مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شهادت قیس بن مسهر صیداوی

[ad_1]
داستان کوتاه
کاروان امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی عراق حرکت کرد. هنگامی که به سرزمین حاجز رسیدند نامه حضرت مسلم (علیه السلام) به امام حسین (علیه السلام) رسید که در آن نوشته شده بود مردم استقبال خوبی از ما کردند و همه منتظر قدوم شما هستند... .
امام حسین (علیه السلام) نامه ای برای جمعی از شیعیان کوفه نوشت. و آن نامه را به قیس بن مُسهَّر صَیداوی داد٬ تا آن را به کوفه برده و به سران شیعه برساند. در آن نامه چنین آمده بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. از جانب حسین به برادران با ایمان.
سلام بر شما خداوند یکتا را سپاس می گویم. اما بعد: نامه مسلم بن عقیل به من رسید که بیانگر نیک نظری و اجتماع شما برای یاری ما و مطالبه حق ما بود. از درگاه خداوند می خواهم کار ما را به نیکی سامان بخشد و بزرگ ترین پاداش را به شما عنایت فرماید. من روز سه شنبه هشتم ذی حجه از مکه بیرون آمدم. هنگامی که نامه رسان من (قیس) نزد شما آمد٬ منسجم و آماده شوید. به خواست خدا در همین روزها به سوی شما خواهم آمد٬ سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
قیس به سوی کوفه حرکت کرد تا به قادسیه رسید. در آنجا توسط مأمورین فرماندهی حَصین بن نُمیر دستگیر شد. او را نزد ابن زیاد آوردند. قیس در مسیر راه، نامه امام حسین (علیه السلام) را پاره کرد. هنگامی که او را در برابر ابن زیاد آوردند بین او و ابن زیاد چنین گفت وگو شد:
ابن زیاد: تو کیستی؟
قیس: مردی از شیعیان امیرمؤمنان علی (علیه السلام) هستم.
ابن زیاد: چرا آن نامه را پاره پاره کردی؟
قیس: تا به آنچه در آن نوشته شده بود آگاه نگردی.
ابن زیاد: نامه از سوی چه کسی و برای چه کسی بود؟
قیس: نامه از طرف امام حسین (علیه السلام) به جمعی از مردم کوفه بود.
ابن زیاد: نام آن جمع چیست؟
قیس: نام آنها را نمی دانم.
ابن زیاد خشمگین شد و به قیس گفت: بالای این بلندی برو و به کذاب پسر کذاب حسین بن علی [نعوذ بالله] ناسزا بگو. قیس بالای بلندی (در دارالاماره رفت و پس از ستایش پروردگار گفت:
ای مردم، این حسین بن علی (علیه السلام) پسر فاطمه (سلام الله علیها) بهترین بنده خدا اســت و من فرستاده او به سوی شما هستم. در منزلگاه حاجز از او جدا شده ام٬ دعوت امام را اجابت کنید. سپس ابن زیاد و پدرش را لعنت کرد و برای علی (علیه السلام) طلب آمرزش کرد.
ابن زیاد دستور داد قیس را به بالای دار الاماره بردند و از همان جا به زمین افکندند و به این ترتیب او به شهادت رسید. (1)

پی‌نوشت‌ها:

1. مشیر الاحزان، ابن نما، ص 43.

منبع مقاله :
داستان دوستان، نویسنده محمد محمدی اشتهاردی ، ناشر بوستان کتاب، محل چاپ قم، سال چاپ 1381، نوبت چاپ ششم، جلد پنجم، صفحه 51.
www.irc.ir

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

شهادت قیس بن مسهر صیداوی


ادامه مطلب ...