مهدی بیاتی در گفتوگویی در مورد ارتباط با تنبیه کودکان گفت: تنبیه به عنوان آخرین مرحله تربیتی در روانشناسی تربیتی تایید شده است. تنبیه در واقع به عنوان یکی از ابزارهای رفتارسازی و رفتارپذیری کودکان است که میتواند در شکلگیری رفتار آنان تاثیر گذار باشد.
این روانشناس افزود: در اعمال تنبیه از سوی والدین مسئله مهم چگونگی انجام آن است، زیرا در صورت اعمال اشتباه در انجام این ابزار تربیتی شاهد بروز مشکلات متعدد در حوزه روانی، رفتاری و شخصیتی کودک خواهیم بود. همچنین در بسیاری از مواقع کودکان برای مسائلی تنبیه میشوند که هیچ لزومی ندارد. در واقع آنان به خاطر انجام رفتارهایی تنبیه میشوند که جزء رفتارهای رشدی و ویژگیهای شخصیتی آنهاست؛ مانند کنجکاوی و دست زدن به وسایل گوناگون.
وی تصریح کرد: در برخی مواقع شاهد آن هستیم که والدین برای راحتی و آسایش خود و یا حتی "پز اجتماعی" کودکان خود را تنبیه می کنند؛ برای مثال والدین در مقابل جمع به کودک خود اخم و یا وی را تنبیه می کنند درنتیجه کودک در آن لحظه ساکت می شود و در چنین شرایطی آن پدر و یا مادر تصور میکند در مقابل جمع تصویری مقتدرانه از خود ارائه کرده است.
بیاتی در ادامه تصریح کرد: در این شرایط والدین اقتدار را با برخوردهای منفی اشتباه گرفته و این سرآغازی برای انجام برخوردهای منفی متعدد آنان با کودکشان است.
این روانشناس در توضیح والدین مقتدر گفت: والدین مقتدر افراد تنبیه گری نیستند، بلکه کسانی هستند که با ایجاد ارتباط موثر با کودک خود می توانند در مسیر تربیت مثبت و موثر گام برداشته و در جریان همین ارتباط وی را متقاعد می کنند که کارهای خطا را انجام ندهد.
وی افزود: در گذشته تنبیهات عموما به صورت فیزیکی و بدنی بوده و کودک پس از انجام خطا منتظر اعمال تنبیه از سوی والدین بود و پس از آن تنبیه تمام میشد اما در حال حاضر تنبیهات بسیار بدتر از قبل بوده و به صورت روانی و ذهنی اعمال میشوند که به مراتب تاثیرات بدتری را به لحاظ آسیبی به کودک وارد میکنند.
بیاتی ادامه داد: تنبیه به عنوان آخرین راهکار تربیتی، خوب است اما چگونگی آن و همچنین مشخص شدن موضوع تنبیه مساله بسیار مهمی است که باید همواره از سوی والدین مورد توجه قرار گیرد.
این روانشناس، تهدید، بیمحلی، قهر و... با کودکان را به لحاظ روانی بسیار مضر دانست و گفت: در فرایند تنبیهات روانی، کودک به شدت از لحاظ ذهنی و روانی آسیب دیده و در نتیجه این آسیبها باعث عقدههای روانی متعدد در فرد شده که ممکن است در بزرگسالی وی موجب بروز اختلالات متعدد شود که تمامی آنها ماحصل همین تنبیهات و رفتارهای منفی والدین در دوران کودکی است.
وی در ادامه تاکید کرد: والدین باید بدانند که به هیچ عنوان نباید با کودک خود قهر کنند و تنبیه عاطفی نباید از سوی والدین اعمال شود، زیرا قهر کردن بدترین نوع تنبیه بوده و همانطور که گفته شد، آسیبهای متعددی را به همراه خواهد داشت.
بیاتی در ادامه استفاده از واژههایی چون "دوست ندارم"، "دیگه مامانت نیستم "و... را بسیار مضر دانست و گفت: متاسفانه در حال حاضر شاهد آن هستیم که والدین پس از انجام هر خطایی از سوی کودکشان این اصطلاحات را به کار برده و به لحاظ روانی کودک را شکنجه میکنند.
این روانشناس ادامه داد: در حین تنبیه والدین باید دقیقا مشخص کنند که چرا کودک خود را تنبیه میکنند و چه رفتاری موجب این امر شده است، زیرا والدین اجازه ندارند در جریان اصلاح تربیت کودک خود، کل شخصیت وی را زیر سوال ببرند.
وی تصریح کرد: برخی از کلمات چون "تو آدم بدی هستی"، "باز هم خرابکاری کردی" و... جزو اصطلاحاتی هستند که شخصیت کودک را به کلی تخریب میکنند و والدین باید یاد بگیرند که به جای بکاربردن اینگونه کلمات برای مثال بگویند من به عنوان مادر/ پدر تو از این رفتارت خوشم نمیآید؛ در واقع کودک باید به طور مشخص بداند که چرا تنبیه و یا تشویق میشود.
بیاتی همچنین به یکی از روشهای غلط تنبیه کودکان که در سالهای اخیر توسط بعضی از روانشناسان توصیه میشود اشاره کرد و گفت: متاسفانه بعضی از روانشناسان به والدین توصیه میکنند که چنانچه کودکی رفتار خطایی را انجام داد متناسب با سن وی مثلا برای کودک چهار ساله 4 دقیقه، پنج ساله 5 دقیقه او را در اتاقی تنها گذاشته تا به رفتار خود فکر کند. این رفتار تنبیهی نه تنها باعث برطرف شدن و اصلاح رفتار کودک نمیشود، بلکه باعث اختلالات متعدد و بهم ریختگی کودک در حوزههای گوناگون خواهد شد.
وی در ادامه عنوان کرد: والدین باید دقت کنند که به هیچ عنوان برای تنبیه ،کودک را به اتاق خواب و محل استراحت نبرند، زیرا این مساله در بزرگسالی کودک تاثیر گذاشته و باعث میشود وی از اتاق خواب متنفر شود و به جای آنکه فضای اتاق خواب برای وی آرامش تامین کند، به طور مداوم تداعیگر خاطرات و تصویرات منفی کودکی است.
بیاتی همچنین به روشهای غلط تنبیه در مدارس ابتدایی اشاره کرد و گفت: متاسفانه در برخی مواقع شاهد آن هستیم که معلمان کودک را به گوشه کلاس فرستاده و به او میگویند پشت به کلاس ایستاده و به رفتار زشت خود فکر کن؛این رفتار بسیار ناآگاهانه و مضر بوده زیرا والدین و معلمان به هیچ عنوان حق از بین بردن شخصیت و آبروی کودک را ندارند و نباید به علت ناآگاهی تمام شخصیت کودک را در مقابل همسالان به باد فنا بدهند.
این روانشناس در ادامه به برخوردهای «حالی به حالی» والدین با کودکان اشاره کرد و گفت: والدین هر موقع حال خودشان خوب باشد، با کودک برخورد خوبی داشته و هر زمان حالشان بد است، کودک را تخریب میکنند و تا زمانی که والدین با این شیوه "حالی به حالی" با کودک برخورد کنند، آن کودک به طور نادرست تربیت شده و این شیوه غلط تربیتی به نسلهای بعدی نیز تعمیم مییابد همانطور که رفتارهای غلط امروز والدین نیز نشاندهنده همین تربیت نادرست نسلهای گذشته است.
وی ادامه داد: در بازه سنی کودکان پیش از دبستان به طور مشخص شخصیت کودک در حال شکلگیری است و فرصت دادن به وی بهترین راه تربیتی است که والدین میتوانند انتخاب و اعمال کنند؛ یعنی والدین باید بدانند چنانچه کودکشان در چنین بازه سنی رفتارهای خطایی را انجام داد باید نسبت به آنها بی توجهی کامل کنند.
این روانشناس تصریح کرد: این بیتوجهی اصلا به معنای بیاحترامی نیست بلکه به معنای آن است که انگار اصلا والدین آن رفتار کودک را ندیدهاند و در مقابل زمانی که کودک رفتار مناسبی را انجام میدهد باید حتما وی را تشویق کنند.
بیاتی بهترین تکنیک تنبیه کودکان را که امروزه در تمام دنیا مطرح است،" اصل پیماک "دانست و گفت: این اصل به معنی محروم کردن کودک از وسیلهای است که کودک در طول روز از آن استفاده کرده و به آن وابسته است.
وی تصریح کرد: برای مثال والدین باید بگویند که به طور مشخص کودک برای انجام رفتار خطای خود برای یک ساعت حق استفاده از کامپیوتر یا تبلت خود را ندارد و در آن یک ساعت هم قرار نیست شخصیت کودک را خرد کنیم بلکه تنها اجازه استفاده از آن وسیله خاص را ندارد، اما والدین همچنان تمامی رفتارهای مثبت خود را با کودک انجام داده و وظایف پدر و مادری خود را نیز به نحو احسن به انجام میرسانند.
بیاتی در پایان کودکی را بسیار متفاوت با بزرگسالی و نوجوانی دانست و گفت: حوزه کودکی حوزه رفتار است و ما با رفتارهای خود باعث ایجاد کنشهای مثبت و منفی در کودک میشویم و در چنین شرایطی اگر کودکمان را تنبیه عاطفی نکرده و موجب برهمریختگی حوزه روانی وی نشویم، بلکه تنها با استفاده از شیوههای صحیح تنبیه رفتارهای خطای آنان را بهبود و اصلاح کنیم، شاهد رشد کودک از جنبههای مختلف ذهنی و اجتماعی خواهیم بود اما اگر تنبیهات اشتباه و بد را در دستور کار خود قرار دهیم و با ناآگاهی تکنیکهای غلط را به کار بگیریم باید بدانیم باعث ایجاد عقدههای منفی متعدد در کودک شده که این عقدهها در بزرگسالی موجب بروز رفتارها و اختلالات متعدد در آنان خواهد شد.(ایسنا)
هری هودینی، از برجسته ترین شعبده بازانی اســت که به خاطر فرارهای استثنایی و غیر قابل باورش از موقعیت های پرخطر توانست شهرت بسیاری در جهان کسب کند. نمایش فرار از سلول شکنجه آبی یکی از جذاب ترین و پرطرفداراترین نمایش های اوست. هودینی در این نمایش، با دست ها و پاهای بسته به صورت وارونه آویزان می شود و در یک سلول شیشه ای پر از آب قرار می گیرد.
سلول شکنجه، از نوعی چوب وشیشه تشکیل شده اســت و تماشاچیان می توانند از پشت شیشه، هودینی وتلاشش برای رهایی از مرگ را تماشا کنند. پاهای هودینی درون محفظه ای روی سلول قفل شده اند و او به کمک جرثقیلی مکانیکی درون سلول آبی پایین برده می شود و در سلول سر جایش محکم می شود. سپس دستیارانش در سلول را با قفل های بزرگ می بندند تا فرار برای شعبده باز سخت تر و هیجان نمایش را بیشتر کنند. سپس پرده ای دور سلول کشیده می شود و لحظات دلهره آورآغاز می شود. همه نگرانند تا ببینند سرنوشت شعبده باز چه می شود، تا چند ثانیه یا چند دقیقه وقت نیاز دارد تا بتواند دست ها و پاهایش را آزاد کند و از چنگال مرگ رهایی یابد! اما چیزی نمی گذرد که هودینی که استاد فرار از موقعیت های سخت اســت، دست ها و پاهایش را باز می کند و از سلول آبی بیرون می آید و وقتی پرده کنار می رود، می بینیم که شعبده باز صحیح و سالم بالای سلول ایستاده اســت. در نسخه های اولیه این نمایش، هودینی در قفسی آهنین قرار می گرفت و قفس آهنی درون سلول آبی گذاشته می شد و این کار، فرار را مشکل تر می کرد؛ چون جای تحرک کمتری برای شعبده باز وجود داشت. ولی در نسخه های جدیدتر، قفس آهنی از نمایش حذف شد، زیرا ممکن بود باعث شکسته شدن شیشه سلول شود.راز این حقه چیست؟
حتما برای همه جالب اســت که بدانند شعبده باز چگونه موفق می شود با دست ها و پاهای قفل شده از سلول آبی فرار کند. مرد ماسکی شما را منتظر نمی گذارد و جان خود را به خطر می اندازد تا راز این نمایش مهیج و جالب را هم فاش کند. این نمایش باید با ظرافت تمام اجرا شود، چون خطر خفگی در آب را دارد و یک اشتباه کوچک، می تواند به قیمت جان شعبده باز تمام شود. شعبده باز در اجرای خود سلولی شیشه ای را به نمایش می گذارد که مانند سلول هودینی، از چوب و شیشه ساخته شده اســت. او روی تخته ای می خوابد و آماده می شود تا دستیارانش ،دست هایش را با دستبند ببندند، پاهایش را نیز درون در محفظه قفل می کنند. سپس به کمک جرثقیل بالا کشیده می شود و به صورت وارونه در هوا معلق می ماند. زمان بندی مناسب در این نمایش بسیار اهمیت دارد، زیرا به خاطر سروته بودن، خون به سمت سر شعبده باز جاری می شود و اگر کمی بیش از آنچه برنامه ریزی شده اســت، طول بکشد، ممکن اســت شعبده باز هوشیاری خود را از دست بدهد و به علت پرده ای که به دور محفظه کشیده می شود، دیگر کسی از حال او خبر نداشته باشد و او جان خود را درون محفظه پر از آب از دست بدهد. در این موقعیت، شعبده باز سعی می کند آرام بماند و بر استرس و هیجان خود غلبه کند تا بتواند مدت زمان بیشتری نفس خود را زیر آب نگه دارد. این نمایش خطرناک علاوه بر آرامش و سرعت عمل، به مهارت های بدنی نیاز دارد. شعبده باز باید از قدرت بدنی خوبی برخوردار باشد تا بتواند بعد از باز کردن دست ها و پاهایش، وزن خود را بالا بکشد. او برای آخرین بار نفس عمیقی می کشد و با اشاره دست به دستیارانش می فهماند که او را درون محفظه آب پایین ببرند و در محفظه را بگذارند و قفل کنند. 30 ثانیه گذشته و پرده ای به دور سلول شیشه ای کشیده می شود. دقایقی پر از استرس می گذرد، پرده تا نیمه بالا می رود و می بینیم که شعبده باز هنوز به صورت وارونه در حال تقلا کردن برای باز کردن دست هایش اســت تا بتواند از مرگ فرار کند. پرده پایین می رود وقتی برای بار دوم پرده بالا می رود، دیگر شعبده باز درون سلول پر از آب نیست؛ او توانسته فرار کند.یک لیوان سکه
دیوید بلین یکی از شعبده بازان مشهور خیابانی قرن اخیر اســت. او در خیابان های شهر راه می افتد و با انجام دادن حقه های فی البداهه و ساده، تماشاچیان را مسحور خود می کند. یکی از حقه های او تبدیل کردن یک فنجان قهوه به لیوانی از پول اســت.راز این نمایش چیست؟
به نظر شما چطور ممکن اســت که شعبده باز بتواند قهوه را به پول تبدیل کند، آن هم درست در برابر دیدگان شما، بدون اینکه به نظر حقه ای در کار باشد؟شکنجه زنان در قرون وسطی با ابزاری مانند ماسک فلزی صورت میگرفت و این روزها داعش با ابزارهایی مانند عضاضه یا گازگیرنده زنان را شکنجه میکند.
از گذشته تا به امروز بشریت روی تاریکش را با ظلم و آزار همنوع خود به نمایش گذاشته است. در دورههای مختلف تاریخی مانند قرون وسطی شکنجه زنان و مردان با بهانههای اعتقادی و سیاسی از جمله ابزار ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان بوده و متاسفانه هنوز نیز در برخی از کشورها و گروهای سیاسی مانند داعش به کار میرود.
تعریف شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴): هر عملی که به واسطه آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعترافگیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع، شکنجه محسوب میشود. به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فردی که دارای سمتی رسمی است و یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نمیشود.
قرون وسطی در تاریخ اروپای غربی یکی از مهمترین مراحل تاریخی است که از ۴۰۰ میلادی تا ۱۴۰۰ میلادی را در بر میگیرد. در این دوران مسیحیت به عنوان یک مکتب کلی بر تمام جامعه سیطره انداخته و هیچ حرکتی خارج از این مسئله قابل تبیین نیست. دین نوعی اقتدار همهگیر دارد و حوزه سیاست، اقتصاد، جامعه و فرهنگ و افراد را تحت نظارت و کنترل دقیق خود دارد. دراین دوران که دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا میباشد، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیرانسانی میگشتند.
شکنجهگران قرون وسطایی، برای حرف کشیدن از مظنونان یا اعدام برخی از آنها از هولناکترین و دردناکترین شیوههای ممکن استفاده میکردند. نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تایید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستینبار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با اشتباه خواندن بیش از صد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.
شکنجه زنان پرحرف در قرون وسطی: علاوه بر شکنجههایی که در قرون وسطی برای زنان و مردان مخالف کلیسا در نظر گرفته میشد شکنجههای هولناکی نیز وجود داشت که مختص زنان بود که نه صرفا از طرف مقامات بلکه از طرف شوهران زنان نیز مورد استفاده قرار میگرفت. برای مثال در اوایل قرن شانزدهم در اسکاتلند و انگلستان، مردان برای شکنجه زنان پرحرف خود از ماسکهای فلزی استفاده میکردند.
تروریستهای داعش از هر وسیلهای برای تحقیر کرامت انسانی استفاده میکنند و شاخه زنان این گروه ابزارهای شکنجه قرون وسطایی را برای شکنجه زنان که پوشش موردنظر این گروه تکفیری را ندارند و یا مجازات مادرانی که در اماکن عمومی به کودک خود شیر میدهند، به کار میبرند.
از جمله ابزار استفاده شده توسط داعش برای شکنجه زنان، یک گیره تیز دندانهدار است که در سینه فرو میرود و زخمی عمیق ایجاد میکند. این وسیله مخفوف، عضاضه یا گازگیر نامیده میشود.
پایگاه خبری انگلیسی ورد نیوز نیز اعلام کرد که عضاضه که مشخصات آن مطابق با ابزارهای شکنجه قرون وسطایی است، معروف به عنکبوت است و ابزاری چنگالی شکل بوده که اطراف آن دندانه دار و برای پاره کردن سینه و شکنجه زنان استفاده میشود.
مدیر یکی از مدارس موصل که موفق به فرار از این شهر شده است، از وجود چنین وسیلهای خبر داده و گفته است تروریستها با این وسیله گوشت تن زنان را میکَنند. اهالی شهر رقه سوریه نیز گزارش دادهاند زنی که در ایستگاه اتوبوس اقدام به شیر دادن طفل شیر خوار خود کرده بود، از درد شدید شکنجه با عضاضه (گازگیرنده) که توسط داعشیها انجام شده بود، فریاد میزد.
اهالی رقه افزودند: یک زن 24 ساله که از سوی زنان داعشی به دلیل نازک بودن حجابش دستگیر و به اتاق شکنجه منتقل شده بود، نقل کرده که از وی خواستهاند یکی از بین ابزارهای شکنجه، شلاق یا گازگیرنده را انتخاب کند و این زن که نمیدانسته عضاضه چیست و از شلاق میترسیده است، عضاضه را انتخاب میکند، اما با یک وسیله تیز دندانهدار روبرو شده و آن را در سینهاش فرو کردهاند. این عمل باعث شده بر اثر شدت درد بیهوش شود.
سازمان ملل متحد در قطعنامهای در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیرانسانی و بشری در کره زمین را محکوم کرد و در منشور قطعنامهای با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهده منع شکنجه و مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصا شکنجههای دولتی) در سرتاسر دنیا شد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
هری هودینی، از برجسته ترین شعبده بازانی اســت که به خاطر فرارهای استثنایی و غیر قابل باورش از موقعیت های پرخطر توانست شهرت بسیاری در جهان کسب کند. نمایش فرار از سلول شکنجه آبی یکی از جذاب ترین و پرطرفداراترین نمایش های اوست. هودینی در این نمایش، با دست ها و پاهای بسته به صورت وارونه آویزان می شود و در یک سلول شیشه ای پر از آب قرار می گیرد.
سلول شکنجه، از نوعی چوب وشیشه تشکیل شده اســت و تماشاچیان می توانند از پشت شیشه، هودینی وتلاشش برای رهایی از مرگ را تماشا کنند. پاهای هودینی درون محفظه ای روی سلول قفل شده اند و او به کمک جرثقیلی مکانیکی درون سلول آبی پایین برده می شود و در سلول سر جایش محکم می شود. سپس دستیارانش در سلول را با قفل های بزرگ می بندند تا فرار برای شعبده باز سخت تر و هیجان نمایش را بیشتر کنند. سپس پرده ای دور سلول کشیده می شود و لحظات دلهره آورآغاز می شود. همه نگرانند تا ببینند سرنوشت شعبده باز چه می شود، تا چند ثانیه یا چند دقیقه وقت نیاز دارد تا بتواند دست ها و پاهایش را آزاد کند و از چنگال مرگ رهایی یابد! اما چیزی نمی گذرد که هودینی که استاد فرار از موقعیت های سخت اســت، دست ها و پاهایش را باز می کند و از سلول آبی بیرون می آید و وقتی پرده کنار می رود، می بینیم که شعبده باز صحیح و سالم بالای سلول ایستاده اســت. در نسخه های اولیه این نمایش، هودینی در قفسی آهنین قرار می گرفت و قفس آهنی درون سلول آبی گذاشته می شد و این کار، فرار را مشکل تر می کرد؛ چون جای تحرک کمتری برای شعبده باز وجود داشت. ولی در نسخه های جدیدتر، قفس آهنی از نمایش حذف شد، زیرا ممکن بود باعث شکسته شدن شیشه سلول شود.راز این حقه چیست؟
حتما برای همه جالب اســت که بدانند شعبده باز چگونه موفق می شود با دست ها و پاهای قفل شده از سلول آبی فرار کند. مرد ماسکی شما را منتظر نمی گذارد و جان خود را به خطر می اندازد تا راز این نمایش مهیج و جالب را هم فاش کند. این نمایش باید با ظرافت تمام اجرا شود، چون خطر خفگی در آب را دارد و یک اشتباه کوچک، می تواند به قیمت جان شعبده باز تمام شود. شعبده باز در اجرای خود سلولی شیشه ای را به نمایش می گذارد که مانند سلول هودینی، از چوب و شیشه ساخته شده اســت. او روی تخته ای می خوابد و آماده می شود تا دستیارانش ،دست هایش را با دستبند ببندند، پاهایش را نیز درون در محفظه قفل می کنند. سپس به کمک جرثقیل بالا کشیده می شود و به صورت وارونه در هوا معلق می ماند. زمان بندی مناسب در این نمایش بسیار اهمیت دارد، زیرا به خاطر سروته بودن، خون به سمت سر شعبده باز جاری می شود و اگر کمی بیش از آنچه برنامه ریزی شده اســت، طول بکشد، ممکن اســت شعبده باز هوشیاری خود را از دست بدهد و به علت پرده ای که به دور محفظه کشیده می شود، دیگر کسی از حال او خبر نداشته باشد و او جان خود را درون محفظه پر از آب از دست بدهد. در این موقعیت، شعبده باز سعی می کند آرام بماند و بر استرس و هیجان خود غلبه کند تا بتواند مدت زمان بیشتری نفس خود را زیر آب نگه دارد. این نمایش خطرناک علاوه بر آرامش و سرعت عمل، به مهارت های بدنی نیاز دارد. شعبده باز باید از قدرت بدنی خوبی برخوردار باشد تا بتواند بعد از باز کردن دست ها و پاهایش، وزن خود را بالا بکشد. او برای آخرین بار نفس عمیقی می کشد و با اشاره دست به دستیارانش می فهماند که او را درون محفظه آب پایین ببرند و در محفظه را بگذارند و قفل کنند. 30 ثانیه گذشته و پرده ای به دور سلول شیشه ای کشیده می شود. دقایقی پر از استرس می گذرد، پرده تا نیمه بالا می رود و می بینیم که شعبده باز هنوز به صورت وارونه در حال تقلا کردن برای باز کردن دست هایش اســت تا بتواند از مرگ فرار کند. پرده پایین می رود وقتی برای بار دوم پرده بالا می رود، دیگر شعبده باز درون سلول پر از آب نیست؛ او توانسته فرار کند.یک لیوان سکه
دیوید بلین یکی از شعبده بازان مشهور خیابانی قرن اخیر اســت. او در خیابان های شهر راه می افتد و با انجام دادن حقه های فی البداهه و ساده، تماشاچیان را مسحور خود می کند. یکی از حقه های او تبدیل کردن یک فنجان قهوه به لیوانی از پول اســت.راز این نمایش چیست؟
به نظر شما چطور ممکن اســت که شعبده باز بتواند قهوه را به پول تبدیل کند، آن هم درست در برابر دیدگان شما، بدون اینکه به نظر حقه ای در کار باشد؟شکنجه زنان در قرون وسطی با ابزاری مانند ماسک فلزی صورت میگرفت و این روزها داعش با ابزارهایی مانند عضاضه یا گازگیرنده زنان را شکنجه میکند.
از گذشته تا به امروز بشریت روی تاریکش را با ظلم و آزار همنوع خود به نمایش گذاشته است. در دورههای مختلف تاریخی مانند قرون وسطی شکنجه زنان و مردان با بهانههای اعتقادی و سیاسی از جمله ابزار ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان بوده و متاسفانه هنوز نیز در برخی از کشورها و گروهای سیاسی مانند داعش به کار میرود.
تعریف شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴): هر عملی که به واسطه آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعترافگیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع، شکنجه محسوب میشود. به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فردی که دارای سمتی رسمی است و یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نمیشود.
قرون وسطی در تاریخ اروپای غربی یکی از مهمترین مراحل تاریخی است که از ۴۰۰ میلادی تا ۱۴۰۰ میلادی را در بر میگیرد. در این دوران مسیحیت به عنوان یک مکتب کلی بر تمام جامعه سیطره انداخته و هیچ حرکتی خارج از این مسئله قابل تبیین نیست. دین نوعی اقتدار همهگیر دارد و حوزه سیاست، اقتصاد، جامعه و فرهنگ و افراد را تحت نظارت و کنترل دقیق خود دارد. دراین دوران که دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا میباشد، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیرانسانی میگشتند.
شکنجهگران قرون وسطایی، برای حرف کشیدن از مظنونان یا اعدام برخی از آنها از هولناکترین و دردناکترین شیوههای ممکن استفاده میکردند. نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تایید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستینبار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با اشتباه خواندن بیش از صد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.
شکنجه زنان پرحرف در قرون وسطی: علاوه بر شکنجههایی که در قرون وسطی برای زنان و مردان مخالف کلیسا در نظر گرفته میشد شکنجههای هولناکی نیز وجود داشت که مختص زنان بود که نه صرفا از طرف مقامات بلکه از طرف شوهران زنان نیز مورد استفاده قرار میگرفت. برای مثال در اوایل قرن شانزدهم در اسکاتلند و انگلستان، مردان برای شکنجه زنان پرحرف خود از ماسکهای فلزی استفاده میکردند.
تروریستهای داعش از هر وسیلهای برای تحقیر کرامت انسانی استفاده میکنند و شاخه زنان این گروه ابزارهای شکنجه قرون وسطایی را برای شکنجه زنان که پوشش موردنظر این گروه تکفیری را ندارند و یا مجازات مادرانی که در اماکن عمومی به کودک خود شیر میدهند، به کار میبرند.
از جمله ابزار استفاده شده توسط داعش برای شکنجه زنان، یک گیره تیز دندانهدار است که در سینه فرو میرود و زخمی عمیق ایجاد میکند. این وسیله مخفوف، عضاضه یا گازگیر نامیده میشود.
پایگاه خبری انگلیسی ورد نیوز نیز اعلام کرد که عضاضه که مشخصات آن مطابق با ابزارهای شکنجه قرون وسطایی است، معروف به عنکبوت است و ابزاری چنگالی شکل بوده که اطراف آن دندانه دار و برای پاره کردن سینه و شکنجه زنان استفاده میشود.
مدیر یکی از مدارس موصل که موفق به فرار از این شهر شده است، از وجود چنین وسیلهای خبر داده و گفته است تروریستها با این وسیله گوشت تن زنان را میکَنند. اهالی شهر رقه سوریه نیز گزارش دادهاند زنی که در ایستگاه اتوبوس اقدام به شیر دادن طفل شیر خوار خود کرده بود، از درد شدید شکنجه با عضاضه (گازگیرنده) که توسط داعشیها انجام شده بود، فریاد میزد.
اهالی رقه افزودند: یک زن 24 ساله که از سوی زنان داعشی به دلیل نازک بودن حجابش دستگیر و به اتاق شکنجه منتقل شده بود، نقل کرده که از وی خواستهاند یکی از بین ابزارهای شکنجه، شلاق یا گازگیرنده را انتخاب کند و این زن که نمیدانسته عضاضه چیست و از شلاق میترسیده است، عضاضه را انتخاب میکند، اما با یک وسیله تیز دندانهدار روبرو شده و آن را در سینهاش فرو کردهاند. این عمل باعث شده بر اثر شدت درد بیهوش شود.
سازمان ملل متحد در قطعنامهای در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیرانسانی و بشری در کره زمین را محکوم کرد و در منشور قطعنامهای با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهده منع شکنجه و مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصا شکنجههای دولتی) در سرتاسر دنیا شد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره