جام جم سرا: در ازدواج فامیلی، شما در اغلب موارد از نظر تناسب خانوادگی،فرهنگی،اقتصادی و اعتقادی که بسیار مهم هستند مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهید داشت،چون طبقه خانوادگی-اجتماعی فامیل عموما یکسان است و فقط استثنای 10 درصدی وجود دارد که عدهای خیلی بالاتر از سطح فامیل یا خیلی پایینتر از آن باشند و با یکدیگر در تناسب قرار نگیرند.پس برخی از تناسبهایی که ما برای ازدواج نیازمند آنها هستیم در ازدواجهای فامیلی،خودبهخود وجود دارد.
به نقل از شادباش، تناسب دیگری که حتما باید در ازدواج وجود داشته باشد،تناسب فرهنگی است،یعنی فرهنگ که عبارت است از بایدها و نبایدها و ارزشها و ضدارزشهای ما باید با همسرمان در تناسب باشد،که در ازدواج فامیلی چنین مشکلی وجود ندارد.در ازدواج فامیلی جنس اعتقادات خانواده از یک نوع است و همین مسئله یعنی نداشتن یک دسته از درگیریها و مشکلات.پس تناسب اعتقادی هم منتفی میشود.
آداب و رسوم مشترک داشتن هم تا حد زیادی مشکلات ازدواج های فامیلی را کم می کند.در ازدواج غیرفامیلی ممکن است دو طرف زبان متفاوت،رسم و رسوم و حتی عقاید متفاوتی داشته باشند.راه دور چرا؟دو محله متفاوت از یک شهر ممکن است در شیوه برگزاری مراسم عروسی تشابه نداشته باشند.حالا تصور کنید پای دو فرهنگ،دو شهر مختلف و دو ریشه متفاوت در میان باشد.بنابراین یکی دیگر از محاسن ازدواج فامیلی تشابه در آداب و رسوم است.
• ازدواج فامیلی بد است چون...
با این حال ازدواج فامیلی یک خطر بزرگ دارد.کوچکترین مشکل شما می تواند تبدیل به یک بحران خانوادگی،قهر و جنگ و دعوا بین قوم و خویش شود!چیزی که خیلی از خانواده های عشیره ای یا حتی همین خانواده های معمولی که دختر و پسرشان را با هم وصلت داده اند درگیر آن هستند.
وقتی دو نفر با نسبت فامیلی با هم ازدواج میکنند،ارتباط گستردهای پیدا میکنند و زمانی که یک اختلاف خانوادگی به وجود میآید، ممکن است یکی از زوجین با نیت حل اختلاف از اقوامش حمایت کند و همسرش هم از طرف دیگر حمایت کند.این موضوع نه تنها اختلافها را حل نمیکند بلکه سبب افزایش آن میشود و دامنهاش به زندگی این زوج هم کشیده میشود.
وجه دیگر این مسئله،زمانی که زن و شوهر با هم اختلاف پیدا میکنند،نمایان میشود.در ازدواجهای فامیلی،نقش حمایتی خانوادهها هنگام اختلاف زن و شوهر بیشتر است و ممکن است مشکلساز شود.البته نمیتوان قانون کلی صادر کرد و گفت چنین حمایتهایی همواره اختلافها را بیشتر میکند.
یکی دیگر از بدیهایی که ازدواج فامیلی دارد این است که با ازدواج کردن خانواده ما گستردهتر نخواهد شد.در حالی که اگر با یک فرد غریبه ازدواج کنیم،اعضایی جدید به خانواده ما اضافه میشود.گسترش روابط و برخورداری از حمایتی گسترده از محاسنی است که با ازدواج فامیلی از آن بیبهره میمانیم.
علاوه بر این،در ازدواج فامیلی بحث توقعات پررنگ تر است.افراد از اقوام خود خیلی بیشتر از یک غریبه توقع دارند و همین مساله گاهی باعث ایجاد کدورت در زندگی مشترک می شود.
• سایه بیماری روی یک نسل
اما مهم ترین مشکل ازدواج فامیلی را شاید بتوان در مسائل ژنتیکی و تولید نسل دانست.زمانی که یک دختر و پسر که دارای بارهای ژنتیکی مشابه هستند با هم ازدواج کنند،بیماریهای مختلفی که در خانواده وجود داشته در این ژنها وجود دارد و زمانی که این ژنها با هم جمع میشود،بیماریها خودشان را نشان میدهند.این قضیه خصوصا در مورد بیماریهای روانپزشکی بسیار صادق است.اگر زن و شوهری که دارای اختلالات روانی هستند با هم ازدواج کنند،درگیریهایی در خانواده ایجاد میشود که هم در خانواده و هم در جامعه تبعات مثبتی نخواهد داشت.
در ازدواج های غیرفامیلی نیز ناهنجاری های ژنتیکی دیده می شوند،اما این احتمال حدود 2درصد است.در حالی که امکان وقوع ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان ازدواج فامیلی بین 5 تا 11 درصد متغیر است.البته عوامل دیگری هم در این ناهنجاری ها دخیلند.به عنوان مثال نسبت فامیلی پدربزرگها و مادربزرگها و حتی فامیل بودن نسل های قبل تر هم می تواند خطر ابتلا به این ناهنجاری ها را افزایش دهد.
این ناهنجاری ها طیف گسترده ای دارند.شاید مهمترین آنها اختلالاتی باشند که منجر به عقب ماندگی ذهنی می شوند.بیماریهای مختلفی در این دسته حضور دارند.از آن جمله ناهنجاریهای کروموزومی هستند. در بسیاری از موارد این اختلال باعث مرگ جنین می شود و تنها درصد کمی متولد می شوند که آنها نیز با مشکلاتی چون عقب ماندگی روبرویند.
گروه دیگر از این ناهنجاریها،اختلالات تک ژنی هستند.به این معنی که یک ژن خاص باعث بیماری می شود و کروموزوم سالم است.در این موارد ژن معیوب در نسل های قبل نیز وجود داشته و ازدواج فامیلی بروز آن را تسهیل می کند.به عنوان مثال می توان به بیماری تالاسمی اشاره کرد.چنانچه در نسل های قبل افراد یک خانواده صرفاً ناقل یک بیماری بوده اند و خود به آن مبتلا نشدهاند،ازدواج فامیلی بروز این ژن را در بین فرزندان به مقدار قابل توجهی افزایش می دهد.
در دسته سوم بیماریها معلولیتهای جسمی قرار می گیرند.این بیماریها نیز در ازدواج فامیلی شیوع بیشتری دارند.از آن جمله انحراف چشم،انسداد روده،اختلال در اندام ها مثل پای پرانتزی و پای چمبری و همچنین نارسایی کبد و قلب.
او میگوید زنان باردار کوره به بیمارستان نزدیک نیستند. خانه بهداشت هم تنها دو، سه روز در هفته باز است. بیشتر خانمها در بدنشان عفونت دارند و بچههایشان که به دنیا میآیند اغلب مشکل تنفسی دارند. اما با این حال در کوره زنان چندان به روشهای جلوگیری از بارداری دسترسی ندارند چون با وجود رایگانبودن، آزمایشهای آن برایشان هزینهبر است. اغلب زنان چهار تا هفت بچه دارند. بچهها همراه خانوادهها کار میکنند.
زمستانها که کار نیست کار تولیدی میگیرند. دخترهای کوره اغلب از 13 سالگی ازدواج میکنند و کمتر برای ازدواج به سن 17-18 سالگی میرسند. اعتیاد در کوره زیاد است و کمتر خانهای پیدا میشود که معتاد نداشته باشد. او هفتهای دو نفر را با پای خودش به کمپ میبرد برای ترک.
خانم غلامی تنها یکی از صدها زن حاشیهنشین است که به امکانات بهداشتی و رفاهی دسترسی ندارند. جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع) در همایشی با عنوان «مادرانه» که روز گذشته به منظور شناخت معضلات زنان باردار حاشیهنشین در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد، به این مساله پرداخت. زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت درباره این طرح گفت: «در جمعیت امام علی(ع) طرحی برای حمایت از مادران باردار در معرض آسیب بعد از مواجهه با مشکلات زنان کارتنخواب شکل گرفت. زنانی را دیدیم که در مناطق محروم کشور مثلا با یک سیب در روز در دوران بارداری سر میکنند و هیچ امکانات پزشکی در اختیار ندارند. بخش عمدهای از فقرا را در جهان زنان تشکیل میدهند. زنانهشدن فقر میتواند دلایل متعددی داشته باشد. یکی از مهمترین آنها این است که در مواجهه با فقر اولین قشری که از چرخه آموزش و تحصیل حذف میشوند زنان هستند. مثلا ما در روستاهای سمت گیلان، غرب و کرمانشاه مشاهده کردیم که تا کلاس پنجم امکان آموزش برای همه وجود داشت. بعد از آن پسرها برای مدرسه پیاده به شهر نزدیک میرفتند ولی دخترها اجازه نداشتند بروند و چرخه تحصیلشان قطع میشد.»
جام جم سرا: در سال 92 اما با این که این اتفاق میمون نبود، 31 هزار بار تکرار شد و 31 هزار دختر، کودکیشان نیمهتمام ماند؛ 31هزار ازدواج ناپخته، 31 هزار تحصیل ناتمام و 31 هزار استعداد شکوفا نشده.
کنار آمدن با پدیده ازدواج کودکان شدنی نیست چون آنهایی که زودهنگام عروس میشوند و زندگی زناشویی را تجربه میکنند به احتمال زیاد وادار به ازدواج شدهاند و این بیرغبتی اولین خطر ازدواج کودکانه است.
دخترانی که زودتر از سن قانونی به عقد مردی درمیآیند، بعید نیست با کسی چند سال بزرگتر از خود طرف باشند و این اختلاف سن و سلطهای که از آن به سمت دختران سرازیر میشود دومین مشکل کار است.
دختری که در کودکی لباس بخت میپوشد فرصت ادامه تحصیل و پیمودن مراتب ترقی را نیز به احتمال زیاد از دست میدهد که تولید نسلی کمتوان و کمدانش ایراد بعدی ماجراست اما مهمتر از اینها خلافی است که در نقاط مختلف کشور انجام میشود و صدای اعتراضی را نیز بلند نمیکند.
طبق قانون، ازدواج کودکان غیرقانونی است و ثبت ازدواج کودکان نیز ممنوع، اما در سالی که گذشت با وجود این ممنوعیت، 31هزار ازدواج از این جنس ثبت شده که حکایتی است از بروز 31 هزار تخلف.
این تخلفات اما دیروز صدای اعتراض معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری را بلند کرد، زنی که پیش از قرارگرفتن در این پست، وکیلی بود که برای رفع خشونت علیهزنان تلاش میکرد.
شهیندخت مولاوردی نگران این 31 هزار ازدواج است که فرجامش را از هم اکنون میتوان حدس زد.
او نیز سوالش این است که چرا با وجود غیرقانونی بودن، ازدواج این دختران ثبت شده است و برای یافتن پاسخ این پرسش از وزیر دادگستری خواسته تا چگونگی این ثبتشدنها را گزارش دهد.
این که این ثبتشدنها نگرانکننده است علتش این است که هر ثبت ازدواج در دفترخانه مساوی با رسمیتیافتن یک ازدواج است و وقتی چنین ازدواجی، رسمی باشد، قبح آن نیز از بین میرود و آن وقت این که چنین ازدواجی غیرقانونی شناخته شود، اتفاقی بیمسما خواهد بود.
البته اگر این ازدواجها ثبت نشود، وضع بهتر نخواهد شد چون بازنده یک ازدواج ثبت نشده کسی نیست جز دختری که کودکیاش را بر سر این اتفاق گذاشته است بنابراین پیش از زیر سوال بردن ثبت ازدواج کودکان باید اصل این ازدواجها را زیر سوال برد، چون اگر ثبت متوقف شود، این ازدواجها متوقف نخواهد شد و فقط تحرکات خانوادهها زیرزمینی خواهد شد.
مریم خباز - گروه جامعه
جام جم سرا:در این میان اظهارات زنی 24 ساله نیز جالب است که تنها مایل به ازدواج یک ساعته با مردان 50 سال به بالاست و میگوید که تحصیل کرده و متشخص است.
به گزارش ایسنا فقط کافی است که کلمه «صیغه» را در یکی از موتورهای جستجوگر سرچ کنید و بعد از ثانیه ای با حجم زیادی از مطالب روبرو می شوید، برای باز کردن برخی از این سایت ها باید زحمت «ران» کردن فیلترشکن را به خود داد.اما عمد سایت ها بدون استفاده از نرم افزارهای تسهیل کننده نیز باز می شوند و جالب است که عمده آنها شما را به استفاده از اینگونه ازدواج ها تشویق میکنند، ازدواج های مقطعی و حتی یک ساعته! روابطی آنقدر کوتاه و برپایه پول؛ که به سختی میتوان نام ازدواج بر آن نهاد.
به سراغ یکی از این سایتهای ترویج دهنده پدیده صیغه و متعه می رویم؛ نمای سایت که با قرار دادن اسامی خداوند رنگ و بوی عرفانی به خود گرفته، در وهله اول سبب می شود که شما این سایت را نسبت به سایر سایت ها تافته جدا بافته بدانید، اما بررسی کلی سایت نظرتان را تغییر خواهد داد.
این سایت از سالروز مبعث پیامبر تاکنون بیش از 100 بار مورد حمله بزرگ DDOS قرار گرفته است اما همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و تنها با قطع و وصل شدنهای مداوم موجب به زحمت افتادن طرفدارانش شده است.
گردانندگان این سایت قطع و وصلشدن را نشانه مظلومیت خود میدانند و معتقدند این قطع و وصل شدنها نشانه حقانیت فعالیت محسوب شده و برای آن چیزی که خودشان «کوری چشم کافران» نام نهادند، با تلاشهای شبانهروزی تیم فنی، حملات احتمالی آتی نیز خنثی میشود.
دامنه این سایت CF است که هر روز زحمت فیلترشدنش برعهده یک سازمانی می افتد اما دست اندرکاران سایت تنها با اضافه کردن یک عدد به آدرس سایت، این امکان را به طرفدارانشان می دهند تا بدون استفاده از هرگونه فیلترشکن به محتوای سایت دسترسی پیدا کنند.
با اینکه بنابر گفته گردانندگان این سایت، محتوای این صفحه منطبق با قوانین جمهوری اسلامی ایران است، اما در بخشی از این سایت آمده است که این سایت «فقط فتوای کتبی مراجع عظام تقلید جهان تشیع (مجوز شرعی) را کسب و هیچگونه مجوزی از هیچ نهاد قانونی جز قانون اساسی، قانون مدنی و قانون حمایت از خانواده ندارد، لذا فعالیت این سایت به استناد ماده 21 قانون حمایت از خانواده، ماده 223 قانون مجازات اسلامی و براساس ماده 1071 و 1075 قانون مدنی ایران است.»
این سایت در دو بخش ازدواج موقت یک ماهه و ازدواج موقت ساعتی به فعالیت خود ادامه میدهد که افراد تنها با ارائه پیامک شامل شماره فیش واریزی و ساعت آن به جمع متقاضیان وارد میشوند.
مدیریت سایت را براساس آن چیزی که خودشان درج کردهاند، فردی به نام «ف.ش» که از قضا کارشناس حقوق قضایی نیز هست، برعهده دارد، حق معارفه در این سایت بین 50 تا 200 هزار تومان است و براساس آن چیزی که قید شده، این پول جهت تنظیم ملاقات و در ابتدا اخذ میشود و این هزینهها تنها برای افزایش ضریب امنیت سایت مورد استفاده قرار میگیرد.
مسئول پیگیری و ارتباط با علاقهمندان را زنی متاهل و حدودا 50 ساله برعهده دارد که تنها در ساعت کاری مشخصی اقدام به پاسخگویی و ثبتنام از متقاضیان میکند، به صدایش که نمی خورد زنی 50 ساله باشه و بیشتر به نظر می رسد دختری 20ساله پاسخگوی ما است، به عنوان یک متقاضی و نه یک خبرنگار با او تماس گرفتیم و این زن در وهله اول با سوالی ما را شرمنده کرد:«شما متقاضی ازدواج یک ساعته هستید یا یک ماهه؟» و هنگامی که سردر گمی ما را فهمید گفت که برحسب تجربه اش پیشنهاد می کند تا در مرحله اول ازدواج یک ساعته و در صورت تمایل یک ماهه را تجربه کنیم»
او می گوید مدل ثبت نام برای زنان و مردان در سایت موجود است و باید طبق مدل ارائه شده ثبت نام کنیم، او در مورد تامین مسکن سوال می پرسد و هنگامی که متوجه می شود مسکنی برای ازدواج های یکساعته موجود نیست می گوید نگران نباشید می توانید از مسکن سایت استفاده کنید و هنگامی که در مورد مسکن سایت از او می پرسم می گوید که بنده مسئول ثبت نام و پاسخگویی به سوالات هستم و در مورد مسکن و آزمایشاتی که باید انجام دهید واحد هماهنگی با شما تماس خواهد گرفت!
از او در مورد قانونی بودن و مجوزهای این سایت می پرسم و او که به نظر از سئوال های به قول خودش غیرمعمول من خسته شده بود می گوید ما در حال حاضر مجوز قانونی نداریم اما ما برابر شرع فعالیت می کنیم.
خانم«ی» در مورد استقبال از این سایت نیز در حالی که به وضوح می شد متوجه لبخندش شوی از استقبال چشم گیر آقایان سخن می گوید و با اشاره به عدم استقبال زنان می گوید که زنان به دلیل مشکلات عرفی و سلیقه ای کمتر به اینگونه ارتباطات رغبت نشان می دهند اما مردها راحت تر هستند.
او در مورد چرایی واریز هزینه اولیه برای تعیین قرار که از 50 تا 200هزار تومان است می گوید که این هزینه ها با توجه به شئونات زنان در نظر گرفته می شود و در اصل فیلتری برای کاهش آمار افراد مزاحم است تا افرادی که واقعا خواهان هستند به مراحل بعدی وارد شوند.
او در حالی تعیین مهریه را فیلتر مزاحمان می داند که تعیین میزان مهریه بانوان با توجه به سن، زیبایی، تحصیلات و... و با لحاظ نمودن نظر کارشناس سایت! انجام میگیرد و زنان متقاضی این ثبتنام نیز حتما باید مطلقه یا بیوه بوده و با ارسال تصویر شناسنامه خودشان صداقت خود را نشان دهند.دختران دوشیزه در این سایت پذیرش نمیشوند و ارائه خدمات به بانوان تمامی ادیان انجام میگیرد اما در مورد آقایان نیز شرایط ویژهای مدنظر است، چراکه متاهلین مجاز به ثبتنام در این سایت نیستند مگر با ارائه دلیل موجه و همچنین آقایان برای ثبتنام ماهانه باید از موقعیت اجتماعی و تمکن مالی خوبی برخوردار باشند.
با اینکه شماره کارت اختصاص داده شده به متقاضیان در داخل کشور و متعلق به یکی از بانکهای دولتی است اما پیگیریهای خبرنگار ما در این رابطه نتیجهای نداشت و با اینکه در خلال پیگیریهای ما از مسوولان پلیس آدرس این سایت برای بیستونهمین بار نیز فیلتر شد اما پلیس اعلام کرد تاکنون پرونده شکایتی از این سایت واصل نشده است!
با اینکه پلیس همواره نسبت به فعالیت سایت های همسریابی و این گونه سایت ها هشدار داده است اما بنظر می رسد جذابیت حضور در این سایت ها و استفاده از محتوای آنها آنقدر زیاد است که نه تنها مسایل مالی بلکه مسایل غیر اخلاقی احتمالی نیز راه را برای علاقمندانش ناهموار نمیکند و جای سوال است چرا این سایت شاکی حقیقی یا حقوقی نداشته و چرا گامی برای برخورد با اینگونه سایتها با وجود ارائه شماره حساب متعلق به یک بانک دولتی، برداشته نمی شود؟
طبق آمار بیشترین ازدواج در ایران میان پسران ۲۰ تا ۲۴ سال با دختران ۱۵ تا ۱۹ سال صورت میگیرد. البته در میان دختران، افراد ۲۰ تا ۲۴ سال بیشترین گروه از همسران را تشکیل میدهند.
ولی با این حال تعداد ازدواجهایی که از نظر سنی عجیب و غریب است نیز کم نیست. بیایید نگاهی به بخشی از این اعداد و ارقام بیندازیم:
1 ـ ازدواج ۴۰ هزار دختر زیر ۱۵ سال نخستین مورد تعجبآور است. هر چند که این موضوع در کشور ما دور از ذهن نیست، اما کم نیستند کارشناسانی که به مواردی چون محرومیت این افراد از تحصیل، خطر بارداری زودهنگام و نیز عدم یادگیری مهارتهای زندگی اشاره میکنند مخصوصا این که بدانیم 7000 نفر از این تعداد با پسران زیر ۲۰ سال ازدواج میکنند.
2 ـ نکته جالب و شگفت دیگر، ازدواج ۳۴۴۰ زوج و ۲۹۲ زوجه ۷۵ سال و بیشتر است. کسانی که چند سالی بیش از متوسط امید به زندگی ایرانیان عمر دارند، اما سر پیری هوس معرکهگیری کردند و احتمالا برای بار دوم یا چندم پای سفره عقد نشستند.
نکته شگفتانگیزتر این که ۳ نفر از مردان بالای ۷۵ سال با دختران کمتر از ۱۵ سال و ۱۶ نفر با دختران کمتر از ۲۰ سال ازدواج کردهاند. از آن طرف هم ۴ بانوی بیش از ۷۵ سال با پسران کمتر از ۲۰ سال ازدواج کردهاند. عروس، کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را به یاد دارد ولی داماد تصویری از جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران هم ندارد.
نکته جالبتر دیگر این است که ۱۶۸ نفر از این افراد با کسانی ازدواج کردهاند که در گروه سنی همسان یعنی ۷۵ سال و بیشتر هستند.
3 ـ نکته جالب دیگر، تعداد افرادی است که با سن نامشخص به محضر اسناد رسمی رفتهاند. آمارها نشان میدهد ۲۵۴ خانم و ۲۶۱ آقا بدون سن معین ازدواج کردهاند. این افراد کسانی هستند که هنوز سند سجلی معتبر ندارند و شگفتانگیز تعداد این افراد است که بدون سند هویتی در جامعه زندگی میکنند.
پانوشت: تمام آمار این مطلب مربوط به سال 1391 است. آمار سال 1392 و 93 تاکنون اعلام نشده است. (ضمیمه چمدان)
اگر ازدواجهای اینترنتی را تغییری بر ازدواجهای سنتی بگیریم، همه این مراحل درخصوص ازدواجهای اینترنتی نیز قابل پیگیری است، یعنی هم میتوان و باید دلایل رایج شدن ازدواجهای اینترنتی را بررسی کرد و هم واکنشهایی که جامعه نسبت به این امر داشته و دارد و تبعات آن را. اما مورد چهارم میماند تا آینده بتوان درباره آن قضاوت کرد و ببینیم ازدواجهای اینترنتی میتواند در کنار یا بدیلی برای ازدواجهای سنتی باشد یا خیر؟ لذا در ادامه این مطلب، سه بخش یاد شده، به اختصار میآیند.
چرایی رواج ازدواجهای اینترنتی
احتمالا میدانید یا شنیدهاید که نهاد ازدواج در طول تاریخ، چهار بار عوض شده است. ابتدا چند همسری زنان بوده و تکهمسری مردان، بعد چند همسری زنان و چند همسری مردان سپس به چند همسری مردان و تکهمسری زنان و در نهایت به تکهمسری مردان و تکهمسری زنان تبدیل شد. این تغییرات، فارغ از درستی یا نادرستیشان، از تناسب اشکال ازدواج با باورهای هر دوره نشان دارد. در دورههایی مردم، چندهمسری را انتخاب میکردند و در دورههایی دیگر، آن را قبیح تلقی کردند و به سمت تکهمسری رفتند. همین روند نیز در همه جا یکسان نبود، دستکم سرعت تغییرات در جاهای مختلف فرق میکند. چندهمسری در خیلی از کشورهای غربی به لحاظ قانونی ممنوع است. در خیلی از کشورهای آسیایی، منع قانونی ندارد، اما به لحاظ عرفی ممنوع است و در برخی کشورهای عربی، حتی به لحاظ عرفی هم ممنوع نیست و یک مرد میتواند بدون هیچ سرزنشی با چند همسر توامان، حتی در یک خانه زندگی کند و با همهشان در یک ماشین بنشیند و برای تفریح و خرید به خیابان و فروشگاه برود. همه این شواهد، از تناسب باورهای فرهنگی و مدل زندگی نشان دارد. ما که باور فرهنگیمان اینچنین نیست، وقتی به یک کشور عربی میرویم، از این رفتار مردان و زنان عرب تعجب میکنیم، اما خودشان، این موضوع را کاملا طبیعی میدانند و زنانشان هم احتمالا فکر نمیکنند حقی از آنها ضایع شده است. نتیجه اینکه میتوان مدلهای دیگری از ازدواج را متصور شد.
علاوه بر این، میتوان به عوامل اجتماعی این موضوع هم نگاهی گذرا داشت. طبیعی است وقتی فضای مجازی چنان گسترده میشود که بخش مهمی از زندگی واقعی امروزیها را به خود اختصاص میدهد، تغییراتی را هم در فرهنگها و باورهای پیشین به وجود میآورد. بخصوص در جامعه ما که میزان استفاده از اینترنت، قابل توجه است. آمارها نشان میدهد ایران با حدود 77 میلیون نفر جمعیت، با 43.2 درصد ضریب نفوذ، بیشترین میزان استفاده از اینترنت را در خاورمیانه به خود اختصاص داده است. بدیهی است وقتی این حجم از جامعه با فضای مجازی درگیر هستند، از فرهنگ حاکم بر آن نیز بینصیب نباشند.
فضای مجازی، فرهنگ خاص خود را دارد و در این میان نهاد ازدواج هم جان سالم از این تغییرات به در نخواهد برد. کم نیستند جوانانی که بیش از نیمی از وقت خود را در فضای مجازی سپری میکنند. با این حساب، ازدواج اینترنتی خیلی امر بعیدی نباید تلقی شود. بر همه اینها بیفزایید رواج روزافزون و شتابنده شبکههای اجتماعی در فضای مجازی که زمینه آشنایی و دوستی و عشقهای اینترنتی را هموارتر از گذشته کرده است. پیش از آن هم در چترومها این نوع آشناییها صورت میگرفت که با آمدن شبکههای اجتماعی جدیدتر مانند فیسبوک و توییتر، آنها به حاشیه رفتند.
واکنشها و مقاومتها
همانطور که ابتدا اشاره شد، هر امر جدیدی، همراه با واکنشها و احتمالا مقاومتهایی است و ازدواج اینترنتی از این قاعده مستثنا نیست. برای مشاهده مقاومتها در برابر این پدیده کافی است رجوع کنید به انبوه برنامههای تلویزیونی و سخنرانیها و مصاحبههای مختلفی که در نفی و ذم این نوع ازدواج انجام شده است. حتی همایشهایی با عنوان آسیبهای ازدواج اینترنتی در دانشگاهها برگزار میشود که مخالفت تمامعیار با این پدیده است.
نمونهای از این مقاومتها چنین است: «... در ازدواجهای اینترنتی و غیابی، گزینش صحیحی صورت نمیگیرد و افراد خیلی شتابزده و احساساتی برای این امر تصمیمگیری میکنند. این ازدواجها براساس سادهانگاری، خوشبینی و خیالبافی انجام میشود و باتوجه به اینکه دو طرف شناخت کافی از یکدیگر ندارند، پایان خوشی برای این ازدواجها نمیتوان متصور بود.» یا به صورت مشابه؛ «وقتی خانوادهها از فرزندان خود غافل شده و بدون داشتن شناخت کافی نسبت به دنیای اینترنت و فقط برای رفع تکلیف و رسیدن به کارهای خود (دنیاطلبی، چشم و همچشمی و...) اقدام به خرید کامپیوتر، اینترنت و ماهواره نمایند، خب نتیجهای غیر از این هم نباید انتظار داشته باشند...»
اما در برابر انبوهی از مخالفتها و مقاومتها، کارشناسانی هم هستند که اولا این پدیده را بهعنوان یک واقعیت قبول کردهاند و ثانیا در جهت رفع اشکالات آن هستند؛ یعنی نه طرد کلی و نه پذیرش تمامی آن. یعنی، پذیرش مشروط آن با رفع نقایص و مشکلاتش. البته این نوع مواجهه با پدیده ازدواج اینترنتی خیلی مواجهه رایجی نیست، ولی هستند کارشناسانی که معتقدند اگر ما بدون اشراف به فضای اینترنت صرفا از دریچه منع وارد شویم قطعا فرزندمان به شکل دیگری آسیب خواهد دید. اینترنت، واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم.
آثار و نتایج
درباره تبعات و نتایج رواج ازدواجهای اینترنتی، نظرات متفاوتی مطرح شده است که طبیعتا با مخالفت و موافقت پیشینی صاحبنظران بیارتباط نیست. به این معنا، آنها که از پیش، مخالف این پدیده هستند، بر آثار و نتایج منفی ازدواجهای اینترنتی تاکید دارند و آن را برجسته میکنند و آنها که این پدیده را لزوما و فینفسه، مذموم نمیدانند، به آثار مثبت ازدواجهای اینترنتی نیز نیمنگاهی دارند. گروه نخست با اتکا به آمار میگویند: دادههای آماری نشان میدهد ازدواجهای اینترنتی عامل اصلی 25 درصد طلاقها در کشور ایران است. در این ازدواجها به طور معمول طرفین نسبت به اخلاق و روحیات و محیط یکدیگر شناخت و آگاهی کمتری دارند و مدت زمان آشنایی قبل از ازدواج در آنان کوتاه یا هیچ است. اما گروه دوم چنین نگاه منفی کلیای به پدیده ازدواجهای اینترنتی ندارند، بلکه به آثار مثبت پدیده اشاره دارند و معتقدند «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیح نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارائه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.» (حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه)
به هر ترتیب، ازدواجهای اینترنتی، چه کارشناسان موافق آن باشند، چه مخالف آن، چه والدین بپذیرند و چه نفیاش کنند، در میان جوانان رایج و شایع شده است. این تغییر را باید باور کرد. چه دلایل و عوامل به وجود آمدن آن منطقی و مقبول باشد، چه نباشد، چه مقاومت کنیم و چه نکنیم، چه آثار و نتایجش مثبت باشد، چه منفی، اصل آن را نمیتوان نپذیرفت و در آن تردید کرد. (حسین سخنور/ جامجم)