فرآوری: آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
اسلام که یک دین کامل فطرى و الهى است، رفع نیاز و مشکلات و گرفتارى انسانها را یکى از برنامههاى بنیادى و اساسى خود اعلام کرده و نه تنها به اجر و پاداش دنیوى و اخروى اجراکنندگان این برنامه حیاتى و انسانساز اشاره مىکند، بلکه مسئولیت هرکس را در حد توان خود تعیین کرده و چگونگى برآوردن حاجات مردم را بیان مىکند و عدم رفع نیاز(در صورت توانایى) را زشت شمرده و آنرا محکوم و وعده عذاب الهى را مىدهد.
در سیره ی امامان معصوم علیهم السلام، نمونه های فراوان نقل شده است که با مساعدت و یاری رساندن به گرفتاران، خاطر آنان را شاد می کردند و غبار غم را از چهره ها می زدودند. این نوعی فتوّت و مردانگی است که خدا هم این صفت را در بندگانش می پسندد و در آخرت هم پاداشی بزرگ عطا می کند.
ما در این نوشتار به چند نمونه از روایتها یا نمونه های عینی که در سیره امامان معصوم علیهم السلام آمده اشاره می کنیم:
خوشحال کردن ائمّه و خداوند در سایه خدمت به بندگان خداست که هرکس باید به اندازه نفوذ و توان خود حلال مشکلات مردم باشد.
1ـ قال رسولُ الله (صلى الله علیه وآله) : «إِنَّ اللهَ خَلَقَ عَبیداً مِنْ خَلْقِهِ لِحَوائِجِ النّاسِ یَرْغَبُونَ فی الْمَعروفِ وَ یَعُدّونَ الجُودَ مَجْداً، وَاللهُ یُحِبُّ مَکارِمَ الأخلاقِ» (تحف العقول، حکمت 133)
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «خداوند بندگانى دارد که به آنها گره گشایى مشکل مردم را مأموریّت داده است، اینها داراى دو صفت هستند: یکى اینکه علاقه به کار نیک دارند و دیگر اینکه جود و بخشش را داراى ارزش انسانى مى دانند و خداوند ارزشهاى اخلاقى را دوست دارد»
اسلام به حلّ مشکلات مردم اهمیّت زیادى داده و اعمال نیک را منحصر به خواندن نماز شب و تلاوت قرآن نمى داند، بلکه گره گشایى از کار خلق و سعى در برآوردن خواسته هاى مؤمنین را از بزرگ ترین حسنات مى شمارد.
2ـ در زمان امام موسى کاظم (علیه السلام) یکى از شیعیان آن حضرت در «رى» اموال و بدهى هاى فراوانى به یکى از رؤساى حکومت رى داشت که توانایى پرداخت آن را نداشت. به فکرش رسید که به محضر امام برسد و از آن بزرگوار کمک بخواهد، به مدینه رفت و به حضور امام رسید و گرفتارى خود را براى امام بازگو نمود، امام در حلّ مشکل او توصیه اى به این عبارت به حاکم رى نوشت:
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرّحِیم اِعْلَمْ اَنَّ للهِ تَحْتَ عَرْشِهِ ظِلاًّ لا یَسْکُنُهُ الاّ مَنْ اَسْدى اِلى اَخیهِ مَعْروفاً اَوْ نَفَّسَ عَنْهُ کُرْبَةً، اَوْاَدْخَلَ عَلَى قَلْبِهِ سُروراً وَهذا اَخوکَ والسلام; آگاه باش، زیر عرش الهى سایه اى وجود دارد که فقط سه طایفه در آن سکونت دارند، کسى که در حق برادر ایمانى خود خیر و نیکى انجام دهد، یا گرهى از مشکلات او بگشاید، یا سرور و شادى به قلب او وارد سازد; حامل نامه هم برادر توست، سلام و رحمت الهى بر شما باد»
آن شخص نامه را گرفت و پس از انجام فریضه حج، به وطن برگشت، شبانه به سراغ فرماندار رفت و جریان را به اطّلاع او رساند. فرماندار با خوشحالى دست در گردن او انداخت و بوسه بر سر و چشم او زد، با اشتیاق نامه امام را گرفت و روى چشم خود گذاشت و به احترام آن بلند شد و تمام اموال خود را میان خود و او تقسیم نمود و قیمت اموال غیر منقول را نیز پرداخت و مرتب مى گفت: برادرم آیا تو را خوشحال ساختم؟ و مرد گرفتار مى گفت: بلى به خدا خیلى بیش از حد مسرورم ساختى، سپس پرونده حساب او را در آورد و روى حساب او قلم گرفت و او را با خوشحالى مرخص نمود.
مرد گرفتار عازم بیت الله الحرام گردید تا او را دعا کند و امام را در جریان کار خود قرار دهد. وقتى امام (علیه السلام) از اوضاع آگاه شد بسیار خوشحال گردید. آن مرد پرسید: آیا این واقعه شما را خوشحال نمود؟ فرمود: به خدا قسم من و امیرالمؤمنین و جدّم رسول الله را شاد ساخت و خدا را نیز خشنود نمود. (حیاة الامام موسى بن جعفر(علیه السلام)، ص 161)
در این حدیث خوشحال کردن ائمّه و خداوند در سایه خدمت به بندگان خداست که هرکس باید به اندازه نفوذ و توان خود حلال مشکلات مردم باشد.
3ـ در حدیثى دیگری آمده که دو تن از اصحاب اختلاف داشتند، یکى از اصحاب بزرگ به نام مفضّل چهارصد درهم داد و مشکل مالى آن دو را حل کرد و بعد گفت: این پول از امام صادق (علیه السلام) بود. معلوم مى شود امام (علیه السلام) مأمور داشت و به او پول مى داد تا مشکل مردم را حل کند.
4ـ امام رضا علیه السلام فرمودند: مَن فَرَّجَ عَن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللهُ عَن قَلبهِ یَومَ القِیامَةِ؛ هر کس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را می گشاید (و اندوهش را می زداید). (اصول کافی، ج 2، ص 200)
در سیره ی امامان معصوم علیهم السلام، نمونه های فراوان نقل شده است که با مساعدت و یاری رساندن به گرفتاران، خاطر آنان را شاد می کردند و غبار غم را از چهره ها می زدودند. این نوعی فتوّت و مردانگی است که خدا هم این صفت را در بندگانش می پسندد و در آخرت هم پاداشی بزرگ عطا می کند.
خداوند متعال در آیه ۲۷۳ سوره بقره در رابطه با گرهگشایی از کار مردم میفرماید: «لِلْفُقَرَاء الَّذِینَ أُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ (این صدقات) براى آن (دسته از) نیازمندانى است که در راه خدا فروماندهاند، و نمىتوانند (براى تأمین هزینه زندگى) در زمین سفر کنند. از شدّت خویشتندارى، فرد بىاطلاع، آنان را توانگر مىپندارد. آنها را از سیمایشان مىشناسى. با اصرار،(چیزى) از مردم نمىخواهند. و هر مالى (به آنان) انفاق کنید، قطعاً خدا از آن آگاه است».
در آیه هفت سوره طلاق در این رابطه آمده است: «لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا؛ بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند و هر که روزى او تنگ باشد باید از آنچه خدا به او داده خرج کند خدا هیچ کس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تکلیف نمىکند خدا بهزودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىکند».
در آیه ۳۴ سوره توبه نیز اشاره شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مىخورند و [آنان را] از راه خدا باز مىدارند و کسانىکه زر و سیم را گنجینه مىکنند و آنرا در راه خدا هزینه نمىکنند ایشان را از عذابى دردناک خبر ده».
غم زدایی از مؤمن، گاهی به کمک مالی است، گاهی به همدردی زبانی است، گاهی به رفع ظلم از او. گاهی ادای بدهکاری یا تأمین مسکن و یا حتّی گوش دادن به درد دلهای مؤمن مایه ی شادی اوست. در مقابل شکایتها و ناله های مؤمنان سنگ صبور باشیم، و با کمک به بندگان خدا در دنیا، آخرت خود را آباد کنیم.
خدمت ، سرمایه سروری