غزل صارمی با فیلم محبوب و به یاد ماندنی «عروس آتش» پا به دنیای سینما گذاشت و پس از بازی در این فیلم به چهره ای شناخته شده بین سینما دوستان تبدیل شد.
اما این بازیگر جوان کشورمان پس از درخشش در این فیلم و بازی در چند اثر سینمایی و تلویزیونی دیگر، به قصد ادامه تحصیل به کشور سوئد مهاجرت کرد و حالا با تجربه زندگی در کشوری دیگر و میان مردمانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیگر به کشور بازگشته و به گفته خودش دلش برای بازیگری تنگ شده و قصد ادامه فعالیت در دنیای سینما را دارد. در یکی از روزهای زیبای پاییزی با این بازیگر جوان کشورمان در مورد زندگی و تحصیل در سوئد، سبک زندگی و توجهش به سلامت ورزشی، بازگشتش به دنیای سینما و… گپ و گفت مفصل و جالبی داشتیم که خواندنش برای تان خالی از لطف نخواهد بود.
غزل صارمی (متولد ۱۳۵۷ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است.
غزل صارمی دوره بازیگری را در کلاس های آزاد گذراند. بازی در سینما را از سال ۱۳۷۸ با عروس آتش به کارگردانی خسرو سینایی آغاز کرد. وی پس از تحصیل درس سینما در ایران،برای ادامه تحصیل به سوئد رفت و ادبیات خواند. سپس به ایران بازگشت و در فیلم کوتاه «خانه ام را دوست می دارم» به کارگردانی بهادر ادب حضور یافت.
شش ماه روز و شش ماه شب اگر در کشورهای اروپایی سحرخیز نباشید همه چیز برای تان از دست میرود. در مورد کشور سوئد که در ان زندگی کرده ام، این رابا اطمینان می گویم که سحرخیز بودن جزء خصلت های مردم این کشور است و اگر سحرخیزنباشید باید با بخش بزرگی از زندگی اجتماعی، کاری، تحصیلی و… خداحافظی کنید.
سوئد کشور وسیعی است و از جنوب تا شمال آن کشیدگی زیادی دارد؛ به همین خاطر آب و هوای شمال و جنوب این کشور با هم خیلی متفاوت است همین طور ساعات روز و شب در این کشور با کشور ما خیلی تفاوت دارد. ما در اقلیمی زندگی می کنیم که به جهت جغرافیایی در منطقه ای چهار فصل و بسیار خوب است اما همه کشورها این مزیت را ندارند. در سوئد و درشهری که من در ان زندگی می کردم، شش ماه از سال شب و شش ماه از سال روز است. خوابیدن در هوای روشن یابیدار شدن و فعالیت اجتماعی در هوای تاریک واقعا سخت است، شش ماه از سال باید در تاریکی از خواب بیدار میشدم و شش ماه از سال باید در روشنایی روز می خوابیدم.
دوران دانشجویی چاق کننده است
در ابتدای ورودم به کشور سوئد حسابی چاق شدم، (می خندد) فکر می کنم دوران دانشجویی کلاچاق کننده است چون در این دوران مغز شمابه قند بیشتری احتیاج دارد و شما هم تمایلی بیشتری به خوردن شیرینی جات پیدا می کنید. ضمن اینکه ورود به یک کشور غریبه و آشنا شدن با انواع و اقسام خوراکیهای جدید برای تان وسوسه کننده است و دوست دارید همهشان را امتحان کنید اما نتیجه این کنجکاوی اضافه وزنی است که اصلا خوشایند نیست.(می خندد)
شروع به ورزش از سنین کودکی
ورزش را از سنین بسیار کم شروع کردم. از پنج سالگی به صورت حرفه ای ومداوم ورزش شنا را انجام دادهام طوری که در فصول گرم فکر می کردم زندگی واقعی داخلی آب است.(می خندد) در سنین نوجوانی همه مربیانم به قهرمانی من در این رشته امید داشتند اما متاسفانه سینوزیت شدید اجازه نداد دیگر این ورزش را به صورت حرفه ای ادامه بدهم. دکترمرا از شیرجه زدن منع کرد در حالی که برای حضور در مسابقات باید بتوانید شیرجه بزنید. از یازده سالگی هم به پیشنهاد مادرم ورزش ژیمناستیک را شروع کردم. همیشه استعداد اضافه وزن داشتم و مادرم مرا به سمت ورزش هدایت می کرد، خوب به یاد دارم روز اول که وارد سالن ورزشی شادم، مربی مان تاخیر داشت و بچه هایی که آموزش دیده بودند، روی تخته پرش می پریدند و حرکات ورزشی انجام میدادند. من هم که حسابی سرشاوق امده بودم، خواستم از بچه ها تقلید کنم اما پرشم به آسیب دیدگی دست منجر شد و چشمم ترسید.(می خندد) اما با این وجود این کلاس ورزشی را ترک نکردم و هنوز هم از آموخته های آن دوران بهره می برم.
پیاده روی یک ورزش مفید است
در حال حاضر ورزش اصلی ام پیاده روی است. پیاده روی یک ورزش مفید هوازی است اما این ورزش هم دارای قوانینی است که باید رعایت شود. در واقع پیاده روی وقتی ورزش محسوب می شود که شما با تکنیک آن اشنا شوید. برای پیاده روی صحیح – – – پیادهروی کنید و ۱۰ دقیقه حالت نرمال بازگردد و بعد ۲۰ دقیقه بعدی را آغاز کنید. حین پیاده روی هم باید دقت داشته باشیم که منظام راه برویم و سرعت راه رفتن مان را کم و زیاد نکنیم. حداقل زمان پیاده روی مفید هم یک ساعت است.
ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات سوئدی من در رشته زبان و ادبیات سوئدی تحصیل کردهام و به این زبان مسلط هستم اما حتی تسلط به یک زبان بیگانه هم نمی تواند باعث شود کشوری را مانند کشور خودتان بدانید چرا که همیشه دلتنگ زبان مادری تان خواهید شد. این موضوع را وقتی سوارهواپیما می شوید، به خوبی حسی می کنید. وقتی پس از مدتها در یک محیط قرار می گیرید که همه فارسی صحبت می کنند، در حالی که مدتهاست این زبان را نشنیدهاید، کلی لذت میبرید و تازه می فهمید تا چه حد دلتنگ زبان مادری بوده اید. برادرم سالهاست که در سوئد سکونت دارد و همسر ایشان هم سوئدی است و خدا را شکر رابطه بسیار خوبی با هم دارند اما گاهی فکر میکنم چطور بعضی چیزها را به هم می فهمانند. (می خندد) ارتباط با کسانی که زبان مادری شما را نمیدانند قطعا دشواری های خاص خود را دارد.
زندگی در مهرشهر کرج
از وقتی پدر و مادرم بازنشسته شدند، مهرشهر کرج را برای زندگی انتخاب کردند. پیش از رفتنم از ایران در تهران زندگی می کردیم وشرایط این شهر برایمان سخت شده بود. در تهران باید مدام باترافیک و شلوغی والودگی هوا دست و پنجه نرم کنید. در این شهر حتی ورزش ساده پیاده روی هم برایم سخت شده بود و نفس ام می گرفت. اگر در مهرشهر صبح زود از خواب بیدار شوید وسری به پارکهایامحوطه های سابزبزنید، جمعیت زیادی را در حال ورزشی می بینید و جالب اینکه معمولا تعداد خانمها بیشتر است. هوای سالم این شهر و طبیعت زیبایشی مردم را به ورزشی ترغیب می کند و می توانم بگویم حال مردم اینجا خیلی بهتر از ساکنین تهران است.
رژیم های مختلف غذایی را امتحان کرده ام
چون همیشه استعداد چاقی داشته ام، رژیم های مختلفی را هم امتحان کرده ام. مثلا رژیم اتکینز یا رژیم های سریع دیگر در کل رژیم های غذایی را که وزن بدن را با سرعت پایین میاورند، توصیه نمی کنیم. به نظرم بهترین رژیم غذایی استفاده بسیار کم از شبکر و شیرینی جات، برنج سفید، نانهای سفید و تنقلاتی مانند چیپس و پفک است. من این هفته بعد از سالها چند دانه پفک خوردم. جالب است بدانید که متخصصان و دندانپزشکان توصیه – می کنند پس از خوردن تنقلاتی مانند پفک چندین بار دندانهای تان رامسواک بزنید تارنگدانه های ان از مینای دندان جدا شود.
مسابقه پفک خوری
من همیشه تنقلات دوست داشته ام اما واقعا نباید به این علاقه اجازه جولان داد. (می خندد) یکی از خاطرات بامزه من و برادرم در کودکی مسابقات پفک خوری بود. مثلابه یاد دارم یک بار که باهم مسابقه گذاشتیم، من ۲۰ بسته کوچک پفک را یکجا خوردم. (می خندد) الان که به آن روز فکر می کنم، تعجب می کنم که چطور توانستم ان همه پفک رابخورم (می خندد)
رستوران ممنوع
هرقدرجوان تر باشید شاید کمتر به تغذیه سالم اهمیت بدهید اما از یک سنی به بعد روی این موضوع احساس می شوید؛ به خصوص اینکه پدر و مادرم خیلی روی این قضیه حساس هستند و در دو سالی که به ایران برگشته ام اصلا از غذای غیر خانگی استفاده نکرده ایم. غذای بیرون در خانه ماقدغناست الېته یکی دوبارمن ومادرم تقلب کرده ایم وبرای گرفتن جشن به رستوران ! رفته ایم.(می خندد) اما در کلی ما همیشه از غذای خانگی استفاده می کنیم در ایران معمولا مادرم اشپزی می کند اما در سوئد به ناچار خودم اشپزی می کردم، این کشور یک جزیره است و طبعا غذاهای دریایی در آن به وفور وجود دارد. من تا قبل از زندگی در سوئد چندان تمایلی به غذاهای دریایی نداشتم ولی زندگی در این کشور ذائقه امارات شهر گوتوور اغلب غذاهایی که پخته می شوند دریایی هستند و محصولات دریایی در این شهر بیش از سایر خوراکیها دیده می شود. ماهی محبوب مردم این شهر یک نوع قزل آلاست که از قزل آلاهای کشور ما بزرگ تر و کمی چرب تر است و حتی کسانی که دوستدار غذاهای دریایی هستند هم این ماهی را دوست دارند. البته من و برادرم و حتی خانم ایشان که ایرانی نیست، باغذاهای ایرانی راحت تر بودیم و اگر قرار بود خودمان آشپزی کنیم، اغلب غذاهای ایرانی را می پختیم.
خیلی اهلی خرید نیستم
وقتی یک خانم ادعا کند خیلی اهل خرید نیست، شاید عجیب به نظر برسد ولی من واقعا خیلی اهل خرید نیستم، در سنین نوجوانی و ابتدای جوانی بیشتر خرید می کردم اما الان فقط زمانی که به چیزی نیاز داشته باشیم، آن را تهیه می کنم تنها نقطه ضعفم کفش است و در این مورد نمی توانم کوتاه بیایم. (می خندد) گاهی مادرم به من می گوید:«چرا اینقدر کفش می خری مگر چقدر به کفشی نیاز داری؟ من در کودکی مرتب برایت کفش خریدهام ونباید عقده خرید کفشی در تو باشد.» من هم جواب می دهیم: «خب خودتان مرا بد عادت کرده اید.» (می خندد)
موقع خرید به راحتی و بعد از آن به زیبایی اهمیت می دهم در سوئد مردم واقعا راحتی در لباس و کفش برای شان اولویت است و این فرهنگ در انها نهادینه شده که فرهنگی بسیار خوب است. به نظرم ماهم باید در خریدهایمان ابتدا راحتی خودمان و دوام و جنسی خوب آن کالا را در نظر بگیریم و اولویتمان صرفا زیبایی یا مد نباشد.
از لوازم آرایشی و بهداشتی ایرانی استفاده می کنم
به خاطر وجود لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در ایران، تا حد امکان سعی می کنم از مشابه های ایرانی استفاده کنم. من از خمیردندان و شامپوی ایرانی استفاده می کنم. رنگ موهایی با برندهای خیلی مشهور که امکان تقلبی بودنشان بیشتر است، استفاده نمی کنم. همینطور از کرمهای ضد افتاب، پنکیک و کرمهای مرطوب کننده ایرانی استفاده می کنم و راضی هستم.
گسترش سرطان سینه را جدی بگیریم
در همه جای دنیا روی معاینات دقیق و چکاپ های مداوم سلامت توجه ویژه وجود دارد. متاسفانه مادر یکی از نزدیکترین دوستان من بر اثر ابتلا به سرطان سینه درگذشت. این نوع سرطان یکی از قابل درمانترین نوع سرطان است که اغلب به خاطر مراجعه دیر به پزشک دردسرافرین میشود. همه خانمها باید مرتب سینه خود را معاینه کنند و دست کم سالی یک بار برای معاینه به پزشک مراجعه کنند.
ذائقه تان را تربیت کنید
یکی از خصلتهای خوب انسان این است که می تواند ذائقهای متنوع و تربیت پذیرداشته باشد. مثلامن ازبوو مزه شیر خوشم نمیآمد اما خودم را مجاب کردم که شیر را در برنامه غذایی ام قرار دهم و از منابع غنی کلسیم شیر صرفا به خاطر اینکه آن را دوست ندارم، محروم نشوم. میوه و سبزیجات نیز در برنامه غذایی من و خانوادهام جایگاهی محکم دارند به طوری که من از خرید میوه و سبزیجات بیشتر از لباس، کیف و کفش لذت میبرم. (می خندد) این لطف پدر و مادرم بوده که من و برادرم را از کودکی به استفاده روزانه از میوه و سبزیجات عادت دادهاند. همیشه از میوه و سبزیجات تازه وبه روز استفاده می کنیم. من اغلب میوه رادانه ای می خرم تا همیشه میوه تازه در خانه داشته باشم. این عادت در مردم اروپا هم وجود دارد. البته آنها بیشتر به خاطر گران بودن میوه این طور خرید می کنند ولی ما به خاطر حفظ طراوت و تازگی میوهذها آنها را دانه ای میخریم. ضمن اینکه در ایران هم قیمت میوه دیگر آنقدر بالارفته که به اروپا نزدیک شده ایم. (می خندد)
برای بهتر شدن حال تان تلاش کنید
گاهی برای بهتر شدن حالم ظرف می شویم، شستن ظروف با آب ارتباط دارد و به پاکیزگی منجر میشود و برایم حسی خوبی دارد. اگر بی حوصله یا ناراحت باشیم، کشیدن نقاشی یا خواندن کتاب همیشه حالم را بهتر می کند. قبلا روانشناسی ها معتقد بودند برای بهتر شدن حال باید در مورد مشکلات یا وقایع ناراحت کننده در زندگی صحبت کرد اما الان مقالاتی را در این زمینه می خوانیم که برخی خلاف این موضوع اعلام نظر کردهاند و معتقدند نباید خاطرات بد را مرور کرد. به نظر من هم باید از مشکلات و وقایع ناراحت کننده فاصله بگیریم وبا مرورشان خودمان را ناراحت نکنیم. باید بیاموزیم که خودمان را از مسائلی که ناراحت مان می کنند، تا حد امکان دور نگه داریم قطعا ورزش وهنرمی توانند در این زمینه موثر باشند. ضمن اینکه همیشه به یاد داشته باشیم برخی ماجراهایا وقایع همان لحظه خیلی وحشتناک به نظر می رسند و با گذشت زمان پی می بریم که آنقدرها که فکر می کردیم، ناراحت کننده نبودند.
جدایی تجربه ای تلخ است
من یک بار ازدواج کرده و از همسر سابقم جدا شده ام. معتقدم جدایی یکی از تلخترین و و اتفاق هایی است که می تواند برای هر انسان در زندگی رخ دهد و باید تا حد امکان از آن پرهیز کرد. بالطبع باید در ابتدای هر رابطه عاقلانه تصمیم گرفت تا در نهایت کار به جدایی نکشد. من همیشه تمایل به زندگی خانوادگی داشته و دارم و تشکیل خانواده برایم حس خوبی دارد. وقتی کسی تجربه ای تلخ در این زمینه داشته باشد، بیشتر از قبل در این مورد حساسیت به خرج می دهد تا این بار زندگی اش سرانجامی شاد و موفق داشته باشد. این حساسیت حتی از جانب خانواده هم بیشتر می شود.
دوری از بازیگری برایم دلتنگ کننده بود
مهاجرت به قصد تحصیل و دوری از بازیگری برایم سخت بود. دوری از فضای کارم، خانواده و از همه مهمتر زبان مادری واقعا دشوار است اما حس می کنم به این تجربه نیاز داشتم و برایم اموزنده و سازنده بود. زمان تحصیلم درسوائد با مشکلاتی که گفتم روبه رو بودم وشاید آن زمان تحمل شان برایم سخت بود اما از آنجا که به فاصله گرفتن از وقایع وبعدقضاوت در موردشان معتقدم، حالا که به گذشته نگاه می کنم، فکر میکنم این سفروزندگی در خارج از کشور و تحصیل در انجا برایم لازم بود و در زندگی ام تاثیر مثبت خود را گذاشته و امیدوارم این اثرگذاری تداوم داشته باشد. وقتی به ایران بازگشتم و کار بازیگری را شروع کردم، واقعا حس کردم دوباره متولد شده ام. من همیشه لقمه های خوشمزه غذا را آخر می خورم یا نگه میدارم برای بعد.(می خندد) فکر می کنم در مورد بازیگری هم همین اتفاق افتاد. بازیگری برایم بسیار خوشایند و جذاب است و آن را نگه داشتم تا تحصیلاتم به اتمام برسد. وقتی پس از سالها دوباره جلوی ان قرار گرفتم، قدر بازیگری را هزاران بار بیشتر از قبل دانستم و با خودم گفتم «من چقدر به این فضا علاقه و تعلق دارم».