جام جم سرا:
شنونده را هم بازی دهید
هنگام حرف زدن با دیگران، انگار چند کتاب و مقاله را در مورد یک موضوع زیر و رو کردهاید و مثل یک سخنران خبره به دیگران نتیجه حفظیاتتان را انتقال میدهید؟ اما گویندههای موفق هرگز از چنین راهی نمیروند. آنها طوری در جمع صحبت میکنند که انگار تک تک مخاطبانشان را به جریان یک گفتگوی دو سویه وارد کردهاند. اگر میخواهید نبض گفتگو را به دست بگیرید تک تک مخاطبهایتان باید تصور کنند واکنشهایشان برای گوینده مهم است و میتواند در مسیر گفتگو هم تاثیر بگذارد. پس نقش یک سخنران پرمدعا را بازی نکنید و شنوندهتان را هم به این بازی راه دهید.
داستان خودتان را بگویید
میخواهید فرد مقابلتان را قانع کنید و او را از اشتباهی که میخواهد انجام دهد منصرف کنید؟ پس معجزه داستانهای شخصی را فراموش نکنید. میتوانید قبل از بیان جان کلام، خاطرهای را تعریف کنید و با کمک اتفاقی که برایتان افتاده، درک حرفهایتان را آسانتر کنید (اما مواظب باشید خاطره خود را کش ندهید و طولانی نکنید). مخاطب شما باید بفهمد که چند جمله بیمعنای حفظ شده را نمیشنود بلکه پای صحبتهایی نشسته که الگوی واقعی شما برای زندگی کردن است؛ الگویی که از زندگی او هم چندان فاصلهای ندارد و میتواند برایش راهگشا باشد.
به جاده خاکی نزنید
از این شاخه به آن شاخه نپرید. قرار نیست با چند جمله تمام مشکلات جهان را حل کنید. پس قبل از شروع کردن، موضوع دقیق صحبتهایتان را مشخص کنید و در جریان گفتگو به آن وفادار باشید. البته در جریان گفتگو مراقب کسانی که میخواهند با منحرف کردن شما از بحث اصلی به مقصودشان برسند باشید و نگذارید با هیچ حیلهای دلیل اصلی این بحث فراموش شود و حرفهایتان به مسیر دیگری وارد شود. هر جا احساس کردید بحث از مسیر دلخواهتان خارج میشود، یک نفس عمیق بکشید، بگویید «به هر حال...» و موضوع اصلی را ادامه دهید.
سورمهای بپوشید!
شاید باورتان نشود اما رضایت شما از ظاهرتان میتواند خطر مقلوب شدنتان در بحث را بسیار پایین بیاورد؛ پس لباسی آراسته و متناسب با موقعیتی که به آن وارد میشوید بپوشید و احساس خوشایند دیده شدن را در خود تقویت کنید. محققان میگویند رنگ لباسهای شما هم میتواند نقش مهمی را در پیروزیتان در گفتگوها بازی کند. از نظر آنها رنگ سورمهای میتواند اعتماد به نفس آدمها را بالا ببرد. پس از معجزه این رنگ کمک بگیرید و با پیراهن یا شال سورمهای وارد بحث شوید.
نشان دهید که گوشهایتان را نگرفتهاید
برای به کرسی نشاندن حرفتان، تنها نباید یک گوینده خوب باشید. اگر شنونده خوبی نباشید، حتی حنجره خوش صدا و ظاهر آراسته و با خبر بودن از راز و رمز درست حرف زدن هم نمیتواند شما را به نتیجه دلخواهتان برساند. پس هنگام گفتگو، معجزه سکوت کردن را فراموش نکنید و با فاصله انداختن میان جملاتتان به شنونده هم اجازه حرف زدن و پاسخ دادن بدهید. اگر شنونده خوبی باشید، میتوانید در میان جملههای فرد مقابل، عبارتی را برای شروع دوباره بحثتان پیدا کنید و به او نشان دهید که معنای کلامش را فهمیدهاید.
واقعیت را پنهان نکنید
حتی در گفتن خاطرات شخصی هم از نیازها و موقعیت مخاطبتان فاصله نگیرید. به او ثابت کنید که یکی مثل خودش هستید و حتی اشتباهاتتان از جنس اشتباهات او بوده. اگر مخاطب تصور کند دردش را نمیفهمید از شما فاصله میگیرد. پس از موفقیتها و شکستهای خودتان برایشان بگویید و توصیح دهید که چطور با چنین مشکلی گلاویز شدید و از میدان مبارزه پیروز بیرون آمدید. اگر در این راه شکستی را تجربه کردهاید و چیزی را از دست دادهاید، دانستنش را از شنونده دریغ نکنید.
عسل بخورید!
برای اینکه در بحثهای هر روزه که در خانه، محیط کار یا خیابان درگیرشان میشوید جا نمانید، باید صدای خوش آهنگ و نافذ داشته باشید. پس برای شروع هر صبح یک لیوان آب ولرم را با عسل مخلوط و نوش جان کنید. این شربت را آرام آرام بنوشید تا گرفتگی و خش صدایتان از بین برود. گذشته از این، قید خوردن شکلاتهای کاکائویی که به صدایتان آسیب میزنند را هم بزنید.
بولدوزر نباشید
اگر از رفتار کسی رنجیدهاید و میخواهید از او انتقاد کنید، مراقب جمله بندیهایتان باشید. برای اینکه نقشه ما به تغییر رفتار او منجر شود، در جریان این گفتگو، هرگز نباید خود شخص و شخصیتش را زیر سوال ببرید بلکه روی یک رفتار خاصش تمرکز کنید و تنها از آن رفتار انتقاد کنید. گذشته از این باید با ظرافت به فرد مقابلتان نشان دهید که هنوز هم برایتان دوست داشتنی یا قابل احترام هست و تنها مشکل میان شما یک یا چندن رفتار بخصوص است. اگر موضوع این انتقاد نبردن زبالههای خانه در ساعت ۹ شب است، به همسرتان نگویید: تو تنبلی، تو همیشه... تو آن روز هم... بلکه فورا سر اصل مطلب بروید و تنها از اینکه زبالهها را نبرده و این کار باعث بو گرفتن آشپزخانه شده انتقاد کنید.
قضاوت نکنید، حستان را بگویید
درست است که در بیان نظراتتان باید قاطع باشید اما وقتی پای انتقاد به میان میآید، قاطعانه و حق به جانب صحبت کردن کمکی به شما نمیکند. پس جملهتان را با عبارت من احساس میکنم... شروع کنید و بعد هم دلیل داشتن احساس ناخوشایندتان را توضیح دهید. چطور است برای تاثیرگذاری بیشتر و دور شدن از سوءتفاهمها انتقادهایتان را اینطور مطرح کنید وقتی تو این رفتار را انجام میدهی، من این احساس را پیدا میکنم. و بعد به شنونده فرصت حرف زدن بدهید و به او نشان دهید که آماده برطرف شدن سوءتفاهمها هستید.
صاف بایستید و لبخند بزنید
حتی اگر احساس میکنید حقتان را از شما گرفتهاند، با نگاهی پر از التماس دنبال حقتان نگردید و حتی اگر تصور میکنید در موضع قدرت قرار دارید، با چشمهایی مغرور و بیاحساس به مخاطبتان خیره نشوید. به او این تصور را القا کنید که در موضعی برابر با شما قرار دارد و در جریان یک بده بستان دو طرفه و در این موقعیت خاص، نه از شما بالاتر است و نه پایینتر. کافی است با صدایی آرام و لبخندی دوستانه بحثتان را شروع کنید و در جریان بحث هم این دو جزء مهم گفتگوهای موفق را فراموش نکنید.
ادا در نیاورید
پیچیده حرف نزنید و مطالب را نپیچانید. اگر میخواهید حرفتان به دل مخاطب بنشیند و رویش اثر بگذارید، باید از سادهترین کلمات کمک بگیرید و جملات قلنبه سلنبه را کنار بگذارید. یادتان نرود با که طرف هستید و مراقب درکی که او از جملاتتان دارد باشید. وگرنه در نظرش به یک گوینده پر فیس و افاده تبدیل میشوید و او را از ادامه گفتگو منصرف میکنید.
قصه حسین کرد نگویید
میخواهید حرفتان را به کرسی بنشانید و حقتان را بگیرید؟ پس واضح و شفاف صحبت کنید و گفتن مقدمههای طولانی را فراموش کنید. اگر جملاتتان را درست ادا کنید و کلماتتان را نخورید، ۵۰ درصد راه را رفتهاید. کسی که مقابلتان ایستاده باید در همان چند جمله اول، بداند که این گفتگو در چه موردی است و در چه مسیری قرار است ادامه داشته باشد؛ پس تکلیفش را زود روشن کنید.
چشم در چشم شوید
زبان بدن معجزه میکند اما قرار نیست برای تاثیر گذاشتن بر کسی در چشم او خیره شوید بلکه تنها باید با او تماس چشمی برقرار کیند. از طرف دیگر برای آنکه با استفاده درست زبان بدن در این گفتگو موفق شوید، مراقب باشید شیوه تنفستان دیگران را آزار ندهد. ابتداییترین اصل خوب حرف زدن، تنفس درست است. پس آرام باشید و دم را از بینی بگیرید و از راه دهان بازدم را بیرون بفرستید.
از گاف دادن نترسید
وقتی میخواهید جدی حرف بزنید، گاف میدهید و با ناامیدی بحث را رها میکنید؟ باور کنید هر آدمی تپق میزند اما قدم بعد از گاف دادن، عذرخواهی است. پس از شنوندهتان پوزش بخواهید و جمله یا کلمه اشتباهتان را اصلاح کنید. تصور نکنید دیگران متوجه اشتباهات کوچک شما نمیشوند. آنها متوجه این خطاها میشوند و اگر تلاش شما برای اصلاح کردنشان را نبینند، حرفهایتان را جدی نمیگیرند.
با هم بخندید
از اشتباهاتی که دیگران را به خنده میاندازد نترسید و از خنده آنها عصبانی نشوید. میتوانید با تپقهای خنده دارتان شما هم با جمع لبخند به لب همراه شوید اما نباید اجازه دهید که این تپقها شما را از کنترل خارج کنند و رشته افکار و کلامتان را پاره کنند. با این وجود به مخاطبتان حق دهید جلوی خندهاش را نگیرد و برای تلطیف شرایط و جمع و جور کردن ذهنتان خودتان هم شریک خندههایش شوید.
مراقب صدایتان باشید
اگر به جلسه مهمی دعوت شدهاید یا میخواهید در مورد موضوع حساسی با کسی صحبت کنید، باید صدایتتان را برای یک مذاکره تاثیرگذار آماده کنید. بعضی خوراکیها میتوانند صدای شما را دلنشین کنند و بعضیها هم به حنجرهتان آسیب میزنند. صدای دلنشین ژاله علو را یادتان هست؟ میگویند او سالها به خربزه لب نزده تا صدایش آسیب نبیند. اگر شما هم میخواهید هنگام صحبت کردن، سر دیگران به طرفتان برگردد و تا پایان بحث توجهشان معطوف به شما باشد، برای صاف و بیخش کردن صدا، توصیههای تاریخ گذشته را کنار بگذارید و سراغ آب جوش یا شیر داغ نروید. نوشیدنیهای داغ یا بیش از اندازه سرد برای حنجره مضر هستند و شاید جالب باشد بدانید که داغی به مراتب برای حنجره بدتر از یخی است! پس از چای خوردن قبل از شروع گفتگوهای مهمتان پرهیز کنید و به جایش یک لیوان شیر ولرم بنوشید.(تندرستی)