اشیای سفالی همیشه در فرهنگ ایرانیان و دکوراسیون خانه ها نقش داشته اســت و اکنون که در عصر مدرنیته قرار داریم می توان این ظروف سفالی را در دکوراسیون امروزی ادغام کرد. روی چرخ سفال تقدیر میچرخم با دستهای خیس خدا خم میشوم، خلق میشوم… . سالیان سال اســت که هر روز،
روز جهانی صنایع دستی اســت. ضمن عرض تبریک روز صنایع دستی به تمام کسانی که با هنر خودشان دست به خلق آثار هنری زیبا میزنند، همراه با ما این بار سراغ یکی از خانمهای باسلیقه ایرانی رفتهایم. باز هم سراغ سفال، بازی با گل و ظروف جان گرفته از عشق رفتهایم. همانطور که میدانید سفالگری از نخستین صنایع بشری اســت.
غزال تاج، کارشناس صنایع دستی از دانشگاه سوره از آن دسته افرادی اســت که با گل و سفال زندگی میکند، به آنها عشق میورزد، به حاصل کار خود افتخار میکند و همه ظروف دستسازش از ذوق و هنر و خلاقیتش سرچشمه میگیرد؛ حتی تکتک نقوشی که بر آنها جان گرفته نقش خیال بر ظروف سفالی اش اســت.
نکتهای که در ارتباط با دستسازههای ایشان وجود دارد این اســت که از هر طرح یک نسخه شکل میگیرد.
به وجود آمدن هر یک از این ظروف توسط یک هنرمند زاییده صبر و تحمل اوست؛ از روزی که پای گل بنشینی، آنقدر دست بچرخانی تا گل به فرم دل بنشیند و آتش آن را به سفالی سرخ تبدیل کند. با هم نگاهی میاندازیم به آثار هنری غزال تاج، بانوی هنرمند ایرانی که می توانند ضیافت ایرانی منزل شما را چشمگیتر کند!
صنایع دستی: بشقاب و سینی سفالی با طرح سلولی و خطوط منظم
بشقاب سرامیکی سیاه و سفید. برای طراحی این مجموعه از ساختارهای منظم و پیچیده سلولی کمک گرفته شده که تمامی آنها ساده و خلاصه شده و به صورت فرمهای تکرارشونده کنار هم قرار گرفتهاند. جنس بدنه آن لعاب سرامیک و با قطر ١٨ سانت اســت.
بشقاب سرامیکی سیاه و سفید مناسب برای سرو غذا که بدنه اصلی آن دارای فرم نامتقارن کاملا اتفاقی اســت و برای طراحی آن از همان ساختار سلولی موجود در طبیعت الهام گرفته شده که نظم موجود در آنها و تکرار المانها در یک جزء کوچک الهامبخش طراحی این مجموعه بوده اســت.
صنایع دستی: ظروف سفالی با نقش پرندگان
ظروفی که مشابه پرنده طراحی شده از تصویرسازیهای خیالی طراح در رابطه با پرندگان اســت و خطوط و فرمهای ساده نشانگر ظرافت و لطافت این موجودات اســت. در این کار هم از موتیفهای تکرارشونده استفاده شده که همگی برای تزیین لباس و پوشش این پرندگان به جای پرهای رنگارنگ اســت.
این پرندهها جفت طراحی شدهاند که به صورت قرینه روبهروی هم قرار میگیرند و در عمق دلشان خوراکیهای رنگارنگی را برای ما حمل میکنند و سمبل عشق و با هم بودن هستند.
صنایع دستی: طراحی نقش گل و گیاه روی ظروف سفالی
یکی از فرمهای معنادار و البته رایج و شاید تکراری ولی این بار این دل سفید با طرحهای همجوار و تودرتوی گل و گیاههای فانتزی همراه شده که مناسب نگهداری زیورآلات و سرو خوراکیهای ریز اســت و کاملا حس پویایی و طراوت را با وجود سیاه و سفید بودن القا میکند.
این سینی مربوط به طرحهای گل و گیاه تخیلی اســت که بدون هیچ رنگی و با جزییات زیاد و ظریف برای نشان دادن ظرافت گلها با فرمهای کاملا ابتدایی و ساده طراحی شده اســت. از این سینی شما میتوانید به عنوان سینی یا حتی ظرفی زیبا برای کوبیدن به دیوار و حک کردن این هنر استفاده کنید.
صنایع دستی: طراحی کاسه سفالی
کاسهای که با رنگ کرم و طراحی نقوش قهوهای رنگآمیزی شده و مجدد مجموعه سلولها و خطوط تکراری مرتب در آن استفاده شده حس خوبی برای شما به وجود میآورد؛ حسی از ظروفی که در گذشته بوده و به سادگی طراحی میشده اســت.
صنایع دستی: کاسه های سفالی کوچک
کاسههای سفالی ظریف از مجموعه گلها و گیاهان تخیلی که با وجود فانتزی بودن و ذهنی بودنشان همگی الهام گرفته و طراحی شده از فرمهای پیچیده و واقعی موجود در طبیعت هستند. این ظروف برای افرادی که اهل تنقلات هستند، مناسب اســت و میتواند روی میز قرار بگیرد و چیدمان مهمانی شما را جذاب تر کند.
صنایع دستی: فنجان کهنه کاری شده
فنجان سرامیکی کهنه کاری شده همراه با طرح تکرار شونده پَر که نماد پرواز و صعود آسان اســت، به نظر ایشان پَر جذاب ترین نماد برای نشان دادن فضای بیکران اســت و برای طراحی این مجموعه از موتیف های سرخپوستی و عقاید آینی آنها استفاده شده اســت.
۲. حتما گوشهای به عنوان نشیمن بدون مبلمان داشته باشید و تعدادی پشتی به دیوار تکیه دهید.
۴. کرسیها از شاخصترین المانهای دکوراسیون سنتی ایرانی هستند. اگر فضای کافی در اختیار دارید، فراموششان نکنید.
۵. پارچههای ترمه و دستدوز با نقوش زیبای ایرانی را به عنوان رومیزی استفاده کنید.
۷. گلیم و جاجیم را نهتنها برای مفروش کردن فضاها بلکه برای روکش پوفها، کوسنها، مبلها و به عنوان تابلوفرش به کار ببرید. پیش از این در چیدانه شما را با ۷ کاربرد گلیم و جاجیم در دکوراسیون خانه ایرانی آشنا کرده ایم.
۸. نشانههایی که مخصوص خانههای قدیمی ایرانی اسـت مانند کلون و کوبه در را به عنوان دکوری به دکوراسیون خود بیاورید.
۱۰. اگر عاشق چیدن ظروف در ویترین خود هستید، ظروف بلور یا چینیهای گل سرخ را بدین منظور انتخاب کنید.
۱۱. رنگ و بافت آجر و خاک را به صورت دیوارپوش یا هر نوع الحاق دیگر به خانهتان بیاورید.
۱۳. اگر در دیوارهای منزلتان فرورفتگی وجود دارد از آنها طاقچه بسازید و آینه شمعدانتان را روی آن قرار دهید.
۱۴. پیهسوزها و فانوسهای قدیمی را جایگزین آباژورها کنید.
۱۶. از شیشههای رنگی در پنجرهها حتی پارتیشنهای شیشهای یا در کابینتها استفاده کنید.
۱۷. درگاهها را با پردههای تزیینی بافته شده از نخهای خوشرنگ و لعاب عشایری بپوشانید.
۱۹. پارچه چادری گلدار مادربزرگتان را به پرده تبدیل کرده و پنجره را با آن مزین کنید.
۲۰. قابهای خطاطی یا تایپوگرافی روی دیوار با خط نستعلیق از جلوههای جذابی اسـت که میتواند در دکوراسیون سنتی ایرانی شما جا داشته باشد.
اگر شما به دنبال انواع مدل آرایش عروس 1395هستید و می خواهید در جشن عروسی خود با جدید ترین مدل میکاپ حضور داشته باشید تا پایان این مطلب از دلگرم همراه ما باشید تا شما را با جدیدترین و به روز ترین میکاپ های عروس آشنا سازیم.
آرزوی هر عروسی اسـت که بهترین عکس ها را از جشن خود به یادگار داشته باشد و برای داشتن عکس های زیبا و ایده آل در انتخاب مدل آرایش صورت و شینیون و لباس عروس حساسیت زیادی را به خرج داد. در ادامه این مطلب انواع مدل آرایش عروس ۹۵ را مشاهده خواهید کرد.
بیشتر عروس خانم ها تمایل دارند تا برای جشن عروسی خود از مدل های آرایش و شینیون مد سال استفاده کنند. مدل آرایش عروس ۲۰۱۶ و مدل آرایش عروس ۹۵ از جدیدترین مدل های آرایشی عروس هستند که امروزه بیشتر عروس های ایرانی از این مدل ها برای میکاپ خود استفاده می کنند.
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
با دلگرم همراه باشید.
ماشین عروس 1395
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
پروفسور جوان در سال 1305 در تهران متولد شد. وی از سن ۵ سالگی شیفته ریاضیات و بازی با اعداد بود.
وی دوران دبیرستان را در دبیرستان البرز و تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه تهران انجام داد. سپس در سال ۱۹۴۸ به آمریکا رفت و تحصیلات خود را تا مقطع دکترای فیزیک در دانشگاه کلمبیا ادامه داد. این فیزیکدان ایرانی-آمریکایی شاگرد مستقیم چارلز هارد تاونز، برنده جایزه نوبل فیزیک 1964 بود و از اعضای آکادمی ملی علوم آمریکا محسوب میشد.
وی از استادان بازنشسته MIT معروف ترین دانشگاه مهندسی ایالات متحده بود و در سال ۱۹۷۵ مهمترین نشان انجمن نورشناسی آمریکا یعنی مدال فردریک ایوز را از انجمن اپتیکال دریافت کرد. در جملهای که در کنار این نشان حک شده، از پروفسور جوان به خاطر «پدیدآوردن یک دستگاه نورشناختی (لیزر گازی) با کاربردهای بیسابقه در پژوهشهای علمی» قدردانی شده اسـت.
از دیگر افتخارت این فیزیکدان باید به دریافت جایزهٔ علمی جهانی آلبرت اینشتین در سال ۱۹۹۳ اشاره نمود. وی همچنین در سال ۲۰۰۷ رتبه دوازدهمین انسان نخبه در جهان را از سوی نشریه تلگراف کسب کرد.
از زمانی که «پاول دورف» روسی، شبکه پیامرسان جدیدی به نام تلگرام را به دنیا معرفی کرد، زمان زیادی نمیگذرد و اگرچه این جوان روسی نتوانست دنیای مجازی را به تسخیر خود درآورد اما اختراعش به سرعت در ایران گسترش یافت و حتی روی بعضی از رفتارهای اجتماعی و سیاسی ایرانیان تأثیر گذاشت. درباره تأثیر این پیامرسان اجتماعی روی زندگی مردم، ادعاهای زیادی بیان شده و نگاههای متفاوتی وجود دارد؛ بعضی آن را عامل افزایش جرم میدانند و گروهی درباره امکان استفاده مفید از این پیامرسان سخن میگویند.
در اینباره، مدیر «موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران» دیروز و در نشست «شبکههای مجازی، دانشگاه و سیاستهای فرهنگی» به استقبال جوانان ایرانی از فضای مجازی اشاره کرد و گفت: «در ایران جوانان دنبال دوستیابی و تعاملات مجازی هستند.»
«محمدمهدی فتورهچی» در این نشست، رفتار ایرانیها و فرانسویها در شبکههای اجتماعی را مقایسه کرد: «کشور فرانسه بین کشورهای اروپایی جایگاه چهارم را از لحاظ تعداد کاربران و نحوه استفاده از شبکههای مجازی دارد. شاید دوسوم مردم فرانسه از اینترنت برای انجام امور روزمره و حدود ۹۰درصد دانشآموختهها از اینترنت با کارکردهای مختلف استفاده میکنند.»
مقایسه رفتار مجازی جوانان ایرانی و فرانسوی بخش دیگری از سخنان فتورهچی در این نشست بود: «تحقیقات نشان میدهد کاربردهای فرهنگی مثل استفاده از موسیقی یا استفاده از بازیهای مجازی، در اولویت کاربران نوجوان اسـت. کاربردهای ارتباطی بین جوانان ۱۸ تا ۲۵سال بیشتر اسـت و بیشترین وابستگی کاربران نوجوان فرانسوی مربوط به بازیهای خلاقانه اسـت اما در ایران جوانان دنبال دوستیابی و تعاملات مجازی هستند.»
بازدید بیش از یکمیلیون کاربر ایرانی از سایتهای غیراخلاقی
شیوه استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی، موضوعی اسـت که بلافاصله پس از پیدایش این فضا، مورد بحث کارشناسان فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت و همچنان نیز این بحث ادامه دارد. مدیر گروه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به اهمیت جامعه و شرایط در شیوه استفاده از اینترنت نیز اشاره کرد و در اینباره گفت: «کاربری اینترنت بسته به اینکه در چه جامعه و در چه شرایط فرهنگی اسـت، متفاوت اسـت. یک نظریهپرداز معتقد اسـت هر جامعهای برای کاربردهای جدید ارزش خاصی قایل میشود و به سمت کاربریهای جدید میرود.»
فتورهچی در ادامه آماری را منتشر کرد که پیش از این نیز بعضی از مسئولان درباره آن اعلام خطر کرده بودند: «امیدواریم در سالهای آینده وضع بهتری داشته باشیم اما در سالهای گذشته بیش از یکمیلیون کاربر ایرانی از سایتهای غیراخلاقی بازدید کردهاند.»
مجله زندگی ایده آل - شیرین کرمی: نسل امروز بیشتر طرفدار سبک مدرن در دکوراسیون اســت. این روزها اغلب جوانها خانههایی به سبک کلاسیک را تجملاتی، پر زرق و برق و ناخوشایند میدانند. اما زمانی که با نمونهای از سبک کلاسیک مواجه میشوید که با وجودی که سادگی سبک مدرن را ندارد ولی در طراحی آن از ابزارهای زیاد، اکسسوریهای پر زرق و برق و گچبریهای پر طمطراق استفاده نشده جالب به نظر میرسد.
خانهای که تصاویرش را در صفحات دکوراسیون مجله میبینید مربوط به یک خانواده ایرانی اســت که حدود 5 سال اســت ساکن کشور کویت هستند. طراحی این خانه بر عهده دختر خانواده، فاطمه موسوی اســت. او فارغالتحصیل رشته معماری، دکوراتور و عکاس اســت. فریده موسوی، دختر دیگر خانواده کارشناس تغذیه اســت و به صورت حرفهای آشپزی میکند. این دو خواهر هنرمند در رابطه با روند طراحی این خانه مطابق با روحیات اعضای خانوادهشان میگویند. نقطه عطف طراحی این خانه حیاط سرپوشیدهاش اســت که خوراک تابستانهای گرم و خشک کویت اســت.
طراحی داخلی، ترکیبی از سبکهای کلاسیک و feminine اســت؛ یعنی با ذوق و سلیقه زنانه دیزاین شده. اگر بخواهم در یک جمله این سبک را توصیف کنم، میگویم شیک و ظریف با جلوهای از روح زنانه.
اکسسوری و کتابها را از آنتیکفروشیهای ایران و انگلیس خریدهایم.
آشپزخانه ما بیرون از فضای خانه و داخل حیاط طراحی شده. این فضا با یک حیاط کوچک و سرپوشیده به فضای داخلی وصل میشود. چون خواهرم فریده زیاد آشپزی میکند طراحی بخش حیاط و آشپزخانه بر عهده او بود که البته از پدرم هم برای اجرای این بخش از خانه کمک گرفتیم.
سه رنگ اصلی که در طراحی خانه استفاده شده، Off white (یکی از تونالیتههای رنگ سفید) برای دیوار و پرده، صورتی چرک برای مبلمان و رنگهای براقی مثل طلایی برای اکسسوریهاست. هر سه طیف رنگی، روشن انتخاب شده؛ به دلیل اینکه هم فضا را دلبازتر و روشنتر نشان میدهد و هم اینکه کلیت خانه را شاد کرده و کسلکننده نیست؛ ضمن اینکه انرژی خوبی هم به مخاطب منتقل میکند. دلیل اصلی انتخاب این رنگها این اســت که ما زمان زیادی از روز را در خانه هستیم و نمیخواستیم با انتخابی اشتباه خانه، خسته کننده به نظر برسد. در نهایت اینکه رنگها مطابق با احساس درونی ما انتخاب شده اســت.
چون رنگ دیوارها روشن اســت سعی شده با طرح گچبری ساده و کلاسیک، دیوارها در عین سادگی از یکنواختی خارج شود. این روزها بیشتر جوانها به سبکهای مدرن گرایش پیدا کردهاند و سبکهای پرزرق و برق کلاسیک را نمیپسندند؛ بنابراین سعی کردیم این را بگوییم که سبک کلاسیک فقط به معنای تزیینات و ابزارهای فراوان نیست بلکه میتواند با تزییناتی جزیی مثل گچبریهای ساده، مبلمانی کمابزار و ... هم زیبا به نظر برسد.
هیچ نوری جایگزین نور طبیعی نمیشود. همه اعضای خانواده ما عاشق نور طبیعی هستند. پارچه پرده را جوری انتخاب کردهایم تا نور طبیعی روز به راحتی وارد فضای خانه شود؛ ضمن اینکه در تابستانهای سوزان کویت از گرم شدن و ورود نور مستقیم آفتاب جلوگیری شود. پرده اصلی از جنس تافته و تور سفید زیر آن از جنس نانو اســت.
دلیل اصلی سرپوشیده شدن قسمتی از حیاط، آب و هوای گرم کویت به خصوص در فصل گرماست. البته حسن دیگرش نزدیکی آن به آشپزخانه اســت که باعث شده حیاط به یک نشیمن خانوادگی کوچک تبدیل شود.
سبک آشپزخانه Vintage اســت؛ یعنی از کابینتها و کاشیهای سبک قدیمی در طراحی آن استفاده شده اســت همچنین این سبک آشپزخانه با وسایل جانبی قدیمی و آنتیک دکور میشود. به دلیل اینکه کل خانواده ترکیب رنگهای روشن را میپسندیم برای کابینتها، کاشی و پرده هم رنگهای روشن انتخاب کردیم.
بشقابهای روی دیوار یادگاریهایی از سفرهای مختلف اســت. بیشتر این بشقابها عتیقه و قدیمیاند؛ به همین دلیل نمیتوان از آنها استفاده کرد و در نتیجه بهترین کاربردشان دیوارکوبهایی دکوراتیو اســت.
هفته نامه تجارت فردا - مجید یوسفی: موضوع و پدیده «کارآفرینی» در ایران مربوط به دو دهه گذشته اسـت. معادلی که جایگزین عبارت «صاحبان سرمایه» انتخاب شد تا جامعه اقتصادی-سیاسی ایران فهم منطقیتر و صحیحتری از آن داشته باشند. اگرچه این مفهوم تا اواسط دهه 70 با تشویش و احتیاط بر زبانها رانده میشد و یادآور مهاجرت و مصادره اموال بسیاری از صاحبان سرمایه بود که در سالهای نخست انقلاب صورت گرفت.
علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد سالهای دهه 40 در خاطرات خود گفته اسـت که عزم و جزم دولت این بود، به هر نحو ممکن برای صنایع ملی تسهیلات و امکانات فراهم کند. سیاست کشور این بود که اقتصاد را با بخش مولد غیردولتی اداره کند. به همین خاطر، اهمیت بخشیدن به صنعت و بخش خصوصی از اهمیت بالایی برخوردار بود. سپس با خاطرهای از حمایت بخش خصوصی مولد در دوره وزارت خود عمق و کنه این توجه را این چنین تشریح میکند:
«یک کاری هم که کردم، با تمام فشارهای کاری که روی من بود و گرفتاریهایی که داشتم صاحبان صنایع را شروع کردم دیدن؛ با اینکه روزها گرفتار کار بودم، و همان موقع هم دولت برنامه یک کنفرانس اقتصادی را ریخته بود که هفتم اسفند شروع میشد و من باید یک هفته هم آنجا میرفتم و در نطق و بقیه برنامهها شرکت میکردم. به خاطر تمام گرفتاریهایی که داشتم چون باید به کار خودم میرسیدم، وقت ملاقاتی که به صاحبان صنایع میدادم ساعت هشت شب شروع میشد. صاحبان صنایعی که مایل بودند من را ببینند و من هم مایل بودم آنها را ببینم. وقت آخرین نفر، یک و نیم بعد از نصف شب بود. اگر خودمان کاری نداشتیم حتماً آنها را میدیدم. از نیمهشب تا ساعت دو بعد از نصف شب مطلقاً برای صاحبان صنایع بود.
سالها بعد محمود خیامی که با برادرش میخواستند اتوبوس تولید کنند که بعد هم تبدیل شد به اتومبیلسازی خیلی گستردهای. یک بار برای من تعریف میکرد که برادرم به من گفت «وزیر اقتصاد ساعت 12:30 به ما وقت داده.» گفتم «خب اینکه وقت خیلی خوبی اسـت، چرا تو داری تعجب میکنی؟» گفت «نه، دوازده و نیم ظهر نیست، 12:30 شب اسـت.» او میگفت ما هیچ منتظر نبودیم یک همچین ساعتی برویم.»
اگر قرار بود از کارآفرین ایرانی حمایت شود کم و بیش باید چنین فضا و چارچوبی در جامعه امروز ما شکل میگرفت و بعد کرورکرور سرمایه به بخش صنایع سرازیر میشد. همین نوع نگاه طی کم و بیش دو دهه صدها کارآفرین قدرتمند با برند ملی تولید کرد که ارزش تولید ناخالص ملی را به نحو قابل ملاحظهای در آن سالها ارتقا بخشید. حتی اگر درآمدهای نفتی تقویتکننده چنین ارتقایی در سالهای دهه 40 و 50 بوده باشند خود نشانهای از هدایت امور و کسب و کار به سمت اقتصاد بخش مولد ملی بود. اقتصادی که کارآفرینان نقش تعیینکنندهای داشتند.
اینک طی چهار دهه از انقلاب اسلامی و دگردیسیهای مختلف نسبت به مقوله تولید ملی و سرمایه انسانی میتوان به رنجها و مشقتهای نسل کارآفرینان ایرانی پیش از انقلاب و روزهای اضطرابآلود ماهها و سالهای پس از آن که به حذف برخی از آنان و نابودی اموالشان انجامید با دید و نگرش عمیقتری نگریست.
تجربه و فضای حاکم بر دهه 60، طی دو دهه پس از آن، فرصتی به همگان داد تا درباره انباشت سرمایه، تولید ثروت، ایجاد اشتغال، درآمد پایدار و توسعه کیفی بیشتر تعمق کنند. سالهای جنگ، اعمال تحریمهای اقتصادی و کاهش قیمت جهانی نفت در دورههای مختلف هر کدام به نحوی در این بازآفرینی «مفاهیم» و «عبارات» نقش عمدهای ایفا کردند. آنچه امروز درباره کارآفرینی میگوییم حاصل بازتولید معنایی بسیاری از این واژههاست.
واژههایی که در سالهای پیش از انقلاب و حتی در سالهای پس از انقلاب هرکدام معنا و مفهوم دیگری برای جامعه ایرانیان داشت. اما در کنار این بازآفرینی، آنچه بازگشتناپذیر مینماید، ورشکستگی صنایع و کارخانههای دهه 50 و مهاجرت سیل عظیمی از مهندسان و مدیران صنایع در سالهای دهه 60 و به تعبیر روشن، سرمایه اجتماعی بود که از کف رفت. تجربه و سرمایهای که به تدریج به سایر کشورها منتقل و اقتصاد ملی از وجود متخصصان، تکنوکراتها و نیز صاحبان سرمایه تهی شد.
شکستی که میلیاردها دلار خسارت ملی برجای گذاشت و چون اقتصاد کشور به اندوختههای ملی دلگرم بود خسارت و زیانی را احساس نمیکرد. وقتی جنگ پایان یافت و کشور با بدهیهای سنگین مواجه شد و اقتصاد کشور به تولید و گردش اقتصاد داخلی نیازمند شد این مهم دوباره در دستور کار قرار گرفت. در چنین مقطع تاریخی برخی از اندیشمندان مجرب اقتصاد ملی به فکر بازآفرینی مفهومی افتادند که در سالهای آغازین انقلاب قربانیان زیادی گرفت.
بنابراین عبارت و واژه کارآفرینی زمانی در ایران اشاعه یافت که کشور به شدت نیازمند رونق اقتصاد ملی بود که باید به دست نیروهای بخش خصوصی در ایران به حرکت در میآمد. اگرچه بخشهای زیادی از اقتصاد تولید، توسط بخش خصوصی کارآمد به حرکت درآمد و رونق یافت اما چون شاکله اقتصاد در دست دولت و زیرمجموعههای آن بود باز مجدد به سمت دولتی کردن اقتصاد و ناکارآمد کردن بخش خصوصی پیش رفت. تجربه خصوصیسازی در ابتدای دهه 80 که با شعار بهرهگیری از نیروها و توانمندیهای کارآفرینان ایرانی آغاز شد پس از 15 سال به ناکجاآبادی رسید که هیچ مقامی حاضر به پاسخگویی نیست.
یک مطالعه تحقیقی نشان میدهد که از نظر برخی از اقتصاددانان و اندیشمندان مدیریت، موتور حرکت و رشد اقتصاد یک جامعه، کارآفرینان آن هستند که در محیطی رقابتی جامعه را به حرکت درمیآورند و سپس آن را توسعه میبخشند. کلید موفقیت کارآفرینی، یافتن روشهای نوآورانه و خلاقانهای اسـت که با به کارگیری تکنولوژیهای جدید یا بازاریابی دقیق، سریع و کمهزینهتر کالاهای جدید، خواستههای جامعه را به نحو مطلوبی برآورده میسازند. این به معنای تولید کالاهای موجود با هزینههای کمتر یا ارتقای کیفیت آنها یا به معنای ایجاد بازارهایی برای کالاهای کاملاً جدید اسـت.
تعاریف و وظایفی که از کارآفرینی ارائه میشود، مبین آن اسـت که کارآفرین منتظر سرمایهگذاری و ایجاد شغل از سوی دولت نیست. او خود با شناخت صحیح از فرصتها و استفاده از سرمایههای راکد امکاناتی را فراهم کرده و با سازماندهی و مدیریت بهینه منابع، ایده خویش را عملی میکند. او تنها توان و ظرفیتهای خود را به کار نمیگیرد، بلکه بدون اتکا و پشتوانه دولت، در بخش غیردولتی برای بخش دیگری از جامعه نیز کسب و کار میآفریند و علاوه بر آن نقش مهمی در تولید و «اشتغال مولد» دارد.
این امر سبب کاهش نرخ بیکاری بدون نیاز به سرمایهگذاری دولت برای ایجاد اشتغال میشود. اگرچه دولتها میتوانند با ارائه تسهیلات و تعقیب سیاستهای مناسب، حرکت کارآفرینان را شدت و شتاب بخشند اما سرعت عملیات و چرخه بوروکراتیک دولتها همواره کندتر از آنی اسـت که بخش مولد اقتصاد به آن نیازمند اسـت. این در حالی اسـت که عملکرد دولت در ایران بهخصوص در سالهای پس از انقلاب خود داستان درازدامنی اسـت.
بنابراین جایگاهی که کارآفرینان در جهان امروز ایفا میکنند همسنگ دولتهای آن جامعه اسـت. دولتهایی که زیرساختهای مناسب را فراهم کرده و بستری برای جامعه ایجاد میکنند که به تدریج نیروهای مولد آن وارد کارزار اقتصاد شوند.
به طور سنتی در جوامع صنعتی و به رویه معمول در کشور ما کارآفرینان از طریق سعی و خطا سرآمد میشوند. کسانی که در خود توان ایجاد کسب و کار جدید را میبینند با کشف فرصتهای موجود در جامعه، انجام نوعی مطالعه امکانسنجی فنی و اقتصادی، بسیج منابع پراکنده و مالی و انسانی، دستیابی به تکنولوژیهای مرتبط و بالاخره با قبول خطر شکست وارد میدان کسب و کار میشوند.
اما از میان این گروه، معمولاً جمع کوچکی خطر شکست زودرس را پشت سر میگذارند و به مراحل پیشرفتهتر کسب و کار میرسند. کارآفرینانی که بدین نحو وارد عرصه کسب و کار میشوند، معمولاً از آموزش ویژهای جز آنچه در مشاغل قبلی خود آموختهاند برخوردار نیستند. تجربه و آموزهای که به سختی، طی سالها آزمون و خطا و صرف هزینههای هنگفت به دست آمده و نیازمند بازآفرینی آن در سالها و دهههای آینده اسـت. این سرمایهها زمانی به بار مینشینند که در دورههای مختلف حاصل انباشت تجربهها و آموزهها باشند.
امری که در ایران دهه 40 آغاز شد و با شدت و تنوع قابل ملاحظهای توسعه یافت و تا حدی به نتایج موثری نیز دست یازید. اما سیاستهای نادرست اقتصادی دولت و بروز نارضایتی عمومی و لاجرم انقلاب بهمن 57 این انباشت سرمایه و سرمایههای اجتماعی را نابود کرد. مهمتر آنکه مفاهیم و معنای آن نیز از دید جامعه آن زمان تبدیل به تنفر عمومی شد. عباراتی چون سرمایهدار، تولیدکننده، سودجو.... همه مفاهیمی بود که به سرعت به ضد خود تبدیل شد. سالها گذشت و به تدریج جامعه نیازهای جدیدی در خود احساس کرد و برای جامه عمل پوشاندن به آن، نیازمند یک دگردیسی اقتصادی و اجتماعی شد.
مفاهیمی که اگر در همان سالها تعمق بیشتری میشد شاید به چنین انهدام صنعتی و انسانی دست نمییازید. چه آنکه، بخش عمدهای از صاحبان کار و حرف در ایران، چون بنیاد و اساساً تشکیلات خود را نابودشده یافتند به تدریج به نقطه دیگری از جهان مهاجرت کردند. این مهاجرت و غیبت آنان، باعث نشد که جامعه ایران به نقش و اهمیت مردانی چون رحیم ایروانی، محسن آزمایش، محمدتقی برخوردار، قاسم و اکبر لاجوردی، احمد و محمود خیامی و علی خسروشاهیها بیشتر بیندیشد چون درآمدهای نفتی و اندوختههای گذشته هنوز میتوانست خسارت چرخههای صنایع دولتی را که در اثر بیمبالاتی و سهلانگاری مدیران دولتی به آن روز افتاده بود جبران کند.
اما اقتصاد ایران چه زمانی نیازمند کارآفرین بخش خصوصی شد؟ دقیقاً زمانی به این صرافت افتاد که به شدت نیازمند رشد و توسعه اقتصادی بود تا به گذشته خود بیندیشد که چگونه ریشههای سرمایه، ثروتهای ملی و نیز سرمایههای اجتماعی حاصل از فرهنگ کسب و کار را در دهه 60 از بیخ و بن زدود.
از آن پس، نسل جدیدی از فعالان اجتماعی و اقتصادی و نیز مورخان و پژوهشگران، سرمایه اجتماعی و ظرفیتهای اقتصادی این کارآفرینان در دهههای 40 و 50 را به تدریج مورد مطالعه و تحقیق قرار داده و تردیدها و بعدها بارقههایی در بسیاری از سیاستمداران و کارگزاران سیاسی ایجاد کردند که قلع و قمع بسیاری از نهادها و موسسات صنعتی و تجاری آن هم با پوششی قضایی و پشتیبانی افکار عمومی ناآگاه اما غضبآلود چنان جامعه را تهی کرد که امروز برای تاسیس هر نهاد صنعتی نیازمند میلیاردها ریال هزینه و سرمایهگذاری ملی اسـت.
اگرچه جامعه در سالهای دهه 70 به چنین باوری دست یافت که حذف یکباره همه ثروتهای ملی حاصل از رنج و مشقت سالها کار و تلاش کارآفرینان ایرانی یکی از خطاهای استراتژیک در اقتصاد کلان ملی بود اما بنا به ساختار درهم پیچیده قوانین و سیاستگذاریها، اقتصاد ملی نتوانست خود را از ورطه اقتصاد دولتی رهایی بخشد. نتیجه آن شد که بخشی از کارآفرینان ملی که در سالهای دهه 40 و 50 به شهرت ملی دست یافته بودند و پس از انقلاب از کشور رانده شده بودند، با تتمه سرمایه خود مجدداً به کشور بازگشتند اما پس از سالها تلاش نتوانستند خود و جایگاه نهادی خود را در اقتصاد ملی بیابند.
چه آنکه بنیاد اقتصاد کشور بر اساس ساز و کار دولت و نهادهای دولتی مدیریت میشد و بخش دیگری از اقتصاد که به نوعی به بخش خصوصی سپرده شده در دست شرکتها و نهادهای شبهدولتی قرار داشت. چنین ساختاری، امکان مانور به بخش خصوصی مولد آن هم ناآشنا به ساحت قدرت را نمیداد. بالاخره این سالها به سردرگمی این بخش از اقتصاد ملی گذشت و راهکاری برای عبور از آن اندیشیده نشد.
اما آنچه جامعه اقتصادی ایران را هوشیار کرد سهمی از بخش صادرات ایران بود که به تدریج در اثر فقدان کارآفرین خبره و توانمند به کشورهای رقیب واگذار میشد. آن زمان که سهم صادرات ایران در آسیایمیانه به کشورهای ترکیه و اروپایی سپرده شد اولین شیپور بیدارباش بود که جامعه اقتصادی ایران به خود آمده تا از این پس سرمایههای ملی خود را به هر دلیل و بهانهای از خود نراند. اگرچه ضربههای نهایی فقدان کارآفرین ملی به اقتصاد دولتی زمانی وارد آمد که ایران در مناسبات اقتصادی، حتی به کشورهای دوست و همسایه خود نیز باز هم با خوشهچینی ماهرانه رقبایی چون چین و ترکیه باخت.
بازار وسیع و بکری که در عراق با هزار خون دل به دست آمده بود و به گسترش تنگاتنگ همکاریهای دو کشور منجر شده بود آنچنان به سستی و کرختی بنگاههای نیمهدولتی و فعالان ناآشنا به اقتصاد منطقه و تاکتیکهای رقبا گرفتار آمد که طی چند سال اخیر به تدریج سهم خود را از دست داد. سهمی که میتوانست یکسوم از زیان ناشی از کاهش درآمد نفت کشورمان را جبران کند.
روایت فراز و فرود زندگی کارآفرینان
شاید هیچ نوشتهای نتواند به اندازه چهار کتاب اخیر علیاصغر سعیدی روایتگر مشکلات سرمایهگذاری و سرمایهداری و کارآفرینی در اقتصاد ایران باشد. چهار تحقیق مهم جامعهشناس آزادیخواه نشان میدهد کارآفرینی در اقتصاد ایران دستکم در نیمقرن گذشته، سه دشمن همیشگی داشته اسـت. بوروکراتها، چپگراها و روشنفکران. بوروکراتها مانع عملیاتی شدن ایدههای خلاقانه سرمایهگذاران میشدند. چپگراها بر سرکوب سرمایهدار میکوفتند و روشنفکران جادهصافکن مصادرهها و سلب مالکیت بودند.
فکر میکنید این دیدگاه غیرمنصفانه اسـت؟ کتاب تازه علیاصغر سعیدی «موقعیت صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی» را بخوانید. داستان زندگی و کارنامه علی خسروشاهی و برادرانش. علیاصغر سعیدی در این کتاب توضیح میدهد که چگونه بوروکراتها مانع کار او و برادرانش میشدند. چپگراها چه بر سر او و کارخانههایش آوردند و در نهایت اینکه وقتی از سلب مالکیتهای ابتدای انقلاب جان سالم به در برد، روشنفکران چه راهحلی برای مصادره اموالش پیشنهاد کردند. علی خسروشاهی در نهایت، ایران را ترک میکند. در حالی که هیچ سند و مدرکی دال بر فساد، رابطه با دربار و حقکشیهای او و خانوادهاش پیدا نشد.
آثار علیاصغر سعیدی که روایتگر فرازها و فرودهای زندگی کارآفرینان بزرگ ایران اسـت، به چند دلیل مهماند و قابل توجه. سعیدی محققی اسـت که برای تدوین کتابهایش میز و کامپیوتر را رها کرده و مدام سفر میکند تا روایتهای دستاول و مستند از زندگی کارآفرینان ایرانی تهیه کند. در زمانهای که بیشتر جامعهشناسان و روشنفکران ایرانی، در نکوهش کارآفرینان سخن میگویند و قلمفرسایی میکنند، این فارغالتحصیل کالج رویال هالووی دانشگاه لندن به عمق زمانه و زندگی آنها نقب میزند و سعی میکند تصویری متفاوت از کسبوکار آنها ارائه کند. او به تنهایی چهار تحقیق باارزش درباره چهار خانواده کارآفرین ایرانی روانه بازار نشر کرده که هرکدام روایتگر گوشهای از رنجها و مرارتهای آنها در دوره کسبوکارشان اسـت.
علیاصغر سعیدی جامعهشناسی اقتصادی را در کالج رویال هالووی دانشگاه لندن به پایان رسانده و در حال حاضر دانشیار جامعهشناسی اقتصادی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مدیر گروه برنامهریزی اجتماعی این دانشکده اسـت. او از سال 1378 تا سال 1382 در مقام همکار تحقیقاتی به پژوهش در زمینه تاریخ شفاهی اقتصادی ایران در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه لندن مشغول بوده و تاکنون چهار کتاب در شرححال و کارنامه صنعتگران مدرن دوره پهلوی منتشر کرده اسـت. سرمایهداری خانوادگی لاجوردی و لاجوردیان، زندگی و کارنامه رحیم متقیایروانی، زندگی و کارنامه حاجمحمدتقی برخوردار و زندگی و کارنامه علی خسروشاهی.