مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

"خاطره و خانه" و چهار شعر دیگر

[ad_1]

"خاطره و خانه" و چهار شعر دیگر

کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - پاییز آرام‌آرام می‌رفت

اما تو به یک‌باره رفتی

خدا را چه دیدی

شاید من هم بروم

و تنها خانه بماند

و عکس‌هایمان

بیچاره خانه

نه پایی برای رفتن دارد

نه دلی

برای تحمل خاطره‌هایمان

 

گلنار حسینعلی

از تهران

 

از این شهر به آن شهر

از این خاک به آن خاک

چیزی نیست

جز من و پاهایم

راه است و

               من خود راهم

و اگر راه نبود

خاک تا خاک چه معنی داشت؟

 

هلیا معیری فارسی، 15ساله

خبرنگار افتخاری از لاهیجان

 

می‌روم خودم را دور بیندازم

باران که می بارد

به سنگ بودنِ خودم فکر می‌کنم

پنجره

جاده را تار می‌بیند

پیشانی‌ام را به جاده می‌چسبانم

ای کاش

این اتوبوس هرگز نایستد

تا من

هزارو هزار بار

زمزمه کنم

«مسافر»ِ سهراب را:

«چرا گرفته دلت؟

مثل این‌که تنهایی؟

- چه‌قدر هم تنها...»

 

زهرا فیض‌اللهی

از قزوین

 

دوچرخه شماره ۸۵۶

تصویرگری: سارا باقریان، 14ساله، خبرنگار افتخاری از تهران

 

آن‌قدر

روی عقربه‌های ساعت

راه

می‌روم

تا

برگردی

 

شقایق نعمتی، 17ساله

خبرنگار افتخاری از ساوه

 

چترم را

زیر باران عشق

وارونه می‌گیرم

تا آن‌جا که

قلبم

دوباره متولد شود

 

هلیا وفایی،14 ساله

از تهران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

خاطره و خانه و چهار شعر دیگر همشهری آنلاین کودک و نوجوان نگاهی به ظرایف مرزهای اخلاقی چگونه اخلاقی رفتار کنیم؟ فرهنگی اجتماعی پگاه شفتی خانه و آشپزخانه فروشگاه خانه و کاشانه فروشگاههای خانه و کاشانه خانه و ویلا پیش ساخته خانه و خانواده سایت خانه و آشپزخانه فروشگاه خانه و آشپزخانه لوازم خانه و آشپزخانه


ادامه مطلب ...

"خاطره و خانه" و چهار شعر دیگر

[ad_1]

"خاطره و خانه" و چهار شعر دیگر

کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - پاییز آرام‌آرام می‌رفت

اما تو به یک‌باره رفتی

خدا را چه دیدی

شاید من هم بروم

و تنها خانه بماند

و عکس‌هایمان

بیچاره خانه

نه پایی برای رفتن دارد

نه دلی

برای تحمل خاطره‌هایمان

 

گلنار حسینعلی

از تهران

 

از این شهر به آن شهر

از این خاک به آن خاک

چیزی نیست

جز من و پاهایم

راه است و

               من خود راهم

و اگر راه نبود

خاک تا خاک چه معنی داشت؟

 

هلیا معیری فارسی، 15ساله

خبرنگار افتخاری از لاهیجان

 

می‌روم خودم را دور بیندازم

باران که می بارد

به سنگ بودنِ خودم فکر می‌کنم

پنجره

جاده را تار می‌بیند

پیشانی‌ام را به جاده می‌چسبانم

ای کاش

این اتوبوس هرگز نایستد

تا من

هزارو هزار بار

زمزمه کنم

«مسافر»ِ سهراب را:

«چرا گرفته دلت؟

مثل این‌که تنهایی؟

- چه‌قدر هم تنها...»

 

زهرا فیض‌اللهی

از قزوین

 

دوچرخه شماره ۸۵۶

تصویرگری: سارا باقریان، 14ساله، خبرنگار افتخاری از تهران

 

آن‌قدر

روی عقربه‌های ساعت

راه

می‌روم

تا

برگردی

 

شقایق نعمتی، 17ساله

خبرنگار افتخاری از ساوه

 

چترم را

زیر باران عشق

وارونه می‌گیرم

تا آن‌جا که

قلبم

دوباره متولد شود

 

هلیا وفایی،14 ساله

از تهران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

خاطره و خانه و چهار شعر دیگر همشهری آنلاین کودک و نوجوان نگاهی به ظرایف مرزهای اخلاقی چگونه اخلاقی رفتار کنیم؟ فرهنگی اجتماعی پگاه شفتی خانه و آشپزخانه فروشگاه خانه و کاشانه فروشگاههای خانه و کاشانه خانه و ویلا پیش ساخته خانه و خانواده سایت خانه و آشپزخانه فروشگاه خانه و آشپزخانه لوازم خانه و آشپزخانه


ادامه مطلب ...