مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

آخر کار انسان به کجا میرسد؟

[ad_1]

بامداد-پس از ورود به بهشت و جهنم، آخر کار انسان کجاست؟ آیا در یک جا ماندن انسانی که میل به بی‌نهایت دارد، تکراری نمی‌شود و دیگر آن که آیا ممکن است که یک جهنمی، اهل بهشت شود؟

آخر کار انسان کجاست؟
اگر نگاه به آن عالَم نیز نگاه مادی و فیزیکی باشد، قطعاً این سۆال پیش می‌آید که آخرش کجاست؟ یا آخر کار انسان کجاست؟ چرا که عالم ماده محدود است و به بیان امیرالمۆمنین علیه‌السلام: «هر محدودی قابل شمارش است»؛ چنان چه برای طبیعت آخری بیان شده است، چه در علوم قرآنی و چه در علوم تجربی. اما اگر نگاه عاقلانه، حکیمانه و غیر مادی، یعنی معنوی باشد، آخری ندارد، چنان چه هیچ یک از امور غیر مادی آخر ندارند.

re1016

انسان می‌تواند با استناد به آیات قرآن کریم و یا تجربیات عملی بگوید که آخر خورشید خاموش شدن است و یا آخر زمین متلاشی شدن در فضاست، اما در معنویات چنین نمی‌باشد؛ آخر علم کجاست؟ آخر زیبایی کجاست؟ آخر قدرت کجاست؟ آخر ثروت و غنا کجاست و …؟

بدیهی است که حدّی ندارند، چرا که اینها همه کمالات هستند و تجلی آن هستی محض.  «کمال حقیقی» همان الله جلّ جلاله می‌باشد که محدود به حدّی نیست. لذا سیر تکاملی بشر نیز چون «انّا الیه راجعون» است، حدّی ندارد که بدان متوقف شده و بگوید این آخرش است. هر چه رشد کند، هر چه بیشتر وجودش تجلی کمالات گردد، باز به پایان یا آخر نمی‌رسد. چنان چه هیچ کس نمی‌تواند در این عالم (یا حتی عالم دیگر) به آخر علم یا ثروت و غنا برسد و اگر تمامی علوم و سرمایه‌ها را نیز یک جا جمع کنند و به کسی بدهند، باز هم جای بیشتر شدن دارد و آخرش نیست. پس فرض آخر و پایان، یک خطای تصور ذهنی است و نه یک ضرورت عقلی.

 آیا یک جا ماندن بی‌میلی (زدگی) نمی‌آورد؟
البته که یک جا ماندن، بی‌میلی و زدگی می‌آورد. آن هم برای انسانی که به قول شما، میل به بی‌نهایت دارد. اما دقت شود که یک جا ماندن یعنی «سکون»، که عاقبت موجب فساد نیز می‌شود (همان دلزدگی خود نوعی فساد در شوق است)، اما در بهشت سکونی نیست که خستگی و دلزدگی بیاورد، بلکه «ثبات» است و معنای این دو خیلی با هم فرق دارد.

انسان از این که مثلاً ده ساعت روی یک صندلی بنشیند و به یک منظره نگاه کند، خسته و دلزده می‌شود، اما هیچ‌گاه از ثبات وجودی خود یا ثبات عقل و ایمانی خود، خسته و دلزده نمی‌شود.

متأسفانه، اغلب ما مردم (مسلمان یا اهل کتاب و معتقد به بهشت و جهنم)، نه جهنم را درست شناخته‌ایم و نه بهشت را؛ لذا گمان می‌کنیم که بهشت یعنی کاخی در وسط یک جنگل سبز و مملو از انواع و اقسام خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها، لباس‌ها و تجویزها و سایر لذاتی که برای بدن بهشتی است.

شباهت‌هایی بین این عالم و آن عالم هست و البته تفاوت‌هایی هم وجود دارد. اما همین شباهت‌ها سبب می‌شود تا شناخت و درک عالم دیگر برای ما در این عالم، ممکن و میسر گردد؛ چه زیبا سرود میرفندرسکی:

چرخ با این اختران، نقض و خوش و زیباستی                   صورتی در زیر دارد، آن چه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت                                     بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی

در این عالم انسان هم لذت مادی دارد و هم لذت معنوی، این دو از هم جدا هستند، هر چند که در امتداد یک دیگر باشند و یا در یک دیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال: تناول یک غذای خوب و خوش مزّه، بسیار لذت (مادی) دارد، اما به هیچ وجه با لذت «لقای محبوب»، هم سنخ و قابل قیاس نیست، و اگر آن غذای خوب در کنار یار میل شود، لذتش چند برابر شده و دیگر قابل توصیف نمی‌باشد.

بهشت نیز همین‌طور است. لذت اکله، اشربه، حور و قصور یک لذت است، اما لذت لقاء الله، وصال محبوب و قرار گرفتن در «عند ملیک مقتدر»، یک لذت دیگر است.

دقت شود که نعمات بهشتی، سفره‌ی محبوب است برای عاشق از سفر رسیده، نه این که هدف و مقصود و محبوب همان باشد.

پس، بهشت یک جا ماندن، یک جا ساکن شدن، مدتی طویل خوردن و آشامیدن و تزویج نیست که دلزدگی بیاورد، بلکه ثباتِ بدون تزلزل، بدون دغدغه، بدون خطر، بدون احتمالات و …، در مسیر رشد و کمال همیشگی است که بسیار لذت بخش، شورآفرین و شوق‌آور می‌باشد و این سیرِ کمالی، پایانی ندارد.
بهشت

آیا جهنمی، اهل بهشت می‌شود؟
هم بهشت طبقات و درجات دارد و هم جهنم. اما تفاوت‌ سیر در این طبقات و درجات در این است که کسی که وارد بهشت شد، هیچگاه از آن اخراج یا خارج نمی‌شود، اما دلیلی نیست که هیچ کس در هیچ شرایطی از جهنم خارج نگردد.

بدیهی است که انسان دارای باورهای اعتقادی و نیز رفتارهای عملی می‌باشد. پس هر کدام ثواب یا عقاب مخصوص خود را دارند. از این رو کسانی که در زندگی دنیوی اعتقادی به پروردگار عالم، مبدأ و معاد، نبوت و ولایت نداشتند، در این دنیا سیر قهقرایی طی کرده‌اند و خداوند متعال برای آنان «خلود = جاودانگی» در جهنم را وعید داده است، اما اگر کسانی اعتقادات درستی داشته‌اند، ولی در عمل درگیر گناهانی شده بوده‌اند که هر چند آنها را به کفر نکشانده است، اما با عذاب‌های مرگ، قبر، برزخ پاک نشده و یا قابل شفاعت نیز نگردیده‌اند چه؟ از یک سو به خاطر اعتقادات‌شان لایق بهشت می‌باشند و از سوی دیگر به خاطر کردارشان لایق جهنم می‌گردند.

مرحوم علامه حلّی، برای خروج مۆمنین گناهکار جهنمی و ورودشان به بهشت دو دلیل اقامه می‌نماید:

۱٫ انسانی که هم ایمان و عمل صالح دارد و هم گناه، به خاطر ایمان و عمل خویش مستحق پاداش است و به خاطر انجام گناهش مستحق عذاب است و در نتیجه اگر اول وارد بهشت شود برای دریافت پاداش اعمال و بعد جهنم رود درست نیست.

به اتفاق مسلمین کسی از بهشت آخرتی خارج نمی‌شود و اگر برعکس شود که اول جهنم رود و بعد از مدتی وارد بهشت شود این مشکلی ندارد و مورد نظر ما می‌باشد، صورت سوم این است که عذاب و پاداش با هم باشند که این امکان ندارد و محال است، تنها راه همان راه دوم است.

۲٫ دلیل دوم این است که بر خداوند قبیح است که بنده خود را به خاطر یک خطا و یا چند خطا که از او سر زده، با این که ایمان و عمل صالح دارد برای همیشه در جهنم نگهدارد و با کسی که در تمام عمر مشرک و کافر بوده است یکجا عذاب نماید و امر قبیح و زشت نسبت به خداوند محال است و از او صادر نمی‌شود.(کشف المراد، همان، ص ۴۱۴).

در نتیجه ممکن است اگر شیعه از گناه خویش توبه نکند و شفاعت و دستگیری او را نکند مدتی در جهنم بماند و بعد از پاک شدن نجات یابد.

* در قرآن کریم، برای ۱۳ جرم و معصیت (که کفر و شرک در رأس آنها قرار داده است)، خلود در جهنم تصریح شده است:

۱٫ کافران (آل عمران۱۱۶) – ۲٫ مشرکان (نحل۲۹) – ۳٫ منافقان (مجادله۱۷) – ۴٫ مرتدان (آل عمران۸۶-۸۸) – ۵٫ تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف۳۶) – ۶٫ دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه۶۳)

۷٫ ظالمان و ستمگران (شوری۴۵) – ۸٫ اشقیاء (هود۱۰۶-۱۰۷) – ۹٫ آنها که غرق در گناهند (بقره۸۱) – ۱۰٫ قاتل مومن (نساء ۹۳) – ۱۱٫ رباخواران (بقره ۲۷۵) – ۱۲٫ سبک اعمالان (مومنون۱۰۲-۱۰۳) – ۱۳٫ گنهکاران به طور عام (جن۲۳).

اما از سوی دیگر می‌فرماید که خداوند متعال به غیر از شرک، هر گناهی را که بخواهد می‌بخشد و او عادل است، به هیچ کس، اندک ظلمی نمی‌شود:

«إنَّ اللّهَ لاَ یغْفِرُ أَن یشْرَکَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یشَاءُ وَمَن یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یزَکِّی مَن یشَاءُ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (النساء، ۴۸ و ۴۹)

ترجمه: مسلماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمى‏بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‏بخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد به یقین گناهى بزرگ بربافته است * آیا به کسانى که خویشتن را پاک مى‏شمارند ننگریسته‏اى [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مى‏گرداند و به قدر نخ روى هسته خرمایى ستم نمى‏بینند».

براساس روایتی که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، انسان‏ها در قیامت سه دسته‏اند : یک دسته انسان‏هایی‏اند که در عالم حشر در آن هنگام که مردم درگیر مواقف و عوالم حشرند، تحت سایه خداوند و در جوار قرب حقند و نیاز به طی آن عوالم و مواقف ندارند چون آن مراحل را در این دنیا پشت سر گذاشتند.

گروهی دیگر انسان‏هایی‏اند که باید از حساب و عذاب بگذرند که از جمله آن جهنم موقت است تا پس از پس تطهیر و تسویه در عالم قیامت به خدا برسند و عده‏ای دیگر انسان‏هایی‏اند که چون مجموع وجودشان رو به غیر خدا داشته و در حال فرار از خدا بوده‏اند به قعر جهنم فرو خواهند رفت، (بحارالانوار، ج ۷، ص ۱۸۳، روایت ۳۱).

بنابراین عده‏ای مستقیم وارد بهشت و بهشت‏ها می‏شوند، عده‏ای پس از گذر از مواقف‏ها و از جمله جهنم موقت وارد بهشت می‏گردند و عده‏ای نیز در جهنم جاودانه خواهند بود.

به بیانی دیگر: همه کسانی که وارد جهنم می‏شوند برای همیشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده‌ی خاصی مانند کافران برای همیشه در جهنم خواهند بود، (ر.ک: آیت‌الله مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۸۳، دار الکتب الاسلامیه).

منبع: x-shobhe.com

نوشته آخر کار انسان به کجا میرسد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

صلاح کار کجا و من خراب کجا غزل شماره دیوان حافظدیوان حافظ فال حافظ غزل شماره با تعبیر صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد میزان امنیت گنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۱حسین جهانگیریان نوشته سلام دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت لله الله که تلف کرد و نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته۳۳پاسخ به نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشتهگنجور عبید زاکانی موش و گربهخباز نوشته خدارا صدبار شکر که پس از سال ها کسی یا کسانی به فکر میراث گرانبهای این مرز میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنیدمن سالمه شاید بالای پنج نفر مرد متاهل به من پیشنهاد دوستی و ازدواج دادن و این باعث حمیدرضا فلاح احکام ضروری مربوط به غسل کردنسؤال برای ورود به حوزه چه مقطعی از تحصیلات کلاسیک برای غالب و نوع افراد مناسب است؟بیانات در حرم مطهر رضوی بیانات رهبر انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام به پایان رسید سخنان کلینیک ترک خود ارضائی آیا خودارضایی باعث به وجود آمدن آکنه جوش صورت می شود؟ خیر، خودارضایی به هیچ وجه علت یک کلاغ سگ پارس نمی‌کند و معنی غذا در عربی بول …بر خلاف ادعای شایعه دو معنای کلمه پارس ربطی به عرب‌ها ندارد شایعه با اشاره به همشکل صلاح کار کجا و من خراب کجا « غزل شماره « دیوان حافظ دیوان حافظ فال حافظ غزل شماره با تعبیر صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد میزان امنیت، صمیمیت گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱ حسین جهانگیریان نوشته سلام «دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت لله الله که تلف کرد و که نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته دکتر محمد صادق کوشکی حالا الان مثلا بعد از گنجور » عبید زاکانی » موش و گربه خباز نوشته خدارا صدبار شکر که پس از سال ها کسی یا کسانی به فکر میراث گرانبهای این مرز و بوم میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنید واژه خیانت واژه ای کاملا آشناست و آن را بارها شنیده اید ، بارها شنیده اید که مردی به زنش مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستی راز های شیطان پرستان مراسمپیوستنعضو مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستی با عرض معذرت از دوستان ولی باید حق مطلب را گفت در القرآن الکریم کلینیک ترک خود ارضائی آیا خودارضایی باعث به وجود آمدن آکنه جوش صورت می شود؟ خیر، خودارضایی به هیچ وجه علت آکنه حمیدرضا فلاح » احکام ضروری مربوط به غسل کردن حمیدرضا فلاح تفتی بسم الله الرحمن الرحیم دانستن احکام شرعی یکی از مسائل ضروری و از جمله کوس دادن انسان به حیوانات قاچاق انسان به ترکیه تجاوز انسان به حیوان اولین سفر انسان به کره ما قلب انسان به زبان ساده ارزش انسان به چیست بدن انسان به روایت تصویر شناخت انسان به خدا


ادامه مطلب ...

آخر کار انسان به کجا میرسد؟

[ad_1]

بامداد-پس از ورود به بهشت و جهنم، آخر کار انسان کجاست؟ آیا در یک جا ماندن انسانی که میل به بی‌نهایت دارد، تکراری نمی‌شود و دیگر آن که آیا ممکن است که یک جهنمی، اهل بهشت شود؟

آخر کار انسان کجاست؟
اگر نگاه به آن عالَم نیز نگاه مادی و فیزیکی باشد، قطعاً این سۆال پیش می‌آید که آخرش کجاست؟ یا آخر کار انسان کجاست؟ چرا که عالم ماده محدود است و به بیان امیرالمۆمنین علیه‌السلام: «هر محدودی قابل شمارش است»؛ چنان چه برای طبیعت آخری بیان شده است، چه در علوم قرآنی و چه در علوم تجربی. اما اگر نگاه عاقلانه، حکیمانه و غیر مادی، یعنی معنوی باشد، آخری ندارد، چنان چه هیچ یک از امور غیر مادی آخر ندارند.

re1016

انسان می‌تواند با استناد به آیات قرآن کریم و یا تجربیات عملی بگوید که آخر خورشید خاموش شدن است و یا آخر زمین متلاشی شدن در فضاست، اما در معنویات چنین نمی‌باشد؛ آخر علم کجاست؟ آخر زیبایی کجاست؟ آخر قدرت کجاست؟ آخر ثروت و غنا کجاست و …؟

بدیهی است که حدّی ندارند، چرا که اینها همه کمالات هستند و تجلی آن هستی محض.  «کمال حقیقی» همان الله جلّ جلاله می‌باشد که محدود به حدّی نیست. لذا سیر تکاملی بشر نیز چون «انّا الیه راجعون» است، حدّی ندارد که بدان متوقف شده و بگوید این آخرش است. هر چه رشد کند، هر چه بیشتر وجودش تجلی کمالات گردد، باز به پایان یا آخر نمی‌رسد. چنان چه هیچ کس نمی‌تواند در این عالم (یا حتی عالم دیگر) به آخر علم یا ثروت و غنا برسد و اگر تمامی علوم و سرمایه‌ها را نیز یک جا جمع کنند و به کسی بدهند، باز هم جای بیشتر شدن دارد و آخرش نیست. پس فرض آخر و پایان، یک خطای تصور ذهنی است و نه یک ضرورت عقلی.

 آیا یک جا ماندن بی‌میلی (زدگی) نمی‌آورد؟
البته که یک جا ماندن، بی‌میلی و زدگی می‌آورد. آن هم برای انسانی که به قول شما، میل به بی‌نهایت دارد. اما دقت شود که یک جا ماندن یعنی «سکون»، که عاقبت موجب فساد نیز می‌شود (همان دلزدگی خود نوعی فساد در شوق است)، اما در بهشت سکونی نیست که خستگی و دلزدگی بیاورد، بلکه «ثبات» است و معنای این دو خیلی با هم فرق دارد.

انسان از این که مثلاً ده ساعت روی یک صندلی بنشیند و به یک منظره نگاه کند، خسته و دلزده می‌شود، اما هیچ‌گاه از ثبات وجودی خود یا ثبات عقل و ایمانی خود، خسته و دلزده نمی‌شود.

متأسفانه، اغلب ما مردم (مسلمان یا اهل کتاب و معتقد به بهشت و جهنم)، نه جهنم را درست شناخته‌ایم و نه بهشت را؛ لذا گمان می‌کنیم که بهشت یعنی کاخی در وسط یک جنگل سبز و مملو از انواع و اقسام خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها، لباس‌ها و تجویزها و سایر لذاتی که برای بدن بهشتی است.

شباهت‌هایی بین این عالم و آن عالم هست و البته تفاوت‌هایی هم وجود دارد. اما همین شباهت‌ها سبب می‌شود تا شناخت و درک عالم دیگر برای ما در این عالم، ممکن و میسر گردد؛ چه زیبا سرود میرفندرسکی:

چرخ با این اختران، نقض و خوش و زیباستی                   صورتی در زیر دارد، آن چه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت                                     بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی

در این عالم انسان هم لذت مادی دارد و هم لذت معنوی، این دو از هم جدا هستند، هر چند که در امتداد یک دیگر باشند و یا در یک دیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال: تناول یک غذای خوب و خوش مزّه، بسیار لذت (مادی) دارد، اما به هیچ وجه با لذت «لقای محبوب»، هم سنخ و قابل قیاس نیست، و اگر آن غذای خوب در کنار یار میل شود، لذتش چند برابر شده و دیگر قابل توصیف نمی‌باشد.

بهشت نیز همین‌طور است. لذت اکله، اشربه، حور و قصور یک لذت است، اما لذت لقاء الله، وصال محبوب و قرار گرفتن در «عند ملیک مقتدر»، یک لذت دیگر است.

دقت شود که نعمات بهشتی، سفره‌ی محبوب است برای عاشق از سفر رسیده، نه این که هدف و مقصود و محبوب همان باشد.

پس، بهشت یک جا ماندن، یک جا ساکن شدن، مدتی طویل خوردن و آشامیدن و تزویج نیست که دلزدگی بیاورد، بلکه ثباتِ بدون تزلزل، بدون دغدغه، بدون خطر، بدون احتمالات و …، در مسیر رشد و کمال همیشگی است که بسیار لذت بخش، شورآفرین و شوق‌آور می‌باشد و این سیرِ کمالی، پایانی ندارد.
بهشت

آیا جهنمی، اهل بهشت می‌شود؟
هم بهشت طبقات و درجات دارد و هم جهنم. اما تفاوت‌ سیر در این طبقات و درجات در این است که کسی که وارد بهشت شد، هیچگاه از آن اخراج یا خارج نمی‌شود، اما دلیلی نیست که هیچ کس در هیچ شرایطی از جهنم خارج نگردد.

بدیهی است که انسان دارای باورهای اعتقادی و نیز رفتارهای عملی می‌باشد. پس هر کدام ثواب یا عقاب مخصوص خود را دارند. از این رو کسانی که در زندگی دنیوی اعتقادی به پروردگار عالم، مبدأ و معاد، نبوت و ولایت نداشتند، در این دنیا سیر قهقرایی طی کرده‌اند و خداوند متعال برای آنان «خلود = جاودانگی» در جهنم را وعید داده است، اما اگر کسانی اعتقادات درستی داشته‌اند، ولی در عمل درگیر گناهانی شده بوده‌اند که هر چند آنها را به کفر نکشانده است، اما با عذاب‌های مرگ، قبر، برزخ پاک نشده و یا قابل شفاعت نیز نگردیده‌اند چه؟ از یک سو به خاطر اعتقادات‌شان لایق بهشت می‌باشند و از سوی دیگر به خاطر کردارشان لایق جهنم می‌گردند.

مرحوم علامه حلّی، برای خروج مۆمنین گناهکار جهنمی و ورودشان به بهشت دو دلیل اقامه می‌نماید:

۱٫ انسانی که هم ایمان و عمل صالح دارد و هم گناه، به خاطر ایمان و عمل خویش مستحق پاداش است و به خاطر انجام گناهش مستحق عذاب است و در نتیجه اگر اول وارد بهشت شود برای دریافت پاداش اعمال و بعد جهنم رود درست نیست.

به اتفاق مسلمین کسی از بهشت آخرتی خارج نمی‌شود و اگر برعکس شود که اول جهنم رود و بعد از مدتی وارد بهشت شود این مشکلی ندارد و مورد نظر ما می‌باشد، صورت سوم این است که عذاب و پاداش با هم باشند که این امکان ندارد و محال است، تنها راه همان راه دوم است.

۲٫ دلیل دوم این است که بر خداوند قبیح است که بنده خود را به خاطر یک خطا و یا چند خطا که از او سر زده، با این که ایمان و عمل صالح دارد برای همیشه در جهنم نگهدارد و با کسی که در تمام عمر مشرک و کافر بوده است یکجا عذاب نماید و امر قبیح و زشت نسبت به خداوند محال است و از او صادر نمی‌شود.(کشف المراد، همان، ص ۴۱۴).

در نتیجه ممکن است اگر شیعه از گناه خویش توبه نکند و شفاعت و دستگیری او را نکند مدتی در جهنم بماند و بعد از پاک شدن نجات یابد.

* در قرآن کریم، برای ۱۳ جرم و معصیت (که کفر و شرک در رأس آنها قرار داده است)، خلود در جهنم تصریح شده است:

۱٫ کافران (آل عمران۱۱۶) – ۲٫ مشرکان (نحل۲۹) – ۳٫ منافقان (مجادله۱۷) – ۴٫ مرتدان (آل عمران۸۶-۸۸) – ۵٫ تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف۳۶) – ۶٫ دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه۶۳)

۷٫ ظالمان و ستمگران (شوری۴۵) – ۸٫ اشقیاء (هود۱۰۶-۱۰۷) – ۹٫ آنها که غرق در گناهند (بقره۸۱) – ۱۰٫ قاتل مومن (نساء ۹۳) – ۱۱٫ رباخواران (بقره ۲۷۵) – ۱۲٫ سبک اعمالان (مومنون۱۰۲-۱۰۳) – ۱۳٫ گنهکاران به طور عام (جن۲۳).

اما از سوی دیگر می‌فرماید که خداوند متعال به غیر از شرک، هر گناهی را که بخواهد می‌بخشد و او عادل است، به هیچ کس، اندک ظلمی نمی‌شود:

«إنَّ اللّهَ لاَ یغْفِرُ أَن یشْرَکَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یشَاءُ وَمَن یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یزَکِّی مَن یشَاءُ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (النساء، ۴۸ و ۴۹)

ترجمه: مسلماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمى‏بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‏بخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد به یقین گناهى بزرگ بربافته است * آیا به کسانى که خویشتن را پاک مى‏شمارند ننگریسته‏اى [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مى‏گرداند و به قدر نخ روى هسته خرمایى ستم نمى‏بینند».

براساس روایتی که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، انسان‏ها در قیامت سه دسته‏اند : یک دسته انسان‏هایی‏اند که در عالم حشر در آن هنگام که مردم درگیر مواقف و عوالم حشرند، تحت سایه خداوند و در جوار قرب حقند و نیاز به طی آن عوالم و مواقف ندارند چون آن مراحل را در این دنیا پشت سر گذاشتند.

گروهی دیگر انسان‏هایی‏اند که باید از حساب و عذاب بگذرند که از جمله آن جهنم موقت است تا پس از پس تطهیر و تسویه در عالم قیامت به خدا برسند و عده‏ای دیگر انسان‏هایی‏اند که چون مجموع وجودشان رو به غیر خدا داشته و در حال فرار از خدا بوده‏اند به قعر جهنم فرو خواهند رفت، (بحارالانوار، ج ۷، ص ۱۸۳، روایت ۳۱).

بنابراین عده‏ای مستقیم وارد بهشت و بهشت‏ها می‏شوند، عده‏ای پس از گذر از مواقف‏ها و از جمله جهنم موقت وارد بهشت می‏گردند و عده‏ای نیز در جهنم جاودانه خواهند بود.

به بیانی دیگر: همه کسانی که وارد جهنم می‏شوند برای همیشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده‌ی خاصی مانند کافران برای همیشه در جهنم خواهند بود، (ر.ک: آیت‌الله مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۸۳، دار الکتب الاسلامیه).

منبع: x-shobhe.com

نوشته آخر کار انسان به کجا میرسد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

صلاح کار کجا و من خراب کجا غزل شماره دیوان حافظدیوان حافظ فال حافظ غزل شماره با تعبیر صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد میزان امنیت گنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۱حسین جهانگیریان نوشته سلام دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت لله الله که تلف کرد و نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته۳۳پاسخ به نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشتهگنجور عبید زاکانی موش و گربهخباز نوشته خدارا صدبار شکر که پس از سال ها کسی یا کسانی به فکر میراث گرانبهای این مرز میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنیدمن سالمه شاید بالای پنج نفر مرد متاهل به من پیشنهاد دوستی و ازدواج دادن و این باعث حمیدرضا فلاح احکام ضروری مربوط به غسل کردنسؤال برای ورود به حوزه چه مقطعی از تحصیلات کلاسیک برای غالب و نوع افراد مناسب است؟بیانات در حرم مطهر رضوی بیانات رهبر انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام به پایان رسید سخنان کلینیک ترک خود ارضائی آیا خودارضایی باعث به وجود آمدن آکنه جوش صورت می شود؟ خیر، خودارضایی به هیچ وجه علت یک کلاغ سگ پارس نمی‌کند و معنی غذا در عربی بول …بر خلاف ادعای شایعه دو معنای کلمه پارس ربطی به عرب‌ها ندارد شایعه با اشاره به همشکل صلاح کار کجا و من خراب کجا « غزل شماره « دیوان حافظ دیوان حافظ فال حافظ غزل شماره با تعبیر صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد میزان امنیت، صمیمیت گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱ حسین جهانگیریان نوشته سلام «دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت لله الله که تلف کرد و که نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته نحوه کشف استعداد در انتخاب رشته و در تغییر رشته دکتر محمد صادق کوشکی حالا الان مثلا بعد از گنجور » عبید زاکانی » موش و گربه خباز نوشته خدارا صدبار شکر که پس از سال ها کسی یا کسانی به فکر میراث گرانبهای این مرز و بوم میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنید واژه خیانت واژه ای کاملا آشناست و آن را بارها شنیده اید ، بارها شنیده اید که مردی به زنش مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستی راز های شیطان پرستان مراسمپیوستنعضو مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستی با عرض معذرت از دوستان ولی باید حق مطلب را گفت در القرآن الکریم کلینیک ترک خود ارضائی آیا خودارضایی باعث به وجود آمدن آکنه جوش صورت می شود؟ خیر، خودارضایی به هیچ وجه علت آکنه حمیدرضا فلاح » احکام ضروری مربوط به غسل کردن حمیدرضا فلاح تفتی بسم الله الرحمن الرحیم دانستن احکام شرعی یکی از مسائل ضروری و از جمله کوس دادن انسان به حیوانات قاچاق انسان به ترکیه تجاوز انسان به حیوان اولین سفر انسان به کره ما قلب انسان به زبان ساده ارزش انسان به چیست بدن انسان به روایت تصویر شناخت انسان به خدا


ادامه مطلب ...