اخیر اخباری در رسانهها منتشر شده است که نشان میدهد، برخی زوجین تا سالها پس از آغاز زندگی مشترک به دلایل مختلف از قبیل ترس و دلهره نمیتوانند روابط جنسی خود را آغاز کنند و یا برخی دیگر نیز بعد از مدتی دچار نارضایتی جنسی میشوند که در نهایت این مسائل موجب افزایش آمار طلاق و اختلافات خانوادگی شده است.
دکتر سید علی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی سایکو در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا به آسیبشناسی این موضوع پرداخت و گفت: این مشکل یک پدیده جدید نیست و منحصر به جامعه امروز نمیشود. اما اینکه با وجود پبشرفت دانش بشر در حوزههای مختلف زیست شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی و سطح متوسط تحصیلات بالاتر امروز مردم، هنوز چنین مشکلاتی با این وسعت در جامعه وجود داشته باشد، بسیار غیرقابل قبولتر از قبل است.
وی افزود: تعداد قابل توجهی از زوجین بلافاصله بعد از ازدواج با مشکلات جدی برخورد میکنند و بعضا حتی تا سالها اولین نزدیکی جنسی به تعویق میافتد یا اصولا غیرممکن تلقی میشود. برخی دیگر نیز با گذشت مدتی از ازدواج با سردی روابط و کمرنگ شدن زندگی جنسی خود مواجه خواهند شد.
تعلیم و تربیت جنسی در جامعه به رسمیت شناخته نمیشود
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی با بیان اینکه آسیب شناسی این موضوع تا حدی پیچیده است، گفت: اول آنکه مفهومی به نام «تعلیم و تربیت جنسی» در جامعه ما از دوران کودکی تا بزرگسالی اصلا به رسمیت شناخته نمیشود. صحبت در این خصوص محدود به فضاهای علمی و دانشگاهی است و معدود برنامههای کشوری مثل کلاسهای پیش از ازدواج که به همت وزارت بهداشت برگزار میشود با چالشهای اجرایی مثل استانداردهای آموزشی و نامناسب بودن مقطع زمانی آنها مواجه است.
تنظیم خانواده با کج فهمی از تغییر سیاستهای جمعیتی حذف شد
آذین اضافه کرد: واحد درسی تنظیم خانواده فرصتی بود تا حداقل بخشی از جوانان با این موضوعات آشنایی بیشتری پیدا کنند اما متاسفانه با کج فهمی از تغییر سیاستهای جمعیتی حذف شد و آنچه جایگزین شده اصلا توانایی تامین نیازهای سلامت جنسی جوانان را ندارد. برای کودکان، نوجوانان، میانسالان و سالمندان هم که اصولا برنامه مدونی نداریم و در زمینه کودکان و نوجوانان بعضا حتی اعتقادی به آن وجود ندارد. یعنی عدهای فرض را بر آن گذاشتهاند که انسانها اصولا به شکل غریزی این گونه روابط را بلد هستند و برخی مسئولان علناً اظهار میکنند که «مگر در گذشته پدران و مادران ما آموزشی در این خصوص میدیدند؟» و مدعی هستند که روابط آنها خیلی بهتر از نسل امروز بوده است. شاهدی که میآورند نیز این است که آمار طلاق در نسلهای گذشته کمتر بوده است. این طور ساده انگاریها در خصوص رفتار جنسی نوع بشر که تحت تاثیر عوامل متعدد زیست شناختی، روان شناختی و فرهنگی و اجتماعی است به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.
واحد درسی تنظیم خانواده هم که فرصتی بود تا حداقل بخشی از جوانان با این موضوعات آشنایی بیشتری پیدا کنند اما متاسفانه با کج فهمی از تغییر سیاستهای جمعیتی حذف شد و آنچه جایگزین شده اصلا توانایی تامین نیازهای سلامت جنسی جوانان را ندارد.
وی مساله دوم تغییر سریع استانداردهای روابط جنسی یا به عبارت علمی آن پیش نویسهای اجتماعی حاکم بر روابط جنسی دانست و گفت: انسان امروز خود را در محاصره پیامهای قدرتمندی میبیند که برای تمام خصوصیات جسمانی، روانی، عاطفی و رفتاری او استانداردهای مطلوب یا غیرجذاب بودن تعریف میکنند. از جمله سخنان علما و وعاظ بر منابر، کتابها و نشریات و سایتهای اینترنتی متنوع، پیامهای صنعت عظیم تفریح و سرگرمی در غرب تا شرق عالم و غیره.
این متخصص پزشکی اجتماعی، افزود: عدم آگاهی کافی و مناسب و برخورد همزمان با این پیامها و پیش نویسهای اجتماعی اغلب متناقض میتواند آدمی را به احساس استیصال سوق دهد.
آذین گفت: نتیجه آن میشود که زوجین در ابتدای زندگی مشترک با ترسها و نگرانیهای متعددی مواجه هستند که بعضا مانع از آن میشوند که روابط جنسی آنها به شکل رضایت بخش پیش رود. به شکل رایجتری در ادامه زندگی مشترک با مقایسه کیفیت روابط خود با تصویری که از همین روابط در دنیای خارج از چهارچوب خانواده خود میبینند و به ویژه نداشتن تفکر نقاد و نگاهی واقع گرایانه دچار سرخوردگی و دلزدگی از روابط خود و همسرشان میشوند.
وی در ادامه تصریح کرد: صرف نظر از آن که چرا از ابتدا مشکلات زوجین در این خصوص پیش میآید، اغلب آنها نمیدانند باید برای دریافت کمک به کجا مراجعه کنند. نظام آموزشی ما در حوزه سلامت، نیروی تخصصی مورد نیاز را تربیت نکرده است و در بخش ارائه خدمات هم موضوع هنوز مغفول است اگرچه در یکی دو سال اخیر تلاشهایی در جریان بوده است. نگرانی دیگری که در حال حاضر وجود دارد ورود افرادی به این حوزه است که خود نگرش مناسب، دانش کافی و صلاحیت لازم برای ارائه خدمت به مردم را ندارند اما متوجه شدهاند که در این حوزه نیاز مردم به تقاضا تبدیل شده است.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی در پاسخ به این سوال خبرنگار آنا مبنی بر اینکه آیا این مشکلات در میان آقایان شایعتر است یا خانمها، گفت: مشکلات جنسی را همواره باید مساله زوج تلقی کرد حتی وقتی یکی از دو طرف واضحا دچار یک اختلال عملکرد جنسی است. حتی در این شرایط نیز طرف دیگر یا در ایجاد اختلال سهمی داشته است یا به هرحال از پیامدهای وجود اختلال تاثیر خواهد پذیرفت. بنابراین در فرآیندهای تشخیصی و درمانی نیز حضور و مشارکت هر دوی آنها بسیار مهم است.
وی فراوانی ازدواجهای به وصال نرسیده در جامعه را ناشی از ناآگاهی جوانان نسبت به آناتومی بدن خود و عدم ارائه آموزش کافی از سوی خانوادهها دانست و افزود: صرف نظر از موضوع اختلالات عملکرد یا «دشکاریهای جنسی»، به واسطه مدل تربیتی در جامعه سنتی ما، معمولا دختران با جنسینگی یا سکسوالیتی خود مشکلات بیشتری دارند. مثلا ما توقع داریم دختری که از کودکی پیامهای نگران کنندهای را در خصوص آسیب پذیری اندامهای جنسی خود گرفته است و اصلا شناخت درستی از آناتومی و عملکرد آن ندارد، به مجرد ازدواج، ناگهان بدون هیچ آمادگی، بدن خود و از جمله رمزآلودترین قسمتهای آن را در اختیار فرد دیگری بگذارد. بنابراین اگر فراوانی آنچه به ازدواجهای به وصال نرسیده موسوم است، در جامعه ما از بسیاری از جوامع دیگر بیشتر باشد، جای هیچ تعجبی نیست.
صرف نظر از موضوع اختلالات عملکرد یا «دشکاریهای جنسی»، به واسطه مدل تربیتی در جامعه سنتی ما، معمولا دختران با جنسینگی یا سکسوالیتی خود مشکلات بیشتری دارند.
آذین تصریح کرد: با استانداردهای القا شده در خصوص مفهوم مردانگی در مردان و حتی متاسفانه پذیرش بخشهایی از آن در بین خانمها، این روزها مرتبا در کلینیک شاهد هستیم که مردان بیشتری نیز در همان ابتدای زندگی مشترک یا مدتی بعد با نگرانیهای جدی مواجه هستند.
برخی خانوادهها به دلیل عدم آگاهی از برقراری ارتباط جنسی صاحب فرزند نمیشوند
این متخصص پزشکی اجتماعی وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار آنا مبنی بر اینکه آیا خانوادههایی وجود دارند که به دلیل عدم آگاهی صاحب فرزند نشوند آن هم بدون آنکه بیماری خاصی داشته باشند، گفت: اگرچه ممکن است باور آن سخت باشد ولی به واقع، گاه با چنین وضعیتی مواجه هستیم. حتی وقتی زن و شوهر ظاهرا در انجام نزدیکی جنسی مشکلی ندارند باید توجه داشت که امکان بارداری در هر بار آمیزش و بدون هیچگونه پیشگیری تنها 4 تا 8 درصد است. طبیعی است که حتی در شرایط وجود اسپرماتوزوئید کافی و با کیفیت از سوی مرد، یک خانم به لحاظ زیست شناختی تنها در چند روز از چرخه قاعدگی خود توانایی بارور شدن را دارد. عدم آگاهی از تغییرات چرخه قاعدگی در خانم و زمان تقریبی تخمکگذاری میتواند احتمال ایجاد بارداری را به طور جدی کاهش دهد.
وی افزود: سوءتفاهم دیگری که در میان برخی زوجها وجود دارد این است که به مجرد کنار گذاشتن روشهای پیشگیری از بارداری و صرفا با چند بار نزدیکی بدون محافظت باید بارداری به وقوع بپیوندد و وقتی این اتفاق نمیافتد به شدت نگران میشوند. این درست است که متغیرهای متعددی در قدرت باروری در یک زوج دخیل هستند ولی به خصوص در زوجهای جوان، بررسیهای تشخیصی تنها وقتی مورد پیدا میکنند که با گذشت بیش از یک سال از روابط جنسی بدون پیشگیری و متعارف (حدود 2 تا 3 بار در هفته) بارداری حادث نشود. اگرچه در شرایط معمول و بدون نیت بارداری به جز خواست و رضایت زوجین هیچ استانداردی در خصوص کمیت روابط وجود ندارد.