خاورمیانه با داشتن بیشترین حجم ذخایر نفت وگاز دنیا با برداشت کنونی ، تا ۸۰ سال آینده در بازار نفت و تا ۱۵۰ سال آینده در بازار تجارت گاز ، تاثیرگذار خواهد بود. هم اینک حدود ۳۳ درصد نفت مصرفی دنیا از این منطقه تامین می شود.
همچنین رشد سریع جمعیت و بالا رفتن نرخ رشد اقتصادی ، به افزایش مصرف انرژی در خاورمیانه انجامیده است. در یک دهه اخیر، ما شاهد افزایش ۶۰ درصدی تقاضای نفت و گاز در خاورمیانه بوده ایم که این رشد شگفت آور ، پس از چین ، بیشترین رشد مصرف را نشان می دهد. اما حفظ امنیت عرضه انرژی در درازمدت برای اطمینان یافتن مشتریان از تامین انرژی مورد نیازشان ضروری است. دکتر محمد بن صالح الساده وزیر انرژی و صنعت دولت قطر در کنفرانس فراساحل خاورمیانه ۲۰۱۳ که در روزهای ۲۶ تا ۲۸ ژانویه ۲۰۱۳ در دوحه برگزارشد ، می گوید: تصمیم گیران باید به ارزیابی چالش های بخش انرژی به عنوان حوزه ای راهبردی در منطقه پرآشوب خاورمیانه بپردازند. در این میان ، بخش فراساحل از اهمیتی دوچندان برخوردار است. لذا باید همه بازیگران کلیدی در سراسر چرخه ارزش با هماهنگی های لازم ، زمینه توسعه این صنعت را فراهم آورند.
وی معتقد است: صنعت نفت بیش از هر چیز نیازمند ایده های جدید و نو و فناوری های نوین به ویژه در حوزه فراساحل است تا محدودیت های مربوط به رویکردهای کنونی برطرف شود. چرا که برای تامین تقاضای دنیای فردا به انرژی ، باید امنیت لازم فراهم شود.
قطر که دارنده سومین ذخایر گاز طبیعی در دنیا محسوب می شود ، به دنبال حداکثر نمودن تولید نفت خویش از میادین فراساحلی همراه با کارا نمودن عملیات و بهره گیری از پیشرفته ترین فناوری های موجود است .در این میان کارایی عملیاتی ، اثربخشی هزینه ها و توجه به اصول حفظ ایمنی و محیط زیست ازاولویت های شیخ نشین قطر است. کشورقطر از سال ۱۹۹۱ میلادی ماراتون برداشت از میدان گازی عظیم گنبد شمالی را که ۹۹٫۷ گاز و بیش از۹۰ درصد نفت خام و میعانات گازی این کشور را در خود جای داده و با ایران مشترک می باشد ، آغاز نموده است.
رهبران بلند پرواز دوحه در سه سال اخیر با تعریف چند پروژه بزرگ نفت و گاز ، توسعه بخش بالادستی میدان گنبد شمالی را سرعت بخشیده اند. مثلا قطری ها در میدان برزان بزرگترین تجهیزات سرچاهی نصب شده برای برداشت گاز با ظرفیت تولید۱٫۴ میلیارد فوت مکعب گاز را نصب نموده اند.
اما بزرگترین چالش میان مدت قطر را باید تولید پایدار گاز و میعانات گازی از میدان گنبدشمالی و مدیریت تاسیسات دریایی نصب شده آنها در آب های خلیج پارس که در سراشیبی پایان عمر مفید خود قرار گرفته اند ، دانست.علاوه بر این، رهبران شرکت قطر پترولیوم با چند طرح ساختار شکنانه و غیر منتظره فنی، در سال گذشته حجم تولید نفت خود از میدان نفتی شاهین را ۱۰ درصد افزایش دادند.
اما قطر در سایه بالا گرفتن رقابت در بازار فروش ال ان جی و برای حفظ جایگاه خود به عنوان رهبر بازار ، با چالش های مختلفی روبرو خواهد بود.
از سوی دیگر ، قطری ها در بازار داغ حفاری در منطقه پرآشوب خلیج پارس ، برنامه ریزی گسترده ای داشته و در چند سال اخیر همواره در فهرست ده کارفرمای بزرگ حفاری دنیا قرار گرفته اند.
شبه جزیره کوچک قطر با جمعیتی کمتر از دو میلیون نفر که تنها ۲۵۰ هزار نفر از آنها تابعیت قطری دارند و همه خاکش را شوره زارهای لم یزرع فرا گرفته ، امیدوار است در سایه دارا بودن درآمدهای سرشار حاصل از فروش نفت و گاز ، جایگاه جدیدی در منطقه پرآشوب خاورمیانه به دست آورد.
حمایت دوحه از مخالفان حکومت های قذافی و بشار اسد که همزمان با اوج گرفتن بهار عربی ، بی سابقه تلقی گردید ، حکومت قطر را با یک پارادوکس روبرو نموده است: یک دیکتاتوری خودکامه با ثروتی افسانه ای که بیرق رهبری جریان مردم سالاری را تقریبا برای همه جای دنیا به استثنای خودش ، بر دوش گرفته است.
سرمایه گذاری هنگفت و بی سابقه قطری ها در غزه و تلاش برای تاثیرگذاری بر رویدادهای این منطقه، شبه جزیره قطر را از یادها برده و آنان جا در پای بازیگران دیرپا و قدرتمند جهان اسلام نهاده اند.
تحلیلگران جهان اسلام تنها یک توجیه برای این اقدامات دارند: قطر امیدوار است که به ابرقدرت آینده جهان عرب تبدیل شود. و آنان به عطش جهان اسلام برای رهبری نوظهور پی برده اند و چرا این رهبر آنها نباشند؟
نویسنده: آرین بیکر
منبع: WWW.TIME.COM
برگردان : محسن داوری
از سال ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۳ قطر در تصرّف ترکهای عثمانی بود. پیش از آن به نوشته دانشنامه بریتانیکا «قطر برای سالهای طولانی تحت حاکمیت حکومت ایران بوده و هر سال سه هزار روپیه برای حق ماهیگیری و صید مروارید، مالیات پرداخت میکرده است». در ۲۹ ژوئیه ۱۹۱۳ قراردادی بین دولت بریتانیا و دولت عثمانی به امضاء رسید که به موجب یکی از بندهای آن دولت عثمانی از حاکمیت بر قطر صرف نظر کرد. با خروج نیروهای عثمانی دولت بریتانیا حکومت «شیخ عبدالله بن جامع» حاکم قطر را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۱۶ قراردادی همچون دیگر قراردادهای خود با شیوخ امارات خلیج فارس با این شیخ به امضاء رساند. از این تاریخ، قطر تا زمان استقلال در سال ۱۹۷۱، تحتالحمایهٔ انگلستان گردید. در ۱۹۳۵ طایفهای از اعراب بنی یاس مقیم ابوظبی به علت نارضایتی از «شیخ خلیفه شخبوط» حاکم ابوظبی به جنوب کوچیده و در منتهیالیه کرانه باختری ابوظبی یعنی خورالعدید اقامت گزیدند. این مسأله سرآغاز اختلاف جدی میان ابوظبی و قطر شد.
قطر یکی از چندین امیرنشین نوبنیاد واقع در شبهجزیره عربستان است. منطقه قطر از دیرباز بخشی از منطقه تحت فرمان رویدر بودهاست. (بویژه در زمان ساسانیان). در بسیاری از دورههای باستانی همه کرانه جنوبی خلیج فارس بخشی از رویدر بوده و توسط ساتراپهای رویدری اداره میشد. در تاریخ معاصر قطر توسط ترکان عثمانی، انگلیسیها و بحرین اداره شده و در ۳ سپتامبر ۱۹۷۱ به استقلال رسید. در آن دوره بسیاری از امیرنشینهای منطقه جذب عربستان سعودی یا امارات متحده عربی شدند ولی قطر از این روند جدا ماند.
رویدر شهری است از توابع شهرستان خمیر در استان هرمزگان واقع شدهاست. شهر رویدر در ۸۷ کیلومتری شمال غربی بندر خمیر و ۱۴۰ کیلومتری بندر عباس واقع شدهاست. شهرداری این شهر در روز ۵ شنبه ۶ تیرماه ۸۶ توسط استاندار هرمزگان افتتاح شد.