جام جم سرا: این جنایت پنجم خرداد رخ داد و در جریان آن دو برادر به دلیل اختلافات ملکی با خانوادهای دیگر چهارنفر از آن خانواده را هدف گلوله قرار دادند و سهنفر از آنها را کشتند. در جریان این تیراندازی یکی از همسایهها و فردی دیگر نیز کشته شدند و سپس مهاجمان در درگیری با پلیس از پا درآمدند.
در ادامه مشخص شد اختلاف دو خانواده بر سر قطعه زمینی 62 متری بود. خانوادهای که سهنفر از آنها کشته شده است اسنادی در اختیار دارند که به موجب آن مدعی هستند خانواده کردزنگنه (مهاجمان) 62 متر از حیاط خانه خود را به مبلغ 24 هزار تومان فروختهاند. طرف مقابل این ادعا را رد میکند و میگوید زمین به فروش نرسیده بلکه تصاحب شده است.
این دو خانواده پروندهای را تشکیل دادند و کشمکشها میان آن دو مدتها ادامه داشت تا اینکه در نهایت حادثهای خونین بهوقوع پیوست.
پس از آن پلیس یکی از برادران دو مهاجم را بازداشت کرد و برادر دیگر به نام آرش به تهران آمد تا پرونده را از طریق مسوولان قضایی پیگیری کند. آرش نیز سرانجام در پی صدور احضاریه خودش را به دادسرایی در تهران معرفی کرد و به رامهرمز منتقل شد و اکنون در بازداشت بهسر میبرد.
روایت برادر قاتلان
آرش پیش از بازداشت درباره این ماجرا به خبرنگار ما گفت: «حادثه در پی اختلاف ملکی خانواده ما با همسایه اتفاق افتاد. همسایه 62متر از ملک ما را تصرف و حتی کمیسیون سهنفره هیات رسمی دادگستری هم این ماجرا را تایید کرده بود. قانون برای ما فصلالخطاب است و ما قصدمان این است که از هنجارشکنی بپرهیزیم و تا حد امکان هم سعی داشتیم کار به اینجا نکشد حتی بزرگان طایفه پادرمیانی کردند و ما بهدنبال سازش و تعامل بودیم اما هرچه کار پیش رفت فهمیدیم گفتههای طرف مقابل مبنی براینکه قصد خرید مساحت تصرفشده را دارد واقعی نیست. ما به پذیرش آنچه عرف جامعه میپذیرد راضی بودیم اما وقتی کار به جایی نرسید دستبهدامان قانون شدیم ولی باز هم راه به جایی نبردیم.»
وی ادامه داد: «ماجرا زمانی حاد شد که ماموران شهرداری رامهرمز برای اجرای حکم کمیسیون ماده 100 و بدون توجه به رسید دیوان عدالت اداری کشور که به آنها نشان دادیم در خانه ما را تخریب کردند.»
آرش درباره روز حادثه توضیح داد: «من که چندسالی است در خانه پدری زندگی نمیکنم صبح روز حادثه به آنجا رفتم. یکی از برادرانم یک قوطی کبریت به من داد که آن را با چسب نواری مهروموم کرده بود. او گفت کارت حافظه در قوطی است و در آن فیلم حرفهایی زده است. او از من خواست وقتی به تهران رسیدم آن را به خبرنگاران بدهم. چون از قبل قرار بود من در آن روز به تهران بیایم تا به دفتر دادستان کل بروم و پیگیر موضوع باشم. پس از آن با دوچرخهام به شهرداری رفتم و در آنجا شهردار را دیدم. او گفت قصد دارد با یکی از اعضای شورای شهر رامهرمز به ملک ما برود و خودش موضوع را بررسی کند من هم خودم را به آنجا رساندم و در آنجا بود که شهردار از ما خواست کارشناس اداره ثبت را هم بیاوریم تا موضوع را بررسی کند ولی کارشناس واحد شهرسازی شهرداری گفت خودش با کارشناس اداره ثبت هماهنگ خواهد کرد. این بهترین فرصت برای ما بود که با حضور مسوولان شهرداری و اداره ثبت حقمان را ثابت کنیم. در آن هنگام شهردار سند ملک را خواست و من راهی خانه خودم شدم تا سند را بیاورم اما وقتی به خانه رسیدم برادرم تلفن زد و پرسید چرا کارشناس اداره ثبت را نیاوردی و توضیح داد که قرار بود این کار را کارشناس واحد شهرسازی شهرداری انجام بدهد. برادرم گفت شهردار در حال ترک محل است و به همینخاطر من با عجله به آنجا بازگشتم و آن موقع بود که متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. به گفته مسوولان برادران من دو قبضه کلاشنیکف، دو کلت و 600 گلوله فشنگ داشتند و اگر میخواستند میتوانستند کشتار جمعی راه بیندازند اما چنین کاری نکردند و فقط دو جا را هدف گلوله قرار دادند که از شانس بد افرادی هم مورد اصابت قرار گرفتند. من از مسوولان میخواهم در این مرحله از ماجرا رسیدگی عادلانه را در دستور کار قرار دهند تا ماجرا ریشهیابی و رسیدگی شود. همچنین از مسوولان میخواهم امنیت جانی ما را تامین کنند.»
فیلم 2 مهاجم
فیلمی که مهاجمان قبل از حادثه به آرش دادند حدود یکساعت و 15 دقیقه است و دو برادر در بخش عمده آن به توضیح مدارک و مستندات و اتفاقات سهسال گذشته پرداختهاند و کیومرث - یکی از مهاجمان - مدارک و اسنادی را که در اختیار دارد در برابر دوربین به نمایش گذاشته است. او میگوید: «حق ما مرگ نبود ما داشتیم زندگیمان را میکردیم. کارگر ساده بودیم و به کسی کاری نداشتیم. مردم خودشان باید در مورد ما قضاوت کنند. از مسوولان میخواهیم چنین مسایلی را دستکم نگیرند. ماجرای ما را دستکم گرفتند و آخرش این اتفاق افتاد. ما آخرین ساعات زندگیمان را میگذرانیم و از همه حلالیت میطلبیم. نمیدانیم سرنوشتمان چه خواهد شد و در 48 یا 72ساعت آینده چه اتفاقی برایمان پیش میآید اما فقط میخواهیم از حیثیت و حقمان دفاع کنیم. ما میخواهیم آدم بکشیم و خودمان هم کشته میشویم.»
امید - مهاجم دیگر - نیز در این فیلم میگوید: «ما میخواهیم حقمان را اینگونه بگیریم، ما آدم میکشیم اما جنایتکار نیستیم. اقداماتی در آینده انجام خواهیم داد که خود و خانوادهمان راضی به انجام آن نیستیم.»
بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده در حالی ادامه دارد که خانواده مقتولان نیز بر حقوق خود تاکید دارند و اسناد و مدارکی را نیز به مراجع قضایی ارایه دادهاند.(شرق)