دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به تصاویر و فیلمهای غیراخلاقی سایتها، آمار روز افزون جرائم اینترنتی و... که در حال حاضر بسیاری از متخصصان علوم رفتاری و خانوادهها را به چالش کشانده است؛ بهانهای شد تا در این مقاله به این موضوع بپردازیم. مددکاران اجتماعی و آسیبشناسان معتقدند شرایط کنونی کشور به گونهای شده که همه افراد در خانه خود اینترنت داشته و زندگی مجازی به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی واقعی افراد شده است، و در این میان مادران و پدران نیز خوشحالاند که کودکان کم سن و سال آنها آنقدر به این تکنولوژی و اینترنت تسلط داشته و به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند.
استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی در سالهای اخیر باعث از بین رفتن ارتباط حقیقی و انسانی میان افراد جامعه شده است. تنها تفریح برخی از کودکان و نوجوانان استفاده از اینترنت و وبگردی است. خواه ناخواه جذابیت شبکههای اجتماعی و سایتهای کنونی سبب گرایش آنها به این سمت شده است.
در ارتباط با تجربه موفق کشورهای اروپایی در تربیت کودکان و نوجوانان و ایجاد اوقات فراغت برای آنها در اروپا حتی کلاسهای استخر، ورزش، موزیک و غیره به طور رایگان در اختیار کودکان، نوجوانان و جوانان قرار میگیرد تا گرایش آنها به انحرافات اجتماعی به حداقل برسد، این در حالیست که تنها تفریح بسیاری از کودک، نوجوان و یا حتی جوان در جامعه ایرانی، تفریحات مجازی شده است.
بسیاری از دختران و پسران ما توانایی مالی استفاده از کلاسهای ورزشی و غیره را ندارند؛ لذا وجود موانع بسیار در زندگی واقعی باعث شده است که آنها به فضای مجازی گرایش افراطی پیدا کنند.
هر فردی حتی اگر سه روز بدون کار در خانه بماند هزاران فکر منفی به او هجوم میآورد و به انحراف کشیده خواهد شد. چطور انتظار میرود جوانی که هیچ مشغلهای ندارد به انحراف کشیده نشود؟
در حال حاضر در برخی مواقع حتی شاهد آن هستیم که نوجوانان در سن بلوغ استفاده و تماشای فیلمها و تصاویر غیراخلاقی را به عنوان یک «پز» و کلاس اجتماعی در میان همسالان خود میدانند؛ این عوامل نشان دهنده آنست که سیستم تربیتی ما در کشور به هم ریخته و هیچ برنامه ریزی مدونی برای آن وجود ندارد.
هیچ دولتی نمیتواند با راهکارهای مقابلهای مانع دیدن ماهواره، فیلمهای غیراخلاقی و غیره شود مگر آنکه آنقدر به جوانان امتیازات و امکانات دهد که فرد فرصت تماشای این گونه تصاویر و فیلمها را نداشته باشد. همچنین محدودیتهای قانونی، فیلترینگ سایتها و غیره هیچ تاثیری در این روند نداشته و نوجوان و جوانان را حریصتر کرده است. باید بدانیم هرچه جوان را از مسئلهای محدودتر کنیم بیشتر به سمت آن خواهد رفت.
جوانی که سالها در دانشگاه درس میخواند اما پس از فارغ التحصیلی شاهد آن است که از تواناییهای آن در کشور استفاده نمیشود، درس خواندن را بی معنی تلقی میکند. به این ترتیب در سایتها به دنبال محتواهای علمی نمیگردد و پاسخ به غرایز جنسی خود را در اولویت قرار میدهد تا بتواند حداقل از این طریق به لذت آنی برسد.
گران بودن ورزش در کشور:
زمانی که جوان مملو از افکار منفی اعم از بیکاری، عدم فرصتهای برابر، محرومیت و غیره باشد طبیعی است که به دنبال مسائلی برود که حداقل برای مدتی کوتاه وی را آرام ساخته و از فکر و خیال رها کند و برخی از جوانان ما برای رهایی از این افکار به سمت تصاویر و فیلمها رفته و عدهای به اعتیاد روی میآورند.
در حال حاضر در جامعه شاهد آن هستیم که شیشه و یا سایر مواد مخدر بسیار در دسترس بوده و آنقدر ارزان است که جوان به راحتی میتواند از آن استفاده کنند. جوانان برای رها شدن از قید و بند، فکر و خیال و رسیدن به یک آرامش لحظهای به این مسائل روی میآورند. وقتی در کشوری موبایل تنها وسیله تفریح شود نتیجه همان است که مشاهده میکنید.
برنامه ریزی، مشخص کردن اهداف، در دسترس قرار دادن ابراز مطلوب باعث میشود فرد کمتر به چنین مسائلی گرایش پیدا کند همچنان که نیاز است امید از دست رفته در جوانان را در کشور برای رسیدن به آیندهای خوب احیاء کنیم.
بسیاری از افراد هستند که دارای مدرک تحصیلی بالا بوده و در حال حاضر به علت بیکاری در مترو دستفروشی میکنند. اینها تجربههای ناموفقی هستند که وقتی یک نوجوان 15 ساله با آنها روبرو میشود به این نتیجه میرسد که درس خواندن و یا تلاش برای ساختن آیندهای بهتر بی معنا است و به این ترتیب تنها به سمت لذتهای آنی گرایش پیدا میکند.