با وجود این، تاثیر این شبکهها بر سلامت، روزافزون و غیر قابلانکار است. امکاناتی مثل مشاوره طبیب و بیمار، مشاوره پزشکان در مورد بیماران دشوار، امکان طبابت از راه دور (تله مدیسین) و هماهنگی برای تحقیق، ارسال تصاویر و ویدئوی بیماران برای استادان، سخنرانی استادان از راه دور و... در حال حاضر به وفور استفاده میشوند اما مثل همه فناوریهای مدرن ناگهان وارد میشوند قبل از آنکه راجع به چارچوبها و باید و نبایدهای آن اندیشیده باشیم، آن هم در شرایطی که درباره تکنولوژیهای بلافصل قبلی هنوز تحلیل و مداقه کافی انجام نشده و بسترها و ضوابط اخلاقی این ابزار نیز بر کاربرد آن تاخیری چشمگیر پیدا کرده است.
در مقایسه با مطبوعات که شبیهترین اجداد زنده شبکههای اجتماعی هستند، به نظر میرسد با مرور ایام در آنجا با وجود اختلافات شدید در سیاست و شیوه و مرام، نوعی ضوابط و اخلاقیات پدید آمده باشد که همه آن را رعایت میکنند.
برخی نشریههایی که زمانی شبنامه و تا همین چند دهه اخیر، گاه حاوی انواع و اقسام عبارتها بودند، حالا همه نشریات وزینی هستند که در بدترین شرایط هم -هم از نظر اخلاقی و هم قانونی- ملزم به رعایت ضوابط بسیاری هستند و برای این منظور بوروکراسی عریض و طویل تعریفشدهای دارند اما در شبکههای اجتماعی با وجود امکاناتی که هر کدام از این برنامهها برای تدوین ضوابط فراهم میکنند، گروههای مختلف ضوابط چندانی برای اعضا در نظر نمیگیرند و در صورت تدوین هم، اجبار و اصرار بر رعایت آنها نمیشود. گروههای مختلف حتی حداقل زمانبندی خاصی را هم رعایت نمیکنند و گاه تا پاسی از نیمهشب گذشته، کسانی که صبح باید در گزارشهای صبحگاهی یا درمانگاهها حضور یابند یا کار در ادارهها را شروع کنند، مشغول فعالیتهای اجتماعی هستند!
گاه متوجه میشوی درست در ساعت دقیقترین کارهای روزانه، صاحبان مشاغل در حین کار کامنتهایی میگذارند! و در میان صاحبان کار –بهخصوص در میان پزشکان که سستترین بند و بستهای سلسله مراتبی را دارند- ظاهرا کسی نگران فعالیت شاغلان در شبکههای اجتماعی در حین کار نیست.
گاه حتی در همان ساعات کاری محدود بخشهای آموزشی هم به نظر میرسد یک فعالیت مجازی علمی دارد جایگزین فعالیت آموزشی و درمانی واقعی میشود و بهخصوص ممکن است برای دستیارانی که فقط به امتحان بورد و ماندن در کتابخانه میاندیشند، روش مناسبتری هم باشد!
چرا باید این وقت بیزبان را در بخشها، راه پلهها و آسانسور تلف کرد، درحالی که در همان زمان میتوانند چند صفحهای بیشتر از آن جدول لگاریتمی که باید به خاطر سپرد، پیشتر رفت و کارها را هم به شبکه سپرد!
گاه احساس میکنی مطالب سنگینی که در خور بررسی بسیار دقیقتری است، در همین شبکههای اجتماعی مطرح میشوند اما بستر و زمان کافی برای تعمق در آنها وجود ندارد. مسائل بزرگ به مسائل حقیر نیمخورده تبدیل و رها میشوند و حتی با کامنت بعدی که از جایی دیگر میآید و مثلا طنزی در مورد اهالی یکی از شهرهاست، بیشتر و بیشتر تحقیر میشوند. از این بدتر بسیاری از ما با نوشتن تحلیلهایی که برای اولین بار به آنها اندیشیدهایم، ممکن است احساس کاذب اشراف بر موضوع پیدا کنیم و این اشراف در شرایطی غیرتخصصی با تعارفات موجود دوستان و آشنایان تقویت شود!
همه آنچه برشمردم، در بدترین حالت هم ورود به دنیای جدیدی از گفتوگو و گفتمان است که مورد نیاز مبرم جامعه ماست و اثر شگرفی بر زندگی همه ما خواهد گذاشت. اخلاقیات، معنویات، ایدئولوژی، متافیزیک این تکنولوژی جدید یا هر نام دیگری که آن را بخوانید، به ناچار متعاقب استفاده روزمره ما پدید خواهد آمد اما چه بهتر که پدید آمدنی آگاهانه، قانونمند و حسابشده باشد. (دکتر بابک زمانی - مدیر گروه مغز و اعصاب دانشگاه علومپزشکی ایران/سلامتیران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.