جام جم سرا:
محمدرضا رضایی؛ عضو هیئت علمی جغرافیای شهری دانشگاه یزد درخصوص رابطه فضا و جنسیت گفت: فضا و جنسیت با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند؛ بهگونهای که این ارتباط موجب تهدید و کنترل زنان و مردان در فضاهای شهری میشود.
نامتعادل بودن فضاهای شهری
وی در ادامه به تعریف نقشها در فضاهای شهری اشاره کرد و افزود: در واقع در فضاهای شهری است که نقشها تعریف و قابل تعدیل میشوند. فضای مورد نظر در اینجا فضای عمومی شهری است؛ چراکه فضاهای عمومی برای استفاده هر دو گروه زنان و مردان طراحی شدهاند و البته طراحی ویژهای جهت گروهی خاص در این فضاها وجود ندارد. در جوامع امروزی با فرهنگ حاکم کنونی، به دلیل عدم توجه به نیازهای ساکنین و بیتوجهی به الزامات طراحی فضاها و عدم وجود احساس امنیت در فضاها، نوعی عدم تعادل در حضور کاربران فضا دیده شده است.
فضاهای شهری متعلق به همه است
رضایی ادامه داد: ایجاد فضاهایی مناسب و مطلوب برای تمامی گروههای اجتماعی؛ بهویژه زنان، و شناسایی و فراهمسازی فضاهای موجود متناسب با ویژگیهای زنان و عوامل محدودکننده آنها از این فضاها، از وظایف مسئولین شهری مرتبط است. وجود چنین فضاهایی مانع انزوای این قشر در استفاده از فضاهای عمومی شده و میزان نابرابری جنسیتی را کاهش میدهد.
فضای شهری؛ عامل هویتدهی به زنان
این استاد دانشگاه درخصوص نقش فضاهای شهری در هویتدهی به زنان گفت: باید توجه داشت که فضاهای شهری نقش اساسی در شکلدهی هویت جامعه و بهخصوص زنان دارند. در واقع این فضاها احساس مطلوب به افراد میدهند، یا میتوانند افراد را دچار سردرگمی کنند، و یا موجب بروز تبعیض و انحراف شوند؛ به این صورت که برداشت افراد از محیط پیرامونشان باعث احساس دلبستگی میشود؛ دلبستگی مکانی نیز هویت مکانی را شکل میدهد. خاطرات محیطی است که زندگی انسان را به طرق مختلف تحتتأثیر قرار میدهد. اینها احساس ارتباط با گذشته، احساسی از اعتماد به نفس و هویت را ایجاد خواهد کرد.
فضاهای شهری؛ شکلدهنده ارزشهای فردی
وی در ادامه افزود: بنابراین فضای شهری به عنوان محیط زندگی و فعالیت شهروندان، نقش اساسی در شکلگیری ارزشها و توانمندساختن افراد و گروههای مختلف ایفا میکند. فضاهای شهری با کنترل ارزشها و هنجارها در هویتیابی زنان بسیار اثرگذار است. عدم امنیت زنان در فضاهای شهری، فقدان ارتباط و فضای بیاعتمادی؛ باعث میشود تا زنان نسبت به دنیای بیرون از خود ترس و واهمه نشان دهند.
فضای شهری؛ تعیینکننده میزان مشارکت زنان
این استاد دانشگاه خاطرنشان ساخت: عملکرد اساسی شهر در جمعیبودن فعالیتها و فراونی فضاهای عمومی شهر نهفته است. فضای شهری با ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی، میتواند عرصه مطلوبی برای تعاملات اجتماعی، برخوردهای اجتماعی، تبادلات اجتماعی و محفلی برای انواع فعالیتها فراهم کند. این فضاها امکان حضور زنان در عرصه عمومی را بهوسیله افزایش فرصتهای ورزشی و تحصیلی و بهتبع آن افزایش اشتغال زنان در دهههای اخیر به وجود آورده است. همچنین حضور زنان در عرصههایی مثل اماکن خرید، مدارس بچهها و... در تغییر الگوی زن خانهدار تأثیر بهسزایی داشته است.
امنیت و عدالت جنسیتی؛ دو نیاز اساسی زنان در فضاهای شهری
رضایی بر این باور است که امنیت و رعایت عدالت جنسیتی دو نیاز اساسی زنان در فضاهای شهری است. وی با بیان این مطلب ادامه داد: مسئله امنیت در تمامی ابعاد، از جمله موارد مهمی است که باید در طراحی محیط شهری مدنظر برنامهریزان و طراحان شهری قرار گیرد. بعضی از فضاهای شهری ناامنی را به زنان القاء میکنند، از جمله این مکانها میتوان به محلهای با روشنایی کم، ساختمانهایی با وضعیت نابههنجار و نامناسب، اماکن دارای با محوطه خالی مانند پارکینگ خودرو و یا کارخانههای در مجاورت مناطق مسکونی، خیابانهای خالی و متروکه و وجود خرابه و اماکن نامناسب برای بیتوتهکردن خلافکاران و.... اشاره کرد.
وی درخصوص مقوله عدالت جنسیتی گفت: از طرف دیگر مسئله رعایت عدالت جنسیتی در طراحی فضاهای شهری، محور دیگری است که در برنامهریزی و طراحی شهری کمتر به آن توجه شده است. به عنوان مثال در فضای شهری اولویتبخشی به مردان و تدارک فضایی برای آنها تداوم مییابد و تخصیص منابع در حرفهآموزی و اشتغال به امور رفاهی، فراغتی و حمل و نقل شهری؛ عمدتاً برای مردان صورت گرفته است. به عنوان مثال فضای بیشتری که اتوبوسهای شهری به مردان اختصاص میدهند، و یا پلهای هوایی که دارای پله برقی نیستند را میتوان نام برد.
محدودیتهای زنان در فضاهای شهری
رضایی درخصوص محدودیتهای زنان در فضاهای شهری تأکید کرد: محدودیتها شامل عواملی میشوند که میان فعالیتهای زنان در فضاهای عمومی و تجارب آنها از یک طرف، و رضایت در استفاده از فضاهای عمومی (شامل لذت، تفریح و مشارکت) ازطرف دیگر، فاصله میاندازند. بسیاری از محدودیتهای مؤثر بر استفاده زنان از فضاهای عمومی شهری شامل منابع محدود؛ مانند پول، احساسات بازدارنده؛ مانند ترس و استرس، مسئولیتهای بازدارنده و سنگین و همچنین موقعیتها و هنجارهای مؤثر اجتماعی؛ مانند اصول و هنجارهای محدودکننده جنسی و یا طراحی و برنامهریزی غیرحساس جنسیتی است.
وی ادامه داد: ازجمله عوامل محدودکننده زنان، دسترسی نامناسب در شهر به فضاهای شهری است. زنان برای خرید، فعالیتهای اجباری مانند برگرداندن کودکان از مدارس و هم برای ملاقاتهای اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه، بیشترین استفادهکنندگان از مراکز شهری هستند. با این حال عمده تأکید در طراحی این مناطق بر پارکینگ اتومبیل است تا وسایل نقلیه عمومی یا مراکز نگهداری از کودکان و زمینهای بازی و... که برای زنان بیشتر مورد نیاز است.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان ساخت: در میان عوامل محدودکننده زنان میتوان به عوامل دیگری مانند هنجارهای اجتماعی- فرهنگی، احساس ناامنی، احساس استرس و تنش و ... نیز اشاره کرد که بر فعالیتهای زنان تأثیرگذارند.(مهرخانه)