خطر هپاتیت در مردانی که زیاد نوشابه انرژی زا می خورند
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۲
مطالعات جدید نشان می دهد مصرف افراطی نوشابه های انرژی زا می تواند سبب بروز هپاتیت حاد در مردان شود.
به گزارش مدیکال اکسپرس،مطالعات جدید نشان می دهد مصرف افراطی نوشابه های انرژی زا می تواند از عوامل تحریک کننده التهاب کبد باشد. به تازگی چند مورد التهاب کبد ناشی از مصرف نوشابه های انرژی زا در چند بیمار مرد دیده شده است و محققان در حال بررسی موضوع هستند.
هنوز ارتباط دقیق مصرف نوشابه های انرژی زا و بیماری های کبد در زنان بررسی نشده است؛ اما محققان معتقدند تاثیر نوشابه های انرژی زا در زنان نیز منفی است.
علاوه بر مشکلات کبد، مضرات دیگر نوشابه های انرژی زا عبارتند از:
- افزایش فشارخون و بیماری های قلبی
- احتمال زیاد اعتیاد به انواع موادمخدر و الکل در نوجوانانی که به انواع نوشابه های انرژی زا تمایل دارند
- سرطان زا بودن برخی از انواع آنها
- نوشابه های انرژی زا حاوی مقادیر بالای کافئین و تورین هستند و دریافت بیش از اندازه این مواد سبب تحمیل فشار بیش از اندازه بر قلب می شود
تحقیقات انجام شده توسط مدیریت خدمات بهداشت روانی و سوء مصرف مواد (SAMHSA ) نشان می دهد که از سال 2007 تا سال 2011 میلادی، تعداد مراجعه کنندگان به بخش اورژانس بیمارستان های آمریکا به دلیل استفاده از نوشابه های انرژی زا دو برابر شده و از 10 هزار نفر به 21 هزار نفر رسیده است. آبمیوه های طبیعی بهترین جایگزین نوشابه های انرژی زا هستند.
نتایج این مطالعه در نشریه BMJ منتشر شده است.
عشق با جذابیت پیوندی تنگاتنگ دارد. احساس عاشقانه هنگامی شکل میگیرد که برای دیگری جذاب باشیم و او هم برای ما جذاب باشد. همه انسانها دوست دارند در میدان رقابت برای یافتن معشوق جذابتر باشند. اگر بگوییم یکی از دغدغههای هرروزه انسانها جستجوی راهی برای جذابیت بیشتر است، پر بیراه نگفتهایم.
مطالعات نشان دادهاند «انساندوستی» بیشتر از ظاهر خوب مردها را جذاب میکند. زنها بیشتر شیفته مردهای انساندوست میشوند تا مردهای خوشقیافه. البته همیشه معیارهای یک معشوق جدی و واقعی با یک رابطه زودگذر متفاوت است. در رابطههای سطحی و گذرا، ظاهر اهمیت خیلی زیادی دارد اما وقتی صحبت سر رابطههای جدی است، اهمیت انساندوستی بیشتر از ظاهر میشود. مردی که ویژگیهای انساندوستانه داشته باشد، به صورت ناخودآگاه این احساس را در ذهن یک زن ایجاد میکند که او در آینده پدر خوبی میشود. طبق نظریههای روانشناسی تکاملی، ریشه معیارهای جذابیت در جنس مخالف به توانمندی در فرزندآوری و فرزندپروری برمیگردد. با توجه به اینکه سرمایهگذاری جسمی و عاطفی که برای فرزند انجام میگیرد در زنان به مراتب بیشتر از مردان است، طبیعی است که زنان به صورت ناخودآگاه بیشتر جذب مردانی شوند که پدر خوبی در آینده باشند. این موضوع مربوط به یک جامعه و فرهنگ خاص نیست بلکه در همه جوامع و همچنین در همه گونههای حیوانی دیده میشود.
مطالعات آیندهنگر نشان دادهاند در طول یک سال مردان مجردی که ویژگیهای انساندوستانه بیشتری داشته و بیشتر وقتشان را صرف کارهای خیر و نیکخواهانه کردهاند، در مقایسه با مردانی که انساندوستی کمتری داشتهاند و بیشتر وقتشان صرف پیدا کردن یک جفت مناسب شده، رابطههای موفقتر و جدیتری داشتهاند
دکتر حافظ باجُغلی می گوید: یکی از مراجعان من آقای مجرد 35 سالهای است. پس از چند جلسه متوجه شدم حضور یک «انسان مهم» را در زندگیاش پررنگ نمیبینم. تاکنون هیچ رابطه عاشقانهای را تجربه نکرده و همیشه اولویتهای دیگری داشته است.
از او پرسیدم: «زندگی بدون عشق و رابطه به نظرت خشک و بیمزه نیست؟»
گفت: «من هم از تنهایی خسته شدهام اما فکر میکنم اگر بخواهم دنبال یافتن همسر مناسب بروم، وقت و انرژی زیادی از من گرفته میشود و از کار و زندگی میافتم.»
به او گفتم: «راستش من در تو ویژگیهای خودخواهانه زیادی میبینم. آیا ممکن است تو اینقدر حواست به پیشرفتهای شخصی و حرفهایات بوده که جنس مخالف را فراری میدادهای؟»
بدون هیچ مکثی پاسخ داد: «دقیقا همینطور است. با اینکه ظاهرم خوب است و موقعیت شغلی و مالی خوبی دارم، اما همیشه دخترها از من فراری بودهاند.»
به او گفتم: «عشق یک بدهبستان عاطفی است. وقتی با خودخواهی، تمام دغدغهات پیشرفتهای حرفهایات میشود، ناخودآگاه این نشانه را به جنس مخالف میدهی که من اهل سرمایهگذاری عاطفی نیستم و کسی نمیتواند آنقدری برایم مهم شود که عاشقانه دوستش داشته باشم. اصلا نیاز نیست کار و زندگیات را رها کنی. کافی است انگیزههای انساندوستانه را در خودت تقویت کنی. به انجمنهای خیریه کمک کنی و در حرفهات کارهای انساندوستانه بیشتری انجام دهی. با این شیوه در نظر جنس مخالف جذابتر میشوی. برای یافتن یک همسر خوب نیاز نیست به صورت مستقیم دنبالش بگردیم. به گفته مولانا: «آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست».
زندگی مدرن، بسیاری از انسانها را آنقدر خودخواه کرده که حس تشنگی نسبت به یک رابطه عاشقانه را از دست دادهاند.»
به این مطلب امتیاز دهید
عوامل محرک روی آوردن مردان به زنان فاحشه کاملا در افراد مختلف متفاوت بوده ولی افراد زیادی معتقدند که نیاز مردان، علت اصلی پدیده فاحشگی است.
زنان فاحشه یا روسپیها کارگران جنسی هستند که در مقابل سکس با مردان و لذت بخشیدن به آنان پول دریافت میکنند. اینکه چه میشود که زنان، فاحشه میشوند دلایل اجتماعی و روانشناسی خاص خود را دارد. آنچه مشخص است زنان فاحشه رنج و حسرت و پشیمانی زیادی را تجربه میکنند اما در این میان آن سوی ماجرا به مردانی باز میگردد که برای رابطه جنسی پول پرداخت میکنند. چرایی رفتار این مردان نیز پرسشی است که پاسخ آن چندان روشن نیست و نیاز به تحقیقات اجتماعی بیشتری دارد. چرا یک مرد متاهل باید سراغ یک زن فاحشه برود و برای سکس پول بدهد درحالیکه زنش در خانه حاضر است؟ چرا باید یک مرد مجرد سکس را بخرد وقتی میتواند یک همسر برای خود داشته باشد که با لذت و رغبت با او رابطه داشته باشد؟
متخصصین سعی کردند تا پاسخ گرایش مردان به سمت زنان فاحشه را بیابند اما به دنبال یافتن چرایی این مشکل نتوانستهاند به توافق عمومی برسند. چرا که عوامل محرک روی آوردن به فاحشهها کاملا در افراد مختلف متفاوت بوده و پیچیده است. به عبارت دیگر، هیچ دلیل مشخصی برای این رفتار وجود ندارد که برای همه صدق کند. در ادامه به برخی از علل این مسئله میپردازیم.
تحقیقات نشان داده که درصد مردانی که سراغ فاحشهها میروند در کشورهای مختلف متفاوت است مثلا در ایالات متحده ۱۶% است و در کشورهایی مثل تایلند به ۹۰% هم میرسد. به طور متوسط ۱۶ تا ۳۹ درصد از مردان در سراسر جهان سراغ فاحشهها میروند. این مردها از نژادها، طبقات اجتماعی و محدوده سنی متفاوت هستند.
تحقیق انجام شده که در سال ۲۰۰۵ مشخص کرد که در کشورهای غربی تعداد مردانی که برای سکس پول پرداخت میکنند در دهه گذشته دوبرابر شده است. محققان تحقیق این افزایش را با پذیرش بیشتر ارتباطات جنسی تجاری مربوط دانشتند اما با این حال بسیاری از مصاحبه ها نشان داد که این افراد از پول دادن برای سکس احساس خجالت و شرمساری زیادی میکنند.
اکثرا این مردان این تحقیق اعتقاد داشتند که اگر قانونی برای این مسئله تصویب شود آنها دیگر سراغ فاحشهها نمی روند. جریمه، خبر دادن به خانواده یا کارفرما یا احتمال سابقه جنایی باعث میشود که مردها دیگر سراغ آن نروند. تقریباً نیمی از مردها نیز اعتقاد داشتند که زنان فاحشه قربانیان مردان هوسرانی هستند که آنها را به این کار وا میدارند اما همچنان به ملاقات با آنها ادامه میدهند.
یکی از یافتههای مهم و جالب پژوهشها این است که بسیاری از مردها باور داشتند که اگر آقایون نتوانند برای سکس پول بدهند، حتما به تجاوز روی میآورند. این گفته ما را به این نتیجه میرساند که اینکه میگویند مردها تجاوزگر هستند تقصیر فمینیستها نیست و گاهی اوقات خود مردها در این زمینه مقصرند.
فحشا از ابتدای تاریخ به دلیل تامین مالی بودهاست و زنان به دلیل درماندگی، طلاق، بیسرپرستی و وجود بازار کار به این کار روی میآورند. زنان روسپی به دلایل مختلف اجتماعی و فرهنگی به این فضای آلوده روی آوردهاند، روند رو به رشد تقاضاهای جنسی که متاثر از محیط و عوامل تحریک زا است، انگیزه زنان را برای بهره وری اقتصادی و جنسی افزایش میدهد.
بااینکه درمورد عوامل محرک برای مردهایی که سراغ فاحشه ها میروند هیچ اتفاق نظری بین کارشناسان وجود ندارد اما یک توافق عمومی بین آنها وجود دارد که فاحشگی خسارت سنگینی بر سلامت جسمی و احساسی زن ها ایجاد میکند. این زنان مجبورند که برای ادامه کارشان احساساتشان را مسدود کنند.
خشونت
خود فروشی آزار جنسی است و زنان فاحشه تحت سو استفاده جنسی توسط مردان فاسدی که بدن های آنها را می فروشند قرار میگیرند. در بسیاری از موارد تنفروشان قربانی خشونت جسمی نیز میشوند و از سوی مشتری مورد ضرب و شتم و آزار جسمی هم قرار میگیرند و حتی به قتل میرسند. موارد خشونت علیه این زنان از سوی غیر مشتریان هم وجود دارد. مثلا هدف از اعمال خشونت میتواند بهچنگآوردن پولی باشد که روسپی با خویش حمل میکند.
ایدز و بیماریهای مقاربتی
بین نرخ تنفروشی و بیماری ایدز رابطهای معنیدار وجود دارد. در بسیاری موارد، مشتریهای افرادی که تنفروشی میکنند، به خاطر ارضای جنسی بیشتر، تمایلی به استفاده از کاندوم ندارند و در صورت اصرار زن تنفروش برای استفاده از کاندوم، رقم دریافتیشان از مردان بسیار ناچیز خواهد بود پس اکثر آنان به آمیزش جنسی بدون کاندوم راضی میشوند.
اعتیاد
زنان فاحشه برای تحمل افسردگی و شرایط سخت این کار اغلب به مواد مخدر و روانگردان پناه میبرند. گاهی نیز دختران فراری را معتاد میکنند تا آنان را وابسته و مطیع سازند.
حرف آخر
کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و باروهای دینی در خانواده، عدم علاقه زن و شوهر به یکدیگر، انتقامجویی زن و شوهر از یکدیگر از دیگر علل ایجاد روابط فرازناشویی عنوان شده است با این حال افراد زیادی متقاعد شدهاند که این نیاز مردان است که موجب پدید آمدن فاحشگی و تمام مشکلات و رنج های توام با آن میشود. درنتیجه، باور بر این است که احتمالا کارهایی مثل آموزش دادن به مردها و کاهش نیاز جنسی آنها راه حل اصلی این مشکل است.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
عشق با جذابیت پیوندی تنگاتنگ دارد. احساس عاشقانه هنگامی شکل میگیرد که برای دیگری جذاب باشیم و او هم برای ما جذاب باشد. همه انسانها دوست دارند در میدان رقابت برای یافتن معشوق جذابتر باشند. اگر بگوییم یکی از دغدغههای هرروزه انسانها جستجوی راهی برای جذابیت بیشتر است، پر بیراه نگفتهایم.
مطالعات نشان دادهاند «انساندوستی» بیشتر از ظاهر خوب مردها را جذاب میکند. زنها بیشتر شیفته مردهای انساندوست میشوند تا مردهای خوشقیافه. البته همیشه معیارهای یک معشوق جدی و واقعی با یک رابطه زودگذر متفاوت است. در رابطههای سطحی و گذرا، ظاهر اهمیت خیلی زیادی دارد اما وقتی صحبت سر رابطههای جدی است، اهمیت انساندوستی بیشتر از ظاهر میشود. مردی که ویژگیهای انساندوستانه داشته باشد، به صورت ناخودآگاه این احساس را در ذهن یک زن ایجاد میکند که او در آینده پدر خوبی میشود. طبق نظریههای روانشناسی تکاملی، ریشه معیارهای جذابیت در جنس مخالف به توانمندی در فرزندآوری و فرزندپروری برمیگردد. با توجه به اینکه سرمایهگذاری جسمی و عاطفی که برای فرزند انجام میگیرد در زنان به مراتب بیشتر از مردان است، طبیعی است که زنان به صورت ناخودآگاه بیشتر جذب مردانی شوند که پدر خوبی در آینده باشند. این موضوع مربوط به یک جامعه و فرهنگ خاص نیست بلکه در همه جوامع و همچنین در همه گونههای حیوانی دیده میشود.
مطالعات آیندهنگر نشان دادهاند در طول یک سال مردان مجردی که ویژگیهای انساندوستانه بیشتری داشته و بیشتر وقتشان را صرف کارهای خیر و نیکخواهانه کردهاند، در مقایسه با مردانی که انساندوستی کمتری داشتهاند و بیشتر وقتشان صرف پیدا کردن یک جفت مناسب شده، رابطههای موفقتر و جدیتری داشتهاند
دکتر حافظ باجُغلی می گوید: یکی از مراجعان من آقای مجرد 35 سالهای است. پس از چند جلسه متوجه شدم حضور یک «انسان مهم» را در زندگیاش پررنگ نمیبینم. تاکنون هیچ رابطه عاشقانهای را تجربه نکرده و همیشه اولویتهای دیگری داشته است.
از او پرسیدم: «زندگی بدون عشق و رابطه به نظرت خشک و بیمزه نیست؟»
گفت: «من هم از تنهایی خسته شدهام اما فکر میکنم اگر بخواهم دنبال یافتن همسر مناسب بروم، وقت و انرژی زیادی از من گرفته میشود و از کار و زندگی میافتم.»
به او گفتم: «راستش من در تو ویژگیهای خودخواهانه زیادی میبینم. آیا ممکن است تو اینقدر حواست به پیشرفتهای شخصی و حرفهایات بوده که جنس مخالف را فراری میدادهای؟»
بدون هیچ مکثی پاسخ داد: «دقیقا همینطور است. با اینکه ظاهرم خوب است و موقعیت شغلی و مالی خوبی دارم، اما همیشه دخترها از من فراری بودهاند.»
به او گفتم: «عشق یک بدهبستان عاطفی است. وقتی با خودخواهی، تمام دغدغهات پیشرفتهای حرفهایات میشود، ناخودآگاه این نشانه را به جنس مخالف میدهی که من اهل سرمایهگذاری عاطفی نیستم و کسی نمیتواند آنقدری برایم مهم شود که عاشقانه دوستش داشته باشم. اصلا نیاز نیست کار و زندگیات را رها کنی. کافی است انگیزههای انساندوستانه را در خودت تقویت کنی. به انجمنهای خیریه کمک کنی و در حرفهات کارهای انساندوستانه بیشتری انجام دهی. با این شیوه در نظر جنس مخالف جذابتر میشوی. برای یافتن یک همسر خوب نیاز نیست به صورت مستقیم دنبالش بگردیم. به گفته مولانا: «آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست».
زندگی مدرن، بسیاری از انسانها را آنقدر خودخواه کرده که حس تشنگی نسبت به یک رابطه عاشقانه را از دست دادهاند.»
به این مطلب امتیاز دهید
عوامل محرک روی آوردن مردان به زنان فاحشه کاملا در افراد مختلف متفاوت بوده ولی افراد زیادی معتقدند که نیاز مردان، علت اصلی پدیده فاحشگی است.
زنان فاحشه یا روسپیها کارگران جنسی هستند که در مقابل سکس با مردان و لذت بخشیدن به آنان پول دریافت میکنند. اینکه چه میشود که زنان، فاحشه میشوند دلایل اجتماعی و روانشناسی خاص خود را دارد. آنچه مشخص است زنان فاحشه رنج و حسرت و پشیمانی زیادی را تجربه میکنند اما در این میان آن سوی ماجرا به مردانی باز میگردد که برای رابطه جنسی پول پرداخت میکنند. چرایی رفتار این مردان نیز پرسشی است که پاسخ آن چندان روشن نیست و نیاز به تحقیقات اجتماعی بیشتری دارد. چرا یک مرد متاهل باید سراغ یک زن فاحشه برود و برای سکس پول بدهد درحالیکه زنش در خانه حاضر است؟ چرا باید یک مرد مجرد سکس را بخرد وقتی میتواند یک همسر برای خود داشته باشد که با لذت و رغبت با او رابطه داشته باشد؟
متخصصین سعی کردند تا پاسخ گرایش مردان به سمت زنان فاحشه را بیابند اما به دنبال یافتن چرایی این مشکل نتوانستهاند به توافق عمومی برسند. چرا که عوامل محرک روی آوردن به فاحشهها کاملا در افراد مختلف متفاوت بوده و پیچیده است. به عبارت دیگر، هیچ دلیل مشخصی برای این رفتار وجود ندارد که برای همه صدق کند. در ادامه به برخی از علل این مسئله میپردازیم.
تحقیقات نشان داده که درصد مردانی که سراغ فاحشهها میروند در کشورهای مختلف متفاوت است مثلا در ایالات متحده ۱۶% است و در کشورهایی مثل تایلند به ۹۰% هم میرسد. به طور متوسط ۱۶ تا ۳۹ درصد از مردان در سراسر جهان سراغ فاحشهها میروند. این مردها از نژادها، طبقات اجتماعی و محدوده سنی متفاوت هستند.
تحقیق انجام شده که در سال ۲۰۰۵ مشخص کرد که در کشورهای غربی تعداد مردانی که برای سکس پول پرداخت میکنند در دهه گذشته دوبرابر شده است. محققان تحقیق این افزایش را با پذیرش بیشتر ارتباطات جنسی تجاری مربوط دانشتند اما با این حال بسیاری از مصاحبه ها نشان داد که این افراد از پول دادن برای سکس احساس خجالت و شرمساری زیادی میکنند.
اکثرا این مردان این تحقیق اعتقاد داشتند که اگر قانونی برای این مسئله تصویب شود آنها دیگر سراغ فاحشهها نمی روند. جریمه، خبر دادن به خانواده یا کارفرما یا احتمال سابقه جنایی باعث میشود که مردها دیگر سراغ آن نروند. تقریباً نیمی از مردها نیز اعتقاد داشتند که زنان فاحشه قربانیان مردان هوسرانی هستند که آنها را به این کار وا میدارند اما همچنان به ملاقات با آنها ادامه میدهند.
یکی از یافتههای مهم و جالب پژوهشها این است که بسیاری از مردها باور داشتند که اگر آقایون نتوانند برای سکس پول بدهند، حتما به تجاوز روی میآورند. این گفته ما را به این نتیجه میرساند که اینکه میگویند مردها تجاوزگر هستند تقصیر فمینیستها نیست و گاهی اوقات خود مردها در این زمینه مقصرند.
فحشا از ابتدای تاریخ به دلیل تامین مالی بودهاست و زنان به دلیل درماندگی، طلاق، بیسرپرستی و وجود بازار کار به این کار روی میآورند. زنان روسپی به دلایل مختلف اجتماعی و فرهنگی به این فضای آلوده روی آوردهاند، روند رو به رشد تقاضاهای جنسی که متاثر از محیط و عوامل تحریک زا است، انگیزه زنان را برای بهره وری اقتصادی و جنسی افزایش میدهد.
بااینکه درمورد عوامل محرک برای مردهایی که سراغ فاحشه ها میروند هیچ اتفاق نظری بین کارشناسان وجود ندارد اما یک توافق عمومی بین آنها وجود دارد که فاحشگی خسارت سنگینی بر سلامت جسمی و احساسی زن ها ایجاد میکند. این زنان مجبورند که برای ادامه کارشان احساساتشان را مسدود کنند.
خشونت
خود فروشی آزار جنسی است و زنان فاحشه تحت سو استفاده جنسی توسط مردان فاسدی که بدن های آنها را می فروشند قرار میگیرند. در بسیاری از موارد تنفروشان قربانی خشونت جسمی نیز میشوند و از سوی مشتری مورد ضرب و شتم و آزار جسمی هم قرار میگیرند و حتی به قتل میرسند. موارد خشونت علیه این زنان از سوی غیر مشتریان هم وجود دارد. مثلا هدف از اعمال خشونت میتواند بهچنگآوردن پولی باشد که روسپی با خویش حمل میکند.
ایدز و بیماریهای مقاربتی
بین نرخ تنفروشی و بیماری ایدز رابطهای معنیدار وجود دارد. در بسیاری موارد، مشتریهای افرادی که تنفروشی میکنند، به خاطر ارضای جنسی بیشتر، تمایلی به استفاده از کاندوم ندارند و در صورت اصرار زن تنفروش برای استفاده از کاندوم، رقم دریافتیشان از مردان بسیار ناچیز خواهد بود پس اکثر آنان به آمیزش جنسی بدون کاندوم راضی میشوند.
اعتیاد
زنان فاحشه برای تحمل افسردگی و شرایط سخت این کار اغلب به مواد مخدر و روانگردان پناه میبرند. گاهی نیز دختران فراری را معتاد میکنند تا آنان را وابسته و مطیع سازند.
حرف آخر
کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و باروهای دینی در خانواده، عدم علاقه زن و شوهر به یکدیگر، انتقامجویی زن و شوهر از یکدیگر از دیگر علل ایجاد روابط فرازناشویی عنوان شده است با این حال افراد زیادی متقاعد شدهاند که این نیاز مردان است که موجب پدید آمدن فاحشگی و تمام مشکلات و رنج های توام با آن میشود. درنتیجه، باور بر این است که احتمالا کارهایی مثل آموزش دادن به مردها و کاهش نیاز جنسی آنها راه حل اصلی این مشکل است.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره