جام جم سرا: تعدادشان کم نیست. کافی است سری به یکی از باشگاههای بیشمار بدنسازی بزنید تا از انبوه جوانانی که با انواع و اقسام ورزشهای سنگین تلاش دارند بدنی ساخته و خودی نشان دهند، مواجه شوید.
محمد، یکی از همین جوانهاست. فقط 19 سال دارد و تازه اول راه است. میگوید: «دوست دارم خوش هیکل باشم. از بچگی خیلی لاغر بودم و این را اصلاً دوست نداشتم. توی مدرسه «اسکلت» یا « استخوون» صدایم میکردند. حالا اما همه آنها باید بیایند و جلوی پایم لنگ بیندازند!»
بازوهای درشت و اندام ورزیدهاش حکایت از سالها تمرین دارد اما به گفته خودش کمتر از یک سال است که باشگاه میرود.
دارو هم استفاده میکنی؟
«مکمل است. بدون آن که نمیشود. عضله تحلیل میرود. حتی بدنسازهای با تجربه هم مکمل استفاده میکنند. آدم دوست دارد زود نتیجه بگیرد!»
سهند 25 ساله هم یکی دیگر از بدنسازهاست. سنش بیشتر از آنچه هست نشان میدهد. شاید به خاطر اینکه موهای سرش کمی ریخته و کم پشت شده است. شنیدهام که از عوارض آمپولهای بدنسازی است. خودش هم تأیید میکند: «بیضرر بیضرر که نمیشود. البته گفتهاند که ریختن موهایم موقتی است. دوباره درمیآید. وقتی که راهی را شروع میکنی، نمیشود که نصفه کاره رهایش کنی. بالاخره در کنار هر چیز خوبی، بدیهایی هم وجود دارد. بستگی دارد که کدام مهمتر باشد.» و بعد با خنده ادامه میدهد: «مو را که همه دارند؛ هیکل مهم است!»
شاهین 23 ساله اما معتقد است که تا میشود نباید از داروهای بدنسازی استفاده کرد. «البته مکملهای معمولی اشکالی ندارند اما من خودم با استفاده داروهای سنگین و آمپولها مخالفم. خودم تربیت بدنی میخوانم و میدانم که این داروها چه عوارضی دارند. خیلیها بودند که از این داروها آسیب دیدند. نمونهاش یکی از دوستان خودم که دو کلیهاش را به خاطر استفاده از مکملهای غیر مجاز از دست داد و مجبور شد دیالیز کند. آخر سر هم پیوند شد اما دیگر آن آدم قبلی نیست و آنقدر درد و ناراحتی دارد که نمیتواند زندگی عادی داشته باشد.»
مصطفی 27 ساله، چند سالی میشود که بدنسازی میکند. انگیزهاش خوش هیکل شدن است. او هم مانند خیلیهای دیگر، مکمل مصرف میکند. میگوید: «مکملها را از داروخانه میخرم. باشگاه هم البته مکمل میفروشد اما نصف مکملهای باشگاهها تقلبی هستند. مال داروخانهها مطمئن است چون هولوگرام وزارت بهداشت دارد و آدم خیالش راحت میشود.»
مانند خیلی دیگر از کالاها، مکملهای بدنسازی هم که باید با تأیید متخصص و مربی مجرب، مورد استفاده قرار گیرد، انواع تقلبی دارد که بسیاری از افراد بدون آگاهی و صرفاً به خاطر اعتماد به حرف برخی از مربیان و مسئولان باشگاهها، به استفاده از آنها اقدام میکنند.
مهدی پیرصالحی، مدیرکل نظارت و ارزیابی دارو و مواد مخدر سازمان غذا و دارو وزارت بهداشت هم داروهای بدنسازی را از جمله داروهایی عنوان میکند که احتمال تقلب در آنها بیشتر است. با در نظر داشتن این مسأله، قطعاً مصرفکنندگان مکملهای ورزشی باید کاملاً آگاه باشند و با دقت نظر کافی، به تهیه این قبیل داروها اقدام کنند؛ اما در بسیاری از مواقع این اتفاق نمیافتد و جوانان، چشم و گوش بسته خودشان را به توصیههای دوستان و مربیان غیر مجرب میسپارند.
مهدی نورزاده یکی ازمدیران فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام جمهوری اسلامی ایران در این رابطه میگوید: «داروهایی که به صورت غیر مجاز در بدنسازی مورد استفاده قرار میگیرند، عموماً داروهای استروئیدی هستند که استفاده از آنها بهطور کلی ممنوع است. در مورد مکملهای ورزشی هم به هیچ عنوان از جانب فدراسیون مجوزی برای باشگاههای ورزشی جهت فروش این مکملها صادر نمیشود و تنها داروخانهها، مجاز به فروش این مکملها هستند که آن هم باید طبق تجویز پزشک متخصص باشد و سرخود مصرف نشود.»
البته ظاهراً استفاده سرخود یا زیر نظر مربی، امری معمول در باشگاههای بدنسازی است؛ باشگاههایی که گاه سلامت بدنسازان را فدای سود مالی خود میکنند چرا که ترجیح میدهند مکملهایی را که در صحت و سلامت آنها اطمینانی وجود ندارد، هرچه بیشتر با قیمتهای گزاف به فروش برسانند.»
ناصرپور علی فرد، رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام با تأیید اینکه توزیع مواد نیروزا در تمامی باشگاههای ورزشی ممنوع است، میگوید: «داروهای نیروزای غیر قانونی از تمامی باشگاههای بدنسازی وپرورش اندام کشور جمعآوری و با افراد متخلف برخورد میشود.»
او ادامه میدهد: «فدراسیون مخالف هر گونه استفاده از مکملهای غیرقانونی است و اگر مکمل هاو پروتئینی استفاده میشود باید به تأیید وزارت بهداشت و درمان یا فدراسیون پزشکی ورزشی برسد. به هر حال باشگاهها محیطی امن برای غنیسازی اوقات فراغت جوانان و علاقه مندان به ورزش محسوب میشوند که اگر هرگونه تخلفی صورت گرفت خانوادهها میتوانند هر چه سریعتر این موارد را گزارش دهند.»
پور علی فرد با اشاره به اینکه فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام اعتقادی بر استفاده و توزیع مکملها و داروهای تقویتی نیروزا ندارد، میگوید: «بارها از طریق فدراسیون پزشکی ورزشی اسامی مواد ممنوعه ابلاغ شد و در صدد هستیم این موارد را در قالب دستورالعملهایی به تمامی هیأتهای استانی اعلام کنیم.»
فروش داروهای غیرمجاز در برخی باشگاههای ورزشی، چیزی است که حتی مدیران باشگاهها هم به آن اذعان دارند.
اکبر نقدی، مدیر یکی از باشگاههای بدنسازی در این باره میگوید: «متأسفانه تعداد زیادی از باشگاههای بدنسازی بدون مجوز فعالیت میکنند و مکملها و مواد نیروزای تقلبی به مشتریانشان عرضه میکنند اما این کار، تنها به باشگاههای غیرمجاز ختم نمیشود و برخی از مسئولان باشگاههایی که با مجوز کار میکنند نیز داروهای غیرمجاز و نیروزا به فروش میرسانند و ورزشکاران بدون اطلاع از دوز دارو و عوارض مخرب آنها، از این داروها استفاده میکنند.»
لطف علی پورکاظمی، رئیس فدراسیون پزشکی ورزشی ایران هم در این رابطه میگوید: «طی سه سال گذشته، 360 باشگاه به دلیل مصرف بیرویه انواع مکملهای غذایی، دارویی، رژیمی و ورزشی از یک هفته تا سه سال پلمب شده است و سالانه 120 باشگاه غیرمجاز به علت مصرف بیرویه مکملها پلمب میشود.»
او ادامه میدهد:« بیشترین مصرف مکملها در باشگاههای بدنسازی و پرورش اندام است که باید آنها را ساماندهی کنیم و نظارت بیشتری بر توزیع و مصرف اینگونه محصولات در این باشگاهها داشته باشیم و بهطور کلی توزیع و مصرف انواع مکملها باید در کشور ساماندهی شود و مسئولان نظارت بیشتری بر آنها داشته باشند. در همین راستا جلسات زیادی درمورد سالمسازی باشگاههای ورزشی بهمنظور مصرف صحیح مکملها با وزارتخانههای مختلفی از جمله وزارت بهداشت برگزار کردهایم و امیدواریم با انعقاد تفاهمنامههای مؤثر در همین راستا بتوانیم مصرف انواع مکملهای غذایی، دارویی و رژیمی را در باشگاهها تقویت کنیم.»
به گفته پورکاظمی، در ایران هشت هزار باشگاه ورزشی به طور رسمی فعالیت میکنند که از این تعداد چهار هزار باشگاه به فعالیتهای بدنسازی و پرورش اندام میپردازند. پنج هزار باشگاه نیز وابسته به سازمانها و ارگانهای مختلف دولتی داریم که در زمینههای مختلف ورزشی مشغول به فعالیت هستند.
او میگوید: «مصرف بیرویه انواع مکملهای غذایی، دارویی، رژیمی و ورزشی مشکلات جبران ناپذیری را برای افراد بویژه جوانان بوجود میآورد به طوری که سالانه جوانان زیادی مبتلا به مشکل کبدی و کلیوی میشوند.»
لزوم فرهنگسازی برای منع مصرف بیرویه نیروزاها
جمعآوری داروها و مکملهای غیر مجاز و برخورد با فروش این گونه محصولات، کاری است که ارتباطی مستقیم با سلامتی گروهی از قشر جوان جامعه دارد که سودای داشتن اندامی متناسب و زیبا را در سر میپرورانند.
طبق گفته رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام قرار است داروهای نیروزا و مکملهای غیر مجاز از باشگاهها جمعآوری شود که خبری خوب در این زمینه است. اما آیا با جمعآوری این محصولات از باشگاهها میتوان اطمینان داشت که جوانان دیگر به استفاده از آنها اقدام نمیکنند آن هم در شرایطی که این مواد نیروزا و مکملهای ورزشی به آسانی و از راههای مختلف در اختیار جوانان قرار میگیرد؛ از فروش تلویزیونی شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی گرفته تا فروشگاههای زیرزمینی و دارو فروشهای ناصر خسرو.
در این شرایط آگاه کردن جوانان از مضرات این قبیل مواد و فرهنگسازی در این زمینه، شاید بتواند این گره را راحتتر باز کند.
مهرزاد متولی، کارشناس ارشد تربیت بدنی در این باره توضیح میدهد: «گاهی برخی ورزشکاران داروهای نیروزا را بهطور آگاهانه برای افزایش کارایی ورزشی مورد استفاده قرار میدهند. البته این داروها ممکن است از سوی پزشک معالج تجویز شود که طبق مقررات برخی از این داروها نظیر داروهای ضد احتقان و داروهای ضد اسهال و یا کورتیکواستروئیدهای موضعی، بیشتر در مسابقات ورزشی استفاده میشوند به شرط آنکه قبل از مسابقه توسط پزشک تیم، مصرف آنها به اطلاع کمیته برگزارکننده رسیده باشد که در این صورت مجاز شمرده میشود.»
او ادامه میدهد: «داروهای نشئهآوری هم وجود دارد که برای ایجاد حالت خوشی کاذب و عدم احساس خستگی و تنشهای روحی توسط ورزشکار مصرف میشوند. هورمونهای پپتیدی و گلیکوپروتئینی و آنالوگهای آنها، مانند هورمون رشد را هم باید به فهرست داروهای مورد استفاده از سوی برخی ورزشکاران اضافه کرد.»
متولی میگوید: «در مورد بدنسازان، دارویی که در بسیاری از موارد استفاده میشود استروئیدهای آنابولیزان، مشتقات هورمون مردانه یا تستوسترون است که مضرات زیادی دارد. این داروها توسط ورزشکاران جهت افزایش کارایی ورزشی، حجم و قدرت عضلانی، ایجاد ظاهری درشت و خشن نما و بالاخره افزایش حالت تهاجمی و کاهش احساس خستگی استفاده میشود که مصرف آن موجب اختلالات عملکرد غدد جنسی مردانه، کم خونی، سرطان سینه، تأخیر در رشد و پوکی استخوان میشود. اثر روی سوخت و ساز کبد، نارسایی کبدی، احتباس صفرا، تخریب بافت کبد و سرطانهای خوشخیم و بدخیم از جمله عوارض کبدی این داروها هستند که زمان بروز آنها حتی تا 22 سال بعد از مصرف دارو نیز گزارش شده است.»
این کارشناس ورزشی ادامه میدهد: «متأسفانه در سالهای اخیر مصرف خوراکی این نوع دارو بشدت در میان ورزشکاران افزایش یافته، چرا که به دلیل دفع سریعتر انواع خوراکی این داروها نسبت به انواع تزریقی، نوع خوراکی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و تصور غلط این است که نوع خوراکی دارو، زیانی به بدن نمیرساند.»
متولی میگوید: «مکملهای پروتئینی هم از جمله موادی هستند که استفاده از آنها در میان بدنسازان بسیار رایج است. این مواد میتوانند به همراه تغذیه اصولی و تمرینات منظم ورزشی به کارایی و قدرت عضلات ورزشکار کمک کند ولی در مصرف آن باید حتماً نکاتی را مورد توجه قرار داد. ورزشکاران باید اطمینان حاصل کنند که مکمل مورد استفاده از وزارت بهداشت و درمان مجوز رسمی داشته باشد. همچنین قبل از مصرف این مکملها حتماً با یک پزشک یا داروساز یا مشاور تغذیه در مورد استفاده از آنها مشورت کنند. لازم است تا فرد مصرف کننده چنانچه دچار بیماریهای مزمن کلیوی و کبدی است، بدون نظر پزشک معالج جداً از مصرف این دارو خودداری کند. نکته دیگر هم این است که اصولاً این مکملها نباید در دورههای طولانی مدت مورد استفاده قرار گیرند و استفاده از آنها برای افراد زیر 18 سال ممنوع است.»
حالا ورزشکاران زیادی هستند که این رشته را به صورت حرفهای دنبال میکنند. خیلیهای دیگر هم قصد شرکت در مسابقات و ورزش حرفهای را ندارند اما طالب داشتن اندامی ورزیده هستند که لابد به نظرشان معیار خوبی برای زیبایی است که البته اگر طبق اصول و قواعد باشد، مشکلی پیش نمیآید اما امان از وقتی که کسی بخواهد ره صد ساله را یک شبه طی کند و آنوقت است که خودش را اسیر داروها و مکملهایی میکند که ممکن است تمام زندگیاش را تباه کند؛ آنجاست که زیبایی دیگر ارزشی ندارد و رگههای باقی مانده آن در سایه درد، محو میشود.
سابقه بدنسازی در ایران
روزی روزگاری، یک گود زورخانه بود و هزاران علاقهمند و مشتاق. از همان آدمهای لوطی مسلکی که با صدای مرشد، جان میگرفتند و جسم و جانشان را با ورزش باستانی تازه میکردند.
جالب است بدانید تا پیش از سال ۱۳۰۰ شمسی اصلاً نامی از ورزش پرورش اندام در ایران نبود و تنها ورزشکاران و پهلوانان باستانیکار به خاطر تمرینات داخل گود و بلندکردن وزنههای آن زمان در بیرون از گود، اندامهای درخور توجهی داشتند و در بیشتر آنها اندامی ورزیده با عضلاتی پیچیده جلب توجه میکرد.
منوچهر مهران اهل مشهد در سال ۱۳۲۲ باشگاه «نیرو و راستی» را در تهران تأسیس کرد و خود از بنیانگذاران پرورش اندام در ایران شد. او با توجه به مسئولیتی که به عنوان رئیس اداره مسابقات ورزشی تربیت بدنی ایران داشت در سال ۱۳۲۴نخستین مسابقات پرورش اندام را در خیابان لاله زار در تماشاخانه دهقان رسماً برگزار کرد.
البته به مدت ۴ سال رقابتها به صورت جدی برگزار نمیشدند تا اینکه در سال ۱۳۲۸ مسابقات پرورش اندام در سه رسته قدی در تهران برگزار شد. بعدها مسابقاتی دیگر نیز در تهران و شهرستانها برگزار شد تا اینکه در مسابقات جهانی وزنهبرداری سال ۱۹۴۸ که در لندن برگزار شد، شادروان محمود نامجو در خاتمه مسابقات وزنهبرداری از طرف دبیرکل فدراسیون وزنهبرداری آن زمان تشویق به شرکت در رقابت بهترین بدن در آن مسابقات شد که در رسته کوتاه قدان به مقام اول جهان دست یافت.
پرورش اندام در ایران از آن زمان به بعد افت و خیزهای فراوانی داشت که در نهایت در سال 1357 به دلیل تحولات ایران و پس از آن بروز جنگ تحمیلی، مسابقات پرورش اندام هم تعطیل شد تا اینکه دوباره از سال ۱۳۷۲ پرورش اندام زیرنظر فدراسیون وزنهبرداری و بهخاطر علاقهمندانش بهصورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد که نخستین مسابقات قهرمانی کشور در تهران در سالن وزنهبرداری مجموعه آزادی تهران و سپس رقابتهای قهرمانی کشور در سال ۱۳۷۳ش. در همدان برگزار شد و تیم ملی پرورش اندام ایران پس از پیروزی انقلاب برای نخستین بار به مسابقات آسیایی سنگاپور اعزام شد که یزدان راد به مقام سوم آسیا دست یافت و این نخستین مدال برون مرزی پرورش اندام ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود.
از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۴ پرورش اندام به عنوان زیر مجموعه رشته وزنهبرداری صاحب فدراسیون مستقل نبود تا اینکه بالاخره در سال۱۳۸۴ فدراسیون مستقل پرورش اندام با موافقت سازمان تربیت بدنی تأسیس شد. (ایران)
جام جم سرا: اما واقعیت این است که نگاه ما به امور، قضاوتها و نتیجهگیریها و به دنبال آن ناراحتیها و بدخلقیهایی که در ما به وجود میآید همه به افکار، باورها و طرز تلقیهای ما برمیگردد و ما همیشه از نقشی که افکارمان در زندگی دارند، غافلیم و زمانی هم که متوجه این تاثیر میشویم، حاضر نیستیم افکار غلطمان را که شاید به جرأت بتوان گفت عامل بسیاری از مشکلات ما در زندگی شخصی است، تغییر دهیم و در صورت لزوم آنها را کاملا ریشهکن کنیم.
البته با این حقیقت مخالف نیستیم که تغییر کردن بخصوص در حیطه افکار و نگرشها سخت است و به تلاش و استمرار احتیاج دارد، اما غیرممکن نیست. ما میتوانیم با افکار غلط خود مقابله کنیم، افکار مخرب را زیر سوال ببریم و باورهای بیفایده را دور بریزیم و همه این تلاشها برای این است که بتوانیم روابط بهتری داشته باشیم و زندگیمان را به شکل موثرتری اداره کنیم. پس باید تلاش کنیم باورهایمان را سر و سامان دهیم.
برای تغییر در افکار یکی از مهمترین گامها این است که فیلترهای مهم را بشناسیم که در ادامه به بخشی از این فیلترها اشاره میکنیم.
فیلتر حذف: اولین فیلتر اطلاعاتی مغز، فیلتر حذف است. به این معنا که اطلاعات از طریق حواس پنجگانه و حس ششم وارد مغز میشوند و مغز بنا به تمایل و صلاحدید خود بسیاری از آنها را حذف و از حافظه پاک میکند. مغز با عملکرد خود و با استفاده از این فیلتر هر آنچه را مهم تلقی میشود، ماندگار کرده و موارد بیاهمیت را از حافظه صاحب خود حذف میکند. نبود فیلتر حذف در مغز باعث آشفتگی ذهنی فرد شده و حتی میتواند فرد را به اختلالات روانی مبتلا کند.
فیلتر تعمیم: دومین فیلتر، فیلتر تعمیم است. این شکل از عملکرد مغز همانطور که از نامش پیداست به عمومیت دادن یک مورد مانند یک فکر، یک باور، یک پدیده به تمام موارد مرتبط به آن است. شاید شما بارها جملاتی از این قبیل را به کار برده باشید: «من همیشه بدشانسم» و «او برای من هیچ کاری انجام نداده است». این جملات که همه از عمومیت دادن جزء به کل به وجود آمده است، میتوانند شما را در قضاوت کردن دچار اشتباه کند. بنابراین با آگاهی از این قضیه و در مواردی با تغییر دادن زاویه دید میتوانید بر عملکرد این فیلتر مسلط شوید و از کلیگوییهای افراطی و غیرمنطقی دور باشید.
فیلتر تحریف: کار این فیلتر همانطور که از نام آن پیداست، تحریف و تغییر شکل دادن اطلاعات وارد شده به مغز است. این تغییر شکل اطلاعات ممکن است تا جایی باشد که ماهیت اطلاعات به کلی عوض شود. فیلتر تحریف میتواند هم مفید واقع شود و باعث شکوفایی، خلاقیت و نوآوری شود، سبب گسترش پیشرفتهای هنرهای مختلف شود و روابط دوستانه ایجاد کند و هم میتواند مضر و خطرناک باشد. مثلا باعث از هم پاشیدن یک رابطه شود و حتی باعث کجفکری، زودرنجی، بدبینی و حساسیت شود. مطمئنا در صورت شناخت این فیلتر و آگاهی از نحوه عملکرد آن میتوانید براحتی بر آن مسلط شوید و در راستای تغییر افکار و عقاید خود استفاده کنید.
فیلتر توجیه: یکی از کاراییهای مغز که مغز انسان بسیار هم بر انجام آن پافشاری و تعصب دارد، این است که به خودش ثابت کند هر عملی که انجام میدهد کاملا درست، منطقی، قابل استدلال و بحق است. این به آن معناست که مغز بخشی از اطلاعات وارد شده را توجیه میکند. تا به حال چقدر پیش آمده که بین شما و یکی از نزدیکانتان کدورتی پیش آمده باشد و رابطهتان قطع شود و شما واقعا خودتان را مقصر دانسته باشید؟ علت جوابی که شما میدهید و خود را حقدار تلقی میکنید، وجود فیلتر توجیه در مغزتان است. با آگاهی از عملکرد چنین فیلتری شما میتوانید از مواردی که شما را دچار توجیه بیش از اندازه میکند، دوری کنید.
فیلتر بزرگنمایی: کارایی این فیلتر بزرگ جلوه دادن اطلاعات است، یعنی مغز اطلاعات دریافتی را بزرگتر و مهمتر از اندازه واقعی خودشان جلوه میدهد. شاید تا به حال به این مساله توجه کردهاید که فردی نسبت به یک موضوع معمولی بیش از اندازه اهمیت قائل است و آن را بزرگ و تاثیرگذار تلقی میکند، علت این امر مربوط به فیلتر بزرگنمایی در مغز است. در بسیاری از موارد به دلیل وجود همین فیلتر است که یک موضوع واحد برای یک نفر بسیار مهم تلقی میشود و برای فرد دیگری معمولی و کماهمیت است.
فیلتر کوچکنمایی: این فیلتر درست نقطه مقابل فیلتر بزرگنمایی است و وظیفه دارد اطلاعات وارد شده به مغز را کوچکتر از حد و اندازه واقعیشان نشان دهد. طبیعی است این مساله تاثیر زیادی بر افکار شما داشته و متعاقبا هم بر رفتار شما تاثیرگذار است، مثلا اگر شما به دوست خود تلفن کردید و او به سردی جواب شما را داد با استفاده از این سیستم شما بیتفاوتتر عمل میکنید یا رفتار وی را به حساب موارد دیگری غیر از خودتان میگذارید. شما با اطلاع از وجود فیلترهایی چون بزرگنمایی یا کوچکنمایی مغز میتوانید عملکرد مناسبتری داشته باشید.
تغییر باورهای قدیمی
دانشمندان پس از سالها تحقیق به پنج اصل تغییر باورهای قدیمی پی بردهاند. این پنج اصل عبارت است از:
تمایل: نگاه جدید، جرأت و تهور میخواهد. اگر با جزماندیشی و تعصب بر باورهای قدیمی خود پافشاری کنیم، مغز مجالی برای نگرش جدید نخواهد داشت. اگر یقین داشته باشیم که حق با ماست و ذرهای جا برای اینکه شاید اشتباه کرده باشیم نگذاریم، طرز فکر ما ذرهای تغییر نخواهد کرد. مثلا فردی که خود را ضعیف، ترسو و منفعل میداند و بهدنبال آن برای لاپوشانی سعی میکند کارهای سخت و سطح پایین انجام دهد یا پرکاری میکند، که به آن سندرم آدمهای کوتاه قد میگویند، تا زمانی که خودش نخواهد دیدگاهش را در مورد خودش عوض کند، هیچگاه تغییری نخواهد کرد پس باید تمایلی در فرد وجود داشته باشد تا تغییر حاصل شود.
راهنمایی: دومین اصل راهنمایی است. اگر میخواهید باور جدیدی داشته باشید و افکار جدیدی را به ذهن خود راه دهید، بهتر است کسی راهنمای شما باشد. میتوان گفت اگر خواهان تغییر باورهایتان هستید بهترین مربی شما کسی است که خودش اینگونه باشد، چراکه او دقیقا میداند به دنبال چیست و شما را راهنمایی میکند تا به مقصد برسید. درواقع کسی که قبول دارد تغییر برخی باورهای به درد نخور لازم و مفید است میتواند در عوض کردن افکار و باورها به ما کمک کند (مانند گروههای خودیاری افراد معتاد).
انعطافپذیری: سومین اصل انعطافپذیری است که درباره تغییر افکار کاربرد زیادی دارد. برای تغییر افکار باید به شکلهای مختلف به باورهایمان نگاه کنیم تا تغییر اتفاق بیفتد. با انعطافپذیری نگرش قدیمی را ضعیف و نگرش جدید را در خود تقویت میکنیم. برای این کار میتوانیم باور جدید را تمرین کنیم یا زمانی که تمایل داریم به باور قدیمیمان بچسبیم، خود را تنبیه کنیم. مهم این است که در جریان تغییر افکار و باورها دائما روشهای جدید را آزمایش کنیم.
زمان: تغییر در افکار، باورها و نگرشها زمان میبرد. مهم آن است که روی ایجاد تغییر کار کنیم و مداومت نشان دهیم تا یک روز متوجه شویم تغییری که مدتها به خاطرش وقت گذاشتهایم به وقوع پیوسته است.
برگشت: یکی از جنبههای ناگوار در تغییر افکار و باورها این است که حتی پس از تغییر هم ممکن است به حالت اول برگردیم، پس برای آنکه دیدگاه جدید را حفظ کنیم باید تمرین، تمرین و تمرین کنیم.
افکار سمی را دور بریزید
به منظور تغییر در افکار و باورهایمان لازم است برخی از افکار زاید و سمی را کاملا دور بریزیم. در ادامه به برخی از مهمترین افکار سمی اشاره میشود.
هر طور رفتار کنی، خانواده و دوستانت باید دوستت داشته باشند: برخی اشخاص بر این عقیدهاند که نزدیکان باید آنها را همانطور که هستند دوست داشته باشند و اهمیتی ندهند که آنها چه رفتارهای ناجوری دارند، در حالی که در اغلب ارتباطات این رفتار شماست که باعث میشود کسی دوستتان داشته باشد، از شما متنفر باشد، در جستجوی شما باشد یا از شما دوری کند.
همیشه سعی کن دیگران را کنترل کنی: عبارت «زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند» توصیهای قدیمی است که به ما پیشنهاد میکند تا حد امکان کمتر در کار دیگران دخالت کنیم. زن یا مردی که برای همسرش نقش رئیس را بازی میکند، بدون تردید باعث خصومت و آزردگی او میشود. کارفرمایان خودرای کارمندان خوبشان را از دست میدهند. اگر میخواهید با دیگران همراه شوید و دوستداشتنی و قابل پذیرش باشید تلاش برای کنترل دیگران را کنار بگذارید.
احساساتت را بروز نده: بهطور طبیعی موقعیتهایی وجود دارد که در آن عاقلانه است عمیقترین احساساتتان را از دیگران پنهان کنید، اما اگر این پنهانکاری احساسات روش زندگیتان شود از نظر هیجانی و روحی فردی خشک و بیروح میشوید و تنها و منزوی خواهید شد. درست آن است که انتخابی عمل کنید، یعنی احساساتتان را به افرادی که قابل اعتمادند بیان کنید.
موفقیت و پول خوشبختی میآورد: این باور نادرستی است که تصور کنید هر کس پول دارد یا موفقیتهایی را کسب کرده است، آدم خوشبختی است. سعی کنید کار و پول را بهعنوان وسیلهای برای زندگی بدانید، نه اینکه خودتان را هلاک آنها کنید. تلاش کنید روی مفاهیم انسانی هم در زندگیتان کار کنید.
متواضع باش و از خودت تعریف نکن: روشی که خودتان را معرفی میکنید، تاثیر زیادی در اینکه دیگران چطور شما را ارزیابی میکنند، دارد. افراط در تواضع بیشتر اوقات تاثیر مخربی دارد، اگر با تواضع نا بجا خودتان را دستکم گرفتید از اینکه دیگران هم شما را نادیده بگیرند تعجب نکنید. نشان دادن تواناییها و قابلیتها به صورت معقول لافزدن نیست، بلکه آشکار سازی مهارتهایتان است. پس هیچگاه خودتان را دستکم نگیرید. این افتخار نیست.
صداقت مطلق داشته باش: در این که صداقت یک فضیلت است شکی نیست، اما ایراد در مطلق بودن آن است اگر در صداقت داشتن هم افراط شود، پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت. ارتباطات کمی وجود دارد که در آن بتوان شرایطی را که در آن فرد هیچ چیز را مخفی نگه ندارد و همه چیز را مطرح کند، تحمل کرد.
سختیها شخصیت را میسازند: توقع کار سخت یا رنج و عذاب به نام شخصیتسازی ممکن است باعث ایجاد رنجش و لجاجت و سنگدلی شود. شخصی که بیجهت رنج و عذاب میبینند یا سختی غیرضروری میکشد بیشتر احتمال دارد سخت دل و خشن شود. آنچه شخصیت خوب را میسازد داشتن الگوهای مناسب است که خصوصیات مناسب را تقویت میکند و درصدد اصلاح رفتار نامطلوب برمیآید.
زندگی با افکار آیندهساز
ـ افکاری که برای اندیشیدن انتخاب میکنید و هماکنون به آن اعتقاد دارید، آینده شما را میسازد.
ـ فقط چیزهایی را که مناسباند بر زبان جاری کنید. از به کار بردن کلامی بر ضد خودتان یا سخنچینی درباره دیگران اجتناب کنید.
ـ نگرشتان را خودتان انتخاب کنید. مجبور نیستید اجازه دهید گفتههای دیگران بر شما تاثیر منفی بگذارد.
ـ وقتی زندگی بیش از توانتان شما را به مبارزه و چالش میکشد، خود را به خدا بسپارید، چرا که او نه فقط پاسخ را در اختیار دارد بلکه پاسخ خود اوست.
ـ خود را با افراد و شرایط مثبت محصور کنید و از منفینگریها دوری کنید.
ـ شما کلامتان هستید. هرگز گفتههایتان را با دروغ و حیله یا تحریف، همراه نکنید. با حرمت داشتن کلامتان اعتبار و صداقت ایجاد کنید.
ـ درد دیگران را احساس کنید و کشمکشها، ناراحتیها، گرفتاریها و ضعفهایشان را درک کنید.
ـ هر رابطهای که تاکنون داشتهاید را قدر بدانید. خوب یا بد، رابطهها بهترین آموزگاران شما هستند.
ـ جرات و جسارت داشته باشید. باورهای درستتان را حفظ کنید حتی اگر دنیای پیرامونتان انتخاب میکند که باوری دیگر داشته باشید.
ـ درخواست کردن آغاز ستاندن است. با دعایی ساده و اعتقادی، شما میتوانید آیندهتان را تغییر دهید.
ـ نسبت به شایستگیهایتان مطمئن و متواضع باشید و کاستیهایتان را درک کنید.
ـ خود و زندگیتان را جدی بگیرید. برای ابراز وجودتان وقت بگذارید و منضبط باشید. این شیوه رشد و پروراندن موهبتها و استعدادهای بیهمتایتان است.
ـ مطمئن باشید خداوند کاری درست و در زمانی مناسب انجام خواهد داد. از آنجا که میدانید پیشبینی او بموقع است میتوانید از حال لذت ببرید.
ـ بدانید هر کاری که انجام میدهید، به خودتان بازمیگردد. به بیرون از خود گام بردارید و پیش از هر حرکتی شاهد نتیجه آن باشید.
ـ اگر شما کار درست انجام میدهید، اگر به خود و دیگران آزار نمیرسانید، لازم نیست نگران آن باشید که دیگران چه فکر ی میکنند، شما آزادید.
معصومه اسدی / جامجم