مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

از دست زن بی‌اعصابم، عاصی شده‌ام!

پاسخ مشاور: باید بدانید ۱۰ سال زمان کمی برای شناخت نقاط ضعف و قوت همسرتان نبوده است و شما به احتمال زیاد از‌‌ همان ابتدا متوجه رفتارهای وسواس گونه همسرتان شده‌اید و اینکه چرا تاکنون برای درمان همسرتان اقدام نکرده‌اید، خود سوال مهمی است. از تاثیر رفتارهای همسرتان در تربیت فرزندانتان در این مدت نمی‌توان چشم پوشی کرد.


رفتار‌هایتان را تغییر دهید

به نظر می‌رسد که دلیل تمایل نداشتن همسرتان برای مراجعه به مشاور به خاطر این است که از شرایط موجود احساس رضایت دارد و نیازی برای تغییر نمی‌بیند، اما اگر شما از این شرایط راضی نیستید باید خودتان و رفتارتان را تغییر دهید و ببینید که در این ۱۰ سال چگونه با همسرتان برخورد داشته و رابطه برقرار کرده‌اید که وضعیتتان به اینجا رسیده است. برای رسیدن به این هدف از شما می‌خواهم به نکاتی که در ادامه مطرح می‌شود، توجه کنید.


نظرتان را بدون ترس و خجالت بگویید

با اظهارات مثبت و خوشایند، گفت‌و‌گو‌هایتان را با همسرتان آغاز کنید. شما می‌توانید در این مرحله، درباره احساساتتان به او صحبت کنید و از اهمیت و نقش همسرتان در زندگیتان حرف بزنید. همچنین باید صریح و رک باشید. باید بدون خجالت یا ترس حرفتان را بیان کنید و شدت ناراحتی خود را مشخص کنید. باید با استفاده از ضمیر من، بگویید که چقدر از رفتار کنونی همسرتان ناراحت و دلخورید ولی هیچ‌گاه او را سرزنش و نصیحت نکنید چراکه این عمل هرگز موفقیت آمیز نخواهد بود. نظرتان را درباره رفتارهای بد همسرتان با فرزندانتان، قاطعانه به او بگویید تا برای رسیدن به آرامش در زندگی، رفتار‌هایش را تغییر دهد.


وسواس از بیماری‌های اضطرابی است

نباید فراموش کنید که یکی از دلایل بروز رفتارهای پرخاشگرانه از طرف همسرتان، وسواسی بودن او است. وسواس از بیماری‌های اضطرابی است؛ بنابراین باید سعی کنید با فراهم کردن آرامش برای او کاری کنید که اضطراب کمتری تجربه کند چراکه هر چه اضطراب همسرتان بیشتر شود، برای فروکش کردن آن، اعمال وسواسی بیشتری انجام خواهد داد. بهتر است به عنوان نزدیک‌ترین فرد به او، کمی درباره بیماری وسواس مطالعه کنید. همچنین از افراد آگاه کمک بگیرید تا بدانید دقیقا با چه بیماری رو به رو هستید. توجه داشته باشید که وسواس درجات مختلفی دارد و گاهی بیمار برای درمان باید از دارو استفاده کند.
در هر صورت یک روان‌شناس متخصص می‌تواند در طول مسیر همراه‌تان باشد تا وسواس را از زندگیتان دور کنید.


همسرتان را وادار به تغییر رفتار کنید

اگر واقعا همسرتان رفتار‌هایش را کنترل نمی‌کند، شما باید واقع‌بین باشید و خواسته‌های خودتان را واضح به همسرتان بگویید. گاهی لازم است تهدیدهایی انجام دهید که قابل اجرا باشد نه تو خالی. باید ببینید چه تنبیهاتی را می‌توانید در قبال همکاری نکردن همسرتان برای تربیت صحیح فرزندانتان به کار ببرید که او وادار به تغییر رفتارش شود. البته این تنبیه‌ها نباید شخصیت همسرتان را زیر سوال ببرد. شما باید قاطعانه به همسرتان بگویید که چه چیزی از او می‌خواهید، مانند این‌که «من می‌خواهم که رفتارت با بچه‌ها تغییر کند» یا «من فکر می‌کنم به مشاور نیاز داری».
با این حال، توصیه می‌شود در صورتی که همسرتان قبول نکرد در رفتارش تغییر ایجاد کند، خودتان به تنهایی به مشاور مراجعه کنید تا راهکارهای مناسب در برخورد با همسرتان با توجه به جزئیات دقیق‌تری از زندگی مشترکتان به شما آموزش داده شود. (حمید شیرازی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

208


ادامه مطلب ...

والدینم نمی‌دانند؛ در ۲۶ سالگی شوهر زنی ۵۸ ساله شده‌ام!

والدینم نمی‌دانند؛ در ۲۶ سالگی شوهر زنی ۵۸ ساله شده‌ام!

جوانی ۲۶ساله، کارمند و از خانواده‌ای مرفهم که یک سال پیش با خانمی ۵۸ساله ازدواج کرده‌ام. در واقع زنم ۳۲ سال از خودم بزرگ‌تر است. البته خانواده‌ام خبر ندارند و حالا اصرار دارند برایم به خواستگاری بروند. مانده‌ام چه طور موضوع ازدواجم را بگویم.

پاسخ مشاور: فردی با این شرایط و در سن شما عموما به بلوغ کامل رسیده و علاوه بر عاقل بودن، می‌تواند امور خود را تدبیر و مدیریت کند و از پس مشکلات برآید و در پیچ و خم زندگی و فراز و نشیب آن، گلیم خود را از آب بیرون بکشد، بنابراین وقتی تصمیمی را می‌گیرد، خود را آماده تمامی پیامد‌ها و تبعات آن می‌کند: از قبیل اینکه چگونه دیگران را در برابر اقدام نامتعارفش مجاب کند یا در مقابل سرزنش و خرده‌گیری آنان، مقاومت و ایستادگی کند.

دو راه پیش روی شماست

به علل و عوامل این تصمیم نامتعارف شما کاری ندارم، ولی به عنوان همیاری و کمک می‌توانم توصیه کنم که از داشته‌ها و توانایی‌هایتان استفاده و این مسئله را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. برای مدیریت و. حل این مشکل، دو راه پیش رو دارید، پاک کردن اصل صورت مسئله با جدایی از همسرتان یا مخفی نگاه داشتن وی تا ابد و راه دیگر اینکه پرده از این راز مخفی بردارید و خانواده‌تان را در جریان قرار دهید.

آیا جدایی، راه حل مناسبی برای شماست؟

راه حل اول با هر دو حالتش معقول و ممکن نیست، جدایی یا ادامه ارتباط به میزان علاقه و تمایل و همچنین مطلوب بودن این انتخاب برای ادامه زندگی از سوی شما، بر می‌گردد و تصمیمگیری شما مشروط به داشتن پاسخی مورد قبول درباره این سوال‌هاست که آیا حاضرید برای ادامه عمرتان، همسری داشته باشید که ۳۲ سال از شما بزرگ‌تر است؟ (فاصله سنی به حدی است که به صورت طبیعی ایشان می‌تواند در جایگاه مادر برای شما باشد) و همچنین آیا می‌توانید در ارتباط با وی که قطعا و یقینا همراه با آسیب‌ها و ضررهای روانی و اجتماعی، هم برای شما و هم برای وی است، این آسیب‌ها را تحمل کنید و آیا هر دو می‌توانید متحمل این هزینه‌های روحی و روانی شوید؟ آیا شما می‌توانید خلاءهای عاطفی و روانی خود را با همسرتان پر کنید و همچنین همسرتان با شما می‌تواند به آرامش برسد؟
البته قصد نداشتم به این مسائل اشاره کنم، ولی در تصمیم‌گیری، ملاحظه و بررسی ابعاد مختلف واقعیت زندگیتان در آینده بسیار ضروری است و آگاهی دادن به پیامدهای تصمیمات فعلی در آینده، وظیفه مشاور است.
در هر صورت درباره راه حل اول، کاملا شخص شمایید که به صورت مستقل نقش اصلی را ایفا می‌کنید.

پشت تصمیم خود پنهان نشوید

خوب است بدانید که جدایی یا مخفی‌کاری راه حل بهتر نیست، انسان عاقل بر سر دوراهی از بین خوب و خوب‌تر، گزینه خوب‌تر را انتخاب می‌کند و از بین بد و بد‌تر گزینه بد را انتخاب می‌کند که کمتر ضرر کند. در نتیجه آنچه ظاهرا بهتر و خردمندانه‌تر است، آشکار کردن این انتخاب است. در خور ذکر است، اقدام شما اگرچه کمی نامتعارف است اما کار غیر مشروع نیست، لذا به پشتوانه مشروع بودن می‌توانید در مقابل دیگران، از عملکرد خود دفاع کنید، هر چند بیشتر احساس می‌شود که تصمیمی کاملا هیجانی و احساسی بوده و ممکن است به خاطر این اشکال شدیدا محکوم شوید.

از یک واسطه حکیم و خردمند بهره بگیرید

از طرفی اخلاقا جلب رضایت والدین در امر ازدواج برای مرد لازم است و برای دختر شرعا و قانونا رضایت پدر شرط صحت عقد و واجب است. بنابر این پس از آشکار شدن این اقدام شما باید خانواده را اقناع کنید که به این انتخاب رضایت دهند، که بسیار بعید است و حتی ممکن است روابط شما با خانواده‌تان با تنش‌های جبران ناپذیری، همراه شود که توصیه می‌کنم به صورت تدریجی و با استفاده از یک واسطه حکیم و خردمند و معتبر و صاحب تجربه جریان را مدیریت کنید. به عنوان مثال امام جماعت مسجد محله‌تان یا یک فرد آبرومند مورد قبول برای والدین و خانواده‌تان.

اگر با مخالفت خانواده مواجه شدید چه کنید؟

در ‌‌نهایت، اگر با موافقت خانواده مواجه شدید که دیگر از فشار مخفیکاری و اصرار خانواده بر ازدواج کاسته می‌شود اما اگر با مخالفت آن‌ها مواجه شدید، حتما برای تصمیم صحیح‌تر، به دنبال جلب رضایت و خواسته والدین باشید، چرا که توصیه‌ها و دستورهای فراوان دینی بر این امر تاکید دارند که رضایت والدین باعث عاقبت به خیری است و از سوی دیگر نارضایتی آن‌ها باعث نابود شدن زندگی فرزند می‌شود.
اگر در تعارض خواسته خود و خانواده‌تان مبنی بر جدایی، توانایی انتخاب نداشتید حتما مسئله را با یک مشاور فرهیخته و پرهیزکار و آگاه در میان بگذارید و از راهنمایی او بهره‌مند شوید. (حجت‌الاسلام علی فروتن – کار‌شناس ارشد مشاور خانواده)

بهترین سن ازدواج مشاوره ازدواج مشاوره پس از ازدواج مشاوره خانواده


ادامه مطلب ...