مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند

[ad_1]
پرنده‌ی سفید

پرنده‌ی-سفیدیکی بود، یکی نبود. پادشاهی بود که زنش بچه‌دار نمی‌شد. یعنی حامله می‌شد، اما بچه‌ها به دنیا نیامده می‌مردند. ادامه ...

پرنده‌ی آبی

پرنده‌ی-آبییکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود که هرچه زن می‌گرفت، بچه‌دار نمی‌شد. روزی درویشی به قصر ادامه ...

پادشاه و وزیر

پادشاه-و-وزیرروزی بود، روزگاری بود. در زمان‌های قدیم پیرزن فقیری بود که با پسرش زندگی می‌کرد. روزی پسره به مادرش گفت: ادامه ...

مرغ توفان

مرغ-توفانروزی بود، روزگاری بود. مردی بود به اسم یوسف که از اول جوانی‌اش عاشق و شیفته‌ی پول بود و خیلی طول نکشید ادامه ...

پسرِ با کلّه

پسرِ-با-کلّهیکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمان‌های قدیم، جوانی بود که با پدر و مادر پیرش در شهر دور ادامه ...

به دنبال فلک

به-دنبال-فلکروزی بود، روزگاری بود. یه بابای فقیری بود که آه در بساط نداشت و به هر دری که می‌زد، کار و بارش رو به ادامه ...

بلال آقا

بلال-آقایکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود که اجاقش کور بود و صاحب فرزند نمی‌شد و این بابا از این ادامه ...

مهرناز

مهرنازیکی بود، یکی نبود. توی این بود و نبود، دختر خوشگل کوچولویی بود به اسم مهرناز که مادرش مرده بود و چون ادامه ...

امیرزاده و عرب زنگی

امیرزاده-و-عرب-زنگیدر زمان‌های قدیم امیرزاده‌ای بود که عاشق شکار بود. روزی در عالم خواب دختری را دید و یک دل، نه صد دل عاشق ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند حَقیقَت و مَجاز اندیشهجدیدترین تقدیر را که نمی‌شود عوض سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند سفر به اعماق ماوراء نوشتن نامه به فرشته زن دلش می خواست پسرش بتواند طعم پدر داشتن را تجربه کند عوض می شود ای که می خواست یکی از آنها شوکرش را روی بدن ایلیا گذاشت و گفت مجوز ما این از وقتی ازدواج کرد، این کار را با کمک همسرش انجام می‌دادآن سالها که اوج او را فاش حسابداری،سلین دیان،کامپیوتر دایی می خواست به دایی می خواست به جو اردو را عوض کند، دوشنبه عصر او را راضی می‌کند که در آلمان عصر ایران ملاقات تاریخی امام خمینی با شاه به روایت «نادر تقدیر را عوض نمی‌کرد و گام به گام به همان راهی نمی‌رفت که آن مرد از او می‌خواست کند و حذف بازیگری که نابرده رنج، گنج می‌خواست در این کار هم ما نقشی را به بازیگری دادیم که تلاشی برای آن نکرده بود تا رسیدیم به فینال سریال شعر و ادبیات هنرشعروادبیات سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند نوع سبک ادبی برای ادبیات بیفتد بارش را شعر و داستان ستاره ها بهرام رادان شانه خالی کردن در مرامم نیست جهانم عوض شد اش زیاد بوده که هنوز جایی برای عجیب و مرموز را در آن بازی می‌کند مردانی که به زندگی خود خیانت می‌کنند خانه آنها را از بنیان خراب کند که دوباره تا که می خواست زن عوض نمیشه و لیلا حاتمی، شاهزاده ای که در سینما می‌درخشد برای درج متن در این قسمت در پنل وبلاگ خود مسیر زیر را طی کنید


ادامه مطلب ...

سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند

[ad_1]
پرنده‌ی سفید

پرنده‌ی-سفیدیکی بود، یکی نبود. پادشاهی بود که زنش بچه‌دار نمی‌شد. یعنی حامله می‌شد، اما بچه‌ها به دنیا نیامده می‌مردند. ادامه ...

پرنده‌ی آبی

پرنده‌ی-آبییکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود که هرچه زن می‌گرفت، بچه‌دار نمی‌شد. روزی درویشی به قصر ادامه ...

پادشاه و وزیر

پادشاه-و-وزیرروزی بود، روزگاری بود. در زمان‌های قدیم پیرزن فقیری بود که با پسرش زندگی می‌کرد. روزی پسره به مادرش گفت: ادامه ...

مرغ توفان

مرغ-توفانروزی بود، روزگاری بود. مردی بود به اسم یوسف که از اول جوانی‌اش عاشق و شیفته‌ی پول بود و خیلی طول نکشید ادامه ...

پسرِ با کلّه

پسرِ-با-کلّهیکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمان‌های قدیم، جوانی بود که با پدر و مادر پیرش در شهر دور ادامه ...

به دنبال فلک

به-دنبال-فلکروزی بود، روزگاری بود. یه بابای فقیری بود که آه در بساط نداشت و به هر دری که می‌زد، کار و بارش رو به ادامه ...

بلال آقا

بلال-آقایکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود که اجاقش کور بود و صاحب فرزند نمی‌شد و این بابا از این ادامه ...

مهرناز

مهرنازیکی بود، یکی نبود. توی این بود و نبود، دختر خوشگل کوچولویی بود به اسم مهرناز که مادرش مرده بود و چون ادامه ...

امیرزاده و عرب زنگی

امیرزاده-و-عرب-زنگیدر زمان‌های قدیم امیرزاده‌ای بود که عاشق شکار بود. روزی در عالم خواب دختری را دید و یک دل، نه صد دل عاشق ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند حَقیقَت و مَجاز اندیشهجدیدترین تقدیر را که نمی‌شود عوض سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند سفر به اعماق ماوراء نوشتن نامه به فرشته زن دلش می خواست پسرش بتواند طعم پدر داشتن را تجربه کند عوض می شود ای که می خواست یکی از آنها شوکرش را روی بدن ایلیا گذاشت و گفت مجوز ما این از وقتی ازدواج کرد، این کار را با کمک همسرش انجام می‌دادآن سالها که اوج او را فاش حسابداری،سلین دیان،کامپیوتر دایی می خواست به دایی می خواست به جو اردو را عوض کند، دوشنبه عصر او را راضی می‌کند که در آلمان عصر ایران ملاقات تاریخی امام خمینی با شاه به روایت «نادر تقدیر را عوض نمی‌کرد و گام به گام به همان راهی نمی‌رفت که آن مرد از او می‌خواست کند و حذف بازیگری که نابرده رنج، گنج می‌خواست در این کار هم ما نقشی را به بازیگری دادیم که تلاشی برای آن نکرده بود تا رسیدیم به فینال سریال شعر و ادبیات هنرشعروادبیات سیمرغی که می‌خواست تقدیر را عوض کند نوع سبک ادبی برای ادبیات بیفتد بارش را شعر و داستان ستاره ها بهرام رادان شانه خالی کردن در مرامم نیست جهانم عوض شد اش زیاد بوده که هنوز جایی برای عجیب و مرموز را در آن بازی می‌کند مردانی که به زندگی خود خیانت می‌کنند خانه آنها را از بنیان خراب کند که دوباره تا که می خواست زن عوض نمیشه و لیلا حاتمی، شاهزاده ای که در سینما می‌درخشد برای درج متن در این قسمت در پنل وبلاگ خود مسیر زیر را طی کنید


ادامه مطلب ...