دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
اداره محیط زیست آلمان اعلام کرد که بسیاری از شهرهای این کشور گرفتار ذرات معلق در هوا هستند و سرمای مستمر به تداوم این آلودگی کمک کرده است.
به گزارش ایرنا، بر اساس اعلام اداره محیط زیست آلمان، میزان گاز سمی "دی اکسید نیتروژن" (NO2) در هوا را به زحمت میتوان در مرز استاندارد نگه داشت و شهرهای مونیخ، نورنبرگ و اشتوتگارت گرفتار آلودگی هوا هستند.
در حال حاضر تقریبا هر ساعت در رابطه با وضعیت ریزگردها در مونیخ هشدار داده میشود؛ در پس این هشدارها برنامهای کامپیوتری قرار دارد که با ایستگاههایی برای اندازهگیری آلودگی هوا مرتبط است تا چنانچه مرز ذرات معلق در هوا از 50 میکروگرم در هر متر مکعب عبور کند، زنگ خطر به صدا درآید. از 10 روز پیش چندین بار در روز، این مرز شکسته شده است.
آلودگی هوا تنها در مونیخ نگرانکننده نیست و دستگاههای اندازهگیری آلودگی هوا در اشتوتگارت نیز روز جمعه حدود 158 میکروگرم در متر مکعب را نشان دادند و اداره محیط زیست آلمان در شهر نورنبرگ نیز در ماه ژانویه 12 مورد عبور از مرز استاندارد را ثبت کرد.
بر اساس قواعد وضعشده توسط اتحادیه اروپا، آلودگی هوا تنها میتواند حداکثر 35 روز در سال از مرز استاندارد عبور کند و تاکنون برخی از شهرهای آلمان تنها در ماه ژانویه از یک سوم میزان تعیین شده عبور کردهاند.
همچنین مرکز امدادرسانی محیط زیست آلمان چند روز قبل هشدار داد: آلودگی هوا در برخی از شهرهای جنوبی آلمان در حال نزدیک شدن به سطح آلودگی هوا در شهرهای چین است.
بخش بزرگی از ریزگردها و گازهای سمی در آلمان ناشی از تردد وسایل نقلیه در سطح شهرها، کارخانههای صنعتی و بخاریهای هیزمی است.
این مواد با هم آمیزهای پیچیده از ذرات سمی مختلف، همچون دوده و هیدروکربن به قطر کمتر از 10 میکرومتر ایجاد میکنند که به مجاری تنفسی و حتی ریه نفوذ میکند و در کوتاهمدت باعث تحریک مجاری تنفسی و در درازمدت به بیماریهای قلبی و اختلال در گردش خون منجر میشوند.
هنگ کنگ، چین
هنگ کنگ که به افقهای حیرت انگیز، بندر طبیعی و جمعیت زیاد خود معروف است؛ از شهرهای مهم آسیای جنوب شرقی است و بیش از ۷ میلیون جمعیت دارد. این شهر چین به دلیل حجم غیرعادی ساختمانهایش به عنوان عمودیترین شهر جهان معروف است.
دوبی که برج خلیفه، بلندترین ساختمان جهان در آن قرار دارد، دومین شهر بزرگ امارات است. این شهر به عنوان پایتخت خرید در خاورمیانه معروف است. در دوبی به تنهایی ۷۰۰۰ مرکز خرید وجود دارد که شامل دوبی مال، بزرگترین مرکز خرید جهان، است.
سیدنی با پنج میلیون جمعیت بزرگترین و پر جمعیتترین شهر استرالیا است و هر سال تقریبا سه میلیون گردشگر بینالمللی را جذب میکند. این شهر برای دهها سال است که به عنوان یکی از بهترین شهرهای جهان از نظر گردشگری رتبهبندی میشود.
کواین استون در جزیره جنوبی نیوزلند واقع شده و از شهرهای کوچکی است ولی جاذبههای زیادی برای بازدید دارد. در این شهر میتوانید از ورزشهایی مثل قایق سواری و کایاکینگ، بانجی جامپینگ، قایق سواری، اسکی و … لذت ببرید. فیلم سه قسمتی ارباب حلقهها در اطراف این شهر فیلمبرداری شده و طرفداران فیلم، مناظر طبیعی اطراف این شهر را بسیار تحسین میکنند.
بوداپست پایتخت و بزرگترین شهر مجارستان است و یکی از زیباترین شهرهای اروپا محسوب میشود. این شهر به معماری درخشان و چشمههای آب گرم فراوان معروف است و هر سال ۴.۴ میلیون گردشگر را جذب میکند.
پترزبورگ بعد از مسکو دومین شهر بزرگ روسیه است و مرکز آموزشی و فرهنگی مهم روسیه و اروپا محسوب میشود. این شهر ۲۲۱ موزه، دو هزار کتابخانه، ۸۰ تئاتر و ساختمانهای فرهنگی بسیار دیگری نیز دارد و با جاذبههای گردشگری فراوانش حتما ارزش بازدید را دارد.
بانکوک با جمعیتی بیش از هشت میلیون نفر، پایتخت و بزرگترین شهر تایلند است. در این شهر عبادتگاهها، قصرهای طلایی، بازارهای شناور و جاذبههای گردشگری دیگری وجود دارد که در سالهای اخیر همیشه در بین بهترین شهرهای جهان بوده است.
آتن، پایتخت یونان و یکی از قدیمیترین شهرهای جهان است که به غیر از مکانهای تاریخی و جواهرات معماری فراوانش، موزهها و گالریهای هنری زیادی هم دارد.
رم که به "شهر ابدی” هم معروف است سه میلیون جمعیت دارد و به دلیل غذاهای محبوب، مکانهای تاریخی حیرتانگیز، موزههای تاثیرگذار، بازارهای محلی و گنجینههای معماری خود معروف است. این شهر ایتالیا سالیانه ۱۰۰ میلیون گردشگر دارد و بعد از پاریس و لندن سومین شهر پر بازدید جهان است.
طبیعی اســت برای هر سفر از حدود یک ماه پیش برنامهریزی و مقصد را مشخص کنیم؛ از دیدگاه دیگر مسافران هتل مدنظرمان مطلع شویم، قیمتها را بررسی کنیم و... در این میان امنیت مقصد سفر هم از فاکتورهای مهمی اســت که مسلما روی تصمیم ما اثر میگذارد.
طی سالهای اخیر جنگ عراق، سوریه، یمن و ظهور پدیده تروریستی داعش آنچنان امنیت منطقه را لکهدار کرده که نام این کشورها و بعضا همسایههای کم شانس آنها در فهرست قرمز سفارتها قرار گرفته اســت.
به گزارش ایسنا، این نوع ناامنیها که تاثیر مستقیمی بر کاهش گردشگران آن کشورها دارد را میتوان موقتی دانست. در مقایسه با این نوع از ناامنی، مناطق و شهرهایی هستند که به دلایلی طولانی مدتتر به مسافران خارجی توصیه نمیشوند و اگر هم گردشگران بر تصمیم خود اصرار داشته باشند، حفظ جان و مال آنها بر عهده خودشان خواهد بود.اگر قصد سفر خارجی دارید پس از خواندن این گزارش، برای رزرو بلیت سفر به این شهرها دوباره فکر کنید.
«سن پدرو سولا» ، هندوراس
شهر «سن پدرو سولا» در شمال غرب هندوراس واقع اســت و حدود 60 کیلومتری جنوب «پوئرتو کورتز» در حاشیه دریای کارائیب اســت. آب وهوای این شهر گرمسیری و دلچسب اســت و در طول سال دمای بالایی دارد. دیدنیهای بسیاری همچون موزه انسان شناسی و تاریخ، افلاکنمای کودکان و پارک مرکزی در این شهر وجود دارند. خیابان «رینگ» منطقه محبوب گردشگران اســت که هتلها، مراکز خرید، بانکها و فستفودهای زنجیرهای در آن قرار دارند.
باهمه این اوصاف، سن پدرو سولا به عنوان یکی از خطرناکترین شهرهای دنیا شناخته میشود. در سال 2011 از هر 100 هزار شهروند این شهر 159 نفر خودکشی کردند. این آمار برای سومین سال متوالی سن پدرو را از «سیوداد خوارس» مکزیک که لقب خطرناکترین منطقه روی زمین را یدک میکشید، جلو انداخت.
گزارشات نشان میدهد این شهر مرکز قتل و جنایت دنیاست، چرا که روزانه سه نفر در آن کشته میشوند. شرایط وقتی بدتر میشود که بدانید قتل تنها مسالهای نیست که باید نگرانش باشید! فعالیتهای مافیایی در این شهر آنقدر گسترده اســت که قاچاق مواد مخدر و اعضای بدن انسان در آن براحتی انجام میشود. وقتی این همه سلاح در شهر پخش اســت، این آمار بالای قتل و جنایت چندان تعجبی ندارد.
«آکاپولکو»، مکزیک
صنعت گردشگری دهههاست مهمترین منبع درآمد این شهر مکزیکی اســت. زندگی در تمام ساعات شبانهروز در آکاپولکو در جریان اســت. مسافران در حاشیه ساحل، بارها و کافههای شبانه پذیرایی میشوند و از موسیقی تکنو و راک لذت میبرند. آنها که به دنبال تجربههای هیجانانگیز هستند هم میتوانند بانجی جامپینگ را امتحان کنند.
آکاپولکو یکی از قدیمیترین جاذبههای گردشگری مکزیک اســت که در اوج شکوفاییاش در دهه 1950 پذیرای ستارههای هالیوودی و میلیونرهای معروف بوده اســت. اما امروزه گردشگران این شهر با مشکلات جدی مواجه میشوند؛ نیروهای فاسد پلیس آکوپولکو مسافران را به حبس، تهدید کرده و از آنها اخاذی میکنند. اجساد مردهها در نقاط مختلف شهر سرگردانند و اگر در زمان و مکان نادرست قرار بگیرید، هیچ کس نمیتواند تضمین کند شما هم به آن سرنوشت دچار نشوید.
«کاراکاس»، ونزوئلا
اگرچه کاراکاس هم در منطقه گرمسیری واقع شده، اما درجه هوایش به نسبت دیگر مناطق ساحلی مناسبتر اســت. کاراکاس همچون آکوپولکو شهرت بینالمللی ندارد، اما مقصد شگفتانگیزی برای سفر به حساب میآید. وجود جاذبههای مذهبی و تاریخی فراوانی همچون «کلیسای سن فرانسیسکو» باعث میشود سفر به آن به گردشگران مذهبی توصیه شود. اسقف اعظم کاراکاس در کلیسای جامع این شهر اسکان دارد و مسجد «شیخ ابراهیم الابراهیم» که لقب دومین مسجد بزرگ آمریکای لاتین را یدک میکشد، در همین شهر قرار دارد.
اما فریب ظاهر مذهبی این منطقه را نخورید، براساس آمار به دست آمده کاراکاس یکی از پایتختهای جهان اســت که درصد جرم و جنایت در آن بسیار بالاست. بیشتر قتلها و جنایتهای خشونتآمیز این شهر بدون رسیدگی و نتیجه قانونی باقی میمانند. شهرهای همسایه کاراکاس هم از این خطرها بینصیب نیستند و به همین دلیل اســت که به مسافران توصیه میشود به تنهایی، مخصوصا در شب پا به این منطقه نگذارند. دعواهای خیابانی و سرقت مسلحانه بیشترین جرمهایی هستند که در این ناحیه اتفاق میافتند.
«تگوسیگالپا»، هندوراس
تگوسیگالپا در منطقهای کوهستانی و در یک دره واقع شده و سطح همواره کمی دارد. کلیسای جامع «متروپولتین»، کاخ سابق ریاست جمهوری که حالا دیگر موزه شده، کلیسای «باکره سویاپا» و سالن تئاتر«مانوئل بونیلا» از جمله جاذبههای دیدنی این شهر به حساب میآیند . این شهر که تاریخی 400 ساله را پشت سر گذاشته، 14 موزه دارد که بیشترشان حوالی مرکز تاریخی آن واقع هستند اما اجازه ندهید این زیباییها و جاذبهها روی ذهنتان تاثیر بگذارد چون هندوراس بالاترین درصد قتل در جهان را داراست.
در سال 2010 درصد قتل استان «فرانسیسکو مورازان» 83/2 درصد و این رقم در سطح ملی 86 درصد بود. یک سال پیش از آن 246 فقره مرگ در اثر تصادف با موتورسیکلت در این شهر گزارش شد که بیشتر قربانیان آنها پیادهروها و دوچرخه سواران بودند.
علاوه بر این، فقر شدید خشونت روزافزونی را در این منطقه گسترش داده اســت. واقعیت این اســت که فساد بیداد میکند و مافیای موجود به بدتر شدن اوضاع کمک میکند. در یک کلام، میهماننوازی و خطرناکی تگوسیگالپا به یک اندازه شهرت دارد. توصیه میشود بلیط خود به این مقصد را لغو کنید و به فکر جایی باشید که سفر کردن به آن حداقل خطر جانی نداشته باشد.
«ماسیو»، برزیل
ماسیو بزرگترین شهر و پایتخت ایالت ساحلی «آلاگواس» برزیل اســت. آب وهوای این منطقه با رطوبت تقریبا بالا و هوای موسمی، بسیار خاص اســت اما دمای هوا هیچ وقت خیلی بالا نمیرود و خبری از بادهای مداوم نیست. برای گذران تعطیلات، ماسیو با شنهای سفید سواحل، دریای سبز و آبی رنگ و آبهای شفافش مقصد بسیار دلپذیری اســت اما آنچه خیلی از مسافران در مورد این ایالت نمیدانند این اســت که نام آن در فهرست 14 شهر خطرناک جهان ذکر شده اســت. آمارها حاکی از آن اســت که در ازای هر 100 هزار نفر 135 فقره قتل در این شهر رخ میدهد و همین موضوع آن را در فهرست خطرناکترین شهرهای جهان بالاتر از ریو دوژانیروی برزیل قرار داده اســت.
«هاوانا»، کوبا
هاوانا پایتخت و بزرگترین شهر کوبا و همچنین پرجمعیتترین شهر در منطقه کارائیب اســت. این شهر مرکز دولت کوبا، محل قرارگیری بسیاری از وزارتخانهها، دفتر اصلی مراکز تجاری و بیش از 90 دفتر دیپلماتیک اســت. پایتخت کوبا سالانه بیش از یک میلیون گردشگر بینالمللی را به خود جذب میکند، با این حال جرم و جنایت حضور دائمی در فضای این شهر دارد.
گرچه دولت کوبا آمار دقیقی از جنایتها در هاوانا را منتشر نمیکند، روشن اســت که قاچاق مواد مخدر بسیار رایج اســت. مقصد بیشتر این مواد، ایالات متحده آمریکا اســت. به این خاطر که کوبا سابق کشوری سوسیالیست بوده، فقر یکی از فاکتورهای پررنگ زندگی مردم آن اســت. رشوه از جرمهای بسیار فراگیر در این کشور اســت، حتی در سیستم سلامت. نوازندگان برای این که بتوانند در مناطق توریستی هنرنمایی کنند و درآمدی کسب کنند، باید باج بدهند و رشوه بپردازند. هاوانا که مهمترین شهر توریستی کوباست، به اندازه مکانهایی که تاکنون به آنها اشاره کردیم خطرناک نیست، البته اگر پایتان را فراتر مناطق توصیه شده نگذارید.
«دیترویت»، آمریکا
اگر میخواهید به همراه خانواده به یک پیکنیک یک روزه بروید، دیترویت اصلا پیشنهاد خوبی نیست. طبق آمارگیری که در سال 2005 انجام شد، دیترویت ششمین رتبه در فهرست جرمهای خشونتبار در شهرهای آمریکا دارد. تقریبا دوسوم قتلهایی که سال 2011 در ایالت میشیگان انجام شد، در این شهر رخ داده بود. گرچه آمار جرم و جنایت در سال 2008 دیترویت تا 11 درصد کاهش پیدا کرد، جایگاه این شهر در میانگین سالانه کشور تغییری پیدا نکرد. بر هیچ کس پوشیده نیست که مسافران دیترویت باید با محافظه کاری راهی این سفر شوند. با وجود این که آمار جنایت در این شهر آمریکایی رو به کاهش اســت، هنوز هم سفر به آن توصیه نمیشود.
«قاهره»، مصر
بیشتر بخشهای این کشور آفریقایی بیابانی اســت. طی سالها قاهره یکی از جذابترین مقاصد برای گردشگران بود. به دلیل دمای همیشه بالای این شهر و نزدیکی آن به اقیانوس، زمستان بهترین فصل توریستی آن به حساب میآید. اهرام ثلاثه هم که گنج بزرگ این منطقه محسوب میشود. اما متاسفانه نام قاهره هم در اثر نابسامانیهای سالهای اخیر در فهرست خطرناکترین شهرهای جهان وارد شده اســت. ناآرامیها و اعتراضات سیاسی در کاهش آمار ورود گردشگران به این شهر نقش پررنگی داشته اســت. اقدامات تروریستی، بمبگذاریها و تظاهرات مردمی سالهای گذشته آن چنان امنیت این شهر را نشانه رفته که نام قاهره حتی در فهرست سیاه برخی کشورها ذکر شده و این به معنای این اســت که امنیت مسافران به هیچ عنوان در این شهر تضمین شده نیست.
«کییف»، اوکراین
کییف هشتمین شهر بزرگ اروپا و پایتخت اوکراین اســت. این شهر مرکز صنعتی، علمی، آموزشی و فرهنگی اروپای شرقی محسوب میشود. علاوه بر وجود بناهای تاریخی مشهور و مراکز آموزش معتبر در کییف، این شهر سیستم فراساختاری سطح بالایی دارد که سیستم حمل و نقل پیشرفته، نمونهای از آن اســت. از آنجا که کییف نزدیک دریا نیست، به صورت بالقوه مکان محبوبی برای گردشگران به حساب نمیآید، اما از سال 2005 که صدور ویزای اوکراین برای اعضای کشورهای عضو اتحادیه اروپا رایگان شد، وضعیت تغییر کرد و کییف شاهد رشد چشمگیر ورود مسافران خارجی شد.
اما اوکراین هنوز طعم لذت شکوفایی صنعت گردشگری را نچشیده، نامش وارد فهرست مقاصد خطرناک جهان شد. ناآرامیهای سیاسی و اعتراضات شهروندی کییف در سالهای اخیر، عامل اصلی به خطر افتادن وضعیت گردشگری کشور شد. رییس جمهور اوکراین خواهان ارتباط دوستانه با روسهاست، ولی مردم کشورش طالب پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. سفر به کییف از نظر مالی هزینه زیادی ندارد، اما ممکن اســت به قیمت جانتان تمام شود!
«نوئوو لاردو»، مکزیک
این شهر مکزیکی با سه پل بینالمللی و یک پل راه آهن به لاردو و تگزاس متصل اســت. شهر مرزی نوئوو لاردو قلمرو جنگی بین قاچاقچیان مواد مخدر محسوب میشود. این منطقه نقش راهروی انتقال مواد مخدر و منفجره را بازی میکند. اتحادیه قاچاقچیان این ناحیه، در آمریکا و مکزیک بسیار فعال هستند و گزارش شده از سال 2006 نزدیک به شش هزار نفر طی اعمال خشونتآمیز حاصل از این تجارت غیرقانونی جان خود را از دست دادند.
اما این تنها خطری نیست که توریستها را تهدید میکند؛ سرقت اتوموبیل، آدمربایی و دزدی دیگر جرمهای رایج در این منطقه هستند. به همین دلیل اســت که دولتها گردشگران را از سفر به این شهر بر حذر میدارند. با این حال اگر تصمیم به این سفر گرفتید، سعی کنید تمام ساعات روز و شب هشیاری خود را حفظ کنید.
مجله مهرگان نو - بهاران آزادی: آلودگی بصری؛ در کشور ما کمتر کسی با این عبارت آشناست. آلودگی بصری یا دیداری همان آشفتگی در منظر بیرونی ساختمان است که نه تنها مخل زیبایی به حساب می آید بلکه سلامتی روانی افراد جامعه را هم تحت تاثیر خود قرار می دهد.
انباشت علف هرز در باغچه یک خانه، دود ناشی از کارخانه ها، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی با اندازه های متفاوت و رنگ های تند، برج ها و ساختمان های بدمنظر با نوشته های غیرمجاز روی در و دیوارهای آن، دیوارهای فروریخته ساختمان های فرسوده همه و همه آلودگی بصری را معنا و مفهوم می دهند. شاید این سوال که آلودگی بصری چگونه سلامتی فرد و جامعه را به مخاطره می اندازد، فکر شما را هم به خود مشغول کرده باشد.
استانبول؛ تقابل مدرنیته و سنت
خلبان اعلام می کند: «هم اکنون بر فراز استانبول در حال پرواز هستیم و تا دقایقی دیگر در فرودگاه آتاتورک فرود خواهیم آمد.» کافی ست کمی خوش شانس باشی و صندلیت کنار پنجره باشد تا استانبول را از بالا ببینی؛ شهر تپه ها، مساجد و زمینی که انگار از وسط توسط دریا ترک خورده، اما با چند بخیه بزرگ به هم وصله شده است. یک دقیقه خیره شدن به استانبول همانا و آن همه نقش و نگاری که در ذهنت برای همیشه نقش می بندد، همان. از انحنا و پیچ خوردگی های ساحل کارادنیز که بگذریم، به مساجدی با گنبدهای گرد و کروی و با گلدسته های بلند عجیب و غریب می رسیم و خانه های به هم فشرده که سقف برخی شان، حیات خانه دیگری است.
برج هایی که از بالا سقف های شان مهر H خورده، قایق ها و کشتی هایی که به مثابه خال هایی رنگی بر سر و صورت دریا نشسته اند و مرغانی دریایی که در آسمان می چرخند. اما این نگاه از بالا توصیفی دقیق و جامع از استانبول نیست، استانبول را باید پیاده روی کرد. شهری تاریخی با رنگ و بوی سنت و مدرنیته. شهری آسیایی- اروپایی که خون شرقی و غربی در آن امتزاج نمی یابد، بلکه در کنار یکدیگر جریان پیدا می کند؛ هویت های گره خورده و تودرتو در شهری که همه اش را می شود در یک خیابان خلاصه کرد؛ شانزلیزه استانبول یا همان خیابان استقلال در سمت اروپایی.
خیابانی که از میدان تقسیم شروع می شود و دو طرف آن پر است از کافه، رستوران و مراکز خرید. انتخای خیابان هم حال و هوای دلچسبی دارد، مغازه هایی که سازهای قدیمی می فروشند، نقاشانی که آثارشان را حراج می کنند و ساختمان اصلی باشگاه گالاتاسرای که در و دیوار تقریبا 100 ساله اش منقش به خطر عربی است و حالاترک ها نمی توانند این خطوط را بخوانند. اما استانبول باز هم فراتر از همه این هاست؛ چرا که فریبندگی های سنتی و مدرن شهر تمامی ندارد، از میراث های تاریخی مانند مساجد و قصرهای سلطنتی گرفته تا کلیساهای بزرگ و بازار باستانی، ایاصوفیه، توپقاپی، کاخ دلمه باغچه، برج گالاتا، کلیسای آب انبار و بازار سنتی استانبول و... همه شان رنگ و بوی تاریخ می دهند.
اگرچه استانبول اروپایی پر شده از مراکز خرید و برج های چند ده طبقه مدرن و ماشین های گرانقیمت، اما آن سویش و در قسمت آسیایی حال و هوای کوچه و بازار و در و دیوارش به کلی متفاوت است. جایی که می شود کوچه باغ های باریک را با قدم زدن روی سنگ فرش های پردست انداز بالا و پایین کرد و هم در و دیوار انبوه خانه های به هم چسبیده را با پنجره هایی طاق نصرت دار دید و هم خانه های بزرگ ویلایی را در دل تپه های مشرف به دریای سیاه.
از فضای عمومی شهر که بگذریم، به معماری استانبول می رسیم؛ معماری خانه، آپارتمان و برج ها در استانبول از اسلوبی چندگانه تبعیت می کند؛ بدین سان که از یک خانه و برج هایی تمام مدرن دیده می شود که نمونه هایش در دیگر شهرهای آسیایی نیست؛ مصالح به کاررفته در این ساختمان ها یا کاملا چوبی است یا تمام فلزی یا کلا شیشه و از آخرین امکانات رفاهی و مدرن در داخل آن استفاده شده است. از دیگر سو خانه های قدیمی استانبول چیزی است شبیه خانه های کوچه باغی شهری مثل رشت یا شیراز پیش از آن که ساخت و سازها هویت آن را از بین برده باشند. در و دیوار بتنی و چوبی با سقف های شیروانی و پر از پنجره و پله های کوتاه.
امروزه معماری استانبول محله به محله متفاوت است؛ بخش آسایی سرسبز و سنتی تر و بافت معماری شهری هم قدیمی تر است. در ساخت و ساز بناهای سنتی، ترک ها بر این اصل استوار هستند که حتی اگر منظر داخلی ساختمان جدید و مدرن است، نمای بیرونی براساس اصول سنتی ساخته شود. همین است که خانه های قدیمی استانبول شباهت به معماری دوران عثمانیان دارد؛ پنجره های قدی بلند، ارتفاع ساختمان، رنگ های روشن و طوسی، درهای بزرگ و ستون های ورودی از شاخصه های این ساختمان هاست. همین معماری دوران عثمانی ها و تلفیق مدرنیته و سنتی است که سالانه گردشگران بسیاری را به این کشور می کشاند.
- بابا... بابا... اوپن اوپن...
دختربچه موهای بافته سیاهش را از روی شانه هایش عقب می دهد و یک بسته شکلات M&M به دست، به اصرارش به مرد سیاه چرده با موهای فر ادامه می دهد. مرد بی اعتنا گوشه پیاده رو کنار کیسه خریدش ایستاده و سیگارش را دود می کند. مرد سیاه دیگری که دخترک را با لحنی مرهبان به اسمی عجیب صدا می زند، بسته شکلات را از دستش می گیرد و باز می کند و به دستش می دهد.
حوالی «ینی کاپی» بیشتر از هر جای دیگر شبیه به محله های جنوبی خیابان حافظ تهران است. آخر شب ها مردمی را می بینید که کنار خیابان روی چمن خوابیده اند یا زیر پل رختخواب محقر مقوایی شان را پهن کرده اند. از کوچه های شیب دار سنگ فرش بالا می روید و مرغ های دریایی را می بینید که بیشتر روز و گاهی شب ها بالا ی دیوارهای کوتاه ساختمان ها گشت می زنند.
در این محل جز هتل هایی که در میان ردیف ساختمان های تقریبا هم سطح چند خانه در میان قد کشیده اند، باقی چندان رنگ و رویی ندارند؛ نماهای رنگی قدیمی که تکه تکه رنگ های شان ریخته و غالبا سرخند، سبز و خاکستری. پنجره ها غالبا پرده ندارند یا با پرده های نازک توری ارتباط شان را از خیابان جداکرده اند.
کوچه ها غالبا سنگ فرشند و گاهی بساط دست فروش ها پیاده رو را بند می آورد. از شیب کوچه ها که بالا می روید، در میان راه تان مهاجران زیادی را می بینید که به زبان عربی با هم خوش و بش می کنند یا درباره زندگی روزمره گپ می زنند. ساختمان های اطراف هتل ها گاهی تابلوهایی سر در خود آویخته اند و پذیرای مسافرانی هستند که یا هتل گیرشان نیامده یا اجاره اتاقی در یک خانه را به هتل ترجیح داده اند.
به خیابان اصلی که می رید، تابلوی مترو پیداست. میدانی بزرگ با فوج کبوترهایی که گاهی پرواز دسته جمعی شان از بالای سرتان غافلگیرتان می کند، ورودی های مترو را در خود جای داده است. از گیت های امنیتی عبور می کنید و گاهی ناچار می شوید کیف تان را برای مامور حفاظت باز کنید. بعد، از چندین پله پایین می روید و وارد سالن بزرگی می شوید که ورودی چندین خط مجزای قطارهای شهری است. خط حاجی عثمان را که انتخاب کنید، سه، چهار ایستگاه بعد خیابان استقلال است و ساختمان های تقریبا هم سطحش که بیشتر فروشگاه، رستوران و مغازه های اغذیه است. خیابان سنگ فرش را که رو به انتها طی کنید، کوچه های فرعی شیب دار، شما را به محلاتی می رساند که کمتر توریست ها راهی آن جا می شوند.
خانه ها با نمای سیمان رنگی، بیشتر زرد، سرخ و خاکستری اند با سقف های شیب دار؛ آن قدر شبیه به هم که راحتی می توان در کوچه پس کوچه ها گم شد و چند ساعت برای پیدا کردن خیابان اصلی گز کرد. روی قرنیز پنجره خانه ها گلدان های گل چیده شده اند. مغازه های کهنه فروشی بساط شان را به پیاده روها کشانده اند.
ساختمان های قدیمی و گاهی خالی از سکنه، انتهای خیابان استقلال بین ساختمان های رنگ وارنگ نمایانند. چوخ اسکی... خیلی قدیمی... ترک ها هم در دیالوگ های شان به این ساختمان ها بتوجه می کنند. از خیابان شلوغ و پررفت و آمد استقلال خسته شده اید؟ از میدان تقسیم سوار کاباتاش فونیکولر شوید و به کاباتاش بروید و کشتی ها را تماشا کنید. خانه های اغلب سفید با سقف های شیب دار رنگی، نماهای نم داده و ریخته. کنار دریا روی یک صندلی در یک کافه روباز بنشینید و ضربات موج به دیواره ساحل را تماشا کنید. چای جوشیده ترکی بخورید و رفت و آمد کشتی ها را تماشا کنید. شاید هم مورد عنایت یک مرغ دریایی قرار گرفتید و اجابت مزاج یک پرنده قول ترک ها برای تان شانس آورد.
یک انتخاب دیگر هم دارید. از همان میدان تقسیم به ینی کاپی برگردید، با مترو از زیر دریا به کادیکوی بروید و میان کافه ها بچرخید در کادیکوی هم از شیب خیابان ها و پیاده روها خلاصی ندارید. روی سنگ فرش ها از کوچه های نه چندان عریض به کوچه ای دیگر، نماهای سنگی ساختمان ها را از نظر می گذرانید چراغ روشن یک کافه در اوایل غروب، شما را به نوشیدن قهوه ترک و کیک دعوت می کند.
خانه ها در این محله اغلب چندان افراشته نیستند. این جا هم ممکن است توی کوچه ها و خیابان ها گم شوید و اگر خواندن روی تابلوها را بلد نباشید، برای پیدا کردن مسیر برگشت به دردسر می افتید. در محله ها توریست ها کمترند و کتاب فروشی و کافه ها بیشتر. میان کافه هایی که کنار هم صندلی های شان را تا پیاده رو هم کشیده اند، تفاوت شکل صندلی ها و نماها تفاوت ایجاد می کند. می توانید انتخاب کنید در یک کافه چای بخورید که با نمای سنگی سرخ تزیین شده است یا چند کافه آن طرف تر، یک آیریش کافی در یک کافه با نقاشی های یدواری بنوشید که روی میزهایش تصاویری از یک مجله کمیک استریپ چاپ شده است.
نمای ساختمان ها در ژاپن تلفیقی است از سنت و مدرنیته. آپارتمان و ویلا در ژاپن یا تک نفره هستند یا چندنفره که هر کدام از آنها ویژگی و طراحی مختص به خود را دارند. نکته جالب توجه در ژاپن این است که هر ساختمان عمر مفیدی دارد، 20 سال برای ساختمان های چوبی و 30 سال ساختمان های بتنی.
در ساختمان های سنتی ژاپن هیچ اتاقی نیست که کاربری جداگانه و متمایزی داشته باشد؛ یک اتاق می تواند برای شما هم نقش آشپزخانه را ایفا کند و هم اتاق پذیرایی یا حتی اتاق خواب. در حالی که در ساختمان های مدرن، تمامی این جداسازی ها انجام شده است. در ژاپن تنها دو شرکت بزرگ ساختمان سازی مشهور وجود دارد و تلاش می کنند برای جذب مشتری، خانه ها را از نمای بیرون تا طراحی داخلی و حتی فضای سبز محوطه ساختمان را با نظم خاصی چینش کنند.
ژاپنی ها همیشه به نظم، دقت و هماهنگی شهر بوده اند، در همین راستا برای ساخت و ساز بنا مقررات و ضوابط خاص و سرسختانه ای دارند؛ به طور مثال ساختمان های مستقل یا به اصطلاح ویلایی حتما در نمای بیرونی ساختمان باید از چوب استفاده کنند. سازه های دو در چهار امروزی اخیرا جایگزینی برای خانه های بومی ژاپن شده است.
در این کشور نمای ساختمان های امروزی، در کناره ها یا رو به رو پوشیده از سنگ و سرامیک هایی است که با بتن یا خاک رس ساخته شده اند؛ چرا که این مصالح به راحتی رنگ و لعاب را بر تن خود حفظ می کنند. آسمان خراش های ژاپنی هم اغلب از بتن ساخته می شوند و سقف آنها باید حتما آسفالت شود. از دیگر ضوابط ساختمان سازی در ژاپن این است که حداکثر ارتفاع برای ساختمان های چوبی تنهاه دو طبقه است، البته استثنا هم وجود دارد؛ برخی ساختمان های چوبی اگر از تکنولوژی های نوین ساختمان سازی استفاده کنند، می توانند طبقات را به سه افزایش دهند.
«بهترین شهر جهان، سزاوار زیباترین خانه هاست»؛ ضرب المثلی مصطلح میان انگلیسی زبان های ساکن لندن است که درخصوص نمای شهری به آن اعتقاد رسخ دارند. دولت و مردم لندن در ساخ خانه های امروزی خود تلاش می کنند از خانه ها، ساختمان های قدیمی و باستانی گرته برداری کنند؛ خانه هایی که به واسطه آنها حالادیگر لندن یکی از بهترین نماهای شهری در دنیا را به خود اختصاص داده؛ اگرچه ساخت و سازهای امروزی فضای شهری را بیش از اندازه کوچک کرده و کیفیت مطلوب خانه ها به تعداد اندکی رسیده است تا جایی که خانه های جدید در لندن از کوچک ترین ها در غرب اروپا به حساب می آیند و این امر برای دولتی که شعارش حفظ بافت تاریخی شهر بوده، غیرقابل توجیه و دفاع است.
معماران و کارشناسان در لندن از عملکرد دولت ناراضی بوده و در آرزوی استانداردهایی تازه برای بهبود وضعیت مسکن در این شهر هستند. ساختمان سازان بریتانیایی بر این باور هستند که تجدید و بازسازی خانه های قدیمی ایده ای شکست خورده است و امروز مردم نیازمند مکانی هستند تا خانواده هایش ان در آرامش به تعالی و پیشرفت برسند.
امروز شرکتی در لندن دست به کار شده تا همچون ژاپن، سنت و مدرنیته را تلفیق کند، البته تلفیقی از قوانین پیشین ساختمان سازی و معماری جدید جهان، لندن به طور کلی آرایش شهری مبتنی بر خیابان دارد و ضروری است که سلسله مراتب این آرایش به دقت حفظ شود. برخی خیابان ها آرام هستند و برخی تجاری که با توجه به کارکرد محلات، ساختمان ها نیز طراحی می شوند.
مناطق مسکونی در لندن اغلب منحصر به فرد و مستحکم، سازگار با بافت و معماری تاریخی و ساخته شده از مصالح با یکفیت هستند. دولت به این نتیجه رسیده که خانه های مسکونی نباید حتما از معماری سنتی تبعیت کند، بلکه تنها پس زمینه ای از آن و استفاده از مصالحی با همان کیفیت و منطبق بر آب و هوا کفایت می کند.
لندن شهری است که در آن میلیون ها انسان ا زپیر تا جوان و با فرهنگ و مشاغل مختلف در کنار یکدیگر زندگی می کنند، به همین سبب با توجه به ظرفیت خیابان و آسمان خراش های این شهر، دولت در نظر دارد تا برخی محلات را به حومه شهر منتقل کند، در چنین شرایطی هم فرهنگ محلات قدیمی حفظ می شود و هم فضای خانه کوچک نخواهدشد. مردم و دولت در لندن معتقدند که ظرفیت ساختمان ها و خیابان ها همواره باید کم باقی بماند. شاید کمی نژادپرستانه به نظر بیاید، اما اشخاصی که به هر دلیلی به این شهر سفر می کنند و انگلیسی نیستند، برای اقامت باید ساختمان های خارج از شهر را اجاره کنند؛ آن هم به دلیل متفاوت بودن، فرهنگ، شغل و پیشه.
فنلاند؛ کشوری 4.5 میلیون نفری در شمال اروپاست و شهره به کیفیت مطلوب زندگی شهری و رضایت مندی مردم؛ تا جایی که هلسینکی، پایتخت این کشور با یک میلیون نفر جمعیت همواره در زمره بهترین گزینه ها برای مهاجرت بوده است. فنلاندی ها امروز با همت دولت نوردیکیا اسکاندیناوی که عمده تلاش هایش در جهت تامین رفاه اجتماعی مردم است، توانسته در حوزه هایی همچون آموزش و پرورش، رقابت اقتصادی، آزادی های مدنی، کیفیت زندگی و توسعه انسانی بهترین عملکرد را از آن خود کند.
شاید کشورهای اروپایی سریع تر از هر کشور دیگر از مناطق دنیا به مدرنیته و شهرنشینی روی آورده باشند، اما دولت فنلاند تا سال 1950 کارکرد کشاورزی خود را حفظ و در برابر صنعتی شدن مقاومت کرد؛ اما به هر ترتیب شهرنشینی و روی آوردن به زندگی صنعتی امری گریزناپذیر است.
طبق آماری که سال 2006 از وضعیت زندگی مردمدر فنلاند به ویژه هلسینکی منتشر شد، 4.2 میلیون خانوار در این کشور زندگی می کنند که از این میان 40 درصد خانواده ها تک نفری، 32 درصد دو نفر و 28 درصد سه یا چند نفری هستند و همین امر موجب شده ساختمان های مسکونی در کل کشور 2.1 میلیون باشد و فضای مسکونی به طور متوسط 38 مترمربع به ازای هر نفر.
اما دولت فنلاند تلاش می کند تا در عین افزایش جمعیت از مهاجرت گرفته تا تولد مثل، کیفیت سطح زندگی را در حد مطلوب نگه دارد؛ این شامل حال منظر بیرونی ساختمان ها و پاکیزگی نما نیز شده است. دولت حاکم بر سوئومی (به زبان فنلاندی) برای ساخت و ساز ساختمان ها، طراحی و نگهداری منظر بیرونی مسکن، قوانین جدی وضع کرده که برای تمامی شهروندان لازم الاجراست.
از جمله این قوانین می توان به وضع شاخصی برای کنترل کیفیت ساختمان نام برد که بر اساس آن مواردی چون بهره گیری از شیوه های خوب در تنظیم ساخت و ساز، اندازه گیری و ارزیابی مکانیسم های کنترل کیفیت و ایمنی در محل مدظنر گرفته می شود. هر شرکت یا شخصی که تصمیم به ساختمان سازی دارد، باید از سوی آژانس املاک و مستغلات نقشه ای حاوی محل های مجاز و محدودیت های خاص ساختمان سازی تهیه کند؛ این نقشه به مثابه یک نرم افزار است و هر سه ماه یک بار هم باید به روزرسانی شود.
از سویی دیگر مجوز رسمی و کتبی از سوی اداره آب و فاضلات برای تایید این مسئله که ساختمان مورد نظر یا محل قرارگیری آن به شبکه سراسری آب و فاضلاب متصل باشد، امری غیرقابل اجتناب است؛ اگرچه تنها کسب مجوز کفایت نمی کند و شهرداری هر منطقه از سوی نمایندگان ویژه ای در هر کدام از این سازمان ها پیگیر امر هستند. اما در این میان دولت و شهرداری فنلاند به نحوه ساخت و طراحی ساختمان اهمیت ویژه ای می دهند. به همین منظور پیش از این که حتی کوچک ترین قدمی در راستای ساخت برداشته شود، جلسه ای با حضور هیات نظارت و همه افرادی که به هر نحو در ساخت یک ساختمان دخیل هستند، تشکیل خواهد شد.
در جلسه فوق الذکر از طراح و معمار گرفته تا گروه های نظارتی و مهندس ساختمان باید نظرات خود را اعلام کنند و به درک مشترکی برسند. ارتفاع ساختمان و هماهنگ آن با دیگر ساختمان ها در همسایگی آن، از مواردی است که شهرداران فنلاند تاکید دارند حتما گزارشی از آن تهیه شود؛ چرا که محدوده خط آسمان و نظم محلات را از خصوصیات بارز شهری خود- خاصه در هلسینکی- می دانند.
امروز اما کشورهای اروپایی محدودیت دیگری را برای منع ساخت و سازهای بی رویه و بی قاعده در دستور کار قرار داده اند و دولت فنلاند هم مستثنی از این قاعده نیست؛ برای ساخت یا تعمیر یک ساختمان به مجوز زیست محیطی نیاز است؛ در صورتی که ساختمان مسکونی یا تجاری تهدیدی برای آلودگی محیط زیست شناخته شود، مجوز ساخت به تعویق خواهدافتاد.
بانک جهانی سال 2015براساس پنج مولفه کنترل کیفیت ساختمان؛ در نظر گرفتن مقررات ساختمان سازی، کنترل کیفیت قبل از ساخت و ساز، کنترل کیفیت حین ساخت، مسئولیت بیمه و گواهینامه های حرفه ای، کشورهای دنیا را دسته بندی کرد؛ در راستای این مولفه ها دولت فنلاند از 15 نمره ای که به کنترل کیفی ساختمان تعلق گرفته بود، نمره 10 را کسب کرد؛ در حالی که کشورهایی چون استرالیا، کانادا و مقدونیه توانسته اند نمره 14 را از آن خود کنند و ایران در سطحی پایین تر 8.5 را به دست آورده است.
مالک یا سازنده ساختمان در هلسینکی باید طرح های مورد نظر برای نما و منظر خارجی ساختمان را ضمیمه مدارک ارسالی به شهرداری کند تا بررسی شود که آیا با دیگر همسایگان خود هماهنگی دارد یا خیر. از طرفی دیگر در این کشور روند به گونه ای است که مالک باید طی نامه و فرمی همسایگان همجوار خود را از تصمیم خود مطلع سازد؛ به عبارتی همسایه شما باید در جریان روند ساخت و سازها قرار گرفته و رضایت اش را اعلام کند؛ در غیر این صورت مشمول جریمه خواهدشد. همچنین تمامی فرم ها به همراه آمار و ارقام در سامانه نرم افزاری شهرداری ذخیره و کپی از آن به مرکز ثبت جمعیت فرستاده خواهدشد.
به نظر می رسد ساخت یا تعمیر ساختمان در فنلاند کار بی دردسری نیست؛ چرا که تمامی مولفه ها باید با دیگر ساختمان ها هماهنگی نزدیکی داشته باشد. در آخر این که فنلاندی ها معماری مدرن را مدیون «آوار آلتو» معمار سرشناس فنلاندی هستند که برخی وی را از بنیانگذاران معماری مدرن می دانند.
کانادا به عنوان دومین کشور بزرگ جهان، سالانه پذیرای مهاجران بسیاری از اقصی نقاط دنیاست؛ از دانشجویان گرفته تا کسانی که رویای زندگی بهتر در ثروتمندترین کشورهای جهان را در سر می پرورانند. کشوری که از 10 فدرال، 11 مرکز اداری و سه قلمرو تشکیل شده، به یقین باید مقررات سخت و جدی برای شهروندان و مهاجران وضع کند، از جمله این ضوابط می توان به ساخت و ساز و طراحی ساختمان ها نام برد.
به اعتقاد کانادایی ها در مناطقی که به ویژه ساکنان فرانسوی دارد، هر دهکده یا شهر هویتی خاص دارد که در نمای ساختمان تجلی پیدا می کند؛ مقایسه، کیفیت مواد، عناصر نما، پرداخت، محوطه سازی و محیطی برای عابران پیاده از جمله مواردی است که باید به آنها دقت ویژه داشت.
تم دهکده ها؛ تاریخی و باستانی یا مدرن و امروزی بودن آن با استفاده از کیفیت مصالح و شیوه های معماری زیبا و دلنشین حفظ می شود. مالک در بنایی که کارکرد تجاری یا صنعتی دارد، باید تجهیزات مکانیکی پشت بام ساختمان را به نحوی مطابق با شخصیت و پرداخت هویتی ساختمان، از دید پنهان کند.
مدیریت شهری در این منطقه جغرافیایی تلاش می کند تا منطق با آب و هوا، در منظر بیرونی ساختمان موادی چون آجر، سنگ، چوب، گچ یا سیمان را ترکیب کند و استفاده از مصاحل مدرن مانند بتن یا دیوارپوش «وینیل» ممنوع است.
آن چه در ساخت و طراحی بنا در دهکده های سنتی و فرانسوی کانادا حائز اهمیت است، رعایت خط آسمان و هماهنگی ظاهر آن با دیگر ساختمان ها در مجاورت بنا یا آن سوی خیابان است. با همه این احوال اگر هر ساختمان به رنگ و شکلی باشد، شهر و محله چه منظره بدی پیدا می کند؟ امادولت کاندا در این خصوص هم چاره ای اندیشیده؛ مهندسان و مالکان تنها اجازه استفاده از تعداد محدودی رنگ مکمل را دارند. بدنه اصلی یا پس زمینه نماب اید از یک رنگ بهره برده باشد، ترجیحا رنگ های ملایم مانند سفید و کرم، رنگ غالب و به کاررفته در لبه ها، گچکاری و دیگر عناصر تزیینی باید با رنگ مورداستفاده در پشت بام تفاوت داشته باشد.
ساختمان های شهرداری باید از رنگ «سبز مسی» به عنوان رنگ غالب سقف و همچنین «قرمز آجری» به عنوان رنگ پس زمینه نما استفاده کنند؛ هدف چیست؟ سهولت در تشخیص ساختمان هایی که کاربری عمومی دارند؛ همه این بناها از طرح و رنگ یکسانی برخوردارند. آن زمان که هوا رو به تاریکی می رود، کافه یا ساختمان های مسکونی و مغازه ها اجازه نصب تابلو با رنگ های نئونی ندارند و تنها از روشنایی های تزیینی نصب شونده روی دیوار استفاده می کنند که آن هم نمودی از سنتی بودن این اماکن است، به ویژه در دهکده ها، منابع نوری که رنگ های گرم با درجه حرارت پایین را از خود ساطع می کنند، به مراتب در اولویت هستند.
جهت پنجره ها باید عمودی باشد؛ حتی پنجره های تجاری در طبقه همکف برای سازگاری با طبقات بالا، پنجره و درها باید به طور منظم و متقارن در نما قرار گیرند. طراحی درها جوامع فرانسوی زبان کانادا بخشی جدایی ناپذیر از معماری سنتی است؛ درها اگرچه از طرح های متنوعی برخوردارند، اما چون مهم ترین بعد تزیینی نما هستند، باید در سازگاری لازم با دیگر عناصر باشند و به دقت انتخاب و محافظت شوند؛ در این بخش از نما حتما از رنگ روشن و متناسب با کلیت ساختمان استفاده می شود و درهای فلزی یا شیشه ای توصیه نمی شوند، درهای چوبی و سنتی نیز بخشی از هویت دهکده ها به شمار می آیند.
برای ساخت و ساز بنا در کانادا ملاحظات بسیاری در راستای حفظ هویت شهر یا روستا وجود دارد، از انتخاب در طراحی گرفته تا سبک حروف گذاری و محل قراردادن مناسب تابلوها. سبک حروف گذاری، طراحی و زبان، عامل بسیار مهمی در ایجاد تصویر دهکده فرانسوی است و متقاضی باید حساسیت خود به هویت دهکده فرانسوی را بدین گونه نشان دهد، متن تابلو به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه می شود، جز در مواردی که ترجمه ممنوع است.
رنگ، طرح و محل نصب هم باید همچون دیگر عناصر ساختمان در سازگاری کامل باشد؛ تعداد بیش از اندازه تابلوها یا تابلوهای بیش از حد بزرگ، ممکن است نظاره کنندگان را به اشتباه انداخته یا دستپاچه کند. به کارگیری تابلوهای چشمک زن، تابلو با قطعات متحرک، تابلوهای موقتی یا پلاکارد، تابلوهای آسیب دیده ممنوع است. پس زمینه هیچ تابلویی در کانادا نباید درخشان، فلورسنت یا انعکاسی باشد.
تازه نوبت به نحوه نصب تابلو می رسد؛ تابلوهای روی دیوار یا سایه بان باید هم تراز با بخش جلویی فروشگاه یا سطح ساختمان نصب شوند و از نظری معماری براساس اندازه، مقیاس، رنگ، موقعیت و نوع مصالح، با نمای ساختمان یکپارچه شود. تابلوهای روی دیوار یا سایه بان هم نباید بیش از 20 سانتی متر از سطح ساختمان بیرون بزند. حروف برجسته یا فرورفته برای تنوع بخشیدن به تابلوها توصیه می شود. خلاصه این که نمای ساختمان در کانادا از جمله مواردی است که به شدت در ساخت و ساز بدان توجه می شود و در نظر نگرفتن هر کدام از پارامترها می تواند مالک یا معمار را به دردسر پرداخت جریمه بیندازد.
سفر به برخی کشورها گاهی به علت هزینههای گزاف امکانپذیر نیست. اما با این همه نباید از پای نشست، هر مشکلی راه حلی دارد! سفر به کشورهای مختلف اما ارزان به همان اندازه جذاب خواهد بود. اگر میخواهید سفری ارزان داشته باشید با کجارو همراه شوید.
بیتوته نوشت: در تحقیقاتی که به تازگی صورت گرفته، شهرهای مختلف دنیا بر اساس هزینههای روزمرهی زندگی مورد بررسی قرار گرفتهاند و ۱۰ شهری که هزینههای آن نسبت به سایر کشورها کمتر اسـت انتخاب شدهاند. این شهرها در کنار بکر بودن، مقاصدی ناشناخته ولی جذاب برای سفر به شمار میروند.
۱-ژوهانسبورگ
ژوهانسبورگ یکی از ارزانترین شهر های دنیا اسـت
۲- مونترری
مونترری شهری که هزینههای آن نسبت به سایر کشورها کمتر اسـت
۳- آسونسیون
آسونسیون یکی از شهر های ارزان جهان
۴- کراچی
کراچی یکی از ارزانترین شهرهای دنیا
۵- ولینگتون
یکی از ارزانترین شهرهای دنیا شهر ولینگتون اسـت
۶- اوکلند
اوکلند یکی از ۱۰ شهری که هزینههای آن نسبت به سایر کشورها کمتر اسـت
۷- مکزیکوسیتی
مکزیکوسیتی یکی از شهر هایی اسـت که سفر به آن ارزانتر از شهر های دیگر اسـت
۸- کیتو
کیتو یکی از شهر های ارزان جهان
۹- چنای
چنای یکی از ۱۰ شهری که هزینههای آن نسبت به سایر کشورها کمتر اسـت
۱۰- شهر تونس
شهر تونس یکی از ارزانترین شهر های جهان
وب سایت 118 سفر: شهر هایی که از زیرساخت های فناوری محور به ویژه در زمینه اینترنت برخوردار هستند، می توانند اتمسفری تسهیل شده برای استفاده از خدمات حمل و نقل را نیز ایجاد کنند. این زیرساخت ها و توسعه آن ها در خدمات حمل و نقل در بسیاری از شهر های چین، روند رو به رشد مناسبی را طی می کند که اخیرا توسط توسط کمپانی ناوبری و ارائه سرویس های ناوبری هوشمندAutonavi Holdings Ltd مورد بررسی قرار گرفته است.
در گزارش هایی که توسط این کمپانی چینی ارائه شده ، سه شاخص اصلی مورد توجه قرار گرفته اند؛ سفر هوشمند، حمل و نقل هوشمند و تاثیر و نفوذ دولت. البته 27 شاخص دسته بندی شده دیگر نیز در این تحقیق نقش داشتند که با استفاده از مجموع آن ها، سطح توسعه زیرساخت های فناوری اینترنتی در بهبود استفاده از خدمات حمل و نقل، در 62 شهر مختلف چین مورد سنجش قرار گرفت.
شماره 10؛ Xi'an
شاخص: 46.43
شاخص: 48.11
شاخص: 49.78
شاخص: 52.07
شاخص: 54.94
شاخص: 59.84
شاخص: 68.23
شاخص: 71.78
شاخص: 80.32
شاخص: 87.91
روزنامه شهروند - رضا مهریزی: اگر پای درددل معلولان نشسته باشید بیشتر آنان از وضع موجود در فضاهای شهری و اجتماعی همچون ادارهها، پارکها، بانکها و ورزشگاهها گلایه دارند؛ گلایههایی که میشود آنها را با مناسبسازی اماکن شهری برای معلولان رفع کرد.
اقداماتی که اگر صورت پذیرند میتوانند زمینهساز حضور اجتماعی بیشتر معلولان شوند. در آمارها و گزارشها شهرهای مختلفی بهعنوان بهترین شهرها برای معلولان از هر جهت معرفی شدهاند، مثلا در اروپا شهرهای سالزبورگ و برلین جزو بهترین شهرها هستند، این دو شهر تمام موانع شهری مزاحم معلولان را حذف کردهاند.
یکی دیگر از ویژگیهای شهر سالزبورگ این است که معلولان در تمام سطوح شهر ادغام شدهاند و دولت آنها را از سایر افراد جامعه جدا نکرده است.
همچنین این دو شهر توجه ویژهای به راحتی استفاده از مکانهای عمومی برای معلولان داشتهاند، ازجمله مکانهای توریستی، رستورانها، کلیسا و...
در کشور خودمان نیز حدود یکسال پیش، مدیرکل بهزیستی استان تهران از تدوین سند جامع آسیبهای اجتماعی با همکاری استانداری خبر داد. احمد دلبری گفت: شهرداری در زمینه ارایه خدمات حملونقل به معلولان اقدامات موثری انجام داده است و ما نیز قصد داریم با تقویت انجمنهای علمی و صنفی اقدامات ویژهای را در امر مناسبسازی معابر جهت تردد معلولان، سالمندان و کودکان انجام دهیم.
شهردار تهران نیز چند ماه پیش در حاشیه ضیافت افطاری معلولان شهر تهران با اشاره به تقاضای معلولان برای ارایه خدمات مناسب به آنان در شهر تهران گفت: به همه معلولان حق میدهم چراکه خدماتی که بتواند سرویس مناسبی به آنها ارایه کند، وجود نداشته و این خدمات حتما درخور شأن آنان نیست؛ البته باید درنظر داشت که شهرداری تهران بهعنوان مسئول مستقیم این کار به شمار نمیرود، بلکه دستگاههای ذیربط در این زمینه مسئول هستند.
قالیباف با اشاره به اقدامات و برنامهریزیهای صورت گرفته بهمنظور فراهمسازی امکانات درمانی و حملونقل مناسب معلولان در شهر تهران اظهارکرد: اکنون مرکز حملونقل ویژه معلولان را در شهر تهران راهاندازی کردهایم و اخیرا نیز تصمیمگیری شده این مرکز را در حوزه تاکسیرانی هم گسترش دهیم؛ به نحوی که مرکز تماسی راهاندازی خواهد شد تا تاکسیها هم بتوانند به معلولان سرویس دهند.
وی افزود: در دو سهسال گذشته افراد دارای معلولیت ذهنی را که بهخاطر هزینه حملونقل نمیتوانستند به مدرسه بروند موردتوجه و مدارس استثنایی شهر تهران را تحتپوشش قرار دادیم.
شهردار تهران در ادامه اظهارکرد: در سال ۱۳۹۵ همه پارکهای شهر تهران به ویلچر مجهز میشود تا افراد دارای معلولیت بتوانند از ویلچر در پارکها استفاده کنند. همچنین در هر منطقه یک پارک را به صورت کاملا استاندارد برای معلولان آماده میکنیم تا این افراد دسترسی راحتی داشته باشند و بتوانند از پارکها استفاده کنند.
وی از توسعه ونهای ویژه حملونقل معلولان در شهر تهران خبر داد و گفت: تا دوسال گذشته چنین حملونقلی برای معلولان وجود نداشت اما هماکنون این سامانه میتواند سرویس مناسبی به معلولان بدهد. همچنین ضروری است پوشش استخر و مراکز آب درمانی معلولان توسعه پیدا کند.
وعدههایی که مشخص نیست تا چه حد اجرایی شدهاند و تهران چندسال دیگر میتواند به شهر دوستدار معلولان نزدیک شود. با این حال جواب به این سوال که چه شهرهایی برای معلولان و افراد دارای ناتوانی مناسب هستند و چه شهرهایی نه، ساده نیست و بستگی به عوامل مختلفی دارد.
از این رو ممکن است شهری برای افراد دارای معلولیت جسمی مناسب باشد اما برای افرادی نابینا یا کمبینا نه یا بالعکس ممکن است شهری برای نابینایان مناسب باشد و برای دیگر معلولان اصلا مناسب نباشد. در نتیجه نوع معلولیت در انتخاب شهرهای دوستدار معلولان بسیار اهمیت دارد.
براساس گزارشی که هر ساله در آمریکا تحتعنوان «بهترین و بدترین شهرها برای افراد دارای معلولیت» منتشر میشود، در سال ٢٠١٦ به ترتیب شهرهای اورلند پارک، سکاتزدیل، لینکلن، گیلبرت و پئوریا؛ رتبه نخست تا پنجم را بهعنوان بهترین شهرها برای افراد دارای معلولیت کسب کردهاند، در این آمار شاخصهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است، مثل تعداد سرانه پزشکان به تعداد افراد معلولان یا میزان دسترسی معلولان به پارکها.
اما براساس گزارش دیگری که شهرهای مناسب برای نابینایان را مشخص کرده است شهرهای برکلی، کالامازو، نیویورک، لاکراس و لوئیزویل؛ پنج شهر نخست مناسب برای نابینایان معرفی شدهاند.
در این گزارش معیارهایی مانند وضع پیادهروها، در دسترس بودن حملونقل عمومی، هزینههای زندگی و در دسترس بودن شغل برای افراد با تواناییهای مختلف درنظر گرفته شده است. جالب آنکه شهر نیویورک که در گزارش دوم جزو پنج شهر مناسب برای نابینایان معرفی شده، در گزارش «بهترین و بدترین شهرها برای افراد دارای معلولیت» در جایگاه ١٣٥ قرار گرفته است.
بهطور مشابه در کشور اسپانیا مالاگا بهترین شهر برای ناشنوایان معرفی شده یا بارسلونا بهترین شهر برای افراد دارای معلولیتهای جسمی است، به این دلیل که بارسلونا جزو نخستین شهرهایی است که در سال ١٩٧٧ اقدام به نصب رمپهای مخصوص معلولان در پیادهروها کرد و از اواسط دهه ٩٠ اتوبوسها و متروهای اکثر شهرهای اسپانیا مجهز به سطوح شیبدار مخصوص ویلچر و بالابر ویلچر شدهاند. همچنین در اسپانیا شهرهای بیلبائو، گرانادا، مادرید، مالاگا، مورسیا، اوویدو، پامپلونا، وایادولید و ساراگوسا؛ مناسب برای نابینایان معرفی شدهاند.
مقایسه این گزارشها و آمارها به خوبی نشان میدهد مناسبسازی فضای شهری تا چه حد نیاز به تخصص دارد و اگر بخواهیم شهری را برای همه افراد دارای معلولیت بهسازی کنیم، باید نیازهای همه آنها را درنظر بگیریم.
از طرف دیگر مناسبسازی فضای شهری برای تردد بیشتر معلولان در شهر همه ماجرا نیست.
استانداردهای جهانی برای شهرهای دوستدار معلولان تنها به رفع موانع شهری خلاصه نمیشود، معلولان نیاز به قوانین حمایتی بیشتر و خاصتری دارند، قوانینی مثل دسترسی به مراقبتهای پزشکی، بیمهها، سیستمهای حمایتی و... باز هم باید توجه داشت که ممکن است فردی نابینا نیاز به هیچ حمایتی نداشته باشد و بتواند به راحتی و بدون هیچ حمایت خارجی زندگی کند و از طرف دیگر فردی نیاز به مراقبت و نگهداری ٢٤ ساعته داشته باشد.
شهرهای مناسب برای معلولان باید به تمام نیازهای معلولان توجه داشته باشند و نمیتوان تنها با مناسبسازی بخشی از فضای شهری ادعا کرد شهری دوستدار معلولان است.
به همین دلیل یافتن شهری که بهطور کامل دوستدار معلولان باشد، سخت است، چراکه معیارها و شاخصها در لیستها مختلف است و یکسان نیست و بر سر این شاخصها نیز بحث است. از طرف دیگر زمانی که عنوان دوستدار معلولان را بر شهری میگذارند، عموما تنها معلولان جسمی را در نظر میگیرند و از دیگر معلولان و کسانی که دارای اختلالات خاص هستند، غافل میشوند.
شاخصهای شهر دوستدار معلولان
در گزارشها و آمارها عموما به معیارهای یک شهر دوستدار معلولان اشارهای نشده است یا اگر شده معیارها مختص به معلولان جسمی و حرکتی است، به همین دلیل تنها برای آشنایی با این ملاکها و شاخصها به یک مورد از آنها اشاره میشود.
هرساله در گزارش «بهترین و بدترین شهرها برای افراد دارای معلولیت» که توسط سایت WalletHub منتشر میشود، ٢٥شاخص مدنظر قرار میگیرد که در سه گروه کلی تقسیمبندی میشوند:
١. مسائل اقتصادی ٢. کیفیت زندگی ٣. مراقبتهای پزشکی.
٢٥شاخص مورد بررسی WalletHub به شرح زیر است:
الف- مسائل اقتصادی
١. استطاعت مالی برای خرید مسکن
٢. هزینه زندگی
٣. نرخ اشتغال معلولان
٤.درصد معلولان زیر خط فقر
٥. هزینه سالانه خدماتی که در منزل به معلولان ارایه میشود
٦. میانگین درآمد افراد معلول
ب- کیفیت زندگی
١. درصد معلولانی که در منطقه زندگی میکنند
٢. تعداد معلمان ویژه برای معلولان بهازای هر هزار دانشآموز معلول
٣. تعداد رستورانهایی که مناسب افراد با صندلی چرخدار هستند به ازای هر هزار نفر
٤. تعداد رمپهای مخصوص صندلی چرخدار در پیادهروها
٥. تعداد وسایل نقلیه عمومی دارای بالابر صندلی چرخدار
٦. درصد جمعیت معلولی که به پارک دسترسی دارند
٧. مسیرهایی که میتوان در آن پیادهروی کرد
٨. میزاد اثربخشی برنامههای درمانی دولت
٩. تعداد فارغالتحصیلان دارای معلولیت
١٠. تعداد ساختمانهایی که در سال ٢٠٠٠ یا بعد از آن ساخته شدهاند
١١. آبوهوای منطقه
ج- مراقبتهای پزشکی
١. هزینه ویزیت دکتر
٢. میانگین هزینه بیمه بهازای هر شخص
٣. سرانه تعداد پزشکان خانواده و عمومی
٤. کیفیت پزشکان منطقه (با استناد به رتبهبندی خود سایت)
٥. کیفیت پرستاران منطقه (با استناد به رتبهبندی خود سایت)
٦. کیفیت بیمارستانهای عمومی
٧. سرانه بیمارستانها
برلین، آلمان
همانطور که پیشتر اشاره شد برلین جزو بهترین شهرها برای افراد دارای معلولیت است. این شهر در سالهای اخیر سیاستهای مناسبی را برای تبدیل شهر به مکانی برای دسترسی همه افراد و بدون مانع پیش گرفته است.
دنور، کلرادو، ایالاتمتحده آمریکا
برخلاف کوههای راکی که در کلرادو واقع شدهاند، دنور منطقهای نسبتا صاف است. درواقع این شهر یکی از بهترین شهرهای آمریکا برای رفتوآمد با ویلچر است. این شهر هر ساله طیف گستردهای از فعالیتهای تفریحی و فرهنگی را برای افراد معلول برگزار میکند.
گدنیا، لهستان
اگرچه ممکن است قرار گرفتن یک شهر تاریخی مثل گدنیا در این لیست تعجبآور باشد اما این شهر یکی از شهرهایی است که سیستم حملونقل عمومیاش مناسب همه افراد است. تقریبا تمام اتوبوسهایی که در سطح این شهر تردد میکنند دارای سطح شیبدار و بالابر برای معلولان هستند.
گدنیا همچنین دارای یک سیستم اطلاعات منحصربهفرد شامل علایم راهنمایی بریل برای نابینایان است، در ضمن در سراسر شهر پارکینگهای مخصوص معلولان تعبیه شده است. رستورانها و موزههای این شهر نیز برای معلولان بهسازی شدهاند.
میلان در سال ٢٠١٦ برنده جایزه دسترسی شهری در اروپا شده است. میلان شهری است که برای هیچکس خستهکننده نیست و افراد با تواناییهای مختلف میتوانند به راحتی در شهر تردد کنند. این شهر با اینکه شهری تاریخی به حساب میآید، اکثر موانع شهری را برای دسترسی راحتتر معلولان حذف و سیستم حملونقلش را بهسازی کرده است. میلان جزو شهرهایی است که متعهد شده در مسیر توسعه تمام شهروندانش را مشارکت دهد.
سیاتل، واشنگتن، ایالات متحده آمریکا
این شهر بارانی در سواحل غربی آمریکا در رتبهبندیها جزو ٥کشور برتر دوستدار معلولان است. سیستم حملونقل عمومی سیاتل نزدیک به ٤٠سال است که بهسازی شده، همچنین افرادی که از صندلی چرخدار استفاده میکنند، هزینه کمتری را برای استفاده از حملونقل عمومی پرداخت میکنند.
در سطح شهر سیاتل مینیبوسهایی تعبیه شده که افراد معلول را بدون محدودیت جابهجا میکنند. از طرف دیگر برنامههایی مانند آسیبهای نخاعی در دانشگاه واشینگتن و برنامههای اشتغال در مایکروسافت و بوئینگ کیفیت زندگی معلولان در سیاتل را بسیار بالا برده است.
به گزارش خبرنگار گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس، بانکوک توانست لندن را پشتسر بگذارد تا برای سال 2016 میلادی به عنوان محبوبترین شهر جهان برای جهانگردان معرفی شود و با این روند کارشناسان پیشبینی کردند تا پایان سال جاری میلادی بانکوک بیش از 21.47 میلیون گردشگر خواهد داشت.
روز گذشته هفتمین نسخه از «فهرست محبوبترین شهرهای گردشگری جهان» منتشر شد و طی آن پایتخت کشور تایلند توانست برای دومین سال متوالی رتبه نخست این لیست را برای سال 2016 میلادی به دست آورد. این درحالی بود که دو بمبگذاری شهر بانکوک در اواخر سال 2015 باعث شد کارشناسان پیشبینی کنند از تعداد گردشگران این مقصد کاسته شود.
در این لیست لندن با 19.88 میلیون گردشگر در رتبه دوم ایستاد و پاریس که پس از بمبگذاریهای نوامبر گذشته رعب و وحشت فراوان برای توریستها ایجاد کرده بود، با 18.03 میلیون گردشگر رتبه سوم را از آن خود کرد.
لیست محبوبترین شهرهای جهان که بیشترین تعداد گردشگر را طی سال 2016 دارند به ترتیب زیر منتشر شد. در این لیست تعداد احتمالی توریستهایی که امسال از شهرها مذکور دیدن میکنند هم آورده شده اســت.
1- بانکوک – 21.47 میلیون گردشگر
2- لندن – 19.88 میلیون گردشگر
3- پاریس – 18.03 میلیون گردشگر
4- دبی – 15.27 میلیون گردشگر
5- نیویورک – 12.75 میلیون گردشگر
6- سنگاپور – 12.11 میلیون گردشگر
7- کوالالامپور – 12.02 میلیون گردشگر
8- استانبول – 11.95 میلیون گردشگر
9- توکیو – 11.70 میلیون گردشگر
10- سئول – 11.20 میلیون گردشگر
11- هنگکنگ – 8.37 میلیون گردشگر
12- بارسلونا – 8.2 میلیون گردشگر
13- آمستردام – 8 میلیون گردشگر
14- میلان – 7.65 میلیون گردشگر
15- تایپه – 7.35 میلیون گردشگر
16- رم – 7.12 میلیون گردشگر
17- اوزاکا – 7.02 میلیون گردشگر
18- وین – 6.69 میلیون گردشگر
19- شانگهای – 6.12 میلیون گردشگر
20- پراگ – 5.81 میلیون گردشگر
انتهای پیام/
در این بخش از سایت ایران ناز با شهرهای ارزان و مناسب ایران برای سفرهای نوروزی آشنا خواهید شد. به گزارش ایران ناز یکی از دغدغههای این روزهای مردم سفر کردن در ایام نوروز اسـت. اما چیزی که قابل تامل اسـت هزینه این سفرهاست.
نوروز ایامی اسـت که اوج سفرهای مردم به شهرهای مختلف ایران آغاز میشود. هر فردی که قصد سفر به مکانی داشته باشد، با توجه به ملاکهای سفر مانند اقامت، خرید، تفریح و… شهری را برای سفر انتخاب میکند.
حال چیزی که باید به آن توجه و تامل کرد این اسـت که هزینه سفر به چه شهرهایی به صرفه تر از دیگر شهرهاست؟
کشوری مثل ایران که دارای تمدن و فرهنگ چشمگیری اسـت، شهرهای کوچک و بزرگ بسیاری دارد که در آنها شاهد جاذبههای گردشگری هستید.
هر کدام از این شهرها سوغاتی و صنایع دستی مخصوص به خود را دارد. نکتهای که باید به آن توجه کرد این اسـت که از بین این شهرها کدام یک در این ایام کمترین هزینه را برای مسافر رقم میزند و به عنوان شهر ارزان میتوان از آن اسم برد.
بوشهر
بوشهر، شهریست که دارای جاذبههای دیدنی بسیاری اسـت که از جمله آن میتوان به موزه رئیسعلی دلواری، قلعه نصوری، رافائل، سحانتیر، گنبد نمکی جاشکف موزه دریانوردی خلیج فارس و ری شهر اشاره کرد.
بوشهر، شهریست که دارای جاذبههای دیدنی بسیاری اسـت
سوغاتیهای زیادی در این شهر اسـت که خرما، ارده، حلوای سنگک، خارک پخته، ماهی از جمله آنهاست. هزینه سفر 3 تا 4 روزه به این شهرستان حدود 900 هزار تومان اسـت.
بروجرد
بروجرد شهر دیگری اسـت که دارای جاذبههایی همچون پل قلعه حاتم، گلدشت، روستای دره صیدی، کرکیخان و موزه مردمشناسی اسـت.
بروجرد شهر دارای جاذبههایی همچون پل قلعه حاتم، گلدشت و روستای دره صیدی
کلوچه روغنی، نان گوشهای و خشکبارها از جمله سوغاتیهای این شهرستان اسـت. برای سفر به این شهرستان فقط 500 تا 600 هزار تومان کافی اسـت.
تفرش
تفرش شهری زیبا که دارای جاذبههای طبیعی بسیاری اسـت. از این جاذبههای گردشگری میتوان به آبشار قطره باران، روستای خانک، روستای طلاد، آب انبار بلور، چشمه آب معدنی گراو، مسجد جامع شش ناو و غار امجک اشاره کرد.
تفرش شهری زیبا که دارای جاذبههای طبیعی بسیاری اسـت
از سوغات این شهرستان، گردو، بادام، نان تندی، شیرینی خانگی و عسل میتوان نام برد.
در این شهرستان افراد نامور و معروفی همچون پروفسور حسابی و پروفسور سحابی زیسته اسـت. شما برای سفر به این مکان زیبا میتواند تنها با 700 تا 800 هزار تومان سفر کرده و دیدن نمایید.
کاشان
شهر گل و گلاب، کاشان شهری که جاذبههایی همچون مسجد جامع، مسجد آقا بزرگ، آتشکده نیاسر، غار تالار، کاروانسرای مرنجاب، باغ و حمام فین دارد.
کاشان شهری که جاذبههایی همچون مسجد جامع، مسجد آقا بزرگ و آتشکده نیاسر میباشد
از سوغات این شهرستان میتوان به کلوچه، گلاب و روغن نباتی اشاره کرد. هر مسافری در ایام نوروز با هزینه 500 تومان میتوانند از این شهرستان به مدت 3تا 4 روز دیدن نمایند.
محلات
محلات از دیگر شهرهایی اسـت که به شهر گل معروف اسـت. مردم با هزینهای حدود 600 هزار تومان میتوانند از این شهرستان دیدن کنند.
محلات به شهر گل معروف اسـت و چشمه آبگرم از جمله جاذبههای این شهر اسـت
چشمه آبگرم، ستونهای خورهه، آتشکده آتشکوه، قلعه آقاخان و غار آزادخان از جمله جاذبههای این شهرستان اسـت.
از مراسمهای دیدن این شهرستان اهواهو اسـت. سوغاتی محلات حلواشکری و حلوا ارده اسـت.
سرعین
سرعین دیگر شهرستانی اسـت که دارای جاذبههایی همچون آبگرم، سبلان، بش باجیلار و گاومیش گلی، دهکده صخرهای باستانی و بندر کلخوران، پیست اسکی اسـت.
سرعین دارای جاذبههایی همچون آبگرم، سبلان، بش باجیلار و گاومیش گلی میباشد
سوغات معروف این شهر عسل و حلوای سیاه اسـت. شما با 800 تا 900 هزار تومان میتوانید یک سفر 3 تا 4 روزه در ایام نوروز به این شهرستان داشته باشید. بندر خارک از دیگر شهرهای دیدنی و گردشگری کشورمان اسـت.
تویسرکان
تویسرکان، شهرستانی کوهستانی که دارای جاذبههای تاریخی و طبیعی بسیار اسـت. شما در این شهرستان میتوانید از مکانهایی همچون حیقوق نبی، قلعه اشتران، حمام زرمان، باغوا و سیراب، درخت 3000 ساله چنار و بازارها دیدن کنید.
تویسرکان، شهرستانی کوهستانی که دارای جاذبههای تاریخی و طبیعی بسیار اسـت
هرکسی که قصد سفر به این شهرستان را داشته باشد، با 400 تا 500 هزار تومان میتواند به مدت 3 تا 4 روز از این شهر دیدن کند.
نوشآباد
نوش آباد شهری زیبا که در استان اصفهان واقع شده اسـت. شهر زیرزمینی اویی در این شهرستان واقع شده اسـت. معماری بینظیر این شهرستان هر فردی را مجذوب خود میکند.
نوش آباد شهری زیبا که در استان اصفهان واقع شده اسـت
جاذبههایی همچون پل اسحاق آباد، قلعه خشتی فرزین، بقعه رقیه بانو، آب انبار چالهسی، مرکزی، دربریگ و زیارتگاه فیض آباد این شهر را دیدنی تر کرده اسـت. صنایع دستی این شهرستان زبانزد خاص و عام اسـت. از این صنایع میتوان به جولابافی اشاره کرد.
شما تنها با 700 تا 800 هزار تومان میتوانید به دیدن این شهرستان بروید.
بندر خارک
صخره کند و نردههای سنگی و قرار گرفتن بندر در کنار دریای خلیج فارس از جاذبههای این شهرستان اسـت. یکی از ویژگیهای بندر خارک وجود آب شیرین فراوانش اسـت.
یکی از ویژگیهای بندر خارک وجود آب شیرین فراوانش اسـت
شما با 900 هزار تا یک تومان میتوانید سفری پرخاطره به این شهر داشته باشید.
طارم
طارم از دیگر شهرستانهایی اسـت که در آن جاذبههای طبیعی بسیار اسـت. این شهرستان دارای جاذبههایی همچون آتشکدههای تشویر، سانسیز، پیرچم، قوهیجان، قلعههای سمیران، آبشار هشترخان و باغهای سرسبز و زیبا اسـت.
طارم از شهرستانهایی اسـت که در آن جاذبههای طبیعی بسیار اسـت
سوغاتیهای این شهرستان شامل برنج، سیر، انار، زیتون، طالبی، انجیر، فندق و.. هستند.
شما برای سفر به این شهرستان تنها 700 تا 800 هزار تومان هزینه میکنید.
اتفاق جالبی که این روزها شاهد آن هستیم شوق و نشاط مردم برای سفر در ایام نوروز اسـت. تبلیغات بر روی شهرهایی همچون، شیراز، اصفهان، مشهد، کیش، همدان و امثال اینها برای سفر در ایام نوروز به حدی زیاد اسـت که اکثر مردم به این باور رسیدند که تنها مکانهای توریست پذیر ما این شهرها هستند و با هزینههای بسیار به این کلان شهرها سفر میکنند. این در حالی اسـت که مردم با کمترین هزینه میتوانند به شهرستانهای کوچک ولی پر جاذبه سفر کنند.
مجله مهرگان نو - بهاران آزادی: آلودگی بصری؛ در کشور ما کمتر کسی با این عبارت آشناست. آلودگی بصری یا دیداری همان آشفتگی در منظر بیرونی ساختمان است که نه تنها مخل زیبایی به حساب می آید بلکه سلامتی روانی افراد جامعه را هم تحت تاثیر خود قرار می دهد.
انباشت علف هرز در باغچه یک خانه، دود ناشی از کارخانه ها، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی با اندازه های متفاوت و رنگ های تند، برج ها و ساختمان های بدمنظر با نوشته های غیرمجاز روی در و دیوارهای آن، دیوارهای فروریخته ساختمان های فرسوده همه و همه آلودگی بصری را معنا و مفهوم می دهند. شاید این سوال که آلودگی بصری چگونه سلامتی فرد و جامعه را به مخاطره می اندازد، فکر شما را هم به خود مشغول کرده باشد.
استانبول؛ تقابل مدرنیته و سنت
خلبان اعلام می کند: «هم اکنون بر فراز استانبول در حال پرواز هستیم و تا دقایقی دیگر در فرودگاه آتاتورک فرود خواهیم آمد.» کافی ست کمی خوش شانس باشی و صندلیت کنار پنجره باشد تا استانبول را از بالا ببینی؛ شهر تپه ها، مساجد و زمینی که انگار از وسط توسط دریا ترک خورده، اما با چند بخیه بزرگ به هم وصله شده است. یک دقیقه خیره شدن به استانبول همانا و آن همه نقش و نگاری که در ذهنت برای همیشه نقش می بندد، همان. از انحنا و پیچ خوردگی های ساحل کارادنیز که بگذریم، به مساجدی با گنبدهای گرد و کروی و با گلدسته های بلند عجیب و غریب می رسیم و خانه های به هم فشرده که سقف برخی شان، حیات خانه دیگری است.
برج هایی که از بالا سقف های شان مهر H خورده، قایق ها و کشتی هایی که به مثابه خال هایی رنگی بر سر و صورت دریا نشسته اند و مرغانی دریایی که در آسمان می چرخند. اما این نگاه از بالا توصیفی دقیق و جامع از استانبول نیست، استانبول را باید پیاده روی کرد. شهری تاریخی با رنگ و بوی سنت و مدرنیته. شهری آسیایی- اروپایی که خون شرقی و غربی در آن امتزاج نمی یابد، بلکه در کنار یکدیگر جریان پیدا می کند؛ هویت های گره خورده و تودرتو در شهری که همه اش را می شود در یک خیابان خلاصه کرد؛ شانزلیزه استانبول یا همان خیابان استقلال در سمت اروپایی.
خیابانی که از میدان تقسیم شروع می شود و دو طرف آن پر است از کافه، رستوران و مراکز خرید. انتخای خیابان هم حال و هوای دلچسبی دارد، مغازه هایی که سازهای قدیمی می فروشند، نقاشانی که آثارشان را حراج می کنند و ساختمان اصلی باشگاه گالاتاسرای که در و دیوار تقریبا 100 ساله اش منقش به خطر عربی است و حالاترک ها نمی توانند این خطوط را بخوانند. اما استانبول باز هم فراتر از همه این هاست؛ چرا که فریبندگی های سنتی و مدرن شهر تمامی ندارد، از میراث های تاریخی مانند مساجد و قصرهای سلطنتی گرفته تا کلیساهای بزرگ و بازار باستانی، ایاصوفیه، توپقاپی، کاخ دلمه باغچه، برج گالاتا، کلیسای آب انبار و بازار سنتی استانبول و... همه شان رنگ و بوی تاریخ می دهند.
اگرچه استانبول اروپایی پر شده از مراکز خرید و برج های چند ده طبقه مدرن و ماشین های گرانقیمت، اما آن سویش و در قسمت آسیایی حال و هوای کوچه و بازار و در و دیوارش به کلی متفاوت است. جایی که می شود کوچه باغ های باریک را با قدم زدن روی سنگ فرش های پردست انداز بالا و پایین کرد و هم در و دیوار انبوه خانه های به هم چسبیده را با پنجره هایی طاق نصرت دار دید و هم خانه های بزرگ ویلایی را در دل تپه های مشرف به دریای سیاه.
از فضای عمومی شهر که بگذریم، به معماری استانبول می رسیم؛ معماری خانه، آپارتمان و برج ها در استانبول از اسلوبی چندگانه تبعیت می کند؛ بدین سان که از یک خانه و برج هایی تمام مدرن دیده می شود که نمونه هایش در دیگر شهرهای آسیایی نیست؛ مصالح به کاررفته در این ساختمان ها یا کاملا چوبی است یا تمام فلزی یا کلا شیشه و از آخرین امکانات رفاهی و مدرن در داخل آن استفاده شده است. از دیگر سو خانه های قدیمی استانبول چیزی است شبیه خانه های کوچه باغی شهری مثل رشت یا شیراز پیش از آن که ساخت و سازها هویت آن را از بین برده باشند. در و دیوار بتنی و چوبی با سقف های شیروانی و پر از پنجره و پله های کوتاه.
امروزه معماری استانبول محله به محله متفاوت است؛ بخش آسایی سرسبز و سنتی تر و بافت معماری شهری هم قدیمی تر است. در ساخت و ساز بناهای سنتی، ترک ها بر این اصل استوار هستند که حتی اگر منظر داخلی ساختمان جدید و مدرن است، نمای بیرونی براساس اصول سنتی ساخته شود. همین است که خانه های قدیمی استانبول شباهت به معماری دوران عثمانیان دارد؛ پنجره های قدی بلند، ارتفاع ساختمان، رنگ های روشن و طوسی، درهای بزرگ و ستون های ورودی از شاخصه های این ساختمان هاست. همین معماری دوران عثمانی ها و تلفیق مدرنیته و سنتی است که سالانه گردشگران بسیاری را به این کشور می کشاند.
- بابا... بابا... اوپن اوپن...
دختربچه موهای بافته سیاهش را از روی شانه هایش عقب می دهد و یک بسته شکلات M&M به دست، به اصرارش به مرد سیاه چرده با موهای فر ادامه می دهد. مرد بی اعتنا گوشه پیاده رو کنار کیسه خریدش ایستاده و سیگارش را دود می کند. مرد سیاه دیگری که دخترک را با لحنی مرهبان به اسمی عجیب صدا می زند، بسته شکلات را از دستش می گیرد و باز می کند و به دستش می دهد.
حوالی «ینی کاپی» بیشتر از هر جای دیگر شبیه به محله های جنوبی خیابان حافظ تهران است. آخر شب ها مردمی را می بینید که کنار خیابان روی چمن خوابیده اند یا زیر پل رختخواب محقر مقوایی شان را پهن کرده اند. از کوچه های شیب دار سنگ فرش بالا می روید و مرغ های دریایی را می بینید که بیشتر روز و گاهی شب ها بالا ی دیوارهای کوتاه ساختمان ها گشت می زنند.
در این محل جز هتل هایی که در میان ردیف ساختمان های تقریبا هم سطح چند خانه در میان قد کشیده اند، باقی چندان رنگ و رویی ندارند؛ نماهای رنگی قدیمی که تکه تکه رنگ های شان ریخته و غالبا سرخند، سبز و خاکستری. پنجره ها غالبا پرده ندارند یا با پرده های نازک توری ارتباط شان را از خیابان جداکرده اند.
کوچه ها غالبا سنگ فرشند و گاهی بساط دست فروش ها پیاده رو را بند می آورد. از شیب کوچه ها که بالا می روید، در میان راه تان مهاجران زیادی را می بینید که به زبان عربی با هم خوش و بش می کنند یا درباره زندگی روزمره گپ می زنند. ساختمان های اطراف هتل ها گاهی تابلوهایی سر در خود آویخته اند و پذیرای مسافرانی هستند که یا هتل گیرشان نیامده یا اجاره اتاقی در یک خانه را به هتل ترجیح داده اند.
به خیابان اصلی که می رید، تابلوی مترو پیداست. میدانی بزرگ با فوج کبوترهایی که گاهی پرواز دسته جمعی شان از بالای سرتان غافلگیرتان می کند، ورودی های مترو را در خود جای داده است. از گیت های امنیتی عبور می کنید و گاهی ناچار می شوید کیف تان را برای مامور حفاظت باز کنید. بعد، از چندین پله پایین می روید و وارد سالن بزرگی می شوید که ورودی چندین خط مجزای قطارهای شهری است. خط حاجی عثمان را که انتخاب کنید، سه، چهار ایستگاه بعد خیابان استقلال است و ساختمان های تقریبا هم سطحش که بیشتر فروشگاه، رستوران و مغازه های اغذیه است. خیابان سنگ فرش را که رو به انتها طی کنید، کوچه های فرعی شیب دار، شما را به محلاتی می رساند که کمتر توریست ها راهی آن جا می شوند.
خانه ها با نمای سیمان رنگی، بیشتر زرد، سرخ و خاکستری اند با سقف های شیب دار؛ آن قدر شبیه به هم که راحتی می توان در کوچه پس کوچه ها گم شد و چند ساعت برای پیدا کردن خیابان اصلی گز کرد. روی قرنیز پنجره خانه ها گلدان های گل چیده شده اند. مغازه های کهنه فروشی بساط شان را به پیاده روها کشانده اند.
ساختمان های قدیمی و گاهی خالی از سکنه، انتهای خیابان استقلال بین ساختمان های رنگ وارنگ نمایانند. چوخ اسکی... خیلی قدیمی... ترک ها هم در دیالوگ های شان به این ساختمان ها بتوجه می کنند. از خیابان شلوغ و پررفت و آمد استقلال خسته شده اید؟ از میدان تقسیم سوار کاباتاش فونیکولر شوید و به کاباتاش بروید و کشتی ها را تماشا کنید. خانه های اغلب سفید با سقف های شیب دار رنگی، نماهای نم داده و ریخته. کنار دریا روی یک صندلی در یک کافه روباز بنشینید و ضربات موج به دیواره ساحل را تماشا کنید. چای جوشیده ترکی بخورید و رفت و آمد کشتی ها را تماشا کنید. شاید هم مورد عنایت یک مرغ دریایی قرار گرفتید و اجابت مزاج یک پرنده قول ترک ها برای تان شانس آورد.
یک انتخاب دیگر هم دارید. از همان میدان تقسیم به ینی کاپی برگردید، با مترو از زیر دریا به کادیکوی بروید و میان کافه ها بچرخید در کادیکوی هم از شیب خیابان ها و پیاده روها خلاصی ندارید. روی سنگ فرش ها از کوچه های نه چندان عریض به کوچه ای دیگر، نماهای سنگی ساختمان ها را از نظر می گذرانید چراغ روشن یک کافه در اوایل غروب، شما را به نوشیدن قهوه ترک و کیک دعوت می کند.
خانه ها در این محله اغلب چندان افراشته نیستند. این جا هم ممکن است توی کوچه ها و خیابان ها گم شوید و اگر خواندن روی تابلوها را بلد نباشید، برای پیدا کردن مسیر برگشت به دردسر می افتید. در محله ها توریست ها کمترند و کتاب فروشی و کافه ها بیشتر. میان کافه هایی که کنار هم صندلی های شان را تا پیاده رو هم کشیده اند، تفاوت شکل صندلی ها و نماها تفاوت ایجاد می کند. می توانید انتخاب کنید در یک کافه چای بخورید که با نمای سنگی سرخ تزیین شده است یا چند کافه آن طرف تر، یک آیریش کافی در یک کافه با نقاشی های یدواری بنوشید که روی میزهایش تصاویری از یک مجله کمیک استریپ چاپ شده است.
نمای ساختمان ها در ژاپن تلفیقی است از سنت و مدرنیته. آپارتمان و ویلا در ژاپن یا تک نفره هستند یا چندنفره که هر کدام از آنها ویژگی و طراحی مختص به خود را دارند. نکته جالب توجه در ژاپن این است که هر ساختمان عمر مفیدی دارد، 20 سال برای ساختمان های چوبی و 30 سال ساختمان های بتنی.
در ساختمان های سنتی ژاپن هیچ اتاقی نیست که کاربری جداگانه و متمایزی داشته باشد؛ یک اتاق می تواند برای شما هم نقش آشپزخانه را ایفا کند و هم اتاق پذیرایی یا حتی اتاق خواب. در حالی که در ساختمان های مدرن، تمامی این جداسازی ها انجام شده است. در ژاپن تنها دو شرکت بزرگ ساختمان سازی مشهور وجود دارد و تلاش می کنند برای جذب مشتری، خانه ها را از نمای بیرون تا طراحی داخلی و حتی فضای سبز محوطه ساختمان را با نظم خاصی چینش کنند.
ژاپنی ها همیشه به نظم، دقت و هماهنگی شهر بوده اند، در همین راستا برای ساخت و ساز بنا مقررات و ضوابط خاص و سرسختانه ای دارند؛ به طور مثال ساختمان های مستقل یا به اصطلاح ویلایی حتما در نمای بیرونی ساختمان باید از چوب استفاده کنند. سازه های دو در چهار امروزی اخیرا جایگزینی برای خانه های بومی ژاپن شده است.
در این کشور نمای ساختمان های امروزی، در کناره ها یا رو به رو پوشیده از سنگ و سرامیک هایی است که با بتن یا خاک رس ساخته شده اند؛ چرا که این مصالح به راحتی رنگ و لعاب را بر تن خود حفظ می کنند. آسمان خراش های ژاپنی هم اغلب از بتن ساخته می شوند و سقف آنها باید حتما آسفالت شود. از دیگر ضوابط ساختمان سازی در ژاپن این است که حداکثر ارتفاع برای ساختمان های چوبی تنهاه دو طبقه است، البته استثنا هم وجود دارد؛ برخی ساختمان های چوبی اگر از تکنولوژی های نوین ساختمان سازی استفاده کنند، می توانند طبقات را به سه افزایش دهند.
«بهترین شهر جهان، سزاوار زیباترین خانه هاست»؛ ضرب المثلی مصطلح میان انگلیسی زبان های ساکن لندن است که درخصوص نمای شهری به آن اعتقاد رسخ دارند. دولت و مردم لندن در ساخ خانه های امروزی خود تلاش می کنند از خانه ها، ساختمان های قدیمی و باستانی گرته برداری کنند؛ خانه هایی که به واسطه آنها حالادیگر لندن یکی از بهترین نماهای شهری در دنیا را به خود اختصاص داده؛ اگرچه ساخت و سازهای امروزی فضای شهری را بیش از اندازه کوچک کرده و کیفیت مطلوب خانه ها به تعداد اندکی رسیده است تا جایی که خانه های جدید در لندن از کوچک ترین ها در غرب اروپا به حساب می آیند و این امر برای دولتی که شعارش حفظ بافت تاریخی شهر بوده، غیرقابل توجیه و دفاع است.
معماران و کارشناسان در لندن از عملکرد دولت ناراضی بوده و در آرزوی استانداردهایی تازه برای بهبود وضعیت مسکن در این شهر هستند. ساختمان سازان بریتانیایی بر این باور هستند که تجدید و بازسازی خانه های قدیمی ایده ای شکست خورده است و امروز مردم نیازمند مکانی هستند تا خانواده هایش ان در آرامش به تعالی و پیشرفت برسند.
امروز شرکتی در لندن دست به کار شده تا همچون ژاپن، سنت و مدرنیته را تلفیق کند، البته تلفیقی از قوانین پیشین ساختمان سازی و معماری جدید جهان، لندن به طور کلی آرایش شهری مبتنی بر خیابان دارد و ضروری است که سلسله مراتب این آرایش به دقت حفظ شود. برخی خیابان ها آرام هستند و برخی تجاری که با توجه به کارکرد محلات، ساختمان ها نیز طراحی می شوند.
مناطق مسکونی در لندن اغلب منحصر به فرد و مستحکم، سازگار با بافت و معماری تاریخی و ساخته شده از مصالح با یکفیت هستند. دولت به این نتیجه رسیده که خانه های مسکونی نباید حتما از معماری سنتی تبعیت کند، بلکه تنها پس زمینه ای از آن و استفاده از مصالحی با همان کیفیت و منطبق بر آب و هوا کفایت می کند.
لندن شهری است که در آن میلیون ها انسان ا زپیر تا جوان و با فرهنگ و مشاغل مختلف در کنار یکدیگر زندگی می کنند، به همین سبب با توجه به ظرفیت خیابان و آسمان خراش های این شهر، دولت در نظر دارد تا برخی محلات را به حومه شهر منتقل کند، در چنین شرایطی هم فرهنگ محلات قدیمی حفظ می شود و هم فضای خانه کوچک نخواهدشد. مردم و دولت در لندن معتقدند که ظرفیت ساختمان ها و خیابان ها همواره باید کم باقی بماند. شاید کمی نژادپرستانه به نظر بیاید، اما اشخاصی که به هر دلیلی به این شهر سفر می کنند و انگلیسی نیستند، برای اقامت باید ساختمان های خارج از شهر را اجاره کنند؛ آن هم به دلیل متفاوت بودن، فرهنگ، شغل و پیشه.
فنلاند؛ کشوری 4.5 میلیون نفری در شمال اروپاست و شهره به کیفیت مطلوب زندگی شهری و رضایت مندی مردم؛ تا جایی که هلسینکی، پایتخت این کشور با یک میلیون نفر جمعیت همواره در زمره بهترین گزینه ها برای مهاجرت بوده است. فنلاندی ها امروز با همت دولت نوردیکیا اسکاندیناوی که عمده تلاش هایش در جهت تامین رفاه اجتماعی مردم است، توانسته در حوزه هایی همچون آموزش و پرورش، رقابت اقتصادی، آزادی های مدنی، کیفیت زندگی و توسعه انسانی بهترین عملکرد را از آن خود کند.
شاید کشورهای اروپایی سریع تر از هر کشور دیگر از مناطق دنیا به مدرنیته و شهرنشینی روی آورده باشند، اما دولت فنلاند تا سال 1950 کارکرد کشاورزی خود را حفظ و در برابر صنعتی شدن مقاومت کرد؛ اما به هر ترتیب شهرنشینی و روی آوردن به زندگی صنعتی امری گریزناپذیر است.
طبق آماری که سال 2006 از وضعیت زندگی مردمدر فنلاند به ویژه هلسینکی منتشر شد، 4.2 میلیون خانوار در این کشور زندگی می کنند که از این میان 40 درصد خانواده ها تک نفری، 32 درصد دو نفر و 28 درصد سه یا چند نفری هستند و همین امر موجب شده ساختمان های مسکونی در کل کشور 2.1 میلیون باشد و فضای مسکونی به طور متوسط 38 مترمربع به ازای هر نفر.
اما دولت فنلاند تلاش می کند تا در عین افزایش جمعیت از مهاجرت گرفته تا تولد مثل، کیفیت سطح زندگی را در حد مطلوب نگه دارد؛ این شامل حال منظر بیرونی ساختمان ها و پاکیزگی نما نیز شده است. دولت حاکم بر سوئومی (به زبان فنلاندی) برای ساخت و ساز ساختمان ها، طراحی و نگهداری منظر بیرونی مسکن، قوانین جدی وضع کرده که برای تمامی شهروندان لازم الاجراست.
از جمله این قوانین می توان به وضع شاخصی برای کنترل کیفیت ساختمان نام برد که بر اساس آن مواردی چون بهره گیری از شیوه های خوب در تنظیم ساخت و ساز، اندازه گیری و ارزیابی مکانیسم های کنترل کیفیت و ایمنی در محل مدظنر گرفته می شود. هر شرکت یا شخصی که تصمیم به ساختمان سازی دارد، باید از سوی آژانس املاک و مستغلات نقشه ای حاوی محل های مجاز و محدودیت های خاص ساختمان سازی تهیه کند؛ این نقشه به مثابه یک نرم افزار است و هر سه ماه یک بار هم باید به روزرسانی شود.
از سویی دیگر مجوز رسمی و کتبی از سوی اداره آب و فاضلات برای تایید این مسئله که ساختمان مورد نظر یا محل قرارگیری آن به شبکه سراسری آب و فاضلاب متصل باشد، امری غیرقابل اجتناب است؛ اگرچه تنها کسب مجوز کفایت نمی کند و شهرداری هر منطقه از سوی نمایندگان ویژه ای در هر کدام از این سازمان ها پیگیر امر هستند. اما در این میان دولت و شهرداری فنلاند به نحوه ساخت و طراحی ساختمان اهمیت ویژه ای می دهند. به همین منظور پیش از این که حتی کوچک ترین قدمی در راستای ساخت برداشته شود، جلسه ای با حضور هیات نظارت و همه افرادی که به هر نحو در ساخت یک ساختمان دخیل هستند، تشکیل خواهد شد.
در جلسه فوق الذکر از طراح و معمار گرفته تا گروه های نظارتی و مهندس ساختمان باید نظرات خود را اعلام کنند و به درک مشترکی برسند. ارتفاع ساختمان و هماهنگ آن با دیگر ساختمان ها در همسایگی آن، از مواردی است که شهرداران فنلاند تاکید دارند حتما گزارشی از آن تهیه شود؛ چرا که محدوده خط آسمان و نظم محلات را از خصوصیات بارز شهری خود- خاصه در هلسینکی- می دانند.
امروز اما کشورهای اروپایی محدودیت دیگری را برای منع ساخت و سازهای بی رویه و بی قاعده در دستور کار قرار داده اند و دولت فنلاند هم مستثنی از این قاعده نیست؛ برای ساخت یا تعمیر یک ساختمان به مجوز زیست محیطی نیاز است؛ در صورتی که ساختمان مسکونی یا تجاری تهدیدی برای آلودگی محیط زیست شناخته شود، مجوز ساخت به تعویق خواهدافتاد.
بانک جهانی سال 2015براساس پنج مولفه کنترل کیفیت ساختمان؛ در نظر گرفتن مقررات ساختمان سازی، کنترل کیفیت قبل از ساخت و ساز، کنترل کیفیت حین ساخت، مسئولیت بیمه و گواهینامه های حرفه ای، کشورهای دنیا را دسته بندی کرد؛ در راستای این مولفه ها دولت فنلاند از 15 نمره ای که به کنترل کیفی ساختمان تعلق گرفته بود، نمره 10 را کسب کرد؛ در حالی که کشورهایی چون استرالیا، کانادا و مقدونیه توانسته اند نمره 14 را از آن خود کنند و ایران در سطحی پایین تر 8.5 را به دست آورده است.
مالک یا سازنده ساختمان در هلسینکی باید طرح های مورد نظر برای نما و منظر خارجی ساختمان را ضمیمه مدارک ارسالی به شهرداری کند تا بررسی شود که آیا با دیگر همسایگان خود هماهنگی دارد یا خیر. از طرفی دیگر در این کشور روند به گونه ای است که مالک باید طی نامه و فرمی همسایگان همجوار خود را از تصمیم خود مطلع سازد؛ به عبارتی همسایه شما باید در جریان روند ساخت و سازها قرار گرفته و رضایت اش را اعلام کند؛ در غیر این صورت مشمول جریمه خواهدشد. همچنین تمامی فرم ها به همراه آمار و ارقام در سامانه نرم افزاری شهرداری ذخیره و کپی از آن به مرکز ثبت جمعیت فرستاده خواهدشد.
به نظر می رسد ساخت یا تعمیر ساختمان در فنلاند کار بی دردسری نیست؛ چرا که تمامی مولفه ها باید با دیگر ساختمان ها هماهنگی نزدیکی داشته باشد. در آخر این که فنلاندی ها معماری مدرن را مدیون «آوار آلتو» معمار سرشناس فنلاندی هستند که برخی وی را از بنیانگذاران معماری مدرن می دانند.
کانادا به عنوان دومین کشور بزرگ جهان، سالانه پذیرای مهاجران بسیاری از اقصی نقاط دنیاست؛ از دانشجویان گرفته تا کسانی که رویای زندگی بهتر در ثروتمندترین کشورهای جهان را در سر می پرورانند. کشوری که از 10 فدرال، 11 مرکز اداری و سه قلمرو تشکیل شده، به یقین باید مقررات سخت و جدی برای شهروندان و مهاجران وضع کند، از جمله این ضوابط می توان به ساخت و ساز و طراحی ساختمان ها نام برد.
به اعتقاد کانادایی ها در مناطقی که به ویژه ساکنان فرانسوی دارد، هر دهکده یا شهر هویتی خاص دارد که در نمای ساختمان تجلی پیدا می کند؛ مقایسه، کیفیت مواد، عناصر نما، پرداخت، محوطه سازی و محیطی برای عابران پیاده از جمله مواردی است که باید به آنها دقت ویژه داشت.
تم دهکده ها؛ تاریخی و باستانی یا مدرن و امروزی بودن آن با استفاده از کیفیت مصالح و شیوه های معماری زیبا و دلنشین حفظ می شود. مالک در بنایی که کارکرد تجاری یا صنعتی دارد، باید تجهیزات مکانیکی پشت بام ساختمان را به نحوی مطابق با شخصیت و پرداخت هویتی ساختمان، از دید پنهان کند.
مدیریت شهری در این منطقه جغرافیایی تلاش می کند تا منطق با آب و هوا، در منظر بیرونی ساختمان موادی چون آجر، سنگ، چوب، گچ یا سیمان را ترکیب کند و استفاده از مصاحل مدرن مانند بتن یا دیوارپوش «وینیل» ممنوع است.
آن چه در ساخت و طراحی بنا در دهکده های سنتی و فرانسوی کانادا حائز اهمیت است، رعایت خط آسمان و هماهنگی ظاهر آن با دیگر ساختمان ها در مجاورت بنا یا آن سوی خیابان است. با همه این احوال اگر هر ساختمان به رنگ و شکلی باشد، شهر و محله چه منظره بدی پیدا می کند؟ امادولت کاندا در این خصوص هم چاره ای اندیشیده؛ مهندسان و مالکان تنها اجازه استفاده از تعداد محدودی رنگ مکمل را دارند. بدنه اصلی یا پس زمینه نماب اید از یک رنگ بهره برده باشد، ترجیحا رنگ های ملایم مانند سفید و کرم، رنگ غالب و به کاررفته در لبه ها، گچکاری و دیگر عناصر تزیینی باید با رنگ مورداستفاده در پشت بام تفاوت داشته باشد.
ساختمان های شهرداری باید از رنگ «سبز مسی» به عنوان رنگ غالب سقف و همچنین «قرمز آجری» به عنوان رنگ پس زمینه نما استفاده کنند؛ هدف چیست؟ سهولت در تشخیص ساختمان هایی که کاربری عمومی دارند؛ همه این بناها از طرح و رنگ یکسانی برخوردارند. آن زمان که هوا رو به تاریکی می رود، کافه یا ساختمان های مسکونی و مغازه ها اجازه نصب تابلو با رنگ های نئونی ندارند و تنها از روشنایی های تزیینی نصب شونده روی دیوار استفاده می کنند که آن هم نمودی از سنتی بودن این اماکن است، به ویژه در دهکده ها، منابع نوری که رنگ های گرم با درجه حرارت پایین را از خود ساطع می کنند، به مراتب در اولویت هستند.
جهت پنجره ها باید عمودی باشد؛ حتی پنجره های تجاری در طبقه همکف برای سازگاری با طبقات بالا، پنجره و درها باید به طور منظم و متقارن در نما قرار گیرند. طراحی درها جوامع فرانسوی زبان کانادا بخشی جدایی ناپذیر از معماری سنتی است؛ درها اگرچه از طرح های متنوعی برخوردارند، اما چون مهم ترین بعد تزیینی نما هستند، باید در سازگاری لازم با دیگر عناصر باشند و به دقت انتخاب و محافظت شوند؛ در این بخش از نما حتما از رنگ روشن و متناسب با کلیت ساختمان استفاده می شود و درهای فلزی یا شیشه ای توصیه نمی شوند، درهای چوبی و سنتی نیز بخشی از هویت دهکده ها به شمار می آیند.
برای ساخت و ساز بنا در کانادا ملاحظات بسیاری در راستای حفظ هویت شهر یا روستا وجود دارد، از انتخاب در طراحی گرفته تا سبک حروف گذاری و محل قراردادن مناسب تابلوها. سبک حروف گذاری، طراحی و زبان، عامل بسیار مهمی در ایجاد تصویر دهکده فرانسوی است و متقاضی باید حساسیت خود به هویت دهکده فرانسوی را بدین گونه نشان دهد، متن تابلو به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه می شود، جز در مواردی که ترجمه ممنوع است.
رنگ، طرح و محل نصب هم باید همچون دیگر عناصر ساختمان در سازگاری کامل باشد؛ تعداد بیش از اندازه تابلوها یا تابلوهای بیش از حد بزرگ، ممکن است نظاره کنندگان را به اشتباه انداخته یا دستپاچه کند. به کارگیری تابلوهای چشمک زن، تابلو با قطعات متحرک، تابلوهای موقتی یا پلاکارد، تابلوهای آسیب دیده ممنوع است. پس زمینه هیچ تابلویی در کانادا نباید درخشان، فلورسنت یا انعکاسی باشد.
تازه نوبت به نحوه نصب تابلو می رسد؛ تابلوهای روی دیوار یا سایه بان باید هم تراز با بخش جلویی فروشگاه یا سطح ساختمان نصب شوند و از نظری معماری براساس اندازه، مقیاس، رنگ، موقعیت و نوع مصالح، با نمای ساختمان یکپارچه شود. تابلوهای روی دیوار یا سایه بان هم نباید بیش از 20 سانتی متر از سطح ساختمان بیرون بزند. حروف برجسته یا فرورفته برای تنوع بخشیدن به تابلوها توصیه می شود. خلاصه این که نمای ساختمان در کانادا از جمله مواردی است که به شدت در ساخت و ساز بدان توجه می شود و در نظر نگرفتن هر کدام از پارامترها می تواند مالک یا معمار را به دردسر پرداخت جریمه بیندازد.