در برخی مناطق آذربایجان، نوروز با دهها رسم و سنت قدیمیاش همچنان حفظ شده و مردم این مناطق این رسوم را هر سال برپا میدارند. آذربایجانیها از این عید با عناوینی چون «نوروز بایرامی» و «ایل بایرامی» یاد میکنند.
غبارروبی منازل
مردم آذربایجان ماه اسفند را بایرام آیئی یا «ماه عید» میخوانند و از اواسط اسفندماه، با شور و اشتیاق گرد و غبار منازل را که در منطقه به «هیس آلماق» (به معنای تحت اللفظی گرفتن غبار) یا خانه تکانی مرسوم است از رخسار خانهها میزدایند و با مراسمهای خاصی مثل شستن فرشها، حلاجی کردن و شستن پشم رختخوابها و ناز بالشها و کارهایی از این قبیل، به استقبال و پیشواز سال نو و بهار میروند.
آماده کردن سبزه
آماده کردن سبزه نوروزی نیز همچون بسیاری از دیگر جاهای ایران عزیز از دیگر رسومی است که در آذربایجان رایج است. سبزه رویاندن که معمولاً از گندم، عدس، جو و سایر روییدنیها صورت میگیرد، یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا میشود و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی میماند و در سیزدهم نوروز به دامان طبیعت برده و در
آب روان رها میشود.
«چرشنبه بایرامی»
در «چرشنبه بایرامی» گذشته از آنچه در همه جا رایج است، کدبانوی خانه به تعداد اعضای خانوار، تخم مرغ رنگ میکند و با برشته کردن دانههای گندم، نوعی آجیل گرم به نام «قورقا» درست کرده و در پیالههای چینی میریزد و به همراه آجیلهای دیگری مثل مغزپسته، گردو، نخودچی، کشمش، بادام و تخم کدو، بر سر سفره قرار میدهد. علاوه بر تنقلات ذکر شده، در سفره این شب، عناصر دیگری همچون شمع روشن، شاخه سبزی موسوم به «همیشه جوان»، نمک، آب، نان، شاخه نبات و یک جلد قرآن مجید نیز به چشم میخورد.
مراسم سایا
مراسم سنتی «سایا» از جمله زیباترین رسمهای مردمان خطه آذربایجان به مناسبت روزهای پایانی سال و آغاز سال نو است که از چند ده روز مانده به عید نوروز در شهرها و روستاهای مختلف آذربایجان برگزار میشود. برپاکننده این مراسم شخصی به نام سایاچی است. وی در روزهای پایانی هر سال خانه به خانه میگردد و با خواندن شعرهایی مخصوص برای اهالی هر خانه، سالی پربرکت را آرزو میکند. او همچنین روزهای مانده به عید را شمارش میکند و به این دلیل میتوان گفت به احتمال زیاد، واژه سایا از مصدر ترکی سایماق به معنای شمردن گرفته شده است.
شال اندازی
یکی دیگر از مراسمهای این شب، شالاندازی است، گرچه امروز حضور آن در زندگی مردم شهری در این دیارکمرنگ شده، ولی هنوز در بیشتر مناطق روستایی آذربایجان معمول است. در برخی مناطق، نوجوانان با حضور در پشت بام خانه همسایهها و آویزان کردن «شال» یا «قورشاق» به داخل خانه، طلب انعام و عیدی میکنند و کدبانوی خانه نیز به «شال» آویزان شده، تخم مرغ رنگین و مقداری تنقلات میریزد. این رسم به «قورشاق سال لاماخ» و در برخی مناطق نیز به «شال سال لاماخ» معروف است.
تخممرغ شکستن
از دیگر مراسم رایج در این مناطق تخممرغ شکنی است. معمولاً در روز چهارشنبه آخر سال تخممرغها را در پوست پیاز میپزنند تا رنگ بگیرد و آنها را بین کودکان، نوجوانان و جوانان به عنوان سوغاتی چهارشنبه توزیع میکنند. جوانان در این شب و فردای آن، به انجام نوعی بازی موسوم به «یومورتا چاقیشدیرما» یا تخم مرغ بازی میپردازند که طی آن هر دو طرف بازی تخم مرغهای خود را با فنی خاص، به هم میزنند و هر کس که سر و ته تخم مرغش بشکند، بازنده بازی است و تخم مرغاش را باید به برنده بدهد.
عیدی فرستادن
از دیگر رسوم این شب، فرستادن خنچه یا به گویش محلی خنچا (دوری بزرگی پر از تحفه) از منزل داماد به منزل نو عروس است. در این خنچه معمولاً میوه، شیرینی، گلدانهای پرگل، ماهی و پارچهای برای خانواده عروس و خود نوعروس گذارده میشود. همچنین در چنین روزی، بزرگ خانواده به دختران شوهر کرده خود هدیهای به نام «بایرام لیق» یا عیدی میفرستد که ممکن است لباس یا پارچهای نفیس و یا پول نقد باشد که به همراه بستهای از انواع تنقلات و شیرینی پیشکش کرده و ضمن بازدید و تحویل هدایا به او، فرا رسیدن چهارشنبه یا «چرشنبه بایرامی» و سال نو را تبریک میگوید.
بخت گشایی
یکی دیگر از مراسم بسیار قدیمی آخرین چهارشنبه سال در آذربایجان، مراسم بخت گشایی است. مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود، بدین ترتیب که دختران دم بخت، گرهی به دستمال یا چارقد خود میزدند و از اولین رهگذر میخواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان،
گره را بگشاید. البته این رسم امروزه از رونق افتاده است.
همچنین بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از دیگر مراسمهای مرسوم بختگشایی بود. در چنین شبی دختران دم بخت دور یکی از تازه عروسان فامیل جمع شده و هر یک از آنها انگشتری خود را در داخل تشت آبی که در مقابلشان بود انداخته و روی آن را با یک روسری میپوشاندند و ضمن اینکه به خواندن ترانه و رقص و پایکوبی میپرداختند، تازه عروس حاضر در جمع نیز از زیر روسری دست در تشت آب کرده و با خواندن شعر محلی یکی از آن انگشتریها را
بیرون میآورد.
آن انگشتر به هر کدام از دختران که تعلق داشت، باور بر این بود که بخت آن دختر در سال جدید باز میشود و او در سال جدید به خانه بخت میرود.
علاوه بر موارد مذکور، در برخی از روستاهای آذربایجان و در صبح فردای چهارشنبه سوری، دختران دم بخت کوزههای آب به دوش کشیده و به سمت چشمهسارها حرکت میکنند و ضمن شستوشوی دست و صورت خود و نوشیدن از آب چشمه، کوزههای خود را هم پر کرده و به خانه برمیگردند، و اعتقاد دارند که خوردن آب چشمه در این روز خاص باعث برآورده شدن آرزوهای آنها میشود.
همچنین آق بیرچک (یکی از زنان که سنی از او گذشته و درمیان فامیل از احترام خاصی برخوردار است) قیچی به دست همراه دختران دم بخت به محل چشمهسارها میرفت و هر یک از دختران نیتی کرده و از زن سالمند میخواستند برایش سبزه بچیند و آن زن برای برآورده شدن نیت دختر مذکور با قیچی از سبزههای روییده در کنار چشمهسار سبزه میچید و در آب روان میانداخت و برای برآورده شدن آرزوی آن دختر دعا میکرد.
گرفتن عیدی
مردم آذربایجان، در زمان عید و هنگام دید و بازدید آیینهای دینی و مذهبی را فراموش نمیکنند، هنوز در جای جای این دیار رسم گرفتن اولین دریافتی(عیدی)، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است.
قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانواده اسکناسهایی را در صفحات قرآن مجید قرار میدهد و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم میگیرند و اعتقاد دارند این پول به کارشان در سال جدید برکت میدهد.
در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباسهای نوی خود را به تن میکردند و کوزهای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه میکردند و گاهی چای صبحانه روز چهارشنبهشان را از همان آب تهیه میکردند.
این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام میگرفت بدین صورت بود آنها در مکانی که دیده نشوند میایستادند و کلیدی زیر پای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش میدادند و تفال میزدند.
زیارت اهل قبور
در آیینهای نوروزی مردم آذربایجان، درگذشتگان نیز جای خود را دارند. مردم آخرین پنجشنبه سال، نخست به قبرستانها میروند و بعد از تحویل سال به دیدن کسانی میروند که عزیزی را به تازگی از دست داده و عزادارند. افرادی که عزیزی را از دست دادهاند عید نوروز برای آنها قره بایرام (یا عید سیاه) است.
سفره هفت سین
تزیین سفره هفت سین نیز از دیگر رسومی است که در سرتاسر ایران و ازجمله آذربایجان همچنان رایج است. پس از تحویل سال، سفره عید در خانهها پهن میشود و افرادی که برای عیددیدنی به خانهها میآیند در کنار سفره مینشینند و پذیرایی میشوند. در بیشتر مناطق به ویژه در گذشته، در سفره نوروز خوراکیهایی چون ماست دست نزده، برنج سفید پخته و گاه خام، گوشت و اساساً غذاهایی میگذاشتند که نشانی از برکت و محصول خوب باشد. همچنین در کنار این غذاها، نمادهایی مانند آینه، تخم مرغ، سمنو، سبزه، شیرینی، و آب چهل یاسین میگذارند، یعنی ترکیبی از برکت و باروری.
دید و بازدید
بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل آغاز میشود که معمولاً کوچکترها به دیدار بزرگترها میروند، عید را تبریک میگویند و از آنها عیدی میگیرند. همچنین دید و بازدیدها تا روز سیزدهم به طول میانجامد.
آیین سیزده به در
مراسم عید نوروز در آذربایجان با آیین سیزده به در پایان مییابد. در این روز، همه به صحرا میروند و در دامن طبیعت به جشن و شادی میپردازند. همچنین در این روز همه سبزهها به آب انداخته میشود. دخترها نیز در کنار سبزهها در آرزوی بخت خوب، سبزهای گره میزنند.(رحمان احمدی/ ایران نوروز)