امروزه در جوامع بسیار شنیده می شود که زنان و مردان به یکدیگر در زندگی خیانت می کنند برای اینکه با این مساله آشنا شوید ادامه مطلب را بخوانید.
داستان اول:
زن نگران به اطراف نگاه می کند. صورتش را با یک عینک آفتابی بزرگ پوشانده و به بهانه آفتاب، روسری اش را جلو آورده است که شناخته نشود. چشمان نگرانش را به درب خانه ای دوخته که به او گفته شده همسرش در کنار زنی جوان تر در آن به سر می برد.
چند ساعتی گذشته و او همچنان نگران به درب خانه چشم دوخته است. سرانجام بعد از ساعت ها، انتظار به سر می رسد و زن همسرش را دست در دست یک بانوی جوان و زیبا می بیند.
اشک هایش روان است. شاید دلش برای چندین سال زندگی مشترک سوخته یا شاید هم عشق و علاقه به همسر این چنین چشمهایش را اشک باران کرده است.
شاید یک سیلی بتواند تسکین دل پردردش باشد…
داستان دوم:
هنوز از یاد مرد جوان نرفته که چطور توانست با زور و ضرب خانواده اش را راضی به ازدواج با دختری کند که از دنیای مجازی سر در زندگی و قلب او درآورد. دختری که در شهری کوچک زندگی می کرد و به قول خودش همدم تنهایی های اینترنتی اش بود که پنهانی و با ترس از پدرش، هر روز در کافی نت محله به سراغش می رفت و سرآغاز آشنایی با مردی بود که همسرش شد.
چند سال زندگی در تهران اما دختر جوان را به کلی تغییر داده و حالا گوشی موبایل آنچنانی، اینترنت همراه و شبکه های اجتماعی جای همسرش را گرفته است و مرد جوان را شاکی کرده است.
تازگی ها اما مرد جوان به صحبت های تلفنی همسر جوانش مشکوک است. تلفن هایی که حتی نیمه شب ها هم اتفاق می افتند و همسرش را دچار استرس و هواس پرتی می کنند. او به یک رابطه پنهان مشکوک شده است.
داستان سوم:
سال ها از زندگی زن و مرد گذشته و هر چه می گذرد از هم دور تر می شوند. حالا هر کدام زندگی خودشان را دارند و کار خودشان را. حتی مرز بین رابطه ها هم مشخص شده است. زن هر روز با همکاران مردش وقت می گذراند و مرد نیز با دوستان خانمش مشغول است. تنها نقطه مشترک آنها در این روزها خانه ای است که نمی توانند از آن دل بکنند و شب ها جای خواب آنها است! خانه ای که شاید اگر امکانات اقتصادی اجازه می داد آن هم جدا می شد. شاید هم شرم از خانواده ها هنوز نقطه پیوند این زن و مرد در این خانه است.
به این ترتیب است که خیانت یکی از عوامل مهم در فروپاشی خانواده هاست؛ عاملی که با دامن زدن به روابط خارج از خانواده پایه و اساس زندگی را دچار تزلزل می کند.
مسئله خیانت و عدم اعتماد با گسترش ارتباطات کاری و دوستانه به ویژه ارتباطاتی که در فضای مجازی شکل می گیرد پررنگ تر می شود چرا که عده ای در همین ارتباط به سوی خیانت کشیده می شوند و عده ای دیگر دچار سوءتفاهم خیانت همسرشان شده و با رشد و پرورش این سوءظن به سمت جدایی می روند که این روزها به نظر می رسد برای همه آسان است. مسئله ای که به گفته کارشناسان خانواده ریشه در عدم تفاهم و درک متقابل و شناخت از یکدیگر دارد.
بنا برگفته کارشناسان، این روزها بیشترین عامل خیانت، مشکلات روانی و عدم ارضای جنسی در همسران است. این امر در کنار مقایسه بین آدم ها سبب شکل گیری انحرافات جنسی و کنجکاوی در این امور و به شکل گیری روابط خارج از خانه منجر می شود.
در کشور، مسئله خیانت بنابر تجربه های گذشته، ابتدا در مردان شکل گرفته و در عصر امروز است که زنان هم وارد صحنه شده اند. در این میان هنجارشکنی هایی که به شکل جوک های جنسی در فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی باب شده نیز یکی از عوامل ایجاد فکر خیانت در اذهان زنان و مردان است و سریال های ماهواره ای که خمیر مایه آنها خیانت است را نیز می توان از عوامل مهم باب شدن خیانت و در نتیجه افزایش طلاق نام برد!
در هر حال، بررسی آمار طلاق در جامعه حاکی از رشد دو برابری طلاق عاطفی نسبت به طلاق رسمی در کشور است؛ آماری که به گفته کارشناسان بیشتر در زوجین زیر ۴۰ سال و عمدتا تحصیلکرده بروز می کند؛ نوعی طلاق که با فروکش کردن عشق و علاقه زمان ازدواج و سرد شدن و ناتوانی زوجین در گرم نگه داشتن کانون خانواده، رابطه ای که زمانی با سوز و گداز آغاز شده بود، همسران را به سوی سرنوشتی با زندگی اجباری زیر یک سقف سوق می دهد.
بسیاری از همسرانی که با هم اختلاف دارند و تمایلی هم برای بهبود روابط در خود نمی یابند تن به طلاق زرد یا همان طلاق عاطفی می دهند چرا که بنا به دلایلی که شاید ترس از لطمه خوردن فرزندان مهمترین آن باشد به سوی جدایی همیشگی نمی روند. در این میان است که خیانت پنهان و آشکار به همسر آغاز می شود که در هر حال حتی با وجود طلاق عاطفی نیز روح و روان همسران را تحت تاثیر قرار می دهد و در نهایت به جدایی منجر می شود.
جدایی که تلخ تر از هر جدایی است و راهکاری هم برای آن نیست که نیست.
افکارنیوز