناچار دلداری نیز در مراحل گوناگون رخ می‌کرد. (16) هر وقت دشمن او را به تنگنا می‌انداخت، پروردگار او را دلداری می‌داد. گاه این دلداری از راه داستانهای پیامبران بوده که در قرآن پهنای وسیعی دارد. در سوره‌ی هود آیه‌ی 120 می‌گوید: «و همه‌ی اخبار پیامبران را بر تو می‌سرائیم تا دل تو را بر آن استوار داریم. » و زمانی این دلداری از راه وعده‌ی پروردگار به فرستاده‌ی خود، برای پیروزی و تأیید و حفظ او بود. چنانکه در سوره‌ی طور آیه‌ی 48 گفت: «بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مائی» و در سوره‌ی مائده آیه‌ی 67: «و خدای ترا از مردمان نگهدارد» و هم چنان در دو سوره‌ی «والضحی» و «الم نشرح» از وعده‌های گرامی و عطایای بزرگ سخن می‌گوید. (17) بسیار جالب توجه و درخور تأمل اسـت که گاه نیز او را مأیوس می‌گرداند تا آرام گیرد و قرار یابد. چون آیه‌ی 35 از سوره‌ی انعام: «و اگر چنان اسـت که روی گردانیدن آنها بر تو گران آمده، اگر توانی راهی در زیر زمین و بساز و یا نردبانی بر آسمان برفراز تا آیتی بر آنها آوری، و اگر خدای می‌خواست همه‌ی ایشان را به راه راست می‌آورد، پس بنگر تا از نادانان نباشی. »
2) فرمود: «لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ (17: 106)
تا آن را با درنگ و آهسته بر مردم بخوانی. »
پرورش و تربیت علمی و عملی مردم را درجه بندی می‌کند:
چنانکه می‌دانیم مردم عرب مردمی امّی بودند و ابزار نوشتن برای نویسندگان کمیاب بود. به کار زندگی سرگرم بودند و مردم گرویده، از دین تازه‌شان به خون و شمشیر دفاع می‌کردند. پس قرآن اگر یکباره نازل می‌شد از حفظش ناتوان می‌گردیدند. ولی نزول تدریجی قرآن حفظ آن را آسان‌تر ساخت. گذشته از آن، فهم آیات قرآنی نیز بدین ترتیب ساده‌تر و آسان‌تر گشت.
نزول تدریجی موجب شد که اندک اندک عقاید باطله و پرستشهای فاسده و عادات رذیله را ترک گویند. هروقت که اسلام، باطلی را نابود می‌ساخت، مردم را آماده‌ی خراب کردن باطل دیگری می‌کرد. و بدین سان بنیان و پایه‌های عقاید سخیفه را به هدم و خرابی داد و سرانجام آنان را، بی‌آنکه سختی و خشونتی احساس کنند، از آن نجاسات جاهلیت پاک کرد، چنین تدبیر و سیاستی لازم می‌بود، بخصوص برای چنان قومی که جهت حفظ مرده ریگ گذشتگان تعصب سختی می‌ورزیدند و در ریختن خونها و به غارت دادن اموال، تهوّر و جسارتی بزرگ داشتند.
نمونه‌ی بارزی از این تربیت اجتماعی و از بین بردن آن عصبیّت جاهلی و تبدیل تفاخر به تقوا و بزرگداشت پرهیزگاری را در داستان بلال سیاه حبشی می‌بینیم که روز فتح مکه، روزی که اوج پیروزی اسلام می‌درخشد و اعلام این پیروزی درخشان، افتخاری بس بزرگ را در پی خواهد داشت، این بلال سیاه حبشی اسـت که بر فراز کعبه می‌رود و اذان می‌گوید. مشرکان سخت دلتنگ می‌شوند. این را به دل می‌گیرند و با بغض می‌گویند: «این بنده‌ی سیاه باید بر فراز کعبه اذان گوید؟» اینجاست که میزان قسط برای اشخاص و ارزش‌ها بر دل پیامبراکرم نازل می‌شود: «ای مردم! ما همه‌ی شما را از مرد و زنی آفریدیم و شعبه‌ها و قبیله‌هایتان کردیم تا همدیگر را بشناسید. بزرگوارترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، که خدا دانا و آگاه اسـت. » (49: 13)
به همان سان که آنان را به تدریج از عقاید باطله دور می‌ساخت، اندک اندک آنها را به عقاید حَقّه و عبادات صحیحه و اخلاق فاضله آراسته گرداند. نخست دلهایشان را به نور توحید روشن کرد و آن گاه براهین زنده شدن بعد از مرگ و دلایل مسؤولیت و حساب و جزا را بیان نمود. در عبادات نیز در آغاز قبل از هجرت نماز را واجب ساخت. البته در آغاز نماز صبح و عِشَی بود و بعد تعداد رکعات و اوقات روز و شب و شکل‌های آن پیش از هجرت تعیین شد. (18) مسلمانها از همان آغاز اسلام انواع صدقه و روزه را می‌شناختند، اما مقادیر زکوة و شرایط روزه دو سالی پس از هجرت تعیین شد. (19) و در سال ششم هجرت، حج از واجبات شناخته گشت. هم چنین در عادات، اول از کبایر منعشان کرد و بعد نهی از صغایر را پیش آورد و با چنین درجه بندی حکیمانه‌ای، تربیت امتی را به پایان رساند.
این را هم باید اضافه کرد که البته همه‌ی احکام، تدریجی نازل نشده و در آن مورد که لازم بوده قاطع و بی‌تردید، بدون درجه بندی و جازم حکم لازم صادر شده اسـت. احکام درباره‌ی قتل و سرقت و غصب و مال مردم خوردن و انواع غش در معاملات، و زنا بدون سهل انگاری و مسامحه و تساهل یکباره و قطعی نازل شده و تحریم گردیده اسـت. درست اسـت که بیشتر این تحریم به حکم حکمت بالغه‌ی الهی در مدینه پیش آمد، اما به هر صورت به نحو قاطع و محکم بیان شده و تدریج و مرتبه‌ای بعد مرتبه و درجه‌ای بعد درجه در آن دیده نمی‌شود. اما آنجا که لازم بوده نزول حکم تدریجی بوده اسـت.
این تنزل تدریجی خود تطابقی با فطرت انسانی و بخصوص تغییرات در اجتماعات بشری دارد، و همین توافق میان سنت خدایی در تغییرات اجتماعی و فطرت انسانی خود آیتی اسـت از آیات الهی و دلیلی دیگر بر صدور کتاب از مصدر ربّانی. تغییرات اجتماعی، از نظر فرد و اجتماع، یک عمل مکانیکی نیست، بلکه خود یک حرکت دینامیکی اسـت که در آن محتوای جامعه و مظاهر عمومی زندگی اجتماعی تغییر می‌کند. و مهمترین خصیصه‌ی این تغییر، نفوذ آن به اعماق روح بشری و بروز و تجلی خصائص اصیل فطرت انسانی اسـت. طبیعی اسـت که برای بدست آوردن این اثر، باید این تغییر منطبق با حاجات اصیل انسانی باشد و الا در مدتی کوتاه یا دراز محکوم به فنا خواهد بود. فطرت انسانی پیشرفت تدریجی را عمیق‌تر پذیراست. تندباد طوفان لمحه‌ای می‌خروشد و درهم می‌ریزد و می‌رود، اما نم نم باران تا اعماق زمین نفوذ می‌کند. طبیعت جامعه با این پیشرفت تدریجی، تغییر نهادی و بنیادی را بهتر سازگار اسـت.
این نزول تدریجی به پایدار ساختن مؤمنان و مجهز ساختن آنان به سلاح صبر و یقین، کمک بزرگی کرد. زیرا هر ساعت و هر لحظه بر آنان از داستان رسولان و امم سلف و عاقبت کار ایشان بر آنها فرو می‌خواند و آنچه بر گذشتگان و امت‌های پیش رسیده بود و آن وعده‌هایی که خداوند به بندگان شایسته‌ی خود داده، از پیروزی و پاداش و تأیید و تمکین، همه را بازگو می‌کرد.
3) فرمود:
«وَ لاَ یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً (25: 33)
و هیچ مَثَلی برای تو نیاورند مگر آن را به حق جواب دهیم، به نیکوتر تفسیری».
با گذشتِ زمان، رویدادها و پیش آمدهای گوناگونی رخ می‌داد. این حوادث مسائل تازه‌ای همراه داشت و قرآن نیز مناسب چنین وقایعی نازل می‌گشت و خداوند احکامش را موافق آن تفصیل می‌داد.
پرسندگانی با رسول خدا روبرو می‌شدند و از او پرسشها داشتند. خواه این پرسشها برای بررسی چگونگی رسالت او باشد، چنانکه در پاسخ سؤال دشمنانش به سوره‌ی اسراء آیه 85 گفت: «می پرسند ترا از روح، بگو روح از امر خداوند من اسـت و به شما جز اندکی از دانش ندادند. » و یا در سوره‌ی کهف آیه‌ی 83: «و می‌پرسند ترا از ذوالقرنین، بگو: آری! قصه‌ی وی را بر شما می‌خوانم. » و خواه این سؤالات برای روشن شدن و آگاهی از حکم خدا بوده، مانند قول او در سوره‌ی بقره آیه‌ی 219: «و ترا می‌پرسند که چه نفقه کنند؟ بگو: عفو» و آیه‌ی 220: «و ترا می‌پرسند از یتیمان، بگو شایسته بار آوردنشان به اسـت. »
بی‌شبهه این پرسشها در زمان‌های مختلف پیش می‌آمد و گریزی نبود جز اینکه پاسخ آنها نیز در اوقات مختلفه و نوبت‌های متعدد فرود آید.
همراه این حوادث و وقایع، حکم خداوندی بیان می‌شد. معلوم اسـت که این پیش آمدها همگی یکباره و با هم روی نمی‌داد و به تدریج و گاهگاه رخ می‌داد. پس چاره‌ای نبود جز اینکه قرآن نیز تفصیلی و تدریجی نازل شود. چنانکه در حادثه‌ی اتهام عایشه زوجه‌ی رسول خدا در سوره‌ی نور آیه‌ی 11 فرمود: «کسانی که این دروغ بزرگ بپرداختند، گروهی از شمایند، آن را برای خودتان شرّی مپندارید، بلکه آن بهتر بود برای شما، هر یک از ایشان به قدر کرده‌ی خود گناه دارد و آن کس که مهینه‌ی آن کار را پذیرفت عذابی بزرگ دارد. » همچنین تا ده آیه‌ی بعد از آن. از مثال های دیگر آن 3 آیه‌ی ابتدای سوره‌ی مجادله اسـت. خولَة دختر ثَعْلبَه از شوهرش أوس بن الصامت که از وی روی گردانیده بود شکایت نزد رسول خدا برد و با رسول خدا مجادله می‌کرد. آنها دختر کوچکی داشتند که اگر به پدر واگذاشته می‌شد ضایع می‌گردید و اگر به مادر واگذار می‌شد گرسنه می‌ماند. در این گفتگو بودند که آیات صدر سوره‌ی مجادله نازل شد.
گاه مسلمانان دچار اشتباهاتی گشته و برای تصحیح اشتباه و ارشاد و راهنمایی خود، راه صواب را از او می‌خواستند. بی‌گفتگو این اغلاط در زمانهای مختلف پیش می‌آمد و اصلاح آنان نیز می‌باید برابر همان زمان نازل می‌گشت.
از این موارد آیه‌ی 118 سوره‌ی آل عمران و چند آیه‌ی بعدش اسـت که همه در غزوه‌ی اُحد برای ارشاد مسلمین به خطاهایشان در آن تنگنای سخت نازل شد.
حکمتی بالاتر و برتر در این نزول تدریجی نهفته اسـت و آن ارشاد مردم به مصدر و منشاء قرآن اسـت که این کلام خداست و بس. این نمی‌تواند کلام هیچ آفریده‌ای باشد. قرآن در طول بیست سال و در انواع حوادث مختلف از رنج و شادی، جنگ و صلح، آرامش و آشوب نازل گشت و در تمام این احوال آیات الهی یک دست و یکنواخت و در کمال فصاحت و بلاغت باقی مانده و دَم اعجاز در همگی آن از «باء» بسم الله تا «س» و الناس جریان دارد. تو گوئی نقره‌ی گداخته‌ی یکپارچه‌ای اسـت که یکباره بی‌روزن از بوته برون آمده و در هیچ جزئش انفکاک و روزنه و سستی نیست و همه‌ی آن چون گوهر یکدانه و درّ شاهواری اسـت. آخرش همانند اولش و آغازش همسان پایانش! و بی‌شک «اگر از دیگری جز خدا بود اختلاف فراوان در آن می‌یافتند» (4: 82).
از این جنبه که بگذریم، نزول تدریجی را در سه وجهه‌ی کلی دیگر می‌بینیم:
1) در موضوع رسالت: در بحث از مکی و مدنی بودن آیات، آیات دوران مکه بیان صورت کلی عقاید اسـت و در آیات مدنی اسـت که بیان احکام شرع و دستورات کلی پیش می‌آید.
2) در نشر رسالت نیز همین سیر تدریجی به خوبی به چشم می‌آید. نخست دعوت بستگان نزدیک اسـت «و انذر عشیرتک الاقربین» و بعد دعوت شامل مردم دیگر می‌شود «فاصدع بما تؤمر» سپس عام می‌گردد و همه‌ی ملوک جهان و مردم دنیا را دربرمی‌گیرد. البته این نه بدان معنی اسـت که رسول خدا در آغاز به فکر دعوت عام نبوده و بعد به صرافت آن افتاده اسـت. بلکه این تدریجی بودن، انطباق با شرایط محیط و مقتضیات زمان داشته، والا اسلام از همان آغاز، دعوت عام و جهان شمول برای همه‌ی مردم در همه‌ی زمان بوده اسـت. پس مستشرقانی که می‌گویند پیامبر اسلام در آغاز تنها به فکر دعوت قریش و بستگان بوده و به جهانیان دیگر نمی‌اندیشیده، به دلایل فراوان قرآن، راه باطل و تهمت و افتراء را پیموده‌اند. ‌
3) تدریجی بودن در اسلوب: در آغاز گفتار نرم و ارشاد و موعظه‌ی حسنه اسـت و نرمشی با دشمنان دارد و بعد مرحله‌ی مقاومت در برابر متعدیان می‌رسد و سپس حکم جهاد صادر می‌گردد.
طبیعی اسـت که اگر نزول یکباره می‌بود این سیر تدریجی دعوت و آن نشر رسالت بدان کیفیت دیگر منتفی بود.

پی‌نوشت‌ها:

1. در روایات نیز اشاره‌هایی به نزول دفعی و یکبارگی کتب پیشین شده اسـت: الدرالمنثور1: 189، تفسیر عیاشی1: 80، مسند احمد 51، 17 شاکر (4: 107حلبی)،‌ تفسیر ابن کثیر 1: 216، الاسماء و الصفات بیهقی 234، اتقان سیوطی1: 152، المرشد الوجیز ابوشامه: 12.
2. الاتقان1: 152 به بعد نوع 16 تذنیب و معترک الاقران فی اعجاز القرآن1: 207.
3. و آیات دیگری (17: 94 و 12: 109 و 7: 144، 145، 150، 154، 171) را نیز به استناد می‌گیرد.
4. معانی القرآن 2: 267 به بعد.
5. ابوبکر محمد بن حسن اصفهانی از متکلمین و اصولیین مشهور که گفته‌اند بیش از یکصد کتاب در معانی قرآن و اصول فقه داشته اسـت (م406) و بدست محمود سبکتکین مسموم شد. الاعلام 6: 313 و انباه‌الرواة 3: 110.
6. البرهان زرکشی1: 231، اتقان1: 152، معترک الاقران سیوطی2: 206، دارالفکر العربی 1969.
7. سفر خروج34: 27-28.
8. ابوبکر، محمد بن عبدالله (م360) از علمای قرائت و علوم قرآن، دو کتابش المحبر و المفید در قراآت شاذ معروف اسـت. غایة النهایه2: 184. گویا کتاب مصاحف هم داشته که سیوطی از آنجا نقل می‌کند.
9. اتقان1: 155 به بعد.
10. داستان افک مشهور اسـت که در آن آیات زوجه‌ی رسول خدا از تهمت و افتراء تبرئه گردید.
11. در آیه‌ی «لاَ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ (4: 95)
12. اتقان نوع 16 فرع و نوع 3.
13. در شب عرفه، شب نهم ذی الحجه بوده و یا در لیلةالجن در غار حِراء بوده، اتقان نوع3، ص84.
14. اتقان1: 136 نوع 13 و فتح القدیر 5: 344.
15. تفصیل این قسمت در مناهل العرفان زرقانی1: 46 به بعد دیده شود. ایضاً صحیح بخاری، فضائل القرآن باب6، موجز علوم قرآن، دکتر داود العطار 117-123.
16. رجوع کنید قرآن مجید 3: 176 و 5: 41، 68 و6: 10، 33-35 و 10: 64 و 11: 12، 120 و 12: 110 و 13: 19، 32 و 15: 88، 97-99 و 16: 127، 128 و 18: 6 و 19: 64 و 20: 130 و موارد متعدد دیگر در فهرست مطالب فهارس القرآن از نویسنده.
17. مثلاً 54: 45 و 41: 13 و 46: 35 و 35: 8 و 16: 127 و 26: 3.
18. نماز را در آغاز جبرئیل در غار حراء به پیامبر آموخت (مفتاح کنوز السنة 268/ 1 و طبری و بلاذری). نخست نماز صبح و عصر بود و هر نمازی دو رکعت (مفتاح کنوز 270/ 1) در شب معراج وجوب نمازها تأیید (مفتاح 268/ 1) و به هر حال، پیش از هجرت، نمازهای پنجگانه نازل شده بود. تفصیل را ببینید: سفینة البحار2: 42-50، ادوار فقه1: 73 به بعد.
19. ادوار فقه1: 170 به بعد و 353 به بعد.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

اسرار و حکمتهای نزول تدریجی از دیدگاه قرآندر بیان علّت و چرایی نزول تدریجی قرآن و تبیین اسرار و حکمتهای نزول گام به گام آن نگرشی بر التفسیر الحدیثاین مفسر تنها به نزول تدریجی قرآن معتقد است و نزول دفعی و انتقال کل قرآن را در یک زمان جایگاه و اهمیت توحید و اخلاق در سیر دعوت رسول خدا …تدریجی شراب و قرآن در آیات مکی در قالب‌های مختلف تلاش کرد تا در ابتدا پایه‌های بت قران قرآن کریم قرآن کتاب مقدس دین اسلام است و در باور مسلمانان سخنان خداست که به صورت وحی دلیل حرام بودن ماه از سال قمری چیست؟ شهر سوالهمانگونه که اشاره شده حرام شدن این ۴ ماه یک کارکرد قدیمی و توافقی بسیار نیکو داشته حکم زناشویی در شب های ماه رمضانبا سلام در ایه سوره بقره خداوند میفرماید در شب روزه دارى نزدیکى کردنتان با قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنقرآن کتاب مقدس دین اسلام است و در باور مسلمانان سخنان خداست که به صورت وحی از سوی او سیره علویبوستان نهج البلاغه قراندر این که، سرآغاز نزول قرآن، کدام سوره و آیه و در چه زمانی بوده است با توجه به پیوند مشاهده و تدبر آیه سوره علق به همراه لیست … پیامبرص، مأمور دریافت قرآن و قرائت آن اقرأ قرائت، ممکن است به تلفّظ یا مرور در کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟ شهر سوالدو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب



لینک منبع :دلیل نزول تدریجی قرآن

معنای نزول تدریجی و دفعی آیات قرآن چیست؟ - باشگاه خبرنگاران www.yjc.ir/fa/news/.../معنای-نزول-تدریجی-و-دفعی-آیات-قرآن-چیست‎Cached Similar8 جولای 2014 ... عده ای از آیات قرآن اشاره به نزول تدریجی و عده ای به نزول دفعی قرآن اشاره دارد. ... و به این دلیل بر نزول قرآن در ماه رمضان [4] و شب قدر تأکید شده است. معنای نزول قرآن و فلسفه تدریجی بودن نزولش چیست؟ - گنجینه پاسخ‌ها ... www.islamquest.net/fa/archive/question/fa5086‎Cached Similarفلسفه تدریجی بودن نزول: حکمت نزول تدریجی و تفریق قرآن، مقارن شدن علم و عمل ... به عبارت دیگر؛ نزول آیات قرآنی به تدریج و بند بند و سوره سوره و آیه آیه، به خاطر ... نزول تدریجی و دفعی آیات قرآن www.hawzah.net/fa/Question/View/63683/‎Cached Similarعده ای از آیات قرآن اشاره به نزول تدریجی و عده ای به نزول دفعی قرآن اشاره دارد. ... شب قدر رخ داده است و به این دلیل بر نزول قرآن در ماه رمضان [iv] و شب قدر تأکید شده است. : حکمتهای نزول تدریجی قرآن کریم - دانشنامه رشد daneshnameh.roshd.ir/.../mavara-index.php?...نزول+تدریجی+قرآن...‎Cached Similarاین نزول تدریجی تنها به لحاظ حکمتهایی بوده است که مشیت خدای تعالی آن را ... بر قرآن نگذاشت و این خود برای نشان دادن عظمت قرآن و اثبات اعجاز و وحی قرآن دلیل محکم و ... از امری که در نزول تدریجی قرآن مورد توجه قرار گرفته است نزدیک بودن نزول قرآن به ... اسرار و حکمتهای نزول تدریجی از دیدگاه قرآن maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,11642‎Cached Similarدر بیان علّت و چرایی نزول تدریجی قرآن و تبیین اسرار و حکمتهای نزول گام به .... و به خاطر سپردن قرآن نیز ذکر شده است(5) و گویا به دلیل همین برداشت است که صاحب ... نزول تدریجی - ویکی شیعه fa.wikishia.net/view/نزول_تدریجی‎Cached2 مه 2017 ... نزول تدریجی یا نزول تفصیلی، نازل شدن قرآن در مدت ۲۳ سال رسالت پیامبر اسلام ... مفسران، مهم‌ترین دلیل قرآنی بر نزول تدریجی را، آیه ۱۰۶سوره اسراء ... چگونگی نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم به روایت آیت الله جوادی آملی www.khabaronline.ir/detail/234395/culture/religion‎Cached Similar10 آگوست 2012 ... از سوی دیگر، تاریخ مسلّم و شأن نزول آیات، نشانگر آن است که قرآن، به صورت تدریجی و طی بیست و سه سال نازل شده است و در خود قرآن نیز آیاتی بر ... نزول تدریجی - ویکی‌پرسش www.wikiporsesh.ir/نزول_تدریجی‎Cached Similarکلیدواژه: نزول تدریجی، علم قرآن، عمل ، توقیفی بودن آیات، قلب پیامبر، شأن‌ نزول . ... به همین دلیل قرآن از آیات و سوره‌های مستقل تشکیل شده است. قابل ذکر است که ... نزول دفعی یا تدریجی قرآن ؟ | پرسمان دانشجویی - علوم قرآن و معارف قرآن quran.porsemani.ir/node/2686‎Cached Similar1ـ این که آغاز نزول قرآن شب قدر بوده است؛ 2ـ این که تمام قرآن در شب قدر به آسمان ... به تدریج در طى 23 سال بر پیامبر(ص) نازل شده است؛ 3ـ این که نزول واقعى تمام قرآن بر .... علامه طباطبایى مؤیدات کلامى دارد؛ اما برخى از محققان علوم قرآنى، دلایل مرحوم علامه را ... دایره المعارف اسلام پدیا » علت نزول تدریجی قرآن islampedia.ir/fa/1389/12/علت-نزول-تدریجی-قرآن/‎Cached Similar17 مارس 2011 ... بنا براین قرآن در طول ۲۳ سال در پیش از هجرت و پس از آن در مناسبت های مختلف و پیش آمدهای گوناگون به طور تدریجی نازل شده است این نزول که گاهی، آیه ...