کتابخانهی آفتاب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - معرفی کتاب > آکیمی آه بلندی کشید و گفت: «چون دوازده سال پیش کتابخونه ی عمومی خراب شده، دوازده نفر از دوازدهسالههایی که بهترین مقاله رو در مورد جالببودن کتابخونه بنویسن، میتونن جمعهشب توی برنامهی مخصوص کتابخونهی جدید به اسم پشت درهای بسته شرکت کنن.»
«چهطوریه؟»
«برندهها میتونن یه شب توی کتابخونهی جدید، پشت درای بسته بمونن و قبل از دیگران چیزای جالب اونجا رو ببینن.»
«میخوای بگی مثل فیلم شبی در موزه قراره کتابا زنده بشن و بیفتن دنبال مردم و از این چیزا؟»
آکیمی جواب داد: «نه! اما حتماً کلی خوراکی و فیلم و جایزه و بازی اونجا هست.»
کایل میخواهد حتماً جزء چند نفری باشد که ازشان دعوت میشود یک شب را در کتابخانه بگذرانند. این کتابخانهی جدید را آقای لمونچلو، مشهورترین بازیساز جهان، ساخته است و کایل از بچگی با بازیهایش آشناست.
مشکل از آنجا شروع میشود که هر چند ورود به کتابخانه چندان سخت نیست، سؤال اصلی این است که چهطور باید از آن خارج شد! حالا به چیزی بیش از خوششانسی نیاز دارد.
کتاب 340 صفحهای «فرار از کتابخانهی آقای لِمونچلو»، نوشتهی «کریس گرابنستاین» و ترجمهی «مژگان ایمانی» است. این رمان نوجوان را انتشارات پرتقال، با قیمت 14هزار تومان منتشر کرده است.
من و مامان و سامی داشتیم از خوشی بال درمیآوردیم. مامان از سالها پیش با تمام وجود آرزو میکرد زمانی در خانهای ساحلی زندگی کند. بزرگترین رؤیای من هم این بود که بالأخره روزی بابام بهخاطر بازیهای موبایلیاش پولدار شود و مجبور نباشد رانندهی اتوبوس باشد.
سامی با خوشحالی آواز میخواند: «میرویم یک خانهی دیگر، میرویم یک خانهی دیگر.» جستوخیزکنان از این سر اتاق میرفت آن سر اتاق. مامان رفت شربت و آبپرتقال آورد و همه، خوشحال از این خبر خوب، لیوانهایمان را پر کردیم.
میگویند دروغ مثل درخت بامبوست. سریع قد میکشد و سایهاش میافتد روی زندگی کسانی که دروغ گفتهاند. پدر ماتی، برای اینکه جلوی برادرش کم نیاورد، میگوید کاری نان و آبدار در سوییس پیدا کرده و قرار است خیلی زود به خانهای زیبا کنار دریاچه اسبابکشی کنند. ماتی که حرفهای پدرش را باور کرده، این موضوع را توی مدرسه تعریف میکند و کلاف دروغ حسابی پیچ میخورد.
نویسندهی رمان «ماتی و سامی و سه گاف گنده»، «صلاح نعورا» است و «کتایون سلطانی» این کتاب 160 صفحهای را ترجمه کرده است. انتشارات افق (66413367) این کتاب را با قیمت 7500 تومان منتشر کرده است.
روزی پسر نوجوانی به اسم دیوید را به من معرفی کردند که در اتاق انتظار منتظرم بود و باید او را معاینه و درمان میکردم.
به اتاق انتظار رفتم، دیوید بسرعت در حال راه رفتن بود و حتی یک لحظه هم آرام نمیگرفت. او را به داخل اتاقم راهنمایی کردم. پاییز بود و بوته یاس بنفشی که از پنجره پیدا بود، زرد و خشکیده شده بود. دیوید را به نشستن روی صندلی دعوت کردم. او نشست و من نگاهی به سراپایش انداختم. بارانی بلندی پوشیده بود و دگمههایش را تا گلو بسته بود. سرش را به پایین انداخته و با آن چهره رنگ پریده به پاهایش نگاه میکرد، در حالی که دستهایش را هم بشدت عصبی به هم میفشرد.
از او خواستم که کمی از خودش برایم صحبت کند و او گفت در کودکی پدرش را از دست داده و از آن به بعد همراه پدربزرگ و مادرش زندگی کرده. سال پیش، هنگامی که دیوید سیزده سال داشته پدربزرگش فوت کرده و مادرش هم در تصادف کشته شده. اکنون دیوید چهارده ساله بود و تنها تحت پوشش بهزیستی زندگی میکرد.
معلمش او را به من معرفی کرد. وی نامهای برایم نوشته و در آن ذکر کرده بود: «این پسر به نحو رقتانگیزی افسرده و مغموم است. کوچکترین میلی برای ارتباط برقرارکردن با دیگران ندارد و من خیلی نگرانش هستم. از شما خواهش میکنم کمکش کنید.»
در دو دیدار اولی که من و دیوید با هم داشتیم، او صحبتی با من نکرد. تمام وقت روی صندلیاش قوز کرده و به پایین چشم دوخته بود. فقط یک بار سرش را بالا کرد تا نقاشیهای بچهها را که من بر دیوار زده بودم نگاه کند. من بار دوم، هنگامی که او میخواست اتاق را ترک کند، دستی بر شانهاش گذاشتم. او شانه خالی نکرد، اما به چهره من هم نگاهی نینداخت. به او گفتم: میدانم برایت ساده نیست، اما سعی کن یک بار دیگر هم به من سر بزنی.
دیوید آمد. من به او پیشنهاد کردم که با هم شطرنج بازی کنیم و او پذیرفت. از آن به بعد، هر چهارشنبه بعدازظهر با هم شطرنج بازی میکردیم. او حتی برای لحظهای هم به من نگاه نمیکرد و بینمان سکوت مطلق جریان داشت. تقلب کردن در شطرنج سخت است، اما من از هر ترفندی که بلد بودم استفاده کردم تا او در بیشتر مواقع برنده شود.
اوضاع داشت کمکم بهتر میشد. او هر دفعه قبل از ساعت مقرر در آنجا حاضر میشد، صفحه شطرنج را از قفسه درمیآورد و پیش از آن که من حتی فرصت نشستن روی صندلی را پیدا کنم مهرهها را میچید. مشخص بود از زمانی که با هم میگذراندیم لذت میبرد، اما چرا حتی برای یک لحظه هم که شده بود به من نیمنگاهی نمیانداخت؟ احساس میکردم او احتیاج دارد با فردی راجع به رنجهایش بگوید و این را حس کرده که من به غصههایش احترام میگذارم.
یک روز اواخر زمستان همان سال هنگامی که وارد اتاقم شد، برای اولین بار بارانیاش را درآورد و سپس مشغول چیدن مهرههای شطرنج شد. در آن لحظات چهرهاش شادابتر به نظر میرسید و مشخص بود روحیه بهتری پیداکرده است.
چند ماهی گذشت و فصل شکوفاشدن یاسها رسید. یک بار من و دیوید مشغول بازی بودیم و من درحالی که حرکات او را زیر نظر داشتم با خود فکر میکردم که براستی علم ما در شفابخشی و درمان افسردگیها چقدر محدود است و براستی چرا نمیتوانستم به بهبود وضع این پسر کمک کنم؟ در این افکار بودم که دیوید برای نخستین بار سرش را بالا کرد، نگاهی به من انداخت و گفت: نوبت توست.
این شروعی برای صحبت کردن دیوید با من بود.
او در مدرسه دوست پیدا کرد و در گروه دوچرخهسواری ثبتنام کرد. از آن به بعد برایم مرتب نامه مینوشت و میگفت چه احساسات خوبی در درونش جوانه زدهاند. او از اهدافش تعریف میکرد و این که قصد دارد به دانشگاه برود و ادامه تحصیل دهد.
دیوید به سلامتی روحی رسید و زندگی خوبی برای خود تشکیل داد. اما درسهایی که در دوران با هم بودنمان به من یاد داد همواره در ذهنم باقی ماند. من آموختم که گذشت زمان همراه با چاشنی صبر و تلاش میتواند حتی بستهترین درها را هم بگشاید و بزرگترین غصهها را به زانو درآورد. درمان درد یک فرد افسرده و لطمه خورده این است: آغوشی گرم برای بغل کردن، شانهای برای سرگذاشتن و گریه کردن، دستی برای نوازش کردن، قلبی دلسوز برای تپیدن و گوشی برای شنیدن صدای غم و رنج. حتی زجردیدهترین افراد هم با این روشها درمان میشوند. (inspirationastories/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
267
خبرگزاری آریا - طرفداران سونی بدون شک نمی توانند تا برگزاری کنفرانس خبری سونی در کنگره جهان موبایل 2017 منتظر بمانند؛ کنفرانسی که پیشتر گفته شده باید منتظر رونمایی از 5 موبایل هوشمند تازه در آن باشیم. با این همه، احتمال دارد که کمپانی ژاپنی هیچ موبایل پرچمداری با خود به این رویداد بین المللی نیاورد.
در شایعات آمده سونی در حال توسعه موبایلی پرچمدار با نام رمز «یوشینو» است که از چیپست اسنپدراگون 835 و نمایشگر 4K بهره مند خواهد بود. اگر سونی این موبایل را طی ماه جاری میلادی معرفی کند، امکان دارد که قادر به عرضه آن تا پیش از ورود گلکسی اس 8 سامسونگ به بازار در ماه آوریل نباشد.
برای جلوگیری از چنین مشکلی، گفته می شود که سونی تاریخ رونمایی از پرچمدار خانواده اکسپریا را به تعویق انداخته است؛ هرچند که این موبایل کماکان در کنگره جهانی موبایل 2017 حضور داشته و پشت درهای بسته، به خبرنگاران نشان داده می شود.
اگر این مسئله حقیقت داشته باشد، سونی حداقل 4 موبایل میان رده در کنفرانس خود معرفی خواهد کرد که با اسامی رمز بلنک برایت، کِیاکی، هینوکی و مینئو شناخته می شوند. گفتنی است که خبر مربوط به پرچمدار تازه سونی، یکبار دیگر با خبرهای مربوط به عدم عرضه چیپست اسنپدراگون 835 تا پیش از پایان آوریل سازگاری دارد و احتمالاً سامسونگ واقعاً در تلاش بوده با کوتاه کردن دست تولیدکنندگان رقیب از این چیپست، موفقیت گلکسی اس 8 را تضمین کند.
خبرگزاری آریا - با ورود به فصل زمستان، یکی از دغدغه های مالکین اتومبیل به نحوه نگهداری صحیح از خودروها مربوط می شود. سرما و رطوبت می تواند مشکلات زیادی به وجود آورده و کارایی برخی از قسمت های متحرک اتومبیل را تحت تاثیر قرار دهد.
در این نوشتار قصد داریم به چند نکته مفید درباره نگهداری از خودرو در فصول سرد اشاره ای گذرا داشته باشیم.
چارچوب درها و درزگیرها را کنترل و در صورت نیاز پاک کنید
درهای اتومبیل معمولا به دلیل نفوذ رطوبت بین لاستیک های درزگیر دچار یخ زدگی شده و باز کردن آنها در یک صبح سرد زمستانی به کار دشواری بدل می شود. برای جلوگیری از این اتفاق باید درزگیر هر کدام از درها را به دقت کنترل و بازبینی کنید تا در صورت مشاهده ساییدگی، پارگی و یا کثیف شدن اقدام به جایگزینی یا پاکسازی آنها نمایید. هر کدام از این ایرادات می توانند باعث نفوذ رطوبت و در نتیجه یخ زدگی درها شوند.
شاید برخی افراد توجه چندانی به ذرات ریز گیر افتاده در درزگیرها نداشته باشند، اما همین ذرات می توانند کارایی درزگیرها را در عایق بندی و جلوگیری از نفوذ هوای سرد به داخل کابین کاهش دهند.
برای زدودن گرد و خاک و ذرات ریز موجود، باید با یک پارچه مرطوب و گرم چارچوب درها و درزگیرها را پاک کنید؛ بعد از اتمام این مرحله بلافاصله باید با استفاده از یک پارچه خشک رطوبت باقی مانده در این قسمت ها را کاملا برطرف نمایید.
توجه داشته باشید که این کار برای چارچوب درها در بدنه، خود درها و درزگیرهای موجود بر روی هر دو بخش قابل اجرا می باشد. در صورت امکان این کار را در پارکینگ یا در هوای ملایم انجام دهید تا رطوبت بلافاصله یخ نزند.
از محلول ها و روان کننده ها برای مقابله با یخ زدگی درها استفاده کنید
پوشاندن خودرو با کاور یا پارک کردن آن در پارکینگ از ساده ترین راه ها برای جلوگیری از یخ بستن درها هستند، اما این روش ها ممکن نبوده و گهگاه مجبور به پارک خودرو در فضای باز خواهید شد.
در این شرایط می توانید از محلول ها و اسپری های سیلیکونی کمک گرفته و با پخش کردن آن بر روی لاستیک های درزگیر از نفوذ رطوبت و یخ زدگی جلوگیری کنید. برای پخش یکنواخت استفاده از دستمال های میکروفایبر نتیجه بسیار بهتری دارد.
چطور درهای یخ بسته را باز کنیم؟
چنانچه به هر دلیلی در یک شب سرد مجبور به پارک خودروی خود در فضای باز شدید و به محلول یا لوسیون اشاره شده در بالا دسترسی نداشتید، می توانید برای آسانتر باز کردن درها یک حوله یا پارچه کهنه را بین در و چارچوب به نحوی که دو سر آن بیرون بماند، قرار دادهید. با این روش بجای کشیدن در با دستگیره، می توانید از دو سر حوله یا پارچه در را به سمت بیرون بکشید.
چنانچه روش بالا ممکن نبود، در صورت یخ بستن درها می توان از شیوه های دیگری استفاده کرد. هرگاه با درهایی که از شدت سرما به چارچوب چسبیده اند مواجه شدید، می توانید از محلول های یخ زدا که عمدتا از ترکیب دو سوم الکل و یک سوم آب تشکیل شده اند استفاده کنید.
با اسپری کردن این محلول بین در و چارچوب یخ ها به آرامی آب خواهند شد. اگر به محلول دسترسی نداشتید و یا این روش کارساز نبود می توانید از یک سشوار کمک گرفته و با هدایت جریان گرم هوا به اطراف درها، یخ زدگی را از بین ببرید.
در صورت یخ زدن قفل درها چه کنیم؟
برخی مواقع دستگیره و قفل درها نیز به دلیل جذب رطوبت دچار یخ زدگی می شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، می توانید از اسپری های رطوبت زدا یا روان کننده های بدون گریس برای قفل ها استفاده کنید.
در صورت مواجه با قفل های یخ زده، اسپری های یخ زدا و سشوار بسیار راهگشا خواهند بود.
اگر به این موارد دسترسی نداشتید می توانید قسمت فلزی سوییچ خود را بر روی حرارت ملایم (مثله شعبه فندک یا چوب کبریت) گرفته و پس از اندکی گرم شدن آن را وارد قفل کنید و با ملایمت بچرخانید.
توجه داشته باشید که در این روش نباید از قدرت زیادی در چرخاندن سوییچ استفاده کنید؛ در صورت نیاز چند بار سوییچ را گرم کرده و وارد قفل نمایید.
خبرگزاری آریا - با ورود به فصل زمستان، یکی از دغدغه های مالکین اتومبیل به نحوه نگهداری صحیح از خودروها مربوط می شود. سرما و رطوبت می تواند مشکلات زیادی به وجود آورده و کارایی برخی از قسمت های متحرک اتومبیل را تحت تاثیر قرار دهد.
در این نوشتار قصد داریم به چند نکته مفید درباره نگهداری از خودرو در فصول سرد اشاره ای گذرا داشته باشیم.
چارچوب درها و درزگیرها را کنترل و در صورت نیاز پاک کنید
درهای اتومبیل معمولا به دلیل نفوذ رطوبت بین لاستیک های درزگیر دچار یخ زدگی شده و باز کردن آنها در یک صبح سرد زمستانی به کار دشواری بدل می شود. برای جلوگیری از این اتفاق باید درزگیر هر کدام از درها را به دقت کنترل و بازبینی کنید تا در صورت مشاهده ساییدگی، پارگی و یا کثیف شدن اقدام به جایگزینی یا پاکسازی آنها نمایید. هر کدام از این ایرادات می توانند باعث نفوذ رطوبت و در نتیجه یخ زدگی درها شوند.
شاید برخی افراد توجه چندانی به ذرات ریز گیر افتاده در درزگیرها نداشته باشند، اما همین ذرات می توانند کارایی درزگیرها را در عایق بندی و جلوگیری از نفوذ هوای سرد به داخل کابین کاهش دهند.
برای زدودن گرد و خاک و ذرات ریز موجود، باید با یک پارچه مرطوب و گرم چارچوب درها و درزگیرها را پاک کنید؛ بعد از اتمام این مرحله بلافاصله باید با استفاده از یک پارچه خشک رطوبت باقی مانده در این قسمت ها را کاملا برطرف نمایید.
توجه داشته باشید که این کار برای چارچوب درها در بدنه، خود درها و درزگیرهای موجود بر روی هر دو بخش قابل اجرا می باشد. در صورت امکان این کار را در پارکینگ یا در هوای ملایم انجام دهید تا رطوبت بلافاصله یخ نزند.
از محلول ها و روان کننده ها برای مقابله با یخ زدگی درها استفاده کنید
پوشاندن خودرو با کاور یا پارک کردن آن در پارکینگ از ساده ترین راه ها برای جلوگیری از یخ بستن درها هستند، اما این روش ها ممکن نبوده و گهگاه مجبور به پارک خودرو در فضای باز خواهید شد.
در این شرایط می توانید از محلول ها و اسپری های سیلیکونی کمک گرفته و با پخش کردن آن بر روی لاستیک های درزگیر از نفوذ رطوبت و یخ زدگی جلوگیری کنید. برای پخش یکنواخت استفاده از دستمال های میکروفایبر نتیجه بسیار بهتری دارد.
چطور درهای یخ بسته را باز کنیم؟
چنانچه به هر دلیلی در یک شب سرد مجبور به پارک خودروی خود در فضای باز شدید و به محلول یا لوسیون اشاره شده در بالا دسترسی نداشتید، می توانید برای آسانتر باز کردن درها یک حوله یا پارچه کهنه را بین در و چارچوب به نحوی که دو سر آن بیرون بماند، قرار دادهید. با این روش بجای کشیدن در با دستگیره، می توانید از دو سر حوله یا پارچه در را به سمت بیرون بکشید.
چنانچه روش بالا ممکن نبود، در صورت یخ بستن درها می توان از شیوه های دیگری استفاده کرد. هرگاه با درهایی که از شدت سرما به چارچوب چسبیده اند مواجه شدید، می توانید از محلول های یخ زدا که عمدتا از ترکیب دو سوم الکل و یک سوم آب تشکیل شده اند استفاده کنید.
با اسپری کردن این محلول بین در و چارچوب یخ ها به آرامی آب خواهند شد. اگر به محلول دسترسی نداشتید و یا این روش کارساز نبود می توانید از یک سشوار کمک گرفته و با هدایت جریان گرم هوا به اطراف درها، یخ زدگی را از بین ببرید.
در صورت یخ زدن قفل درها چه کنیم؟
برخی مواقع دستگیره و قفل درها نیز به دلیل جذب رطوبت دچار یخ زدگی می شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، می توانید از اسپری های رطوبت زدا یا روان کننده های بدون گریس برای قفل ها استفاده کنید.
در صورت مواجه با قفل های یخ زده، اسپری های یخ زدا و سشوار بسیار راهگشا خواهند بود.
اگر به این موارد دسترسی نداشتید می توانید قسمت فلزی سوییچ خود را بر روی حرارت ملایم (مثله شعبه فندک یا چوب کبریت) گرفته و پس از اندکی گرم شدن آن را وارد قفل کنید و با ملایمت بچرخانید.
توجه داشته باشید که در این روش نباید از قدرت زیادی در چرخاندن سوییچ استفاده کنید؛ در صورت نیاز چند بار سوییچ را گرم کرده و وارد قفل نمایید.
کتابخانهی آفتاب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - معرفی کتاب > آکیمی آه بلندی کشید و گفت: «چون دوازده سال پیش کتابخونه ی عمومی خراب شده، دوازده نفر از دوازدهسالههایی که بهترین مقاله رو در مورد جالببودن کتابخونه بنویسن، میتونن جمعهشب توی برنامهی مخصوص کتابخونهی جدید به اسم پشت درهای بسته شرکت کنن.»
«چهطوریه؟»
«برندهها میتونن یه شب توی کتابخونهی جدید، پشت درای بسته بمونن و قبل از دیگران چیزای جالب اونجا رو ببینن.»
«میخوای بگی مثل فیلم شبی در موزه قراره کتابا زنده بشن و بیفتن دنبال مردم و از این چیزا؟»
آکیمی جواب داد: «نه! اما حتماً کلی خوراکی و فیلم و جایزه و بازی اونجا هست.»
کایل میخواهد حتماً جزء چند نفری باشد که ازشان دعوت میشود یک شب را در کتابخانه بگذرانند. این کتابخانهی جدید را آقای لمونچلو، مشهورترین بازیساز جهان، ساخته است و کایل از بچگی با بازیهایش آشناست.
مشکل از آنجا شروع میشود که هر چند ورود به کتابخانه چندان سخت نیست، سؤال اصلی این است که چهطور باید از آن خارج شد! حالا به چیزی بیش از خوششانسی نیاز دارد.
کتاب 340 صفحهای «فرار از کتابخانهی آقای لِمونچلو»، نوشتهی «کریس گرابنستاین» و ترجمهی «مژگان ایمانی» است. این رمان نوجوان را انتشارات پرتقال، با قیمت 14هزار تومان منتشر کرده است.
من و مامان و سامی داشتیم از خوشی بال درمیآوردیم. مامان از سالها پیش با تمام وجود آرزو میکرد زمانی در خانهای ساحلی زندگی کند. بزرگترین رؤیای من هم این بود که بالأخره روزی بابام بهخاطر بازیهای موبایلیاش پولدار شود و مجبور نباشد رانندهی اتوبوس باشد.
سامی با خوشحالی آواز میخواند: «میرویم یک خانهی دیگر، میرویم یک خانهی دیگر.» جستوخیزکنان از این سر اتاق میرفت آن سر اتاق. مامان رفت شربت و آبپرتقال آورد و همه، خوشحال از این خبر خوب، لیوانهایمان را پر کردیم.
میگویند دروغ مثل درخت بامبوست. سریع قد میکشد و سایهاش میافتد روی زندگی کسانی که دروغ گفتهاند. پدر ماتی، برای اینکه جلوی برادرش کم نیاورد، میگوید کاری نان و آبدار در سوییس پیدا کرده و قرار است خیلی زود به خانهای زیبا کنار دریاچه اسبابکشی کنند. ماتی که حرفهای پدرش را باور کرده، این موضوع را توی مدرسه تعریف میکند و کلاف دروغ حسابی پیچ میخورد.
نویسندهی رمان «ماتی و سامی و سه گاف گنده»، «صلاح نعورا» است و «کتایون سلطانی» این کتاب 160 صفحهای را ترجمه کرده است. انتشارات افق (66413367) این کتاب را با قیمت 7500 تومان منتشر کرده است.