در شش آیه از قرآن کریم دو واژه لهو و لعب در کنار هم به کار رفته اند. «لَعب»، در لغت به معنای بازی است و «لهو» چیزى است که انسان را از آنچه که براى او لازم و مهم است، باز می دارد. به بیان دیگر، لهو، به معنای مشغول شدن توأم با غفلت است. از طرفی چون لعب چیزى است که نفس آدمى را به سوى خود جذب نموده و از کارهاى عقلایى و واقعى، و داراى اثر باز مى دارد، شاید بشود گفت که یکى از مصادیق لهو هم خواهد بود.
در آیه ۳۲ سوره انعام می خوانیم:
«وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَهُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُون.»
«و زندگی دنیا چیزی جز بازیچه و لهو نیست و پرهیزگاران را سرای آخرت بهتر است آیا به عقل نمی یابید؟»
***
سه نکته:
* عناوین خیالی!
اگر دنیا مزرعه آخرت قرار نگیرد، بازیچه مى شود و مردم مانند کودکانى که سرگرم به اسباب بازى هایى چون مال و مقام و مانند آن شده اند. مثل صحنه نمایش که یکى لباس شاه مى پوشد، دیگرى نقش نوکر را بازى مى کند و سومى وزیر مى شود، ولى ساعتى بعد که همه لباسها و نقشها کنار مى رود، مى فهمند که همه عناوین، خیالى بیش نبود! خیر بودن آخرت به خاطر آن است که هم لذتهایش آمیخته به رنج نیست و هم زودگذر و موهوم و خیالى نیست.
** اسلام مخالف رهبانیت
البته با توجه به آیات دیگر قرآن، نباید این آیه را دعوت به رهبانیّت و ترک دنیا دانست. اسلام هرگز طرفدار زهد و دوری از دنیا به معنای رهبانیت نیست. بلکه هدف از این آیات مبارزه با وابستگى و دلبستگى به مظاهر جهان ماده و فراموش کردن مقصد نهایى آن است. وگرنه آنها که دنیا را وسیله اى براى سعادت قرار داده اند در حقیقت جستجوگران آخرتند نه دنیا در حقیقت بهترین و زیرک ترین افراد کسانی اند که دنیا را سکوی پرتاب خود کرده اند نه سکوی سقوط!
*** پیشبینی امام صادق(ع) از روزگاری که حرام حلال و حلال تحریم شده!
در روایتی طولانی از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «هر زمان دیدی حق مرده و اهلش از بین رفته اند و جور و ستم همه جا را فرا گرفته و قرآن کهنه شده و چیزهایى در آن پدید آمده که در آن نیست، و دیدى که صاحب مال محترمتر از مؤمن است، و ربا علنى معامله مى شود و کسى سرزنش نمى کند، و دیدى که حرام حلال و حلال تحریم شده است، و دیدى که قمار علنى و آشکار گشته و دیدى که شراب علنا فروخته مى شود و کسى از آن منع نمى کند، و دیدى که به نماز بى اعتنایى مىشود، و دیدى که ثروتمند مال بسیارى نزدش جمع شده و از روزى که مشغول جمع آورى آن شده، زکاتش را نداده… در چنین روزگارى بر حذر باش، و براى درخواست نجات از خدابه خدا متوسل شو و بدان که مردم در چنین روزگارى غرق در سخط الهى هستند. و اگر خداى تعالى مهلتشان داده، از این کار منظورى دارد و تو منتظر تحقق آن منظور باش و کوشش کن تا خداى عزوجل تو را در وضعى ببیند که خلاف وضع مردم باشد.» (ترجمه المیزان، ج۵، ص ۶۵۳ تا ۶۵۸)