پینوشتها
بازنوشتهی افسانهی چوپان کچل. رجوع شود به کتاب افسانههای آذربایجان، گردآوری نورالدین سالمی، صص 161-166. روایتهای دیگری از این افسانه موجود است. از جمله پسر خارکن و ملابازرجان در کتاب گل به صنوبر چه کرد، گردآوری ابوالقاسم انجوی شیرازی، 349-338 و خواجه بوعلی در کتاب افسانههای کهن ایران، تألیف صبحی مهتدی، صص 619-620.
منبع مقاله :وبسایت پنجره خلاقیت: آیا میخواهید که باهوشتر، تاثیرگذارتر، تحصیلکردهتر و صادقتر به نظر بیایید؟ کچل شوید.
یکی از دستور غذاهای مصر باستان که قدمت آن به ۵ هزار سال پیش برمیگردد، حاوی دستورالعملهای عجیبی برای درمان طاسی است: نخست تیغهای جوجهتیغی را بسوزانید؛ سپس آنها را در روغن با عسل، مرمر سفید و خاک سرخ غوطهور کنید و اندکی خرده ریز دیگر هم بدان بیفزایید و مقادیر زیادی از آن را آزادانه بر روی محلی که کم مو شده است، بمالید و تاثیر شگفتانگیز آن را مشاهده کنید! اما آیا همه اینها چارهساز است؟
کچلها در تاریخ
ژولیوس سزار یکی از مردانی بود که وسواس بیمارگونهای برای باز گرداندن موهایش داشت و در این مسیر از هیچ کاری هم کوتاهی نکرد. تاج برگ زیتونی که ژولیوس بر سرش میگذاشت، بیشتر از آنکه به سنت روم باستان برگردد، تلاشی بود در راستای پوشاندن سر کمموی سزار. زمانی که سزار با کلئوپاترا آشنا شد، تقریباً تمام موهایش را از دست داده بود.
آخرین تلاش مذبوحانه برای نجات موهای ژولیوس را کلئوپاترا انجام داد، سلطانه مصری درمان خانگی عجیبی متشکل از لاشه موش زمینی، دندان اسب و روغن خرس را برای سزار رومی تجویز کرد.
اما با همه اینها، این درمان هم افاقه نکرد و سزار نیز درست مانند بسیاری دیگر از مردان گذشته و آینده مثل سقراط، ناپلئون، ارسطو، گاندی، داروین، چرچیل، شکسپیر و سینوهه –که البته علیرغم تجویز مدفوع پنگوئن کچل شده بود و طاسی هم عنوانی بود که پس از وی شهرت پیدا کرد- برای همیشه کچل شد.
البته سزار مثل خیلی از افراد طاس، موهای پرپشتی در پشت سرش داشت و آنها را بلند میکرد و از طریق شانه به جلوی فرق سرش میکشید. این شیوه که از آن تحت عنوان «توهم یک ظاهر طراحی شده» یاد میشود، روشی بود که حتی امروز هم کاربرد زیادی در میان اکثر افراد طاس دارد.
هزاران سال گذشته و ما از زمان تاج برگ زیتون و ساخت معجونهای عجیب و غریب پرهزینه فاصله گرفته و به جای آنها دست به دامان انواع کرمها، شربتهای نیروبخش و شامپوها و انواع داروها و حتی روشهای مختلف جراحی شدهایم.
امروز شما میتوانید به کلینیکهای تقویت و کاشت مو مراجعه کنید و در مورد مشکلات کمموییتان حتی با پزشک مشورت کنید. مقالات علمی متعددی درباره کچلی چاپ شده و حتی نام علمی تحت عنوان (Androgenic alopecia) هم برای آن تعریف شده است. اما آیا مشکل حل شده؟ خیر
ژولیوس سزار هم طاس بوده و هم موفق. تاج برگ زیتون تلاشی بوده برای پوشاندن سر طاس او.
البته یک مشکل دیگر که درمانهای امروزی با خود به ارمغان آوردهاند، تاثیرات جانبی ناخوشایند ناشی از برخی مواد تشکیلدهنده درمانی است. فیناستراید دارویی است که بخصوص برای درمان ریزش مو در آقایان کاربرد دارد، فروش این دارو در سال ۲۰۱۴ میلادی رکورد ۲۶۴ میلیون دلار (۲۰۴ میلیون یورو) را شکست. در عین حال کاشت مو هم مشکلات خاص خود را دارد و توانسته اشک آقایان را دربیاورد. جامعه بینالمللی جراحی احیاء مو بر اساس تحقیقی که در سال ۲۰۰۹ میلادی انجام شد، اعلام کرد که تقریباً ۶۰ درصد از مردان تمایل دارند که بجای داشتن پول یا حتی دوست، موی کامل بر سر داشته باشند.
آیا ما همه راه را اشتباه رفتهایم؟
در مقابل یکسری شایعات درباره افراد طاس بر سر زبانهاست که بهتر است همینجا به مهمترین آنها خاتمه بدهیم:
نخست اینکه برخلاف باور عمومی، مردان کچل مردانگی بیشتر یعنی سطوح تستوسترونی بالاتر ندارند علیرغم اینکه بازوها، پاها و بالاتنه آنها اغلب موی بیشتری دارد.
واقعیت امر این است که شاید به دلیل تمام دلهره و استرسی که در حول و حوش مساله طاسی وجود دارد، ما انسانها مدت زمان مدیدی را هم به خطا رفتهایم. باورهای اشتباه در مورد طاسی کم نیست: ارسطو زمانی تصور میکرد که کچلی به دلیل روابط جنسی بوجود میآید. در زمان روم باستان، سربازانی که کچل بودند را مجبور میکردند که کلاهخودهای آهنی بر سرشان بگذارند و به همین دلیل همیشه در برابر سایر همقطارانشان خجل بودند.
تئوریهای بعدی هم عجیب و غریب بودند، بعنوان مثال یک فرضیه مبنی بر این بود که خشکی سر علت اصلی طاسی است! فرضیات عجیب بعدی هم آلودگی هوا و آرایش اشتباه موی سر را مقصر قلمداد کردند.
پس مشکل از کجا نشات میگیرد؟ در سال ۱۸۹۷ میلادی موجی از ترس جامعه جهانی را در برگرفت و آن هم زمانی بود که یک متخصص پوست و موی فرانسوی اعلام کرد که متهم اصلی طاسی مردان را کشف کرده است: یک میکروب
این فرضیه اشتباه را یک پزشک متخصص پوست و موی فرانسوی بر سر زبانها انداخت، زمانی که علت این مشکل را نوعی میکروب عنوان کرد. پس از آن تا مدتها سلمانیها مجبور بودند که کلیه وسایلشان را بخوبی با الکل و آب جوش ضدعفونی کنند و افراد خانوادهای هم که یک فرد طاس داشتند، اجازه استفاده از شانه یا سایر وسایل شخصی دیگران را نداشتند.
اما دوران همه این فرضیات گذشته و ما امروز میدانیم که کچلی به دلیل یک هورمون خاص جنسی و آنتروژن (که باعث تحریک، کنترل، توسعه و یا نگهداری خصوصیات نرینگی در مهرهداران میشود) موسوم به دیهیدروتستوسترون رخ میدهد.
زمانی که نوزاد در داخل رحم مادر قرار دارد، این هورمون نقش مهمی در تکامل آلات تناسلی ایفاء میکند. اما در افراد بالغ مستعد، در عمل باعث میشود که فولیکولهای مو تضعیف بشوند یا از نظر عامیانه آب بروند. تاثیر درازمدت دیهیدروتستوسترون این است که موهای سر مردان را کوتاه و خیلی نرم میکند یعنی تقریباً درست شبیه آن چیزی که شما در موی کودکان میبینید.
حساسیتهای افراد طاس
این مساله وراثت سوژه بسیار مهمی است. در حدود ۲۵ الی ۳۰ درصد از مردان، زمانی که به ۳۰ سالگی میرسند یعنی خیلی قبلتر از زمانی که طول عمر باروری آنها به اتمام برسد، درجاتی از کممویی را تجربه میکنند. حالا یک سوال دیگر پیش میآید؟ کچلی اتفاقی است که در تمام دنیا شایع است، اگر کچل شدن تا این اندازه بد است، پس چرا از بین نمیرود؟ پاسخ رایج به این سوال این است که برعکس باور عموم مردم، کچلی میتواند مفید هم باشد. اما چطور؟ و چرا این اتفاق تنها برای مردان میافتد؟
یک متخصص پوست و مو به نام فرانک موسکارلا(Frank Muscarella) در اینباره میگوید: «به طور طبیعی وقتی جنس نر ویژگی و خصوصیتی دارد که جنس ماده فاقد آن است، آن ویژگی را بعنوان یک نشانه قلمداد میکنند. در طبیعت طاووس نر بوسیلهی دم زیبای خود میتواند جنس ماده را بخود جذب کند و این در اصل یک نشانه است که از آن تحت عنوان تفاوت ظاهری جنس نر و ماده (Sexually dimorphic) یاد میشود.
مشابه این قضیه در مورد مردان طاس هم وجود دارد، به عبارت دیگر تاریخ نشان داده که مردان کچل به نوعی غالب هستند و فرصتهای بیشتری هم دارند یعنی در اصل میتوان اینطور تفسیر کرد که این ویژگی در انسانها ریشه تکاملی دارد».
تازهترین تحقیقات پژوهشگرانی همچون موسکارلا و همکارانش که از سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون روی این موضوع کار میکنند، نشان داده که مردان کچل اغلب در رده افراد باهوشتر، داناتر، تحصیلکردهتر، دارای موقعیت اجتماعی بهتر، صادقتر و مهربانتر جای میگیرند و به همین دلیل به نوعی جذابیت خیلی بیشتری هم دارند.
یک مساله دیگر که در مورد دیهیدروتستوسترون جای تعمق دارد، نقش آن در رشد غده پروستات در نوزادان است، در نتیجه شاید چندان هم بیمعنی نباشد که برخی تصور میکنند این مساله میتواند منجر به رشد تومورها در بزرگسالی شود. سرطان پروستات و کچلی در اصل هر دو ریشه حساسیت هورمونی دارند و اغلب در افراد یک خانواده شایع هستند. در اوایل سال میلادی ۲۰۱۶ نتیجه یکسری تحقیقات نشان داد که کچلها نسبت به سرطانهای حاد پروستات به نوعی آسیبپذیرتر هستند و این بیماری است که سالانه ۳۰۰ هزار مورد مرگ را در پی دارد.
درست است که این بُعد مساله کمی نگرانکننده است اما باز هم جای امیدواری برای افراد طاس وجود دارد: میدانید که سطوح کم ویتامین D که علت آن اغلب تماس نداشتن با نور خورشید است، یکی از عواملی است که خطر سرطان پروستات را افزایش میدهد. اما همانطوری که لابد از افراد طاس زیاد شنیدهاید، آنها در عمل بیشتر از سایرین از نور خورشید بهره میگیرند. حال پرسش اینجاست که آیا کچلی بدین علت شایع شده که بتواند تاثیرات مرگبار دیهیدروتستوسترون را کاهش دهد؟
پیتر کابای(Peter Kabai) از دانشگاه ایستوان(Istvan University) لهستان در اینباره میگوید: «دهها هزار سال قبل در اروپا طاسی کمک کرد تا افرادی که اشعه UV بیشتری جذب میکنند، میزان ویتامین D بیشتری هم تولید کنند. در اصل همه چیز به همین ویتامین D برمیگردد یعنی چیزی که اغلب در بدن انسانها کافی نیست.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که در زمان بیماری پروستات این ویتامین را دریافت میکنند، امید بیشتری هم برای بهبود دارند. در اصل درست است که افراد طاس نسبت به بیماری سرطان پروستات آسیبپذیرتر هستند اما خود همین طاسی به آنها در کاهش میزان خطر نیز کمک میکند».
نتیجه یک تحقیق دیگر هم در مورد افراد طاس نشان میدهد مردانی که تا پیش از سن ۳۰ سالگی موهایشان شروع به کم شدن میکند، بیش از ۴۵ درصد کمتر احتمال دارد که به بیماری سرطان حاد پروستات مبتلا شوند. حال همه مواردی که گفته شد را کنار هم میگذاریم.
مجموع موارد نشان میدهد که برخلاف باور عمومی مردم، طاسی تا به آن اندازه هم چیز بدی نیست پس شاید زمان آن فرارسیده که درمانهای عجیب و غریب را برای درمان کممویی و کچلی کنار گذاشته و برای طاسی همان ارزشی را قایل باشیم که خصوصیات منحصربفردش برای آن به ارمغان آورده است.
پینوشتها
بازنوشتهی افسانهی چوپان کچل. رجوع شود به کتاب افسانههای آذربایجان، گردآوری نورالدین سالمی، صص 161-166. روایتهای دیگری از این افسانه موجود است. از جمله پسر خارکن و ملابازرجان در کتاب گل به صنوبر چه کرد، گردآوری ابوالقاسم انجوی شیرازی، 349-338 و خواجه بوعلی در کتاب افسانههای کهن ایران، تألیف صبحی مهتدی، صص 619-620.
منبع مقاله :