فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در این آیه "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: ای کسانی که ایمان آورده اید! [در برابر سختی ها] صبر داشته باشید، و [در برابر دشمن] مقاومت پیشه سازید و [از مرزها] نگهبانی کنید و از خدا پروا نمائید، باشد که ظفرمند شوید."(آل عمران/200) خداوند این چهار عمل را باعث فلاح می داند و اگر شخصی آنها را انجام دهد، امید فلاح داشته باشد؛ زیرا ممکن است در این مسیر خیلی ها جا بمانند و عاقبت به خیر نشوند.
در ادامه به بررسی اجمالی این 4 عمل می پردازیم:
رستگاری و ایمان در شعار اسلام (یا أیها الناس قولوا لا إله إلا اللّه تفلحوا) (عن طارق المحاربی أنه قال: رأیت رسول اللّه (صلی الله و علیه وآله) فی السوق یقول: یا أیها الناس قولوا: لا إله إلا اللّه تفلحوا، و رجل خلفه یرمیه بالحجارة و قد أدمى عقبیه... رازى، فخر الدین(م 606 ق) ، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 32، ص349) که با نوای مخلصانه ی پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) و مسلمانان نخستین در کوچه بازارهای شهر مکه طنین انداز بود و فطرت انسان ها را نوازش می داد، گره خورده است و در قرآن کریم نیز به گونه ی خاصی بازتاب داده شده است؛ چنان که در سوره مبارکه مومنون می خوانیم:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ؛ به راستی که مومنان رستگار شدند.» (مومنون/1) یعنی مومنان همین که به خدا و وعد و وعیدهایش ایمان آوردند، در راه رستگاری قدم نهاده اند، هرچند ممکن است در این راه دزدان خطر آفرینی کمین کرده باشند. قرآن کریم در اکثر موارد با شاید و به شکل مشروط (قره/189، آل عمران/130) از رستگار شدن انسان سخن گفته است؛ اما این آیه به طور قطع مومنان را رستگار دانسته.
رسول بزرگوار اسلام (صلی الله و علیه وآله) می فرمایند:«قَد أفلَحَ مَن أخلَص قَلبَه لِلإیمانِ...؛ رستگار است آن که دلش را برای ایمان خالص کرده است» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج7، ص549) البته هرگز نباید فراموش کرد که هر ایمانی نمی تواند مومن را بر سفره ی رستگاری بنشاند؛ بلکه ایمانی این مهم را تحقق می بخشد که همراه با عمل به مقتضای ایمان باشد و قرآن نیز هرگاه پای ایمان را وسط می کشد، از عملی به مقتضای آن نیز می گوید که جمله (وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)، پس از بسیاری از (الَّذِینَ آمَنُوا)، اثبات کننده ی این ادعا است.
«صبر»، در لغت، یعنی جلوگیری کردن و حبس نمودن نفس، بر چیزی که عقل یا شرع یا هر دو اقتضا می کنند.( راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 474)
مومنان همین که به خدا و وعد و وعیدهایش ایمان آوردند، در راه رستگاری قدم نهاده اند، هرچند ممکن است در این راه دزدان خطر آفرینی کمین کرده باشند.
برخی دیگر از مفسران می گویند؛ مراد از صبر، در آیه 200 آل عمران، صبر در مقاومت در برابر دشمن و مخالف است که از آن، تعبیر به شجاعت و قوّت قلب، می شود که این هم دو قسم است:
الف. صبر در برابر خواسته ها و هواهای نفسانی و زیبایی های دنیوی است که به آن جهاد اکبر گفته می شود.
ب: صبر در برابر دشمنان دین از کفار و مشرکان که به آن جهاد اصغر می گویند.
در روایات زیادى «مرابطه» را در بودن و معیت با امامان معصوم (علیهم السلام) تفسیر کرده اند، و در برخی از اخبار، امام منتظر(عج) ذکر شده است که (شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، ج 15، ص 259) در این فرصت برای نمونه، دو روایت را ذکر می کنیم.
1. امام باقر(علیه السلام) در معناى: «یا أیها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا»، (ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم ، الغیبة (للنعمانی)، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ص 27) فرمودند: مراد خداوند متعال، از «اصبروا»، شکیبایی بر انجام واجبات و مرادش از «صابروا»، صبر و شکیبایی در برابر دشمنان، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امام منتظر است.
2. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اصبروا و صابروا و رابطوا»،( الکافی، ج 2، ص 81) مراد از «اصبروا»، شکیبایی در انجام واجبات و مراد از «صابروا» شکیبایی برمصیبت ها و پیشامدهای ناگوار، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امامان معصوم (علیه السلام) و در تحت فرمان آنان بودن است.
بنابراین معنای آیه 200 آل عمران چنین می شود: صبر پیشه کنید بر انجام واجبات الهی و همگی در مقابل دشمنان خود و در مصیبت ها شکیبا باشید و همیشه با امامان معصوم (علیه السلام)، و امام زمان خود که در انتظارش هستید باشید و از او مراقبت نمایید. (حسینى استرآبادى، سید شرف الدین، على، تأویل الآیات الظاهرة ،ص 133) یعنى باید از امام (علیه السلام) در برابر دشمنان محافظت نمود و از فرمایشات او اطاعت کرد و از مخالفت با آن پرهیز نمود. اگر چه این هم بیان مصداق است، و در حقیقت، حفظ دین و قرآن، مورد عنایت حضرت حق می باشد. چون حفظ امام، حفظ دین اسلام و قرآن است.
مراد خداوند متعال، از «اصبروا»، شکیبایی بر انجام واجبات و مرادش از «صابروا»، صبر و شکیبایی در برابر دشمنان، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امام منتظر است.
تقوا در عین آن که لباس خوبی برای محافظت از گرما و سرمای شهوت و گناه است، مایه ی فرج و رهایی از تنگناها، گشایش در روزی،نزول رحمت و برکات الهی،قبولی اعمال،مای جلب نصرت و تأیید الهی،بصیرت برای تشخیص حق از باطل و... نیز هست و برای متقی رستگاری و سعادت را به ارمغان می آورد، چنان که در آیه ذیل آمده است:«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الالْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ بگو پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آورد، پس ای خردمندان از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»( اعراف/26. طلاق/3- 2.اعراف/96.مائده/27.نحل/128.انفال/29.مائده/100.)
تقواست که رحمت و برکت های مادی و معنوی را نصیب انسان می کند و قابلیت درک رستگاری را در او ایجاد می گرداند.
آیه کریمه با بیان برابر نبودن پاک و پلید، پاک را از پلید (و نه پاکی را از پلیدی؛ «زیرا مراد از طیب و خبیث پاک و پلیدهاى خارجى و حقیقى است»( طباطبایى، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 6، ص218)) در عین کثرت پلیدان بهتر دانسته و خردمندان را به تقوای الهی دعوت کرده است تا با این ملکه ی مقدس مدارج فضیلت و کمال را پیموده و به رستگاری برسند. تقواست که رحمت و برکت های مادی و معنوی را نصیب انسان می کند و قابلیت درک رستگاری را در او ایجاد می گرداند.
و نیز آیه مورد بحث نیز "تقوا" را عامل رستگاری می داند.
هر انسانی در زندگی نیازمند صبر و پایداری و سختی هاست. انسان با ایمان به جهت بهره مندی از گوهر ایمان و ضرورت پاسداری از آن به صبر و پایداری و تحمل بیشتر نیازمند است هر چند ایمان خود عاملی است برای افزایش روحیه صبر و بردباری اما تمرین الفبای صبر و استقامت راهکاری موثر برای حفظ و تقویت گوهر ایمان محسوب می شود.
مومن واقعی هم نیازمند به صبر در برابر مشکلات درونی است و هم نیازمند به صبر در برابر شرایط سخت بیرونی است و به عبارت دیگر ایمان حقیقی می تواند انسان مومن را هم در جبهه درون تقویت کند و هم در جبهه بیرون مورد حمایت قرار دهد.
تقوای الهی شرط رستگاری است و انسان با ایمان هر چه بیشتر در انجام تکالیف خویش دقت کند و مراقب باشد بهتر می تواند به تقوای لازم برای دستیابی به رستگاری نائل گردد.
آیهای که امام حسین(علیهالسلام) هنگام خروج از مدینه تلاوت کرد
چند نکته قرآنی برای عاقبت بخیر شدن
شجاعت هر مرد به قدر غیرت اوست
رمزی برای عاقبت بخیر شدن!
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در این آیه "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: ای کسانی که ایمان آورده اید! [در برابر سختی ها] صبر داشته باشید، و [در برابر دشمن] مقاومت پیشه سازید و [از مرزها] نگهبانی کنید و از خدا پروا نمائید، باشد که ظفرمند شوید."(آل عمران/200) خداوند این چهار عمل را باعث فلاح می داند و اگر شخصی آنها را انجام دهد، امید فلاح داشته باشد؛ زیرا ممکن است در این مسیر خیلی ها جا بمانند و عاقبت به خیر نشوند.
در ادامه به بررسی اجمالی این 4 عمل می پردازیم:
رستگاری و ایمان در شعار اسلام (یا أیها الناس قولوا لا إله إلا اللّه تفلحوا) (عن طارق المحاربی أنه قال: رأیت رسول اللّه (صلی الله و علیه وآله) فی السوق یقول: یا أیها الناس قولوا: لا إله إلا اللّه تفلحوا، و رجل خلفه یرمیه بالحجارة و قد أدمى عقبیه... رازى، فخر الدین(م 606 ق) ، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 32، ص349) که با نوای مخلصانه ی پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) و مسلمانان نخستین در کوچه بازارهای شهر مکه طنین انداز بود و فطرت انسان ها را نوازش می داد، گره خورده است و در قرآن کریم نیز به گونه ی خاصی بازتاب داده شده است؛ چنان که در سوره مبارکه مومنون می خوانیم:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ؛ به راستی که مومنان رستگار شدند.» (مومنون/1) یعنی مومنان همین که به خدا و وعد و وعیدهایش ایمان آوردند، در راه رستگاری قدم نهاده اند، هرچند ممکن است در این راه دزدان خطر آفرینی کمین کرده باشند. قرآن کریم در اکثر موارد با شاید و به شکل مشروط (قره/189، آل عمران/130) از رستگار شدن انسان سخن گفته است؛ اما این آیه به طور قطع مومنان را رستگار دانسته.
رسول بزرگوار اسلام (صلی الله و علیه وآله) می فرمایند:«قَد أفلَحَ مَن أخلَص قَلبَه لِلإیمانِ...؛ رستگار است آن که دلش را برای ایمان خالص کرده است» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج7، ص549) البته هرگز نباید فراموش کرد که هر ایمانی نمی تواند مومن را بر سفره ی رستگاری بنشاند؛ بلکه ایمانی این مهم را تحقق می بخشد که همراه با عمل به مقتضای ایمان باشد و قرآن نیز هرگاه پای ایمان را وسط می کشد، از عملی به مقتضای آن نیز می گوید که جمله (وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)، پس از بسیاری از (الَّذِینَ آمَنُوا)، اثبات کننده ی این ادعا است.
«صبر»، در لغت، یعنی جلوگیری کردن و حبس نمودن نفس، بر چیزی که عقل یا شرع یا هر دو اقتضا می کنند.( راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 474)
مومنان همین که به خدا و وعد و وعیدهایش ایمان آوردند، در راه رستگاری قدم نهاده اند، هرچند ممکن است در این راه دزدان خطر آفرینی کمین کرده باشند.
برخی دیگر از مفسران می گویند؛ مراد از صبر، در آیه 200 آل عمران، صبر در مقاومت در برابر دشمن و مخالف است که از آن، تعبیر به شجاعت و قوّت قلب، می شود که این هم دو قسم است:
الف. صبر در برابر خواسته ها و هواهای نفسانی و زیبایی های دنیوی است که به آن جهاد اکبر گفته می شود.
ب: صبر در برابر دشمنان دین از کفار و مشرکان که به آن جهاد اصغر می گویند.
در روایات زیادى «مرابطه» را در بودن و معیت با امامان معصوم (علیهم السلام) تفسیر کرده اند، و در برخی از اخبار، امام منتظر(عج) ذکر شده است که (شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، ج 15، ص 259) در این فرصت برای نمونه، دو روایت را ذکر می کنیم.
1. امام باقر(علیه السلام) در معناى: «یا أیها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا»، (ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم ، الغیبة (للنعمانی)، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ص 27) فرمودند: مراد خداوند متعال، از «اصبروا»، شکیبایی بر انجام واجبات و مرادش از «صابروا»، صبر و شکیبایی در برابر دشمنان، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امام منتظر است.
2. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اصبروا و صابروا و رابطوا»،( الکافی، ج 2، ص 81) مراد از «اصبروا»، شکیبایی در انجام واجبات و مراد از «صابروا» شکیبایی برمصیبت ها و پیشامدهای ناگوار، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امامان معصوم (علیه السلام) و در تحت فرمان آنان بودن است.
بنابراین معنای آیه 200 آل عمران چنین می شود: صبر پیشه کنید بر انجام واجبات الهی و همگی در مقابل دشمنان خود و در مصیبت ها شکیبا باشید و همیشه با امامان معصوم (علیه السلام)، و امام زمان خود که در انتظارش هستید باشید و از او مراقبت نمایید. (حسینى استرآبادى، سید شرف الدین، على، تأویل الآیات الظاهرة ،ص 133) یعنى باید از امام (علیه السلام) در برابر دشمنان محافظت نمود و از فرمایشات او اطاعت کرد و از مخالفت با آن پرهیز نمود. اگر چه این هم بیان مصداق است، و در حقیقت، حفظ دین و قرآن، مورد عنایت حضرت حق می باشد. چون حفظ امام، حفظ دین اسلام و قرآن است.
مراد خداوند متعال، از «اصبروا»، شکیبایی بر انجام واجبات و مرادش از «صابروا»، صبر و شکیبایی در برابر دشمنان، و مراد از «رابطوا»، مراقبت و محافظت از امام منتظر است.
تقوا در عین آن که لباس خوبی برای محافظت از گرما و سرمای شهوت و گناه است، مایه ی فرج و رهایی از تنگناها، گشایش در روزی،نزول رحمت و برکات الهی،قبولی اعمال،مای جلب نصرت و تأیید الهی،بصیرت برای تشخیص حق از باطل و... نیز هست و برای متقی رستگاری و سعادت را به ارمغان می آورد، چنان که در آیه ذیل آمده است:«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الالْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ بگو پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آورد، پس ای خردمندان از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»( اعراف/26. طلاق/3- 2.اعراف/96.مائده/27.نحل/128.انفال/29.مائده/100.)
تقواست که رحمت و برکت های مادی و معنوی را نصیب انسان می کند و قابلیت درک رستگاری را در او ایجاد می گرداند.
آیه کریمه با بیان برابر نبودن پاک و پلید، پاک را از پلید (و نه پاکی را از پلیدی؛ «زیرا مراد از طیب و خبیث پاک و پلیدهاى خارجى و حقیقى است»( طباطبایى، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 6، ص218)) در عین کثرت پلیدان بهتر دانسته و خردمندان را به تقوای الهی دعوت کرده است تا با این ملکه ی مقدس مدارج فضیلت و کمال را پیموده و به رستگاری برسند. تقواست که رحمت و برکت های مادی و معنوی را نصیب انسان می کند و قابلیت درک رستگاری را در او ایجاد می گرداند.
و نیز آیه مورد بحث نیز "تقوا" را عامل رستگاری می داند.
هر انسانی در زندگی نیازمند صبر و پایداری و سختی هاست. انسان با ایمان به جهت بهره مندی از گوهر ایمان و ضرورت پاسداری از آن به صبر و پایداری و تحمل بیشتر نیازمند است هر چند ایمان خود عاملی است برای افزایش روحیه صبر و بردباری اما تمرین الفبای صبر و استقامت راهکاری موثر برای حفظ و تقویت گوهر ایمان محسوب می شود.
مومن واقعی هم نیازمند به صبر در برابر مشکلات درونی است و هم نیازمند به صبر در برابر شرایط سخت بیرونی است و به عبارت دیگر ایمان حقیقی می تواند انسان مومن را هم در جبهه درون تقویت کند و هم در جبهه بیرون مورد حمایت قرار دهد.
تقوای الهی شرط رستگاری است و انسان با ایمان هر چه بیشتر در انجام تکالیف خویش دقت کند و مراقب باشد بهتر می تواند به تقوای لازم برای دستیابی به رستگاری نائل گردد.
آیهای که امام حسین(علیهالسلام) هنگام خروج از مدینه تلاوت کرد
چند نکته قرآنی برای عاقبت بخیر شدن
شجاعت هر مرد به قدر غیرت اوست
رمزی برای عاقبت بخیر شدن!