چکیده
بنابر حدیث ثقلین که در کتب شیعه و اهل سنّت آمده و همه بر صحّت آن اتفاق نظر دارند، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) دو امانت بزرگ را به یادگار گذاشت. این دو امانت، قرآن و اهل بیت او (علیهم السلام) هستند که هدایت مسلمانان در گرو مراجعه و تمسک به آنها اعلام شده است. این دو امانت جداناشدنی تا حوض کوثر، محور اساسی تمامی مباحث اتحاد و همگرایی مسلمانان را تشکیل میدهد.1. مقدمه
ابن تیمیه در منهاج السنة مینویسد:2. فضایل امام رضا (علیه السلام) از منظر علمای اهل سنت
فضایل، مناقب و کرامات فراوانی از حضرت (علیه السلام) در کتب شیعه و سنی نقل شده است. هم چنین کتب متعددی به صورت خاص در موضوع فضایل و کرامات آن حضرت نگاشته شده که برخی از آنها از این قرارند: کرامات و مقامات عرفانی امام رضا (علیه السلام) علی حسینی قمی؛ کرامات امام رضا (علیه السلام)، حسین صبوری؛ کرامات الرضویة (علیه السلام) (معجزات علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بعد از شهادت)، علی میرخلفزاده؛ عجایب و معجزات شگفتانگیزی از امام رضا (علیه السلام) محمد طباطبایی؛ شفایافتگان از متوسلین به امام رضا (علیه السلام) محمد غفوری.ابن حبان: (2)
«وی از سادات و فرزانگان اهل بیت و بزرگان و فضلای بنیهاشم به شمار میآید. واجب است احادیثش را معتبر شمرد، زمانی که غیر اولاد و شیعه او و به خصوص ابوصلت از او روایت کرده باشند... علی بن موسی در شهر طوس و با شربت [زهرآگینی] که مأمون به او نوشاند، بلافاصله درگذشت... قبرش در سناباد، بیرون از نوقان، کنار قبر هارونالرشید، مشهور است که مردم به زیارتش میروند. من نیز چندین بار قبر او را زیارت کردهام و در مدت اقامتم در طوس، هرگاه در دام مشکلات و سختیها گرفتار میآمدم، به زیارت قبر علی بن موسی الرضا (صلوات خدا بر جدش و او باد) میرفتم و از خداوند میخواستم مشکلات وسختیهایم را از میان بردارد. همه دعاهایم برآورده میشد و سختیهایم از میان میرفت. من این مسئله را بارها آزمودم و این چنین دریافتم. امیدوارم که خداوند ما را بر دوستی مصطفی و اهل بیت او (علیه السلام) بمیراند.» (3)خطیب بغدادی:
او از ابوعلی خلال (4) نقل میکند: «هرگاه امر مهمی برای من پیش آید، قصد زیارت قبر موسی بن جعفر میکنم و به ایشان متوسل میشوم و خداوند آنچه را میخواهم، بر من آسان میکند.» (5)عبدالکریم بن محمد سمعانی: (6)
«ابوحاتم بن حبان بستی گفت: از پدرش، عجایب، از او ابوصلت و دیگران روایت کردهاند که امام رضا دچار توهم میشد و خطا میکرد... به اعتقاد من رضا از جمله عالمان و فاضلان با نسب شریف محسوب میشد و خلل در روایت او از سوی راویان است. هیچ راوی ثقهای از او روایت نکرده، جز آنکه متروک گشته است. یکی از روایات مشهور از آن حضرت، صحیفه است که راوی آن بدین سبب مورد طعن قرار گرفته است.» (7)شمسالدین ذهبی: (8)
«پیشوای بزرگ، ابوالحسن بن موسی الکاظم... در دوران خود، سرور بنیهاشم و گرانقدرترین و شریفترین آنها بود...» (9)ابن حجر عسقلانی: (11)
«فردی راستگوست، خلل از کسانی است که از او روایت کردهاند. وی از بزرگان طبقه دهم بود.» (12)ابن حجر هیثمی: (14)
«علی الرّضا از نامآورترین و با منزلتترین اهل بیت است و بدین دلیل، مأمون ایشان را احترام کرد ودخترش را به ازدواج ایشان درآورد و وی را ولی عهد خویش قرار داد.» (15)علی بن شهابالدین همدانی: (16)
او روایتی را به نقل از عایشه در مودة القربی به این شرح ذکر کرده است: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که فرزندم را در طوس زیارت کند، گویا یک حج به جا آورده است. عایشه پرسید: یک حج؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دو حج، عایشه پرسید: دو حج؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: سه حج. پس عایشه ساکت شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر سکوت نمیکردی، تا هفتاد حج میشمردم.» (17)شیخ عبدالله شبراوی: (18)
«هشتمین امام و پیشوا، علی الرضاست. او (رضی الله) شخصی کریم، بزرگوار، با ابهت و با وقار بود. پدرش موسی الکاظم او را بسیار دوست میداشت و مزرعه آبادی به نام یسیریه را که به مبلغ سی هزار دینار خرید، به او بخشید. گفته شده است که علیالرضا هزار بنده را آزاد کرد. آن حضرت اهل وضو و طهارت و پاکی و اهل نماز شب بود، به گونهای که برای هر نماز شب وضو میگرفت و تا به صبح به عبادت و بندگی میپرداخت... بعضی گفتهاند که علی الرّضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق [در دوران خویش] بر تمامی اهل بیت برتری داشت و مقام و منزلتش در بین آنها والا و یارانش فراوان و برهانش هویدا و آشکار است، تا آنجا که خلیفه مأمون، او را در جایگاه والایی قرار داد و در مملکت خویش، شریک ساخت و امر جانشینی خویش را به او واگذار کرد و دخترش را علنی و در برابر چشم مردم، به همسری او درآورد. مناقب او عالی و صفاتش ارزشمند بود و استدلالهایش محکم و استوار و اخلاقش عربی، روحیاتش هاشمی و منش و سجایای او پیامبرگونه بود. کرامات آن حضرت بیشتر از آن است که به شمار آید و مشهورتر از آن است که ذکر شود...» (19)محمدامین سویدی: (22)
«اخلاقش والا و صفاتش ارزشمند بود... کراماتش بسیار است و مناقبش مشهور، به حدی که در این مختصر نمیگنجد.»ابراهیم جوینی: (23)
او نیز در فرائد السمطین، مطالب زیادی راجع کرامات و فضائل امام (علیه السلام) و فضیلت قبر شریف حضرت بیان میکند (24) و به نقل از حاکم نیشابوری مینویسد: «بزرگترین فضائل، از جانب نسب علی بن موسی الرضاست، زیرا وی از نسل و ذریه بهترین بشر، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است... این مطلب از باورها و اعتقادات مذهب سنت و جماعت است و تمام فقیهان حجاز بر این مطلب اتفاق نظر دارند و کسانی که با این موضوع مخالفت ورزند، با قرآن و سنت به مبارزه برخاسته و با حق به ستیز پرداختهاند و تا قیامت در مورد دو سرور جوانان بهشتی و دودمان آن دو، تعصب و دشمنی خود را آشکار ساختهاند.» (25)ابن تغری: (27)
«پیشوا و عالم بود... و در دوران خود، سرور بنیهاشم و گرانقدرترین آنها به شمار میرفت..»سمهودی: (28)
«و اما علی الرّضا بن موسی الکاظم، یگانه زمان خویش و مردی جلیلالقدر بود...» (29)یوسف بن اسماعیل نهبانی: (30)
«از بزرگان امامان و چراغان امت، از اهل بیت نبوت و معادن علم و عرفان و کرم و مردانگی، عظیمالقدر و مشهور ذکر بود و برای او کرامات بسیاری است...» (31)محمدبن وهیب: (32)
«کرامات او بسیار بود (رضی الله)، زیرا او یگانه زمان خود به حساب میآمد.» (33)فخر رازی:
وی در تفسیر معنای کوثر مینویسد: «برخی بر این باورند که مقصود از کوثر، فرزندان رسول خداست... در این صورت، کوثر بدین معناست که خداوند، نسلی جاویدان به پیامبر عطا میکند که در گذر زمان، باقی میمانند و چنان که میبینیم، افراد فراوانی از اهل بیت کشته شدند، اما باز هم جهان از حضور آنها موج میزند و این در حالی است که هیچ شخصیت قابل توجهی از نسل بنی امیه باقی نمانده است. وانگهی علمای بزرگ و فراوانی چون باقر، صادق، کاظم و رضا (علیه السلام) از میان اهل بیت برخاسته است.» (34)محمدبن طلحه نصیبی شافعی: (35)
« با دقت نظر واندیشه روشن میشود که علی بن موسی نیز در واقع، وارث آن دو علی نخستین (امیرالمؤمنین و امام زین العابدین) است و سومین علی به شمار میرود. وی از ایمانی سرشار، جایگاهی بلند، شخصیتی والا، توانایی گسترده، یارانی فراوان و برهانی آشکار بهره میبرد... وی از نَفس شریف هاشمی و تبار بلندنبوی برخوردار بود. اگر برجستگیهای وی را برشماریم، میبینیم که از آن برتریها، بزرگتر است و اگر مناقبش را به تفصیل بیان کنیم، در مییابیم که از جایگاهی والاتر از آن مناقب بهره میبَرَد.» (36)ابن ابی الحدید معتزلی:
«وی عالمترین و سخیترین و کریمترین دراخلاق، در بین مردم بود.» (37)ابن خلّکان:
«مأمون، علی بن موسی را در بهترین جایگاه نشاند، خواص اولیا را گرد آورد به آنها خبر داد که مأمون، فرزندان عباس و علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به دقت بررسی کرده و در زمان خود، هیچ کس را برتر و شایستهتر از علی بن موسی الرضا به خلافت، تشخیص نداده است...» (38)3. راویان احادیث رضوی
الف – راویان احادیث رضوی از منظر علمای بزرگ اهل سنت
افراد زیادی از حضرت حدیث نقل کردهاند که در میان ایشان، علمای طراز اول اهل سنت نیز قرار دارند. در ادامه به نام برخی از راویان احادیث آن حضرت از زبان علمای بزرگ اهل سنت اشاره میشود.ابن حجر عسقلانی:
اودر بیان راویان احادیث رضوی آورده است: «از او (امام رضا (علیه السلام))، پسرش محمد، ابوعثمان مازنی نحوی، علی بن علی دعبلی، ایوب بن منصور نیشابوری، ابوالصلت عبدالسلام بن صالح هروی، مأمون بن رشید، علی بن مهدی بن صدقه... ابواحمد داوود بن سلیمان بن یوسف قاری قزوینی، ... عامربن سلیمان طائی، ... ابوجعفر محمدبن محمدبن حبان تمار و دیگران روایت کردهاند.» (40) ابن حجر هم چنین به نقل از حاکم نیشابوری اضافه میکند: «... امامان حدیث مانند آدم بن ابی ایاس، نصر بن علی جهضمی، محمدبن رافع قشیری و دیگران از او روایت کردهاند.» (41)خطیب بغدادی:
وی نیز میگوید: «از او (علی بن موسی الرضا (علیه السلام)) عبدالسلام بن صالح ابوالصلت هروی، احمدبن عامر بن سلیمان طائی، عبدالله بن العباس قزوینی، و ابوعبدالله محمدبن احمدبن حنبل، معلی بن منصور رازی، آدم بن ابی ایاس عسقلانی، محمدبن رافع تستری، خالد بن احمد ذهلی، نصربن علی جهضمی، ابواحمد داوودبن سلیمان بن یوسف بن عبدالله غازی و غیر آنان روایت کردهاند.» (42)مناوی:
او مینویسد: « در تاریخ نیشابور حاکم آمده است: علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زین العابدین بن الحسین وقتی به نیشابور وارد شد، درکجاوهای سوار بر استر نشسته بود. راهی به سوی او باز کردند. دو امام حافظ ابوزرعه رازی و ابن اسلم طوسی ... گفتند: ای سرور جلیل و فرزند سروران پیشوا! به حق پدران پاک نهادت و گذشتگان بزرگوارت، سوگندت میدهیم که چهره نیکوی خود را به ما نشان دهی و به واسطه پدرانت از جدّت، حدیثی برایمان بگویی که حضرتت را به وسیله آن یاد کنیم. حضرت خادمان خود را نگاه داشت. پرده کجاوه را کنار زد و دیدگان مردم را به جمال خود روشن ساخت... مردم برای دیدن ایشان ایستادند و با دیدن او به گریه افتادند، خود را به زمین میافکندند و فریادها بلند شد... دراین هنگام، پیشوایان و دانشمندان بانگ برآوردند: ای گروه مردمان! ساکت شوید و به سخنی گوش فرا دارید که سودتان رساند و با فریاد خود، ما را میازارید. ابوزرعه و طوسی، کلام حضرتش را استملاء میکردند. رضا گفت: برایم حدیث گفت پدرم...». (43)اسماعیل عَجلونی:
وی نیز در کشف الخفاء مینویسد: «وقتی علی بن موسی الرضا وارد نیشابور شد، بر استری سوار بود. عالمان آن دیار به استقبالش شتافتند، از جمله یحیی، اسحاق بن راهویه، احمدبن حرب، و محمّدبن رافع. آنان زمان مرکب رضا را گرفتند. اسحاق گفت: سوگندت میدهم به حق پدران طاهرت، که برای ما حدیثی بگویی. پس گفت: مرا پدر بزرگوارم بنده صالح موسی بن جعفر (علیه السلام) ... حدیث کرد». (44)ابن عساکر:
او نیز نام برخی از پیشوایانی را که هنگام ورود حضرت به نیشابور، زمام مرکب ایشان را گرفتند و از ایشان طلب حدیث کردند، ذکر کرده است: «یاسین بن نضر، احمد بن حرب، یحیی بن یحیی و عدهای از اهل علم...» (45) وی سپس قول احمد بن حنبل را در مورد فضیلت سند حدیث رضوی، این گونه بیان میکند: «ان قرأت هذا الإسناد علی مجنون، بریء من جنونه وما عیب هذا الحدیث إلاّ جودة إسناده.» (46)ب - اباصلت در منابع معتبر
عبدالسّلام بن صالح بن سلیمان بن أیوب بن میسرة، ابوالصّلت الهروی، مولی عبدالرحمان بن سمرة القرشی (54) از راویان مشهور و اصحاب امام رضا (علیه السلام) است. (55)ج - اباصلت از منظر رجالیان اهل سنّت
در این جا لازم است به برخی از دیدگاههای علمای حدیث و رجالیان اهل سنت درباره اباصلت بپردازیم.
راوی |
شرح حال رجای |
أبوبکر أحمدبن أبی خیثمة |
قال الخطیب: کان ثقة عالماً متقناً حافظاً بصیراً بأیام الناس، راویة للادب... و ذکره الدارقطنی، فقال: ثقة، مأمون... (شمس الدین الذهبی، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شیخ شعیب ارنؤوط، ج11، ص 493) |
أحمدبن سیار المروزی |
الامام الکبیر الحافظ الحجة، ابوالحسن المروزی، الفقیه، عالم مرو ... قال النسائی: ثقة. و قال مرة: لیس به بأس. و قال الدارقطنی: ثقة، ... و قال ابن ابی داوود: کان من حفاظ الحدیث... (همان، ج12، ص 609 و 611) |
أحمد ابن منصور الرمادی |
الامام الحافظ الضابط، ابوبکر احمدبن منصور بن سیار بن معارک، الرمادی البغدادی... قال الدارقطنی: هو ثقة. و قال ابن أبی حاتم: کان ابی یوثقه... (همان، ج12، ص 389 و 390) |
إسحاق بن الحسن الحربی |
الامام الحافظ الصدوق، ابویعقوب اسحاق بن الحسن بن میمون البغدادی الحربی ... و سمعنا (الموطأ) من روایته عنه ... (همان، ج13، ص 410 و 411) |
الحسن ابن علویة القطان |
الشیخ الإمام الثقة، أبومحمد الحسن بن علی بن محمدبن سلیمان بن علویة، البغدادی القطان... و عنه: النجاد و الشافعی و أحمدبن سندی الحداد و أبوعلی بن الصواف و الآجری و مخلد الباقر حی و عبدالله بن إبراهیم الزبیبی: وثقه الدار قطنی و الخطیب... (همان، ج13، ص 559) |
الحسین بن إسحاق التستری |
سمع هشام بن عمار و سعیدبن منصور و یحیی الحمانی و شیبان بن فروخ و عبدالله بن ذکوان و دحیما و علی بن بحر القطان و طبقتهم. حدث عنه ابنه علی و سهل بن عبدالله التستری الصغیر و ابوجعفر العقیلی و ابومحمد بن زبر و سلیمان الطبرانی و آخرون. و کان من الحفاظ الرحالة، ... اکثر عنه ابوالقاسم الطبرانی. (همان، ج14، ص 57) |
عباس بن محمّد |
الإِمَامُ الحَافِظُ الیِّقَة النَّاقِدُ أبوالفَضل عَبَّاسُ بنُ مُحَمَّدِ بن حَاتِم بن وَاقِدٍ |
الدوری |
الدُّوری، ثُمَّ البَغَدادِی، مَولَی بَنِی هَاشِمٍ، أَحَدُ الأَثباتِ المُصنِّفِینَ... وَ وثَّقَهُ النَّسَائی ... (همان، ج12، ص 524-522) |
عبدالله بن احمد بن حنبل |
هو الإمام حقاً و شیخ الاسلام صدقاً، ابوعبدالله احمدبن حنبل بن هلال بن اسد بن إدریس بن عبدالله بن حیّان بن عبدالله بن أنس بن عوف بن قاسط بن مازن بن شیبان بن ذهل بن ثعلبة بن عکابة بن صعب بن علی بن بکر وائل الذهلی الشیبانی المروزی، ثمّ البغدادی، اخد الائمة الاعلام... (همان، ج11، ص 358-177) |
4. امام رضا (علیه السلام) و منابع حدیثی اهل سنّت
الف - نقل حدیث از امام رضا (علیه السلام) توسط برخی علمای اهل سنّت
ابن تیمیه میگوید: «فقهای مشهور جمهور، هیچ یک چیز معروفی از او اخذ نکردهاند، اگر چه بعضی از کسانی که فقهای جمهور شمرده نمیشوند، چیزی از او اخذ کرده باشند و این قابل انکار نیست، زیرا طلبه فقها، علم را از کسانی اخذ میکردند که از راسخان در علم و یا مرتبهای از آنها پایین تر بودهاند.»ب. روایات رضوی در متون حدیثی اهل سنّت
این جست و جو تنها در 175 کتاب حدیثی اهل سنّت و بر اساس واژگان «الرضا»، «الرضی» و «علی بن موسی» صورت گرفته است. گر چه احادیث منقول از آن حضرت در این منابع، بسیار کم است، (زیرا تنها در کتب اربعه شیعه، حدود پانصد حدیث از ایشان نقل شده) (71) اما ذکر همین تعداد روایت در کتب معتبر حدیثی اهل سنّت، دلیلی برای ردّ ادّعای ابن تیمیه خواهد بود که گفت: «احدی از اهل علم از او روایتی نقل نکرده و برای او حدیثی در کتب ستّه نیامده است. تنها روایاتی از ابوصلت هروی و امثال او است که نسخههایی از پدرانش نقل کرده که در آنها دروغهایی است که خداوند صادقین از غیر اهل بیت را از آنها منزه کرده، تا چه رسد به صادقین از اهل بیت.»چکیده
بنابر حدیث ثقلین که در کتب شیعه و اهل سنّت آمده و همه بر صحّت آن اتفاق نظر دارند، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) دو امانت بزرگ را به یادگار گذاشت. این دو امانت، قرآن و اهل بیت او (علیهم السلام) هستند که هدایت مسلمانان در گرو مراجعه و تمسک به آنها اعلام شده است. این دو امانت جداناشدنی تا حوض کوثر، محور اساسی تمامی مباحث اتحاد و همگرایی مسلمانان را تشکیل میدهد.1. مقدمه
ابن تیمیه در منهاج السنة مینویسد:2. فضایل امام رضا (علیه السلام) از منظر علمای اهل سنت
فضایل، مناقب و کرامات فراوانی از حضرت (علیه السلام) در کتب شیعه و سنی نقل شده است. هم چنین کتب متعددی به صورت خاص در موضوع فضایل و کرامات آن حضرت نگاشته شده که برخی از آنها از این قرارند: کرامات و مقامات عرفانی امام رضا (علیه السلام) علی حسینی قمی؛ کرامات امام رضا (علیه السلام)، حسین صبوری؛ کرامات الرضویة (علیه السلام) (معجزات علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بعد از شهادت)، علی میرخلفزاده؛ عجایب و معجزات شگفتانگیزی از امام رضا (علیه السلام) محمد طباطبایی؛ شفایافتگان از متوسلین به امام رضا (علیه السلام) محمد غفوری.ابن حبان: (2)
«وی از سادات و فرزانگان اهل بیت و بزرگان و فضلای بنیهاشم به شمار میآید. واجب است احادیثش را معتبر شمرد، زمانی که غیر اولاد و شیعه او و به خصوص ابوصلت از او روایت کرده باشند... علی بن موسی در شهر طوس و با شربت [زهرآگینی] که مأمون به او نوشاند، بلافاصله درگذشت... قبرش در سناباد، بیرون از نوقان، کنار قبر هارونالرشید، مشهور است که مردم به زیارتش میروند. من نیز چندین بار قبر او را زیارت کردهام و در مدت اقامتم در طوس، هرگاه در دام مشکلات و سختیها گرفتار میآمدم، به زیارت قبر علی بن موسی الرضا (صلوات خدا بر جدش و او باد) میرفتم و از خداوند میخواستم مشکلات وسختیهایم را از میان بردارد. همه دعاهایم برآورده میشد و سختیهایم از میان میرفت. من این مسئله را بارها آزمودم و این چنین دریافتم. امیدوارم که خداوند ما را بر دوستی مصطفی و اهل بیت او (علیه السلام) بمیراند.» (3)خطیب بغدادی:
او از ابوعلی خلال (4) نقل میکند: «هرگاه امر مهمی برای من پیش آید، قصد زیارت قبر موسی بن جعفر میکنم و به ایشان متوسل میشوم و خداوند آنچه را میخواهم، بر من آسان میکند.» (5)عبدالکریم بن محمد سمعانی: (6)
«ابوحاتم بن حبان بستی گفت: از پدرش، عجایب، از او ابوصلت و دیگران روایت کردهاند که امام رضا دچار توهم میشد و خطا میکرد... به اعتقاد من رضا از جمله عالمان و فاضلان با نسب شریف محسوب میشد و خلل در روایت او از سوی راویان است. هیچ راوی ثقهای از او روایت نکرده، جز آنکه متروک گشته است. یکی از روایات مشهور از آن حضرت، صحیفه است که راوی آن بدین سبب مورد طعن قرار گرفته است.» (7)شمسالدین ذهبی: (8)
«پیشوای بزرگ، ابوالحسن بن موسی الکاظم... در دوران خود، سرور بنیهاشم و گرانقدرترین و شریفترین آنها بود...» (9)ابن حجر عسقلانی: (11)
«فردی راستگوست، خلل از کسانی است که از او روایت کردهاند. وی از بزرگان طبقه دهم بود.» (12)ابن حجر هیثمی: (14)
«علی الرّضا از نامآورترین و با منزلتترین اهل بیت است و بدین دلیل، مأمون ایشان را احترام کرد ودخترش را به ازدواج ایشان درآورد و وی را ولی عهد خویش قرار داد.» (15)علی بن شهابالدین همدانی: (16)
او روایتی را به نقل از عایشه در مودة القربی به این شرح ذکر کرده است: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که فرزندم را در طوس زیارت کند، گویا یک حج به جا آورده است. عایشه پرسید: یک حج؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دو حج، عایشه پرسید: دو حج؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: سه حج. پس عایشه ساکت شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر سکوت نمیکردی، تا هفتاد حج میشمردم.» (17)شیخ عبدالله شبراوی: (18)
«هشتمین امام و پیشوا، علی الرضاست. او (رضی الله) شخصی کریم، بزرگوار، با ابهت و با وقار بود. پدرش موسی الکاظم او را بسیار دوست میداشت و مزرعه آبادی به نام یسیریه را که به مبلغ سی هزار دینار خرید، به او بخشید. گفته شده است که علیالرضا هزار بنده را آزاد کرد. آن حضرت اهل وضو و طهارت و پاکی و اهل نماز شب بود، به گونهای که برای هر نماز شب وضو میگرفت و تا به صبح به عبادت و بندگی میپرداخت... بعضی گفتهاند که علی الرّضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق [در دوران خویش] بر تمامی اهل بیت برتری داشت و مقام و منزلتش در بین آنها والا و یارانش فراوان و برهانش هویدا و آشکار است، تا آنجا که خلیفه مأمون، او را در جایگاه والایی قرار داد و در مملکت خویش، شریک ساخت و امر جانشینی خویش را به او واگذار کرد و دخترش را علنی و در برابر چشم مردم، به همسری او درآورد. مناقب او عالی و صفاتش ارزشمند بود و استدلالهایش محکم و استوار و اخلاقش عربی، روحیاتش هاشمی و منش و سجایای او پیامبرگونه بود. کرامات آن حضرت بیشتر از آن است که به شمار آید و مشهورتر از آن است که ذکر شود...» (19)محمدامین سویدی: (22)
«اخلاقش والا و صفاتش ارزشمند بود... کراماتش بسیار است و مناقبش مشهور، به حدی که در این مختصر نمیگنجد.»ابراهیم جوینی: (23)
او نیز در فرائد السمطین، مطالب زیادی راجع کرامات و فضائل امام (علیه السلام) و فضیلت قبر شریف حضرت بیان میکند (24) و به نقل از حاکم نیشابوری مینویسد: «بزرگترین فضائل، از جانب نسب علی بن موسی الرضاست، زیرا وی از نسل و ذریه بهترین بشر، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است... این مطلب از باورها و اعتقادات مذهب سنت و جماعت است و تمام فقیهان حجاز بر این مطلب اتفاق نظر دارند و کسانی که با این موضوع مخالفت ورزند، با قرآن و سنت به مبارزه برخاسته و با حق به ستیز پرداختهاند و تا قیامت در مورد دو سرور جوانان بهشتی و دودمان آن دو، تعصب و دشمنی خود را آشکار ساختهاند.» (25)ابن تغری: (27)
«پیشوا و عالم بود... و در دوران خود، سرور بنیهاشم و گرانقدرترین آنها به شمار میرفت..»سمهودی: (28)
«و اما علی الرّضا بن موسی الکاظم، یگانه زمان خویش و مردی جلیلالقدر بود...» (29)یوسف بن اسماعیل نهبانی: (30)
«از بزرگان امامان و چراغان امت، از اهل بیت نبوت و معادن علم و عرفان و کرم و مردانگی، عظیمالقدر و مشهور ذکر بود و برای او کرامات بسیاری است...» (31)محمدبن وهیب: (32)
«کرامات او بسیار بود (رضی الله)، زیرا او یگانه زمان خود به حساب میآمد.» (33)فخر رازی:
وی در تفسیر معنای کوثر مینویسد: «برخی بر این باورند که مقصود از کوثر، فرزندان رسول خداست... در این صورت، کوثر بدین معناست که خداوند، نسلی جاویدان به پیامبر عطا میکند که در گذر زمان، باقی میمانند و چنان که میبینیم، افراد فراوانی از اهل بیت کشته شدند، اما باز هم جهان از حضور آنها موج میزند و این در حالی است که هیچ شخصیت قابل توجهی از نسل بنی امیه باقی نمانده است. وانگهی علمای بزرگ و فراوانی چون باقر، صادق، کاظم و رضا (علیه السلام) از میان اهل بیت برخاسته است.» (34)محمدبن طلحه نصیبی شافعی: (35)
« با دقت نظر واندیشه روشن میشود که علی بن موسی نیز در واقع، وارث آن دو علی نخستین (امیرالمؤمنین و امام زین العابدین) است و سومین علی به شمار میرود. وی از ایمانی سرشار، جایگاهی بلند، شخصیتی والا، توانایی گسترده، یارانی فراوان و برهانی آشکار بهره میبرد... وی از نَفس شریف هاشمی و تبار بلندنبوی برخوردار بود. اگر برجستگیهای وی را برشماریم، میبینیم که از آن برتریها، بزرگتر است و اگر مناقبش را به تفصیل بیان کنیم، در مییابیم که از جایگاهی والاتر از آن مناقب بهره میبَرَد.» (36)ابن ابی الحدید معتزلی:
«وی عالمترین و سخیترین و کریمترین دراخلاق، در بین مردم بود.» (37)ابن خلّکان:
«مأمون، علی بن موسی را در بهترین جایگاه نشاند، خواص اولیا را گرد آورد به آنها خبر داد که مأمون، فرزندان عباس و علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به دقت بررسی کرده و در زمان خود، هیچ کس را برتر و شایستهتر از علی بن موسی الرضا به خلافت، تشخیص نداده است...» (38)3. راویان احادیث رضوی
الف – راویان احادیث رضوی از منظر علمای بزرگ اهل سنت
افراد زیادی از حضرت حدیث نقل کردهاند که در میان ایشان، علمای طراز اول اهل سنت نیز قرار دارند. در ادامه به نام برخی از راویان احادیث آن حضرت از زبان علمای بزرگ اهل سنت اشاره میشود.ابن حجر عسقلانی:
اودر بیان راویان احادیث رضوی آورده است: «از او (امام رضا (علیه السلام))، پسرش محمد، ابوعثمان مازنی نحوی، علی بن علی دعبلی، ایوب بن منصور نیشابوری، ابوالصلت عبدالسلام بن صالح هروی، مأمون بن رشید، علی بن مهدی بن صدقه... ابواحمد داوود بن سلیمان بن یوسف قاری قزوینی، ... عامربن سلیمان طائی، ... ابوجعفر محمدبن محمدبن حبان تمار و دیگران روایت کردهاند.» (40) ابن حجر هم چنین به نقل از حاکم نیشابوری اضافه میکند: «... امامان حدیث مانند آدم بن ابی ایاس، نصر بن علی جهضمی، محمدبن رافع قشیری و دیگران از او روایت کردهاند.» (41)خطیب بغدادی:
وی نیز میگوید: «از او (علی بن موسی الرضا (علیه السلام)) عبدالسلام بن صالح ابوالصلت هروی، احمدبن عامر بن سلیمان طائی، عبدالله بن العباس قزوینی، و ابوعبدالله محمدبن احمدبن حنبل، معلی بن منصور رازی، آدم بن ابی ایاس عسقلانی، محمدبن رافع تستری، خالد بن احمد ذهلی، نصربن علی جهضمی، ابواحمد داوودبن سلیمان بن یوسف بن عبدالله غازی و غیر آنان روایت کردهاند.» (42)مناوی:
او مینویسد: « در تاریخ نیشابور حاکم آمده است: علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زین العابدین بن الحسین وقتی به نیشابور وارد شد، درکجاوهای سوار بر استر نشسته بود. راهی به سوی او باز کردند. دو امام حافظ ابوزرعه رازی و ابن اسلم طوسی ... گفتند: ای سرور جلیل و فرزند سروران پیشوا! به حق پدران پاک نهادت و گذشتگان بزرگوارت، سوگندت میدهیم که چهره نیکوی خود را به ما نشان دهی و به واسطه پدرانت از جدّت، حدیثی برایمان بگویی که حضرتت را به وسیله آن یاد کنیم. حضرت خادمان خود را نگاه داشت. پرده کجاوه را کنار زد و دیدگان مردم را به جمال خود روشن ساخت... مردم برای دیدن ایشان ایستادند و با دیدن او به گریه افتادند، خود را به زمین میافکندند و فریادها بلند شد... دراین هنگام، پیشوایان و دانشمندان بانگ برآوردند: ای گروه مردمان! ساکت شوید و به سخنی گوش فرا دارید که سودتان رساند و با فریاد خود، ما را میازارید. ابوزرعه و طوسی، کلام حضرتش را استملاء میکردند. رضا گفت: برایم حدیث گفت پدرم...». (43)اسماعیل عَجلونی:
وی نیز در کشف الخفاء مینویسد: «وقتی علی بن موسی الرضا وارد نیشابور شد، بر استری سوار بود. عالمان آن دیار به استقبالش شتافتند، از جمله یحیی، اسحاق بن راهویه، احمدبن حرب، و محمّدبن رافع. آنان زمان مرکب رضا را گرفتند. اسحاق گفت: سوگندت میدهم به حق پدران طاهرت، که برای ما حدیثی بگویی. پس گفت: مرا پدر بزرگوارم بنده صالح موسی بن جعفر (علیه السلام) ... حدیث کرد». (44)ابن عساکر:
او نیز نام برخی از پیشوایانی را که هنگام ورود حضرت به نیشابور، زمام مرکب ایشان را گرفتند و از ایشان طلب حدیث کردند، ذکر کرده است: «یاسین بن نضر، احمد بن حرب، یحیی بن یحیی و عدهای از اهل علم...» (45) وی سپس قول احمد بن حنبل را در مورد فضیلت سند حدیث رضوی، این گونه بیان میکند: «ان قرأت هذا الإسناد علی مجنون، بریء من جنونه وما عیب هذا الحدیث إلاّ جودة إسناده.» (46)ب - اباصلت در منابع معتبر
عبدالسّلام بن صالح بن سلیمان بن أیوب بن میسرة، ابوالصّلت الهروی، مولی عبدالرحمان بن سمرة القرشی (54) از راویان مشهور و اصحاب امام رضا (علیه السلام) است. (55)ج - اباصلت از منظر رجالیان اهل سنّت
در این جا لازم است به برخی از دیدگاههای علمای حدیث و رجالیان اهل سنت درباره اباصلت بپردازیم.
راوی |
شرح حال رجای |
أبوبکر أحمدبن أبی خیثمة |
قال الخطیب: کان ثقة عالماً متقناً حافظاً بصیراً بأیام الناس، راویة للادب... و ذکره الدارقطنی، فقال: ثقة، مأمون... (شمس الدین الذهبی، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شیخ شعیب ارنؤوط، ج11، ص 493) |
أحمدبن سیار المروزی |
الامام الکبیر الحافظ الحجة، ابوالحسن المروزی، الفقیه، عالم مرو ... قال النسائی: ثقة. و قال مرة: لیس به بأس. و قال الدارقطنی: ثقة، ... و قال ابن ابی داوود: کان من حفاظ الحدیث... (همان، ج12، ص 609 و 611) |
أحمد ابن منصور الرمادی |
الامام الحافظ الضابط، ابوبکر احمدبن منصور بن سیار بن معارک، الرمادی البغدادی... قال الدارقطنی: هو ثقة. و قال ابن أبی حاتم: کان ابی یوثقه... (همان، ج12، ص 389 و 390) |
إسحاق بن الحسن الحربی |
الامام الحافظ الصدوق، ابویعقوب اسحاق بن الحسن بن میمون البغدادی الحربی ... و سمعنا (الموطأ) من روایته عنه ... (همان، ج13، ص 410 و 411) |
الحسن ابن علویة القطان |
الشیخ الإمام الثقة، أبومحمد الحسن بن علی بن محمدبن سلیمان بن علویة، البغدادی القطان... و عنه: النجاد و الشافعی و أحمدبن سندی الحداد و أبوعلی بن الصواف و الآجری و مخلد الباقر حی و عبدالله بن إبراهیم الزبیبی: وثقه الدار قطنی و الخطیب... (همان، ج13، ص 559) |
الحسین بن إسحاق التستری |
سمع هشام بن عمار و سعیدبن منصور و یحیی الحمانی و شیبان بن فروخ و عبدالله بن ذکوان و دحیما و علی بن بحر القطان و طبقتهم. حدث عنه ابنه علی و سهل بن عبدالله التستری الصغیر و ابوجعفر العقیلی و ابومحمد بن زبر و سلیمان الطبرانی و آخرون. و کان من الحفاظ الرحالة، ... اکثر عنه ابوالقاسم الطبرانی. (همان، ج14، ص 57) |
عباس بن محمّد |
الإِمَامُ الحَافِظُ الیِّقَة النَّاقِدُ أبوالفَضل عَبَّاسُ بنُ مُحَمَّدِ بن حَاتِم بن وَاقِدٍ |
الدوری |
الدُّوری، ثُمَّ البَغَدادِی، مَولَی بَنِی هَاشِمٍ، أَحَدُ الأَثباتِ المُصنِّفِینَ... وَ وثَّقَهُ النَّسَائی ... (همان، ج12، ص 524-522) |
عبدالله بن احمد بن حنبل |
هو الإمام حقاً و شیخ الاسلام صدقاً، ابوعبدالله احمدبن حنبل بن هلال بن اسد بن إدریس بن عبدالله بن حیّان بن عبدالله بن أنس بن عوف بن قاسط بن مازن بن شیبان بن ذهل بن ثعلبة بن عکابة بن صعب بن علی بن بکر وائل الذهلی الشیبانی المروزی، ثمّ البغدادی، اخد الائمة الاعلام... (همان، ج11، ص 358-177) |
4. امام رضا (علیه السلام) و منابع حدیثی اهل سنّت
الف - نقل حدیث از امام رضا (علیه السلام) توسط برخی علمای اهل سنّت
ابن تیمیه میگوید: «فقهای مشهور جمهور، هیچ یک چیز معروفی از او اخذ نکردهاند، اگر چه بعضی از کسانی که فقهای جمهور شمرده نمیشوند، چیزی از او اخذ کرده باشند و این قابل انکار نیست، زیرا طلبه فقها، علم را از کسانی اخذ میکردند که از راسخان در علم و یا مرتبهای از آنها پایین تر بودهاند.»ب. روایات رضوی در متون حدیثی اهل سنّت
این جست و جو تنها در 175 کتاب حدیثی اهل سنّت و بر اساس واژگان «الرضا»، «الرضی» و «علی بن موسی» صورت گرفته است. گر چه احادیث منقول از آن حضرت در این منابع، بسیار کم است، (زیرا تنها در کتب اربعه شیعه، حدود پانصد حدیث از ایشان نقل شده) (71) اما ذکر همین تعداد روایت در کتب معتبر حدیثی اهل سنّت، دلیلی برای ردّ ادّعای ابن تیمیه خواهد بود که گفت: «احدی از اهل علم از او روایتی نقل نکرده و برای او حدیثی در کتب ستّه نیامده است. تنها روایاتی از ابوصلت هروی و امثال او است که نسخههایی از پدرانش نقل کرده که در آنها دروغهایی است که خداوند صادقین از غیر اهل بیت را از آنها منزه کرده، تا چه رسد به صادقین از اهل بیت.»