کد مطلب: 416791
کاربران گوشیهای آیفون و اندروید دارای چه شخصیتی هستند؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۵
به گزارش تسنیم، سوژه داغ برتر بودن IOS یا اندروید، همبشه محل جدال دائمی کاربران این دو سیستم عامل بوده و هست. حالا محققان نیز با تحقیقات جدید خود پرده از تیپ شخصیتی این دو گروه از کاربران بر داشته اند و آتش این بحث جالب را شعله ورتر ساخته اند.
پژوهشی که به تازگی توسط تیمی از روانشناسان دانشگاه "لنکستر" انگلیس بر روی 500 کاربر تلفن همراه انجام شده است نشان می دهد بیشتر افرادی که گوشی های آیفون را بر گوشی های اندروید ترجیح می دهند احتمالا جوان، بیرونگرا هستند. در مقابل کاربران اندروید دارای خصوصیاتی مانند سازگاری با شرایط، بی علاقه به ثروت و مقام و همچنین بسیار صادق هستند، نکته قابل توجه در این پژوهش این است که خانم ها بیش از آقایان به خرید آیفون تمایل دارند.
این تیم با طراحی یک برنامه کامپیوتری توانستند به این نتایج دست پیدا کنند. این برنامه آنها را قادر می ساخت تا دریابند افراد مورد مطالعه در این تحقیق دارای چه نوع تلفن همراهی هستند. گفتنی است این تحقیق بصورت کامل در مجله Cyberpsychology Behaviour and Social Networking به چاپ رسیده است.
کلمات کلیدی : آیفون+انروید+شخصیت
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
این عبارت در دنیای کار هم مصداق دارد. «هر کسی متفاوت اســت». تمایل طبیعی مدیران که خود نیز تیپهای شخصیتی مختلفی دارند این اســت که با افراد دیگر طوری رفتار کنند که انگار مشابه خودشان هستند. با این حال، مدیریت موثر نیازمند «انعطافپذیری شخصیتی» اســت. باید شخصیت و رویکردتان را بر اساس ویژگیهای شخصی که با او کار میکنید، تغییر دهید.
روشهای مختلف برای افراد مختلف
آزمونها و ابزارهای تعیین شخصیت بسیاری وجود دارد که در طول سالها توسعه یافته اســت. شاید بهترین آنها آزمون DISC باشد که شخصیتها را به چهار گروه تقسیم میکند. این ابزار در تعریف شخصیت خاص افراد و تعیین نقاط قوت، ضعف، علایق و مسیرهای شغلی احتمالی فرد به طرز شگفتی دقیق اســت.
ما هرگز بدون گرفتن آزمون DISC، کسی را در شرکتمان استخدام نمیکنیم. داوطلبان استخدام را با ارائه رمز ورود به وبسایتی رجوع میدهیم و از آنها میخواهیم ده تا پانزده دقیقه برای پاسخگویی به مجموعه سؤالات اختصاص دهند و سپس دکمه تایید را بزنند. سپس در همان لحظه، تحلیل کامل و دقیقی از شخصیت خودشان دریافت میکنند. نتایج آزمون شخصیتی همزمان برای ما یعنی کارفرمای احتمالی هم ارسال میشود.
سپس درباره نتایج آزمون شخصیتی، تلفنی با فرد گفتگو میکنیم. ما صراحت کامل را رعایت کرده و نتایج آزمون هر یک از کارمندان احتمالی درباره خُلق و خو و صلاحیتش برای انجام کار یا وظیفهای خاص را با او مرور میکنیم. این فرایند مثبتی اســت که هدف آن اطمینان از این موضوع اســت که اگر شخصی را برای کاری استخدام میکنیم، از انجام آن کار خشنود خواهد شد.
تحلیل DISC بر اساس جایگاه افراد روی نموداری که دو محور جدا دارد، آنها را به چهار تیپ شخصیتی متفاوت تقسیم میکند. دامنه محور عمودی از درونگرا در پایین تا برونگرا در بالا متغیر اســت.
روی محور افقی دامنه شخصیت از وظیفهمحور در چپ تا فردمحور در راست متغیر اســت. پس چهار کادر و چهار تیپ شخصیتی اصلی دارید.
شخصیت راهبر
اولین تیپ شخصیتی در کادر چپ بالا شخصیت مسلط یا شخصیت راهبر اســت. این فرد برونگرا و درعینحال بسیار وظیفهمحور اســت. انگیزه اصلی برای این فرد «کسب نتایج اســت». این فرد میتواند کارآفرین، رئیس آتشنشانی یا افسر پلیس فوقالعادهای باشد و برای هر کاری که در آن کسب نتایج مهمترین عامل موفقیت شرکت باشد مناسب اســت.
شخصیت راهبر سریع فکر میکند و تصمیم میگیرد و مایل اســت به سرعت به نتیجه نهایی برسد. راهبران تحمل کمی نسبت به تیپ شخصیتی ربع دوم یعنی رابطهسازان دارند، زیرا خودشان بیشتر وظیفهمحور هستند تا فردمحور، اما به خوبی با تیپ شخصیتی گروه سوم یعنی تحلیلگران کنار میآیند، زیرا تمرکز هر دو بر کسب نتایج اســت.
شخصیت اجتماعی
دومین ربع مربوط به شخصیت اجتماعی یا ابرازگر اســت (در مدل DISC با نام اثرگذار آمده اســت). این فرد ارزش زیادی برای روابط قائل اســت و فردمحور و برونگرا اســت. انگیزه اصلی برای شخص اجتماعی این اســت: «خودت را ببین، مرا ببین!»
این فرد سیاستمدار، سخنران، فروشنده، مجری یا مدیر خوبی میشود و در هر کار دیگری که نیازمند سطح بالای تعامل مثبت با دیگران اســت نیز خوب عمل میکند. آنها خیلی دوست دارند درباره خودشان و همچنین درباره شما صحبت کنند و معمولا مثبت و مشتاق هستند.
یکی از خطرات افراد اجتماعی یا ابرازگر این اســت که به سرعت با شما موافقت میکنند و تعهداتی میدهند که اغلب فراموش میکنند یا درست به خاطر نمیآورند.
شخصیت رابطه ساز
سومین ربع در سمت راست و پایین مربوط به فرد رابطهمحور اســت. به دلایل توصیفی این فرد را «رابطهساز» مینامیم. رابطهسازها اهمیت زیادی به افکار و احساسات دیگران میدهند و درعینحال درونگراتر و تودارتر هستند. آنها کمحرفتر هستند، خیلی سخن نمیگویند و ایما و اشاره ندارند.
افراد رابطهمحور در جمعبندی به کندی عمل میکنند و گاهی مردد به نظر میرسند. آنها نگران اثر رفتار و گفتار خود بر دیگران هستند. بزرگترین انگیزه برای رابطهسازان این اســت: «بیایید دوست باشیم».
رابطهسازان معلم، پرستار، مشاور و روانشناس خوبی میشوند؛ آنها در هر کاری که نیازمند کار نزدیک با دیگران باشد، خوب عمل میکنند. وقتی با شخصیتهای رابطهساز تعامل برقرار میکنید، باید کمی بیشتر تعلل کنید، سؤالات زیادی بپرسید، با دقت به پاسخها گوش دهید و بدانید که این افراد دوست ندارند عجولانه تصمیم بگیرند.
شخصیت تحلیلگر
چهارمین ربع در سمت چپ و پایین مربوط به شخصیت تحلیلگر یا متفکر اســت که در مدل DISC با نام سازگار آمده اســت. این شخص تودار و ساکت و همچنین بسیار وظیفهمحور اســت. بزرگترین انگیزه برای این فرد این اســت: «بیایید دقیق باشیم».
تحلیلگران برای مشاغلی که به دقت بالا و تعامل کم نیاز دارد، بسیار مناسب هستند. آنها مشکلاتی را ترجیح میدهند که «نخواهند فورا پاسخش را بدهند». افرادی که در بخش متفکر/تحلیلگر قرار میگیرند به عنوان حسابدار، مهندس، برنامهنویس رایانه، دانشمند، محقق، ریاضیدان و تحلیلگر مالی بسیار موفق هستند. آنها ترجیح میدهند که ساعتهای طولانی در تنهایی کار کنند و با دیگران کمترین تعامل را داشته باشند.
وقتی با تحلیلگران/متفکران مواجه میشوید، باید ایدههای خود را به شکلی عملی و منطقی ابراز کنید. آنها عاشق حقایق و جزئیات هستند و میخواهند مطمئن شوند که هیچ امکانی برای خطا یا اشتباه وجود ندارد.
افراد متفاوت هستند
تمایل طبیعی شما این اســت که با دیگران طوری برخورد کنید انگار درست شبیه شما هستند. اما وقتی به بلوغ میرسید، میفهمید که افراد مختلف روشهای مختلف دارند.
برای کنار آمدن با شخصیتهای مختلف، باید گاهی تامل کرده و به فرد مقابل توجه کنید. سپس با او راه بروید و یاد بگیرید که با سرعت و خلق و خوی او هماهنگ شوید، به خصوص اگر میخواهید به طریقی بر او اثر بگذارید.
روش مدیریتی شما
به کارمندان خود نگاه کنید. به شخصیت خود که هیچوقت تغییر نمیکند بیندیشید و سپس به روندهای شخصیتی افراد اطرافتان و چگونگی برقراری بهترین ارتباط با آنها فکر کنید.
• راهبر: فرد راهبر وظیفهمحوری بالا و فردمحوری کمی دارد. این فرد بیطاقت، موفقیتمحور، متمرکز بر کار و علاقمند به کسب نتایج اســت. روش صحیح مدیریت او این اســت که عملگرا، دقیق، متمرکز و سریع باشید و به صراحت نتایج مورد انتظار و روش ارزیابی نتایج و موفقیتها را مشخص کنید.
• ابرازگر: این تیپ شخصیتی بسیار اجتماعی، برونگرا، دوستانه و مشتاق اســت. این افراد کلنگر هستند، تصاویر بزرگ را میبینند، نسبت به شنیدن جزئیات بیطاقت هستند و علاقه زیادی به تعاملات انسانی دارند. اثربخشترین روش مدیریت در رابطه با افراد اجتماعی/برونگرا این اســت که آنها را در جریان قرار دهید و انرژی آنها را بر چیزی متمرکز کنید که بتوانند بیشترین همکاری را با شما داشته باشند. زمانی را به صحبت، ایجاد ارتباط و تعامل با آنها اختصاص دهید و سپس از سایرین بخواهید که به جزئیات بپردازند.
• رابطهساز: رابطهساز انسانمحور اســت و تمرکز کمی بر کارها دارد. این افراد که حساس و مردد هستند، تاکید زیادی بر ایجاد رابطه با دیگران دارند. آنها از همکاری، کار تیمی، دوستانه بودن و هماهنگی لذت میبرند. رابطهسازها روش مدیریتی ملایم همراه با تعاملات زیاد، دوستانه، آهسته و بدون غافلگیری را میپسندند. احساس کردن، توجه و حساسیت نشان دادن به حالات و روابط سایر افراد بیشترین اهمیت را برای آنها دارد.
• متفکران: این افراد تمرکز زیادی بر کار و تمرکز کمی بر افراد دارند. آنها به جزئیات، صحت، دقت و کامل و بینقص بودن اهمیت زیادی میدهند. شیوه مدیریتی مناسب در رابطه با متفکران این اســت که صریح، مرتبط، دقیق، متوجه جزئیات، دقیق در گفتار، ملایم و کنترلشده باشید.
مدیران عالی برای بهبود توانایی برای ایجاد رابطه خوب با انواع مختلف تیپهای شخصیتی زمان اختصاص میدهند. خوشبختانه این توانایی با تجربه و پرسیدن تعداد زیادی سؤالات خوب و گوش دادن دقیق به پاسخهای آنها حاصل میشود. شما باید شیوه مدیریتی خود را عمدا تغییر دهید تا هماهنگی بیشتری با شخصیت اصلی طرف مقابل پیدا کنید.
آنچه در رهبری اهمیت دارد، این اسـت که مهارت های خود را ارتقا بخشید. همه رهبران بزرگ آن قدر روی مهارت های خود کار می کنند تا این که موثر واقع می شوند.
1- قوی باشید؛ اما گستاخ نه!
باید گام های استواری بردارید تا به رهبری قدرتمند و توانمند تبدیل شوید که می تواند به تمام خواسته هایش دست یابد. برخی افراد «گستاخی» را با «قدرت» اشتباه می گیرند؛ این واژه حتی جایگزینی مناسبی برای قدرت نیست.
نباید مهربانی را با ضعف اشتباه گرفت. مهربانی، «ضعف» نیست، نوعی «قدرت» اسـت. باید آن قدر مهربان باشیم که بتوانیم حقیقت را به دیگران بگوییم. باید آن قدر مهربان و دلسوز باشیم که حرف خود را بی پرده بزنیم. باید آن قدر بامحبت باشیم که هر موردی را همان گونه که هست، بیان کنیم و در وهم و خیال پرسه نزنیم.
3- جسور باشید؛ اما زورگو نه!
پیروزی، به جسارت نیاز دارد. برای تاثیرگذاشتن روی دیگران، باید در نوک پیکان گروه خود حرکت کنید. برای نشانه گیری، حل اولین مشکل و کشف اولین علامت مربوط به هر مشکل، باید مشتاق باشید.
4- شوخ طبع باشید؛ اما ابله نه!
شوخ طبعی ویژگی مهم هر رهبری اسـت که می خواهد موفق باشد؛ اما بلاهت انسان رهبری را فرو می پاشد.
با ترسو بودن به جایی نمی رسید. برخی افراد ترسویی را با فروتنی اشتباه می گیرند. فروتنی، واژه ای الهی و باشکوه اسـت؛ نوعی شگفتی اسـت. نوعی آگاهی از روح و روان بشر اسـت. نوعی شناخت اسـت که به شما می گوید: «نمایش زندگی انسان امری منحصر به فرد اسـت که تا پایان عمرش ادامه دارد.»
فروتنی یعنی درک فاصله بین ما تا کائنات و در عین حال داشتن این حس که ما هم بخشی از کائنات هستیم. فروتنی، موهبت اسـت، اما ترسویی، بیماری اسـت. ترسویی، ترحم اسـت. می توان درمانش کرد، اما به هر حال یک مشکل اسـت.
6- سرافراز باشید؛ اما متکبر نه!
برای پیروزی، سربلندی لازم اسـت؛ برای جاه طلبی هم همین طور. برای با هم بودن، یافتن علت و کسب موفقیت، به غرور و سرافرازی نیازمندید؛ اما کلید اصلی تبدیل شدن به رهبری موفق این اسـت که مغرور و سرافراز باشید، اما تکبر به خرج ندهید. درواقع بدترین نوع تکبر از جهل نشأت می گیرد و هنگامی اسـت که نمی دانید که نمی دانید! این نوع جهل، غیرقابل تحمل اسـت. اگر فردی، باهوش اما ازخودراضی باشد، می توان تحملش کرد؛ اما ارتباط با فرد ازخودراضی و نادان، کار دشواری اسـت.
با حقیقت رو به رو شوید، درد و رنج را برای خود نگه دارید. زندگی را همان گونه که هست، بپذیرید. زندگی بی نظیر اسـت. از دید برخی فاجعه آمیز اسـت؛ اما من فکر می کنم تمام نمایش زندگی «بی مانند» اسـت. فوق العاده اسـت! و این را هم دریافته ام مهارت هایی که برای یک رهبر مناسب هستند، ممکن اسـت با مهارت های موردنیاز فردی دیگر، متناسب نباشند! مهارت های اصلی و اساسی رهبری را می توان طوری به کار برد که در محل کار، در جامعه و در محیط خانه هم موفق بود.
ترجمه سهیل اطهری - مجله راز
وبسایت آی بازاریابی: تصور اینکه افراد برونگرا لزوماً دارای مزیت طبیعی و ذاتی نسبت به افراد درونگرا در رابطه با بازاریابی هستند، در نگاه اول خیلی ساده اســت. بسیاری از وظایف بازاریابی، از شبکهسازی گرفته تا تعاملات لازم برای فروش، شامل ساخت و جلو بردن روابط بهصورت سریع با افراد و شخصیتهای جدید اســت.
حتی برخی از بازاریابها، با احتساب گروه برونگراها، به داشتن برخی از تمایلات درونگرایی اذعان داشتند. تعداد زیادی از این افراد انجام کارها بهصورت تنها و انفرادی را بهجای انجام دادن آنها در گروه ترجیح میدادند و برخی هم اذعان داشتند که پس از یک ملاقات یا فعالیت اجتماعی نیاز به استراحت و کسب انرژی مجدد داشتند.
در حوزه بازاریابی، ازایندست افراد برونگرا و درونگرا و نیز شخصیتهای بینابین بسیار زیاد هستند، اما سؤال اینجاست که آیا همه اینها نسبت به بقیه دارای مزیتی هستند؟ برخی از پاسخدهندگان به این نظرسنجی اعلام کردند که داشتن شخصیتی اجتماعی و کلاً برونگرا در این فعالیت به آنها کمک کرده اســت.
به اعتقاد یکی از صاحبنظران این رشته، شخصیتهای درونگرا شنوندههای بهتر و البته ناظران بهتری هم هستند. در حوزه بازاریابی، این نکته تفاوتهای بسیار زیادی را ایجاد میکند، اما شرایط همیشه برای افراد درونگرا به این سادگی هم نیست.
آنها عموماً گروههای کوچک را نسبت به گروههای بزرگ ترجیح میدهند و گاهی هم اصلاً صدا و صحبت آنها در گروهها شنیده نمیشود. برخی از افراد درونگرا از بین کسانی که در نظرسنجی ما شرکت کردند نیز مواردی را از غرق شدن در محل و شرایط محیط کار عنوان کرده بودند.
اگر با افرادی درونگرا کار میکنید (که احتمالاً اینگونه هم هست)، به یاد داشته باشید که همیشه فرصتی را برای ابراز نظر و عقیده در اختیار آنها قرار دهید و فضای آرام و بدون تشنج برای کار کردن آنها فراهم کنید.
اگر خودتان فردی باشخصیتی درونگرا هستید، حتماً آن را جدی گرفته و به شخصیت خود توجه داشته باشید و توجه داشته باشید که راههای بسیار زیادی برای موفقیت شما در عرصه بازاریابی بدون داشتن بلندترین و رساترین صدا وجود دارد.