یکی از سایتهای ساعت و تقویم رسمی ایران که بالاترین رتبه را در میان سایرین دارد، اقدام به درج مناسبتهای عجیب و تحریف شده کرده و متولی این سایت هم از کارشناسان اسراییلی فرم استخدام میگیرد.
به گزارش مشرق، یکی از سایتهای فارسی زبان که خود را ساعت و تقویم رسمی ایران معرفی کرده و با دامنه "ir" نیز ثبت شده، تقویم عجیبی را از ایران در پایگاه خود ارائه کرده است.
هنگامیکه به این سایت مراجعه میکنیم، مناسبتهای مقابل روزهای 10 و 13 آبان ماه به ترتیب با عنوان "جشن هالووین" و "اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام و آغاز بحران گروگانگیری" قید شده است.
گذشته از جشن هالووین که یکی از جشنهای سنتی مغرب زمین به حساب میآید، از تسخیر لانه جاسوسی به عنوان اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام یاد کرده و همچنین این اقدام را مترادف با بحران گروگانگیری دانسته به گونهای که انگار تقویم را از دید آمریکاییها نگاشته است؛ این موارد میتواند نشان از خط فکری متولیان این سایت که هنوز مشخص نیست وابسته به کجا است، دارد.
با تنها لینکی که در پایین صفحه این پایگاه قرار دارد به سایت دیگری با عنوان رادکام هدایت میشویم که فعالیت آن پیرامون فروش دامنه، هاست، نرمافزار فروشگاه آنلاین و طراحی سایت است.
در بخش درباره رادکام "ساعت و تقویم رسمی ایران" و "موتور جستجوی ریسمون" به عنوان وبسایتهای این مجموعه نام برده شده است.
نکته قابل تأملتر اینکه وقتی به بخش تکمیل فرم استخدام در این شرکت میرویم، متوجه میشویم که شرایط استخدام برای کارشناسان کشورهایی از جمله اسراییل هم دیده شده است.
با این حال موضوع را از ابوالقاسم خداوردی - مسئول سابق نشر دیجیتال وزارت ارشاد- جویا شدیم تا ببینیم نحوه برخورد دستگاه ناظر در امر فرهنگی و دیجیتال با این قبیل موارد چگونه است.
وی با بیان اینکه چنین سایتی علیرغم تأکیدات چندین باره در پایگاه ساماندهی ثبت نشده و به بالتبع لوگوی هوشمند هم دریافت نکرده است، اظهار کرد: با مسئول این سایت تماس گرفتیم و مراتب را جویا شدیم اما اعلام کردند که در جریان این موضوع نبودند.
او افزود: آنطور که ادعا کردند قوانین و ضوابط را نمیدانستند و ما هم به آنها گفتیم کلیه سایتهایشان را در ساماندهی ثبت کنند و بلافاصله درخواست لوگوی هوشمند دهند تا بعد از آن وارد مرحله دریافت لوگوی فرهنگی شوند.
مسئول سابق نشر دیجیتال ارشاد همچنین این را هم گفت که مسئولان سایت تایم نمیدانستند که هالووین جشنی غربی است و ربطی به ایران ندارد.
خداوردی تصریح کرد: با این حال چون مدعی هستند که در جریان روند قانونی ثبت سایت نبودند، مهلت ثبت را در مرکز رسانههای دیجیتال و دریافت لوگوی هوشمند به آنها میدهیم و بعد از آن کارشناسان ما به طور مرتب فعالیتهای آن را تحت نظارت میگیرند.
وی همچنین گفت: با این حال چون کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه یکی از تصمیمگیرندگان در برخورد با سایتهای دارای محتوای نامناسب است، گزارشی از فعالیت این سایت که مالکیت آن هنوز مشخص نیست را به کمیته مذکور ارائه میکنیم.
کم آبی یک سری پیامدهایی به دنبال دارد.منابع آب تجدید پذیر کل ایران به ۱۳۰ میلیارد متر مکعب بالغ میگردد. مطالعات و بررسیها نشان میدهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹/۵ میلیارد متر مکعب جهت مصارف بخشهای کشاورزی،
صنعت و معدن و خانگی برداشت میشده است که حدود ۸۳ میلیارد متر مکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵/۵ میلیارد متر مکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشته است. با توجه به میزان منابع آب و سرانهٔ مصرف،
ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایست که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با باﻻترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تﺃمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت.
حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه میباشند. براساس شاخص فالکن مارک، کشور ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. با توجه به اینکه در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی حدود ۶۹ درصد از کل آب تجدیدپذیر سالیانه مورد استفاده قرار میگیرد،
براساس شاخص سازمان ملل، ایران نیز اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بر اساس شاخص مؤسسه بینالمللی مدیریت آب نیز، ایران در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بنا بر شاخصهای ذکر شده، کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ باید بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید
که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد. بزرگترین بحران در آینده ایران روزنامه واشنگتنپست در تیرماه ۱۳۹۳، اعلام داشت ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. واشنگتن پست، بحران ایران را ناشی از برنامهریزی نادرست در دوران جمهوری اسلامی دانسته است.
در خردادماه سال ۱۳۹۳ خورشیدی، خبرگزاری جهانی طبیعت با انتشار خبری، بحران شدید آب را برای ایران بزرگترین چالش در دوران معاصر خواند. در این گزارش آمدهاست که بر اساس مستندات راهبردهای بینالمللی آینده (FDI)، ایران از سالها پیش در معرض بحران آب قرار داشته است،
اما در سه دهه اخیر برای آن گامی برداشته نشدهاست. این گزارش حاکی از آن است که ایران از مرحلهٔ آمادگی برای خطر عبور کرده و هماکنون در خطر قرار دارد. عیسی کلانتری، که در دههٔ ۱۳۷۰ وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی ایران بوده است، بحران آب در ایران را تهدیدآمیزتر از خطر اسرائیل خوانده است.
وی که مسئول وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده است در بهمن ماه ۱۳۹۳ وضعیت آب در ایران را چنین شرح داده است:از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود ۳۵ سال پیش برداشت اضافه از منابع آبی کشور نداشتیم اما در این ۳۵ سال فقط ۱۲۰ میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزار ساله که حدود ۷۵٪ آبهای شیرین زیر زمینی بود
را مصرف کردیم که حدود ۷۵ میلیارد متر مکعب آن در ۸ سال گذشته بوده است. یعنی منابع را تاراج کردیم. جمعیت را افزایش دادیم غافل از اینکه این جمعیت باید در یک کشور آباد زندگی کند. بدون توجه به نیازهای جمعیت، منابع کشور را برای رفع نیازها به تاراج گذاشتیم. امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد،
از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه. ما امانتدار بسیار بدی برای این تمدن ۷۰۰۰ ساله بودیم، در استاندارد جهانی هر کشوری که ۲۰درصد از آبهای تجدید پذیرش را هر سال استفاده کند هیچ خطری از نظر منابع آب متوجه اش نیست. اگر ۲۰ تا ۴۰درصد استفاده شود به شرطی که برنامه ریزی باشد در خطر هستند اما به شرط مدیریت میتوانند
در دراز مدت منابع آب را تأمین کنند. اما اگر بالای ۴۰درصد استفاده کنند وارد بحران شدهاند. دو کشور در دنیا بالای ۴۰درصد استفاده میکنند، اولی مصر است با ۴۶درصد و ایران با ۸۵درصد. این یعنی به زودی همه جای ایران مثل گاوخونی خشک خواهد شد. حتی امروز هم دیر شده است.
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در راستای وظیفه ذاتی خود به سه مدل از گوشیهای آیفون تأییدیه دائم داد.
در این راستا اخیرا سه مدل از گوشیهای آمریکایی آیفون را مورد بررسی قرار داده و اعتبار سه سالهای را برای آنها صادر کرده است.
براساس بررسیهای رگولاتوری سه مدل از تلفنهای همراه اپل با عنوان آیفونهای SE، 7 و 6S مورد بررسی قرار گرفته و تأییدیه دائم آنها توسط این نهاد نظارتی صادر شده است.
مشرق:توسعه سلاح های هجومی برای نیروهای پیاده چندین سال است که به صورت جدی و هدفمند در جمهوری اسلامی ایران دنبال و طرح های گوناگونی در سالهای اخیر به این منظور معرفی شده است. پروژه سلاح های خیبر و سما از جمله نمونه های قدیمی تر و پروژه های فاتح و فجر ۲۲۴ از جمله طرح های جدیدتر در این بخش محسوب می شوند.
به عنوان مثال جهاد خودکفایی نیروی زمینی سپاه اخیرا طرح فاتح خود را کاملا ارتقاء و سلاح مذکور را با ظاهری متفاوت و شبیه به اسلحه تهاجمی HK-416 ساخت آلمان توسعه داده است. سال گذشته و در جریان نمایشگاه ایپاس نیز سازمان صنایع دفاع اسلحه فجر ۲۲۴ را در معرض دید عموم قرار داده بود که شباهت های ظاهری و داخلی با اسلحه معروف ام ۴ داشت.
البته ممکن است این سوال مطرح شود که چرا چند نوع اسلحه انفرادی مختلف توسط صنایع دفاعی کشورمان طراحی و در نمونه های اولیه ساخته شده که باید گفت با توجه به نوع نیازهای مختلف نیروهای مسلح کشورمان، یگانهای مذکور نیازمند چند نوع سلاح مختلف هستند و در عین حال، باید انواع مختلفی از این تجهیزات، تولید و توسط کارشناسان مجرب آزمایش شده تا در نهایت، نمونه های برتر و موفق وارد چرخه تولید انبوه شوند.
اما در نمایشگاه ایپاس امسال نیز سازمان صنایع دفاع با یک سلاح جدید هجومی خبری خوش به مراجعان و علاقمندان به ارتقاء توان دفاعی کشورمان داد که نام آن فعلا «مصاف» اعلام شده است. نگاهی به مشخصات و ویژگی های خاص این سلاح بار دیگر شباهت های خاصی با طرح موفق HK 416 را به ذهن متبادر می کند. اما قبل از این که به معرفی مصاف بپردازیم بد نیست نگاهی به HK-416 داشته باشیم.
وقتی آلمان به داد صنایع اسلحه سازی آمریکا رسید
اچ کا ۴۱۶
نیروهای ویژه آمریکا نیز عمدتا از مدل کوچکتر ام ۱۶ یعنی ام ۴ بهره می بردند. اما بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به عراق و افغانستان، مشکلات نیروهای ویژه آمریکا در شرایط سخت آب و هوایی این دو کشور باز هم باعث گیر کردن ام ۴ های آمریکایی شد. آمریکایی ها که از این مشکلات به تنگ آمده بودند دست یاری به سمت شرکت آلمانی هکلر اند کوخ دراز کرده و قرار شد تغییرات گسترده ای بر پایه ام ۴ ایجاد شود.
آما آنچه که آلمان ها برای ام ۴ آمریکایی انجام دادند، نصب سیستم فشار غیر مستقیم گاز باروت بود که آنها این مدل را توسعه دادند. این سیستم پیش از این بر روی سلاح G-36 ساخت همین شرکت نصب شده بود. در این سیستم بخش زیادی از گاز حاصل از احتراق باروت درون فشنگ که با آن مکانیزم سلاح فعالیت می کند از سلاح خارج می شود. هر چه این گاز کمتر باشد احتمال گیر کردن سلاح کمتر بوده و قطعات داخلی آن نیز کمتر گرم می شود.
لازم به ذکر است که این حرارت زیاد در سلاح هایی با مکانیزم فشار مستقیم مثل ام ۴ باعث از بین رفتن مواد چرب مثل گریس که برای کار کردن بهتر قطعات بر روی آنها مالیده می شود، شده و در نهایت باعث گیر کردن سلاح می شود.
مصاف؛ طرحی جدید برای سلاح هجومی آینده ایران
اما با این توصیف اولیه از HK -416 آلمانی به سراغ مصاف ایرانی می رویم. طرح کلی این سلاح بر اساس پلتفورم خانواده ام ۱۶، ام ۴ یا اچ کا ۴۱۶ است. این اسلحه بدون خشاب وزنی در حدود ۳ کیلوگرم دارد. وزن فجر ۲۲۴ بدون خشاب ۳ کیلو و ۲۰۰ گرم، این عدد برای کلاشینکوف روسی ۳ کیلو و ۴۷۰ گرم و برای ژ-۳ آلمانی بیش از ۴ کیلو است.
اسلحه هجومی مصاف
همان طوری که مشاهده می شود ۲۰۰ گرم از وزن سلاح کاسته شده است که این خود یک گام بسیار مهم در زمینه افزایش کارایی سلاح محسوب می شود. وزن کمتر یعنی راحتی بیشتر سرباز برای استفاده از سلاح و از طرف دیگر توان حمل مهمات بیشتر بدون افزایش کلی بار همراه سرباز مورد نظر.
این اسلحه با گلوله های ۴۵*۵٫۵۶ میلی متری مسلح شده و از خشاب های ۲۰ یا ۳۰ تیری استفاده می کند. مکانیزم آن فشار غیر مستقیم گاز باروت است که در بالا به اثرات مهم و قابل توجه آن اشاره شد. نواخت تیر سلاح در حدود ۷۰۰ الی ۱۰۲۵ گلوله در دقیقه و برد موثر آن در حدود ۳۵۰ متر است. سرعت دهانه گلوله نیز بین ۸۵۰ الی ۹۵۰ متر بر ثانیه است.
اسلحه مصاف
لوله این سلاح بر اساس طراحی hammer forged یا اصلاحا چکش کاری ساخته شده و از توان مقاومت و عمر بسیار بالاتری نسبت به لوله های عادی برخوردار هستند. تعداد خان در این سلاح نیز ۶ عدد راستگرد است.
لوله اسلحه مصاف
بر روی سلاح همچنین مکانیزم گلنگدن ambidextrous نصب شده است که امکان استفاده آسان از سلاح را هم به کاربران چپ دست و هم راست دست می دهد. بر روی سلاح نیز ریل های مخصوص نصب انواع سامانه های اپتیکی و وسایل دیگر مثل چراغ قوه و هدف گیر لیزری نیز نصب شده است.
با توجه به تجارب به دست آمده از مستشاران کشورمان در نبردهای مهم سوریه و عراق، به نظر می رسد کوله بار کارشناسان و طراحان ایرانی برای خودکفایی و خوداتکایی در زمینه ساخت تجهیزات انفرادی سنگین تر از قبل شده و نمونه های موفق از تولیدات این بخش، به زودی در دستان رزمندگان ایرانی جاخوش خواهد کرد.
جام جم آنلاین: «برای آن ها که به دنبال تجربه های جدید هستند، ایران کشوری است مملو از جاذبه های کمتر شناخته شده که با زیبایی و قدمت تاریخی شان، دیگر مکان های مشهور را به مبارزه می طلبند.»این جمله آغازین گزارشی است که «CNN» با محوریت معرفی پنج مقصد گردشگری کم و بیش گمنام در ایران منتشر کرده است.این شبکه آمریکایی در گزارش خود از تخت جمشید و عالی قاپو و کاخ گلستان گذر کرده و دست روی پنج جاذبه تاریخی کشورمان گذاشته که شاید کمتر میان گردشگران خارجی شناخته شده باشند.
قلعه رودخان
این قلعه قدیمی که در میان جنگل های انبوه و مرطوب شمال گیلان پنهان شده، «قلعه رودخان» نام دارد که قدمت آن به دوره ی پیش از اسلام در ایران باز می گردد. در حالی که این مکان از نواحی پرطرفدار میان ایرانیان است، توریست های خارجی کمتر از آن اطلاع دارند. برخی از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانیان و مقارن با حمله اعراب به ایران دانسته اند. در دوره سلجوقیان این قلعه تجدید بنا شد.
مسیر سربالایی جنگل تا رسیدن به قلعه که بین دو قله ی سرسبر واقع است، بیش از یک ساعت پیاده روی دارد. به همین دلیل است که محلیان «رودخان» را «قلعه هزار پله» می خوانند. پس از بازدید از این بنای تاریخی و پایین آمدن می توانید در رستوران و غذاخوری های جاده فومن از خوردن غذاهای ایرانی از جمله «ترش کباب» لذت ببرید.
دیوار قلعه 1500 متر طول دارد و در آن 65 برج و بارو قرار دارد. این قلعه در ارتفاع حدود 700 متری از سطح دریا واقع شده و در کنار آن رودخانه ای به همین نام جاری است.
عمارت بخردی
کاروانسرایی 400 ساله از عهد صفویان در اصفهان وجود دارد که با اتاق های متعددش میزبان مسافران دوره قاجار هم بوده است. عمارت بخردی اکنون عنوان قدیمی ترین اقامتگاه در دست بازسازی در ایران را یدک می کشد. پنجره هایی با شیشه های رنگارنگ که از دوره های صفوی و قاچار باقی مانده، با مبلمانی از جنس چوب چنار جلوه ای دوچندان به این خانه بخشیده است.
مهمانسرا در میان باغ هایی پر از میوه و گل های وحشی واقع شده و از پنج سال پیش توسط «مرتضی بخردی» طراح داخلی و کارشناس بازسازی در دست نوسازی است. این طراح معتقد است این خانه متعلق به منجمی از عهد صفویان بوده و حتی درهای ساختمان اصلی که به سمت اتاق های طبقه بالا باز می شوند، درهای سنگین و چوبی اصل هستند که با چوب درخت چنار بازسازی شده اند. این مهمانسرا حتی میان اصفهانی ها نیز چندان شناخته شده نیست و شهرت آن دهان به دهان چرخیده است.
گنبد سلطانیه
در شمال غرب استان زنجان، یکی از جاذبه های گردشگری ایران که به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده واقع است. آرامگاه «اولجایتو» در سلطانیه یکی از بزرگ ترین گنبدهای جهان را داراست. این گنبد بین سال های 1302 تا 1312 میلادی در شهر سلطانیه، پایتخت حکومت ایلخانیان روی قبر هشتمین حاکم ایلخانی واقع شده است.
گرچه بیشتر کاشی ها و نمای بیرونی ساختمان، رنگ و لعاب شان را به گذر سالیان باخته اند، آجرکاری ظریف، کاشی های رنگی و طراحی داخل آرامگاه تا حد زیادی از چنگ زمان جان سلام به در برده اند.
گفته می شود ساختار دولایه این گنبد، الهام بخش ساخت «تاج محل» که از مهم ترین جاذبه های گردشگری هند به حساب می آید، شده است. «اولجایتو» که مادری مسیحی داشت و بعدها به دین اسلام گروید، گنبد سلطانیه را برای گردآوری و نشانه های مذهبی بنا کرد، اما وقتی با مخالفت هایی مواجه شد، این مکان را به عنوان آرامگاه خود برگزید. در مسیر بازگشت به زنجان هم می شود از غذاهای سنتی ایرانی از جمله دیزی، کباب بره یا سوپ نخود لذت برد.
هتل صخره ای کندوان
حدودا 30 مایل که از سمت شمال غربی تبریز فاصله بگیرید، به روستایی صخره ای می رسید که کندوان نام دارد. مردم این منطقه در غارهایی زندگی می کنند که در دل سنگ های آتشفشانی کوه سهند تراشیده شده اند.
هتل لوکس کندوان در دل روستایی 800 ساله واقع است، اما اتاق های غارگونه اش کاملا به امکانات مدرن مجهز است. طبق افسانه های محلی، آب معدنی که از کوه سهند سرچشمه می گیرد و خاصیتی پزشکی دارد، از بهشت عدن نشأت گرفته است.
مسافران می توانند برای به دست آوردن آرامش و جذب خاصیت شفابخشی در این آب ها غوطه ور شوند. همچنین در برخی اتاق ها وانی وجود دارد که آب معدنی مستقیما از طریق لوله کشی به آن هدایت می شود.
برج طغرل
برج طغرل، بنایی متعلق به دوره سلجوقیان در شهر ری است. ری در حاشیه جنوبی تهران، پایتخت ایران واقع است. ری که همیشه زیر سایه ی دید مسافران مشتاق به نواحی شمالی شهر تهران قرار دارد، قدیمی ترین منطقه ی استان است که خانه ی بناهای تاریخی ارزشمندی از جمله بازار 500 ساله ی صفوی است.
برج طغرل در واقع آرامگاه «طغرل بیگ» پادشاه سلجوقی است که پیش از حمله مغول ها در اوایل قرن سیزدهم ری را مرکز حکومت خود قرار داد.
پس از تماشای این میراث معماری تاریخی، می توانید از ری (جاذبه تمدن اسلامی) به منطقه ارامنه نشین تهران بروید و از قهوه ها و شیرینی های «کافه نادری» بچشید؛ قهوه خانه ای که همچنان ظاهر سنتی اش را حفظ کرده و از قدیم پاتوق نویسندگان بزرگ ایرانی بوده است.
نوتلا از دهه 60 میلادی به دنیا عرضه شد و با وجود ترکیب بسیار ساده اش که شامل کاکائو، شکر، روغن پالم و فندق بود، با سرعتی زیاد به یک خوراکی پرفروش جهان تبدیل شد و راهش را به سبک زندگی مردم اروپا باز کرد.
نو مثل نوتلا
نوتلا در ایران پدیده کاملا تازه واردی است و می توان آن را محصول دهه 80 شمسی دانست. در دهه 60 که بالکل خبری از محصولات خوراکی خارجی نبود و اگر هم بود، عرضه آن محدود می شد به یک یا دو سوپرمارکت مشهور در پایتخت.
در دهه 70 و بعد از رونق گرفتن واردات هم نوتلا نتوانست جایی بین محصولات خوراکی محبوب برای خودش باز کند و نحوه ورودش منحصر می شد به سوغات آوردن توسط مسافران به صورت یک علاقه شخصی تا یک کالای عمومی.
ناگفته نماند در آن زمان عمده واردات شکلات خارجی به کشور از ترکیه صورت می گرفت و از آن جا که ترک ها هم در تولید شکلات صبحانه دستی بر آتش داشتند، زمینه به شکل کمرنگی برای ورود اژدها مهیا شد. در دهه 80 ورود شکلات های اروپایی به کشور شدت گرفت و نوتلا در کنار برادرش Kinder به یکی از ارکان اصلی واردات خوراکی تبدیل شد اما مصرف آن همچنان محدود بود و تبدیل به خرده فرهنگ نشده بود.
با گسترش شبکه های اجتماعی در اواخر دهه 80، شهرت نوتلا در کشور افزایش پیدا کرد و جوانان ایرانی هم همپای فرنگی ها، عکاسی و تجلیل از این شکلات را در دستور کار قرار دادند. در کنار مزه، اسم خوش آهنگ، بسته بندی خوش آب و رنگ و فتوژنیک(!) بودن این محصول، ذائقه آن هایی را که از قافله عقب بودند هم قلقلک داد و نوتلا در دهه 90 شمسی تبدیل شد به ستاره محصولات خوراکی در فضای مجازی. نشان به آن نشان که از زمان اوج گیری اینستاگرام در ایران که مربوط به همین دهه است، ایرانی های عزیز تا به حال 46 هزار بار از هشتگ#نوتلا در این شبکه اجتماعی استفاده کرده اند، ضمن این که سهم هموطنان مان از شش میلیون و 400 هزار هشتگ انگلیسی نوتلا هم کم نیست!
تب نوتلا این اواخر به جایی رسید که بعضی ها با انتشار عکسی از یک جعبه پنیر ساده ایرانی زیر آن می نوشتند: صبحانه واقعی 90درصد نوتلاخورهای اینستا! و طبعا منظورشان این بود که حتی آن هایی که استطاعت خرید نوتلا را ندارند هم برای عقب نماندن از قافله وارد بازی شده اند!
در همین گیر و دار چشم و هم چشمی نوتلاخوری بین جوانان وطنی، کی آدم تیزهوش و فرصت طلب با استفاده از این تب، کسب و کاری راه اندازی کرد که ظرف مدت تقریبا شش ماه، جامعه را درنوردید.
تابستان 1394 عابرانی که در خیابان اندرگو مشغول رفت و آمد بودند، توجه شان به تابلوی مغازه ای جلب شد که عبارت Nutella با همان فونت آشنای نوتلا روی آن به چشم می خورد. این مغازه کوچک به عرضه دسرها و محصولاتی پرداخت که پایه اصلی همه آن ها نوتلا بود.
«امید اصلی»، موسس نوتلابار احتمال تبلیغ محصولاتش را توسط خود مردم و از طریق شبکه های اجتماعی داد. این ترفند جواب داد و چند ماه بعد شعبه دوم آن افتتاح شد، خوره های نولتا سریعا این پدیده جدید را کشف کردند و با خوشحالی تصاویر محصولات آن ها را با هشتگ #نوتلابار در صفحات شخصی به اشتراک گذاشتند و تعداد عکس هایی که با این هشتگ در اینستا پست شد، از مرز چهارهزار تصویر عبور کرد.
تب نوتلابار به مرور شدیدتر شد و بعد از موفقیت شعبه دوم که در زمستان سال گذشته، ظرف مدت شش ماه این برند صاحب حدود 30 شعبه دیگر در سراسر کشور شد! صاحب این محصول در ایران طالب سوددهی پرسرعت بود، به همین دلیل قیمت خرید تابلو و فروش نمایندگی را چندان بالا نبرد تا برندش با سرعت عجیبی در تمام شهر تهران و در شهرهای بزرگ کشور پخش شود.
از اوایل سال جاری نوتلابار دیگر خودش را به عنوان یک پدیده مطرح کرده بود و هر جا می رفتید یک مغازه کوچک سفیدرنگ با نوشته نوتلابار می دیدید و یک صف عجیب جلوی آن. بعد از تهران شهرهای رشت، کرج، مشهد، کلارآباد، یزد، نور، اصفهان، سلمان شهر، قزوین و بابل هم به جرگه مبتلایان به این تب پیوستند.
با فراگیر شدن این تب، کم کم حساسیت ها نسبت به آن بالا رفت. ابتدا خبر رسید فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان غربی «نوتلابار» اشکال گرفته و واژه پیشنهادی جایگزینش هم «نان داغ، شکلات داغ» است.
این خبر خیلی زود دستمایه بحث در فضای مجازی شد و چند روز بعد هم فرهنگستان آن را تکذیب کرد اما جمع شدن تابلوی «نوتلابار» از سردر نمایندگی ها با استفاده از ترکیب «شکلات» به اضافه محله آن نمایندگی در تابلوی مغازه، نشان داد فراگیرشدن این برند کاملا خارجی در جامعه موجب بروز نگرانی هایی شده.
آن تابلوهای فرهنگی نشان جمع شد اما تب نوتلاخوری کماکان ادامه دارد و اگر سری به صفحه رسمی این محصول در اینستاگرام که 55 هزار فالوئر دارد بزنید، تقریبا هر دو هفته یک بار خبر افتتاح شعبه جدیدی از آن در یک نقطه از تهران یا ایران منتشر می شود تا مشخص شود این جو دست کم تا پایان سال شیب صعودی خواهدداشت.
همزمان با اوج گیری کار نوتلابار در ایران، بلافاصله سر و کله برندهای مشابهی که دقیقا همان محصولات را با کمی تغییر عرضه می کردند، پیدا شد. نام برند تمامی این جدیدالورودها هم ترکیبی از اسم «نوتلا» با یک پسوند نظیر «لند»، «پلاس» و... بود. عجیب این که یکی از این نمایندگی های به ظاهر جعلی یک بار مدعی شد فروشگاه های اصلی در تولید محصولاتشان به جای نوتلا، از شکلات «فرمند» استفاده می کنند!
این تعدد برند باعث شد در مورد سرمنشاء نوتلابار کنجکاو شویم و ببینیم آیا اساس چنین نشانی به این شکل در خارج از کشور هم وجود دارد یا نه؟ پاسخ تا حدی مثبت است. نوتلا بار در خارج از ایران هم هست اما نه به این شکل و در قالب یک برند مجزا. یک سلسله فروشگاه زنجیره ای تولید و عرضه موادخوراکی در دنیا وجود دارد به اسم Eataly.
در برخی از شعبه های این فروشگاه غرفه هایی هست به نام «نوتلابار». با توجه به طیف محصولات عرضه شده در آن و آب و رنگ غرفه هایش، به نظر می رسد نوتلابار ایرانی با الهام از آن در داخل به راه افتاده اما این که همتای وطنی نوتلابار به صورت رسمی از نسخه فرنگی اش مجوز نمایندگی دارد یا نه محل ابهام است، چرا که نوتلابارهای خارجی زیرمجموعه همان فروشگاه های Eataly هستند و به صورت مجزا از آن مجموعه ها وجود خارجی ندارند، در حالی که آن مجموعه در ایران نمایندگی یا مجوز فعالیت ندارد.
یک مورد بامزه دیگر هم هست، این فروشگاه در سرتاسر جهان مجموعه 28 شعبه دارد و توزیع آن به این شکل است؛ قاره آمریکا چهار شعبه دارد (سه شعبه آمریکا، یک شعبه برزیل)، در آسیا شش شعبه (سه شعبه ژاپن، یک شعبه دوبی، دو شعبه کره جنوبی) و در اروپا 18 شعبه (16 شعبه ایتالیا، یک شعبه آلمان و یک شعبه ترکیه)، در حالی که تعداد شعبه های نوتلا بار در ایران قریب به 30 شعبه است که همین موضوع ابهام قضیه را دوچندان می کند.
ضمن این که نمایندگی رسمی هر محصول مطرح بین المللی موظف به داشتن وب سایت، شماره نمایندگی و گواهی نمایندگی از مبدا است، در صورتی که چنین چیزی در مورد این محصول در ایران به چشم نمی خورد و در وب سایت رسمی Eataly هم اشاره ای به وجود نمایندگی در کشورمان نشده.
شما برای گرفتن یک شعبه از نوتلابار وطنی باید رقمی در این مایه ها هزینه کنید.خوراکی های دیگری که مثل یک تب در کشور فراگیر شدند
آیس پک
وقتی در مرداد سال 1385 اولین شعبه فروشگاهش را که در آن بستنی شل شده با موز به فروش می رسید، تاسیس شد کسی فکر نمی کرد در کمتر از شش ماه «آیس پک» صاحب 100 نمایندگی در سرتاسر ایران شود! اما سیاست بازاریابی که بر سوددهی و گسترش سریع بنا شده بود، آیس پک را به یکی از پدیده های مهم و البته گذرای تاریخ محصولات خوراکی تبدیل کرد.
سرنوشت: هنوز هست ولی با دوران اوجش فاصله ای نجومی دارد.
دهه 80 نقطه عطفی در زمینه تنوع بخشی به بازار محصولات خوراکی بود. ذرت های لیوانی هم محصول این دوره هستند. این خوراکی های سالم و لذیذ در دوره ای در کشور باب شدند که تب پاساژگردی بین جوان ها بسیار داغ بود و مقابل در ورودی تمام پاساژهای معروف، بساط فروش «کاپ کورن» با طعم های مختلف برپا بود.
سرنوشت: به شیوه ای نجیبانه به حیات خودش ادامه می دهد، با کمترین میزان افت و خیز.
محصول اواخر دهه 80 است. فرچیپس نان علاقه تمام نشدنی بشر به موضوع «سیب زمینی سرخ کرده» را خورد. برش های گرد و نازک سیب زمینی به شکل چیپس که بعد از سرخ شدن به رنگ طلایی در می آمد، بعد از اضافه شدن کمی ادویه و پودر پنیر کاملا مقاومت ناپذیر بود!
سرنوشت: در بعضی از پاساژهای قدیمی همچنان قابل رویت است.
خبرگزاری آریا-نخستین کاوش مشترک باستان شناسی ایران و اتریش پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تپه آنا قیزلی ،دارای آثاری ازدوره اورارتویی صورت گرفت .
به گزارش خبرگزاری آریا،غلام شیرزاده سرپرست ایرانی هیأت کاوش تپه آناقیزلی روستای چورس با اعلام این خبر گفت :کاوش باستان شناسی تپه آناقیزلی نیمه مهر ماه امسال با مشارکت تیم مشترک از دانشگاه اینسبورگ اتریش به سرپرستی درویش زاده و هیات ایرانی به سرپرستی اینجانب به انجام رسید.
این باستان شناس اظهار داشت : بر اساس تفاهم نامه ای که در ابتدای سال 1394 میان دانشگاه اینسبورگ اتریش و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، به امضا رسید، یک برنامه 4 ساله برای مطالعه و کاوش باستان شناسی در تپه آناقیزلی تدوین شد.
او گفت :در فصل اول این پروژه که مطالعات ژئومغناطیس، بررسی میدانی محوطه و کاوش باستان شناسی در قالب آن در نظر گرفته شده بودنتایج عملیات ژئومغناطیس نشان داد که فضاهای معماری متعددی به همراه دیوار دفاعی در سطح محوطه وجود دارد .شهر بزرگ اورارتویی
او با بیان اینکه تپه آناقیزلی سال 1382 به شماره 9418 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده افزود : این تپه بر روی صخره طبیعی بلندی در جوار روستای چورس در فاصله 5 کیلومتری جنوب غرب شهر قره ضیاءالدین مرکز شهرستان چایپاره واقع شده است.
سرپرست ایرانی هیأت کاوش تپه آناقیزلی چایپاره این مساله را نشانگر وجود یک شهر بزرگ اورارتویی در تپه آناقیزلی چورس اعلام کرد .
به گفته این باستان شناس ، ساختارهای معماری پیش گفته در جهات مختلف محوطه گسترش یافتند و به نظر می رسد دامنه گسترش این ساختارها به جهت شمال بیشتر بوده است.
وی با اشاره به وجود دیوار دفاعی در جوانب مختلف محوطه تصریح کرد : به نظر می رسد، ساکنان تپه آناقیزلی در دوره آبادانی محوطه، دیوار تدافعی بزرگی را به دور شهر به منظور محافظت آن در مقابل دشمنان کشیده بودندکه بخش هایی از این دیوار در جهات غربی و شمالی محوطه دیده می شود.
سرپرست ایرانی هیأت کاوش در تپه آنا قیزلی گفت :در کاوشی که در بخشی از محوطه در مقیاس 8 × 8 متر به انجام رسید، آثار دیوارهای قطور سنگی به دست آمد که بر اساس یافته های سفالی بدست آمده از داخل محدوده کاوش به دوره اورارتویی تعلق دارند.
به گفته وی ، علاوه بر این هیات کاوش به منظور شناسایی دوره های فرهنگی احتمالی دیگر در محوطه، اقدام به بررسی میدانی محوطه و زمین های اطراف آن کرد.
مدیر پایگاه ملی اورارتوشناسی بسطام ، نکته مهم در طی این بررسی را وجود قطعات متعدد سفال در سطح محوطه و حتی زمین های اطراف آن اعلام کرد که به نظر می رسد، در دوره اورارتوها در این محل در کنار منازل مسکونی، کارگاه های تولید سفال نیز وجود داشته و تولیدات سفالی این محل به مراکز دیگر اورارتویی فرستاده می شدند.
او افزود :در کنار قطعات سفال، وجود ابزارهای سنگی نیز دارای اهمیت بودکه عموماً از سنگ های ابسیدین و سنگ چخماق ساخته شده اند. به گفته این باستان شناس ، برخی از این ابزارهای سنگی قدیمتر از دوره اورارتویی هستند و به احتمال زیاد مربوط به دوره نوسنگی هستند.
وی در پایان خاطر نشان ساخت که فصل دوم کاوش در این محوطه به احتمال زیاد در اردیبهشت و خردادماه سال آینده به انجام خواهد رسید.
کاوش در تپه آناقیزلی شهرستان چایپاره استان آذربایجان غربی با مجوز ریاست پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به انجام رسید .
استان بوشهر هفدهمین استان بزرگ کشور به لحاظ مساحت است
سفر به بوشهر
استان بوشهر هفدهمین استان بزرگ کشور به لحاظ مساحت است و مرکز آن بندر بوشهر است. بوشهر جزو مناطق کهن سرزمین ایران است و سابقه ی سکونت گاه های تاریخی آن به تمدن بین النهرین و حکومت ایلامیان بر می گردد. استان بوشهر از استان های بسیار گرم کشور است که دمای آن در ماه های گرم سال از مرز 50 درجه هم می گذرد و میانگین دمای سالانه ی آن در حدود 26 درجه است. این استان به دلیل وجود ذخایر بزرگ نفت و گاز (پارس جنوبی و شمالی) و نیروگاه هسته ای، به پایتخت انرژی ایران مشهور است.
استان بوشهر به واسطه ی قرار گرفتن در ساحل خلیج فارس، موقعیت مطلوبی برای صنعت صیادی و جایگاه ویژه ای در امر صادرات و واردات دارد. همین امتیازات صنعتی و اقتصادی سبب شده است تا علاوه بر مهاجرت جمعیت روستایی استان به شهرها، نیروی انسانی از استان های مجاور نیز به شهرهای استان بوشهر مهاجرت کنند. در سال های اخیر، میزان رشد جمعیت در شهرهای استان بوشهر، تحت تاثیر همین عوامل جزو بالاترین رتبه های کشوری بوده است.
استان بوشهر در زمینه ی کشاورزی و دامداری هم از استان های صاحب امتیاز است. این استان علاوه بر اینکه از مراکز کشت انبوه خرما در کشور است، مهمترین مرکز کشت گوجه فرنگی خارج از فصل به شمار می رود و در زمینه ی پرورش شتر، جایگاه ویژه ای دارد.
روستاییان استان بوشهر که شغل بیشتر آنها کشاورزی است در زمینه ی صنایع دستی هم فعالیت گسترده ای دارند. به نحوی که صنایع دستی نقش مهمی در معیشت خانوارهای روستایی دارد. محصولات تولید شده توسط این روستاییان، جزو سوغاتی های مشهور استان بوشهر است.
وجود نخلستان های فراوان در استان و هم جواری استان با خلیج فارس، باعث شده تا بیشتر سوغاتی های استان بوشهر، به خرما و دریا مربوط باشد. در ادامه شما را با سوغاتی های استان بوشهر آشنا می کنیم.
ره آوردهای خوراکی
تولید خرما و فرآورده های آن از مشاغل اصلی مردم بوشهر است و سابقه ی کشت خرما در این استان به دوره هخامنشیان بر می گردد. مرغوب ترین نوع خرما که در استان بوشهر کشت می شود، «کبکاب» نام دارد و جزو انواع خرمای صادراتی ایران است. در میان فرآورده هایی که از خرما تولید می شوند، استان بوشهر به داشتن شیره ی مرغوب خرما شهرت دارد.
تولید خرما و فرآورده های آن از مشاغل اصلی مردم بوشهر است
پنیر نخل
مغز سفیدرنگ تاج درخت خرما است که در اصطلاح محلی به آن «غاپ» می گویند. پنیر نخل طعمی شیرین دارد و بسیار مقوی است. این مغز در واقع ماده ی اولیه ی تشکیل تنه ی نخل است قبل از اینکه حالت چوبی پیدا کند. نخل داران، آن دسته از نخل هایی را که زمان ثمردهی آنها تمام شده است، انتخاب کرده، قسمت فوقانی تنه ی آنها را قطع می کنند و بخش میانی آن یعنی پنیر نخل را بیرون می آورند.
خارک پخته
در اصطلاح محلی به خرمای نارس، خارک می گویند. خارک را پس از چیدن به همراه شکر با روش مخصوصی می پزند و پس از پختن روی حصیر پهن می کنند تا خشک شود. خارک پخته پس از خشک شدن، خوش خوراک است و به عنوان شیرینی محلی مصرف می شود.
حلوای راشی
نوعی حلوای محلی است که مواد اصلی تشکیل دهنده ی آن شیره ی خرما و عصاره ی کنجد است. پس از اینکه شیره ی خرما را به قدری حرارت دادند که تغییر رنگ داد و سفید شد، عصاره ی کنجد بوداده را به آن اضافه می کنند سپس مخلوط شیره و عصاره را روی حرارت کم در مدت زمان زیادی هم می زنند تا حلوا آماده شود.
حلوا سنگک
پختن این نوع حلوا در بسیاری از مناطق استان رواج دارد. در این نوع حلوا، شیره ی خرمایی را که با حرارت دادن سفید کرده اند، با ضخامت کم در ظروفی شبیه به سینی می ریزند و قبل از اینکه سرد شود، کنجد بوداده ی فراوانی بر آن می پاشند. حلوا پس از سرد شدن، سفت شده و آماده ی مصرف می شود.
حلوا پسکی
نوعی حلوای محلی است که در برخی از مناطق استان مانند برازجان، مرسوم است. برای پختن این حلوا ابتدا خرمای کاملا رسیده را همراه با آرد در روغن کم سرخ می کنند و سپس با اضافه کردن مقداری ماست، ورز می دهند تا حلوا آماده شود.
مسقطی
نوعی شیرینی است که سوغات شهرهای جنوبی ایران است. مسقطی برای اولین بار در حدود دو قرن پیش، از بندر مسقط کشور عمان به سواحل خلیج فارس آمده است. مواد تشکیل دهنده ی مسقطی، نشاسته، روغن، شکر، زعفران، هل و گلاب است و برای تزیین آن از مغز پسته یا بادام استفاده می شود.
ماهی و میگو
آبزیان خوراکی خلیج فارس در میان علاقمندان به غذاهای دریایی، طرفداران زیادی دارد؛ ماهی هایی مانند شیر، شوریده، هامور، کفال قرمز، راشکو و میگوی خلیج فارس. استان بوشهر از جهت حجم صید و تنوع صید، صاحب امتیاز است. به عنوان نمونه، 40 درصد از میگوی کشور در استان بوشهر صید می شود. در سفر به استان بوشهر، مسافران می توانند علاوه بر مراجعه به مراکز عرضه ی این آبزیان، از صیادانی که در اسکله ها اقدام به فروش می کنند این آبزیان را به صورت تازه خریداری کنند.
استان بوشهر از جهت حجم صید و تنوع صید، صاحب امتیاز است
صنایع دستی
گبه
رایج ترین صنایع دستی در استان بوشهر، گبه بافی است که در بیشتر مناطق روستایی و حتی برخی از شهرها رواج دارد. گبه بافی، شغل اول یا حرفه ی دوم تعداد زیادی از روستاییان استان است. گبه یا قالیچه خرسک، زیرانداز کوچکی است که پرزهای بلندی دارد. گبه ی استان بوشهر مشهورترین سوغاتی آن است که به کشورهای دیگر نیز صادر می شود.
گلیم
زمستان فصل بافت گلیم در استان بوشهر است و بسیاری از روستاییان در این فصل به گلیم بافی مشغول هستند. اوایل پاییز، پشم گوسفندان چیده می شود و به تدریج پشم های چیده شده پس از شست و شو، ریسیده و رنگ می شوند تا در اوایل دی ماه، برای کار بافت آماده باشند. گلیم ها در استان بوشهر از نوع تخت هستند و به روش پودگذاری بافته می شوند. تار گلیم را از موی بز که استحکام بیشتری دارد و پود آن را از پشم تهیه می کنند. گلیم های بافته شده در استان بوشهر در داخل و خارج از کشور، علاقه مندان زیادی دارد.
عبای پشمی
مهم ترین شتری که در استان بوشهر پرورش می دهند، شتر از نژاد دشتی است. شتر دشتی از نظر پشم بهترین نژاد است. بافت عبا از پشم این نوع شتر در استان بوشهر، سابقه ای دیرینه دارد و امروزه هم البته محدودتر از گذشته، در گوشه و کنار استان به چشم می خورد. این عباهای پشمی در کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، طرفداران زیادی دارد.
حصیر
کشت وسیع خرما باعث رونق حصیربافی در استان شده است. برگ درخت خرما به عنوان مواد اولیه در تهیه ی الیاف حصیر مورد استفاده ی حصیربافان قرار می گیرد. اکثر روستاییان استان، به ویژه مردان، در دوران فراغت از فعالیت های کشاورزی، به حصیربافی مشغول هستند. در گذشته، محصولات حصیری کاربرد گسترده ای داشته اند و علاوه بر اینکه استفاده از آنها در بسیاری از مناطق کشور رواج داشته است، در بازارهای کشورهای دیگر نیز به فروش می رسیده است. امروزه گرچه استفاده از محصولات حصیری بسیار محدود شده است ولی هنوز برای مصرف داخلی روستاییان تولید می شود. مسافران در سفر به استان بوشهر می توانند زیراندازها و ظروف حصیری، کلاه، بادبزن و سایر اقلام تزیینی حصیری را به عنوان سوغاتی خریداری کنند.
کشت وسیع خرما باعث رونق حصیربافی در استان شده است
صنایع دستی دریایی
امواج دریا، پوسته ی سخت جانوران نرم تن دریایی که پس از مرگ در آب شناور شده اند، به همراه آبزیانی مانند ستاره ی دریایی که در دریا مرده اند را به ساحل می آورد. اهالی مناطق ساحلی از این پوسته های سخت و خشک شده ی آبزیان مرده، برای ساخت اشیای تزیینی یا تزیین کالاها استفاده می کنند. تولید این محصولات که به صنایع دستی دریایی مشهور است، در برخی از شهرهای حاشیه ی خلیج فارس بسیار رواج دارد و مراکز عرضه ی ویژه ای برای این کالاها در نظر گرفته شده است که مورد استقبال مسافران قرار دارد.
تبیان
اخبار مرتبط:
گشت و گذار در بنایی تاریخی و بسیاردیدنی ملک در بوشهر+تصاویر
ریشهر بوشهر+تصاویر
بندر سیراف بوشهر+تصاویر
سفر به زیباترین ساحل جنوب +تصاویر
جزیره میر مهنا بوشهر+تصاویر
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در راستای وظیفه ذاتی خود به سه مدل از گوشیهای آیفون تاییدیه دائم داد.
در این راستا اخیرا سه مدل از گوشیهای آمریکایی آیفون را مورد بررسی قرار داده و اعتبار سه سالهای را برای آنها صادر کرده است.
براساس بررسیهای رگولاتوری سه مدل از تلفنهای همراه اپل با عنوان آیفونهای SE، 7 و 6S مورد بررسی قرار گرفته و تاییدیه دائم آنها توسط این نهاد نظارتی صادر شده است.
منبع :تسنیم
هفته نامه تجارت فردا - محمدرضا فرحی: تسهیل کسب و کار در یک کشور به خصوص در مراحل اولیه و ابتدایی آن، نیاز به مقدمات و ملزومات فراوان دارد. به همین علت، فرآیند تسهیل به صورت تدریجی و گام به گام صورت میگیرد و راهحلی ناگهانی و دفعی برای آن وجود ندارد. کشور ما هم از این امر مستثنی نیست؛ خصوصاً که شرایط سخت تحریم و سوءمدیریتهای صورتگرفته، این فرآیند تدریجی را بیش از پیش دشوار کرده است.
در راستای تسهیل کسب و کار، مفهوم کارآفرینی نقشی کلیدی ایفا میکند. میتوان گفت یوزف شومپیتر، اقتصاددان برجسته آمریکایی-اتریشی از نخستین کسانی بود که حدود 100 سال پیش با تاکید بر لفظ کارآفرینی از نقش مهم این مفهوم در رشد اقتصادی و تسهیل کسب و کار دفاع کرد.
شومپیتر در آن زمان و با توجه به فقدان مدلهای پیشرفتهای که امروز در اقتصاد توسعه در زمینه تحلیل خلاقیت و نوآوری در شرکتهای تکنولوژیمحور وجود دارد، توانست به خوبی توضیح دهد که چگونه مالکیت خصوصی بر بنگاههای اقتصادی، باعث حساسیت بر ورود رقیبان به بازار و در نتیجه به کار بردن حداکثر خلاقیت برای طراحی محصولات بهتر و کاهش هزینهها میشود؛ فرآیندی که او آن را تخریب خلاقانه بازار و در نتیجه ایجاد تعادلهای جدید و نهایتاً پویایی در تولید مینامد.
در آن دوران اما، تکیه دول غربی بیشتر بر رشد مبتنی بر تاسیس کارخانههای معظم تولیدی با حمایتهای پیشینی و پسینی دولت بود؛ خصوصاً که بنگاههای معظم اقتصادی به لطف توانگری مالی بالا، منابع بیشتری صرف تحقیق و توسعه میکردند که به نوآوری در تولید محصولاتشان منجر میشد.
این رشد و پویایی نهایتاً عرصه را بر دیگر کارآفرینان تنگتر میکرد. اما اوضاع به همان منوال نماند؛ همانطور که سوریک (1999) استدلال میکند، به مرور زمان و با گسترش تولید محصولات با تکنولوژی جدید و پیچیده، تعداد و نفوذِ کارآفرینان و بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصادهای پیشرفته رو به فزونی گذاشت.
فرآیندی که پیور و سابل (1994) آن را «تقسیم صنعتی» میخوانند: ادامه حیات کسب و کارهای سنتی و دارای صرفه به مقیاس، در کنار تولد و گسترش تولید محصولاتی که در آنها اهمیت چابک و خلاق بودن از اهمیت صرفه به قیاس بیشتر است و زمینه مناسبی برای فعالیت کارآفرینان کوچک و متوسط فراهم میکند. در این راستا، ارزان شدن محصولات رایانهای و ورود آیتی به زندگی روزمره مردم، توانست به رشد و گسترش سریعتر فرآیند کارآفرینی منجر شود.
در واقع با گسترش آیتی، پدیدهای جدید و بیسابقه به وجود آمد که در آن کارآفرینانی خلاق و پرانگیزه از تقریباً هیچ و بدون تکیه بر داراییهای مشهود، یک ایده اولیه را تبدیل به شرکتی جهانی میکنند. هماکنون در میان بزرگترین شرکتهای آمریکا بر مبنای ارزش بازار، سه شرکت از پنج شرکت اول، یعنی اپل، مایکروسافت و گوگل از زمره همین شرکتها هستند.
نگاه دقیقتر به فرآیند تاریخی این موضوع و پژوهشهای اقتصادی فراوان پژوهشگرانی از جمله بلاو (1987) نشان میدهد که خوداشتغالی و بنگاههای کوچک در کشورهای پیشرفته تا دهه 70 میلادی پیوسته در حال کاهش بوده است.
در توضیح این پدیده، لوکاس (1978) استدلال میکند که با بزرگتر شدن بنگاهها و بهینه شدن فرآیندهای تولید و در ادامه افزایش حقوق عمومی مدیران و تیم اجرایی کسب و کارهای بزرگ، هزینه-فایده این افراد برای به راه انداختن کسب و کار خودشان بالا رفت و در نتیجه نرخ ایجاد بنگاههای کوچک و متوسط پایین آمد. این به نوبه خود به افزایش اندازه بنگاههای بزرگ و تشدید این چرخه منتهی شد. به عبارت دیگر، وجود یک گزینه کمریسک و پرمنفعت اشتغال در ردههای بالای یک بنگاه بزرگ، کارآفرینان بالقوه را از خطر کردن و تاسیس بنگاه شخصی بازمیداشت.
اما این روال، از اواسط دهه 70 میلادی به بعد تغییر کرد. اکس و همکارانش (1994) نشان میدهند که چگونه نرخ کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای جدید در 15 کشور از 23 کشور عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه1 بین سالهای 1970 و 1980 میلادی افزایش یافته است. چند پژوهش دیگر نیز به کاهش رشد و در برخی موارد نزول اندازه بنگاههای بزرگ اقتصادی در همان دوران در اروپا اشاره دارند.
شاید بتوان چند دلیل برای معکوس شدن روند کاهش کارآفرینی و در نتیجه افزایش کسب و کارهای نوین ارائه کرد؛ دلیل اول، چنانچه به تفصیل توسط اودرش و سوریک (2000) مورد بررسی قرار گرفته، از دست رفتن مزیتهای نسبی است. به واسطه جهانیسازی و روان شدن جریان اطلاعات و انتقال تکنولوژی، مزیت رقابتی برای کشورهای تولیدکننده خصوصاً در زمینههای تولید فلزات، ماشینآلات صنعتی، پارچه و صنایع خودرویی به طرز محسوس کاهش یافت و در مواردی تقریباً به طور کامل از دست رفت.
چنانچه اشاره شد، بخشی از این جریان بهتر اطلاعات مدیون گسترش صنعت آیتی و بهبود کارایی ماشینآلات به واسطه هوشمند شدن آنها و در نتیجه امکان برونسپاری بیشتر است. این تغییرات به همراه نیاز کمتر به سرمایه اولیه برای ایجاد کسب و کار نوین منجر به رشد پدیده کارآفرینی در اقتصاد کشورها شده است.
کاهش روزافزون اهمیت صرفه به مقیاس، دومین دلیل برای افزایش کارآفرینی است. ژوانویک (1993) با ارائه شواهد و تحلیل دادهها نتیجه میگیرد که پیشرفت در حوزه فناوری اطلاعات و سرایت آن به حوزههای سنتی تولید باعث شده هزینه انطباق با بازار ارزانتر از هزینه انطباق داخلی در درون شرکت شده و متعاقباً ایجاد بنگاههای با ابعاد کوچکتر توجیهپذیر باشد.
دلیل سوم، خصوصیسازی و بیش از آن مقرراتزدایی است که همزمان با این تحولات در کشورهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه اتفاق افتاد. فیلیپس (1985) با بررسی اقتصاد آمریکا به عنوان نماد اقتصادی با مقررات کمینه و آزادی اقتصادی بالا، نتیجه میگیرد که بنگاههای کوچک هم در ایجاد کسب و کارهای جدید و هم در ایجاد اشتغال بر همتایان بزرگ خود پیشی گرفتهاند.
به عنوان دلیل آخر، شاید بتوان به جنبه فرهنگی کارآفرینی پرداخت. کیرشف (1996) در پژوهشی بررسی میکند که چگونه کارآفرینی و خوداشتغالی از یک راهحل حداقلی برای فرار از بیکاری، به راهی برای ارضای حس جاهطلبی و تحقق رویاهای بزرگ بدل شده است؛ تا حدی که بیش از یکچهارم جوانان آمریکایی علاقهمند به کارآفرینی به جای استخدام در شرکتهای به بلوغرسیده هستند.
اکنون اما، تجربه جهانی نمایان میکند که هر چه شرایط تاسیس بنگاههای جدید اقتصادی و ایجاد فضای رقابت برای کارآفرینان بهبود یابد، نرخ رشد اقتصادی بالاتر و پایدارتری را رقم میزند. به عنوان مثال کشور چین را در نظر بگیرید. تا قبل از پیدایش بنگاه اقتصادی علیبابا توسط جک ما و شرکایش و همچنین شرکتهای مشابه در چین، انتخابهای مردم چین برای بازار کار، به شغلهای دولتی یا اشتغال در بنگاههای بسیار کوچک بخش خصوصی که اکثراً نقش واسطه و خردهفروشی داشتند، محدود بود. دولت چین هم به دلیل ملاحظات ایدئولوژیک خود، ذهنیت مثبتی به اینگونه فعالیتهای بنگاههای نوین اقتصادی نداشت.
اما پس از اینکه حجم عظیم اشتغالزایی و خلق ارزش و ثروت توسط کارآفرینان بخش خصوصی اقتصاد چین را روی ریل توسعه شتابان و باثبات قرار داد، سیاستگذاران کمکم به این نتیجه رسیدند که راه راضی نگه داشتن مردم از حاکمیت، کنار رفتن از سر راه این نسل جوان و خلاق و ایجاد و تقویت زیرساختهای مورد نیاز برای تسهیل کارآفرینی است. اکنون به لطف ایجاد این فرهنگ و وجود الگوهایی مانند جک ما، این جسارت و علاقهمندی در قشر جوان ایجاد شده و بنگاههای متوسط و بزرگ پرشماری در چین به راه افتاده است.
در یکی دو دهه اخیر، مشارکتهای گستردهای بین این بنگاهها و برندهای مطرح غربی برای کم کردن هزینهها و انتقال بخش تولید محصولات به چین صورت گرفته؛ انتقال ناگزیر تکنولوژی و انطباق دادن خطوط تولید چینی با استانداردهای برند مبدأ، منجر به آن شده که با گذشت زمان، شرکتهای چینی کمکم پا را از کپیکاری یا بخشی از زنجیره تولید شرکتهای غیرچینی بودن فراتر بگذارند و سایر بخشهای زنجیره را هم بومی کنند. شرکت شیائومی که یکی از بالاترین نرخهای افزایش ارزش شرکت را در سالیان اخیر داشته و ارزش بازار آن تنها شش سال پس از تاسیس هماکنون حدود 46 میلیارد دلار است، تنها یک نمونه از این تجربههای موفق و کاملاً چینی است.
جالب آنکه این فرهنگ کارآفرینی و جسارت در نوآوری اگرچه در صنعت فناوری اطلاعات به اوج خود رسیده است، اما در آنجا متوقف نشده و به صنایع دیگر هم گسترش یافته است. به عنوان مثال، دغدغههای زیستمحیطی و همچنین قیمت بالای سوختهای فسیلی باعث اقبال هرچه بیشتر مصرفکنندگان به خودروهای با پیشران الکتریکی شده است.
یکی از مورد اقبالترین کمپانیهای تولیدکننده خودروهای هوشمند الکتریکی، تسلاموتورز است. ایلان ماسک به عنوان بنیانگذار تسلا، سابقه تاسیس شرکت موفق پیپل به عنوان یکی از بزرگترین درگاههای پرداخت آنلاین و انتقال پول در سطح جهان و همچنین چند شرکت موفق دیگر را در کارنامه خود دارد.
او و همکارانش در تسلا، موفق شدند با استفاده از تجربیات موفق قبلیشان در صنایع غیرمرتبط با خودرو و به کاربردن حداکثر خلاقیت و هوشمندی، مفهوم جدیدی از کارایی و کیفیت در خودروهای الکتریکی را به نمایش بگذارند و به برندی معادل اپل در حوزه خودرویی بدل شوند. حدود دو ماه پیش تسلا تنها ظرف دو روز اول پیشفروش جدیدترین محصولش موسوم به تسلا3، حدود 10 میلیارد دلار از این خودرو را پیشفروش کرد و رکوردی تازه برجا گذاشت.
تجربیات «کارآفرینان سریالی» مانند ایلان ماسک که در طول دوران فعالیت کاری خود چند شرکت بزرگ و موفق در صنایع متفاوت به یادگار میگذارند بار دیگر به ما تغییر ذات تجارت و تولید در قرن جدید را یادآوری میکند؛ دیگر مانند سابق نیازی نیست برای تبدیلشدن به یک تولیدکننده مطلوب و مطرح سابقه چند دهساله تولید در کارنامه خود داشته باشید. کافی است بتوانید به مخاطبان خود ثابت کنید که توانستهاید ارزش جدیدی برایشان خلق کنید یا همان ارزش سابق را به نحو کاراتر و ارزانتری عرضه کنید.
مهمترین برداشتی که میتوان از همه نکات بالا در مورد اقتصاد ایران کرد، شاید همان اهمیت تغییر نگاه به کارآفرین است. در جامعه این تغییر نگاه مدتی است آغاز شده و روز به روز هم گسترش مییابد. من به واسطه فعالیتی که در یک سال اخیر در حوزه سرمایهگذاری مخاطرهپذیر در کسب و کارهای جدید حوزه آیتی داشتهام، حجم عظیم استقبال جوانان باهوش و باانگیزه برای فعالیت در این حوزه را دیدهام. نمونههای موفقی مانند دیجیکالا، کافهبازار، آپارات و... که هماکنون به مرجعی مورد اعتماد برای مخاطبانشان تبدیل شدهاند و صدها جوان ایرانی را در استخدام خود دارند، تنها چند نمونه از دهها مورد موجود هستند.
خوشبختانه دولت نگاه درستی به ایجاد این فرهنگ کارآفرینی داشته و به نوبه خود به گسترش آن کمک کرده است. مشخصاً وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با افزایش نفوذ اینترنت و پهنای باند و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با اجرا کردن قوانین حمایتی مربوط به شرکتهای دانشبنیان و همچنین در اختیار قرار دادن فضاهایی مانند پارکهای علم و فناوری برای تولد و رشد این شرکتها، توانستهاند نقش خوبی ایفا کنند.
اما این همه ماجرا نیست؛ در نوشتهای که برای سالنامه تجارت فردا در انتهای سال 1393 نوشته بودم، به این موضوع اشاره شد که بانک جهانی شاخصی به نام «روانی انجام کسب و کار» برای رصد کردن میزان راحتی تجارت و تولید در کشورهای مختلف طراحی کرده است. بررسی زیرشاخصهای دهگانه این شاخص نشان میدهد وضع ایران در زیرشاخصهایی که مربوط به راهاندازی و مراحل اولیه کسب و کار است، نسبتاً مناسب و از جایگاه خوبی در خاورمیانه برخوردار است.
اما در زیرشاخصهایی که مربوط به مراحل میانی و رشد و توسعه فعالیت بنگاه است مانند کسب مجوزهای ساخت و ساز تجهیزات، دریافت وام و تسهیلات مالی و... اوضاع کشورمان اصلاً مناسب نیست و در زمره آخرین کشورهای خاورمیانه هستیم. میتوان پیشبینی کرد بعضی از این کسب و کارهای نوین که اکنون و در مراحل اولیه شکلگیری مورد حمایت دولت هستند، در جذب مشتری و ارائه ارزش مطلوب موفق میشوند و در نتیجه تا چند سال دیگر به مراحل میانی رشد و بلوغ سازمانی خود میرسند.
باید به این هشدار دقت کرد که اگر در آن زمان بستر مناسب برای ادامه فعالیت و بزرگ شدن این بنگاهها وجود نداشته باشد، میتواند منجر به سرخوردگی و ایجاد یک احساس دوسر باخت در جامعه کارآفرینی شود؛ در ایران به عنوان یک کارآفرین موفق یا نباید از اندازه محدودی بزرگتر شد؛ یا باید به جای تمرکز بر حوزه فعالیت بنگاه، انرژی خود را مصروف دست و پنجه نرم کردن با انواع و اقسام موانع و مقررات دست و پاگیر از سوی کنشگرهای مختلف کرد.
میتوان به دولت برای رفع این معضل سیاستهای زیر را پیشنهاد داد:
- مقرراتزدایی و تجمیع مجوزها: شاید بتوان به جرات گفت تقریباً هیچ حوزه و صنعتی نیست که کارآفرینی در آن نیازمند مجوزهای زمانبر و بعضاً نامربوط به حوزه فعالیت نباشد. تلاشهای خوبی در وزارت امور اقتصاد و دارایی در جریان است برای شناسایی، احصا و زدودن بخش ناضروری انبوه این مقررات و مجوزها که طی دههها فقط بر حجم آنها افزوده شده است.
- ایجاد نظام اعتبارسنجی: به منظور اجتناب از کژگزینی و کژمنشی در انتخاب واجدان شرایط برای دریافت تسهیلات مالی و اعطای انواع وامها، چارهای جز داشتن یک نظام اعتبارسنجی که در آن همه معیارهای لازم برای ارزیابی یک کسب و کار مانند پیشینه موسسان، سابقه بازپرداخت، میزان فروش و... لحاظ شده باشد، نداریم.
مدتهاست که بحث ایجاد چنین نظامی و تدوین آییننامههای آن در جریان بوده است. اما آنچه در عمل همچنان جاری است، درخواست انبوهی از مدارک غیرمرتبط، تضامین و وثایق سنگین و در نهایت تصمیمگیری توسط کارشناسان بانک است. در واقع، همچنان بارِ عدم به کارگیری نظام اعتبارسنجی را باید کارآفرینان با تلاش برای اثبات عدم کژمنشی خود به دوش بکشند.
سخن پایانی آنکه، تجربه جهانی ایجاد جسارت و شور در نسل جدید کارآفرینان پیش روی ماست. اگر بخشی از این شور و جسارت در سیاستگذاران هم برای انطباق شرایط محیطی و قانونی کسب و کار با تعادل جدید وجود داشته باشد، میتوان به بهبود نسبتاً سریع محیط کسب و کار، شاخصهای روانی انجام تجارت، و در نتیجه بهبود رشد اقتصادی و اشتغال امیدوار بود.