یکی بود، یکی نبود. پادشاهی بود که زنش بچهدار نمیشد. یعنی حامله میشد، اما بچهها به دنیا نیامده میمردند. ادامه ...
پرندهی آبییکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم پادشاهی بود که هرچه زن میگرفت، بچهدار نمیشد. روزی درویشی به قصر ادامه ...
پادشاه و وزیرروزی بود، روزگاری بود. در زمانهای قدیم پیرزن فقیری بود که با پسرش زندگی میکرد. روزی پسره به مادرش گفت: ادامه ...
مرغ توفانروزی بود، روزگاری بود. مردی بود به اسم یوسف که از اول جوانیاش عاشق و شیفتهی پول بود و خیلی طول نکشید ادامه ...
پسرِ با کلّهیکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمانهای قدیم، جوانی بود که با پدر و مادر پیرش در شهر دور ادامه ...
به دنبال فلکروزی بود، روزگاری بود. یه بابای فقیری بود که آه در بساط نداشت و به هر دری که میزد، کار و بارش رو به ادامه ...
بلال آقایکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم پادشاهی بود که اجاقش کور بود و صاحب فرزند نمیشد و این بابا از این ادامه ...
مهرنازیکی بود، یکی نبود. توی این بود و نبود، دختر خوشگل کوچولویی بود به اسم مهرناز که مادرش مرده بود و چون ادامه ...
امیرزاده و عرب زنگیدر زمانهای قدیم امیرزادهای بود که عاشق شکار بود. روزی در عالم خواب دختری را دید و یک دل، نه صد دل عاشق ادامه ...
یکی بود، یکی نبود. پادشاهی بود که زنش بچهدار نمیشد. یعنی حامله میشد، اما بچهها به دنیا نیامده میمردند. ادامه ...
پرندهی آبییکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم پادشاهی بود که هرچه زن میگرفت، بچهدار نمیشد. روزی درویشی به قصر ادامه ...
پادشاه و وزیرروزی بود، روزگاری بود. در زمانهای قدیم پیرزن فقیری بود که با پسرش زندگی میکرد. روزی پسره به مادرش گفت: ادامه ...
مرغ توفانروزی بود، روزگاری بود. مردی بود به اسم یوسف که از اول جوانیاش عاشق و شیفتهی پول بود و خیلی طول نکشید ادامه ...
پسرِ با کلّهیکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمانهای قدیم، جوانی بود که با پدر و مادر پیرش در شهر دور ادامه ...
به دنبال فلکروزی بود، روزگاری بود. یه بابای فقیری بود که آه در بساط نداشت و به هر دری که میزد، کار و بارش رو به ادامه ...
بلال آقایکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم پادشاهی بود که اجاقش کور بود و صاحب فرزند نمیشد و این بابا از این ادامه ...
مهرنازیکی بود، یکی نبود. توی این بود و نبود، دختر خوشگل کوچولویی بود به اسم مهرناز که مادرش مرده بود و چون ادامه ...
امیرزاده و عرب زنگیدر زمانهای قدیم امیرزادهای بود که عاشق شکار بود. روزی در عالم خواب دختری را دید و یک دل، نه صد دل عاشق ادامه ...