مجله سخت افزار: شرکت ال جی، بزرگترین تولید کننده پنل های OLED در جهان، در سال گذشته برای نخستین بار پرده از یک فناوری مبتنی بر OLED برداشت؛ تلویزیون هایی که به مانند یک ورق کاغذ هستند و علاوه بر ویژگی تلویزیون، می توانند در مصارف آموزشی و تجاری نیز مورد بهره برداری قرار گیرند.
شایعاتی مبنی بر معرفی آنها در نمایشگاه CES 2016 بود، با این وجود این نمایشگرها هیچگاه به طور رسمی رونمایی نشده و وارد بازار نیز نشدند. اما آخرین اخبار حاصل از کمپانی کره ای LG نشان می دهد که این نمایشگرها در نمایشگاه CES 2017 معرفی و حتی به بازارهای خرید و فروش وارد خواهند شد. این تلویزیون ها با نام Wallpaper TV شناخته خواهند شد و یک مدل جدید به عنوان اولین سری از آنها آماده عرضه بازار است که W7 نام دارد.
به گزارش جامجم آنلاین به نقل از کلیک، دانشمندان به تازگی موفق شده اند باتری جدیدی بسازند که بر روی یک تکه کاغذ قرار می گیرد و نیروی آن توسط نوعی باکتری تأمین می شود. دانشمندان معتقدند با استفاده این باتری ها می توانند نیروی مورد نیاز حسگرهای پزشکی مورد استفاده در مناطق دور دست یا کشورهای در حال توسعه را، با روشی کم هزینه و ساده تأمین کنند.
این باتری کاغذ مانند که انعطاف پذیر است، جدیدترین نوع باتری است که انرژی آن توسط باکتری ها تأمین می شود و تحت عنوان باتری زیستی شناخته می شود. انرژی این باتری توسط عناصر طبیعی و زیستی تأمین می شود و در این باتری از نوعی باکتری استفاده شده است که معمولا در پساب ها یافت می شود.
طراحی و ایجاد این باتری کاغذ مانند، بخشی از اقدامات انجام گرفته در زمینه جدیدی از تحقیقات به نام papertronics است که در آن دانشمندان تلاش می کنند با ترکیب کاغذ و الکتریسیته، وسایل جدیدی را تولید نمایند.
دانشمندان در تلاش هستند که این باتری شبه کاغذ که ساختار ساده ای نیز دارند، را در نقاط دور از دسترس و محروم جهان که ممکن است گاهی اوقات برق آن ها قطع شود و یا دسترسی به باتری های متداول دشوار باشد، برای تأمین نیروی مورد نیاز تجهیزات حیاتی پزشکی، مورد استفاده قرار گیرد.
شان چای از دانشگاه بینگهامتون به بیان این مطلب پرداخت که باتری های شبه کاغذ می توانند با هزینه کم ساخته شوند و برای تأمین نیروی حسگرهای تشخیصی یک بار مصرف برای درمان بیماری ها، مورد استفاده قرار گیرند.
محققان برای تهیه این باتری، ابتدا لایه ای از نیترات نقره را بر روی کروماتوگرافی کاغذی (ماده ای برای جداسازی مواد شیمیایی رنگی) را قرار دادند و سپس لایه ای نازک از موم را برای ایجاد کاتد (قطب مثبت باتری) بر روی آن قرار دادند.
محققان در گام بعدی، در طرف دیگر کاغذ، محفظه ای از پلیمر رسانا ایجاد کردند که زمانی که با پساب حاوی باکتری مورد نظر پر می شد، به عنوان آند (قطب منفی باتری) عمل می کند؛ بنابراین زمانی که باتری تا می شود، قطب مثبت و منفی آن با یکدیگر تماس پیدا می کنند و متابولیسم (سوخت و ساز) باکتری ها موجب می شود نیروی باتری تأمین شود که به آن پدیده تنفس یاخته ای نیز می گویند.
این نخستین باری نیست که محققان موفق به ساخت باتری انعطاف پذیر و غیر متداول می شوند. سال گذشته ای عده ای از محققان چینی و آمریکایی نیز باتری لیتیوم یونی جدیدی را در معرض نمایش قرار دادند که ظاهر آن شبیه به آثار هنری اریگامی (طرح هایی زیبا که با تا کردن کاغذ ایجاد می شوند) ژاپنی بود و چین خوردگی های منعطف آن باعث می شد به راحتی تا و جمع شود.
چندین ماه پس از آن، محققان سوئدی موفق به ساخت یک باتری شبه کاغذ به نام کاغذ قدرت شدند که به دلیل استفاده از صفحات پلیمر و سلولز در ساخت آن، قادر به ذخیره سازی انرژی بود.
و در همین ماه میلادی هم محققان انگلیسی موفق به ساخت باتری کاملا جدیدی شدند که در ساخت آن از روده انسان الهام گرفته شده بود.
در ساخت این باتری لیتیوم گوگرد، از زائده های انگشت مانندی که در روده انسان وجود دارد که پرز روده نامیده می شود، استفاده شده است و از این برآمدگی ها برای دریافت ذرات گوگرد که با گذشت زمان از یکدیگر جدا می شوند و به منظور مقاومت در برابر تنزل میزان انرژی، استفاده می شود.
در این باتری شبه کاغذی میزان خروجی انرژی به تعداد کاغذ مورد استفاده و همچنین به نحوه روی هم گذاشتن آن ها و تا شدن آن ها بستگی دارد. همانطور که در تصویر بالا می بینید، هر یک از صفحات منعطف دربردارنده باتری های کوچک مربع شکلی هستند که در یک شبکه مشبک در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
محققان در یک آزمایش موفق شدند با استفاده از شش باتری، ۳۱٫۵۱ میکرووات در ۱۲۵٫۵۳ میکرو آمپر برق تولید کنند (سه باتری بر روی سه باتری دیگر تا شده اند) و بار دیگر با تا کردن شش باتری بر روی سه باتری دیگر، موفق شدند ۴۴٫۸۵ میکرووات برق در ۱۰۵٫۸۹ میکرو آمپر برق تولید کنند.
دانشمندان دریافته اند که هم تراز نبودن باتری ها و فاصله بین آن ها می تواند میزان برق تولید شده را تحت تاثیر قرار دهد و در حال کار کردن بر روی این باتری ها هستند تا میزان برق تولید شده افزایش پیدا کند.
در حال حاضر برای روشن کردن یک لامپ ۴۰ واتی، میلیون ها عدد از این صفحات دربردارنده باتری مورد نیاز است؛ بنابراین این باتری ها حداقل در آینده نزدیک نمی توانند برق مورد نیاز وسایل برقی را تأمین کنند؛ اما دانشمندان معتقدند که این باتری ها در حال حاضر می توانند برق مورد نیاز حسگرهای زیادی مانند حسگرهای تشخیص خون در بیماران دیابتی و یا حسگرهای مورد استفاده برای تشخیص باکتری ها و ویروس های بیماری زا را تأمین می کند. تشخیص به موقع عوامل ذکر شده بسیار ضروری هستند و می توانند در مناطقی که ساکنان آن به برق دسترسی ندارند، از این باتری ها برای تأمین نیروی حسگرها استفاده شود.
باتری های کاغذ مانند و منعطف نوع جدیدی از باتری ها هستند که از مزایای بسیار زیادی برخودار هستند و باتری هایی که نیروی آن ها توسط عناصر زیستی تأمین می شوند، جدید ترین نوع این نوع از باتری ها هستند که هنوز در ابتدای راه خود قرار دارند.
تولید باتری با استفاده از عناصر زیستی و میکروارگانیسم ها (میکروب ها) بسیار جالب است؛ زیرا این باکتری ها می توانند از هر منبعی با قابلیت تجزیه پذیری زیستی، مانند پساب ها که در همه جا یافت می شوند، برق تولید کنند و دانشمندان معتقدند که این باتری جدید می تواند یکی از آینده سازان فناوری باتری های شبه کاغذ باشد.
دانشمندان روش جدیدی برای برداشت انرژی از فعالیت های انسان خلق کرده اند.
این فرایند با یک ویفر سیلیکونی آغاز می شود که از چند ورقه نازک تشکیل شده است. مواد تشکیل دهنده آن نیز به محیط زیست آسیب نمی رسانند و عبارتند از نقره، پلی آمید و پلی پروپیلن فروالکترت.
یون ها به هر یک از لایه های این دستگاه که حاوی ذرات شارژ شده است، اضافه می شوند. هنگامیکه انسان با حرکتی به دستگاه فشار وارد می کند، انرژی الکتریکی به وجود می آید. دستگاه تکمیل شده FENG نام دارد و به نازکی یک برگه کاغذ است.
منبع :مهر
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - داستان > پریسا کرمی:
بعضی از روزها خاص هستند. مثل امروز که بابا قول داده بود بیخبر به مرخصی بیاید و مامان را غافلگیر کنیم. صبح که با سرفههای الکی از خواب بیدار شدم مامان حدس زد کاسهای زیر نیمکاسه باشد. ولی چارهای جز غیبت از مدرسه نداشتم.
مامان که چایی و عسل برایم آماده کرده بود تا شاید سرفههایم کمتر شود گفت: «نمیتونم خونه تنهات بذارم. میبینی که همه رفتن. اینروزها بیمارستان هم شلوغه و نمیتونم مرخصی بگیرم و باهات توی خونه بمونم.»
از وقتی که همسایهها خانههایشان را خالی کردهاند و به شهرهای خودشان رفتهاند، مامان دوست ندارد در خانه تنها بمانیم. بعد از مدرسه هم مرا به بیمارستان میبرد. من در اتاق پزشک کشیک مشقهایم را مینویسم و مامان هم زخم مجروحهای جبهه را پانسمان میکند.
چایی و عسل را پس زدم. خودم را روی رختخواب انداختم و گفتم: «مامان من میتونم خونه تنها بمونم. نگران نباش، بابا یادم داده چهجوری پناه بگیرم و مراقب خودم باشم.»
مامان زیرچشمی نگاهی به ساعت انداخت. کلید خانه را کف دستم گذاشت، کیفش را برداشت. پیشانیام را بوسید و به بیمارستان رفت.
روی نوک پایم دنبال مامان راه افتادم. پشت در گوش خواباندم تا صدای کفشهایش دور شود. حالا موقع کار بود. قرار بود بابا قبل از ظهر با یک کیک تولد پشت در خانه منتظر باشد.
چند روز پیش که مرخصیاش تمام شده بود و باید به جبهه برمیگشت این قول را بهم داد. قبل از اینکه مامان او را از زیر قرآن رد کند، دستهایم را جلوی صورتش گرفت و گفت: «هرروز باید یکی از انگشتهات رو تا کنی. وقتی دو تا مشت درست شد، صبح زود با یه کیک بزرگ پشت در خونه منتظرم.»
باید سر فرصت برای بابا تعریف کنم؛ در این چند روزی که به جبهه رفته، من شمردن یاد گرفتم، میدانم 10روز از رفتن او گذشته و مامان شبها که صدای جیرجیرکها بلند می شود، از ترس و تنهایی گریه میکند.
موقع کار بود و باید قبل از رسیدن مامان، خانه را با کاغذرنگی تزیین میکردم. مامان بعد از تولد من کاغذرنگیها را توی سبد میوه، زیر کمد اتاقخوابم، گذاشته بود. به اتاق دویدم. جلوی آینه ایستادم و موهای گرهخوردهام را پشت گوش بردم. گوشهی چشمم را پاک کردم و به طرف کمد خیز برداشتم.
کاغذرنگیهای قرمز و سبز را از توی سبد بیرون کشیدم. گوشهی شکستهی سبد پلاستیکی دستم را گاز گرفت. انگشتم را به دهان گرفتم، اشک توی چشمانم جمع شد و بغضم را قورت دادم. به دنبال چسب، توی آشپزخانه دویدم.
صدای خروس همسایه قطع شده بود و آفتاب از پنجرهی آشپزخانه به دیوار روبهرویی میتابید. چهارپایهی کوچک پلاستیکی را زیر پایم گذاشتم، دودستی میلههای پنجره را گرفتم و خودم را بالا کشیدم.
هیچ خبری از بابا توی کوچه نبود. همسایهها بعد از بمبارانِ چند روز پیش شهر را خالی کردند، ولی مامان گفت: «ما باید اینجا بمونیم. بیمارستان پر از مجروحهای جنگی میشه و من و بقیهی پرستارها باید از اونها مراقبت کنیم.»
کاغذرنگیها را بغل گرفتم و به هال دویدم. دیوار پشت تلویزیون و تنها دیوار سبز و سفید خانه بهترین جا برای تزیین تولد است. ولی یادم نمیآمد مامان چسب را کجا گذاشته است.
آهنگ تولد مبارک را زیر لب زمزمه میکردم و میچرخیدم. کاغذرنگیها را دور خودم پیچیده بودم، گوشهی دامن چیندار و گلگلیام را چسبیده بودم و بالا و پایین میپریدم. تولد مامان برای همهی خانواده روزی خاص بود.
آفتاب توی خانه جلوتر میآمد و خانه گرمتر میشد. وقتی آفتاب روی دیوار روبهرویی میافتاد، مامان از سرکار برمیگشت. ولی من هنوز نتوانسته بودم چسب را پیدا کنم.
از بابا هم خبری نبود. بابا که از جبهه به مرخصی میآمد، در خانه بالشها را روی هم میچیدیم، سنگر درست میکردیم و جنگبازی میکردیم. بابا میگفت: «جنگ توی جبهه هم همینطوریه، فقط اونجا آدمبزرگها هستند.»
ولی من توی تلویزیون دیده بودم که در جبهه با اسلحه همدیگر را میزنند. توی خانههای سازمانی هم خانوادهها چشم از تلویزیون برنمیداشتند تا خبر تمام شدن جنگ را بشنوند.
بابا سرهنگ من که به جبهه رفت، مامان از بیمارستان زنجان انتقالی گرفت. به اهواز آمدیم تا بابا راحتتر بتواند مرخصی بگیرد و بیشتر کنار ما باشد، ولی در خانههای سازمانی اهواز هم تنها بودیم.
مدام آژیر قرمز پخش میشد، مامان جیغ میکشید، مرا بغل میکرد و به زیر پلهها فرار میکردیم. بعد از اینکه همهچیز آرام میشد، مامان به بیمارستان میرفت و چند روزی آنجا میماند تا حال مجروحها بهتر شود.
گوشهی موهایم را توی دستم جمع کردم. هنوز یاد نگرفته بودم که چهطور موهایم را خرگوشی ببندم. بابا موهای خرگوشیام را دوست داشت. یک طرفش برای بابا بود و طرف دیگر برای مامان.
نشانهی موهای خرگوشیام برای بابا کش خالخالی صورتی بود و برای مامان کش سفید. کوچکتر که بودم، همیشه طرف خالخالی موهایم را امانتی نگه میداشتم و طرف دیگر را باز میکردم. ولی بابا که به جبهه رفت، مجبور شدم هر دو طرف را با هم باز کنم.
صدای قاروقور شکمم بلند شده بود و خانه مدام گرمتر میشد. از میان چسبهایی که مامان ضربدری به پنجرهها کشیده بود توی کوچه را دید زدم.
سایهای از دور وارد کوچه شد. هنوز هیچچیز برای جشن تولد آماده نبود. بابا هم زیر قول مردانهاش زده و تنهایم گذاشته بود.
از روی چهارپایه پایین پریدم. کاغذرنگی قرمز را به گوشهی تلویزیون چسباندم و به طرف سیم تلفن بردم. آفتاب از پشتسرم میتابید و سایهی دستهایم که کاغذرنگی را به سیم تلفن گره میزد روی دیوار میرقصید. کاش مامان خانه بود و بوی قورمهسبزیاش را از توی آشپزخانه حس میکردم.
تولد من دو ماه دیگر است. کاش بابا روز تولد من هم بدقولی نکند و بهموقع بتواند مرخصی بگیرد. من در اولین بمباران شهر به دنیا آمدم. آن روزها مامان پیش مادربزرگ و پدربزرگ در زنجان زندگی میکرد و بابا هم در جبهه میجنگید. برای همین همهی فامیل مرا موشکخانم صدا میزدند و میگفتند که به همین خاطر پرجنبوجوش و تیز هستم.
صدای موتور یخچال خاموش شد.کاغذرنگیهایی را که روی زمین پخش شده بود با گوشهی پا کنار زدم و به طرف یخچال دویدم. سطل ماست را بیرون کشیدم و چند لقمه نان و ماست در دهانم گذاشتم.
هنوز لقمهام را کامل نجویده بودم که صدای هواپیما و آژیر بلند شد. جیغ کشیدم، دستم را روی سرم گذاشتم و به طرف اتاق و رختخوابها دویدم. بالشم را گاز زدم و گریه کردم.
صدای آژیر بلند و طولانی بود. خانه میلرزید و صدای هقهق گریههای من بلندتر میشد. صدای پای کسی را که در خانه میدوید میشنیدم. مامان گفته بود مراقب باشم و جلوی چشم غریبهها نروم. پشت رختخوابها خزیدم و در اتاق چشم گرداندم تا سلاح محکمی پیدا کنم.
رختخوابها را روی زمین ریختم و زیر آن قایم شدم. صدای پا نزدیکتر میشد و من شمرده و آرام نفس میکشیدم. توی خودم جمع شدم. یکی وارد اتاق شده بود که نفسنفس میزد و به این طرف و آن طرف میدوید. اشک گوشهی چشمم را پاک کردم. صدای بابا را شنیدم: «موشکخانم، خونه نیستی؟ زودی پناه بگیر...»
نفس راحتی کشیدم. از زیر رختخوابها بلند شدم و خودم را توی بغل بابا انداختم.
کاربران با قلم نوری این تبلت می توانند مطالب را به همان سبک نگارش روی کاغذ یادداشت و ذخیره کنند.
ضخامت اندک و عملکردی مشابه نگارش روی کاغذ از جمله مزایای این تبلت است.
کاربران با قلم نوری این تبلت می توانند مطالب را به همان سبک نگارش روی کاغذ یادداشت و ذخیره کنند.
خراسان
کاغذ دیواری پوششی است که گاهی جایگزین رنگ دیوارها در طراحی داخلی منازل، ادارات و دیگر ساختمانها میشود و بیشتر جنبه تزیینی دارد. کاغذ دیواری معمولا به صورت متری و رولی به فروش میرسد و توسط نصاب کاغذ دیواری و یا در صورت داشتن مهارت و تجربه، توسط خود فرد به دیوارها چسبانده میشود.
طرح کاغذ دیواریها بسیار متنوع و متفاوت هستند؛ ممکن است تک رنگ و ساده و یا طرحدار و حتی 3 بعدی باشند. چاپ کاغذ دیواری به روشهای چاپ سطحی، چاپ به صورت حکاکی، چاپ سیلک ابریشمی، چاپ دیجیتالی و یا چاپ به وسیله ماشین چاپ چرخشی صورت میگیرد.
همانطور که دیوار قبل از رنگ نیاز به آمادهسازی دارد، برای نصب کاغذ دیواری نیز باید آمادهسازی صورت بگیرد. آمادهسازی دیوار برای نصب کاغذ دیواری که به زیرسازی معروف است شامل رفع سوراخها و خرابیهای دیوار میشود به صورتیکه دیوار کاملا صاف و یکدست شود. البته نباید فراموش کرد که هر جنس دیواری برای چسباندن کاغذ دیواری مناسب نیست. به عنوان مثال دیوارهای گچی نسبت به دیواریهای سیمانی یا چوبی برای چسباندن کاغذ دیواری مناسبترند.
انتخاب نوع و جنس کاغذ دیواری علاوه بر انتخاب بر اساس رنگ و مدل، به محلی که از آن استفاده میشود نیز بستگی دارد. برای مثال اگر بخواهید دیوارهای حمام را کاغذ دیواری کنید، باید از کاغذ دیواریهای ضد آب و پد رطوبت استفاده کنید با این حال حتی اگر کاغذ دیواری ضد رطوبت نیز انتخاب کنید، پس از مدت کوتاهی به دلیل رطوبت محیط، چسب زیر کاغذ دیواری از بین رفته و خیلی زود خراب میشود.
بهتر است از کاغذ دیواری در محیط خشک مثل سالن پذیرایی، اتاق خواب، اناق خواب کودک و حتی آشپزخانه استفاده کرد.
از دیگر نکات مهمی که قبل از نصب کاغذ دیواری باید به آن دقت کرد، ابعاد دیوار است. اگر طول و ارتفاع دیوار کم باشد، بسیاری از نقوش و طرحهای کاغذ دیواری بریده میشود و طرح آن به خوبی نشان داده نخواهد شد. طرح کاغذ دیواری به جز کاغذ دیواریهای پوستری، تکرار شونده است؛ بنابراین بهتر است دیواری انتخاب شود که فضای کافی برای تکرار چندبار طرح کاغذ دیواری را داشته باشد. هر چه طرح کاغذ دیواری درشت تر باشد، دیواری که روی آن نصب میشود نیز باید بزرگتر باشد.
علاوه بر دیوار و سقف که کاربریهای معمول کاغذ دیواری است، میتوان کاغذ دیواری را در داخل کمد، کتابخانه و روی قاب پنجره نصب کرد.
یکی از محلهایی که معمولا در منازل از کاغذ دیواری بیشتر استفاده میشود اتاق خواب است. برای انتخاب مدل کاغذ دیواری اتاق خواب و همچنین رنگ آن باید به نکاتی توجه کنید که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
همه میدانیم که اتاق خواب، خصوصیترین فضای هر خانه است و در طراحی دکوراسیون و انتخاب رنگ اجزای آن بیش از هر چیزی باید به نیازهای و سلیقه شخصی افراد توجه شود. البته توجه به اصول طراحی رنگ در دکوراسیوت و تاثیر آنها بر روحیه افراد نیز نکته غیر قابل چشمپوشی است.
موقع انتخاب رنگ و مدل کاغذ دیواری اتاق خواب باید ضمن در نظر گرفتن سلیقه صاحب آن اتاق، کاربرد اتاق را نیز در نظر داشت زیرا آنچه مشخص است این است که اتاق خواب، فضایی برای استراحت و آرامش است.
"رنگهای گرم" مانند طلایی، نارنجی، قرمز و آجری، عاملی مهم در ایجاد فضایی گرم و باشکوه در یک دکوراسیون محسوب میشوند.
از سویی؛ انتخاب ترکیب "رنگهای سرد" مانند زرد و سبز برای کاغذ دیواری اتاق خواب گزینه مناسبی خواهد بود. اگر بخواهید از این ترکیب رنگ در اتاق خواب که یک فضای خصوصی است بهره بگیرید بهتر است قسمت عمده اتاق را به رنگ زرد که رنگ سادگی و آرامش است در نظر بگیرید زیرا غالب شدن رنگ سبز، بیش از حد به فضا شور و انرژی میبخشد.
برای آنکه فضایی آرامشبخش و به دور از شلوغی داشته باشید بهتر است از کاغذ دیواریهایی گلدار با رنگهای ملایم استفاده کنید.
اگر به لحاظ شخصیتی فردی تنوع طلب هستید و زود از همه چیز خسته میشوید، توصیه میشود که از کاغذ دیواریهای ساده با رنگ های ملایم که هیچ طرح و شکلی ندارد و با هر نوع چیدمان و رنگی هماهنگ میشود، استفاده کنید زیرا استفاده از کاغذ دیواری های طرحدار روحیه خاصی میطلبد و هماهنگکردن وسایل با این نوع کاغذها کمی مشکل است و ممکن است پس از مدتی دچار دلزدگی شوید.
برای انتخاب رنگ سرویس خواب و کاغذ دیواری اتاق خواب کودکان باید از قواعد خاصی پیروی نمود. برای نوزادان باید کاغذ دیواریهایی با رنگهای ملایم و برای خردسالان و نوجوانان، کاغذ دیواریهای شاد و پرانرژی انتخاب کنید.
امیدواریم از نکاتی که درباره کاغذ دیواری، جنس، مد، رنگ و نصب آن توضیح داده شد استفاده لازم را برده باشید و بتوانید بدون سردرگمی یک انتخاب مناسب و عالی داشته باشید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - اصغر بادپر:
شاید این اتفاق برای شما هم افتاده باشد؛ پول نسبتاً نویی را به رانندهی تاکسی یا مغازهدار میدهید، او بقیهی پول شما را میدهد و شما بدون توجه از او دور میشوید.
غافل از این که حالا در کیف شما اسکناسهای پاره و غیرقابل استفادهای وجود دارد؛ اسکناسی که فردا به هر کسی بدهید از شما نمیگیرد.
اینها پولهایی هستند که خیلیها میخواهند در اولین فرصت از شرشان خلاص شوند و دنبال کسی میگردند که این وسط از روی خجالت و یا حواسپرتی آنها را بگیرد و روی دستش بماند. بله، من یکی از این افراد خجالتیام که کلی اسکناس پاره در کشوی میزم دارم!
البته پول کاغذی و کاغذ، خیلی با هم فرق دارند گرچه هر دو باارزش و کاغذیاند، اما خیلی با هم تفاوت دارند؛ گرچه نمیشود پول کاغذی را مثل یک تکه کاغذ کمارزش در جیب چپاند، اما همان کاغذ پاره هم، ارزش قرار گرفتن در چرخهی بازیافت را دارد، چون برای تولید همان کاغذ هم هزینهای صرف میشود و درختی بر زمین میافتد. حالا توجه به چند نکته در این زمینه خالی از لطف نیست:
1. خودت فکرش را بکن که برای چاپ و تولید یک قطعه اسکناس صدتومانی، صدتومان هزینه میشود! و آن صدتومان که حالا 200 تومان میارزد در جیبهای ما مچاله و پاره میشود.
این را همینطوری نگفتم چون هرچند سال یکبار، بانک مرکزی هزینهی تولید هر قطعه اسکناس را اعلام میکند. سال گذشته خبرگزاری ایسنا، اعلام کرد که هزینهی تولید هر قطعه اسکناس براساس تعداد و شرایط متفاوت بین 100 تا 110 تومان است.
در همین سال 800 میلیون قطعه اسکناس تولید شد. البته در مقابل، 800 میلیون قطعه اسکناس هم باید از بین رفته و معدوم شده باشد. این رقم گاهی به یک میلیارد قطعه اسکناس هم میرسد.
حالا کسی میداند عمر این اسکناسها چهقدر است؟ خبر دیگری که در خبرگزاری مهر منتشر شده به ما میگوید که عمر اسکناس ریز در ایران حدود سه تا چهار سال و اسکناس درشت حدود هفت سال است.
فکر کنم با یک محاسبهی سادهی ریاضی بتوانیم هزینههای باورنکردنی تولید اسکناس را در یک دورهی پنج تا هفت ساله در کشور حساب کنیم.
2. اینروزها کارتهای بانکی در نقش محافظان اسکناسها ظاهر شدهاند. اما هنوز هم وقتی میخواهیم کرایهی تاکسی را پرداخت کنیم و برای بعضی خریدها پول نقد و اسکناس دستبهدست میشود؛ اسکناسهایی که گاهی مثل یک پارچهی کهنه و فرسودهاند از این جیب بیرون میآیند و به جیب دیگری میروند؛ مچاله، خیس و پاره شده!
نمیدانم کیف پول چه عیبی دارد که پول را مچاله در جیبهایمان میگذاریم؟
کیمیا 15 ساله، کیف پول دارد، اما چون همیشه مقدار مشخصی از پولهای توجیبیاش را جمع میکند و بخشی از آن را با خود به مدرسه میبرد، ترجیح میدهد برای این مقدار کم، کیف پول به آن بزرگی را در کیفش نگذارد. برای همین جیب کیف و جیب مانتو جای کیف پول را میگیرند.
پارسا 16 ساله هم کلاً به کیف پول علاقهای ندارد. او پولهایش را در جیب شلوارش میگذارد و معتقد است در جیب شلوار جای پولهایش امنتر است.
3.دوست دارم بدانم اولین یادداشت را چه کسی روی اسکناس نوشت؟ چهطور شد که اسکناس جای دفترچه یادداشت را گرفت؟
خب پیداکردن این اولینها کار سختی است، اما حتماً پیداکردن آخرین افرادی که اسکناس را با کاغذ سفید اشتباه میگیرند نباید کار سختی باشد. ممکن است با کمی توجه و دقت در اطرافمان این افراد را پیدا کنیم!
بد نیست بدانیم کارشناسان بهداشت معتقدند این کاغذ گران و ارزشمند (اسکناس)، میتواند عامل انتقال حدود 70 نوع بیماری باشد؛ به دلیل این که در بین افراد مختلف دایم در حال گردش است و بنابراین میتواند باعث انتقال انواع بیماریهای مسری باشد.
پس بیایید با استفاده از یک کیف پول مناسب از این ثروت ملی مراقبت کنیم و البته در بعضی از شرایط با استفاده از کارتهای الکترونیکی خیال خودمان را بابت مشکلات دستبه دست شدن اسکناس راحت کنیم.
علت درد این بریدگی عصبها هستند. وجود گیرندهها در نوک انگشتان بیشتر از دیگر نقاط بدن اســت. برای درک این مورد کافیست به جسمی داغ دست بزنیم.
هیلی گلدباخ متخصص امراض پوستی از دانشگاه کالیفرنیا اظهار کرد: یکی از موارد مهم و کوچک تعیین شخصیت افراد توسط اثر انگشت اســت که بیانگر انتهای عصبها و تجمع آنها در سر انگشتان اســت.
این گیرندههای انتهایی، عصب گیرنده درد نام دارند و به مغز ، دمای بالا، خطرات مواد شیمیایی، فشار و شکاف در پوست را هشدار میدهند.
به دلیل نازک بودن لبه کاغذ شکاف ایجاد شده با آن به شدت دردناک اســت. از طرفی چون برش به سرعت ایجاد میشود فرصت کافی برای مقابله با این تهدید از طرف بدن صورت نمیگیرد. گذشته از آن به دلیل حرکت دست و خم شدن انگشتان تا قبل از بهبودی کامل بریدگی درد همچنان باقی اســت.
توضیح علمی این مورد با مثالی ساده بیان میشود. اگر شما گیره کاغذ را بین انگشتان خود قرار داده و با آن بر قسمتهای مختلف بدن همچون صورت و یا پا بکشید درد احساس خواهید کرد، اما اگر این عمل را برای دومین بار تکرار کنید شناسایی مکانهای درد برای شما راحتتر از قبل خواهد بود که علت آن وجود گیرندههای عصبی درد زیاد در بدن اســت.
به نقل از ساینس آلرت، البته محققان اظهار کردند: عامل روحی نیز در این مورد دخیل اســت. در ذهن ما درد بریدگی با کاغذ بسیار شدید اســت چون این بریدگی با جسمی کوچک و نازک ایجاد شده اســت.
5454
علت درد این بریدگی عصبها هستند. وجود گیرندهها در نوک انگشتان بیشتر از دیگر نقاط بدن اســت. برای درک این مورد کافیست به جسمی داغ دست بزنیم.
هیلی گلدباخ متخصص امراض پوستی از دانشگاه کالیفرنیا اظهار کرد: یکی از موارد مهم و کوچک تعیین شخصیت افراد توسط اثر انگشت اســت که بیانگر انتهای عصبها و تجمع آنها در سر انگشتان اســت.
این گیرندههای انتهایی، عصب گیرنده درد نام دارند و به مغز ، دمای بالا، خطرات مواد شیمیایی، فشار و شکاف در پوست را هشدار میدهند.
به دلیل نازک بودن لبه کاغذ شکاف ایجاد شده با آن به شدت دردناک اســت. از طرفی چون برش به سرعت ایجاد میشود فرصت کافی برای مقابله با این تهدید از طرف بدن صورت نمیگیرد. گذشته از آن به دلیل حرکت دست و خم شدن انگشتان تا قبل از بهبودی کامل بریدگی درد همچنان باقی اســت.
توضیح علمی این مورد با مثالی ساده بیان میشود. اگر شما گیره کاغذ را بین انگشتان خود قرار داده و با آن بر قسمتهای مختلف بدن همچون صورت و یا پا بکشید درد احساس خواهید کرد، اما اگر این عمل را برای دومین بار تکرار کنید شناسایی مکانهای درد برای شما راحتتر از قبل خواهد بود که علت آن وجود گیرندههای عصبی درد زیاد در بدن اســت.
به نقل از ساینس آلرت، البته محققان اظهار کردند: عامل روحی نیز در این مورد دخیل اســت. در ذهن ما درد بریدگی با کاغذ بسیار شدید اســت چون این بریدگی با جسمی کوچک و نازک ایجاد شده اســت.
مجله دیجی کالا - زهرا غلامی: ما فکرش را هم نمیکنیم که تکه نازک و ظریف از کاغذ بتواند چنین درد تیزی را در بدن انسان ایجاد کند. اما بریدگی با کاغذ جزو یکی از آزاردهندهترین تجربههای کوچک زندگی اســت.
اینطور که پیداست، گیرندههای عصبی در این قضیه مقصر هستند. ما در سر انگشتانمان نسبت به هر جای دیگری در بدن، گیرندههای درد بیشتری داریم. احتمالا اگر شما تاکنون یک شی داغ را برداشته باشید، تاکنون متوجه این موضوع شدهاید.
«هیلی گلدباک»، یک متخصص پوست از دانشگاه کالیفرنیا میگوید: «ما با سرانگشتانمان در دنیا کاوش میکنیم و کارهای ظریف انجام میدهیم. بنابراین، منطقی اســت که در این نقطه از بدنمان گیرندههای عصبی بیشتری داشته باشیم. درواقع این نوعی مکانیسم دفاعی اســت.»
گیرندههای عصبی آن قسمت، گیرنده درد نام دارند و از طریق حس درد به مغز درباره دمای بالا، مواد شیمیایی خطرناک و فشار هشدار میدهند.
البته کاغذ هم در ایجاد این درد شدید بیتاثیر نیست. لبههای کاغذها آنطور که به نظر میرسد صاف نیست و یک خراشیدگی ناهموار در پوست ایجاد میکنند.
زخمهای ناشی از بریدگی با کاغذ معمولا آنقدر عمیق نیستند که مکانیسمهای دفاعی طبیعی بدن مثل لختگی خون را فعال کنند. بنابراین، گیرندههای عصبی سرانگشتان ما همینطور باز میمانند. علاوه بر این، هر بار که ما از دستمان استفاده میکنیم، زخم باز کشیده میشود و به آن فشار وارد میشود تا زمانی که پوستمان ترمیم شود.
طبقه گفته محققان درد شدید بریدگی با کاغذ ممکن اســت یک دلیل روانشناسی هم داشته باشد. در ذهن ما شدت آن درد بسیار زیاد میشود، چون یک شی کوچک و به ظاهر بی خطر آن را ایجاد کرده اســت.